افق روشن
www.ofros.com

اخبار، گزارش، مصاحبه و مطالب کارگری


شورای هماهنگی تشکل‌های ...                                                                                                                          آذر ۱۴۰۱ - دسامبر ۲۰۲٣


احضار سیامک صادقی چهرازی فعال صنفی استان خوزستان به دادگاه

شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری اهواز این فعال صنفی را برای نهم اردیبهشت ۱۴۰۳ برای جلسه دادرسی به دادگاه فراخوانده است. .پیش تر در ۱۶ دیماه این فعال صنفی در شعبه ۳ دادگاه انقلاب اهواز محاکمه شد و تا این زمان رای دادگاه صادر نشده است چهرازی از جمله فعالین شناخته شده معلمان و بازنشستگان اهواز است.

************

احضار محمدعلی زحمتکش، بازرس انجمن صنفی معلمان استان فارس به دادگاه انقلاب اسلامی شیراز

بنا به اخبار واصله به کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران آقای محمدعلی زحمتکش بازرس انجمن صنفی معلمان استان فارس برای اخذ آخرین دفاع در خصوص تهدید امنیت داخلی و خارجی به شعبه چهاردهم بازپرسی دادگاه انقلاب اسلامی شیراز احضار شده است.
این فعال صنفی معلمان اما از طریق سیستم دفاتر قضایی نسبت به این اتهام اعتراض و آن را از اساس کذب محض دانسته و با تکیه بر اصل سی و هفت قانون اساسی و ماده چهار قانون آیین دادرسی کیفری تقاضای صدور قرار منع تعقیب کرده است.
بازرس انجمن معلمان فارس در متن اعتراضی تاکید کرده‌اند خسارت روحی و جسمی بسیاری در دوران بازداشت غیر قانونی بر او روا داشته شده و مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته و حتی برای ترک اعتصاب غذای او هم فشار روحی و جسمی بسیاری بر او وارد شده است و این موارد نقض حقوق بشر، به زودی طی یک دادنامه سر گشاده به مدیر کل دادگستری استان فارس و دفتر دادستانی شیراز تقدیم خواهد گردید. آقای زحمتکش همچنین تاکید کرده‌اند که «این موارد اتهامی و مشابه آن به هیچ عنوان خللی در مطالبه‌گری مسیر پیش روی جامعه فرهنگی معترض ندارد و صد البته که عزم و اراده‌هایمان را برای تغییر شرایط موجود، مستحکم‌تر از همیشه خواهد کرد.»

************

تجمع اعتراضی معلمان مریوان به دلیل ستم روا داشته شده به معلمان

به دلیل عدم پاسخگویی مدیران آموزش و پرورش به اعتراضات معلمان و مطالبه گری انجمن صنفی معلمان سروآباد و مریوان، معلمان #مریوان، امروز ۲۵ اسفند در مقابل اداره آموزش و پرورش مریوان برای مطالبه حق معلمان فعال صنفی استان کوردستان تجمع اعتراضی برگزار شد.
لازم به ذکر است که بنا بر برگزاری این تجمع در داخل ساختمان آموزش ‌‌و پرورش مریوان بود اما معلمان با در بسته‌، قفل شده‌ی، این اداره مواجه شدند و این تجمع در مقابل این اداره برگزار گردید.

************

صالح نیکبخت وکیل پروندۀ ژینا امینی به «تبلیغ علیه نظام» متهم شد»

صالح نیکبخت وکیل پرونده‌ی ژینا امینی و نیز آقایان اسکندر سوران لطفی، شعبان محمدی و مسعود نیکخواه به «تبلیغ علیه نظام» متهم شد
بر اساس گزارش منتشر شده در شبکه حقوق بشر کردستان، صالح نیکبخت، وکیل پرونده ژینا امینی، روز شنبه ۲۰ اسفند به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران احضار و به متهم به «تبلیغ علیه نظام» شد.
لازم به ذکر است آقای نیکبخت وکیل پرونده‌ی آقایان #سوران_اسکندر_لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکل‎های صنفی معلمان ایران،#مسعود_نیکخواه، و #شعبان_محمدی از اعضای هیئت مدیرەی انجمن صنفی معلمان مریوان، که هریک با داشتن وثیقەی ۲/۵ میلیاردی به‌طور موقت از زندان آزاد و در انتظار برگزاری دادگاه هستند، می‌باشد.

************

جعفر ابراهیمی به زندان بازگشت

جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، دقایقی پیش با اتمام مرخصی به زندان اوین بازگشت.

************

گزارش وضعیت معلمان بازداشتی سنندج

با عرض سلام و احترام محضر مبارک همکاران و همشهریان ارجمند
به استحضار شما بزرگواران می‌رساند که پس از تجمع اعتراضی معلمان به "مسموم‌سازی دانش‌آموزان" و "فروش مدارس دولتی" در ١٦ اسفند که زخمی شدن و دستگیری تعدادی از فعالان صنفی را به همراه داشت، از طرف انجمن، فعالان صنفی و خانواده‌های دانش‌آموزان، تماسها و دیدارهای متعددی با خانواده معلمان بازداشتی آقایان #بهاءالدین_ملکی، #مختار_اسدی، #کمال_فکوریان، #جبار_پاکزاد و #وریا_کریمی صورت گرفته و خوشبختانه خانواده این عزیزان به جهت تجارب اندوخته و پرورش روحیه مطالبه‌گری در خود، از روحیه خوبی برخوردار هستند. همچنین بنابر اطلاعات و اخباری که از داخل زندان به دست ما رسیده همه دوستان از روحیه و وضعیت بسیار خوبی برخوردار هستند.
همچنین مطلع شدیم که برخی از معلمان و اولیاء محترم دانش‌آموزان به جهت نگرانی و احساس مسولیت در برابر معلمان بازداشتی، تصمیم به انجام اقدامات حمایتی گرفته‌اند. ولی از آنجا که مقرر شده در ابتدای هفته پیش‌رو پس از انجام "تفهیم اتهام" و سایر اقدامات قضایی، زمینه آزادی این عزیزان فراهم شود، ضمن قدردانی بی‌پایان از همه همکاران و شهروندان بزرگواری که نگران و پیگیر وضعیت ‌دوستان هستند، از همگان خواهشمندیم تا حصول نتیجه مطلوب و راستی‌آزمایی وعده‌های داده شده در چند روز آینده صبوری پیشه کنند.

************

بازداشت ۶ نفر از اعضای هیئت مدیره انجمن صنفی معلمان سنندج

امروز سە‌شنبە ١٦ اسفند پیرو فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان، معلمان شهر سنندج همراە اولیاء و دانش آموزان برای دفاع از حریم مدرسە و دانش‌آموزان، کە سە ماە است آماج حملات بیولوژیکی (تروریستی) قرار گرفتەاند، در مقابل ادارەکل آموزش و پرورش سنندج دست بە تجمع اعتراضی زدند.
در جریان این اعتراض مدنی و مسالمت‌آمیز معلمان مورد هتاکی و هجوم نیروهای انتظامی و لباس شخصی قرار گرفتند کە طی آن تعدادی از همکاران کە هویت چهار نفر آنها محرز است مورد اصابت تیر ساچمەای قرار گرفتند و دو نفر از همکاران بەنامهای بهاالدین ملکی و وریا کریمی بازداشت و بە پلیس امنیت منتقل شدند.
اعضای هیات مدیرە انجمن که برای پیگیری وضع دوستان بازداشتی بە پلیس امنیت مراجعە کردە بودند، که متاسفانە دو نفر دیگر از اعضاء هیات مدیرە آقایان کمال_فکوریان و جبار پاکزاد هم بازداشت شدند.
در ادامە بازداشت‌های امروز آقایان مختار اسدی در منزلش و آقای عابد احمدی مقابل پلیس امنیت امشب بازداشت شدند. تاکنون از اعضای هیات مدیرە و فعالین صنفی سنندج ٦نفر بازداشت شدەاند.

************

ضرب ‌و شتم معلمان مریوان در تجمع صنفی فرهنگیان به فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

امروز ۱۶ اسفند ماه نیروهای امنیتی و لباس شخصی در چند لایه اداره آموزش و پرورش را محاصره کرده بودند چندین نفر از معلمان وارد اداره آموزش و پرورش شدند که نیروهای امنیتی و لباس شخصی با هل دادن و کنار زدن خانم ها وارد اداره آموزش و پرورش شدن و ابتدا آقای ناصر تاتلی را به شدت کتک زدند بعد که معلمان مقاومت کردند ادیب قادری را نیز کتک زدند.
نیروهای امنیتی و لباس شخصی مانع رفتن معلمان به طرف داره اموزش و پرورش شدند و جمعیت شهروندان و معلمان که بیشتر از ۵۰۰ نفر بودند را متفرق کردند و در خیابان روبرویی آرام قادری را کنار همسرش مورد ضرب و شتم قرار دادند.
نیروهای لباس شخصی به ماشین یک شهروند که به اتفاق خانواده قصد رفتن به اداره آموزش و پرورش را داشتند حمله کرده و شیشه های ماشین ایشان را با باتوم شکستند و خواستند که آنها را بازداشت کنند اما معلمان و شهروندان مانع شدند.
نیروهای امنیتی تمام خیابانها و کوچه های منتهی به اداره اموزش و پرورش را قرق کرده بودند و با رکیک‌ترین الفاظ به معلمان و شهروندان هتاکی کرده و مانع رفتن به طرف اداره آموزش و پرورش می‌شدند.
نیروهاط انتظامی و راهنمایی و رانندگی در همدستی با لباس شخصی به نوعی خشن برخورد می کردند که روی لباس شخصی‌های سپاه و اطلاعات را سفید کرده بودند.
یکی از لباس شخصی در جواب یکی از معلمان که گفتند می خواهم به اداره آموزش و پرورش بروم گفت «اولا رئیس اداره و حراست گفتند هرکی خواست وارد شود بزنید و بازداشت کنید دوما اگر هم نمی گفتند ما خودمان آتش به اختیار عمل می کردیم و منتظر دستور آنها نمی‌شدیم»

************

بازداشت صادق سامره‌ایی معلم بازنشسته در کرمانشاه

بنا بر اخبار رسیده به کانال شورای هماهنگی ...، صادق سامره‌ایی نویسنده کورد، فیلم ‌ساز و معلم کرمانشاهی امروز بعداز ظهر در منزل شخصی خود در شهرک پردیس توسط مامورین اداره اطلاعات بازداشت شد. بنا به گفته خانواده از محل نگهداری این فیلمساز و نویسنده کرمانشاهی خبری در دسترس نیست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت بازداشت #صادق سامره‌ایی، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط همه‌ی دانش‌آموزان و دیگر #معلمان_زندانی می‌باشد.

************

گزارشی کوتاه تجمعات امروز

تجمعات معلمان در پی فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به حملات شیمیایی علیه دانش‌آموزان و مدارس امروز در ۲۸ شهر برگزار شد،
در تهران سرکوب‌گران با مسدود کردن مسیرهای منتهی به مجلس عملا از هر گونه تجمع معلمان جلوگیری کردند، اما معلمان و والدین با راهپیمایی، اعراضات را به خیابان‌های اطراف کشاندن و شعارهای «مرگ بر حکومت بچه‌کش و مرگ بر طالبان، چه در ایران چه افغان» سر دادند.
در مشهد، سقز، شیراز، کرج، اصفهان، رشت، نیشابور و مریوان نیروهای سرکوب‌گر جمهوری اسلامی به تجمعات حمله کردند و در شیراز محمدعلی زحمتکش و غلامرضا غلامی کندازی را بازداشت کردند.
در سنندج با یورش سرکوب‌گران، معلمان و مردم معترض حاضر در صحنه دست به مقاومت زدند، سرکوب‌گران به سمت معترضان گاز اشک‌آور و گلوله ساچمه‌ای شلیک کردند. در تجمع سنندج یک معلم بازنشسته به نام بهاالدین ملکی بازداشت و به گزارش رسانه‌های حقوق بشری کردستان دو نفر هم زخمی شده‌اند.
لیست شهرهایی که در اعتراضات امروز شرکت داشتند:
۱: اصفهان ۲: شیراز ۳: سنندج ۴: سقز ۵: مشهد ۶: کرج ۷: لاهیجان ۸: رشت ۹: بابل ۱۰: هرسین ۱۱: کاشمر ۱۲: اهواز ۱۳: الیگودرز ۱۴: نور‌آباد ممسنی ۱۵: سجاسرود_زنجان ۱۶: مریوان ۱۷: بوشهر ۱۸: همدان ۱۹: جلفا ۲۰: کازرون ۲۱: نیشابور ۲۳: کرمانشاه ۲۴: ساری ۲۵: بجنورد ۲۶: تاکستان ۲۷: قزوین ۲۸: یاسوج

************

تکذیبیه:

خوشبختانه بر اساس گزارش رسیده به شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، خبر فوت اسرا عباس نژاد صحت ندارد. این دانش‌آموز در بیمارستان بستری ‌‌و در وضعیت جسمی وخیمی می‌باشد و امیدواریم که هر چه سریعتر بهبود یابد.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، بابت انتشار این خبر عذرخواهی می‌نماید.

تائید قتل حکومتی اسرا عباس نژاد دانش آموز دبیرستانی دیواندرە

متاسفانە اسرا عباس نژاد، دانش‌آموز دبیرستان پروین اعتصامی در‌ دیواندرە کە روز گذشتە توسط گاز شمیایی مسموم شدە بود جانباخت.
شورای_هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با ابراز تاسف شدید از مرگ این کودک، حملات شیمیایی به مدارس، سرکوب و قتل کودکان و دانش‌آموزان بی‌گناه را قویأ محکوم و خواهان توقف فوری #کودک_کشی توسط حکومت است. / ۱۶ اسفند ۱۴۰۱

************

هجوم لباس شخصی ها به تجمع فرهنگیان و اولیای دانش آموزان معترض به مسمومیت های سریالی اخیر

سه شنبه ۱۶ اسفندماه،‌ در پی فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران جمعی از معلمان و اولیا دانش آموزان گیلانی، با حضور در اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان، نسبت به مسمومیت های سریالی اخیر دانش آموزان دختر، دست به تجمع اعتراضی زدند. درب اداره کل از حوالی ساعات نزدیک به ۱۰ به روی معلمان بسته شد و مراجعینی که کار اداری داشتند، از درب کوچک دیگری که به حیاط راه ندارد وارد ساختمان می شدند. ماموران برای جلوگیری از شکل گیری تجمع و متفرق کردن حاضران در حین برگزاری مراسم به پخش گاز فلفل در میان جمعیت مبادرت ورزیدند. اما علی رغم آنکه برخی از حاضران با سرفه‌ها‌ی شدید و گلو درد مواجه شدند اما مانع متفرق شدن جمعیت نشد. نیروی انتظامی در تجمع امروز اقدامی علیه تجمع کنندگان نداشت.
در ابتدای تجمع که با استقبال باشکوهی همراه بود، شعر یار دبستانی توسط حاضرین هم‌خوانی شد.
سپس برنامه با سخنرانی جعفر میرزا باقری عضو هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان آغاز شد،محکومیت مسمومیت های اخیر، مقاومت در برابر دسیسه به تعطیلی کشاندن مدارس دخترانه و گرامیداشت روز جهانی زن، از اهم مطالب سخنران این تجمع بود.
و معلمان حاضر در این تجمع نیز بارها با شعار زن زندگی آزادی و معلم می میرد ذلت نمی پذیرد، سخنران را همراهی کردند.
سپس آقای اکبرزاده باغبان از شعرای نام آشنای گیلانی با قرائت اشعاری به ویژه خواندن شعرهایی از شیون فومنی، شور و هیجان مضاعفی بر مراسم ایجاد نمود. در ادامه آقای تیمور باقری کودکانی از اعضای هیئت مدیره گیلان، به ایراد سخن پرداختند و به ویژه به مسمومیت سریالی علیه دانش آموزان دختر اعتراض کردند و تبعات خطرناک و جبران‌ناپذیر آن را گوشزد کردند.
در پایان مراسم هنگام قرائت قطعنامه پایانی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران که توسط یکی از بانوان معلم قرائت می‌شد، به ناگهان لباس شخصی‌ها با فحاشی و زد و خورد و حمله به معلمین، تجمع مسالمت آمیز معلمان را برهم زدند.آنان با هجوم به جایگاه اجرای مراسم با ربودن دستگاه صوتی،از قرائت قطع نامه جلوگیری به عمل آوردند.آنان در عین حال دو جوان حاضر در تجمع را با زور و خشونت دستگیر کردند.جمعیت حاضر با افزایش خشونت لباس شخصی ها با شعار بی شرف بی شرف و بسیجی، سپاهی داعش ما شمایید به اعتراض برخاستند.از سوی دیگر در پی زدن گاز فلفل یکی از حاضران به علت وخامت حالش،او را از محل تجمع خارج کردند.خانم دیگری با زدن دو باره گاز فلفل به علت بیماری آسم،حالش بسیار وخیم شد به طوری که از مسئولین اداره کل با گفتن این جمله:«برادر من دارم می میرم در را باز کنید یک آب به من بدید» نیروهای مستقر اداره کل در نگهبانی به او می گفتند: «بمیر آب نداریم» که در این لحظه یکی از همان لباس شخصی ها با فحاشی از کارمندان مستقر در نگهبانی اداره کل خواست که در را باز کنند این خانم حالش خیلی بد است که در این لحظه در را باز می کنندو به او آب می دهند. از سوی دیگر یکی از بازنشستگان در تشریح وضعیت امروز تجمع رشت چنین می گوید:
«تقریبا در آخر این تجمع بودیم باران شدیدی می آمد ومن هم بنری در دستم بود و نزدیکی نیروی انتظامی ایستاده بودم وبه قطعنامه پایانی گوش می کردیم که ناگهان دستی بنر خیس شده را از دستم کند و مشت محکمی به گونه‌هایم زد تا به خود بجنبم مشت دیگری به صورت دیگرم کوبید و چنان هولم داد و با الفاظ رکیکی که نثارم کرد من به زور توانستم کنترل خودم را حفظ کنم و نیفتم و یک لحظه توانستم نگاهش کنم (با هیکلی غول آسا با مغزی تهی و دور از انسانیت که فقط در خدمت زر و زور وقدرت ...)
لحظه‌ای نگذشته بود که حمله وحشناک لباس شخص‌ها و ما موران امنیتی به داخل جمعیت معترضین شروع شد و با بگیر و ببند و مشت ولگد به جان این زنان و مردان افتادند که اصلا وصف این را شبیه حمله مغولها ست که ما در تاریخ خوانده‌ایم در حالی که نیروی انتظامی در بهت و حیرت فرو رفته بودند این از ما بهتران تعدادی تجمع کنندگان زن و مرد را بزور داخل ون کردند و بردن ..»
در نهایت تجمع امروز با ناتمام ماندن قرائت قطع نامه و سرقت باند صوتی مراسم توسط لباس شخصی‌ها به پایان رسید.

