بیانیه به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر
اول ماه مه یادآور جنبشی متحد و یکپارچه است، که با رهبرانی مجرب و کارآزموده، در برههای خاص از استثمار لجامگسیختهی سرمایه و بهخاطر تقلیل ساعات طولانی و کُشندهی کار به وقوع پیوست. نهال سبز و پُرشکوفهی اول ماه مه با خون چهار انقلابی آگاه و جسور آبیاری شد، تا با پاشنهای خونین اما برجسته و ماندگار، نقطهعطفی در تاریخ مبارزات طبقاتی کارگران رقم زنند، که رد سرخ آن، رهآوردی تابناک برای نسلهای آینده و بیانگر مبارزهی بیامان و دائمی جنبش متکثر کارگری و تقابل هرروزهی کار و سرمایه است.....
متن کامل را
اینجا کلیک کنید.
انجمن فرهنگیان هرسین
*************
آینده بر این کودکان گشوده است؟!
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
به چه می اندیشد، خیره در کدام سرنوشت است، در شور حیات و جوشش زندگی چه سهمی دارد، چه حقوقی دارد، این وضعیت را خود انتخاب کرده است، محصول کدام مناسبات سیاسی اقتصادی است، برای بازتولید کدام نظام سیاسی تولید شده است، کنجکاوی سیری ناپذیر کودکانه اش به کدام سمت زندگی است، زنجیر رنج را به کجا می کشد؟؟
قربانی سیستم آموزش کالا شده ای است که بی شمار کودکان را به ساحت تباهی پرتاب کرده است.
ما معلمان، چه سهمی داریم؟ ما که قدرت سرخ شدن را از دست نداده ایم. ادای سهم ما فریاد علیه تبعیض و نابرابری های برساخته قدرت است که حوزه آموزش را به تسخیر ایدئولوژی فرودست ساز خود در آورده است.
پاسخ به فراخوان تجمع سراسری شورای هماهنگی، اعتراضی انسانی و عقلانی علیه اندیشه ای است که تبعیض را شرط بقای خود می داند.
زمان: پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۰ صبح
مکان: مراکز استان ها: مقابل ادارات کل
شهرستان ها: مقابل ادارات آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*************
افزایش حکم زندان ابوالفضل خوران معلم زندانی به پنج سال
ابوالفضل خوران از معلمان زندانی در اراک در حالیکه در زندان به سر می برد، با حکم قضایی جدید مواجه شد.
در حالیکه حکم قبلی این معلم زندانی، سه سال و یک روز بود در حکم تجدید نظر صادر شده برای ایشان، مدت زندان ایشان به پنج سال افزایش یافته است.
به گفته یکی از نزدیکان ایشان به کانال شورای هماهنگی، این افزایش حکم ناعادلانه بخاطر ایستادگی ایشان در مقابل خواسته های نیروهای امنیتی و قضایی انجام شده است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت صدور احکام زندان برای معلمان و فعالان صنفی، خواستار آزادی هر چه سریعتر آقای ابوالفضل خوران و سایر معلمان زندانی است
*************
اعتراض به تفاهمنامه وزارت
آموزش و پرورش با نیروی انتظامی در خصوص ورود پلیس به مدارس
ثبت بیشتر از ۴۰ هزار امضا در چهار روز برای کارزار «اعتراض به تفاهمنامه وزارت آموزش و پرورش با نیروی انتظامی در خصوص ورود پلیس به مدارس»
«ما، بهعنوان والدین، معلمان، دانشجویان و کنشگران مدنی، از شما میخواهیم هرچه سریعتر نسبت به لغو این تفاهمنامه و پایان دادن به حضور پلیس در فضای آموزشی اقدام عاجل فرمایید و بهجای آن، سیاستهایی انسانی، تربیتی و داوطلبانه را برای احترام به تفاوتهای فرهنگی و شخصی دانشآموزان دنبال نمایید. با امید به حفظ حرمت مدرسه، کودک و شأن آموزش در سرزمینمان»
این بخشی از متن کارزار بود، شما همچنان میتوانید به این کارزار بپیوندید، برای مطالعه و امضا روی لینک بزنید:
https://www.karzar.net/210374
*************
پیام تسلیت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بابت حادثه دلخراش بندر عباس
با نهایت تأسف و اندوه، حادثه دلخراش انفجار در بندر رجایی بندرعباس که به جانباختن و مصدومیت جمعی از کارگران شریف و زحمتکش انجامید، دل هر انسان آزادهای را به درد آورد. کارگرانی که در سختترین شرایط، با دستهای پینهبسته، چرخهای اقتصاد این سرزمین را به گردش در میآورند، اما همواره از ابتداییترین حقوق انسانی و ایمنی شغلی محروم بودهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز همدردی عمیق با خانوادههای داغدار این عزیزان، بر این حقیقت تلخ تأکید میکند که محرومیت و بیتوجهی به معیشت و امنیت قشر کارگر، نتیجه سالها بیعدالتی و بیتدبیری است. دردمندانه یادآور میشویم که شأن و منزلت کارگران، همچون معلمان این سرزمین، نیازمند پاسداری، کرامتبخشی و توجه عملی از سوی مسئولان است، نه تنها در شعارها بلکه در عمل.
ما ضمن تسلیت به ملت شریف ایران و خانوادههای داغدار، خواهان شفافسازی علل این فاجعه، برخورد قاطع با مسئولان کوتاهیکننده و جبران خسارات وارده به بازماندگان هستیم. امید آنکه خون به ناحق ریختهشده این کارگران مظلوم، چراغی برای بیداری وجدانهای خاموش و اصلاح ساختارهای معیوب گردد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
ششم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
*************
نگرانی شدید نسبت به وضعیت معلم زندانی امان جلالی نژاد
امان جلالینژاد، معلم و عضو شورای هنرستان امیرکبیر اهواز کماکان از ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ در بازداشت بهسر میبرد.
باوجود برگزاری جلسه دادگاه در شعبه ۳ انقلاب اهواز در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ اما شعبه مذکور به دلایل نامعلوم از ارائه رای یا تبدیل قرار بازداشت خودداری میکند.
این در حالی است که پیش از این و در هفته پایانی اسفندماه امان جلالینژاد از اتهامات مطروحه در پرونده کیفری، توسط شعبه ۲۱ تجدیدنظر بهصورت قطعی، تبرئه شد.
بنا به گفته منابع مطلع، این معلم زندانی در هفتههای گذشته بهدلیل عدم پاسخگویی مسئولان بابت یک سال بلاتکلیفی، وضعیت روحی نامساعدی داشته بهطوری که بهدلیل بیاشتهایی و نخوردن غذا با کاهش وزن مواجه گردیده و این موضوع، نگرانی سایر زندانیان بند ۵ زندان شیبان اهواز را نیز برانگیخته است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران خواستار آزادی امان جلالی نژاد و سایر معلمان زندانی ست.
*************
فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران به مناسبت روز معلم
در آستانهی روز معلم، یاد و خاطرهی زندهیاد ابوالحسن خانعلی، معلم آزادهای که در دوازدهم اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در جریان تجمع صنفی فرهنگیان به دست حکومت وقت جان باخت را گرامی میداریم؛ او نماد ایستادگی فرهنگیان در برابر ظلم و بیعدالتی بود. بیش از شصت سال از آن روز میگذرد اما هنوز خواستههای فرهنگیان بر زمین مانده و ساختار تبعیضآمیز حاکم بر آموزش و پرورش پابرجاست.
