افق روشن
www.ofros.com

اخبار، گزارش، مصاحبه و مطالب کارگری


منشور آزادی، رفاه، برابری                                                                                                                                                    دوشنبه ٣١ شهریور ١۴٠۴ - ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۵


برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و کارگران فولاد

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
امروز دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴ بازنشستگان مخابرات به روال دوشنبه های هر هفته تجمعاتی را در چندین شهر کشور برگزار کردند.
اهواز، کرمانشاه، همدان، بیجار، تهران، اصفهان، رشت، سنندج، مریوان، تبریز، و شیراز شاهد حضور بازنشستگان معترض مخابرات در خیابان‌های خود بود. بازنشستگان با سر دادن شعارهایی چون "نه مجلس، نه دولت، نیستند به فکر ملت" اعتراض خود را به وضعیت نابسامان بیمه تکمیلی و دروغ‌گویی های مدیرعامل مخابرات درباره پرداخت کامل مطالبات بیان کردند. ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران سهامداران اصلی شرکت مخابرات هستند که با بی توجهی به خواسته ها و مطالبات بازنشستگان و عدم اجرای صحیح و کامل آیین نامه ها می کوشند دسترنج چندین ساله این بازنشستگان را بیش از پیش غارت کنند.
همچنین کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران در اهواز نیز امروز در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق و مزایای خود دست به تجمع و راه پیمایی اعتراضی زدند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳۱ شهریور ۱۴۰۴

*************

کارون حاجی زاده

(تولد ١٣ تیر ١٣٦٨ - قتل ٣١ شهریور ١٣٧٧)

یاد آر!

*************

حمید حاجی زاده

(تولد ١۰ شهریور ١٣۲۹ - قتل ٣١ شهریور ١٣٧٧)

یاد آر!


*************

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان و کارگران صنعتی در برخی از نقاط کشور

امروز یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۴ همزمان با سومین سالگرد کشتار و قتل عام جوانان و نوجوانان در خیزش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" بازنشستگان و کارگران صنعتی در برخی از شهرهای کشور به روال هفته های گذشته تجمعات اعتراضی برگزار کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی شوش، کرخه و هفت تپه در شهرستان شوش با تجمع در مقابل ساختمان فرمانداری این شهرستان و سر دادن شعارهایی چون "فقط کف خیابون به دست میاد حقمون"، "تا حق خود نگیریم از پا نمی نشینیم" خشم و اعتراض و انزجار خود را به دزدی، غارت، چپاول، و نابودی منابع و ثروت های مردم توسط حاکمان فاسد و وابستگان شان اعلام کردند.
در اهواز، بازنشستگان تامین اجتماعی با تجمع در مقابل ساختمان اداره کل سازمان تامین اجتماعی استان خوزستان و با در دست داشتن پلاکارد و سر دادن شعار اعتراض و نارضایتی خود را به شرایط اسفبار جاری در کشور بیان کردند. همچنین بیانیه شماره ۴۸ این بازنشستگان در پایان این تجمع صادر و منتشر شد که در آن ۸ مورد از مطالبات اصلی آنها نظیر "بازگشت بیش از ۴۰۰ قلم داروی حذف شده از دفترچه های تامین اجتماعی"، "بازپس دادن بیش از ۱٠٠٠ همت (هر همت معادل ۱۰۰۰ میلیارد تومان است) بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی "، "کوتاه شدن دست ابربدهکاران و دولت ها از سازمان تامین اجتماعی" قید شده است.
بازنشستگان فولاد و معدن خوزستان نیز با راه پیمایی و تجمع در مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد اعتراض خود را به اجرا نشدن همسان سازی و غارت صندوق بازنشستگی خود اعلام کردند.
بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان نیز با راه پیمایی در خیابان نشاط این شهر و سر دادن شعارهایی چون "حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون"، اسلامو پله کردن، مردمو ذله کردن"، خواسته ها و مطالبات خود را فریاد زدند.
در همین حال بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی در رشت نیز با راه پیمایی و تجمع و سر دادن شعارهایی مانند "معلم زندانی آزاد باید گردد"، "کارگر زندانی آزاد باید گردد" اعتراض خود را علیه حاکمان دزد و فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی بیان کردند.
تهران نیز شاهد حضور اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی و آموزش و پرورش در خیابان های خود بود. این بازنشستگان با سر دادن شعار "مدعی عدالت، خجالت، خجالت" و تجمع در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی خشم و اعتراض خود را به گرانی های سرسام آور و روزافزون و فشارهای اقتصادی بیان داشتند.
در کرمانشاه نیز بازنشستگان تامین اجتماعی با تجمع در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی این شهر و سر دادن شعارهایی نظیر "مسعود فرهیخته آزاد باید گردد"، "جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه"، "دشمن ما همین جاست، دروغ می‌گن آمریکاست"، "با مکانیسم ماشه، سفره ها خالی‌تر می‌شه" اعتراض خود را علیه تورم، گرانی، فساد سیستماتیک، رانت خواری، و ویژه خواری حاکمان فاسد و وابستگان شان اعلام کردند.

از طرف دیگر کارگران رسمی شرکت نفت و گاز آغاجاری، شرکت نفت فلات قاره منطقه عملیاتی خارک با دست کشیدن از کار و برگزاری تجمع، اعتراض خود را به شرایط موجود اعلام کردند. "اصلاح حقوق حداقلی کارکنان"، "حذف کامل سقف حقوق پرسنل عملیاتی"، "حذف سقف سنوات بازنشستگی"، "عودت مالیات‌های مازاد اخذ شده طبق قوانین موجود"، "اجرای کامل ماده ۱۰ و پرداخت کامل بک پی آن"، "استقلال کامل صندوق بازنشستگی نفت" از اصلی ترین مطالبات کارکنان و پرسنل شاغل در این مناطق است.

در حالی که بازنشستگان و کارگران صنعتی هر هفته و به صورت مداوم اقدام به برگزاری راه پیمایی و تجمعات اعتراضی می‌کنند و دست به اعتصاب می زنند اکثر مردم کشور در شهرهای مختلف همچنان تنها نقش تماشاچی و نظاره گر این اعتراضات و اعتصابات را بازی می کنند. این بی مسئولیتی جمعی و انفعال که گریبان بیشتر مردم جامعه را گرفته نه تنها در طولانی مدت باعث تضعیف همین تعداد اعتراضات و اعتصابات می شود بلکه حاکمیت سرمایه‌داری استبدادی را در دزدی و غارت کشور و سرکوب معترضان هارتر خواهد کرد. سکوت و عدم حمایت عملی از همزنجیران خود همدستی با ظالمان و جنایتکاران در تداوم وضع موجود است و هیچ گونه توجیه انسانی ندارد.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳۰ شهریور ۱۴۰۴

***************

سارینا اسماعیل زاده

(تولد ١١ تیر ١٣٨۵ - قتل ٣۰ شهریور ١۴٠١)

یاد آر!

***************

حدیث نجفی

(تولد ١۵ دی ١٣٧٨ - قتل ٣۰ شهریور ١۴٠١)

یاد آر!

***************

غزاله چلابی

(تولد ١٣ مرداد ١٣٦٨ - قتل ٣۰ شهریور ١۴٠١)

یاد آر!

***************

میلاد زارع

(تولد ٧ مهر ١٣٧۵ - قتل ۲۹ شهریور ١۴٠١)

یاد آر!

***************

نیکا شاکرمی

(تولد ١٠ مهر ١٣٨۴ - قتل ۲۹ شهریور ١۴٠١)

یاد آر!

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

ناظم بریهی، متولد ۱۳۶۵ فعال مدنی و طلبه علوم دینی، اهل شهرستان حمیدیه اهواز است که با حکم حبس ابد ۲۰ سال، یعنی نیمی از زندگی خود را در زندان گذرانده و اکنون در زندان شیبان اهواز دربند است.
ناظم بریهی در تاریخ ۱۷ مهر ماه ١٣٨۴ به همراه شش فعال مدنی دیگر بازداشت و پس از هفت ماه بازجویی و شکنجه به اتهام «اقدام‌ علیه امنیت ملی»، «افساد فی الارض» و«محاربه» به اعدام‌ محکوم شد. پس از ارجاع پرونده به دیوان‌عالی کشور حکم اعدام لغو و با تشکیل مجدد جلسه دادرسی به حبس ابد محکوم شد. این زندانی سیاسی در خرداد ماه ۱۴۰۱، در هفدهمین سال حبس خود در اعتراض به تداوم محرومیت از حق درمان و بی توجهی مسئولان زندان شیبان اهواز برای پیگیری وضعیت درمان اش اعتصاب غذا کرده بود. او به نوعی قارچ پوستی، نارسایی کلیه، و درد و ورم مفاصل مبتلاست که پس از اعتصاب غذای اعتراضی به بیمارستانی خارج از زندان اعزام شد.

عمادالدین باقی، رئیس«انجمن دفاع از حقوق زندانیان»، در نامه‌ای خطاب به رئیس وقت قوه قضائیه، محمود هاشمی شاهرودی، و وزير وقت اطلاعات جمهورى اسلامى، محسنی اژه ای، نوشته بود: «در مهر سال ٨٤ بمبی در خيابان‌ نادری اهواز منفجر شد و چند تن از هموطنان خوزستانی به شهادت رسيدند و عوامل اين بمب گذاری دستگير و اعدام شدند. پس از آن جمع ديگری به اتهام تهيه بمب و يا بمب‌گذاری در لوله‌های نفتی اهواز دستگير گرديدند كه ٩ تن از آنها به نام‌های عبدالزهرا هليچی، يحيی ناصری، ريسان سواری، عبدالامام زايری، جعفر سواری، محمدعلی سواری، حمزه سواری، ناظم بريهی، ضامن باوی محكوم به اعدام شده‌اند. برخی از اين افراد در سنين ١٨ تا ٢٠ سالگی قرار دارند و دارای تحصيلات ابتدايی و شغل كارگری هستند. بنابر اطلاعات دريافتی برخی از آنها ارتباط با هيچ انفجاری ندارند. گويا آنها توسط فردی اغوا شده‌اند كه با تحويل بمب‌های صوتی و وسوسه و تحريك و تشويق خواستار اقدام به انفجار توسط آنها شده است و برخی هم اساساً در جريان موضوع نبوده اند. آن افراد پس از دريافت مواد منفجره از انجام عمل منصرف شده و مواد را در جای ديگری رها يا پنهان كرده‌اند. شگفت اينكه فردی كه توسط ٩ نفر روی وی اعتراف شده است و عامل اغوا و تحويل بمب‌ها بوده اكنون آشكارا در شهر اهواز زندگی و تردد دارد اما فريب خوردگان او محكوم به اعدام شده‌اند....اگر این بمب‌ها یک سلاح غیرمجاز محسوب می‌شوند و امنیتی هستند که محکومیت این افراد و آزادی کسی که این بمب‌ها را در اختیار اینها گذاشته حاکی از شائبه‌ی یک برنامه یا سناریويی‌ هست، ولی از طرف دیگر به دلیل اینکه در آن منطقه از بمب‌های صوتی خاصی برای صید استفاده می‌شود و صیادها موقع صید از آن استفاده می‌کنند و این هم آنجا زیاد هست، و این فرد هم ظاهرا جزو فروشنده‌های این است و چیز غیرمجازی هم به آن معنا محسوب نمی‌شود، پس اگر بمب هم از این قبیل بوده که جرم امنیتی قاعدتا نبوده و نمی‌شود مجازات چنین سنگینی را برای افراد وضع کرد». باقی در نامه اش یادآور می شود که افراد مزبور خود «عامل هيچ انفجارى نبوده‌اند»، «داراى تشكيلات نبوده‌اند»، «قتلى رخ نداده است»، «اقدام عملى موجب رعب و هراس نيز از ناحيه اين اشخاص صادر نگرديده» و نيز «پس از ۱۰- ۱۱ ماه بازداشت انفرادى» بدون اينكه «هيچ ملاقاتى با وكيل داشته باشند» محاكمه شده‌اند. محاکمه ای که در تاریخ ۲ خرداد ۸۵ صورت گرفت که حتی اجازه ملاقات وکلا با موکلینشان تا روز برگزاری دادگاه صادر نشده بود. طی برگزاری«دادگاه» هم وکلای پرونده در اعتراض به عدم رعایت حقوق متهمان و نبود شرایط دفاع عادلانه، جلسه را به نشانه اعتراض ترک کردند.