************

فراخوان شورای هماهنگی و گزارشات تجمعات امروز سه شنبه شانزدهم اسفند.

گزارش همکاران از شهرهای مختلف به کانال مدرسه رهایی:
مزدوران و گارد سرکوب جلوی ادارات آموزش و پرورش را اِشغال کرده‌اند و مانع شکل‌گیری هرگونه تجمع می‌شوند.
همکاران در تهران می‌گویند فضا به شدت امنیتی است و ماموران با هر جمع بیش از دو نفر سریع برخورد می‌کنند و وحشیانه همه را متفرق می‌کنند.
بر اساس گزارش همکاران شرکت کننده در تجمع امروز تهران؛ گارد سرکوب با لباس شخصی مستقر شده بودند و نسبت به نیروی انتظامی تعدادشان بسیار بیشتر بود.
جمعیت زیادی از اولیا، معلمان، دانشجویان و فعالان زن در مقابل مجلس حضور داشتند اما لباس شخصی‌ها مانع شکل‌گیری هر گونه اجتماع بیش از دو نفر می‌‌شدند.
لباس شخصی‌ها چندین بار اقدام به دستگیری دانشجویان کردند که معلمان و والدین؛ با شجاعت و مقاومت دانشجویان؛ اجازه ندادند دانشجو دستگیر شود و مزدوران لباس‌شخصی ناکام ماندند!
بر اساس فیلمها و گزارشهای رسیده تا کنون در شهرهای شیراز، اهواز، مشهد، سنندج، مریوان، کرج با وجود تعداد زیاد گارد سرکوب و فضای امنیتی؛ والدین و معلمان موفق به برگزاری تجمع شده اند. این لیست در همین گزارش به روز رسانی می‌شود.
معلمان، با همراهی خانواده های دانش آموزان و دانشجویان به خیابان آمدند!

امروز سه شنبه شانزده اسفند در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان که مورد حمایت ده ها تشکل کارگری، دانشجویی، زنان و… قرار گرفت معلمان در بسیاری از شهرهای کشور با همراهی عده ای از مردم به خیابان ها آمدند و در برابر ادارات آموزش و پرورش تجمع کردند کردند. فضای مقابل ادارات آموزش و پرورش کاملا امنیتی است. دو معلم در شیراز دستگیر شده اند.
یک گزارش کوتاه از تجمع اعتراضی در اهواز

مطابق فراخوان از قبل ،امروز 16 اسفندماه ده ها نفر زن ومرد ازخانواده ها ی اولیا دنش اموزان،معلمان ،وافراد معترض به حمله شیمیائی به مدارس دانش اموزی دختران جلو اموزش وپرورش اهواز گرد امدند، درحالیکه پلاکاردهای نوشته ای همراه خود داشتند،با نفرت از حمله شیمیائی به مدارس حکومت را مسبب این عمل دانستند، بعد از دقابقی باشعار ها مکرر چون« چه ایران چه افغان مرگ بر طالبان»« سپاهی بسیجی داعش ما شمائید» وسردادن شعارهای دیگر علیه رئیسی حکومت را بعنوان عامل مسموم سازی دانش اموزان محکوم کردند،در این فاصله یک خانم معلم سخنرانی پرشور وافشاگرانه ای برای حاظرین ایرادکرد، که با استقبال همگان روبرو شد،درحالیکه افراد اطلاعات رژیم،برای اینکه حضورخودشان راثابت کنند گاه بگاه به میان جمعیت سرک می کشیدند.جمعیت حاضر برای تجمعات اینده پیشنهاد دادند که با افراد کوچک وبزرگ خانواده های خود دراعتراضات شرکت خواهند،کرد با خشم ونفرت از رژیم، به تجمع پایان دادند. / پیشتاز
گزارش از تجمع امروز اصفهان:
ارسالی از همکاران اصفهان

ساعت ۱۰ رسیدم هشت بهشت روبروی اداره کل آموزش و پرورش. چند نفر نشسته بودن. تعداد مامورا بیشتر از آدما بود. کم کم مردم بیشتر شدن. شروع کردن به متفرق کردن. نمیذاشتن جمع حتی ۱۰ نفره شکل بگیره.
الکی شروع کردن داد زدن، کتک زدن، دستگیر کردن. مامور خانومم بود. چند نفر رو میخواستن دستگیر کنن مردم نذاشتن. چند نفر هم بردند. تو گوش پیرمرد سیلی زدند و بردند، حرمت هیچی نگه نمیداشتند
گوشی دست هرکی بود میگرفتن ازش. هر کی تک میفتاد میگرفتن. یسری رو هل دادن تو درمانگاه، یسری رو متفرق کردن. تا لحظه ای که من بودم بالای ۷۰ نفر بودن، اما متفرقشون میکردن و حتی ۱۰ نفر یکجا جمع نمیتونس بشه.
یسریشون وحشی و بی ادب بودن، یسریشونم در نقش پلیس خوب هی صحبت میکردن که برید، درست میشه، عوامل مسمومیت دستگیر شدن و ال و بل... درسته خیلی ترسناکه، اما اگ جمعیت بیشتر بیاد، و اگه مردم با دوستاشون بیان، تو گروهای چار نفره، خیلی بهتره.../ ۱۶اسفند ماه ۱۴۰۱
گزارش از بوشهر
ما کم بودیم اما بودیم

در پی فراخوان تجمع سراسری شورای هماهنگی و کانون صنفی معلمان استان بوشهر، امروز سه شنبه با وجود حضور سنگین نیروهای امنیتی، تعدادی از همکاران درب اداره کل تجمع نمودند.
معلمان تجمع کننده خواسته ی اول خود یعنی بازگشت به کار جناب آقای #محمود_ملاکی بازرس کانون صنفی بوشهر را به اطلاع مسئولین رساندند . در این تجمع چند نفر از والدین دانش آموزان حضور داشتند و مساله مسمومیت دانش آموزان را مطرح نمودند(در تصویر حضور ندارند)
در گفتگوی بین نیروهای امنیتی و معلمان چالش خاصی پیش نیامد. در پایان تجمع کنندگان با بلند کردن برگ های سفید وضعیت اسفبار آموزش و پرورش که در مقال و دفتر نمی گنجد را اعلام کردند.
گزارش از تجمع صنفی فرهنگیان شهرستان آبدانان

تعدادی از همکاران فرهنگی در شهرستان آبدانان امروز سه شنبه ۱۶اسفند همراه با فرهنگیان سراسر کشور ساعت ۱۰ صبح درب اداره آموزش و پرورش تجمع نمودند که با برخورد نامناسب فرمانده انتظامی مواجه شدند لازم به ذکر است که ۶ماشین با تعداد زیاد مامور نیروی انتظامی آموزش و پرورش آبدانان را احاطه نموده بودند واگر درایت فرهنگیان نبود قصد دو نیروی رده بالای آنها ایجاد خشونت بود که ختم به خیر گردید ویکی از آنها الفاضی به کار برد که جز خودش در شأن هیچ معلمی نبود.
همکاران فرهنگی البته از جنس با غیرتها با اینکه بارندگی شدید بود ولی حضور به هم رساندند خواسته فرهنگیان آبدانان به قرار ذیل بود:
اعتراض به مسمومیت دانش آموزان
اعتراض به روش لاک پشتی و غلط رتبه بندی
اعتراض به زندانی بودن همکاران فرهنگی
اعتراض به فروش فضاهای آموزشی
اعتراض به احکام ناعادلانه به فرهنگیان از قبیل بازنشستگی تبعید وانفصال از خدمت
اعتراض به سرکوب فرهنگیان با احکام غیر قانونی توسط تخلفات اداری آموزش و پرورش
اعتراض به عدم اجرای همسان سازی برای بازنشسته
تجمع صنفی اعتراضی فرهنگیان مریوان
تجمع صنفی اعتراضی فرهنگیان سجاسرود زنجان
تجمع صنفی اعتراضی فرهنگیان سقز

در سقز علیرغم فضا بسیار امنیتی و بسته بودن درب ورودی آموزش و پرورش و ممانعت نیروهای امنیتی از تجمع همکاران، معلمان غیور این شهر در خیابان پشت آموزش و وپرورش تجمع نمودند و برگ زرین دیگری را به کنشگری خود اضافه نمودند و حتی برای متفرق کردن جمعیت بسیار زیاد همکاران از ماشینهای ضد شورش و آب‌پاش استفاده کردند.
تجمع صنفی اعتراضی فرهنگیان نورآباد ممسنی

حکومت فقط سرکوب می کند! خواهان آزادی همه ی معترضان دستگیرشده هستیم!
خبر تکمیلی تجمع صنفی اعتراضی فرهنگیان مشهد

طی اخبار رسیده به شورای هماهنگی, تجمع معلمان مشهد با حضور گسترده شیرزنان این خطه برگزار شد.
با وجودی که همکاران ما در پیاده رو تجمع کرده بودند و هیچ مشکلی برای ترافیک خیابان نبود، بعد از مدتی نیروی انتظامی اعلام کرد به دلیل ایجاد مشکل ترافیک تجمع شما قانونی نیست و بلا فاصله به معلمان حمله کرده و با اسپره فلفل و فحاشی و هل دادن جمعیت را متفرق کردند.
تجمع صنفی اعتراضی فرهنگیان الیگودرز
خبر فوری: طی اخبار رسیده به شورای هماهنگی رحمان عابدینی فعال صنفی البرز توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به محل نامعلومی انتقال داده شد
تجمع صنفی اعتراضی فرهنگیان اهواز
تجمع صنفی اعتراضی فرهنگیان کاشمر
جمع صنفی اعتراضی فرهنگیان شیراز
خبر فوری - حمله نیروهای نظامی- امنیتی به تجمع فرهنگیان گیلان با گاز اشک‌آور

تجمع امروز سه شنبه ۱۶ اسفند معلمان و والدین دانش آموزان مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان در رشت با پرتاب گاز اشک آور توسط یگان ویژه و حملات لباس شخصی ها به درگیری کشیده شد.

************

بیانیه پایانی تجمع اعتراضی فرهنگیان ۱۶ - اسفندماه ۱۴۰۱

دانش‌آموزان عزیز، فرهنگیان گرامی و مردم شریف ایران
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، سال‌هاست که نسبت به ناکارآمدی حاکمیت در زمینه‌ی آموزش و پرورش هشدار می‌دهد اما علیرغم این هشدارها، هیچ نشانه‌ای از تغییر مشاهده نمی‌شود.
آنچه امروز در ایران با عنوان #مسمومیت_دانش_آموزان، شاهد آن هستیم بخش دیگری از این ناکارآمدی و این بار در حوزه‌ی امنیتی و مراقبت‌های اجتماعی است، و این در حالی‌ست که سال‌هاست ساختار سیاسی حاکم، به بهانه‌ی وجود امنیت بر سایر معضلات موجود سرپوش گذاشته است.
گستردگی مدارس مورد تهاجم و تعداد زیاد دانش‌آموزان آسیب دیده، نشان می‌دهد که پروژه اقدامات خودسرانه از سوی وابستگان ایدئولوژیک حاکمیت، به شدت مورد تردید است. به‌ویژه آنکه تاکنون هیچ اقدام موثری در جهت جلوگیری از تهاجم به محیط مدارس و خوابگاه‌های دانشجویی صورت نگرفته‌ است. اگر فرهنگیان و اقشار مختلف اجتماعی در مقابل این تهاجم سیستماتیک به ساحت آموزش مقاومت نکنند، یقینا شاهد اعمال به مراتب خشونت‌بارتری در سطح جامعه خواهیم بود.
شورای هماهنگی به منظور پیشگیری از رفتار خشونت‌بار مسموم‌سازی دانش‌آموزان از حاکمیت می‌خواهد به هیاتی از فعالان مدنی، صنفی و سیاسی مستقل به همراه جمعی از پزشکان و اساتید متخصص و وکلای حقوق‌بشری اجازه بررسی همه‌جانبه‌ی موضوع مسمومیت‌سازی مدارس بدهند تا حقایق و واقعیت‌ها به صورت شفاف بررسی و نتیجه‌ی آن به اطلاع مردم ایران رسانده شود.
در ادامه، خواسته‌های تشکل‌های صنفی فرهنگیان و جمع حاضر به این شرح اعلام می‌شود:
۱- ما معترضین، حاکمیت به ویژه دستگاه‌های امنیتی و قضایی را مسئول حفظ جان شهروندان، دانش‌آموزان و معلمان می‌دانیم و سریعا خواهان کنترل اوضاع و پایان دادن بە سرکوب بیولوژیک و تهدید جان شهروندان به ویژه دانش‌آموزان هستیم.
۲- معلمان، ایستادن در کنار مردم را بزرگترین افتخار خود می‌دانند و از دستگاه‌های پروپاگاندا به ویژه صدا و سیما می‌خواهند که دست از تفرقه‌افکنی میان معلمان و سایر اقشار جامعه بردارند.
۳- ما از حاکمیت می‌خواهیم که مطالبات فرهنگیان را به مطالبات معیشتی صرف و ویژه‌ی معلمان تقلیل ندهند، زیرا خواسته‌ی ما اجرای قوانینی است که متضمن اصل آزادی انسان است.
۴- شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در رابطه با رویه‌ی ناصواب و خارج از هنجار مولدسازی و در قالب آن فروش مدارس و اموال عمومی آموزش و پرورش به حاکمیت اکیدا و صریحا هشدار می‌دهد. حاکمیت باید بداند که حق ندارد اموال عمومی متعلق به مردم را به حراج بگذارد.
۵- ما از مسئولان می‌خواهیم که بیش از این معلمان را ملعبه‌ی طرح نامیمون رتبه‌بندی نکنند و از رفتارهای غیرقانونی و حتی غیراخلاقی در اجرای رتبه‌بندی دست بردارند.
۶- ما تاکید می‌کنیم که حاکمیت نباید هیات‌های رسیدگی به تخلفات اداری را به مثابه دستگاه سرکوب علیه کارکنان و کارگران به کار بگیرد.
۷- برنامه درسی باید متناسب با دانش روز، کودکان را برای زندگی آماده کند. لذا هرگونه سواستفاده از کودکان برای تحقق اهداف جناحی، سیاسی و ایدئولوژیک را به شدت محکوم می‌کنیم.
۸- ما از حاکمیت می‌خواهیم که به حبس دانش‌آموزان در کانون‌های اصلاح و تربیت پایان دهد و معلمان و دانش‌آموزان زندانی را آزاد کند و دانش‌آموزان و دانشجویان ستاره‌دار، زندانی و معلمان اخراج شده، تبعید شده، منفصل از خدمت و زندانی را به کلاس درس برگرداند.
در پایان تاکید می‌کنیم تا زمانی که خواسته‌های حداقلی ما محقق نشود اعتراضات ما با قدرت بیش تر و متحدتر از همیشه ادامه خواهد داشت.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