ما: فرهنگیان شاغل و بازنشسته ایران، در تداوم همان مسیر عزتمند، امروز نیز صدای رسای مطالبات برحق خود را از تریبون تشکلهای صنفی اعلام میکنیم؛ مطالباتی که ریشه در قانون اساسی، کرامت انسانی و حقوق اولیه شغلی، معیشتی و مدنی دارد.....
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
👈 زمان: روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۰ صبح
👈 مکان: در مراکز استانها مقابل اداره ی کل و در شهرستانها مقابل ادارات آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*************
تجمع اعتراضی معلمان ورودی دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی و اعتراضات صنفی کشور
امروز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ گروهی از معلمان که از ورودیهای دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی هستند در اعتراض به بلاتکلیفی وضعیت سربازی خود و همچنین عدم صدور کارت پایان خدمت در مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش در #تهران تجمع کردند. این معلمان میگویند به رغم به پایان رساندن طرح تعهد خدمت در مناطق گوناگون کشور همچنان موفق به دریافت کارت پایان خدمت خود نشدهاند.
در همین روز رانندگان قراردادی شرکت گاز لرستان در اعتراض به شرایط نامناسب شغلی و قراردادهای ناعادلانه و رانندگان بینشهری ترمینال کاویانی کرمانشاه تجمع اعتراضی داشتند؛ همزمان در برازجان کارگران شهرداری نیز دست به اعتصاب زدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در حمایت و همراهی با مطالبات به حق زحمتکشانی که جانشان به لب رسیده، خواهان پاسخگویی حاکمیت به آنها دراین شرایط بحران وخیم اقتصادیست.
*************
وزیر آموزش و پرورش: با افتخار سرباز سردار رادان هستم!
مسعود فرهیخته فعال صنفی معلمان
وزيرى که مکنونات و منویات دستگاه تحت امر خود را چنین شفاف و روشن بر افکار عمومی عيان كرد و معترف شد ه با افتخار سرباز یک نظامی ست، لیاقت حضور در یک مدرسه را هم ندارد چه رسدبه پُست وزارت!
اين مهره كوچك، نماینده حاکمیتی ست که سودای دور و درازش تبدیل مدرسه به پادگان است و برای پیاده کردن سياست هاى ايدئولوژيك خويش از هيچ حربه ای فروگذار نمی کند.
سرباز کاظمی،نمى داند كه معلمان آگاه اين سرزمين، خيلى پيش از اينها مى دانستند كه جامه وزارت آموزش و پرورش برقامت خُرد وى، گشاد است.
مامعلمان آگاه ومطالبه گر در مقابل سیاست های نادرست پادگانی شدن مدارس می ایستیم
و به سرباز كاظمى، پيشنهاد مى دهيم كه هر چه سریعتر خود را به یگان تحت امر سردار رادان معرفی کرده و معلمان، دانش آموزان و خانواده هايشان را بايك خداحافظى مسروركند.
*************
پروژهای که شکست خورد؛ روایت سناریوسازی امنیتی علیه شورای هماهنگی
نویسنده: اسکندر لطفی
در سالهای اخیر، حاکمیت با بحرانهایی مواجه شده که دیگر با ابزارهای سنتیِ سرکوب قابل کنترل نیستند. افزایش آگاهی عمومی، رشد بدنههای اجتماعی مستقل و ریشهدار، و گسترش شبکههای صنفی و مدنی، نظم موجود را در تنگنا قرار داده است. در این میان، یکی از جدیترین چالشهای امنیتی برای جمهوری اسلامی، جنبش معلمان و بهویژه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بوده است؛ تشکلی مستقل، منسجم و با اتکا به سرمایه اجتماعی گسترده.
در اوج اعتراضات سراسری معلمان، وقتی خیابان به صدای بلند مطالبهگری بدل شده بود، نهادهای امنیتی در اقدامی هماهنگ، سناریویی ساختند تا با نسبتدادن «نفوذ بیگانگان» به این اعتراضات، مشروعیت شورا را زیر سوال ببرند. دیدار چند فعال صنفی با دو سندیکالیست فرانسوی، بهانهای شد تا ماشین تبلیغات حکومتی وارد عمل شود؛ دهها کلیپ در صداوسیما و رسانههای وابسته منتشر شد، واژههای نخنمایی چون «نفوذ»، «جاسوسی»، «ارتباط با سرویسهای خارجی» بار دیگر به میدان آمد، و پروژهای تبلیغاتی – امنیتی برای بیاعتبارسازی این نهاد مردمی کلید خورد.
اما آنچه اتفاق افتاد، نه تثبیت امنیت برای حکومت، که شکست یک پروژه بود.
ساختار شورا، برخلاف بسیاری از تشکلهای رسمی و نیمهرسمی، بر پایهی مشارکت افقی، دموکراسی درونی، و تجربهی زیستهی صدها معلم در سراسر کشور بنا شده بود. بدنهای که نه با دستور که با اعتماد زنده بود، و نه با تبلیغات بلکه با کنش مستمر و پاسخگویی به اعضا مشروعیت میگرفت. از همین رو، پروژهی امنیتی – تبلیغاتی نتوانست در آن رخنه کند. بدنه شورا نه تنها از آن عبور کرد، بلکه پس از این هجمهها، انسجام بیشتری یافت و تبدیل به تنها نهاد صنفی شد که توانست فعالیت خود را در همان سطح پیشین ادامه دهد.
این شکست، برای نهادهای امنیتی، نشانهای نگرانکننده بود: تاکتیکهای نخنما دیگر کار نمیکنند. سناریوهای ساختهشده در اتاقهای تاریک، وقتی با واقعیت بدنهی آگاه و سازمانیافتهی جامعه مواجه میشوند، فرو میریزند.
برای ما که از نزدیک با این پروژه مواجه بودیم، روشن است که هدف، نه فقط چند فعال صنفی، بلکه نابودی یک ساختار بود؛ ساختاری که با اتکا به نیروی معلمان، بدون وابستگی به قدرت سیاسی یا سرمایه اقتصادی، توانسته بود خود را حفظ و تقویت کند.
امروز، با نگاهی به تجربهی آن دوره، میتوان گفت که این شکست برای دستگاه امنیتی، آغاز یک روند است. روندی که در آن، دیگر نمیتوان با ابزارهای قدیمی، جنبشهای نوین را متوقف کرد. شورای هماهنگی، تنها یک نهاد صنفی نیست؛ نماد مقاومتی آگاهانه و جمعیست، و شکست پروژههای امنیتی علیه آن، نه اتفاقی مقطعی، بلکه محصول بلوغ و ایستادگی جامعهی فرهنگیان است.
و این، امیدیست که فراتر از شورا، در دل جامعهای زنده و در حال پوستاندازی جاریست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*************
بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس
در خصوص تفاهمنامه وزیر آموزش و پرورش و فرمانده نیروی انتظامی
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
سخنان اخیر وزیر آموزش و پرورش آقای علیرضا کاظمی که خود را سرباز سردار رادان( فرمانده نیروی انتظامی) دانسته و در حقیقت به نظامیبودن خود اشاره دارد، واکنشهای شدیدی از جانب معلمان و انجمنهای صنفی معلمان و نهادهای مدنی در پی داشته.