ناظم بریهی دو دهه است که در زندان به سر می‌برد و تا کنون هم از حق قانونی خود حتی برای اعزام به مرخصی محروم بوده است. او که در زمان دستگیری نوزده سال داشته بیش از نیمی از عمر خود را در زندان گذرانده در حالی که در پرونده ۸۰۰ صفحه ای او و هم پرونده ای های اش هیچ دلیل روشن و متقنی برای چنین حکم سنگینی ارائه نشده است.

ما بر اساس بند سوم "منشور آزادی، رفاه، برابری" خواهان آزادی

فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله ناظم بریهی هستیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۹ شهریور ۱۴۰۴

ناظم بریهی

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

***************

سبزوار، سر دادن شعار و فریاد اعتراض در شامگاه جمعه بیست و هشتم شهریور، سالگرد قتل مهسا امینی و خیزش زن، زندگی، آزادی اینجا و اینجا کلیک کنید.

سبزوار، یورش نیروهای امنیتی و انتظامی به تجمعات اعتراضی مردم در شامگاه جمعه بیست و هشتم شهریور، سالگرد قتل مهسا امینی و خیزش زن، زندگی، آزادی اینجا و اینجا کلیک کنید.

جمعه ۲۸ شهریور ۱۴۰۴

***************

تهران - چیتگر، فریاد اعتراض در شامگاه چهارشنبه بیست و ششم شهریور، سالگرد قتل مهسا امینی اینجا کلیک کنید.

عسلویه، تجمع اعتراضی کارگران ارکان ثالث منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس اینجا و اینجا کلیک کنید.

چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴

***************

تهران، فریاد اعتراض در شامگاه سه‌شنبه بیست و پنجم شهریور، سالگرد قتل مهسا امینی اینجا و اینجا کلیک کنید.

کرج - گوهردشت، فریاد اعتراض در شامگاه سه‌شنبه بیست و پنجم شهریور، سالگرد قتل مهسا امینی اینجا کلیک کنید.

تهران - صادقیه، حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصی به تجمع اعتراضی در شامگاه سه‌شنبه بیست و پنجم شهریور، سالگرد قتل مهسا امینی اینجا کلیک کنید.

تهران، تجمع اعتراضی در شامگاه سه‌شنبه بیست و پنجم شهریور، سالگرد قتل مهسا امینی اینجا کلیک کنید.

،تهران - صادقیه راهپیمایی اعتراضی در شامگاه سه‌شنبه بیست و پنجم شهریور، سالگرد قتل مهسا امینی اینجا کلیک کنید.

سه‌شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴

***************

مهسا (ژینا) امینی

(تولد ١٧ مهر ۱۳٧۹ - قتل ۲۵ شهریور ١۴٠١)

یاد آر!

***************

جوانه‌ای برای رهایی سیاسیِ جامعه -

به‌مناسبت سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی»

تا پیش از حضور استعمار در ایران در قرن نوزدهم، ستمی که ساکنان این جامعه متحمل می‌شدند در استبداد پادشاهان و اعوان و انصار آنان خلاصه می‌شد، استبدادی با ویژگی‌های شرقی یا آسیایی. در این استبداد شاه مالک و فرمانروای مطلق سرزمینی است که بر اثر پیروزی یا شکست در جنگ طول و عرض‌اش در گذر زمان مدام نوسان می‌کند. مردم هم چیزی جز رعایای ستم‌کش و بی‌حقوقِ شاه نیستند، رعایایی که محصول کار اضافی‌شان نصیب شاه و اعوان و انصارش می‌شود. با ورود استعمار به ایران، شاه شریک پیدا کرد، شراکتی که در آن شاه بسته به زور و گاه خدعه و نیرنگِ طرفِ مقابل مجبور می‌شد بخشی از ثروتی را که به یغما می‌برد با او تقسیم کند. سلطه استعمار بر ایران تغییراتی را در بافت جامعه پدید آورد که البته در جهت تضمین منافع استعمار بود، اما خواه ناخواه نیروهای تولیدی و امکانات و تسهیلات جامعه را نیز تا حدودی توسعه می‌بخشید. آن‌چه از نظر استعمار نباید تغییر می‌کرد همان استبداد و زمینداریِ وابسته به آن بود و استعمارگران کاملاً‌ مراقب بودند که این شکل از حکومت دست‌نخورده باقی بماند، زیرا با حفظ استبداد بود که می‌توانستند به مقاصد خود یعنی گرفتن امتیاز از شاه و تأسیس بانک و به‌طور کلی منافعِ ناشی از غارت و استثمار جامعه دست یابند. به این ترتیب، مشکل مردم دو تا شد: ستم استعماری هم به ظلم و جور استبدادی- استثماری اضافه شد. اوضاع و احوال جامعه بر این مدار می‌چرخید تا آن‌که جنبش مشروطه پیش آمد...... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***************

زن، زندگی، آزادی

۲۵ شهریور ١۴٠١

یاد آر!

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی در آستانه سومین سالگرد خیزش "زن، زندگی، آزادی "

در عین حمله حکومت به زندانیان سیاسی زن محبوس در بند زنان زندان قرچک ورامین

امروز یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ بازنشستگان و دیگر اقشار در برخی از شهرهای کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت بحرانی معیشت و ویرانی زندگی مردم برگزار کردند. مزدوران حکومت آدم کش جمهوری اسلامی نیز صبح امروز به زندانیان سیاسی زن محبوس در بند زنان زندان قرچک ورامین یورش بردند.
صبح امروز نیروهای گارد زندان قرچک ورامین شامل مأموران زن و مرد مزدور این زندان، به بند زنان سیاسی هجوم بردند. هدف از این حمله وحشیانه که در آستانه سالگرد خیزش ضداستبدادی و آزادی خواهانه "زن، زندگی، آزادی" صورت گرفته است، بیرون کردن اجباری زندانیان از اتاق‌ها و انتقال اجباری آنان به هواخوری زندان بوده است که با مقاومت شجاعانه زندانیان زن مواجه شده و گزمه های جیره خوار حکومت از رسیدن به هدف خود ناکام مانده اند.

در شوش بازنشستگان تامین اجتماعی با حضور در کف خیابان های این شهر همراه با بازنشستگان کرخه و هفت تپه تجمع اعتراضی برگزار کردند. در این تجمع بازنشستگان از اعتصاب کارگران‌ کارخانه آلومینیوم سازی اراک حمایت کردند. "یخچال بازنشسته، خالی تر از گذشته"، "تورم اسفبار، حاکم شده تو بازار"، "معیشت، منزلت، حق مسلم ماست"، "دولت بی کفایت، مجلس بی خاصیت، به کی کنیم شکایت؟"، "نه مجلس نه دولت، نیستن به فکر ملت"، "از خوزستان تا گیلان، مرگ بر این مدیران" از جمله شعارهایی بود که در این تجمع سر داده شد.
در همین حال بازنشستگان تامین اجتماعی در اهواز با تجمع در مقابل ساختمان اداره کل تامین اجتماعی خوزستان اعتراض خود را به مسئولان و مدیران دزد، رانت خوار و فاسد حکومتی بیان کردند. شعارهای "جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه"، "دولت سرسپرده فقر و فساد آورده"، "معلم زندانی آزاد باید گردد"،"کارگر زندانی آزاد باید گردد" در تجمع امروز بازنشستگان اهوازی سر داده شد.
در اصفهان بازنشستگان فولاد و معدن بار دیگر با راه پیمایی در خیابان نشاط این شهر و سر دادن شعارهایی نظیر "دولت ورشکسته، دشمن بازنشسته" مطالبات خود را فریاد زدند.

از زمان جنبش زن، زندگی، آزادی در شهریور ۱۴۰۱ تا کنون و در آستانه سالگرد آن جنبش و قتل عام جوانان و مردم بی دفاع توسط مزدوران جمهوری اسلامی، وضعیت مردم از نظر اقتصادی و معیشتی ده ها پله سقوط کرده است و فساد و دزدی و چپاول و غارت منابع ملی کشور و استثمار مزدبگیران توسط سردمداران و وابستگان سرمایه‌داری استبدادی جمهوری اسلامی روز به روز بیشتر شده است. در طی این چند سال شاهد برگزاری تجمعات و راه پیمایی های بازنشستگان صندوق‌های مختلف بازنشستگی در بسیاری از شهرهای کشور و اعتصاب و اعتراض بخش هایی از کارگران صنعتی و پرستاران و دیگر مزدبگیران بوده ایم که متاسفانه به جایی نرسیده است. یک علت این ناکامی ضعف و کم توانی جنبش مزدبگیران است که خود معلول سازمان نایافتگی و فقدان اتحاد بین بخش های مختلف آن است. این جنبش در عین حال از همراهی و حمایت سایر زحمتکشان جامعه محروم بوده است. حاکمیت با رفتار و کردار و سخنان خود نشان داده است که نه تنها بابت قتل عام ها و کشتارهای مردم ستمدیده و معترض پشیمان نیست که به گزمه های آدم کش خود بابت کشتار مردم دست خوش هم داده است و هیچگونه عزم و قصدی نیز برای بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی مردم ندارد. بنابراین تنها راه مردم ستمدیده برای نابودی این حکومت استثمارگر و جنایتکار و رهایی سیاسی جامعه از استبداد استثمارگرانه حاکم همانا اتحاد و همبستگی تمام مردم ستمدیده در سراسر کشور است. سرداران سپاه، امنیتی ها، روحانیت حاکم، اصلاح طلبان و اصول گرایان، الیگارشی قدرت و ثروت و دیگر نیروهای ریز و درشت حاکمیت رفاه، آسایش، و آرامش خود را با فقر و فلاکت مردم کارگر و زحمتکش تامین می کنند. این وضعیت بایستی با اتحاد و همبستگی کل این مردم و حمایت پیگیر آنان از یکدیگر تغییر کند. سکوت، انفعال، و تماشاچی بودن نه تنها دردی را دوا نمی کند که حکومت را هارتر و دریده تر و سرکوبگرتر می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۳ شهریور ۱۴۰۴

***************

نوید افکاری

(تولد ۳۱ تیر ۱۳۷۲ - قتل ۲۲ شهریور ۱۳۹۹)

یاد آر!

***************

حسین شنبه زاده،

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

حسین شنبه زاده، ویراستار و مترجمی است که به سبب فعالیت اجتماعی به ویژه مخالفت با استبداد دینی حاکم در شبکه های مجازی، به بند کشیده شده است. حسین شنبه زاده را در سال ۱۳۹۸ در تهران ماموران امنیتی بازداشت کردند. پس از آزادی موقت با قرار وثیقه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهامات توهین به مقدسات، توهین به رهبر جمهوری اسلامی، و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی محاکمه و به تحمل ۵ سال و ۱۰ ماه حبس محکوم شد.
در ۹ تیر ۱۴۰۱ پس از دریافت ابلاغیه برای معرفی خود به زندان و ارسال اخطاریه برای وثیقه گذارش، راهی زندان اوین شد.
او در ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ به مناسبت "عفو و کاهش مجازات عمومی" از زندان آزاد شد.
شنبه زاده در ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ بار دیگر در اردبیل بازداشت شد. در پی این بازداشت، در ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام های توهین به مقدسات، توهین به رهبری، نشر اکاذیب، فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع اسرائیل محاکمه شد.
گفته می شود این دستگیری، اتهامات و محاکمه پس از آن صورت گرفته که حسین شنبه زاده در پایان جمله بدون نقطه ای که حساب کاربری علی خامنه ای در شبکه ایکس منتشر کرده بود، یک "." (نقطه) گذاشته است. این نقطه در همان زمان بیش از ۱۷ هزار لایک گرفت، در حالی که پست حساب کاربری علی خامنه ای تا زمان دستگیری شنبه زاده تنها ۸۲۰۰ لایک دریافت کرده بود. حساب ایکس شنبه زاده بلافاصله پس از بازداشت از دسترس خارج شد.
در ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ امیر رئیسیان وکیل این زندانی سیاسی اعلام کرد که دادگاه بدوی در مجموع حسین شنبه زاده را به ۱۲ سال حبس و ۵۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرده که ۵ سال آن به عنوان مجازات اشد قابل اجراست. همچنین به گفته این وکیل دادگستری "سیاه نمایی وضع موجود، استفاده از هشتگ نه به اعدام، و حمایت از کشف حجاب" از دیگر مصادیق اتهامات شنبه زاده محسوب شده است.
این زندانی سیاسی به مناسبت سی و هفتمین سالروز تولدش پیامی صوتی از زندان اوین فرستاده که در شبکه های اجتماعی منتشر شده است (این پیام به ضمیمه این یادداشت آمده است). او در این پیام از شرایط سخت زندان، تهدیدها، شکنجه ها، اعدام "رفیق هامون، بهترین های ما" سخن گفته و بر آزادی "مطلق و بی استثنای بیان و اندیشه برای همه حتی دشمنانمان" تاکید کرده است. شنبه زاده می گوید:
"یک بار به بازجویم گفتم از سر تا پا عقایدم با تو فرق می کند، اما حاضرم جانم را بدهم تا تو بتوانی پای عقایدت بایستی." همچنین به مخاطبانش می گوید: "جانم صدبار فدای آزادی شما."
این زندانی سیاسی سخنان خود را با خواندن تصنیف "گریه کن" و ترانه و پیامی به زبان انگلیسی و پیام "پاینده آزادی، پاینده ایران" پایان می‌دهد.