۱۶ اسفند ۱۴۰۱

************

حمایت از فراخوان ۱۶ اسفند شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با همه نیرو در تجمعات اعتراضی علیه حملات شیمیایی زنجیره ای به مدارس کشور شرکت کنیم

با همه نیرو در تجمعات اعتراضی علیه

حملات شیمیایی زنجیره ای به مدارس کشور شرکت کنیم

موج حملات شیمیایی و بیولوژیک علیه مدارس، دبیرستان های دخترانه و خوابگاه‌های دختران در ده‌ها شهر ادامه دارد و هر روز دامنه اش گسترده تر می شود. سازمانیافتگی و همزمانی حملات در دهها شهر و صدها مدرسه دخترانه، و در مواردی پسرانه، استفاده از مواد خاص شیمیایی در حملات صورت گرفته که نه در دسترس افراد و نهادهای غیرحکومتی است؛ نه امکان آزمایش و تشخیص آن توسط آنان وجود دارد و نه تجربه و تخصص استفاده از آن در دسترس عموم است، فقدان هر گونه پیگیری امنیتی و مجازات قضایی و بازداشت عاملان و آمران این حملات علیرغم گذشت حدود سه ماه از آغازش؛ فرافکنی آشکار و دروغ پراکنی نهادهای حکومتی در مورد ابعاد و دلایل این حملات و در عوض، برخورد شدید سرکوبگرانه و امنیتی با خانواده های دانش آموزان مسموم شده به خاطر اعتراض علنی و تجمع آنان در برابر مدارس و ادارات آموزش و پرورش؛ همچنین تهدید خانواده ها به برخورد در صورت رسانه ای کردن خبر مسمومیت ها، همه و همه جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که عامران این حملات سازمانیافته باندهای آدمکشان حرفه ای همین نظام هستند. عامران این جنایات آن دسته از پاسداران ولایت خون و وحشت این رژیم پوسیده فقاهتی هستند که قبلا در حمایت از رژیم اسد در حملات شیمیایی آن رژیم علیه معترضان در سوریه شرکت کرده و اثرات آن را در انگیزش وحشت عمومی و حفظ رژیم اسد تجربه کرده اند.
حاکمیت توانایی قتل عام گسترده مردم در اعتراضات مسالمت آمیز خیابانی را زیر نورافکن های شبکه های اجتماعی در شرایطی که خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی با حمایت گسترده افکار عمومی در جهان روبرو شده و خود دچار ریزش نیرو شده اند، از دست داده است. انقلاب و ضد انقلاب حاکم در مرحله حساس توازن قوای فلجی قرار گرفته اند که نه عقب نشینی کامل و نه پیشروی قطعی هیچ یک از دو طرف رویارو به شکل ضربتی امکان ندارد. رژیم در چنین شرایطی به موج حملات شیمیایی دست زده است تا هم از زنانی که حجاب از سر برداشته و در آتش انداخته اند، و دانش آموزانی که در مدارس عکس خامنه ای را آتش زده و در خیابان ها مرگ بر دیکتاتور گفته و عمامه پرانده اند، انتقام بگیرد، هم در پرتو موج وحشت ناشی از حملات شیمیایی تعادل فلج بین نیروی انقلاب با ضد انقلاب حاکم را به سود خود به شکل قطعی دگرگون کند. تجربه قتل های محفلی، قتل های زنجیره ای، اسید پاشی های اصفهان و دهها جنایت دیگر که با هدف وحشت پراکنی سازمان داده شده و بحران آفرینی هایی که برای پرده پوشی بحران های لاعلاج دیگر سازمان داده اند جای تردیدی نمی گذارد که حملات زنجیره ای شیمیایی به مدارس دخترانه در سراسر کشور از سوی باندهای جنایتکار وابسته به حاکمیت سازمان یافته است.
فقط مقاومت گسترده و سازمان یافته مردم است که می تواند حملات زنجیره ای شیمیایی به مدارس را متوقف کند. دفاع از دختران دانش آموز، از حق آموزش زنان، از برابر حقوقی زنان و مردان و از «زن، زندگی، آزادی» مستلزم مقاومت در برابر حاکمیت و بلندتر کردن صدای اعتراض به حملات شیمیایی و بیولوژیک و مسمومیت های زنجیره ای در سراسر کشور است. با همه نیرو در تجمعات اعتراضی علیه حملات شیمیایی به مدارس کشور براساس فراخوان های منتشره از سوی تشکل های مستقل کارگری، معلمان و زنان شرکت کنیم
اتحاد کارگران انقلابی ایران ضمن حمایت از فراخوان‌های اعتراض به حملات بیولوژیک و شیمیایی از همه خانواده های دانش آموزان، زنان، دانشجویان و مردم عاصی ‌و رنج دیده می خواهد تا در تجمعات اعتراضی هر چه گسترده تر شرکت کنند.

اتحاد کارگران انقلابی ایران

یکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۵ مارس ۲۰۲٣

************

اطلاعیه تشکل دانش آموزان‌انقلابی - تهران،

حمله شیمیایی و مسمومیت سریالی و عمدی دانش‌آموزان را با اعتراضات و اعتصابات سراسری پاسخ دهیم

ضمن تسلیت به خانواده و اطرافیان فاطمه رضایی، و همینطور اعلام همدردی با دانش‌آموزان آسیب دیده و خانواده‌هایشان، از نظر ما و بخش وسیعی از جامعه این جنایت تروریستی اخیر جمهوری اسلامی در دانشگاه‌ها و مدارس شهرهایی مثل قم، تهران و چند شهر دیگر که اغلب، مدارس دخترانه هستند را دلیلی جز ایجاد ترس در میان انقلابیون و مشخصا دانش آموزان و دانشجویان که جزو نیروهای محرکه اصلی انقلاب زن زندگی آزادی بوده‌اند ندارد و هدف آن انتقام، مهار و متوقف کردن جنبش مبارزاتی دانش آموزان و دانشجویان که غالبا زنان و دختران شجاع انقلابی آن را رهبری می‌کنند است.
این اقدامات تروریستی و حملات شیمیایی به مدارس و خوابگاه دانشجویان انتقام مرتجعین از دانش آموزان انقلابی و جنبش دانش آموزی و دانشجویی و برای کنترل و مهار این جنبش‌ها است که در طول انقلاب جاری نقش مهمی در مقاومت و مبارزه علیه رژیم تروریستی جمهوری اسلامی داشته‌اند.
ما دانش آموزان در تشکل دانش آموزان انقلابی اعلام میکنیم:
این جنایت برنامه‌ریزی شده باید فورا متوقف شود و همه افراد و ارگانهای دخیل در آن باید به جامعه معرفی شوند و در لیست اسامی تمام آمرین و عاملین جنایاتی که باید محاکمه شوند قرار گیرند.
تا رسیدن به محیطی امن در مدارس، ما دانش‌آموزان بجای حضور در مدرسه بهمراه خانواده‌هایمان اعتراض‌مان را ادامه میدهیم و از معلمان هم می‌خواهیم که با اعتصاب سراسری در کنار ما باشند. ما دانش آموزان اقدام فراخوان سراسری سه‌شنبه ۱۶ اسفند معلمان را گام مثبتی در این رابطه می‌دانیم.
ما میخواهیم که جنبش دانشجویی در کنار ما دانش آموزان و خانواده‌های ما باشد و نسبت به این جنایت حمله شیمیایی و مسموم کردن سریالی و عمدی ما دانش‌آموزان، در دانشگاه‌های خود اعتراض و اعتصاب کنند.
ما بخش‌های مختلف تحت سرکوب و تحت محرومیت سراسر کشور در طول پنج ماه گذشته انقلاب زن زندگی آزادی در کنار هم بوده‌ایم و با مبارزه‌ای همبسته و متشکل و سراسری جمهوری اسلامی را گام به گام تا سرنگونی نزدیکتر کرده ایم و در این شرایط سخت نیز لازم است که همبسته در کنار هم باشیم و می‌خواهیم که بخشهای مختلف جامعه از ما پشتیبانی کنند.
ما در آستانه روز جهانی زن قرار داریم و بار دیگر اعلام میکنیم که ریشه ناامنی و معضلات فعلی جامعه ما حکومت ضدانسان و کودک کش و ضدزن جمهوری اسلامی ست و با پیشبرد انقلابمان و سازمان دادن اعتراضات سراسری و اعتصاب سراسری باید یکبار برای همیشه این معضل را که با سرنگونی جمهوری اسلامی حل می‌شود را برطرف کنیم. ما میخواهیم همبسته و سراسری روزهای سه‌شنبه ۱۶ اسفند همگام معلمان باشیم و چهارشنبه ۱۷ اسفند روز جهانی زن با فراخوان بزرگ ۵۲ تشکل برای پیشبرد اعتراضات از ساعت ۶ عصر در خیابانها و میادین اصلی شهرها اعتراضمان پیش ببریم و یکی از محورهای اعتراض ما در روز جهانی زن جنایت حمله شیمیایی حکومت اسلامی به دانش آموزان و دانشجویان است و بار دیگر اعلام کنیم حکومت بچه‌کش نابود باید گردد.

تشکل دانش آموزان انقلابی - تهران

پنجشنبه ۱۱ اسفند

************

فراخوان با درخواست تجمع در روز سه‌شنبه ۱۶ اسفند

همکاران گرامی، مردم شریف ایران
سال‌هاست فرهنگیان با استفاده از کنش‌های مختلف، از جمله تجمع، تحصن و اعتصاب خواهان رسیدگی به مطالبات خود هستند.
متاسفانه در دولت و مجلس اراده‌ای جهت پاسخ به خواسته‌های بحق فرهنگیان شاغل و بازنشسته وجود ندارد.
در شش ماه گذشته، شاهد سقوط ارزش پول ملی بوده‌ایم که همچنان ادامه دارد. این اتفاق ناگوار نتیجه‌ی بی‌کفایتی مسئولان اقتصادی و سیاسی خصوصا تصمیم‌گیرندگان در عرصه سیاست خارجی بوده که نمی‌توانند توازنی در عرصه‌ی ارتباط مسالمت‌آمیز با کشورهای دیگر داشته باشند.
بدیهی است این شرایط فقر فزاینده‌ای را بر ملت شریف ایران، خصوصا فرهنگیان، بازنشستگان، کارگران و همه مزدبگیران تحمیل نموده و قادر به تامین نیازهای حداقلی زندگی خود نیستند. از طرف دیگر شاهد وقایع تاسف‌بار دیگری هستیم که به‌ویژه می‌توان به ایجاد ناامنی در مدارس از طریق "مسمومیت‌های سریالی" دانش‌آموزان اشاره کرد که سکوت معنادار مسئولان و به ویژه نیروهای امنیتی در این رابطه به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
لذا از همه‌ی فرهنگیان شاغل و بازنشسته دعوت می‌کنیم ساعت ۱۰ صبح روز سه شنبه ۱۶ اسفند، در تجمع جهت رسیدن به خواسته‌های ذیل شرکت نمایند
- پایان دادن به جو ناامنی موجود در مدارس که نمونه بارز آن خشونت عریانی است که با روش "مسمومیت سریالی" جان و سلامتی دانش آموزان و معلمان را مورد تهدید قرار داده و باعث گسترش نگرانی و اضطراب والدین شده است.
آمران و عاملان این وقایع باید بدانند که دانش آموزان خط قرمز معلمان هستند و ما معلمان شاغل و بازنشسته در چنین شرایط دردناکی فرزندانمان را تنها نخواهیم گذاشت.
🔸اجرای کامل رتبه‌بندی و همسان‌سازی حقوق بازنشستگان در سال جاری
🔸 افزایش حقوق و مستمری در سال ۱۴۰۲ مبتنی بر نرخ تورم.
🔸 آزادی همه معلمان زندانی
🔸 محکومیت اقدامات اخیر هیات‌های بدوی در زمینه انفصال، کسر حقوق، یا بازنشستگی اجباری و برگشت به کار معلمان انفصال شده و برگشت معوقات معلمانی که کسر حقوق شده یا افزایش رتبه‌بندی شامل آن‌ها نشده است
🔸 اعلام اعتراض نسبت به فروش فضاهای آموزشی، تفریحی، خدماتی و ورزشی متعلق به آموزش و پرورش
🔸 رفع ممنوعیت تحصیل جهت دانش‌آموزان که در ماه‌های گذشته بازداشت‌ شده‌اند
🔸 محکومیت برخوردهای نامناسب، تحقیرآمیز و بازداشت همکاران بازنشسته در تجمع روز نهم اسفند و درخواست آزادی فوری همه پیش‌کسوتان عزیز
در پایان اعلام می‌کنیم چنانچه به خواسته‌های فرهنگیان پاسخ مناسبی داده نشود، در سال آینده تجمعات ما بصورت پی‌درپی ادامه خواهد یافت.

زمان تجمع: سه‌شنبه ۱۶ اسفند

مکان‌های تجمع تهران: مقابل مجلس

مراکز استان‌ها: مقابل اداره کل آموزش ‌پرورش

شهرستان‌ها: مقابل ادارات آموزش و پرورش

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

************

بیانیه کانون صنفی معلمان در ارتباط با ایجاد مسمومیت‌های عمدی در مدرسه‌های دخترانه

به نام خداوند جان و خرد
سرانجام پس از گذشت بیش از سه ماه انکار، تکذیب و آدرس غلط دادن، وزارت بهداشت مسمومیت دانش آموزان دختر در شهرهای مختلف و دادستان کل، عمدی و سازمان‌یافته بودن این حمله‌ها را تایید کردند.
پرسش‌هایی مانند اینکه آمران و عاملان چه کسانی هستند و آیا قرار است برای افکار عمومی توضیحی داده شود و نتایج پیگیری رسانه‌ای شود یا خیر، وقایع تلخ اسید پاشی در اصفهان را به یاد می‌آورد و مظنونین اولیه‌ای که جز افراطیون مذهبی نخواهند بود و انتظار برای اینکه اقدامی انجام پذیرد را دور از ذهن‌ می‌نماید.
بنا بر تعریف پلیس بین‌الملل ‌این حمله‌های سمی از جنس بیوتروریسم است. یک فرض قوی این است که در پی بازپس‌گیری دستاوردهای جنبش" زن، زندگی،آزادی " از طریق ایجاد هراس اجتماعی بین دختران و خانواده‌های آن‌هاست.
واقعیت این است که با حاکم شدن گفتمان نظامی-مداح بر نظام سیاسی کشور، زمینه برای اقدامات دیدگاه‌های واپس‌گرا در جامعه از پیش از آن نیز بیشتر فراهم شد. نیروهایی که قبلاً در مواردی برای دستیابی به برخی اهداف کوتاه مدت به کار گرفته شده و میدان عمل می‌یافتند، اکنون خود را صاحب اختیار و میدان‌دار اصلی می‌دانند و با امنیت کامل جولان می‌دهند و امنیت خاطر، سلامت جسم و روان جامعه را به هیچ می‌انگارند و مترصد تحمیل و حاکم کردن باورهای واپس‌گرایانه خود برجامعه هستند و چه بسا روسای سابق خود را نیز کنار می‌زنند. این همان آتش به اختیاری است که اکنون دامن نظام اجتماعی و سیاسی حاکم را گرفته است.
بی‌تردید چنین فرضیه‌هایی از جانب دستگاه‌های تبلیغاتی حکومتی مردود اعلام می‌شوند و باید منتظر همان جمله‌های کلیشه‌ای همیشگی از زبان سردمدارنشان باشیم. اما اگر بناست افکار عمومی باور کند که این اقدامات متحجرانه منشائی غیر از نیروهای خودی دارد، لازم است دستگاه‌های مسئول بدون اتلاف وقتِ بیش از این، چندین اقدام را فورا به اجرا گذارند:
۱. سران سه قوه به‌نحوی شفاف و قاطع علیه این اقدامات تروریستی موضع‌گیری کرده و صریحا آن را محکوم کنند.
۲. حمله به دختران دانش‌آموز، با ظن انجام آن توسط افراطیون مذهبی، حمله به عمیق‌ترین باورهای اعتقادی، فرهنگی و ارزشی جامعه است؛ بنابراین ضرورت دارد، رهبر جمهوری اسلامی، سردمداران حوزه‌های علمیه و تمام متولیان رسمی دین، برای رفع شبهه تحجر از دامان اعتقادات مورد قبول‌شان، صراحتا برعلیه این اقدامات موضع‌گیری کنند. اگر کنار رفتن روسری یا برداشتن آن باعث می‌شود برای حفظ ایمان مردم احساس خطر کنند، تهدید جان کودکان دختر و حفظ آبروی دین‌شان از برچسب تحجر و تروریسم، موضع‌گیری قاطع‌تری را می‌طلبد.
۳. اگرچه دیر هم شده، اما دستگاههای امنیتی وقضایی اگر هم تاکنون ظاهراً به این موضوع ورود نکرده‌اند، باید به طور جدی و سریع به این موضوع وارد شوند. عاملان و مهمتر از آن منشاء عقیدتی و صاحبان این باورها را شناسایی کرده بدون هیچ ملاحظه‌ای به جامعه معرفی و البته مجازات کنند. باید مشخص شود چه کسانی واقعا « علیه امنیت ملی» اقدام می‌کنند. توضیحات این دستگاه‌ها تاکنون دست‌کم نمایندگان مجلس را که قانع نکرده است.
۴. وزارت آموزش و پرورش، شخص وزیر و به ویژه حراست آموزش و پرورش ضمن محکومیت رسمی این حمله‌ها، باید گزارشی از اقدامات عملی خود در سه ماه گذشته برای مقابله با حمله‌ به مدارس و حفاظت از جان و سلامت روان دانش‌آموزان که از وظایف اصلی آنان است، ارائه کنند. حراست ها باید مشخص کنند که در شرح وظایف‌‌شان به جز برخورد و پرونده سازی برای معلمان منتقد و معترض، حراست از جان دانش‌آموزان نیز جایی دارد یا خیر؟
۵. وزارت آموزش و پرورش ضمن اعلام موضع و پیگیری‌های قضایی، اعلام کند چه برنامه‌هایی در راستای ایجاد جایگاهی ارزشمند برای زنان و دختران در مدرسه، خانواده و جامعه دارد؟
۶. دستگاه‌های تبلیغاتی رسمی، به ویژه رادیو و تلویزیون که برای مسائلی بسیار کم‌اهمیت‌تر -البته در کشورهای اروپایی و آمریکا- ده‌ها خبر و تفسیر تهیه می‌کنند و صدها بار از شبکه‌های مختلف، پخش می‌کنند؛ اگر به راستی با این تفکرات واپس‌گرایانه، مرزبندی دارند، ضروری است ضمن تشریح و روشنگری دقیق موضوع و البته پیگیری آن، ریشه‌های فکری آن را نیز روشن کنند.
۷. جدای از نهادهای رسمی حکومتی، تمامی شهروندان به طور عام و والدین و نهادهای صنفی و مدنی به صورت خاص باید در این باره موضع‌گیری و علیه برهم زنندگان امنیت فرزندان‌شان و کل جامعه، اقدامات قانونی و اعتراضی لازم را انجام دهند.
کانون صنفی معلمان ایران ضمن محکومیت شدید این اقدامات و مسامحه دستگاه‌های مسئول در پیگیری و روشن ساختن این موضوع پس از پذیرش و اعلام عمدی و سازمان‌یافته بودن این حمله‌های تروریستی به مدارس دخترانه، منتظر اقدامات عملی و فوری نهادهای مسئول، در سطح مقابله با اقدامات تروریستی و موضع‌گیری‌های صریح مطرح شده در بالاست و به سهم خود پیگیر اقدامات بعدی نیز خواهد بود.