قضیه همینجا پایان نمیپذیرد آن چیزی که خانواده دانشآموزان و فرهنگیان را ناراحت و دچار نگرانی کرده تفاهمنامهی سخیف و شرم آورانهای ست که به امضای آموزش و پرورش و یک نهاد نظامی - امنیتی رسیده است.
این تفاهمنامه ضربه مهلک دیگری بر پیکر بیجان آموزش و پرورش ایران میباشد.
آقای وزیر: نظامیان چه تجربهای در زمینه آموزشی دارند که با چند خط سطحی به بهانه آموزش ورود آنان را به مدارس بدون مجوز آزاد کردهاید، همه که میدانند هدف از این تفاهمنامه در واقع ایجاد فضای رعب و وحشت و باز شدن پای نیروهای نظامی به مدارس برای مبارزه با چند تار مو و خاموش کردن صدای معلمان و مدیران آگاه میباشد.
طرح ورود روحانیونِ حوزه علمیه و نیروهای طرحِ امین را که دیدید چگونه به شکست انجامید و بینتیجه ماند، آیا از گذشته تجربه نگرفتهاید؟
شما با این کار امنیت کادر آموزشی، معلم و به خصوص دانشآموزان را به خطر انداختهاید.
و همچنین کاری میکنید که به جای اینکه دانشآموزان پلیس را پشتیبان و پناهگاهی امن برای خود و مدافع امنیت کشور ببینند، نسبت به پلیس و نیروی نظامی بدبین و از آنها فراری شوند.
آقای سرباز!!! علیرضا کاظمی :
شما اگر سرباز هستید، آموزش و پرورش را رها کنید و بروید در پست اصلیتان انجام وظیفه کنید، هزینه اش فقط یک برگ کاغذ استعفا نامه است
ولی ما معلمان همانطور که بارها ثابت کردهایم سرباز کسی نیستیم، معلمیم و وظیفهمان تعلیم و تربیت و حفاظت از دانشآموزانمان است.
پس هرگز اجازه نخواهیم داد پای سردار و سرهنگ و سرباز را به حریم امن و مقدس مدارس باز کنید.
انجمن صنفی معلمان فارس خواهان لغو هر چه سریعتر این تفاهمنامه بی اساس و عذرخواهی شخص شما از معلمان و مردم ایران می باشد، در غیر این صورت منتظر عواقب واکنش فرهنگیان، خانوادهها و کارزار استغفایتان بمانید.
*************
بیانیه انجمن صنفی فرهنگیان اسلامآبادغرب
در خصوص محکومیت تفاهمنامه وزارت آموزش و پرورش با نیروی انتظامی
انجمن صنفی فرهنگیان اسلامآبادغرب تفاهمنامه فی مابین وزارت آموزش و پرورش و نیروی انتظامی را محکوم میکند و اجازه نخواهد داد آموزش و تربیت دانشآموزان به دست نظامیان بیفتد. حال از وزیر آموزش و پرورش، جناب آقای علیرضا کاظمی، میخواهیم هرچه سریعتر #استعفا داده و در نیروی انتظامی به عنوان سرباز سردار رادان خدمت نماید.
همکاران عزیز؛ ما در مقابل نسلهای آینده مسئول هستیم و تاریخ ما را قضاوت خواهد کرد. ما باید برای آیندهی دانشآموزان و دفاع از حق آموزش و تربیت صحیح فرزندان این مرز و بوم مقابل چنین ظلمی ایستادگی نماییم.
انجمن صنفی فرهنگیان شهرستان اسلام آباد غرب
دوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
*************
تفاهمنامه؟!!
سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران(تهران):
اگر خبر امضای تفاهمنامه میان وزیر آموزش و پرورش و فرمانده نیروی انتظامی باهدف رسمیت دادن به حضور نیروهای انتظامی و امنیتی در مدارس صحت داشته باشد، نهایت ورشکستگی و سقوط نظام آموزشی را به نمایش میگذارد.
محمد تقی فلاحی با بیان این مطلب اضافه کرد، نهادی که بنا بر مسئولیتاش باید پیشرو در جامعهپذیری و انتقال ارزشها به نسل جدید باشد با رسمیت دادن به حضور و دخالت نیروی انتظامی در مدرسه، اعتراف میکند که از اجرای وظیفه ذاتی خود ناتوان است؛ مدرسه محیطی است برای گفتگو و تفاهم، نه ستیز و تحکم.
آنچه تنزل این نهاد را بیشتر نشان میدهد سخنان فردی است که در راس دستگاه عریضوطویل آموزشی کشور قرار گرفته و خود را سرباز گوشبهفرمان مینامد!
اگر جامعه آموزشی کشور و والدین و دانشآموزان خواهان برکناری این فرد به دلیل همین سخنان باشند، خواسته زیادی را مطرح نکردهاند.
منبع: کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
*************
صدور حکم زندان برای منصوره عرفانیان در دادگاه بدوی
امروز دوشنبه ۱ اردیبهشت شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد رای پرونده ای که پس از بازداشت بانو منصوره عرفانیان در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ برای ایشان تشکیل شده بود را به شکل حضوری ابلاغ کرد.
در رای صادره اتهام تبانی علیه امنیت کشور با توجه به اینکه درخواست صنفی جمعی معلمان از رئیس قوه قضائیه جهت آزادی معلمان زندانی مصداق عنوان مجرمانه تشخیص داده نشد خانم عرفانیان تبرئه ولی در اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام در فضای مجازی ، به ۳ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
از زمان صدور، این رای به مدت ۲۰ روز قابل اعتراض جهت بررسی در دادگاه تجدید نظر خواهد بود.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت کامل از خانم منصوره عرفانیان و دیگر فعالان صنفی بار دیگر اعلام میکند که زندان و سرکوب هرگز مانع مطالبه گری فرهنگیان نخواهد شد.
*************
آرام فرج الهی: مدرسه پادگان نیست!
تفاهمنامهی اخیر میان فرمانده کل انتظامی و وزیر آموزش و پرورش، که به موجب آن نیروهای پلیس اجازه حضور مستقیم در مدارس و دخالت در «امور فرهنگی» از جمله کنترل حجاب دانشآموزان را یافتهاند، باید بهعنوان یک پروژهی گستردهتر برای امنیتیسازی کامل نظام آموزشی در ایران تحلیل شود. این سیاست، در امتداد سلسله تلاشهای جمهوری اسلامی برای اعمال کنترل هرچه شدیدتر بر نهادهای مدنی و تربیتی، نه تنها پیامدهای اجتماعی و روانی وخیمی در پی خواهد داشت، بلکه در ذات خود تلاشی برای سرکوب نسلی است که دیگر به فرمان گذشته تن نمیدهد.
نهاد آموزش و پرورش در هر جامعهای، صحنهی تقابل دو نیروست: یکی متمایل به رهایی، خلاقیت و رشد فردی؛ و دیگری کوشنده در جهت مهار، همشکلسازی و بازتولید نظم مسلط. در ساختار جمهوری اسلامی، کفهی دوم همواره سنگینتر بوده، اما تفاهمنامه اخیر نقطهای کیفی در این روند است: آموزش، اکنون نه فقط تابع ایدئولوژی رسمی، بلکه مستقیماً زیر چتر نهادهای امنیتی و سرکوبگر قرار میگیرد.