ما بر اساس بند سوم "منشور آزادی، رفاه، برابری" خواهان آزادی

فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله حسین شنبه زاده هستیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۲ شهریور ۱۴۰۴

پیام صوتی حسین شنبه زاده از زندان اوین به مناسبت روز تولدش اینجا کلیک کنید.

شهریور ۱۴۰۴

***************

زن، زندگی، آزادی

برای مشاهدۀ ویدئو کلیپ اینجا کلیک کنید.

***************

وریشه مرادی

به اعدام پایان دهید!

***************

خون‌اش را بر گلِ سُرخ می‌بینم
و در ستارگان شکوه چشمان‌اش را
تن‌اش در میان برف‌های ابدی می‌تراود
و اشک‌هایش از آسمان‌ها چکّه می‌کند

چهره‌اش را در هر گلی می‌بینم صدای او تندر و آواز پرنده‌هاست
و تراشیده به نیروی او بر صخره‌ها
کلماتِ نوشته‌ او.

همه کوره راه‌ها به پاهای او فرسوده است
و قلبِ نیرومندش دریای همیشه‌تپنده را به توفان می‌کشد
تاجِ خارش یکی ‌شده با همه خارها
و هر درختی صلیبِ اوست.

ژوزف ماری پلانکت
ترجمه: آزاد عندلیبی

***************

اعتصاب غذای خشک کارگران شرکت آلومبنیوم سازی اراک اینجا کلیک کنید.

***************

اعتراض خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام علیه صدور و اجرای احکام اعدام اینجا کلیک کنید.
اعتراض خانواده زندانی سیاسی محکوم به اعدام، وحید بنی عامریان علیه صدور و اجرای احکام اعدام اینجا کلیک کنید.

سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴

هشتاد و پنجمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ هشتاد و پنجمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۵۲ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"با قلبی آکنده از اندوه بار دیگر شاهد اجرای اعدام‌های ظالمانه‌ای هستیم که نه تنها حقوق انسانی و قانونی زندانیان را نقض می‌کند، بلکه وجدان بیدار جامعه را جریحه‌دار می‌سازد. اعدام بی‌رحمانه و ضدانسانی مهران بهرامیان، زندانی سیاسی در شهرستان سمیرم، نه تنها یک فرد را از حق زندگی محروم کرد، بلکه آتشی از خشم و اعتراض را در دل خانواده و مردم شریف این شهر روشن نمود. اعتصاب عزتمندانه مغازه‌داران و مردم عدالتخواه سمیرم، گواهی است بر این حقیقت که مردم ما در برابر این جنایات سکوت نخواهند کرد و تا احقاق حقوق خود به مبارزه ادامه خواهند داد.

در اقدام جنایتکارانه دیگر دیکتاتور مذهبی حاکم، در سکوت خبری دو زندانی عقیدتی اهل سنت با اسامی اسکندر بازماندگان و محمد کاشفی را در زندان عادل آباد شیراز به دار آویخت. آمارهای دردناک نشان می‌دهد که از ابتدای شهریورماه تاکنون، ۹۲ زندانی از جمله ۴ زن ، اعدام شده‌اند حکومت اعدامی تنها در هفته گذشته جان ۴۶ تن را گرفته است. بنابر آمار از ابتدای سال ۱۴۰۴ تاکنون ۷۵۶ تن اعدام شده اند که از این تعداد حکم ۱۰۰ تن در زندان قزلحصار اجرا شده است به عبارتی بیش از ۱۳ درصد اعدام ها در زندان قزلحصار بوده است. طبق اخبار رسیده جمعی از زندانیان زندان سبزوار در اعتراض به موج اعدام‌های حکومت اعلام کرده اند که از این هفته به کارزار«سه‌شنبه‌های نه به اعدام» می‌پیوندند و هر سه‌شنبه در اعتصاب غذا خواهند بود. اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» با تمام وجود اعلام می‌کنند که: اعدام ابزاری برای نقض آشکار حقوق بشر و سرکوب آزادی‌هاست. و خواستار توقف فوری و کامل اعدام‌ها در سراسر کشور هستند.
صدای کارزار صدای همبستگی و حمایت از تمامی قربانیان سیاست‌های غیرانسانی در ایران است و تا تحقق عدالت، آزادی و احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی این صدا در زندان ها تکثیر خواهد شد. ما از تمامی انسان‌های شریف و آزادی‌خواه دعوت می‌کنیم با الگو قرار دادن خانواده های دادخواه و مردم شریف سمیرم، در هر شهر و هر خیابان پرچم نه به اعدام را به اهتزاز در آورند. زندگی حق بنیادین هر انسان است، و هیچ حکومتی حق ندارد آن را از کسی سلب کند. به احترام خون‌های ریخته شده، به احترام خانواده‌هایی که در غم و اندوه غوطه‌ورند باید فریاد زد:

نه به اعدام، نه به دیکتاتوری و سرکوب، آری به عدالت و حاکمیت مردم."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۵۲ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین، زندان قزلحصار (واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج‌، زندان کامیاران، و زندان سبزوار.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی اعدام

است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۸ شهریور ۱۴۰۴

***************

پخشان عزیزی

به اعدام پایان دهید!

***************

قرار بود يكی از ميان شما
برای كودكان بی‌خواب اين خيابان
فانوس روشنی از رويای نان و ترانه بياورد!

قرار بود يكی از ميان شما
برای آخرين كارتن‌خواب اين جهان
گوشه‌ لحافی لبريز از تنفس و بوسه بياورد!

قرار بود يكی از ميان شما
بالای گنبد خضرا برود
برود برای ستارگان اين شب خسته دعا كند!

پس چه شد چراغ آن همه قرار و
عطر آن همه نان و
خواب آن همه لحاف؟!

من به مردم خواهم گفت
زورم به اين همه تزوير مكرر نمی‌رسد
حالا سال‌هاست كه
شناسنامه‌های ما را موش خورده است
"فرهاد" مرده است
و "جمعه"
نام مستعار همه هفته‌های ماست.

سید علی صالحی

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی سراسری بازنشستگان مخابرات و کارگران صنعتی در جنوب کشور

امروز دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ بازنشستگان شرکت مخابرات به روال دوشنبه های هر هفته تجمعات اعتراضی برگزار کردند. همچنین کارگران صنعتی شاغل در مناطق جنوب کشور نیز در اعتراض به وضعیت بحرانی معیشت خود تجمع کردند.
بازنشستگان مخابرات در شهرهای شیراز، خرم‌آباد، تهران، شهرکرد، تبریز، اصفهان، سنندج، رشت، بیجار، و کرمانشاه با سر دادن شعار و در دست داشتن پلاکارد در خیابان های این شهرها تجمع کردند. بنیاد تعاون سپاه پاسداران و ستاد اجرایی فرمان امام که دو سهامدار اصلی شرکت مخابرات هستند بیش از ۱۵ سال است که مطالبات و خواسته های این بازنشستگان را بی پاسخ گذاشته و حتی آیین نامه های استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹ و ۲۴ را که خودشان تصویب کرده اند و ملزم به اجرای آن هستند، اجرا نکرده اند.
همچنین امروز کارگران صنعتی شاغل در مناطق عملیاتی نفت و گاز جنوب نیز مانند دوشنبه های هر هفته تجمعات اعتراضی خود را به صورت گسترده و منظم برگزار کردند. نفت و گاز پارس سکوی‌های ۴۰ گانه‌ POGC، شرکت نفت و گاز پارس عسلویه ( سایت۱)، شرکت نفت و گاز پارس کنگان (سایت۲)، شرکت مجتمع گازی پارس‌جنوبی SPGC، پالایشگاه پنجم، دوم، عسلویه (منطقه ویژه) از جمله مناطقی بودند که تجمعات این هفته در آنجا برگزار شد.
اصلاح حقوق حداقلی کارگران، حذف کامل سقف حقوق کارگران مناطق عملیاتی، حذف سقف سنوات بازنشستگی، عودت مالیات‌های مازاد اخذ شده طبق قوانین موجود از اصلی ترین مطالبات کارگران صنعتی شاغل در این مناطق است که مدیران فاسد و دزد جمهوری اسلامی آنها را بی پاسخ گذاشته اند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۷ شهریور ۱۴۰۴

***************

برگزاری تجمعات بازنشستگان و کارگران صنعتی و تداوم بی تفاوتی و عدم حمایت مردم از این تجمعات

امروز یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ بازنشستگان صندوق های مختلف بازنشستگی و کارگران صنعتی در برخی از نقاط کشور تجمعاتی اعتراضی برگزار کردند.
در شوش بازنشستگان تامین اجتماعی همراه بازنشستگان هفت تپه و کرخه تجمع و راه پیمایی اعتراضی برگزار کردند و شعارهایی علیه جمهوری اسلامی سر دادند. "دلار ۱۰۰ هزاری' پزشکیان کجایی؟"، "بیمارستان ملکی، حق مسلم ماست"، "حقوق بازنشسته، فقط واسه یک هفته"، "ظلم و ستم کافیه' سفری ما خالیه"'، "از خوزستان تا سیستان' مرگ بر این مدیران" از شعارهای این تجمع بود.
در اهواز بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان با راه پیمایی و تجمع در مقابل ساختمان اداره کل سازمان تامین اجتماعی خوزستان، مطالبات خود را با سر دادن شعارهایی بیان کردند. "تامین اجتماعی از انحصار دولت آزاد باید گردد"، "مهدی باقری آزاد باید گردد"، جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه" از جمله شعارهای این تجمع بود.
در تهران بازنشستگان فولاد و معدن با حضور در خیابان وزرا، اعتراض خود را به شرایط فلاکت بار حقوق و خدمات و چپاول صندوق بازنشستگی خود بیان کردند.
در همین حال بازنشستگان تامین اجتماعی و آموزش و پرورش نیز در تهران با حضور در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی این شهر برای به دست آوردن حقوق پایمال شده خود تجمعی اعتراضی برگزار کردند.
در کرمانشاه بازنشستگان با برگزاری تجمعی سراسری در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی کرمانشاه مطالبات خود را بر سر مسئولان جمهوری اسلامی فریاد زدند. "بی آبی، بی برقی، نابود شده زندگی"، "آقا زاده رو گنجه، بازنشسته در رنجه"، "ضرب و شتم دستفروش محکوم است، محکوم است"، "معلم کردستان حمایتت می‌کنیم" شعارهای بود که در تجمع امروز بازنشستگان کرمانشاهی سر داده شد.
کارگران رسمی شرکت نفت فلات قاره، منطقه عملیاتی خارک، امروز دست از کار کشیدند و تجمع اعتراضی برگزار کردند. اصلاح حقوق حداقلی کارکنان، حذف کامل سقف حقوق عملیاتی‌ها، حذف سقف سنوات بازنشستگی، عودت مالیات‌های مازاد اخذ شده طبق قوانین، اجرای کامل ماده ۱۰ و پرداخت کامل بک پی، استقلال کامل صندوق بازنشستگی نفت از جمله خواسته های این کارگران است.
نیروهای پیمانکاری شرکت نفت و گاز گچساران نیز با حضور در مقابل اداره مرکزی این شرکت اعتراض خود را نسبت به پرداختی های نامناسب و وضعیت بد شغلی بیان کردند.