کانون صنفی معلمان ایران

۱۰ اسفند ۱۴۰۱

************

جعفر ابراهیمی برای سه روز به مرخصی آمد

جعفر ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران لحظاتی پیش برای سه روز به مرخصی آمد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران امیدوار است مرخصی این معلم سرافراز به آزادی کامل این فعال صنفی معلمان منجر گردد. شورای هماهنگی همچنین خواهان مختومه شدن پرونده همه معلمان زندانی و کنشگران صنفی در سراسر کشور است.

************

بیانیه در حمایت از فراخوان تجمع بازنشستگان ۹ اسفند

همکاران گرامی
در روزهایی که تورم به صورت روزانه در حال رشد بوده و شاهد افزایش نرخ همه کالاها و خدمات به صورت روزانه هستیم و از طرف دیگر مسئولان اقتصادی کشور قادر به کنترل تورم افسار گسیخته نیستند.
این شرایط باعث کاهش قدرت خرید برای اکثریت مردم شریف شده و ادامه زندگی حداقلی را برای قشر بازنشسته بسیار دشوار نموده ضمنا وعده "همسان‌سازی حقوق بازنشستگانِ" هم به بوته فراموش سپرده شده است
در نتیجه‌ی این شرایط نابسامان فراخوانی برای تجمع ۹ اسفند توسط گروه های بازنشستگان صادر گردیده است.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن حمایت همه جانبه از فراخوان تجمع ۹ اسفند خواهان اجرای کامل همسان‌سازی حقوق بازنشستگان در سال جاری می‌باشد. در پایان از همه همکاران بازنشسته و شاغل تقاضا داریم در این تجمع شرکت کنند

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

************

مسعود فرهیخته: فروش دارایی‌های مردم ممنوع

صدور مجوز فروش اموال و دارایی‌های مردم، طبق مصوبه سران قوا و تایید آقای خامنه‌ای به منظور جبران بخشی از بی‌لیاقتی‌های حکومتی، امر بسیار ناپسند و مذمومی است که پیامدهای منفی‌اش، دیر یا زود باعث بروز خشم مردم برای مطالبه و بازگشت اموال خود خواهد شد.
بطور یقین مشارکت در خرید و فروش مدارس و مکان‌های آموزشی و فرهنگی که متعلق به دانش آموزان و مردم ایران است خیانتی نابخشودنی و مصداق بارز خرید و فروش مال غیر، محسوب شده و در آینده‌ای نه چندان دور به مردم باز می‌گردد.
فروش اموال و منابع ملی و منابع طبيعى (دريا، نفت، گاز، معادن طلا و ...) توسط حاکمان، سال‌هاست که نتوانسته اشتهای سیری‌ناپذیر رانت و اختلاس‌های نجومی انگل‌ها و انگل زاده‌هایشان را فراهم آورد و حالا به طور آشکار و مستقیم، قصد دست کردن در جیب مردم را دارند گرچه خیال خام و بیهوده‌ای بیش نیست. طبق اصل ۳۰ قانون اساسی آموزش رایگان و با کیفیت ( ثبت نام رایگان، کتاب رایگان و ...) حق فرزندان این آب و خاک است اما مردم ایران سال‌هاست که شاهد خاکسپاری این اصل قانونی از طرف حاکمان بی‌لیاقت هستند.
در روزهاى اخیر، شاهد هستيم حاكمان مدعى عدل و عدالت، به جای جبران بی‌عدالتی‌های موجود، درصدد فروش اموال مردم و دارایی‌های معلمان و دانش آموزان کشور بر آمدند. اين اعمال نابخردانه در حالى صورت مى‌گيرد كه آموزش و پرورش، به شدت با كمبود مدرسه مواجه است و صدها نفر از دانش آموزان اين مرزوبوم در مدارس كپرى و هزاران دانش آموز در كلان شهرهاى كشور، در كلاسهاى غيراستاندارد مدارس دو شيفت درس مى‌خوانند؛
در پایان یک هشدار جدی به خریداران رانت خوار:
هرگز در خرید و فروش غیر قانونی مال غیر و اموال مردم مشارکت نکنید چرا که به زودی مجبور به باز پس دادن این اموال به صاحبان واقعی آن که همانا مردم ایرانند، خواهید بود.

************

خبرفوری: تجمع فرهنگیان استان فارس

انجمن صنفی معلمان فارس خبر داد در پی تجمع امروز فرهنگیان استان فارس، درب اداره کل آموزش و پرورش فارس در تاریخ سوم اسفند ماه ۱۴۰۱ توسط صاحبخانه‌های جدید! بسته شد و معلمان اجازه ورود به خانه خود را پیدا نکردند. به گزارش این انجمن نیروهای امنیتی استان فارس در سکوت و همراهی مدیر کل آموزش و پرورش مانع ورود معلمان به محوطه اداره کل شدند. با این وجود تعدادی از همکاران فرهنگی که با بهانه های مختلف و به سختی موفق به حضور در محوطه شده بودند، تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند.

************

قطعنامه پایانی انجمن صنفی معلمان فارس در تجمع چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۳

انجمن صنفی معلمان فارس به زودی گزارش مفصلی درباره قانون شکنی آشکار نیروهای امنیتی منتشر خواهد کرد.
هم وطنان ارجمند و معلمان گرامی!

معلمان کنشگر فارس همراه معلمان دیگری از سراسر ایران، جنبشی را در سال ۱۴۰۰ به نام خود رقم زدند. هم زمان با روز جهانی کارگر و روز ملی معلم بسیاری از آنها در سراسر کشور و از جمله ۲۶ کنشگر فعال صنفی و برخی از اعضای انجمن معلمان فارس به انفرادی ها و بازداشت گاه ها سپرده شدند که پس از وثیقه های ۲۰۰ میلیونی تا یک و نیم میلیارد تومانی آزاد شدند و پنجم اسفند آغاز محاکمه این معلمان ارزشمند است. ما اکنون در این تجمع اَهم خواسته های خود را به صورت فهرست وار در این قطع نامه یادآوری می کنیم:
۱. سیاست حذف و سرکوب معلمان مطالبه گر و کنشگران میدانی هرگز نمی تواند گره نجات اَبَر چالش های گسترده حکومت باشد و بی تردید راه کنشگری را هم مسدود نخواهد کرد. باید به سیاست تهدید و سرکوب و پرونده سازی پایان داده شود. ما در همین راستا خواهان مختومه شدن پرونده همه معلمان کنشگر صنفی و فعالان مدنی در سراسر کشور از جمله ۲۶ فعال صنفی معلمان شیراز و اعضای انجمن صنفی معلمان فارس هستیم.
۲. معلمان ایران و کنشگران صنفی در چارچوب نگاه صنفی و سندیکایی خود با توجه به حضور در کلاس ها، اثرات مخرب سیاست های نادرست و تبعیض آمیز و رشد فزاینده فقر را در حوزه اقتصادی بر فرزندان خود را تاب نمی آورند. متاسفانه روندی که علاوه بر تاثیر منفی در فرایند آموزش، بسیاری از فرزندان مستعد را به علت ناتوانی خانواده ها در امرار معاش معمولی، دچار افسردگی مفرط کرده است. ما اعتراض به این رویه را یک وظیفه معلمی و صنفی می دانیم و ضمن اعتراض به شکاف طبقاتی گسترده در جامعه که بیشترین سهم زیان آن را آموزش و پرورش ویران ایران چشیده، خواهان توقف این سیاست های ویرانگر می باشیم.
۳. بعد از اعتراضات ناشی از قتل مهسا بسیاری از دانش آموزان در سراسر کشور دستگیر شدند و مدارس بسیاری مورد تاخت و تاز نیروهای امنیتی قرار گرفت. مدرسه حریم امن و حرم آموزش است. هرگونه تعدی و تجاوز به آن را محکوم می کنیم و خواهان آزادی تمامی دانش آموزان بازداشت شده و پایان دادن به خشونت های اعمال شده علیه آنان هستیم. کشته شدن ۶۰ کودک دانش آموز در ایران خود گواه بزرگی است که چه از منظر بی تدبیری مفرط و چه از منظر تداوم ظلم ساختارگرایانه به آن نگاه کنیم، توفیری در نتیجه آن ندارد و حکایتِ ستاندنِ جانِ ده ها کودک بی گناهی است که بی آینده ای روشن به خاک سرد و سیاه پیوستند. بی تردید آمران و عاملان این واقعه دردناک روزی در پیشگاه ملت و در محضر عدالت واقعی محاکمه و به مردم معرفی خواهند شد.
۴. ما ضمن اعتراض به روند اجرای رتبه بندی علی رغم هیاهوی بسیار دولت و غوغاهای رسانه ای در اجرای آن،ومحروم شدن اکثریت مطلق کنشگران صنفی از آن را نشانه ای از تبعیض آشکار حاکمیت نسبت به حقوق کنشگران مدنی و تقابل و تهدید عینی علیه جنبش مدنی و میدانی ایران می دانیم. این ظلم نشان می دهد که بر خلاف ادعای حاکمیت، هیچ یک از اشکال مسالمت آمیز برای ارائه مطالبه گری علی رغم ادعاهای برخی از مسئولان، هرگز مورد پذیرش واقع نشده و حاکمیت به هر نحو ممکن در پی سرکوب آن از طرق غیر قانونی و روش های ارعاب آمیز بر آمده است.
۵. ما ضمن اعتراض به عدم اجرای طرح همسان سازی حقوق بازنشستگان و بیمه ناکارآمد آنان اعتقاد داریم که عدم توجه به نیازهای پیشکسوتانِ عرصه تعلیم و تربیت، مایه شرمساری حکومتی است که تعلیم و تربیت را یکی از بزرگترین اهداف خود می داند اما رسیدگی به خواسته های کسانی که عمری را در این راه صرف کرده اند به فراموشخانه ذهن خود سپرده است.
۶. ما خواهان آزادی همه معلمان در بند به ویژه معلم سرافراز فارس جناب مهدی فتحی هستیم. مهدی فتحی معلمی فرزانه و مورد وثوق عموم معلمان فارس و ایران است. ما همچنین ضمن استقبال از آزادی محمد حبیبی معلم گرانقدر، خواهان آزادی دیگر معلمان آقایان: رسول بداقی، اسماعیل عبدی، جعفر ابراهیمی، هاشم خواستار، جواد لعل محمدی و محمد حسین سپهری هستیم.
۷. ما طرح مولد سازی به ویژه در فروش منابع و سرمایه های بیت المال از جمله فروش ده ها هزار مدرسه از جمله مدرسه های ساخته شده توسط خیر سازان را یک خیانت بزرگ و ملی می دانیم. به ویژه با فرایند در پیش گرفته شده و عدم کمترین شفاف سازی و پاسخگویی در این طرح، خواهان توقف کامل آن هستیم.
اگر وزارت آموزش و پرورش به خواسته های قانونی معلمان پاسخ ندهد ما باز هم خواهیم آمد. نیروهای امنیتی و اطلاعاتی هم بهتر است پیش از آنکه به کنشگران صنفی فشار بیاورند به سراغ مسئولین آموزش و پرورش بروند. آنها مُسَبِّب اصلی اقدام علیه امنیت ملی هستند.