مقولهای چون «حجاب» که در بیان رسمی حاکمیت بهعنوان یک ارزش دینی، فرهنگی، ملی معرفی میشود، در عمل ابزار اصلی برای مهار و کنترل بدن و ذهن زنان و در نهایت مردان هم هست؛ و اجرای آن در محیط آموزشی، بهویژه با حضور فیزیکی نیروهای پلیس، چیزی جز تحمیل زورمندانهی انضباط ایدئولوژیک نخواهد بود. این تنها یک «قانون» نیست؛ این سیاستی حسابشده برای حذف هر نشانهای از سوژهگی، اختیار و اعتراض در نسل جوان است.
حال که جمهوری اسلامی میدان مبارزه یعنی خیابان را به نوعی به زنان باخته است، باید صراحتاً گفت که ورود پلیس به مدرسه،به معنای گسترش خشونت نهادمند در یکی از حساسترین و بی دفاع ترین بسترهای اجتماعی است. این اقدام، نماد عریان سلطهی سیاسی بر بدن، رفتار، و حتی افکار نسل نوجوان است. در شرایطی که نهادهای آموزشی باید پناهگاهی باشد برای خلاقیت، گفتوگو و تفکر انتقادی، اکنون قرار است به فضایی مملو از خشونت، ترس، کنترل و اطاعت تبدیل شود.
سکوت در برابر این سیاست نه محافظهکاری، بلکه جبران ناپذیر است. تشکلاتی مانند شورای هماهنگی تشکلات صنفی فرهنگیان که در تمام این چند دهه بخشی از مبارزات خود را به شرایط آموزش و کیفیت فضای آموزشی معطوف کرده اند و عملا به تریبونی برای دفاع از کرامت انسانی، آزادیهای بنیادین و حقوق کودکان بدل گشته و نیز بخشهای دیگر طبقه ی کارگر که به نوعی متشکل هستند و همیشه با اطلاعیه های مشترک مواضع سوسیالییستی خود را در موارد مختلف و حساس بیان کرده اند باید با اقدامی هماهنگ و سراسری علیه اقدام لشکرکشی به مدارس قد علم کنند چرا که عملا هرروزه فرزندان خود را به جای مدرسه به سلولهای بازجویی و شکنجه ی ماموران و بازجویان جمهوری اسلامی می فرستند.
واقعیت آن است که نسل امروز نوجوانان، زیستهاند، دیدهاند، فهمیدهاند، و معترضاند. زبان زور، دیگر نه تنها ناکارآمد، بلکه خشمآفرین و واکنشبرانگیز است. امنیتیسازی مدارس، همچون گاز اشکآور در کلاس درس، تنها منجر به انفجار خواهد شد؛ انفجار آگاهی، نافرمانی، و طغیان.
نظام سیاسی ایران، با چنین تصمیماتی، عملاً خود را در برابر نسلی قرار میدهد که خواهان آزادی، کرامت و زیست برابر است. این تقابل نه آموزشی است و نه فرهنگی، بلکه نبردی است میان نظم استبدادی و آیندهای رهاییطلب.آموزش اگر بخواهد معنا داشته باشد، باید از سلطهی پلیسی و امنیتی رهایی یابد. رسالت آموزش، تربیت انسان آزاد، آگاه و خلاق است؛ نه تولید شهروند مطیع و ترسان. اگر مدارس به پایگاههای سرکوب بدل شوند، آنچه از دل آنها بیرون خواهد آمد نه جامعهای سالم و شکوفا، بلکه نسلی پر از زخم، خشونت درونیشده و خشم فروخورده خواهد بود.امروز وظیفهی هر انسان متعهد به شکل فردی و تمام تشکلات کارگری و تشکلات مدنی این است که بگوید: پلیس را از مدرسه بیرون کنید .پیش از آنکه مدرسه دیگر مدرسه نباشد، و آموزش به ابزار خاموشسازی کامل جامعه بدل گردد.
📌 یادداشتهای مندرج در این کانال، صرفاً دیدگاههای شخصی نویسندگان بوده و لزوماً مواضع شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را منعکس نمیکند.
*************
مدرسه پادگان شد، وزیر در آموزش کشیدن ماشه
بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در محکومیت باز تولید خشونت سیستماتیک توسط وزیر آموزش و پرورش
جناب سرباز سردار رادان:
آموزش و پرورش " قلم " را با " باتوم " معاوضه نخواهد کرد؛ گرچه از مکتب خشونت بر صدر وزارت نشسته ای، اما یقین بدان، دانش آموزان به ماشه کشان ایدئولوژی رسمی قدرت و سرسپردگان نوچه های بی خرد خشونتگری عادی شده، تبدیل نخواهند شد.
شکست اسلام سیاسی در کلیت جامعه و جهان، یک حقیقت انکار ناشدنی است، راه نجات آن سامان بخشی به خشونت در آموزش و پرورش نیست، اصولا راه نجاتی ندارد.
سوژه های #پسا_ژینا راه خرد ورزی و عصیان در برابر برده سازی و نوچه پروری را از منابع عقلانی خارج از پادگان آموخته و درونی ساخته اند.
هرآنچه دود شد، سخت و استوار نخواهد شد؛ این بزرگترین درسی است که از دختران و پسران رهایی طلب نیاموختید؛ بدین سبب است که راه بازتولید ایدئولوژی منسوخ و شکست خورده خود را در نهادی می جویید که یک دیگری برسازنده ای شده که توان تعامل با آنان در هستی سیاسی و فرهنگی شما تن به نیستی داده است.
با علم و آگاهی از قدرت رادیکال و خرد محور دانش آموزان و معلمان اندیشگر، به شما هشدار می دهیم : " سکان" آموزش و پرورش را با " قنداق " تفنگ اشتباه نگیرید. آموزش، یک فرایند عقل محور است که انتقاد از هرآنچه مقدس شده و پرسشگری از هر آنکه قدرت مطلقه شده و عصیان علیه هرآنچه توسط قدرت حاکم بر ساخته شده، قلب آن است. شلیک بر این قلب از هیچ قدرتی بر نخواهد آمد.
این تفاهم نامه و هر چه در آن است از جانب جامعه آموزش و پروش خرد گرا، در حکم استیضاح و عزل شما در حوزه واقعیت تلقی می شود، اگر چه، چند روزی برای تکمیل مدرک بندگی محض بر صدر وزارت بمانید.
انجمن فرهنگیان هرسین - اول اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
*************
پیام بازنشستگان صندوق های مختلف بازنشستگی استان کرمانشاه
ما بازنشستگان صندوق های مختلف بازنشستگی استان کرمانشاه به دلیل تحقق نیافتن خواسته های صنفی و قانونی خود بار دیگر به خیابان می آییم و علیه بی عدالتی و ستم معیشتی روز افزون فریاد می زنیم.
تا حق خود نگیریم / از پا نمی نشینیم.