به رغم برگزاری تجمعات اعتراضی مختلف در هر هفته توسط بازنشستگان صندوق های مختلف بازنشستگی اعم از تامین اجتماعی، آموزش و پرورش، فولاد و معدن، مخابرات و ... و نیز برگزاری اعتراضات و اعتصابات کارگران و پرسنل مناطق عملیاتی نفت و گاز جنوب از گچساران و خارک گرفته تا عسلویه و دیگر تجمعات اعتراضی مزدبگیران در مناطق مختلف کشور، متاسفانه بیشتر مردم جامعه، که خود در رنج و سختی روزافزونِ به سر می برند، فقط این تجمعات اعتراضی را نظاره می کنند بی آن که کمترین حمایتی از آن بکنند. این در حالی است که آنها خود بخشی از مردم رنج کشیده هستند. آنان غافل اند که با عدم حمایت خود از همزنجیران شان در واقع راه را برای فشار بیشتر حاکمیت بر کل مردم هموارتر می کنند. بدون هیچ تردیدی، حکومت نه توان اصلاح اوضاع را دارد و نه هیچ گونه عزم و قصدی برای بهبود شرایط فلاکت بار زندگی مردم دارد. زیرا وضعیت اسفبار کنونی مردم همان چیزی است که این نظام مستبد، استثمارگر، و فاسد می خواهد. این نظام می خواهد با فقیر سازی روزافزون مردم آنها را درگیر تامین حداقل های زندگی کند تا بدین‌گونه به زعم خود سیطره و کنترل راحت تر و کامل تری بر آنها داشته باشد. بنابراین، مردم با بی تفاوتی خود و با فاصله گرفتن از اتحاد و امر جمعی و سر لوحه قرار دادن این شعار فرهنگ سرمایه داری "که هر کس باید به فکر خودش باشد" خواسته یا ناخواسته دست همکاری به دشمن سوگندخورده خود یعنی سرمایه‌داری استبدادی جمهوری اسلامی می دهند و به این ترتیب وضعیت اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی خود را روز به روز سخت تر می کنند. تا زمانی که اکثریت مردم رنجدیده و گرفتارِ یک لقمه نان، برای بهبود شرایط فلاکت بار خود اقدامی نکنند و تنها در نقش تماشاچی ظاهر شوند، بی تردید در بر همین پاشنه و حتی بدتر از آن خواهد چرخید. ایجاد تغییر و دگرگونی در جامعه و گرفتن اختیار زندگی خود از دست حاکمیت جنایتکار، مستبد، استثمارگر، دزد، و فاسد البته هزینه هایی دارد. اما با قطعیت می توان گفت که هزینه های قیام و انقلاب و درهم پیچیدن طومار ننگین این حاکمیت هر چه قدر هم زیاد باشد از هزینه تحمل وضعیت خفت بار کنونی بیشتر نیست، وضعیتی که بیشتر به مرگ تدریجی در بدترین شرایط مادی و روحی و روانی شباهت دارد.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۶ شهریور ۱۴۰۴

***************

بابک علیپور

به اعدام پایان دهید!

***************

دلهره مدام گریختن
این چهره وطن است در برابر من؟!
معلق در هوا
هوسی آویزان
در کشاکش دراز و پر خون شک و ایمان
میراث نفرت انگیز
چشم در برابر چشم
چشم در برابر ویرانی
چشم در برابر بیشمار چهره غم انگیز
در پافشاری بر مجاهدتی بیهوده
این است تکیه گاه ما؟
شخم نزن پدر
این خاک پر از خون را
بگذار کمی تنها باشد
با طراوت تن های برهنه ی در آغوشش
اگرچه هنوز بر سینه اش آرام نگرفته ایم
اما نان که خورده ایم
آه ای حرمت سنگین نان بر کفن ها!

سابیرهاکا

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

قطع آب و برق در زندان ها، شکنجه خاموش زندانیان

در هفته های گذشته قطع مکرر آب و برق در زندان ها اوضاعی بیش از پیش غیر انسانی و بحرانی برای هزاران زندانی در زندان های ایران ایجاد کرده و سلامت آنها را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
در زندان قرچک ورامین صدها زندانی زن با کمترین امکانات زندگی به بند کشیده شده اند. در حالی که زنان زندانی در این زندان بدنام از ابتدایی ترین امکانات زندگی محروم اند، قطع آب و برق فشاری مضاعف به زنان محبوس در این زندان تحمیل کرده است. بنابر گزارش ها، زندانیان در واکنش به این شرایط غیرانسانی و قطعی مکرر برق، اقدام به سر دادن شعار کردند. در پی این اعتراض‌ها، مسئولان زندان به جای رسیدگی به مشکلات زندانیان آنان را به طور جمعی از ملاقات حضوری محروم کرده اند. گلرخ ایرایی، ارغوان فلاحی، سکینه پروانه، مینا مشهدی، پریوش مسلمی، نسیم غلامی سیمیاری، مرضیه فارسی، آذر کروندی، ناهید خداجو و فروغ تقی‌زاده همراه شماری دیگر از زندانیان سیاسی، طی دو هفته اخیر از ملاقات حضوری با وکلا و خانواده‌های خود منع شده‌اند. همچنین برای ندا فتوحی و زهره سرو، زندانیان سیاسی محبوس در این زندان پرونده‌ای جدید در دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۹ تهران (قلعه‌نو) تشکیل شد. در این پرونده اتهام “توهین به رهبری” به این دو زندانی سیاسی نسبت داده شده است.

همچنین بنا به گزارش کانون حقوق بشر ایران از ساعت ۳ بعدازظهر روز سه‌شنبه ۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴، آب زندان قزلحصار کرج به‌ویژه در واحد ۲ به‌طور کامل قطع شده است.
بر اساس اطلاعات دریافتی، قطع ناگهانی آب نه‌تنها سیستم اصلی بلکه حتی آب تانکر زندان را نیز شامل شده و زندانیان را از ابتدایی‌ترین نیازهای حیاتی محروم کرده است. به همین دلیل، زندانیان از روز سه‌شنبه امکان استحمام، شست‌وشوی دست‌ها، شستن ظروف و استفاده عادی از سرویس‌های بهداشتی را از دست داده‌اند. در چنین شرایطی، تنها منبع آب برای صدها زندانی، بطری‌های آب معدنی است که در فروشگاه زندان به‌طور محدود و با قیمت بسیار بالا عرضه می‌شود. یکی از زندانیان در تماس کوتاهی گفته است: «این وضعیت قابل تحمل نیست. ما نه می‌توانیم بهداشت فردی را رعایت کنیم، نه دست‌هایمان را بشوییم، و نه حتی از توالت استفاده عادی داشته باشیم. این چیزی جز شکنجه خاموش نیست.» در شرایطی که بسیاری از زندانیان با مشکلات اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مجبورشدن به خرید آب معدنی فشار مضاعفی بر آنان وارد کرده است. قیمت هر بطری آب معدنی در فروشگاه زندان ۱۶ هزار تومان است؛ مبلغی که برای زندانیان تهی دست و خانواده‌هایشان قابل پرداخت نیست. زندانیان تأکید کرده‌اند که حتی اگر توان خرید داشته باشند، آب معدنی برای شست‌وشو و رعایت بهداشت کافی نیست.
کارشناسان بهداشتی معتقدند قطع آب در زندان‌هایی مانند قزلحصار با ۱۷۰۰۰ انسان دربند، می‌تواند به شیوع بیماری‌های عفونی، پوستی، و گوارشی منجر شود. عدم امکان شست‌وشوی دست‌ها و ظروف، به‌ویژه در محیط‌های شلوغ و پرجمعیت، شرایطی برای انتقال بیماری‌ها فراهم می‌کند که حتی می‌تواند به اپیدمی‌های خطرناک بینجامد. این وضعیت، علاوه بر تهدید سلامت جسمی زندانیان، فشار روانی سنگینی نیز بر آنان وارد کرده است.
همچنین بنا بر گزارش‌های رسیده با قطع کامل آب در زندان مرکزی کرج زندانیان سومین هفته پیاپی را بدون دسترسی به آب شرب و حتی آب برای امور اولیه بهداشتی پشت سر می‌گذرانند.

کمبود آب آشامیدنی سالم، انباشت ظروف و لباس‌های نشسته در بندها، نبود امکان شست‌وشوی دست و صورت و استحمام، خطر شیوع بیماری‌های عفونی، گوارشی و پوستی را در میان جمعیت بالای زندانیان به شدت افزایش داده است. بنابر گزارش ها، زندانیان پیش از این نیز دسترسی محدودی به آب گرم برای استحمام داشتند، اما اکنون با قطع کامل آب، این امکان نیز به‌طور کامل از بین رفته است. برخی زندانیان بیش از سه هفته است که نتوانسته‌اند استحمام کنند و این موضوع علاوه بر مشکلات جسمی، فشار روانی طاقت‌فرسایی بر آنان وارد کرده است
زندان مرکزی کرج یکی از بزرگ‌ترین زندان‌های استان البرز است که سال‌هاست نام آن با آمار بالای اعدام‌ها گره خورده است. این زندان که ظرفیت اسمی آن ۲۵۰۰ نفر است، هم‌اکنون بنا بر گزارش‌ها بیش از ۸۰۰۰ زندانی را در خود جای داده است. تراکم غیرقابل تصور جمعیت در این زندان باعث شده صدها زندانی شب‌ها در کریدورهای منتهی به سرویس‌های بهداشتی بخوابند.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود خواهان

آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۵ شهریور ۱۴۰۴

***************

وحید بنی عامریان

به اعدام پایان دهید!

***************

وضعیت محاصره
تا سبک تر شود
بار این ثانیه‌ها؛
تا پاک کنیم کثافتِ این‌جا را؛
از این بی‌کرانه‌ی آبی
اندکی -
ما را بس!

محمود درویش
ترجمه: میلاد جنت

***************

اکبر دانشور کار

به اعدام پایان دهید!

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان و مزدبگیران در کشور

امروز یکشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۴ بازنشستگان و مزدبگیران در برخی از مناطق کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت بحرانی و اسفناک جاری برگزار کردند.
در اهواز بازنشستگان تامین اجتماعی در اعتراض به تورم، گرانی و عدم توانایی تامین معیشت خود و بی توجهی مسئولان، دولتمداران و مجلس نشینان حاکم جمهوری اسلامی تجمعی را در مقابل ساختمان اداره کل سازمان تامین اجتماعی خوزستان برگزار کردند. حسین، حسین، شعارشون دروغ و دزدی کارشون و جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه از جمله شعارهای سر داده شده در تجمع امروز بازنشستگان اهوازی بود. همچنین در پایان این تجمع بیانیه شماره ۴۵ بازنشستگان صادر شد.
بازنشستگان فولاد در کرمان نیز با حضور در مقابل ساختمان امور بازنشستگی واقع در خیابان اقبال تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند. بازنشستگان اعلام کردند تا رسیدن به مطالباتمان آرام نمی‌گیریم و صدای ما خاموش شدنی نیست.
در همین حال بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان با راهپیمایی و تجمع در خیابان‌های این شهر همچون هفته های گذشته اعتراض خود را به نابودی معیشت بازنشستگان و مزدبگیران اعلام کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی در شهرستان‌های شوش، کرخه و هفت‌تپه نیز با تجمع مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی اعتراض خود را نسبت به چپاول و غارت کشور، شرایط اسفبار معیشتی مردم و بحران های انرژی بیان کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی و فرهنگیان در تهران نیز تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند. بازنشستگان صدای خشم، نارضایتی و اعتراض خود را علیه بی‌توجهی مسئولان و نقض حقوق کارگران و بازنشستگان فریاد زدند. کارگر زندانی آزاد باید گردد از شعارهای کلیدی سر داده شده در تجمع اعتراضی امروز تهران بود.
در همین حال کشاورزان ساکن در غرب اصفهان نیز دست به تجمع اعتراضی زدند. بی‌توجهی مسئولان در طی سال های اخیر زمین‌های کشاورزی و درختان کهنسال این منطقه را به نابودی کشانده است و معیشت هزاران خانواده کشاورز را در آستانه فروپاشی قرار داده است. کشاورزان خواهان دادن حقابه هستند.
همچنین کارگران پیمانکاری نفت و گاز گچساران نیز با برگزاری تجمعی اعتراضی، خشم و اعتراض خود را علیه تبعیض و فساد مسئولان‌ کشور بیان کردند. تبدیل وضعیت رسمی، توجه ویژه به مناطق کمتر توسعه‌یافته و پرداخت به موقع مزایا و حقوق ها از مطالبات کارگران است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۹ شهریور ۱۴۰۴