************

بیانیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران

حمایت از فرخوان انجمن صنفی معلمان استان فارس

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران، قویا از تصمیم معلمان استان فارس برای تجمع روز چهارشنبه ۳ اسفند، مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان فارس، واقع در خیابان معدل حمایت خواهد کرد و از تمامی معلمان استان فارس درخواست می‌شود که در این کنش صنفی حضور به هم رسانند.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان قبل از موافقت با کنش صنفی انجمن‌های صنفی معلمان استان فارس با خواسته‌های آن همدل و همراه بوده و از طرف همه معلمان ایران خواهان تحقق خواسته‌ها و مطالبات معلمان می‌باشد.
معلمان استان فارس، به ویژه فعالان صنفی و اعضای هیئت مدیره استان فارس، در سال گذشته برای احقاق حقوق مسلم خود راسخانه عمل نمودند که حاکمیت قاصر از پاسخگویی و گفتگوی رو در رو با انجمن‌های صنفی استان فارس راه پرهزینه و بی‌فایده سرکوب را انتخاب کرد در حقیقت عیان بود که حاکمیت این رویکرد پرهزینه را از روی استیصال و نداشتن توان اتخاذ تصمیم صحیح، در برابر نهادی مدنی مبتنی بر منطق و استدلال اتخاذ خواهد کرد.
به اطلاع شهروندان می‌رساند ممکن است حاکمیت همچنان راه پرهزینه سرکوب را در مقابل استدلال و منطق انجمن‌های صنفی استان فارس انتخاب کند اما حاکمیت به ضرس قاطع به این نتیجه رسیده است که رویکرد سرکوب، تهدید، تنبیه و خشونت معلمان را مجاب به سکوت نخواهد کرد اما رهیافت دوگانه درک و عمل حاکمیت معلمان را از اصلاح امور به دست مدیران تحت امر حاکمیت به کلی ناامید کرده است. برای شهروندان ایران و جهان مسجل شده است که سرکوب بیش از این که در ماه‌های قبل در سراسر ایران در قبال معلمان، دانش اموزان و شهروندان انجام داد، شدنی نیست.
فراموش نخواهیم کرد معلمی را در جوانرود که در حال برگشت از مسجد بعد از نماز مغرب بود به ضرب گلوله کشتید.
فراموش نخواهیم کرد که در اردبیل #اسرا_پناهی، دانش آموز مدرسه شاهد دخترانه به ضرب باتوم نیروهای سرکوب کشته شد. در دهگلان #هستی_پناهی با خشونت عریان نیروهای امنیتی به کما رفته و بدتر از آن کودک خردسال #کیان_پیرفلک، #نیکا_شاکرمی، #سارینا_اسماعیلی و جان عزیز بیش از ۶۰ کودک به قتل رسیده دیگر و سایر کشته شدگان #انقلاب_ژینا را فراموش نخواهیم کرد و ما را برای احقاق خون کشته شدگان و ایجاد فضای امن برای سایر کودکان مصمم‌تر خواهد کرد.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، علاوه بر حمایت فعلی از معلمان فارس برای تجمع صنفی روز چهارشنبه ۳ اسفند از هر حرکت دادخواهانه و حق‌طلبانه شهروندان حمایت خواهد کرد. همچنین از دادخواهی خانواده آسیب‌دیده‌گان و کشته‌شده‌گان تا حصول نتیجه منصافانه و از هر حرکت صنفی شهروندان از هر قشر و گروهی حمایت قاطع خواهیم کرد و مانند گذشته در کنار مردم ایران خواهیم ایستاد.
از شهروندان در سراسر ایران می‌خواهیم به شیوه‌های خلاقانه در روز چهارشنبه ۳ اسفند از معلمان استان فارس حمایت نمادین خود را به عمل آورید.
هرگونه ممانعت از برگزاری تجمع معلمان استان فارس در روز چهارشنبه ۳ اسفند، برگزاری تجمع معلمان در تمام شهرهای ایران را به دنبال خواهد داشت. زیرا مردم عزیز ایران بر حق خود اشعار دارند که تجمع مطابق اصل آزادی است و هرگونه اراده‌ای برای ممانعت از تحقق آزادی خلاف اصل بوده و عملی مجرمانه می‌باشد و شورای هماهنگی در مقابل عمل مجرمانه سکوت نخواهد کرد.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

۳۰ بهمن ۱۴۰۱

************

بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس جهت دعوت به تجمع در روز چهارشنبه ۳ اسفند ماه ۱۴۰۱

سال رو به اتمام است اما احکام همان رتبه بندی غیر قابل قبول که قرار بود از مهرماه ۱۴۰۰ اجرا شود، هنوز به صورت کامل صادر نشده است و چنانچه تا اواسط اسفند ماه احکام صادر و معوقات از نیمه دوم سال ۱۴۰۰ واریز نگردد، این معوقات شامل دیون خواهد شد.
اجرای طرح همسان سازی حقوق پیشکسوتان عرصه تعلیم و تربیت کشور که بهترین سال‌های عمر شریف خود را صرف آموزش و پرورش فرزندان این مرز و بوم نمودند نیز مورد بی توجهی دولت و مسئولان امر واقع گردید و اجرا نشد.
در رابطه با مهمترین مطالبات و خواسته های فرهنگیان که همچنان بی پاسخ مانده است می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- اجرای کامل رتبه بندی
۲- اجرای طرح همسان سازی حقوق بازنشستگان
۳- تطابق افزایش سالانه حقوق و دستمزد با رشد نرخ تورم سالانه بانک مرکزی
۴- عدم احضار همکاران شاغل به هیئت تخلفات اداری
۵- توقف احضار فعالان صنفی و منع تعقیب پرونده های آن‌ ها و لغو احکام صادره
۶- اجرای اصول قانون اساسی و آموزش رایگان
۷- اتمام پادگانی شدن مدارس
۸- عدم فروش اموال دولتی و آغاز آن از آموزش و پرورش
در این راستا انجمن صنفی معلمان فارس بنابر درخواست بسیاری از معلمان شریف و فرهیخته، در ادامه فعالیت ها و کنش ها و تجمعات خود از تمامی فرهنگیان آگاه‌، حق طلب و عدالت خواه استان فارس جهت برگزاری تجمع اعتراضی در روز چهارشنبه ۳ اسفند ماه در حیاط اداره کل آموزش و پرورش استان فارس واقع در خیابان معدل دعوت به عمل می آورد.
امید که بار دیگر معدل شاهد حضور بی نظیر و باشکوه شما فرهنگیان مطالبه گر فارس باشد.

زمان : چهارشنبه ۳ اسفند ماه ۱۴۰۱ - ساعت ۱۲

مکان : حیاط اداره کل آموزش و پرورش استان فارس - خیابان معدل

انجمن صنفی معلمان فارس

۱۴۰۱.۱۲.۲

************

زن    زندگی    آزادی

منشور مطالبات حداقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی ایران

مردم شریف و آزاده‌ ایران!
در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشم‌انداز روشن و قابل حصولی را نمی‌توان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود. هم ازاین رو است که مردم ستمدیده ایران _ زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب _ با از جان گذشتگی کم نظیری خیابان‌های شهرها را در سراسر کشور به مرکز مصافی تاریخی و تعیین کننده برای خاتمه دادن به شرایط ضد انسانی موجود تبدیل کرده‌اند و از پنج ماه پیش _ به رغم سرکوب خونین حکومت _ لحظه‌ای آرام نگرفته‌اند.
پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز به‌دست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقه‌ترین حمایت‌های بین‌المللی را به خود جلب کرده، اعتراضی است علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیر مذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر ما _ عموم مردم ایران _ تحمیل شده است.
این اعتراضات ِ زیر و رو کننده، برآمده از متن جنبش‌های بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست ناپذیری است که مصمم‌اند بر تاریخ یکصد سال عقب‌ماندگی و در حاشیه ماندن آرمان بر پایی جامعه ای مدرن و مرفه و آزاد در ایران، نقطه پایانی بگذارند.
برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

************

بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس جهت دعوت به تجمع در روز چهارشنبه ۳ اسفند ماه ۱۴۰۱

سال رو به اتمام است اما احکام همان رتبه‌بندی غیر قابل قبول که قرار بود از مهرماه ۱۴۰۰ اجرا شود، هنوز به صورت کامل صادر نشده است و چنانچه تا اواسط اسفند ماه احکام صادر و معوقات از نیمه دوم سال ۱۴۰۰ واریز نگردد، این معوقات شامل دیون خواهد شد.
اجرای طرح همسان‌سازی حقوق پیشکسوتان عرصه تعلیم و تربیت کشور که بهترین سال‌های عمر شریف خود را صرف آموزش و پرورش فرزندان این مرز و بوم نمودند نیز مورد بی‌توجهی دولت و مسئولان امر واقع گردید و اجرا نشد.
در رابطه با مهمترین مطالبات و خواسته های فرهنگیان که همچنان بی پاسخ مانده است می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- اجرای کامل رتبه‌بندی
۲- اجرای طرح همسان‌سازی حقوق بازنشستگان
۳- تطابق افزایش سالانه حقوق و دستمزد با رشد نرخ تورم سالانه بانک مرکزی
۴- عدم احضار همکاران شاغل به هیئت تخلفات اداری
۵- توقف احضار فعالان صنفی و منع تعقیب پرونده‌های آن‌‌ها و لغو احکام صادره
۶- اجرای اصول قانون اساسی و آموزش رایگان
۷- اتمام پادگانی شدن مدارس
۸- عدم فروش اموال دولتی و آغاز آن از آموزش و پرورش
در این راستا انجمن صنفی معلمان فارس، بنابر درخواست بسیاری از معلمان شریف و فرهیخته، در ادامه فعالیت‌ها و کنش ها و تجمعات خود از تمامی فرهنگیان آگاه‌، حق‌طلب و عدالت‌خواه استان فارس جهت برگزاری تجمع اعتراضی در روز چهارشنبه ۳ اسفند ماه در حیاط اداره کل آموزش و پرورش استان فارس واقع در خیابان معدل دعوت به عمل می آورد.
امید که بار دیگر معدل شاهد حضور بی‌نظیر و باشکوه شما فرهنگیان مطالبه‌گر فارس باشد.

زمان: چهارشنبه ۳ اسفند ماه ۱۴۰۱ - ساعت ۱۲

مکان: حیاط اداره کل آموزش و پرورش استان فارس - خیابان معدل

انجمن صنفی معلمان فارس

۱۴۰۱.۱۱.۲۴

************

اعلام همبستگی و ابراز همدردی عمیق با آسیب دیده گان زلزله در ترکیه

اعلام همبستگی و ابراز همدردی عمیق شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران با تمام انسان‌هایی که از زلزله ویرانگر در ترکیه و سوریه آسیب دیده‌اند
قلب ما برای تمام کسانی که عزیزان خود را از دست داده‌اند عمیقا به درد آمده است.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، با معلمان، دانش‌آموزان، خانواده‌های عزیز آنان و همکارانمان در تشکلات صنفی معلمان در ترکیه و سوریه، همدردی و همبستگی خود را اعلام ‌می‌داریم.
متاسفانه اخبار رسیده از تشکلات معلمان و دیگر نهادهای صنفی و اتحادیه‌های کارگری در ترکیه بسیار نگران‌کننده است و‌ نشان‌ می‌دهد که این بلاهای در ظاهر «طبیعی» چگونه در بستر عدم کفایت و‌ تبعیضات سیستماتیک و سومدیریت نهادها و ‌مقامات مسئول به فجایای بس گسترده‌تری تبدیل می‌شوند.
بیش از ۸ هزار نفر کشته و دهها هزار نفر مجروح‌ و‌ بی‌خانمان‌ گشته‌اند، و همچنان بیم آن‌ می‌رود که تعداد کشته‌ها افزایش یابد. با وجود وخامت وضعیت، در بسیاری از مناطق تیم‌های امدادی وجود ندارد و یا کاملاً ناکافی هستند. در این شرایط که هر یک دقیقه‌ نقشی حیاتی دارد، کمک‌های اولیه، نیازهای اولیه، غذا، مواد بهداشتی، گرمایش و غیره بسیار ضروری است.
کلیه‌ی تشکلات معلمی، دانشجویی، سندیکایی و‌ مردمی سخت در تلاشند که به هر طریق ممکن به قربانیان این فاجعه یاری برسانند؛ اما برای همگان باید روشن باشد که حاکمیت و‌ دولت‌ها و‌ مقامات ‌در سطوح‌ مختلف مسئول مستقیم جان ‌مردم و‌ حفاظت از زندگی و اموال آنها هستند.

صدمه به یکی صدمه به همه‌ی ماست

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

۱۹ بهمن ۱۴۰۱

************

آکسیون اعتراضی در دفاع از سیسیل کوهلر در استراسبورگ

تجمعی اعتراضی برای سیسیل کوهلر، شهروند فرانسوی دستگیر شده در ایران در استراسبورگ برگزار شد.
خبرگزاری فرانسه روز دوشنبه هفدهم بهمن، از برگزاری یک تجمع برای آزادی سیسیل کوهلر خبر داد. طبق گزارش اخیر، ده‌ها تن از نزدیکان این شهروند فرانسوی که به اتهام جاسوسی توسط جمهوری اسلامی بازداشت و زندانی شده است، بار دیگر خواستار آزادی وی شدند.
سیسیل کوهلر که سی و هشت سال دارد و دبیر ادبیات و عضو سندیکای معلمان "نیروی کارگری" فرانسه است، همراه با همسرش ژاک پاری، در ماه مه سال ۲۰۲۲، بازداشت و سپس به زندان فرستاده شد.
خانم کوهلر از سال ۲۰۱۶ مسئول روابط بین‌الملل فدراسیون ملی فرهنگ و آموزش حرفه‌ای است که بزرگترین فدراسیون معلمان فرانسه است. او همچنین فردی سرشناس در حوزه فعالیت‌های سندیکایی و عضو مهمی از فدراسیون آموزش جهانی است. "شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان" تقریباً از هنگام تولدش عضو همین فدراسیون بوده و هست که ٤٠١ اتحادیه، شورا و سازمان در ١٢٧ کشور را شامل می‌شود.
وزارت اطلاعات جمهوری‌اسلامی روز یازدهم ماه مه برابر با ۲۱ اردیبهشت، خبر داد که دو تبعه فرانسوی را دستگیر کرده است. بعداً معلوم شد که آن دو، خانم سیسیل کوهلر و همسرش آقای ژاک پاری می‌باشند. وزارت اطلاعات اتهام "سازمان‌دهی آشوب و منحرف کردن مطالبات مردم" را برای خانم کوهلر، همسرش و بازداشت شدگان کارگری، معلمان و کنشگران اجتماعی جعل کرده و به هر یک از آنها اتهام مضحک جاسوسی زده است.

************

نامه به دکتر فرهاد میثمی:

درخواست شکستن اعتصاب غذا با توجه به ابعاد جهانی تظلم خواهی او از پی تصویر جانکاه جسم ویرانش

به نام خداوند رنگین کمان!
جناب آقای دکترفرهاد میثمی:

تصویر دردناک و جانکاه جسم ویران شما در دو روز اخیر همه‌ی وجدان های آگاه ایران و آزادگان جهان را به تاثری سخت و بهتی عمیق وا داشته است. دلاوری از سرزمین ایران که از قدرت بی قدرتان مدام سخن می‌راند، جان شریفش را از ماه‌ها پیش، هر چند در سکوت خبری، اما در خلوص آموزگارانه، نه برای خواسته‌های شخصی، که برای آرمان‌های انسانی و اجتماعی و حقوق پایمال شده‌ی شش زندانی سیاسی که هر یک از آن نام‌ها نماد تعدی و تضییع حقوق حاکمیت کنونی به اقشار گوناگون جامعه و لایه‌های مختلف اجتماع است، در کف دست گرفت‌ تا فریاد تظلم خواهی و ظلم ستیزی را از کران تا کرانه طنین انداز نماید.
جناب آقای دکتر فرهاد میثمی:

اکنون با انتشار تصاویر جانکاه بدن نیمه جان و به استخوان رسیده‌ات که حکایت از اوج شرافت و آرمان خواهی یکی از وارستگان بی ادعای سرزمین ماست، اما فرهاد کُشی ستمکاران را بر هفت گنبد افلاک پر صدا کرد. اینک ملتی چشم به راه است که برای رهایی از تند باد حوادث سهمگون پیش رو به یمن همراهی چنین نگین عزیز شریفی، رونق کارخانه ریاکاران و غارتگران و کاخ ستمکاران فرو ریزد. پس ای نجیب شریف، بمان برای ایران!
جناب آقای دکتر فرهاد میثمی:

اکنون نه تنها آن شش عزیزی که برای حقوق آنها جان نازنینت را در طبق مرگ نهادی که همه‌ی آزار دیدگان حجاب اجباری و خانواده‌های اعدامی و عموم ملت ستمدیده‌ی ایران، صمیمانه و ملتمسانه از شما می‌خواهند که به اعتصاب غذای خود پایان دهید؛ چرا که اعتصاب غذا و جسم به صلیب کشیده‌ی شما، فریاد تظلم خواهی ملتی به ستوه آمده را جهانی کرده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان_ایران نیز در کنار ملت رنجور و نگران جنابعالی، صمیمانه از شما می خواهد بعد از گذشت چهار ماه از اعتصاب طولانی و قهرمانانه‌ی خود، حال که از یک سو اعتصاب شما پژواک مبارزه را به فریاد حق خواهی تبدیل کرده است و با عنایت به نگرانی عمیق میلیون‌ها ایرانی از موقعیت خطرناک وضعیت کنونی‌تان، به اعتصاب غذای خود پایان دهید. بی تردید وجود شریف و نجیب شما برای روزهای آینده ایران بسیار حیاتی و ضروری است. از همین رو فارغ از نگرانی‌های به حق و عاطفی ملت رنجور ایران، به لحاظ راهبردی نیز حضور تعیین کننده‌ی شخص جنابعالی برای شکل‌دهی به ایده‌ی راهگشای قدرت بی قدرتان در آینده نزدیک بسیار راهگشا و حیاتی خواهد بود.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

۱۵ بهمن ۱۴۰۱

************

آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد    مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد

راه دهید یار را آن مه ده چهار را    کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد

خبر فوری:
مسعود فرهیخته چهره خوشنام جنبش معلمان ایران لحظاتی قبل در میان استقبال پر شور جمعی از کنشگران صنفی معلم و فعالان کارگری به قید وثیقه از زندان تهران بزرگ آزاد شد.
شورای هماهنگی شکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن شاد باش آزادی این فعال صنفی معلمان به خانواده این معلم آزاده و همه کنشگران صنفی،خواهان پایان دادن به پرونده سازی ها و آزار و اذیت فعالان صنفی و آزادی همه معلمان در بند و دیگر کنشگران مدنی است.