زمان: سه شنبه دوم اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۴
مکان: مقابل صندوق بازنشستگی کرمانشاه خیابان کسرا کوچه نوبتی
انجمن فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه
بازنشستگان تامین اجتماعی کرمانشاه
انجمن صنفی فرهنگیان اسلام آباد غرب
بازنشستگان مخابرات و علوم پزشکی کرمانشاه
انجمن فرهنگیان هرسین
*************
هشدار شورای هماهنگی به وزیر آموزش و پرورش:
فرهنگیان اجازه نمی دهند که مدارس را پادگان کنید
محمد حبیبی؛ سخنگوی شورای هماهنگی
در پی اظهارات تأسفبرانگیز وزیر آموزش و پرورش که خود را "سرباز رادان" نامیده، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران با شدیدترین لحن این موضع تحقیرآمیز و نگرانکننده را محکوم میکند.
وزارت آموزش و پرورش، ملک شخصی وزیر یا میدان رژه نیروهای نظامی نیست. ورود احتمالی نیروی انتظامی به حریم امن مدارس، اقدامی آشکارا غیرقانونی، سرکوبگرانه و ناقض حقوق دانشآموزان و معلمان است.
آموزش را نمیتوان با باتوم و تهدید مدیریت کرد. ما به وزیر آموزش و پرورش هشدار میدهیم که وظیفهاش دفاع از حرمت معلمان و امنیت روانی دانشآموزان است، نه فرمانبری از نهادهای نظامی؛ فرهنگیان سراسر کشور اجازه نخواهند داد مدارس به پادگان تبدیل شوند.
*************
نامهی حمایتی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران از معلمان تحت سرکوب در ترکیه
تاریخ: ۱۹ آوریل ۲۰۲۵
گیرنده: عالیجناب یوسف تکین، وزیر آموزش ملی جمهوری ترکیه
فرستنده: شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران (CCITTA)
فراخوان فوری برای پایان دادن به سرکوب و بازگرداندن حقوق صنفی معلمان در ترکیه
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، بهعنوان عضو فدراسیون جهانی آموزش (EI)، که نمایندهی بیش از ۳۲ میلیون کارگر بخش آموزش در ۱۷۸ کشور جهان است، مراتب نگرانی عمیق خود را نسبت به موج اخیر سرکوب علیه معلمان، دانشجویان، و فعالان مستقل صنفی در ترکیه ابراز میدارد؛ بهویژه بازداشت خانگی اعضای هیئت اجرایی اتحادیه آموزش اجیتمسِن (Eğitim Sen) که از اعضای رسمی سازمان جهانی آموزش (EI) محسوب میشود و به دلایل سیاسی صورت گرفته است.
بازداشت مسئولان منتخب، سرکوب اعتراضات دانشجویی، و جرمانگاری فعالیتهای مشروع صنفی، نقض آشکار حقوق بشر و استانداردهای بینالمللی کار است که جمهوری ترکیه به آنها متعهد است.
ما از دولت شما میخواهیم که:
- فوراً تمامی محدودیتها بر حقوق صنفی را لغو کرده و اعضای اتحادیه آموزش اجیتمسِن را از بازداشت خانگی آزاد کند؛
- کلیه اتهامات بیاساس علیه فعالان صنفی حوزه آموزش و معترضان را کنار بگذارد؛
- به سرکوبهای سیاسی پایان دهد و استقلال دانشگاهها و نهادهای علمی را محترم بشمارد؛
- از آموزش عمومی با کیفیت که فراگیر، علمی، و به دور از مداخلات سیاسی باشد، حمایت کند.
آموزش عمومی با کیفیت باید ابزاری برای توانمندسازی دانشآموزان و جامعه باشد، نه وسیلهای برای سرکوب. ما از مقامات جمهوری ترکیه میخواهیم که به تعهدات خود در چارچوب قوانین بینالمللی، از جمله مقاولهنامههای سازمان بینالمللی کار (ILO) درباره آزادی تشکلیابی و حق چانهزنی جمعی پایبند بمانند.
فدراسیون جهانی آموزش و اعضای آن به نظارت دقیق بر وضعیت موجود ادامه خواهند داد و این موارد نقض حقوق را با سازمان بینالمللی کار و سایر نهادهای جهانی در میان خواهند گذاشت. ما در همبستگی کامل با همکاران خود در ترکیه ایستادهایم و خواهان اقدام فوری، واقعی و مؤثر برای بازگرداندن دموکراسی، حقوق بنیادین، و حاکمیت قانون هستیم.
با احترام،
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
رونوشت به:
وزیر دادگستری جمهوری ترکیه
وزیر کار و تأمین اجتماعی جمهوری ترکیه
*************
رسول بداقی: از گوهردشت تا اوین؛ بیستوهشتمین بخش از دستنوشتههای اوین
خانی در تهران دیپلم گرفته بود، داشت خودش را برای رفتن به دانشگاه آماده میکرد، او را به اتهام ارتباط با القاعده دستگیر کرده بودند، در یک دادگاه تشریفاتی او را به ۳سال زندان محکوم کرده بودند، آقای خانی هیچ تجربهای دربارهی اتهام خودش نداشت، هرگز پایش به دادگاه یا کلانتری باز نشده بود، تفاوت میان دادسرا و دادگاه، متهم و محکوم را هم نمیدانست.
زندان و بازداشتگاه را از هم تشخیص نمیداد. با دیدن او حس و حال خودم را در نخستینباری که درسال۶۲فقط ۱۶ سال سن داشتم دستگیر شده بودم بهیاد آوردم، یادم آمد که آقای خانی وقتی وارد سالن۸بند۸ اوین شده بود، مات و مبهوت فقط اطرافش را مینگریست، تختها،دیوارها،آدمهای جورواجوری که تاکنون ندیده بود. نه به فکر نان بود و نه چای، کفخواب باشد یا تخت داشته باشد، توی راهرو بخوابد یا توی نمازخانه، چه چیزی بخورد و چه چیزی بپوشد، اصلاً برایش مهم نبود، فقط به این فکر میکرد که چرا باید اینجا در میان کلاهبردارهای میلیاردی باشد؟ مگر او چه کرده است؟ با هیچکس حرفی نمیزد، حس میکردم، توان حرفزدن را هم ندارد، بهگمانم از تهران هم بیرون نزده بود، حتی در تهران فقط منطقه قیطریه و اطراف آنجا را میشناخت، من بسیار دوست داشتم با او حرف بزنم، بلکه بتوانم در روحیهاش تاثیر بگذارم مبادا دچار مشکلات روحی روانی شود، او در گوشه اتاق ۵ که من هم آنجا بودم، نشسته وسایل شخصیاش را زیر بغل چسبانده بود، خودش را مچاله کرده بود، مبادا مزاحم کسی شود، جای کسی را تنگ کند یا جلوی پای کسی بیفتد، از گردی چشمهایش پیدا بود که همه چیز برایش شگفتانگیز است. گویا به دنیای دیگری آمده است. گویا قیامت برپا شده و او از قبر بیرون آمده، مانده بود، آنچه میبیند ، خواب است یا بیداری!