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

پیامدهای جنگ ۱۲ روزه برای مردم ایران نه فقط کشته و زخمی شدن مردم بی پناه و بی دفاع، نه فقط افزایش کمر شکن قیمت نیازهای روزمره و ضروری زندگی، به ویژه مواد غذایی اساسی، بلکه تشدید سرکوب بود. در شرایطی که جمهوری اسلامی از تأمین آب و برق مردم ناتوان است، در کنترل تورم درمانده است، و بار آن را بر گرده فقیرترین مردم سرشکن می کند، این حکومت جنگ را نعمت می شمرد، بر طبل آن بیش از پیش می کوبد، و مخالفت با آن را بهانه سرکوب بیش از پیش قرار می دهد تا با تحمیل سکوت قبرستانی صدای هر گونه اعتراضی را در گلو خفه کند. پس از جنگ ۱۲ روزه هزاران نفر از مردم عادی کوچه و خیابان در سراسر کشور به اتهام جاسوسی دستگیر شدند و با دستور رئیس قوه قضائیه برای رسیدگی سریع، بسیاری بدون ادله محکم و قابل قبول و دادرسی عادلانه محکوم به حبس یا اعدام شدند. این درحالی است که اغلب حاکمان اذعان دارند عوامل جاسوسی برای رژیم اشغالگر و نژادپرست اسرائیل در بالاترین سطوح نظامی و سیاسی حکومت رخنه کرده اند و از کار به دستان خود جمهوری اسلامی هستند.
گزارش های منابع حقوق بشری از افزایش شدید شمار اعدام ها در ماه های اخیر خبر می دهند. به گزارش کانون حقوق بشر ایران در مرداد ماه سال جاری دست کم ۱۷۴ نفر در زندان های ایران اعدام شده اند. شمار اعدام شدگان فقط در هفته اول شهریور ماه به ۲۷ نفر رسیده است. به این ترتیب، روزی ۴ نفر در زندان های ایران اعدام شده اند. گزارش هایی که زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی از داخل زندان ها منتشر کرده اند حاکی از تحمیل شرایط هولناک و غیر انسانی به زندانیان است. هفته گذشته زنان زندانی در زندان قرچک با نوشتن نامه ای به رئیس قوه قضائیه زندان قرچک را "کنج ستم" و شرایط این زندان را اسفناک و فلاکت بار خواندند، شرایطی که زنان زندانی از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی و امکانات و شرایط زیستی نظیر دسترسی به آب آشامیدنی سالم، برق، و گاه حتی غذا محروم شده اند. این زندانیان با بیان اینکه "ما در این سیستم انسان به شمار نمی آییم"، این ستم را محکوم کرده و خواهان پایان فوری اسارت و حق حیات و کرامت انسانی خود شده اند.
زندانیان زندان فشافویه (تهران بزرگ) نیز بارها در مورد وضعیت غیر انسانی این زندان اطلاع رسانی کرده و به ادامه این وضعیت اعتراض کرده اند. زندانی سیاسی، سهیل عربی، درباره کف خواب های این زندان می نویسد:

"در زندان تهران بزرگ، هر بند ۱۶ اتاق و هر اتاق ۱۵ تخت دارد. اما با افزایش بی‌وقفه شمار زندانیان به‌خاطر اوضاع وخیم اقتصادی و اجتماعی، امروز در هر اتاق بیش از بیست نفر ناچارند کف زمین بخوابند و از تخت محروم بمانند. تازه‌واردها حتی مرحله‌ای سخت‌تر را تحمل می‌کنند: «کریدورخواب». آن‌ها در راهرو می‌خوابند؛ جایی که دمپایی‌های آلوده از روی بدنشان رد می‌شود. کریدورخواب تنها در ساعات خاموشی – از ۱۰ شب تا نیم ساعت پیش از اذان صبح – حق خوابیدن دارد. یک پتوی نازک روی موزاییک سرد، و گاه بیش از یک سال انتظار تا شاید نوبت رسیدن به کف‌خوابی برسد. زندانیِ صاحب تخت می‌تواند جز زمان آمار، هواخوری، نمازها و مراسم اجباری مذهبی هر وقت که خواست بخوابد. اما کف‌خواب و کریدورخواب چنین امکانی ندارند. تخت مثل خانه زندانی است، و بی‌تخت بودن سخت‌تر از بی‌خانمان بودن. تخت از جمله حقوق بدیهی هر زندانی طبق آیین‌نامه است"....
جمهوری اسلامی یا زندانی را اعدام می کند و جانش را یک باره می گیرد، یا با گرفتن ابتدایی ترین حقوق و امکانات زندگی مثل آب و غذا و هوا و جای خواب او را تحقیر و انسانیت اش را لگدمال می کند و جان اش را در "کنج ستم زندان" ذره ذره می گیرد. وقتی شرایط نگهداری زندانیان در زندان های شناخته شده چنین باشد، بدیهی است که در سیاه چال های همین پایتخت که مردم آنها را به اسم و رسم نمی شناسند و نیز در زندان های شهرستان های دور افتاده که تبعیدگاه به شمار می روند اوضاع هزار بار بدتر و هولناک تر است.

اما فقط زندان ها نیستند که در سیطره این اوضاع سیاه و شوم قرار دارند. کل جامعه اکنون در چنبره این اوضاع به سر می برد. دقیق تر بگوییم، این اوضاع از حدود یک سال و نیم پیش با ایجاد فضای جنگ عریان و آشکار جمهوری اسلامی با اسرائیل و امریکا شروع شد. به عبارت دیگر، تشدید استکبارستیزی ارتجاعی جمهوری اسلامی و ایجاد فضای جنگی آشکار و عریان برای مقابله و سرکوب قطعی جنبش "زن، زندگی، آزادی" به وجود آمد. معنای سیاسی ایجاد این فضا این است که جمهوری اسلامی تحکیم و تقویت استبداد خود را، که با جنبش "زن، زندگی، آزادی" تا حدودی تضعیف شده بود، در گرو دامن زدن به فضای جنگ در جامعه برای سرکوب هر گونه آزادی خواهی می بیند. جامعه کنونی ایران در کشاکش بین این دو گرایش قرار دارد: در یک سو، گرایش به تقویت و تحکیم استبداد از طریق دامن زدن به جنگ از سوی جمهوری اسلامی و، در سوی دیگر، گرایش مردم به دست یابی به آزادی، رفاه، و برابری. اکنون جنگ اصلی در جامعه ایران جنگ بین این دو گرایش است. جنگ جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل در واقع سرپوشی برای پنهان کردن این جنگ اصلی است.

در میانه آتش بس سست و لرزان کنونی، در شرایطی که هر لحظه احتمال شروع جنگ و درگیری می رود، در شرایطی که جمهوری اسلامی هیچ گونه تلاش جدی برای پایان دادن به جنگ و درگیری با آمریکا و اسرائیل نمی کند و به قیمت خانه خرابی، فقر و فلاکت، مرگ و گرسنگی میلیون ها انسان زحمت کش بر اصول ایدئولوژیک ضدمردمی خود پای می فشارد، و تیغ سرکوب را بر گلوی مردمی گذاشته که بیش از هر چیز خواهان زندگی در صلح، آزادی، رفاه، برابری هستند، اگر جنبشی که در سال ۱۴۰۱ به نام جنبش" زن، زندگی، آزادی" به عرصه خیابان آمد، تداوم نیابد و به مقابله با استبداد حاکم برنخیزد، بی تردید استبداد حاکم با استفاده از فضای جنگی و تشدید بیش از پیش فقر و فلاکت و سرکوب تسمه از گرده مردم به ویژه کارگران و زحمتکشان خواهد کشید و اوضاع جامعه را از این هم که هست سیاه تر و هولناک تر خواهد کرد. این جنبش آزادی خواهانه در نخستین برآمد دوباره خود باید خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی شود.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود خواهان

آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۸ شهریور ۱۴۰۴

***************

Artist: Nina Simone
Song: Feeling Good
Released: 1965
Genre: Vocal jazz


***************

سید سالم موسوی آلبوشوکه

به اعدام پایان دهید!

***************

مِه جان
پرستو احمدی

***************

مالک داورشناس

به اعدام پایان دهید!

***************

آقایان
شما که به ما می آموزید
که چگونه آدم می تواند
قانع زندگی کند
و از گناهان زشت بپرهیزد
ابتدا باید به ما
چیزی برای خوردن بدهید.

برتولت برشت

***************

ادهم نارویی

به اعدام پایان دهید!

***************

تهران، اعتراض خانواده های زندانیان محکوم به اعدام به صدور و اجرای احکام اعدام. / سه‌شنبه ۴ شهریور اینجا کلیک کنید.

هشتاد و سومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ هشتاد و سومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۵۰ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:

"در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه ماشین اعدام همچنان بی‌رحمانه قربانی می‌گیرد. تنها در ماه مرداد، ۱۶۶ تن به دار آویخته شدند؛ و در هفته گذشته، ۳۱ تن از هم‌وطنان ما، از جمله یک زن اعدام شدند، و دو تن از قربانیان در کردکوی و بیرم لارستان در ملا عام حلق آویز شدند. حکومت اعدامی قصد دارد با تحقیر و عادی‌سازی خشونت، جامعه‌ را در وحشت فرو برد.طبق اخبار رسیده جمعی از زندانیان زندان دهدشت در هفته هشتاد و سوم به کارزار «سه شنبه‌های نه به اعدام» پیوستند؛ افزودن نام زندان دهدشت به فهرست این کارزار یادآور این حقیقت تلخ است که هیچ گوشه‌ای از ایران از سایه اعدام در امان نمانده است. همزمان با خشم به خبر تکان‌دهنده دیگری می‌نگریم: تبدیل قطعه ۴۱ بهشت زهرا (قطعه‌ای که یادآور هزاران زندانی سیاسی دهه ۶۰ و جنایت‌های فراموش‌نشدنی آن سال‌هاست) به پارکینگ؛ اقدامی که نه تنها تلاشی شرم‌آور برای پاک کردن حافظه جمعی و آثار جنایت‌های حکومتی است، بلکه بی‌حرمتی آشکاری به قربانیان و خانواده‌هایشان محسوب می‌شود، امری که از سوی عفو بین الملل نیز محکوم شده است. کارزار «سه شنبه‌های نه به اعدام» بار دیگر فریاد می‌زند: اعدام راه‌حل نیست؛ اعدام نقض آشکار حق حیات است؛ اعدام ابزاری برای ایجاد رعب و تثبیت سرکوب سیاسی است. این کارزار از همه نهادهای بین‌المللی، فعالان حقوق بشر و همه وجدان‌های بیدار می‌خواهد که در برابر این چرخه مرگ بایستند و اعتراض مردم ایران علیه اعدام را بازتاب کنند."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۵۰ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین، زندان قزلحصار (واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان) ،زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج،زندان کامیاران، و زندان دهدشت

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۴ شهریور ۱۴۰۴

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران

امروز دوشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۴ بازنشستگان و مزدبگیران مختلف در برخی از مناطق کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت بحرانی معیشت خود برگزار کردند.
در تهران، بازنشستگان دانشگاه فرهنگیان در اعتراض به عدم اجرای همسان‌سازی حقوق، در محوطه این دانشگاه تجمع کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی شوش نیز با راه پیمایی و تجمع در خیابان‌های این شهر و سر دادن شعارهایی مانند "فقط کف خیابون به دست میاد حقمون"، "هزینه ها دلاریه، حقوق ما ریالیه"، "گرانی، تورم، بلای جان مردم"، "رمز ما، رمز ما، اتحاد اتحاد"، "تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم"، "بازنشسته داد بزن، حقتو فریاد بزن"، "ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما" خشم و اعتراض خود را به گرانی های روزافزون، وضعیت اسفبار معیشتی، دزدی و غارت و چپاول منابع ملی، و فساد سیستماتیک بیان کردند.
کارگران شرکت حراست میدان نفتی یادآوران در غرب کارون، دست از کار کشیدند و با حضور در مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند.
همچنین کارگران و پرسنل رسمی مناطق عملیاتی نفت و گاز جنوب مانند هفته های گذشته و برای پیگیری مطالبات پاسخ نگرفته خود تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند.
سکوی‌های ۴۰ گانه‌ POGC، مجتمع گازی پارس جنوبی SPGC پالایشگاه های هفتم، یازدهم، دوازدهم، شرکت نفت و گاز پارس عسلویه (سایت ۱)، شرکت نفت و گاز پارس کنگان (سایت ۲)، شرکت بهره‌برداری نفت و گاز آغاجاری، عسلویه منطقه ویژه، پالایشگاه گاز فجر جم از مناطقی بودند که تجمعات این هفته در آنجا برگزار شد. حذف سقف‌ حقوق، حذف محدودیت حق‌سنوات بازنشستگی، اجرای کامل ماده ۱۰، پرداخت بک-پی ماده ۱۰، عدم تفکیک سه گانه‌ مشاغل عملیاتی، بازنگری اساسنامه‌ تحمیلی صندوق بازنشستگی از اصلی ترین مطالبات مزدبگیران مناطق عملیاتی جنوب است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳ شهریور ۱۴۰۴

***************

پیروز دوانی

(تولد ۳ اردیبهشت ١۳۴٠ - قتل ۳ شهریور ١۳٧٧)

یاد آر!