************

بیانیه‌ی اتحادیه آزاد کارگران ایران در محکومیت تشدید و تداوم سیاست سرکوب معلمان:

تشدید و تداوم سیاست سرکوب علیه معلمان را قویا محکوم میکنیم

طی ماه‌های گذشته و با شروع خیزشهای مردمی در سراسر کشور، نهادهای امنیتی و قضائی بازداشت و پرونده‌سازی علیه معلمان آزادیخواه و عدالت‌طلب را به نحو کم سابقه‌ای تشدید کرده و هفته و روزی نبوده است که معلمی بازداشت و یا به زندان محکوم نشده باشد.
همزمان با این اقدامات سرکوبگرانه، وزارت آموزش و پرورش نیز با صدور احکام انضباطی علیه بسیاری از معلمان از قبیل انفصال موقت از خدمت، کسر حقوق، توبیخ کتبی و محروم کردن معلمان معترض از اجرای طرح رتبه‌بندی، این فشارها را دو چندان کرده است.
عزیز قاسم_زاده، انوش عادلی و محمود صدیقی_پور از معلمان استان گیلان از جمله معلمان شریف و آزادیخواهی هستند که طی روزهای گذشته به یک سال زندان قطعی محکوم شده‌اند.
سارا_سیاهپور به حکم ظالمانه شش سال زندان‌ محکوم‌ شده است، #پیروز_نامی از معلمان اهواز مجدداً به یکسال حبس تعزیری و همزمان از سوی آموزش و‌ پرورش به سه ماه انفصال از خدمت محکوم و #عاتکه_رجبی با حکم اخراج از کار و #محمد_دارکش با ممانعت از استخدام پیمانی مواجه شده‌اند.
محمود ملاکی، محسن عمرانی، حمید خجسته، حمید اقبال، فریدون شفیعی، محمد‌ ملاکی و لادن ملکی از معلمان استان بوشهر، محمد فرزان و محمد علی_عربی از بیجار، امید شاه‌ محمدی، پرویز احسنی، کاوه محمد زاده و هیوا قریشی از معلمان دیواندره، کیومرث واعظی از معلمان سنقر استان کرمانشاه، لقمان افضلی از سنندج، #اسکندر_لطفی و بسیاری دیگر از معلمان از جمله کسانی هستند که اخیراً یا بازداشت شده یا احکام قضائی و انظباطی علیه‌شان صادر شده است.
این موارد تنها بخش کوچکی از برخوردهای سرکوبگرانه‌ی امنیتی در چند ماه اخیر علیه معلمان بوده است.
همچنین معلمان زیادی از جمله #اسماعیل_عبدی، #رسول_بداقی، #هاشم_خواستار، #جواد_لعل_محمدی، #محمد_حبیبی، #جعفر_ابراهیمی، #مسعود_فرهیخته، #مرضیه_جانی_پور و… یا مدت‌هاست که در بازداشت به سر می‌برند و یا در حال گذراندن دوران محکومیت طویل‌المدت زندان هستند.
این برخوردهای سرکوبگرانه علیه معلمان متعهد و دلسوز و آزادیخواه و همچنین دانش‌آموزان، جوانان، دانشجویان، خبرنگاران، وکلا و کارگران و دیگر اقشار ستمدیده و معترض مردم ایران در حالی لحظه‌ای از دستور کار نهادهای امنیتی و قضائی خارج نمیشود و هر روزه ابعاد هر چه وسیع‌تری بخود می‌گیرد که حکومت هیچ برنامه و طرحی برای اداره جامعه و حتی برای مهار چند هفته‌ای تورم و گرانی، بحران اقتصادی و ویرانی زیرساخت‌های کشور در دستور کار خود ندارد و هر آنچه که انجام می‌دهد معطوف به چپاول و غارت بیش از پیش ثروت‌های اجتماعی تحت عناوین عوام فریبانه‌ای چون مولدسازی و ویرانی بیش از پیش هست و نیست یک جامعه نود میلیون نفری است.
بدیهی است سیاستهای اقتصادی به غایت چپاولگرانه و تداوم و تشدید سیاست سرکوب و دروغ و قلدرمنشی که حکومت در پی افت نسبی اعتراضات خیابانی در دستور کار قرار داده است از یک سو سرعت فروپاشی اقتصادی و اجتماعی را تشدید خواهد کرد و از طرف دیگر موج اعتراضات بنیادین عظیم‌تر و زیر و رو کننده‌تری را ایجاد و عموم توده‌های ستمدیده مردم ایران را با شتاب هر چه بیشتری به سوی تعیین تکلیف نهایی و تاریخی با وضعیت موجود به پیش خواهد راند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران

۱۲ بهمن‌ماه ۱۴۰۱

************

بیانیه در اعتراض به اخراج معلم فرهیخته عاتکه رجبی،

حکم سنگین و ظالمانه سارا سیاهپور و ادامه بازداشت غیر قانونی آقایان محمود ملاکی و مسعود فرهیخته

وقتی که شعله‌ی ظلم
غنچه‌ی لب‌های تو را سوخت
چشمانِ سردِ من
درهایِ کور و فروبسته‌ی شبستانِ عتیقِ درد بود.

به نام خداوند رنگین کمان!
معلمان و دانش آموزان آزاده و ملت حق طلب ایران:

علی رغم همه هشدارها و زیان‌های خسارت آور سیاست‌های مبتنی بر تبعیض و بی عدالتی، خفه کردن صداها و محروم کردن کنشگران و فعالان صنفی و مدنی از حقوق قانونی، همچنان حاکمان ایران تصور می‌کنند تغییر رویکردها راه حل مناسبی برای کاستن نارضایتی‌ها و اعتراض‌ها نیست بلکه تداوم و گسترش سرکوب و سیاست رعب می‌تواند اوضاع را به زعم آنان قابل کنترل نماید.این سیاست که اوج بی تدبیری است، گرچه رضایت خلق را محلی از اعراب برای حکمرانی نمی‌بیند، اما خطای راهبردیش این است که حتی نمی‌تواند این نکته بدیهی را دریابد کنترل جامعه و نظم آهنین مورد نظر حاکمان نیز هرگز با این شیوه به دست آمدنی نیست. ... برای مشاهده و مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

************

بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران در اعتراض به تداوم زندان اسماعیل عبدی

اسماعیل عبدی دبیرکل سابق کانون صنفی معلمان ایران و از پیشروان جنبش اعتراضی معلمان نزدیک به ۸ سال است که به شکل ظالمانه‌ای زندانی است. با وجود اینکه اوایل سال ۹۹ و با پایان محکومیت‌اش می‌بایست از زندان آزاد می‌شد اما با اجرائی شدن حکم تعلیقی ۱۰ ساله‌ی غیرقانونی توسط نهادهای امنیتی از آزادی او ممانعت بعمل آمد.
با وجود تحمیل اینهمه ظلم و ستم و و آزار و شکنجه بر اسماعیل عبدی و خانواده اش، اکنون نیز که شعبه نهم دیوان عالی کشور با پذیرش اعاده دادرسی مطابق ماده ۴۷۴، دادنامه پیشین را نقض و اتهامات وارده را مردود دانسته و خواهان توقف اجرای حکم و بررسی مجدد پرونده در دادگاه شعبه هم عرض شده است، اما نهادهای امنیتی و مقامات قضائی کماکان مانع از آزادی او می‌گردند.
اسماعیل عبدی سالهای طولانی در دفاع از حقوق معلمان برای تشکلیابی آزادانه و حق دانش‌آموزان برای برخورداری از آموزش رایگان و برابر تلاش کرد و در این مسیر مورد آزار و ستم فراوان قرار گرفت. سالهاست که وی را در زندان محبوس کرده و از زندگی در کنار فرزندان و خانواده و تدریس علم و دانش‌ به دانش‌آموزان محروم کرده‌اند.
اسماعیل عبدی نماد حق‌طلبی، و به حق آموزگارِ تلاش انسانی برای ایجاد جامعه‌ای بهتر برای آینده‌ی فرزندان این کشور است. او شایسته‌ی بزرگداشت و تقدیر است اما حکومت با تداوم تحمیل زندان و آزار و شکنجه‌ی او بیشتر از هر زمانی ثابت کرده است که دشمن آزادی و رفاه و عدالت، و در نقطه‌ی مقابل خواست و مطالبات جامعه قرار دارد.
در جریان بررسی پرونده اسماعیل عبدی، نهادهای امینتی و قضائی به نقض آشکار قوانین قضائی جاری خود نیز پرداخته‌اند و ممانعت از آزادی او تماماً امری قانونشکنانه است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران همگام و در کنار شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، تداوم زندان اسماعیل عبدی را قویاً محکوم می‌کند و بدینوسیله اعلام می‌دارد ما کارگران همدوش با معلمان، خواهان پایان دادن به قانونشکنی‌های نهادهای امنیتی علیه اسماعیل عبدی و آزادی فوری و بی‌قید و شرط این معلم آزاده و برجسته هستیم.

اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۶ بهمن ۱۴۰۱

************

ادامه‌ی حبس اسماعیل عبدی غیرقانونی است

رامین_صفرنیا وکیل #اسماعیل_عبدی در گفت‌وگو با امتداد: «با توجه به پیشبینی قانون‌گذار در قانون آئین دادرسی کیفری و اقدامات قانونی صورت گرفته که مراتب در پرونده موجود است باید اجرای حکم متوقف و آقای اسماعیل عبدی آزاد گردد که اینک مشخص نیست باتوجه به پذیرش ماده ۴۷۴ و حتی ماده ۴۷۷ چرا فرایند قانونی آزادی اسماعیل عبدی تسهیل نمی‌گردد؟»

************

اعتراض به ادامه‌ی آزار معلم مبارز اسماعیل عبدی

به‌نام خداوند جان و خرد
معلمان گرانقدر و دانش‌آموزان فرهیخته و ملت شریف ایران!

همان‌طور که آگاهید #اسماعیل_عبدی سال‌هاست به‌جرم فعالیت صنفی زندانی است. نزدیک به هشت سال است او با رنج زندان پیوندی عمیق و وثیق دارد و خانواده و فرزندان خردسالش از حضور مغتنم او در حریم پر مهر خانواده محروم‌اند.
در حالی که فروردین ۹۹ دوران محکومیت اسماعیل عبدی به اتمام رسیده ‌بود و خانواده و کنشگران صنفی منتظر آزادی او بودند، با کمال تأسف و تعجب ده سال زندان تعلیقی او را بلافاصله اجرایی کردند و این کنشگرِ با شرافت معلمان ایران، بدون چشیدن طعم آزادی در زندان ماند. مساله به این‌جا ختم نشد و طی اقدامی ناسنجیده، او را از زندان اوین به زندان مرکزی کرج و سپس به زندان کچویی کرج تبعید کردند.
این اقدام گرچه خصومتِ برخی نهادها را در حق او بیش از پیش نشان داد، اما از سوی دیگر حکایت از این امر داشت که اسماعیل عبدی تا کجا در ذهن و ضمیر و جان کنشگران صنفی رسوخ کرده‌بود که با او _که هدفی جز آموزش رایگان و برابری آموزشی و تشکل یابی آزاد و مستقل نداشت و ندارد_ چنین دشمنی و عناد می‌ورزند.
معلمان گرانقدر، دانش آموزان فرهیخته و ملت شریف ایران!

علی‌رغم آن‌که شعبه نهم دیوان عالی کشور طی دو ماهِ گذشته، با پذیرش اعاده دادرسی، طی ماده ۴۷۴ در دیوان عالی کشور، و نقض دادنامه پیشین و رد اتهامات از ایشان، خواهان توقف حکم و برگزاری دادگاه در شعبه هم عرض شد، متاسفانه با دخالت برخی نهادها در پرونده و اعمال نفوذ در روند دادرسی ایشان، هنوز این فعال صنفی با وجود صراحت قانونی، در گروگان این نیروها است، نیروهایی که در پی فشار و رنج بیشتر به خانواده او از هیچ تلاش قانون‌ستیزانه فروگذار نمی‌کنند. این در حالی است که سال قبل پس از پیگیری وکلای محترم، درخواست ایشان براساس ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری، پذیرفته شد اما بعد از مدت کوتاهی پرونده ایشان مفقود گردید، با پیگیری وکلای محترم، پس از قبول اعاده دادرسی در دیوان عالی _در حالی که باید او بلافاصله تا بررسی مجدد پرونده در شعبه هم عرض آزاد می شد_ پرونده‌ی‌ او به‌منظورِ اختلال در روند آزادی و طولانی شدنش به دفتر معاون رییس قوه قضاییه فرستاده شد تا علی‌رغم نقض حکم پیشین، توسط دیوان عالی، در یک بروکراسی حقوقی توجیه ناپذیر با ارجاع پرونده به رئیس قوه قضاییه _آن هم بدون مشخص شدن زمان_ فرایند آزادی او با اطاله مواجه گردد. این در حالی است که نقض حکم عبدی توسط دیوان عالی بر اساس ماده ۴۷۴ صراحت دارد و تفسیر بردار نیست و این اقدام، چیزی جز ظلم و اجحاف و قانون شکنی در حق عبدی نبوده و نیست.
بی‌عدالتی و تبعیض و اجحاف در حق اسماعیل عبدی به همین‌جا ختم نشد، در آذرماه امسال که مراسم عقد دختر ایشان برگزار گردید، حتی اجازه ندادند که برای ساعاتی کوتاه، او به مرخصی بیاید و در مهم‌ترین رویداد زندگی دخترش شرکت کند.
اکنون نیز این همه رنج و درد را برای او و کودکان چشم به راهش کافی نمی‌دانند و به دنبال فشارهای بیشتر به آن‌ها، از هیچ نوع قانون شکنی قصور نورزیده‌اند، در جدیدترین اقدام پس از پذیرش اعاده دادرسی (وفق ماده ۴۷۴) او در دیوان، شاکی اسماعیل عبدی، با دور زدن قانون مانع از طی‌شدنِ سیر طبیعی و قانونی پرونده‌ی ایشان شده است.
اکنون سوال جامعه معلمان ایران این است که چرا با پذیرش ماده ۴۷۴ فرایند قانونی آزادی اسماعیل عبدی باید با دخالت نهادهای فراقانونی دچار اختلال گردد و خواسته‌های غیر قانونی ضابط و شاکی، موجب دور زدن قانون شود؟ آیا مقامات قضایی نباید به قانون پایبند باشند؟ اگر اسماعیل عبدی طبق همین قوانین مستحق سال‌ها زندان بوده، چرا به همین تفسیر نادرست از قانون _که سالها هزینه‌ی کنش‌گری صنفی را این همه بالا برده_ قانع نیستید و به اراده‌های فراتر از قانون تن می‌دهند؟ با این اوصاف، انتظار دارند که ملت حرف‌های دیگرشان را باور کنند؟
این شورا معتقد است که اطاله‌ی عمدی پرونده این معلم شریف، با اهداف خاصی دنبال می‌شود. دست‌های پنهانی پشت پرونده‌ی اسماعیل عبدی این مسیر ناصواب را دنبال می‌کنند تا بهانه‌ی جدیدی برای تشکیل پرونده علیه این کنشگر صنفی پیداکنند و به این وسیله او را همچنان در زندان نگه دارند.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن شرایط تحمیل شده بر اسماعیل عبدی و دیگر معلمان زندانی، خواهان اعمال حق قانونی #اسماعیل_عبدی و آزادی او برای تعیین تکلیف در شعبه هم عرض است. در غیر این صورت این شورا اقدامات بعدی خود را برای حمایت از این معلم زندانی و دیگر معلمان در بند، در دستور کار قرار خواهد داد.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

چهارم بهمن چهارصد و یک

************

دیدار با خانواده‌ی معلم زندانی محمود ملاکی

دوشنبه، سوم بهمن ماه، تعدادی از اعضای کانون صنفی معلمان استان بوشهر با خانواده‌ی معلم زندانی محمود ملاکی دیدار کردند
محمود ملاکی، بازرس کانون صنفی معلمان استان بوشهر، در اردیبهشت و خردادماه امسال چند بار توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
لازم به ذکر است ایشان در سال ۱۴۰۰ نیز بازداشت و در دادگاه دارای پرونده باز می‌باشند.
بسیار شرم‌آور است که یک معلم فقط و فقط به صرف مطالبه صنفی بخصوص آموزش رایگان در دادگاه دارای پنج پرونده باز با اتهام‌های مشابهه باشد. در آخرین مورد جناب ملاکی، در تاریخ ۲۶ آذرماه توسط اطلاعات سپاه بازداشت و بعد از چند روز بازجویی تا امروز در زندان مرکزی بوشهر بلاتکلیف می‌باشند. در ضمن بازداشت موقت ایشان تا تاریخ ۲۶ بهمن ماه تمدید شده است. در دیدار با خانواده ایشان، اعضای کانون به خانواده اطمینان دادند که با جدیت تمام پیگیر وضعیت ایشان هستند.