در زندان معمولاً قدیمیها به زندانیان تازهوارد بسیار گیر میدهند، آنها را سوال پیچ میکنند، دربارهی پروندهی آنان، دربارهی موضوعات شخصی و هرچه پیش بیاید از آنها میپرسند؛ گاه برای خنده آنها را دست میاندازند، گاه افراد سودجو میخواهند از آنها بهرهبرداری کنند، سر آنها کلاه بگذارند و.... تا اینکه فرصتی پیدا شد، خانی را به گوشهای بردم، دربارهی خطرات ارتباط با برخی کلاهبردارها به او چیزهایی یادآوری کردم، از او خواستم هرگز در اینجا اطلاعات شخصی و خانوادگیاش را در اختیار کسی نگذارد، کارت بانکی یا پرینت حکم دادگاه خودش را به کسی نشان ندهد. نشانی خانه و شمارهی تلفن نزدیکانش رابه کسی ندهد، کلاً به هیچکس اعتماد نکند، حتی به خود من.
هنگام بازجویی، مانند برق و باد، این افکار در ذهنم زنده شد، بهیاد آوردم که آقای خانی گفته بود، چگونه بازجو او را فریب داده است و هر آنچه را که انجام نداده اعتراف کرده بود، بهیاد آوردم که آقای خانی گفته بود:
بازجو به شرف فاطمهی زهرا و همهی مقدساتش سوگند یاد کرده، که حتی اگر این کارها را انجام ندادهای اما اعتراف کنی و بنویسی که انجام دادهای و امضا کنی به زودی تو را آزاد خواهم کرد. آقای خانی این جوان خوشقلب، حرفهای بازجو را پذیرفته بود و به آنچه که نکرده بود، اعتراف کرده بود، اما در دادگاه ۳سال زندان برایش بریده بودند.
از یادآوری خاطرات آقای خانی بیرون آمدم، بازجو رحمانی برگهای را از پشت سر به من داد، روی برگه پرسشی نوشته شده بود:
پرسش: شما با سیمکارت شمارهی ..... ۷۵۰ پیامک برای کشاندن معلمان به خیابان و تحریک آنان به تجمع جلوی زندان اوین فرستادهاید، چه کسی موبایل و سیمکارت به شما داده است؟ موبایل و سیمکارت را چگونه بدست آوردهاید؟
پاسخ: من موبایل و سیمکارت نداشتهام، برای هیچکس پیامک نفرستادهام، جملهی شما «تحریک معلمان» توهین به این قشر آگاه و تحصیلکرده است، آنان خود بالغ و عاقل هستند، تحریک شدن، برای کسانی درست است که خود توانایی تجزیه و تحلیل ندارند. هیجانی هستند، یا تجربه بسندهای دربارهی ارتباطات اجتماعی ندارند.
برگه رابه پست سرم فرستادم، بازجو گرفت، برگهی دیگری به من داد، بالای آن نوشته شده بود:
پرسش: هدف شما از تبلیغ علیهنظام چیست؟
پاسخ: نظام خودبزرگترین مبلغ علیه خودش است، نیازی به تبلیغ ما ندارد، تبلیغ یعنی صدای رسا و بلندی که برای رساندن یک پیام به گوش هزاران انسان انجام میشود، ما هیچ امکاناتی برای تبلیغ نداریم، حتی هفتهنامه یا ماهنامه یا سالنامه نداریم، حتی به تشکلهای معلمان اجازهی چاپ یک بولتن داخلی را هم نمیدهند. صداوسیما یا رادیو حتی۲دقیقه به ما فرصت بیان خواستههایمان را نمیدهد، حتی خبر دستگیری، بازداشت، زندان و... ما را هم آگاهیرسانی نمیکند، حتی به گفته سردبیران جراید، هیچ روزنامهای اجازهی چاپ نوشتههای فعالان شناخته شدهی صنفی را هم ندارد.
منبع: کانال تلگرامی دستنوشتههای اوین
*************
موضع شورای هماهنگی در محکومیت وقایع تلخ و تکاندهنده در شهرری و سنندج
محمد حبیبی؛ سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
با نهایت تأسف و نگرانی، شورای هماهنگی وقایع تلخ و تکاندهندهی اخیر در شهرری و سنندج را که به ترتیب شامل تعرض جنسی به تعدادی دانشآموز و اعمال خشونت بدنی علیه دانشآموزی دیگر بوده است، محکوم میکند. این حوادث نه مواردی استثنایی، بلکه زنگ خطری جدی در خصوص وضعیت بحرانی ساختار آموزش عمومی در کشور هستند.
آنچه امروز شاهد آن هستیم، حاصل سالها اولویتبخشی به گزینشهای ایدئولوژیک به جای ارزیابی علمی، تخصصی و بهویژه روانشناختی معلمان در فرآیند جذب و استخدام است. فقدان سازوکارهای موثر برای سنجش سلامت روانی و صلاحیت حرفهای معلمان، و نیز ضعف نظارت پس از استخدام، نظام آموزشی را در برابر بروز چنین فجایعی بهشدت آسیبپذیر ساخته است.
ما در شورای هماهنگی بارها نسبت به دفاع از حقوق دانش آموزان در حریم مدارس و تغییر در ساختار کنونی استخدامی در این وزارتخانه هشدار داده ایم. اما فرادستان آموزش عمومی در دولت های مختلف با بی توجهی به آینده کودکان این سرزمین، همواره سعی در مخفیسازی حوادث به جای پاسخگویی داشتهاند .لذا ضمن ابراز همدردی با خانوادههای دانشآموزان آسیبدیده، خواستار پیگیری فوری، شفاف و بیطرفانه این موارد، و همچنین آغاز اصلاحات جدی در نظام منابع انسانی آموزش و پرورش هستیم. سکوت و انفعال، خیانتی است به آیندهی فرزندان این سرزمین.
*************
ضرب و شتم و شکنجه دانشآموزان توسط معلم در سنندج
معلم یک دبستان در روستای کرجو سنندج به علت گم شدن شارژ موبایلش، دانشآموزان کلاس را در کلاس حبس و مورد ضربوشتم قرار داد که بر اثر این ضربوشتم، یکی از دانشآموزان به شدت زخمی و در بیمارستان بستری شد.
رییس آموزش و پرورش ناحیه دو سنندج گفته است که این معلم مشکلات روحی و روانی داشته است و در گذشته هم مواردی از چنین برخوردهایی با دانش آموزان داشته که دستور اخراجش را دادهایم.
پ ن: سالهاست که تشکلهای صنفی معلمان و شورای هماهنگی در بیانیههای خود به دفاع از حقوق دانشآموزان و نفی هرگونه تنبیه جسمی و روانی تاکید داشتهاند. متاسفانه از آنجا که ساختار مدرن و کارآمدی در نظام آموزش و پرورش ایران وجود ندارد. یکی از مهمترین موضوعات، یعنی سنجش روانی معلمان در هنگام استخدام انجام نمیشود و به جای آن برای نظام آموزشی، تطبیق فرد استخدام شده با آموزههای ایدئولوژیک و حکومتی در اولویت قرار دارد؛ بدین ترتیب فرزندان ما قربانی چنین سیاستی میشوند.
*************
محبوبه فرحزادی: در آستانهی روز ملی معلم و روز جهانی کارگر
ما معلمان، بازنشستگان، پرستاران، کارگران؛ امروز معیشتمان، منزلتمان، سلامتیمان و زندگیمان با نوسانات بازار ارز و کاهش ارزش ریال به خطر افتاده است. ما همراه با بدنهی زحمتکش جامعه، علیه فقر و تبعیض و برای معیشت، سلامتی و زندگیمان نیازمند اتحاد و یکپارچگی هستیم.