***************

حاتم اوزدمیر

به اعدام پایان دهید!

***************

او آرزوی کوچکی دارد
حسِ همین که خانه، زندان نیست
حسِ سقوط طالبان یعنی
بخت پرنده، تیرباران نیست

او آرزوی کوچکی دارد
باریده است از آسمان‌‌ها گل
کوچه پر از زن‌های پیروز است
تیتر خبر: آزادی کابل

او آرزوی کوچکی دارد
با گریه برگشتن به مکتب‌ها
با گریه برگشتن به دانشگاه
آزادی از زنجیر مذهب‌ها

او آرزوی کوچکی دارد
چون شاخه‌ی یاسی سر گیسو
زن‌ها گرفتند ارگ را امصبح
آوازه پیچیده است در هر سو

او آرزوی کوچکی دارد
پایان قطعی سیاهی‌ها
من چهل شب از فرط خوشحالی
رقصیده‌ام در چارراهی‌ها

او آرزوی کوچکی دارد
آواز خواندن در خیابان‌ها
وقتی از آوازش نمی‌لرزد
بنیاد ایمان مسلمان‌ها

او آرزوی کوچکی دارد
چون جای بوسه، مانده در گردن
حس کن که روزی صفر خواهد شد
آمارهای خودکشی کردن

امید اینکه کودکی دیگر
آینده‌ی خونی نخواهد داشت
دیگر زبان مادری ما
پیگرد قانونی نخواهد داشت

موزیسین انگشت‌هایش را
زیر تبر تاوان نخواهد داد
آموزگار قریه‌ی پایین
زیر شکنجه جان نخواهد داد

پنهان نشو زیرِ زمین دیگر
دیگر دلیلی نیست بعد از این
بر صورت مردان این کشور
آثار سیلی نیست بعد از این

مغرور و محنت‌دیده و محکم
عاصی و خشم‌آگنده و سرکش
زن‌های کابل چادری‌ها را
در چارراهی‌ها زدند آتش

هر جا که دیدی دختر کابل
یک نام دارد؛ نامش «آزادی»ست
نامش اگر بر فرض هندوکوه
نامش اگر ذکیه خدادادی است

او آرزوی کوچکی دارد
باریده است از آسمان‌‌ها گل
کوچه پر از زن‌های پیروز است
تیتر خبر: آزادی کابل

بغضش چرا ناگاه می‌ترکد
در لابلای گفت‌وگوهایش؟
من قول دادم می‌رسد روزی
او به تمام آرزوهایش

رامین مظهر
شاعر افغانستانی

***************

تابستان ٦٧

یاد آر!

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

هفت زن زندانی سیاسی که در زندان قرچک ورامین به بند کشیده شده اند در نامه ای سرگشاده خطاب به اژه‌ای نوشتند: "وظیفه شما، به‌عنوان حاکمیت، فراهم آوردن حداقل شرایط زیستی برای ماست؛ وظیفه‌ای که نه‌تنها از عهده آن برنیامده‌اید، بلکه با بی‌کفایتی ما را به شرایطی صدچندان ظالمانه‌تر از زندان قرچک سپرده‌اید. حکومتی که سال‌ها کباده جنگ کشیده و هنوز هم می‌کشد، در شرایط جنگی حتی توانایی فراهم آوردن ابتدایی‌ترین امکانات و حقوق برای کسانی که به اسارت گرفته است را ندارد.... ما در این سیستم انسان به شمار نمی‌آییم ... این کابوس سیاه باید ویران شود. ما انسانیم و حق حیات و کرامت انسانی‌مان را با صدای بلند فریاد می‌زنیم".
زهره سرو، گلاره عباسی، محبوبه رضایی،‌ پریوش مسلمی، مهناز طراح، مرجان دیبا و فرزانه محمدی پارسا از امضاکنندگان این نامه هستند.

متن کامل نامه:
"آقای اژه‌ای، رئیس قوه قضاییه

ما، زنان دربند، از کنج ستم زندان قرچک برای شما می‌نویسیم؛ جایی که به جرم تفاوت در نظر سیاسی، نه‌تنها حقوق شهروندی‌مان، بلکه انسانیت‌مان پایمال شده است. جایی که درهای عدالت را با قفل‌های آهنینِ محرومیت از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی به روی ما بسته و ما را در سیاه‌چالی از ظلم و تبعیض به اسارت گرفته‌اید. ما در زندان قرچک نیستیم؛ ما در کنج ستم، در گوشه‌ای طراحی‌شده برای محو کردنمان محبوس شده‌ایم. شما تنها به این دلیل که باورمان با شما یکی نیست زندگی را از ما سلب کرده‌اید. وظیفه شما، به‌عنوان حاکمیت، فراهم آوردن حداقل شرایط زیستی برای ماست؛ وظیفه‌ای که نه‌تنها از عهده آن برنیامده‌اید، بلکه با بی‌کفایتی ما را به شرایطی صدچندان ظالمانه‌تر از زندان قرچک سپرده‌اید. حکومتی که سال‌ها کباده جنگ کشیده و هنوز هم می‌کشد، در شرایط جنگی حتی توانایی فراهم آوردن ابتدایی‌ترین امکانات و حقوق برای کسانی که به اسارت گرفته است را ندارد. ما را از دسترسی به کارگاه قرچک، از آب آشامیدنی، از برق و گاه حتی از غذا محروم کرده‌اید؛ این ستم سیستماتیک است. دیگر بحث بر سر این که ما زندانی سیاسی هستیم یا امنیتی، بی‌معناست، ما در این سیستم انسان به شمار نمی‌آییم. شرایط اسفناک قرچک را ضرب در ده کنید، باز هم به عمق فلاکت ما در این کنج ستم نمی‌رسد. ما را نه در رده یک قاتل زنجیره‌ای، که کمتر از موجودات زنده می‌دانید؛ گویی از بمب و موشک نیز خطرناک‌تریم. دو ماه است که در این کنج ستم و در بلاتکلیفی مطلق اسیر شده‌ایم. دو ماه است که وعده‌های پوچ آزادی یا انتقال به اوین، تا طنین تلخ «همین‌جا خواهید ماند»، زندگی ما را به تمسخر گرفته‌اید. دو ماه است که صدای بمب و موشک در گوشمان می‌پیچد و ما را به آرزوی پایان این کابوس سیاه وا می‌دارد. آقای اژه‌ای، شما به‌عنوان رئیس قوه قضاییه موظفید حداقل شرایط زیستی را برای ما فراهم کنید، نه این که ستم و تبعیضی چندبرابر زندانیان محروم از زندگی قرچک به ما تحمیل کنید؛ مایی که سرافرازی وطن‌مان همواره خواسته‌مان بوده، مایی که انسانیم. این شرایط ضدبشری، این ظلم آشکار، شایسته هیچ جنبنده‌ای نیست. ما نه رحم می‌خواهیم و نه چشم‌انتظار وعده‌های بی‌سرانجام شما هستیم، محکومیت این ستم را فریاد می‌زنیم و پایان فوری اسارت در این سیاه‌چال ظلم را مطالبه می‌کنیم. وضعیت ما باید بی‌درنگ تعیین تکلیف شود. این کابوس سیاه باید ویران شود. ما انسانیم و حق حیات و کرامت انسانی‌مان را با صدای بلند فریاد میزنیم."

حاکمیتی که نزدیک به ۵ دهه به جز کشتار و استثمار و غارت و چپاول منابع ملی و ویرانی زیر ساخت های حیاتی کشور دستاوردی نداشته و هنوز حتی نمی تواند آب و برق مردم را تامین کند، حاکمیتی که میلیون ها انسان را به فلاکت و گرسنگی و فقر مطلق و بی حقوقی محض کشانده، کودکانشان را از تحصیل محروم و به زباله گردی و گدایی در خیابان کشانده، و کرامت انسانی شان را زیر پا له کرده، و هیچ جوابی جز بند و زنجیر، گلوله، و طناب دار برای منتقدان، مخالفان و معترضان ندارد، اکنون با وقاحت و بی شرمی تمام از تفکیک "زندانی سیاسی" و "زندانی امنیتی" سخن می گوید. حال آن که همان گونه که این زندانیان سیاسی به درستی نوشته اند اساسا در زندان ها چیزی به نام انسان باقی نگذاشته که قابل تفکیک به "سیاسی" و "امنیتی" باشد. اگر در تابستان ۱۳۶۷ با اعدام زندانیان سیاسی می خواست نسل آنها را ازمیان بردارد و نابود کند، اکنون با تبدیل زندان ها به جهنم غیرقابل زندگی و غیرقابل تحمل می خواهد به همان هدف برسد. بی دلیل نبود که رهبر جمهوری اسلامی چندی پیش "خدای دهه ۶۰" را به رخ مردم معترض و مخالف خود کشید.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود

خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

اول شهریور ۱۴۰۴

***************

۲۸ مرداد و چرخه منحوس کودتای خارجی و سرکوب داخلی

در مقاله «شکست استعمارستیزی ارتجاعی-استبدادی» نوشتیم: « انسانی را تصور کنید که برده نیست، به‌ظاهر در اسارت کسی نیست و آزاد است، و چون حیوان‌ بارکش خرید و فروش نمی‌شود، اما با آن‌که کار می‌کند نه خورد و خوراک و سرپناه‌اش تأمین است، نه حق اعتراض دارد، و نه جان‌اش از گزند حوادث و هجمه‌های بیرون از جغرافیای زندگی‌اش مصون است. تاریخ مردمان سرزمین ایران تاریخ چنین انسانی است، انسانی که در سراسر زندگی‌ و در طول تاریخ‌اش زیر فشار گازانبریِ استبداد استثمارگرانه در داخل و یورش مهاجم متجاوز از خارج قرار داشته‌‌ است، انسان بی‌قرار و بی‌پناهی که در معرض نوسان بین این دو عاملِ درونی و بیرونی است، پناه بردن از یک توحش به توحش دیگر، از متجاوز خارجی به حکومت و از حکومت به متجاوز خارجی: از اعراب به شاهان ساسانی و از شاهان ساسانی به اعراب؛ از مغولان به خوارزمشاهیان و از خوارزمشاهیان به مغولان؛ از روسیه تزاری به قاجاریان و از قاجاریان به روسیه تزاری؛ از آمریکا و اسرائیل به جمهوری اسلامی و از جمهوری اسلامی به امریکا و اسرائیل؛ نوسانی که همانا بی‌قراری و بی‌پناهی مردم ستمدیده این سرزمین را روایت می‌کند.» روز ۲۸ مرداد در تاریخ معاصر ایران از مصداق‌های بارزی است که همچون اسطوره دوسرِ ژانوس در آنِ واحد هم بیانگر تجاوز خارجی به مردم ایران است و هم روایتگر سرکوب داخلیِ آنان...... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***************

اعتراض مادر زندانی سیاسی محکوم به اعدام شاهرخ دانشورکار به صدور و اجرای احکام اعدام اینجا کلیک کنید.

اراک
اعتراض به صدور احکام اعدام پنج زندانی سیاسی شاهرخ دانشورکار، وحید بنی عامریان، بابک علیپور، پویا قبادی و محمد تقوی و انتقال آنها از زندان اوین به مکان نامعلوم اینجا کلیک کنید.

سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴

هشتاد و دومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ هشتاد و دومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۹ زندان کشور برگزار شد. زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هشتاد و دومین هفته خود، بار دیگر صدای اعتراض زندانیان و خانواده‌های آنان را به گوش جامعه می‌رساند. استمرار بی‌خبری از ۵ زندانی سیاسی محکوم به اعدام و عضو کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» (وحید بنی عامریان، پویا قبادی، بابک علی پور، محمد تقوی، اکبر (شاهرخ) دانشورکار) و یک زندانی امنیتی محکوم به اعدام بابک شهبازی، نشانه‌ای آشکار از نقض فاحش حقوق بشر و فشارهای فزاینده بر جان زندانیان است. همچنین، تایید حکم اعدام زندانی سیاسی شریفه محمدی توسط دیوان عالی کشور بار دیگر ابعاد فقدان عدالت و بی‌رحمی دستگاه قضایی حکومت اعدامی را عیان می‌سازد حکومتی مستبد که مشروعیت خود را در جامعه به کلی از دست داده است‌. آمار اعدامها گویای فاجعه‌ای انسانی است؛ تنها در فاصله اول تا ۲۷ ام مردادماه ۱۲۸ تن اعدام شده و در سال جاری (۱۴۰۴) تاکنون ۶۱۹ تن به دار آویخته شده‌اند. این اعداد، نه صرفاً داده‌های آماری، بلکه روایت زندگی‌ها و خانواده‌هایی هستند که در سوگ و رنج فرو رفته‌اند. اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» این موج اعدام‌ها و فشارهای مضاعف بر زندانیان را بشدت محکوم می‌کنند؛ و ضمن قدردانی از شجاعت و پایداری خانواده‌های دادخواه که در مقابل زندان‌ها و اماکن مختلف حضور یافته و صدای زندانیان را منعکس کرده‌اند، از تمامی هموطنان درخواست می‌کند در این شرایط دشوار، خانواده‌های زندانیان، به‌ویژه محکومان به اعدام، را تنها نگذارند.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از عموم مردم می‌خواهد با هر امکان و ابزار در دسترس، اعتراض خود را نسبت به احکام ناعادلانه و سیاست اعدام در کشور ابراز کنند و همبستگی انسانی خود را در برابر این خشونت سیستماتیک به شیوه‌های ممکن از جمله تجمع و همراهی با خانواده‌های محکومان نشان دهند."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۹ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین، زندان قزلحصار (واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروز آباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد ، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، و زندان کامیاران

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی اعدام

است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۸ مرداد ۱۴۰۴

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و دیگر مزدبگیران

امروز دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ در برخی از مناطق کشور تجمعاتی در اعتراض به فساد سیستماتیک جاری و فشارهای روزافزون اقتصادی برگزار شد.
بازنشستگان شرکت مخابرات طبق روال دوشنبه‌ های هر هفته در طی دو سال گذشته، در شهرهای بیجار، مریوان، سنندج، تهران، اصفهان، تبریز، رشت، کرمانشاه و ... به خیابان‌ آمدند و علیه دو سهامدار فاسد و رانت خوار این شرکت یعنی بنياد تعاون سپاه و ستاد اجرایی فرمان امام تجمع اعتراضی برگزار کردند.
همچنین تجمعات اعتراضی دوشنبه های اعتراضی در مناطق عملیاتی نفت و گاز جنوب مانند هفته های قبل برگزار شد. پالایشگاه گاز فجر جم، شرکت نفت و گاز پارس کنگان سایت ۲، شرکت نفت و گاز پارس عسلویه سایت ۱، عسلویه منطقه ویژه، نفت و گاز پارس سکوی‌های چهل گانه POGC، مجتمع گازی پارس‌جنوبی SPGC و پالایشگاه های دوم، هفتم، دهم و دوازدهم و ستاد از جمله مناطقی بودند که کارگران آنها تجمعات این هفته را برگزار کردند. اصلاح در پرداخت ها و مزایا و سقف و کف حقوق، رفع تبعیض ها در پرداختی ها، بهبود شرایط سخت و دشوار و کاری از مهم‌ترین خواست های کارگران و پرسنل شاغل در مناطق عملیاتی نفت و گاز جنوب است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۷ مرداد ۱۴۰۴

***************

بیانیه

تأیید حکم اعدام شریفه محمدی برای تشدید فضای ارعاب است

امیر رئیسیان، وکیل شریفه محمدی، در گفت‌وگو با روزنامه شرق اعلام کرد: شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور حکم اعدام شریفه محمدی را تأیید کرده است. آنان که پرونده شریفه را دنبال کرده‌اند می‌دانند که پیش‌تر عین این پرونده بدون هیچ‌گونه تغییری به همین شعبه دیوان عالی ارجاع شده و این شعبه دیوان، حکم اعدام شریفه را نقض کرده بود. اکنون و به‌گونه‌ای غیرمنتظره همان شعبه نقض‌کننده اعدام شریفه محمدی این حکم را تأیید کرده است. چرا؟ برای پاسخ به این پرسش، نخست باید نگاهی کوتاه به این پرونده بیندازیم.

شریفه محمدی، فعال کارگری، در تاریخ آذر ۱۴۰۲ بازداشت شد. او در تیرماه ۱۴۰۳ در شعبه اول «دادگاه انقلاب» رشت به ریاست احمد درویش‌گفتار محاکمه شد و به اتهام «بغی» (اقدام مسلحانه برای سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق عضویت در «کومه‌له») به اعدام محکوم گردید. این حکم برای تأیید (یا نقض) به دیوان عالیِ قوه قضائیه ارجاع شد. شعبه ۳۹ این دیوان در مهر ۱۴۰۳ حکم اعدام شریفه را نقض کرد و پرونده را برای اعاده دادرسی به «دادگاه» دیگری در همان شهر (شعبه دوم «دادگاه انقلاب» به ریاست محمدعلی درویش‌گفتار، فرزند همان قاضیِ اول) بازگرداند. این شعبه «دادگاه» در بهمن ۱۴۰۳ با همان استدلال‌های قاضیِ شعبه اول شریفه را دوباره به اعدام محکوم کرد و پرونده برای تأیید بازهم به همان شعبه دیوان عالی فرستاده شد. اما این بار (مرداد ۱۴۰۴)،‌ برخلاف انتظار، چنان‌که وکیل پرونده گفته است، همان شعبه و همان قاضی همان حکم قبلیِ دارای ایرادهای قضایی را تأیید کرده است!.... برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

***************

شریفه محمدی

به اعدام پایان دهید!

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

علی عبیداوی، معلم عرب اهوازی، در ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۸، همراه برادرش حسین به اتهام حمله به یک پایگاه بسیج در شهر حمیدیه، در استان خوزستان، بازداشت و در زندان مرکزی ماهشهر معروف به ناوا به بند کشیده شدند.
به گزارش سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، این دو زندانی سیاسی در زمان بازداشت به شدت مورد شکنجه قرار گرفته و وادار به اعتراف علیه خود شده‌اند. بنا بر این گزارش، آنها از زمان بازداشت تاکنون، در طول چهار سال گذشته، از حق مرخصی محروم بوده‌اند.
دادگاه انقلاب ماهشهر روز چهارشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۲، علی عبیداوی را به اعدام و چهار سال حبس و برادرش، حسین عبیداوی، را هم به ۱۳ سال حبس محکوم کرد.
مصداق اتهامات این دو برادر، «حمله به یک پایگاه نیروهای بسیج» عنوان شده است که هر دو برادر این اتهام را رد کرده‌اند. اکنون علی عبیداوی در معرض اعدام قرار دارد و جانش در خطر است.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود خواهان آزادی

فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، لغو همه احکام اعدام است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۵ مرداد ۱۴۰۴

علی عبیداوی

به اعدام پایان دهید!

***************

شتک زده است به خورشید خونِ بسیاران
بر آسمان که شنیده است از زمینْ باران؟
هر آنچه هست به جز کُند و بند، خواهد سوخت
از آتشی که گرفته است، در گرفتاران
ز شعر و زمزمه شوری چنان نمی‌شنوند
که رطل‌های گران‌تر، کشند، میخواران
دریده شد گلوی نی‌زنان عشقنواز
به نیزه‌ها که بریدندشان ز نیزاران
زباله‌های بلا می‌برند جوی به جوی
مگو که آینه جاری‌اند، جوباران
نسیم نیست. نه! بیم است، بیمِ دار شدن
که لرزه می‌فکند بر تنِ سپیداران

حسین منزوی

***************

وحید بنی عامریان

به اعدام پایان دهید!

***************

حمایت خانواده وحید بنی‌عامریان زندانی محکوم به اعدام از کارزار نه به اعدام اینجا کلیک کنید.

هشتاد و یکمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ هشتاد و یکمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۹ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:

"در حالی که اعدام و سرکوب در ایران اوج گرفته، و در پی انتقال زندانیان سیاسی از زندان تهران بزرگ به زندان اوین، شاهد ربودن ناگهانی پنج زندانی سیاسی که پیشتر به اعدام محکوم شده‌بودند ـ وحید بنی‌عامریان، پویا قبادی، بابک علی‌پور، اکبر (شاهرخ) دانشورکار و محمد تقوی ـ به زندان قزلحصار هستیم؛ موضوعی که سازمان عفو بین‌الملل نیز آن را قویاً محکوم کرده است. همچنین دو زندانی امنیتی، بابک شهبازی و امید تباری مقدم، نیز با ضرب و شتم به زندان قزلحصار منتقل شدند. این اقدام سرکوبگرانه بخشی از روند تشدید فشار بر زندانیان سیاسی و افزایش بی‌سابقه اجرای احکام اعدام در کشور است. بر اساس گزارش‌ها، یک زندانی سیاسی بلوچ به نام عامر پرکی بلوچزهی برای اجرای حکم اعدام به انفرادی زندان زاهدان منتقل شده و جانش در خطر است. تنها در روز ۱۵ مرداد، ۲۰ تن به دار آویخته شده‌اند. آمار تکان‌دهنده‌تر این‌که از آغاز مردادماه تاکنون، بیش از ۱۱۰ تن در ایران به دار آویخته شده‌اند. اما در برابر این موج اعدام‌ها، مقاومت زندانیان و مردم ادامه دارد. کسبه و مردم شجاع شهر سمیرم با تعطیلی بازار و مغازه‌های خود، در اعتراض به صدور حکم اعدام برای دو برادر، فاضل و مهران بهرامیان، صدای اعتراض‌شان را به گوش همگان رساندند.

ما از تمام خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام می‌خواهیم:
۱- صدور احکام اعدام فرزندان و اقوام خود را پنهان نکنید و آن‌ها را به شکل گسترده رسانه‌ای کنید.
۲- با تجمع در مکان‌های عمومی، صدای اعتراض خود را به این احکام غیرانسانی بلند کنید.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از عموم مردم ایران و جهان می‌خواهد که در کنار این خانواده‌ها بایستند و با هر امکان و ابزاری که در اختیار دارند، علیه ماشین اعدام در ایران بپاخیزند. تنها با قیام و ایستادگی، شجاعت و صدای بلند جمعی می‌توان به این چرخه مرگ پایان داد."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۹ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان اوین، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، و زندان کامیاران. منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۱ مرداد ۱۴۰۴

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و کارگران شرکت های نفت و گاز مناطق جنوب

امروز دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴ بازنشستگان شرکت مخابرات و کارگران نفت و گاز مناطق عملیاتی جنوب تجمعات اعتراضی برگزار کردند.
تعدادی از بازنشستگان شرکت مخابرات در تبریز با تجمع در مقابل ساختمان این شرکت واقع در شهر تبریز اعتراض خود را به دو سهامدار مخابرات یعنی ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران اعلام کردند.
همچنین امروز مانند هفته های گذشته کارگران شرکت های نفت و گاز مناطق عملیاتی عسلویه، جم، کنگان و سکوهای دریایی دست به تجمع اعتراضی زدند. کارگران شاغل در شرکت ها و مناطق عملیاتی فلات قاره جزیره لاوان، مجتمع گازی پارس‌جنوبی SPGC، پالایشگاه های نهم و دهم، عسلویه منطقه ویژه، پالایشگاه گاز فجر جم، نفت و گاز پارس سکوی‌های ۴۰ گانه‌ POGC، مجتمع گازی پارس‌جنوبی SPGC پالایشگاه اول، نفت و گاز پارس سکوی‌های ۴۰ گانه POG، نفت و گاز پارس عسلویه سایت ۱، شرکت نفت و گاز گنگان سایت ۲، نفت و گاز پارس سکوی‌های ۴۰ گانه‌ POGC، مجتمع گازی پارس‌جنوبی SPGC پالایشگاه هشتم از کارگرانی بودند که تجمعات اعتراضی امروز را برگزار کردند.
اصلاح نظام حقوق و دستمزد و پرداخت ها، پرداخت کامل حقوق و مزایا، حذف کسورات ناعادلانه و از بین رفتن تبعیض در پرداخت ها، اجرای قرارداداستخدامی، و حذف سقف حقوق از جمله مطالبات مهم مزدبگیران شاغل در مناطق عملیاتی نفت و گاز جنوب است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۰ مرداد ۱۴۰۴