************

خبر فوری: ابلاغ حکم سارا سیاهپور

سارا سیاهپور فعال صنفی معلمان تهران و البرز که در تاریخ دوم شهریور چهارصدویک، توسط اطلاعات سپاه ثارلله مقابل منزل خود بازداشت شده بود، روز دوشنبه دوازدهم دیماه، به‌صورت تلفنی به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب (به ریاست قاضی صلواتی) احضار و در دادگاهی بدون حضور وکیل و کاملا فرمالیته محاکمه و در تاریخ بیست‌وششم دی‌ماه، حکم زیر به ایشان ابلاغ شد:
۱- پنج سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی
۲- یک سال زندان، برای فعالیت تبلیغی علیه نظام و محکومیت تکمیلی
۳- دو سال ممنوع الخروج از کشور
۴- دو سال ممنوعیت عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی
این رای بیست روز پس از ابلاغ، در دادگاه تجدید نظر تهران قابل تجدید نظر است.
لازم به ذکر است که تاریخ دادگاه و تاریخ تنظیم حکم هر دو در یک روز یعنی روز دوازدهم دیماه است.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن انزاجار و ابراز نگرانی از تداوم رویه سرکوب فعالان صنفی بار دیگر هشدار می‌دهد سرکوب، ارعاب و صدور احکام قضایی علیه فعالان صنفی از مطالبات و اعتراضات جامعه معلمان نمی‌‌کاهد.
همه جهانیان شاهد بودند که سرکوب‌های پیشین اعتراضات مدنی معلمان، کارگران و .... در نهایت به سیل عظیم اعتراضات توده‌های مردم منجر شده است و این یک پروسه طبیعی است که متاسفانه نیروهای قهری امنیتی و حاکمیت همواره از درک آن عاجزاند.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ضمن محکوم کردن صدور احکام قضایی علیه فعالان صنفی، بر ادامه پیگیری مطالبات پای می‌فشارد و از همه پتانسیل اعتراضی خود علیه این رویه استفاده خواهد کرد.

************

بیانیه پیرامون موضوع حضور لباس شخصی ها در مدارس

به‌نام خداوند جان و‌خرد
پس از حدود دوسال که آموزش حضوری به دلیل همه‌گیری کرونا تعطیل بود، با فروکش کردن امواج آن، انتظار می‌رفت در سال تحصیلی جدید شاهد حضور دانش‌آموزان در مدارس و بازگشت شور و نشاط به محیط‌های آموزشی باشیم.
اما، در آخرین روزهای شهریور و در نهایت تاسف، با کشته شدن مهسا(ژینا) امینی در قرارگاه نیروی انتظامی (گشت ارشاد) جامعه‌ی لبریز از نارضایتی، به فریاد آمد و اعتراضاتی گسترده، اقصا نقاط کشور را در التهابی کم‌نظیر فرو برد، در این شرایط، محیط‌های آموزشی کشور _مدارس_ نیز تحت تأثیر شرایط کلی جامعه، محل ابراز برخی خواسته‌ها و بروز برخی اعتراضات دانش‌آموزان به تنگ آمده از جو بسته و نظم خشک مدارس شد. در کمال ناباوری، حاکمان نه از سر قبول مسئولیت و درایت که در نهایت بی‌تدبیری، به‌جز کتمان واقعیت و تدوین انواع سناریوها، به منظور پوشاندن حقیقت هیچ واکنشی نداشتند.
در بیش از چهار ماه گذشته، شاهد انواع برخوردهای غیرقانونی و دخالت‌های ناروا از سوی نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی نسبت به معترضان بوده‌ایم. ورود غیرقانونی نظامیان به مدارس و دانشگاه‌ها به رغم مخالفت و مقاومت برخی مدیران متعهد و مسئول_ با همراهی مسئولان نالایق بعضی مدارس، دانش‌آموزان (کودکان) را درگیر خشونت، اهانت، بازداشت و اخراج کرد. این در حالی است که علاوه بر قوانین داخلی، کشور ما، عضو کنوانسیون جهانی حقوق کودک و حقوق بشر است، به این معنا که نهادهای امنیتی و انتظامی و قضایی که قانونا متعهد به رعایت اصول این کنوانسیون‌ها هستند اجازه‌ی ورود به اماکن آموزشی را ندارند.
زیرپا گذاشتن ابتدایی‌ترین حقوق دانش‌آموزان، با انفعال کامل وزارت‌خانه و با تایید ضمنی وزیر بی‌کفایت آموزش و پرورش همراه شد، تا جایی‌که این همکاری‌ها، برخی مدارس کشور را به پایگاهی برای نیروهای انتظامی و امنیتی تبدیل کرد، متاسفانه موضوع به این‌جا ختم نشد، ورود این نیروها منجر به معرفی برخی دانش آموزان به این نهادها، و اخراج برخی از فرزندان ایران زمین گردید.
در همین شرایط، حضور مداوم لباس شخصی‌ها، از نهادهای مختلف و به ظاهر فرهنگی در مدارس به عنوان مبلغ _به قصد توجیه اقدامات حکومتی برای دانش‌آموزان_ با واکنش منفی آنان مواجه شد، به شکلی که توجیه‌گران خشونت و ارعاب، موفقیتی در تحمیق نوجوانان به تنگ آمده از تنگ‌نظری ذهن‌های منجمد برخی قدرت‌طلبان، به دست نیاوردند و اتفاقاً شکاف ذهنیِ دانش‌آموز عصر دیجیتال، با ذهنیت متصلب عصر حجری ناقضان آزادی، بیشتر شد.
شورای هماهنگیِ تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، به عنوان یک نهاد صنفی معلمی که در ارتباط مداوم با گروه‌های مختلف دانش‌آموزی قرار داشته و بیش از هر نهاد دیگری با ذهن و زبان آن‌ها آشنایی دارد؛ اعلام می‌دارد که نظام آموزشی ایدئولوژی‌زده و سیستم اداره پادگانی مدارس به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای آنان نیست.
ورود و حضور نیروهای امنیتی و نظامی به مدارس تحت هر عنوان اقدامی غیرقانونی است و تجاوز به حریم مراکز آموزشی محسوب می‌شود. این موضوع با آزار و آسیب جسمی و روحی و روانی دانش‌آموزان همراه است و تحت هر شرایطی محکوم است و باید متوقف شود.
گزارش‌های همکاران ما از برخی استان‌ها، حاکی از برخوردهای غیر قانونیِ بعضی مسئولان نالایق مدارس و مناطق با دانش‌آموزانی است که حضوری ولو محدود در اعتراضات اخیر داشته‌اند. از جمله‌ی این‌اقدامات، اخراج دانش‌آموزان از مدرسه، برخلاف همه آیین‌نامه‌های موجود در آموزش و پرورش است، ارعاب و تهدید خانواده دانش‌آموزان برای جلوگیری از رسانه‌ای نمودن این برخوردهای غیرقانونی، نیز شکل دیگری از این رفتار‌های غیر منطقی است.
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، خواهان بازگشت هرچه سریع‌تر این گروه از دانش‌آموزان به محیط‌های آموزشی و جبران خسارت‌های مادی و معنوی وارد شده به آنان است و البته رسیدگی به تخلفات مدیران و مسئولانی که برخلاف قوانین موجود، اقدام به اخراج دانش‌آموزان نموده‌اند،
این شورا مصرانه خواهان پایان دادن به حضور و ورود نیروهای انتظامی، امنیتی و لباس شخصی به محیط‌های آموزشی، تحت هر عنوان بوده و هست.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

۲۵ دی ماه یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی

************

بیانیه‌ی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت اعدام‌های اخیر

ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجرەی باز سحر غلغله می‌آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
معلمان و دانش آموزان گرانقدر و ملت شریف ایران:

بار دیگر در روزهای اخیر پس از اعدام محسن شکاری و مجید رضا رهنورد شاهد اعدام #محمد مهدی کرمی و سید محمد حسینی بودیم.
در حالیکه این دو جوان تا صدور و تایید رای در دیوان، حق داشتن وکیل انتخابی را نداشتند و وقتی با تلاش برخی وکلای شریف، نهایتا اعاده دادرسی سید محمد حسینی، جوان کارگری که هیچ پشت و پناهی در زندگی نداشت و در یک مرغداری کار می کرد، پذیرفته شد و این امید می رفت که او از مرگ رهایی یابد، اما هفدهم دی ماه او و محمد مهدی کرمی، ورزشکاری که دارای مدال‌های کشوری و جهانی برای سرزمین ما بود، به دار آویخته شدند.
نحوه محاکمه آنها بدون طی تشریفات حقوقی و امکان بهرمندی از وکیل تعیینی و شرایط دادگاه علنی برای رفع شبهەها، اعتراض اغلب حقوقدانان کشور را بر انگیخته است. در کنار عدم رعایت حقوق قانونی متهمان برخی از فقها از عدم انطباق این اعدام‌ها با موازین فقهی نیز تأکید ورزیدند. اما حاکمیت مغرورانه و سرمستانه چنین تصور می‌کند که با عجله و شتاب در اعدام جوانان می‌تواند بر ناکارآمدی خود، که علت العلل اصلی خیزش اخیر به جان آمدگان است، سرپوش بگذارد و با ایجاد ترس و تهدید، معترضان را خاموش کند.

معلمان، دانش آموزان و ملت شریف ایران:
دردناک ترین و رنج آورترین قصه این اعدام‌ها این است که حاکمیت مدعی حکومت مستضعفان و فقرا اینک، برای مجازات سراغ فقیرترین و بی‌بهرەمندترین و در عین حال شریف‌ترین لایەهای طبقاتی جامعه رفته تا دریابیم علی‌رغم این شعارهای فریبنده در چهار دهه، دین و اخلاق و همه هنجارها تنها سرپوشی برای چپاول و غارت بیشتر سرمایەهای مادی و معنوی مردم این سرزمین بوده است.
سحرگاه ۱۹ دی قرار بود دو جوان دیگر به نام‌های محمد قباد لو و محمد بروغنی نیز به دار آویخته شوند اما ابعاد اعتراض گسترده رسانەای و حضور مردم شریف در همراهی با این دو خانواده دردمند، خوشبختانه مانع انجام این کار شد و نشان داد که همبستگی و اتحاد جمعی چگونه می‌تواند موجب پیروزی شود. در دو مورد اخیر نیز ضمن عدم رعایت حقوق متهمان، بنابر گفته خانواده و برخی وکلا ۲۰ پزشک معتمد قوه قضاییه بر بیماری محمد قباد لو صحه گذاشتەاند و عجیب تر آنکه مادر او دردمندانه فریاد می‌زند که در سایت ناجا توضیح داده شده که قتل کرم پور در رباط کریم انجام شده و سخنران مراسمش نحوه کشته شدن او را برای حاضران توضیح داده اما قتل او را به گردن فرزندش و با زیر گرفتن ماشین، که اساسا چنین اتفاقی در آن لحظه روی نداده، نسبت دادەاند.
پرسش مهمی که حاکمیت تاکنون بدان پاسخ نداده این است که اگر اصرار به درستی مدعیات خود دارد، چرا تا کنون به هیچ کدام از این ادعاها که عدم بررسیش، جان بی گناهانی را ستانده است، وقعی ننهاده است و می خواهد تنها منبع درست نشان دادن همه سناریوهای ساختگیش را صدا و سیمای غیر ملی و کم مخاطب قرار دهد؟ چرا اجازه برگزاری دادگاه علنی به این متهمان نمی‌دهد؟ چرا وکلای انتخابی و تعیینی حق ورود برای دفاع از آنها را ندارند؟ چرا اساسا، شفاف سازی پیرامون این پروندەها و قانع کردن افکار عمومی برای حاکمیت کمترین ارزشی ندارد.
آیا جز این است که با رعایت همه اصول دادرسی، سناریوهای ساختگی که از نظر اکثریت مردم رسوا و مردود شده، دیگر نمی‌تواند حتی اندک طرفداران باقی مانده از آنها را هم قانع نماید.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن اعتراض به تداوم اعدام جوانان و محکومیت آن، خواهان توقف احکام اعدام همه متهمان و اعاده دادرسی عادلانه برای این جوانان وطن با حضور وکلای تعیینی است. بی تردید این روند اگر بر اساس قانون انجام گیرد، مشخص خواهد شد که در صدور این احکام علیه فرودستان حق طلب، چه سخاوت بی رحمانەای در گشادگی صدور احکام ظالمانه جهت ایجاد رعب و وحشت در جامعه به خرج داده‌اند تا صدای اعتراض بر ظلم و تبعیض و بی‌عدالتی را خاموش کنند. اما سیاست ترس و فشار تا زمانی که چرخه ظلم و بی عدالتی به مسیر خود پرشتاب‌تر ادامه دهد، نه تنها کمترین اثری ندارد که نهایتا پایەهای ستم و ظلم را خواهد سوزاند.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

۱۹ دی ۱۴۰۱

************

جولان امنیتی ها و نظامیان در آموزش و پرورش کردستان

امروز کمسیون آموزش مجلس با این عنوان که آموزش و پرورش حال خوشی ندارد، استارت استیضاح وزیر آموزش و پرورش را اعلام کردند. در این روزهای پر از یاس و نامیدی ،این خبر برای نجات آموزش و پرورش از سیطره امنیتی ها می تواند کورسوی نور امیدی در ظلمات این روزها باشد.
با روی کار آمدن نوری وزیر آموزش و پرورش، اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان به دست نظامی هایی سپرده شد که هیچ سابقه ی مدیریتی جز در حراست و نهادهای امنیتی نداشتند، مدیر کل هاشم ناظمی جلال شاخصه مدیریتش خارج از حراست مدیریت اوقاف با حداکثر ۲۰ کارمند بود.
مدیر کل حراست #سیروس_قائم_پناه، هم با پروندەسازی برای فعالین صنفی و زدوبند با نهادهای امنیتی به این پست رسید ،فردی که در روستای زادگاه خود به بدنامی شهره است.
ورود این افراد به آموزش و پرورش استان، در اداره کل فضایی به شدت امنیتی را رقم زده، که واقعا کار در این فضای نظامی برای ما سخت شده است، در خیزش اعتراضی سنندج ما روزانه شاهد احضار مدیران و معلمان به اداره کل توسط این دو نفر، و حضور نیروهای امنیتی و بسیجیها با لباس نظامی در این اداره بودیم. در چنین فضایی کسی احساس امنیت نمی کند و این باند مخوف خیلی راحت اقدام به پرونده سازی و شناسایی معلمان کنشگر و دانش آموزان معترض نموده و از طریق ارعاب مدیران برای تحویل دوربینهای مداربسته داخل و خارج مدرسه، این فیلم ها راتحویل نماینده اطلاعات در اداره کل نموده، و از این طریق هزاران معترض را در شهرهای کردستان شناسایی کردند.
آموزش و پرورشی که کار آن باید همسو با نام آن باشد در وزارت جناب نوری به یک پادگان نظامی تبدیل شده، و آرامش روانی و امنیت دانش آموزان،معلمان و کارکنان ادارات را به مخاطره انداختەاند.
امیدواریم که کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس و نمایندگان خفته استان در مجلس جرات و شهامت سوال از وزیر در مورد جولان نظامی ها در آموزش و پرورش استان کردستان که تهی از سواد و دانش در حیطه کاری خود هستند، را در دستور کار خود قرار دهند.