امروز، بیش از گذشته فاصلهی حقوق ما با سبد معیشتی به بالای دهها میلیون تومان رسیده است؛ در حالیکه آمارهای دولتی از خط فقر بالای ۵۰ میلیون تومان میگویند.
حقوق ما چند ده برابر کمتر است و این در حالیست که مسئولان با فراغ خاطر، کمافیسابق فقط دکلمهدرمانی میکنند و سبکبال، مشغول زندگی خود و غافل از وضع و حال ما حقوقبگیران هستند.
بحران خاموشیهای مکرر برق، نویدِ قطعی آب، سونامی گرانی و کمبود دارو، تورم و وضعیت آشفتهی زندگی، مستلزم یکیشدن و همراهبودن است. افزایش صف کودکان خیابان و کودکان کار، و ترک مدرسهی دانشآموزان بهخاطر فقر اقتصادی خانوادهها، جامعهی ایرانی را بهشدت متأثر کرده است.
امروز در آموزشوپرورش، آپارتاید جنسیتی در آموزش بیداد میکند و عقبماندن کتابهای درسی و بهروز نبودن آنها باعث دلسردی میلیونها دانشآموز شده است؛ موضوعی که با واکنش کارشناسان آموزشی روبهرو بوده و هشدار زنگ خطر این معضل عظیم اجتماعی را دادهاند.
«آیندهی فرزندان ما، آیندهی ایران است.» کالاییشدن آموزش یکی دیگر از معضلات خانوادههای حقوقبگیر در جامعه است.
ما بازنشستگان خواهان حقمان هستیم؛ همانا یک زندگی بهدور از دغدغهی مالی، درمانی و…
ما بازنشستگان در سالهای پیش، مطالباتمان را در تجمعات همهی شهرها فریاد زدهایم؛ بدون اینکه مسئولان ما را ببینند یا حتی رویشان آورند. و دقیقاً به همین خاطر، امروز لازم است صفمان را برای مطالبات صنفیمان یکی کنیم و متحدتر و منسجمتر در خیابان، زندگی ازدسترفتهمان را فریاد زنیم.
بهخاطر داشته باشیم که اخراج، تبعید و زندانیشدن همکاران و عزیزانمان نتوانسته صف ما را از هم بگسلد.
ما امروز علیه اعدام، فریاد زندگی سر میدهیم و یکصدا علیه اعدام میگوییم:
بازنشسته، معلم، پرستار، کارگر…
اتحا اتحاد علیه فقر فساد
معیشت منزلت سلامت
*************
اصغر امیرزادگان عضو هیئت مدیره انجمن صنفی معلمان فارس دستگیر شد
اصغر امیرزادگان عصر امروز ٢٣ فروردین ماه ١۴٠۴ در جلوی درب منزلش دستگیر شد.
دلیل دستگیری این فعال صنفی معلمان و نهاد دستگیر کننده اش هنوز مشخص نیست.
ایشان قبلا طی دو حکم جداگانه توسط دادگاه کیفری فیروز آباد و با شکایت سپاه فجر به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به بنیانگذار انقلاب و مقام رهبری، به ترتیب به دوسال و یک سال حبس تعزیزی محکوم شده بودند.
که پس از پذیرفته نشدن درخواست واخواهی ایشان ، وکیل محترمشان بر روی احکام مذکور اعتراض گذاشتند.
اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد
منبع: کانال تلگرامی انجمن صنفی معلمان فارس
*************
دیدار با وکیل محبوب، رامین صفرنیا
امروز جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ گروهی از معلمان و فعالان کارگری با رامین صفر نیا دیدار کردند، رامین صفرنیا چندی پیش در راه یزد به کاشان به خاطر تصادف از ناحیه دنده ها دچار آسیب شد.
این وکیل فرهیخته که وکالت معلمان و فعالان سیاسی مدنی را پذیرفته و از آنان دفاع نموده است، در میان این اقشار محبوبیت بالایی دارد .
برای این وکیل آگاه و باشرافت آرزوی بهبودی داریم .
*************
دیدار نوروزی فعالان صنفی فرهنگیان استان قزوین با کبری طاهرخانی
روز چهارشنبه ۲۰ فروردین سال جاری, جمعی از فعالان صنفی شهرهای قزوین و تاکستان به دیدار کبری (پری) طاهرخانی رفتند.
طاهرخانی، مدیر یکی از دبیرستانهای شهر قزوین در رای بدوی دادگاه انقلاب این استان به دلیل فعالیتهای مدنی به سه سال زندان محکوم شد.
در این دیدار بر لزوم پایان دادن به فشار و پروندهسازی علیه فعالان صنفی و مدنی تاکید شد.
*************
در فساد ساختاری، همه فاسد میشوند
در جلسه علنی روز چهارشنبه ۸ اسفند ماه، طرح «تدریس ادبیات زبانهای مادری» در مدارس کشور، که بر اساس اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده بود، در دستور کار مجلس قرار گرفت. اما در نهایت، نمایندگان مجلس با کلیات گزارش کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری درباره این طرح مخالفت کردند.
این مخالفت، تیر خلاصی بود به تمام کسانی که همواره مطالبه «آموزش زبان مادری» و نه «آموزش به زبان مادری» را در چارچوب قانون پیگیری میکردند. از زمان روی کار آمدن فاشیستیترین نیروی سیاسی پس از انقلاب - یعنی نیروهای موسوم به خط امام که بعدها با نام اصلاحطلبان شناخته شدند - اصل ۱۵ قانون اساسی به ابزاری تبلیغاتی برای برخی جناحهای حکومتی تبدیل شد. آنها با شعار «ایران برای تمام ایرانیان» تلاش کردند تصویری متفاوت از خود ارائه دهند، شعاری که در مجلس ششم و دولت خاتمی، بیمحتوا و پوشالی بودن آن کاملاً آشکار شد....
برای مطالعۀ متن کامل
اینجا کلیک کنید.
*************
اعاده دادرسی پخشان عزیزی برای بار دوم در دیوان عالی رد شد
دیوان عالی کشور برای دومینبار درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام را رد کرد.
مازیار طاطایی، یکی از وکیل مدافعان پخشان عزیزی با اعلام این خبر گفت: شعبه رسیدگی کننده، بدون مطالبه پرونده اصلی و صرفاً بر پایه تشخیص خود، دفاعیههای وکلای پرونده را «بلا دلیل» دانسته و رد کرده است.
این دومینبار است که درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی بینتیجه میماند. پیشتر، در بهمنماه سال گذشته، امیر رئیسیان، دیگر وکیل مدافع پخشان عزیزی، از رد نخستین درخواست اعاده دادرسی توسط شعبه نهم دیوان عالی کشور خبر داده بود. در همان زمان، مازیار طاطایی اعلام کرد که دیوان عالی کشور با استناد به تبصره ماده ۴۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، با توقف اجرای حکم اعدام موافقت کرده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن اعتراض به این رویهی غیر قانونی قوهی قضاییه و عملکرد سیاسی- امنیتی دیوان عالی کشور که باید بی طرف و مستقل باشد، خواهان ابطال حکم غیر انسانی اعدام و آزادی همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی است.