جمعی از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان

************

آخرین اخبار مربوط به معلمان و دانش آموزان بازداشتی در هفته گذشته

فهیمه سادات هاشمی ، دبیر ریاضی ناحیه‌ی ۴ شیراز بر اساس پیگیریهای خانواده در سوم دی ماه ۱۴۰۱ همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد . این معلم زندانی در روز دوشنبه ۱۴ آذرماه در مقابل درب منزل‌شان توسط نیروهای امنیتی دستگیر و بعد از گذشت ۹روز بازداشت در اطلاعات سروش شیراز به بازداشتگاه مرکزی عادل آباد شیراز منتقل شده‌اند و پس از گذشت حدود سه هفته، همچنان در بازداشت بسر می برد.
مسعود فرهیخته معلم زندانی ، بر اساس پیگیری های همسرشان در تاریخ سوم دی ماه ۱۴۰۱ ، همچنان در بلاتکلیفی بسر می برند . این معلم زندانی در ۱۲ آذر ۱۴۰۱ بازداشت و از آن تاریخ تا کنون در انفرادی دو الف سپاه بسر می برد .
حمید جعفری نصرآبادی، معلم، نویسنده و مربی فوتبال که در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۱ در مدرسه آسودگی کاشان بازداشت شده بود ، صبح روز شنبه سوم آذر ۱۴۰۱ به مرخصی ۱۰ روزه فرستاده شد.
حمید_جعفری در دادگاه انقلاب کاشان به ۱۵ ماه و یک روز حبس ، دوسال انفصال از خدمات دولتی و عمومی و ممنوعیت خروج از کشور محکوم گردید.
سها اعتباری کودک دانش‌آموز در هرمزگان در جریان تیراندازی بی ضابطه ماموران نیروی انتظامی ، به خودرو خانواده شان در جاده لامرد بستک به بهانه‌ی ظن حمل مواد مخدر، در تاریخ یکشنبه چهارم دی ماه ۱۴۰۱ به قتل رسید.
رحیم سرکار، رئیس سابق کانون صنفی فرهنگیان استان قزوین در تاریخ چهارم آذرماه ۱۴۰۱، در دو پرونده جداگانه به اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب به یک سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوع الخروجی از کشور، جزای نقدی به مبلغ ۲ میلیون تومان و ضبط تلفن همراه و سیم کارت به نفع دولت محکوم شد.
مهرداد ملک نوجوان دانش آموز در روز دوشنبه پنجم دی ماه ۱۴۰۱ در پی تیراندازی مأموران گشت انتظامی به خودروی دوستش که در راه خانه بودند ، در بخش دشتابی ارداق استان قزوین ، کشته شد.
محمود ملاکی بازرس کانون صنفی معلمان استان بوشهر که در روز دوشنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۱ توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد ، علی رغم پیگیری خانواده در تاریخ ۵ دی ماه ۱۴۰۱ همچنان در قرنطینه زندان بوشهر بسر می برد.
مراسم چهلمین روز قتل حکومتی دانیال پایبندی کودک، در آرامستان آیچی در شهر سقز در روز دوشنبه پنجم دی ۱۴۰۱ با حضور انبوه مردم سوگوار برگزار شد.
دانیال کودک کاری است که در اعتراضات چهارشنبه ۲۵ آبان در سقز، با ضرب گلوله لباس‌شخصی‌های حکومتی در محله کریم‌آباد این شهر کشته شده است.
مراسم چهلمین روز قتل حکومتی کیان پیرفلک کودک دانش‌آموز در ایذه، با همراهی انبوه مردم سوگوار در روز دوشنبه پنجم دی ۱۴۰۱ در ایذه برگزار شد. کیان کودک ۹ ساله، در جریان خیزش مردم ایذه، در روز ۲۵ آبان، در خودرو پدرش با گلوله باران مأموران جمهوری اسلامی کشته شد .
ژیلا خیر دبیر هنر کازرون ، بر اساس پیگیری های خانواده در روز سه شنبه ششم دی ماه همچنان در بازداشت بسر می برد.
این معلم زندانی که در تاریخ یک آذر ماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی کازرون بازداشت و به زندان عادل‌آباد شیراز منتقل شده ، تاکنون پس از گذشت ۳۴ روز بازداشت، همچنان در زندان عادل‌آباد بسر می برد.
وریا قادریان معلم زندانی کە در تاریخ ١٧ آذر بازداشت شدە بود روز چهارشنبه هفتم دی ۱۴۰۱ با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی، موقتاً آزاد شد. وریا قادریان، معلم زبان انگلیسی، فعال مدنی و از اعضای انجمن دفاع از محیط زیست پاژین بانه، در جریان دستگیری‌های گسترده اخیر در روز پنج‌شنبه ۱۷ آذرماه ١۴٠١، توسط نیروهای امنیتی شهر بانه دستگیر شد.
مسعود قبادی معلم زندانی ساکن شهرستان چرام استان کهگیلویه و بویراحمد، که با وجود بیماری قلبی، از ۲۲ مهرماه بازداشت و همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد، از روز چهارشنبه هفتم دی‌ماه ۱۴۰۱ دست به اعتصاب غذا زده است.
هاشم خواستار معلم زندانی و دکتر کمال جعفری در زندان وکیل آباد مشهد در روز چهارشنبه هفتم دی ماه ۱۴۰۱ مورد ضرب و شتم شدید مأموران زندان قرار گرفتند و به بند انفرادی این زندان منتقل و به ترتیب به مدت ۸۴ روز و ۱۲۶ روز ممنوع الملاقات و ممنوع تلفن شدند .آقای خواستار یکی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ نفر مبنی بر استعفای علی خامنه ای و گذار از جمهوری اسلامی است و به مدت چهارسال است که در زندان بسر می برند.
عبدالله رضایی فعال صنفی معلمان هرسین که صبح روز دوشنبه پنجم دی ماه ۱۴۰۱ در جلوی منزلش بازداشت شده بود، در عصر روز پنجشنبه هشتم دی ماه ۱۴۰۱ با قرار وثیقه ۴۰۰ میلیونی آزاد شد.

************

ما را سری است با تو که گر خلق روزگار / دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

ده‌ها سال است که استبداد و خودکامگی خود را زیر نام‌های گوناگون پنهان کرده و مقدس‌ترین داشته‌های مردم، از منافع مادی و معنوی یک ملت کهن گرفته تا جان و مال و آبروی آنان را نوبت به نوبت ویران می‌کند. نفت و آب و گاز و خاک و جنگل و معادن، محیط زیست، اعتماد، باورها و حتی شرف و حیثیت مردم را خاکریز به خاکریز ویران کرده و اینک به طور عریان در روزنامه‌ها، رسانه‌ها، همایش‌ها و به هر شکل ممکن، سرزمین و مردم ایران را تهدید به سوریه‌ای شدن می‌کند و آشکارا به همگان می‌فهماند یا ما یا هیچ کس.
بی گمان تنها چیزی که جلوی خودکامگان خونریز را گرفته تا بار دیگر میلیون‌ها انسان را قربانی هوس‌ها و توهمات و خواب‌های آشفته نکنند، ناتوانی آنهاست.

همکاران و هموطنان ارجمند:
اینجانب و همکارانم ۱۲۰ روز در چنان وضعیتی در بند ۲۰۹ و ۲۴۰ در زندان اوین به سر بردیم که شب و روز را به سختی از هم تشخیص می‌دادیم. پرسیدن ساعت از یک نگهبان توهین استخوان سوزی را در پی داشت. دیدن یک لبخند از یک همنوع، شنیدن صدای یک انسان، حتی یک پرنده برای ما رویایی شده بود.
۱۲۰ روز نمی‌دانستیم در سلول کناری ما چه کسی به بند کشیده شده. گاه گریه‌های التماس آمیز مردی یا نوجوانی بیگناه به قلب زخم خورده‌ی ما نمک می‌پاشید.۱۲۰ روز جوی آمیخته به ترس از تحقیر و تهدید، لحظه لحظه‌های ما را پر کرده بود. حضور ۲۴ ساعته دوربین‌های مداربسته، لامپ‌های روشن، نظارت بر رفتار و کردار ما از دریچه‌ی چشمی درب فولادین سلول ۵ متری، هستی را برای ما تبدیل به تابوتی کرده بود که جای جنبیدن را از ما گرفته بود. جسم ما در یک سلول کوچک و روح و روان ما در یک تابوت اسیر ناجوانمردان وحشی صفت بود. در این تابوت روحی تنها می‌توانستیم لبهای‌مان را تکان بدهیم. گاه تخیلات و توهمات خود را از سلول‌های مغز خود به لب‌های‌مان جاری می‌کردیم.
تمام آزادی ما این بود که در تخیلات، توهمات، ترس‌ها و تهدیدها حرکت کنیم. تهدید همکاران، خانواده، دوستان و زن و فرزند و خویشاوندان کابوسی بود که خواب را از جسم و روح ما ربوده بود.
گاه صدای یک عربده کش به نام بازجو یا مراقبی و زندانبانی عقده‌ای، گاه صدای نرم اما بُرنده‌ی یک مامور، همراه با تهدید زن و فرزند، مرگ را در پیش چشم ما زیباتر از شیرین‌ترین لحظه‌های جلوه‌گر می‌ساخت. بی وجدانی آنان هستی، زندگی و انسانیت را در پیش چشم کابوسی مزخرف می‌نمود. دروغ و فریب و جاه طلبی و ریا و نیرنگ و شیطان صفتی بازجوها و برخی زندانبان‌ها آدمی را به تعظیم در برابر شیطان وا می‌داشت. گاه تهدید به مرگ در سلول‌های انفرادی، خاموش و بی همدم، افسوس آخرین وصیت نامه را برای خانواده در ذهن و جان ما به خاک می‌سپرد.
گاه مانند پرنده‌ای بی پناه که بر شانه‌های شکارچی‌اش بنشیند، عواطف و محبت‌های انسانی خود را به پای دل ماموران گرگ صفت و خونخوار می‌ریختیم. آری

خوانندگان شریف، از کدامین درد باید نالید؟
۱۲۰ روز زیر بمباران توهین، تحقیر، تهمت، دروغ، اتهام و پرونده‌سازی، فحاشی، ارعاب و تهدید، تنهایی و بی خبری، روح و روان ما را تبدیل به زباله‌دانی از پس مانده‌های ذهن مزدوران بیماری کرده بود که گرگ صفت شرف را قی کرده بودند. در عین حال آنچه می‌گفتند برای ما فقط یک شوخی یا تهدید برای عقب نشینی از خواسته‌های به حق فرهنگیان و جامعه و دانش آموزان بیش نبود، غافل از اینکه در این ۱۲۰ روز آنان دنبال سناریوسازی بوده و برای بدبین کردن و تفرقه از هیچ دروغی و از هیچ فریبی کوتاهی نکرده بودند. تصاویر گوناگون و بی ربط به هم بافته بودند، اتهامات سراسر دروغ بسته بودند. غافل از اینکه آنان لوله تفنگ تبلیغات فریبکارانه را به سمت خود گرفته‌اند زیرا ذهن مردم جامعه از این دروغ پردازی‌ها اشباع شده است. در این میان اتهام دروغین گرفتن پول از بیگانگان برای خریدن معترضین خیابانی و خرید سلاح جنگی، شرم‌آورترین توهینی بود که آنان در صدا و سیمای اشغال شده، در حق ما، معلمان و مردم معترض روا داشتند. در پایان همواره بر این افتخار می‌کنم که ایرانی، معلم، پاکدل و پاکدست هستیم و بالاتر اینکه هموطنان و همکاران و همراهانی دارم که دروغ و فریب را از راستی و درستی به روشنی آفتاب دلشان تمیز می‌دهند.

رسول بداقی بند ۴ زندان اوین

دی ۱۴۰۱

************

پیام جعفر ابراهیمی از بند ۴ زندان اوین

روی زندانیان سیاسی گمنام تمرکز کنید.

جعفر ابراهیمی معلم محبوس در بند ۴ زندان اوین در پی انتشار خبر بستری شدنش در تماسی کوتاه، ضمن تکذیب این خبر گفته است: «خبر منتشر شده مربوط به یک ماه گذشته بوده و در حال حاضر اینجانب در بند ۴ زندان اوین، تحت درمان دارویی هستم.
ضمن تشکر و قدردانی از تمام عزیزانی که در این مدت پیگیر وضعیت سلامت اینجانب بوده اند، خواهشمندم تمام تمرکز خود را بر روی پیگیری وضعیت زندانیان بیمار و بخصوص زندانیان سیاسی گمنام قرار دهند.»
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن آرزوی سلامتی و تندرستی برای جعفر ابراهیمی،نگهداری طولانی معلمان زندانی بدون استفاده از حق مرخصی و به ویژه درمانی را تضییع آشکار حقوق شهروندی و حقوق متهمان مندرج در آیین دادرسی مدنی می داند و به مقامات قضایی گوشزد می کند که جعفر ابراهیمی و سایر بیماران زندانی را نمی توانند از حق قانونی مرخصی درمانی محروم نمایند.

************

جعفر ابراهیمی، بازرس شورا در بیمارستان بستری شد

جعفر ابراهیمی، معلم زندانی، به دلیل مشکلات گوارشی، در اثر عدم‌ رسیدگی پزشکی تخصصی در زندان، وضعیت جسمی وخیمی پیدا کرد و در بخش گوارش بیماران بیمارستان هزار تختخواب تهران، (امام خمینی) بستری شد.
جعفر_ابراهیمی، مدتهاست به دلیل عود بیماری التهاب روده نیاز فوری به درمان دارد. لازم به ذکر است در طول مدت دوران حدود ٨ ماە بازداشت، به دلیل وخامت وضعیت جسمی، وی را ۴ بار به بیمارستان “قمر بنی هاشم” اعزام نمودند و اقدامات تشخیصی اولیه صورت گرفته بود اما اجازه و شرایط هیچ اقدامی درمانی تاکنون صورت نگرفته است و این معلم زندانی در وضعیت جسمی سختی به‎سر می‎برد. با توجه به وضعیت فعلی این فعال صنفی، انتظار می‎رود شرایط را برای آزادی و درمان ایشان فراهم شود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، خواهان آزادی بی قید و شرط هر چە سریعتر جعفر ابراهیمی و دیگر فعالین صنفی دربند است.

************

بازداشت فهیمه سادات هاشمی، در شیراز

در ادامه‌ی فشار بر فعالین صنفی روز دوشنبه ۱۴ آذرماه، #فهیمه_سادات_هاشمی، دبیر ریاضی ناحیه‌ی ۴ شیراز، در مقابل درب منزل‌شان توسط نیروهای امنیتی دستگیر و بعد از گذشت ۹روز بازداشت در اطلاعات سروش شیراز به بازداشتگاه مرکزی عادل آباد شیراز منتقل شده‌اند. پس از گذشت حدود سه هفته، خانم هاشمی بدون تعیین تکلیف همچنان در بازداشت به سر می‌برند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت بازداشت خانم هاشمی، خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط همه‌ی #دانش‌_آموزان و معلمان زندانی است.

************

"رویای زندگی بهتر"

۱- هنگامی که در می ۱۹۶۸ جوانان فرانسوی ، خیابان‌های پاریس را تسخیر کرده بودند و بر دیوارهای شهر می نوشتند: " کمی واقع بین باش. به غیر ممکن ها فکر کن و به رویای زندگی بهتر بیندیش"، هیچکدامشان نمی دانستند ، درست نیم قرن بعد ، جوانانی در قلب خاورمیانه خیابان‌ها را تسخیر می کنند ، در حالیکه طنین صدایشان " زن-زندگی-آزادی" جلوه دیگری خواهد بود از همان "رویای زندگی بهتر".
۲-جنبش می ۱۹۶۸ که به پایان رسید ، جوانان فرانسوی به خانه هایشان برگشتند ، بی آنکه بدانند نیم قرن بعد خیابان‌های ایران ، با خون جوانانی که تنها خواسته شان " رویای زندگی بهتر" است ، سرخ فرش می شود . آنهایی که به بیان براهنی، بسیاری شان هنوز صورت عشق را به سینه نفشردند.
۳-در این میان بسیاری دیگر ، همچون" فرهاد میثمی" ، شیوه دیگری برای تحقق " رویای زندگی بهتر " دنبال می کنند و سالهایی است که پشت دیوار های بلند زندان‌ها روز را به شب و ماه را به سال می رسانند . فرهاد با باور عمیقی که به " مبارزه مدنی و خشونت پرهیز " دارد ، این روزها مشی دیگری را در زندان برگزیده است و ابایی ندارد که حتی با بذل جانش ، گامی در تحقق این غیرممکن دوست داشتنی بردارد.
۴- "رویای زندگی بهتر " یعنی آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی برای همه مردمان این سرزمین.
برای تحقق این رویا هر روز باید جنگید.
حالا هرکس به شیوه خودش ...
شاید مشی واحدی نباشد ، اما هدف واحدی وجود دارد .امروز دیگر به همان اندازه که می دانیم که نمی خواهیم ، به خوبی واقفیم که چه می خواهیم و این بزرگترین دستاوردی است که جنبش مهسا برایمان به ارمغان آورده است.
۵- مهسا ، محسن ، مجیدرضا ، نیکا ، کیان و ....‌. دیگر نیستند که تحقق " رویای زندگی بهتر " برای مردمان این سرزمین را ببینند اگرچه یادشان در قلبهایمان همیشه زنده است ، اما امید کوچکی دارم که " فرهاد " شاهد تحقق رویای مشترک زیبایمان باشد.
زنده بمان رفیق که بیش از همیشه این رویا، نزدیک و دست یافتنی است.

محمد حبیبی

سوم دی ماه ۱۴۰۱ - زندان اوین


فرهاد میثمی زندانی سیاسی که در زندان رجایی شهر کرج به‌سر می‌برد با انتشار نامه‌ای از درون زندان خطاب به حاکمیت و مردم ایران، خواستار متوقف شدن اعدام ها و کشتارهای اخیر شده است و در اعتراض به این کشتارها و اعدام ها در تاریخ یکم دی ماه ۱۴۰۱ دست به اعتصاب غذای خشک زده است.

__________________

برای مطالعه مجموعه اخبارهای قبلی ١- (اینجا) کلیک کنید.