*************
برگزاری مجامع عمومی؛ تمرین دموکراسی و پویایی تشکلها
مسعود فرهیخته؛ فعال صنفی معلمان
مجامع عمومی عادی و فوقالعاده از مهمترین ارکان تشکلهای صنفی برای تصمیمگیریهای دموکراتیک است که برگزاری بهموقع آنها، نشان از شفافیت، پاسخگویی
و احترام هیأتمدیره و بازرسان، مبتنی بر رأی دارد. برگزاری مجامع عمومی باعث پویایی و تزریق جان مجدد در کالبد تشکلهاست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، بهعنوان یکی از اصلیترین نمایندگان واقعی فرهنگیان سراسر کشور، سالها برای برقراری عدالت، رفع تبعیض، زدودن پیوندهای ایدئولوژیک در نظام آموزشی و بهویژه اجرایی شدن_اصل ۳۰ قانون اساسی (آموزش رایگان و باکیفیت)، رتبه بندی معلمان شاغل، متناسب سازی رتبه شاغلین برای بازنشستگان تمامی دستگاهها، حق ارزش مالکانه معلمان از صندوق ذخیره فرهنگیان، آزادی معلمان و زندانیان سیاسی و… فعالیتهای قابل قبولی انجام داده است.
فرهنگیان، خواستههای بهحق و قانونی خود را سالهاست که برای “رفع تبعیض” و “برقراری عدالت” در جامعه، در بیش از ۲۰۰ شهر ایران، با شعار “فقط کف خیابون، بهدست میآد حقمون” فریاد میکنند.
در طی نزدیک به سه دهه، دولتهای مختلف (اصلاحطلب و اصولگرا) با سرکوب و پروندهسازی علیه معلمان کنشگر صنفی، نشان دادهاند که جامعهی مدنی و نهاد صنفی را مهمترین مزاحم در مسیر قدرت متراکم و ثروت متراکم میدانند. اوج مقابله و دشمنی با آگاهی و مطالبات معلمان، در دولت رئیسی جریان پیدا کرد و با سرکوب بیسابقهی این دولت مواجه شد.
تبعید، انفصال، اخراج و زندانی کردن صدها معلم در سراسر کشور، اوج استبداد این دولت را علیه معلمان به تصویر کشید. دولت رئیسی، بدون ارائهی هیچگونه نامه یا مستندات رسمی، برخلاف اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را غیرقانونی اعلام کرد و تجمعات قانونی معلمان و مطالباتشان را، با قانونشکنی تمام و با استفاده از ماشین سرکوب، به خیال خام خود به محاق برد.
اما معلمان، با ایستادگی در مقابل بیعدالتیهای حاکمیت، خواستههای بهحق خود را نهتنها در سراسر کشور، بلکه در سطح بینالمللی به گوش همگان رساندند.
نظر به اهمیت برگزاری مجامع در آموزش فرآیند فرهنگ دموکراتیک، انتظار میرود که تشکلهای صنفی عضو شورای هماهنگی، مخصوصاً کانون صنفی معلمان تهران که اینک مسئولیت دبیرخانهی این نهاد را هم در دست دارد، بهسان تشکلهایی که اخیراً مجامع عمومی خود را برگزار کردند، کانون تهران نیز هرچه سریعتر، بهمنظور پویایی و انتخاب اعضای هیأتمدیره و بازرسان جدید، اقدام به برگزاری مجمع عمومی نماید.
*************
وخامت وضعیت سلامت ابوالفضل خوران
وخامت وضعیت سلامت ابوالفضل خوران، معلم زندانی در استان مرکزی؛ حملات قلبی مکرر پس از تزریق واکسن در زندان
ابوالفضل خوران، معلم زندانی و از فعالان صنفی استان مرکزی، که در مرخصی نوروزی به سر میبرد، با مشکلات جدی سلامتی مواجه شده است. بنا بر گزارشها، ایشان هر روز دچار افت فشارخون و حملات قلبی میشود.
خوران اعلام کرده است که در هفته نخست زندان، مقامات زندان اراک یک آمپول به او تزریق کردهاند که به گفته پزشک زندان، واکسن هپاتیت B بوده است. با این حال، از روز پس از تزریق، علائم شدید افت فشار خون و حملات قلبی در او ظاهر شده است، در حالی که پیش از این هیچ سابقه بیماری قلبی و عروقی نداشته است.
این وضعیت در طول مرخصی نیز ادامه یافته و ایشان مجبور شده است هر دو تا سه روز یکبار به بیمارستان مراجعه کند. پزشکان برای وی سرم و آمپول تجویز کردهاند، اما علت اصلی این حملات هنوز مشخص نشده است و پس از انجام آزمایشهای پزشکی و مراجعه به دو پزشک، همچنان پاسخی روشن درباره علت این عارضه دریافت نکرده است.
ابهامات پیرامون وضعیت سلامتی ابوالفضل خوران، بهویژه پس از تزریق واکسن در زندان، نگرانیها درباره سلامت و امنیت جانی زندانیان را افزایش داده است..
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*************
دیدار نوروزی جمعی از فعالان صنفی و مدنی با خانوادهی محمدنجفی وکیل شجاع و مردمی اهل شازند
روز پنجشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۴، جمعی از فعالان صنفی و مدنی اسلامشهر، اراک، گیلان و البرز به دیدار خانوادهی محمد نجفی وکیل زندانی در زندان اوین رفتند.
محمد نجفی بیش از هفت سال است که به خاطر انتقاد به شیوهی حکومت داری حاکمان جمهوری اسلامی در زندان است و در زندان به بیماریهای گوناگونی مانند: دیابت، فشارخون و درد سخت کمر گرفتار شده است. محمد به تازگی دچار بیماری دیگری شده که هنوز ریشهی آن معلوم نیست و سبب بروز علائمی همچون سرگیجه، تهوع و بیهوشی میشود.
مسئولین زندان و وزارت اطلاعات از فرستادن وی به بیمارستان برای درمان جلوگیری کردهاند.
مسئولیت هرگونه پیشامد ناگوار بر دوش مسئولین زندان و وزارت اطلاعات است.
محمد نجفی آزاد باید گردد
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
*************
دیدار با خانوادۀ اسماعیل گرامی
دیدار نوروزی بازنشستگان با خانوادهی اسماعیل گرامی؛ تأکید بر آزادی زندانیان سیاسی و تداوم اعتراضات
روز چهارشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۴، جمعی از فعالان بازنشسته کارگری و فرهنگی، در ادامهی سنت دیرینهی نوروز، به دیدار خانوادهی اسماعیل گرامی، کارگر بازنشستهی زندانی در زندان اوین، رفتند.
در این دیدار، ضمن تأکید بر آزادی بیقیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی و مطالبهگر و لغو احکام اعدام، بر تداوم یکشنبههای اعتراضی تا تحقق مطالباتشان، ازجمله افزایش حقوق بالای خط فقر، درمان رایگان و سایر خواستههای اساسی، تأکید کردند.
اسماعیل گرامی آزاد باید گردد
فقط در خیابان بهدست میآید حقمان!
جمعی از بازنشستگان تهران و شهرستانها
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
دوشنبه ٣ دی ١٤٠٣
___________________________
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب زمستان ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب پائیز ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب تابستان ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب بهار ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب زمستان ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب پائیز ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب تابستان ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب بهار ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب سال گذشته
اینجا کلیک کنید.