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران در بسیاری از مناطق کشور

امروز یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۴ در بسیاری از شهرهای کشور تجمعاتی در اعتراض به وضعیت بحرانی و اسفناک معیشتی و فشارهای روزافزون اقتصادی توسط اقشار مختلف طبقه مزدبگیر برگزار شد.
پرتو کاران و کارشناسان رادیولوژی و پرتودرمانی در اقدامی هماهنگ تجمعاتی سراسری را در چندین شهر کشور در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق ها و مزایا، بی‌عدالتی و تبعیض در پرداخت‌ها و بی‌برنامگی و بی توجهی مسئولان برگزار کردند. تبریز، تهران، کرمانشاه، اصفهان، زنجان، قزوین، اراک، مشهد، و شهرهای استان های خراسان جنوبی و کردستان از جمله مناطقی بودند که پرتو کاران تجمعات اعتراضی خود را در آنجا برگزار کردند.
همچنین بازنشستگان تامین اجتماعی در شهرهای کرمانشاه، اهواز، تهران، رشت با حضور در خیابان‌های این شهرها اعتراض خود را به نابودی زیرساخت‌های انرژی، آب، برق، منابع طبیعی و زیستی و همچنین فشارهای روزافزون اقتصادی و معیشتی اعلام کردند. بی آبی، بی برقی و اخلال در زندگی مردم از عمده ترین موارد اعتراضی تجمع امروز بازنشستگان بود.
در همین حال بازنشستگان فولاد و معدن نیز با حضور در خیابان نشاط اصفهان راه پیمایی و تجمع اعتراضی این هفته خود را برگزار کردند.
کادر درمان و پرستاران بخش شیمی درمانی و پرتو درمانی بیمارستان رجائی بابلسر نیز امروز اعتراض خود را به دلیل قطعی مکرر برق و اخلال در روند درمان بیماران سرطانی اعلام کردند.
همچنین کارگران شرکت پتروشیمی رازی واقع در بندر ماهشهر نیز به دلیل تبعیض در پرداخت حقوق ها و مزایا و تبعیض آشکار در پرداخت مزایای عرفی دست به اعتراض زدند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۹ مرداد ۱۴۰۴

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

بنابر گزارش ها بامداد جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، ۴۵۰ تا ۶۰۰ تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی که پس از بمباران زندان اوین توسط رژیم متجاوز و نژادپرست اسرائیل در تیرماه گذشته یا در جریان موج جدید بازداشت‌ها به زندان فشافویه (تهران بزرگ) منتقل شده بودند، با اعمال خشونت ماموران نظامی و امنیتی از خواب بیدار و با دستبند و پابند به بندهای ۷ و ۸ زندان اوین بازگردانده شدند.
شماری از زندانیان که به این رفتار اعتراض کردند و در مقابل زدن دستبند و پابند مقاومت کردند، به شدت مورد ضرب‌ و جرح ماموران گارد ویژه زندان قرار گرفتند. حسین رزاق، زندانی سیاسی پیشین خبر داد که در جریان بازگرداندن زندانیان سیاسی به اوین، شماری از زندانیان ازجمله ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، محمدباقر بختیار، مطلب احمدیان، مهدی محمودیان و خشایار سفیدی، که نمی خواستند به آنها دستبند و پابند زده شود، از سوی ماموران امنیتی مورد ضرب و جرح شدید قرار گرفتند. او در صفحه ایکس خود نوشت وقتی در اثر ضرب و جرح از پیشانی ابوالفضل قدیانی خون جاری شد، محمد نجفی، همبند قدیانی، خون او را به صورت خود مالید و رو به زندان بانان فریاد زد: «این خون شرافت است، شما شرف ندارید.»
بر اساس این گزارش، زندانیان سیاسی در اعتراض به این رفتار زندان بانان شعار «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند. همچنین، به گزارش کانال تلگرامی مهدی محمودیان، زندانی سیاسی، این انتقال از ساعت ۴ بامداد جمعه آغاز شد و بدون هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی قبلی به خانواده‌ها صورت گرفت.
در میان زندانیان ۶ فعال مدنی آذربایجانی نیز که در نخستین روز اعتصاب غذای نمادین خود بودند، با ضرب‌وشتم شدید و بدون اطلاع قبلی به اوین منتقل شدند. همچنین، زندانیان سیاسی محکوم به اعدام ازجمله محمد تقوی، شاهرخ دانشورکار، وحید بنی‌عامریان، پویا قبادی، بابک علیپور و بابک شهبازی، مستقیماً به زندان قزل‌حصار فرستاده شدند.
زندانیان سياسی و عقیدتی در مدت حبس خود در زندان تهران بزرگ با شرایط بسیار نامناسب و غیرانسانی مواجه بوده‌اند، از جمله کمبود شدید امکانات اولیه زندگی، وضعیت وخیم بهداشتی، ازدحام جمعیت زندانی، نبود خدمات درمانی کافی و رفتارهای تحقیرآمیز با زندانیان. انتقال آنان به این زندان در حالی انجام شده بود که هیچ‌گونه زیرساخت لازم برای نگهداری از این تعداد زندانی سیاسی در این زندان وجود نداشت.
از سوی دیگر، بازگرداندن این زندانیان به اوین نیز در شرایطی انجام می شود که شواهد موجود حاکی از آن است که هیچ‌گونه اقدام موثری برای بازسازی، ایمن سازی و بهبود ساختاری زندان اوین صورت نگرفته است.
بی تردید راه خلاصی از این انتقال از یک جهنم به جهنمی دیگر و بازگرداندن دوباره به جهنم اول آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی است. اما در عین حال نباید فراموش کرد که این گونه دست به دست شدن زندگی انسان ها فقط سرگذشت دردناک زندانیان سیاسی نبوده و نیست. این کوچ داده شدن اجباری انسان ها حکایت تاریخی و دیرپای زندگی جهنمی کل مردمی است که در همیشه تاریخ از یک سو در معرض حمله و تهاجم متجاوزان خارجی قرار داشته اند و، از سوی دیگر، داغ و درفش و سرکوب داخلی حکومت های استبدادی را تحمل کرده اند.

منشور آزادی، رفاه، برابری راه نمایی برای پایان دادن به این زندگی جهنمی است. گام نخست این راه نما پایان دادن به استبداد حاکم و تحقق آزادی، رفاه، و برابری است. در همین راستاست که این منشور بر اساس بندهای سوم و پنجم خود خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و الغای مجازات اعدام شده است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۸ مرداد ۱۴۰۴

***************

مشروطه ایرانی، پیش‌آگهیِ انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ (به‌مناسبت ۱۴ مرداد، سالروز انقلاب مشروطه)

در روز ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ شمسی، مظفرالدین‌شاه قاجار، از نخست‌وزیرش، مشیرالدوله، خواست فرمان زیر را، که سپس «فرمان مشروطیت» نام گرفت، اجرا کند: «جناب اشرف صدر اعظم، از آنجا که حضرت باریتعالی جل شانه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی ایران و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که رأی و اراده همایون ما بدان تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید و تأیید مبانی دولت اصلاحات مقتضیه بمرور در دوائر دولتی و مملکتی بموقع اجراء گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان و علماء و قاجاریه و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف بانتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***************

هشتادمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ هشتادمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۸ زندان کشور برگزار شد. زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"هشتادمین هفته از کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» را در حالی آغاز می‌کنیم که از هفته گذشته تاکنون، دست‌کم ۳۰ تن از زندانیان - شامل دو زن - اعدام شده‌ و یک اعدام نیز در ملأ عام به اجرا درآمده و چرخه خشونت و اعدام بی‌وقفه ادامه دارد. در هفته گذشته همچنین در یک اقدام به‌غایت وحشیانه و ضدانسانی، با قطع انگشتان دست سه زندانی در زندان ارومیه مواجه بودیم. عفو بین‌الملل در اطلاعیه‌ای این اقدام را به‌شدت محکوم کرد و قوه قضائیه را «چرخ‌دنده ماشین شکنجه» نامید. گزارشگر ویژه، خانم مای ساتو، آن را اقدامی «غیرانسانی و تحقیرآمیز» دانست. هشتادمین هفته کارزار را در شرایطی آغاز می‌کنیم که هنوز از سرنوشت شماری از اعضای کارزار در واحد ۴ زندان قزلحصار خبری نداریم. آنان در تاریخ ۴ مرداد، با یورش وحشیانه گارد و مأموران امنیتی به‌شدت مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته و به سلول‌های انفرادی بند امن واحد ۳ منتقل شدند. تعدادی از آنان پس از ۵ روز به بند بازگردانده شدند، بند سیاسی کاملا امنیتی و در بسته است و دوربین‌های متعددی آنجا نصب کرده‌اند. از سرنوشت پنج تن از آنان لقمان امین‌پور، حمزه سواری، رضا سلمان‌زاده، سپهر امام‌جمعه، مصطفی رمضانی بی‌اطلاع هستیم. زرتشت احمدی راغب مجددا به بند امن منتقل شده‌است. وضعیت سعید ماسوری بسیار نگران کننده است و تنها می‌دانیم که زندان زاهدان از پذیرش این عضو کارزار خودداری کرده و وی هم اکنون در سلول انفرادی بند ویژه واحد یک زندان قزلحصار در وضعیت سخت و بصورت بلاتکلیفی بسر می برد. ما، اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، ضمن محکوم کردن حمله وحشیانه به زندانیان و آزار و شکنجه آنان، بر مقاومت و ایستادگی یاران سر به‌دار و مبارز خود درود می‌فرستیم. از کلیه کسانی که درد و رنج زندانیان را انعکاس داده و می‌دهند، تشکر و قدردانی می کنیم. ما باور داریم که هدف از تشدید اعدام، سرکوب، بریدن دست، و اعمال خشونت عریان و بی‌وقفه، چیزی جز تزریق رعب و ترس و به سکوت کشاندن جامعه نیست؛ جامعه‌ای که از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تاکنون، تشنه عدالت و آزادی است و بر کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت خود پای فشرده و هر روز بهای آن را با زندان، اعدام و شکنجه داده و می‌دهد. ما همچنان از همه وجدان‌های بیدار و آزادی‌خواه – چه در داخل و چه در سطح بین‌المللی – می‌خواهیم که فریاد «نه به اعدام» را با حمایت فعال از کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، هرچه بلندتر کنند. گسترش این کارزار را – علیرغم تلاش حکومت و حامیان آشکار و پنهانش – با تمام امکانات در دستور کار خود قرار دهند."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان قزلحصار (واحد ۱، ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، و زندان کامیاران.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۴ مرداد ۱۴۰۴

***************
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

باران
بی‌تو
شعر هم اخم می‌کند
رو برمی‌گرداند
کوچه
در عماد رام دلش می‌گیرد:
من؛ چشمامو به ابرا می‌دم
آسمون بارون می‌باره"
در کلمه باران می‌بارد
در کوچه
در شعر باران می‌بارد
در صلح
در خیابانِ عدالت باران می‌بارد
در میدانِ آزادی
سیاوش عبودی دیر کرده
دکه‌یِ روزنامه‌فروشی باران می‌بارد
روزنامه‌ها خیس شده‌اند
بی تو
در تمامِ جهان باران می‌بارد
در غزه
در لبنان باران می‌بارد
در سردرِ زندانِ اوین
مُرده‌شور استعاره را ببرد
بارانی که باران نیست
میدانِ تجریش را با خودش برده است
بعضی‌ها جنگ را طورِ دیگری می‌نویسند
از آن‌طرف!

فرامرز سدهی

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی در برخی از مناطق کشور

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
امروز یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ در برخی از شهرها و استان های کشور تجمعاتی در اعتراض به شرایط بحرانی و اسفبار جاری برگزار شد.
در سنندج کارگران شهرداری این شهر به علت عدم پرداخت حقوق های خود و به تاخیر افتادن پرداختی ها به مدت پنج ماه با تجمع در مقابل ساختمان شهرداری سنندج اعتراض خود را به این وضعیت بیان کردند.
در اصفهان بازنشستگان فولاد و معدن با راه پیمایی و تجمع در خیابان نشاط این شهر خواسته ها و مطالبات خود را با در دست داشتن پلاکاردها و سر دادن شعارهایی نظیر "ما همه با هم هستیم، به غیر حق نخواستیم" اعلام کردند.
در همین حال بازنشستگان تامین اجتماعی در تهران نیز تجمعی اعتراضی را برگزار کردند.
در اهواز بازنشستگان تامین اجتماعی با تجمع در مقابل ساختمان اداره کل سازمان تامین اجتماعی خوزستان اعتراض خود را به فروپاشی اقتصادی جامعه، وضعیت بحرانی معیشتی بسیاری از مردم و فساد، چپاول و دزدی مسئولان حکومت و وابستگان آنها اعلام کردند.
در استان فارس دامداران با برگزاری تجمعی اعتراض خود را به عدم واردات جو دامی، گرانی نهاده‌ها و علوفه، قیمت‌گذاری دستوری گوشت، و واردات بی‌رویه دام اعلام کردند.
همچنین در اهواز کارگران شرکت های نفت و گاز عملیاتی جنوب با تجمع در مقابل ستاد ۵ طبقه اهواز خواستار حذف گزینه کسر بابت سقف حقوق، ترمیم کف حقوق، و حذف سقف پاداش بازنشستگی و محاسبه سنوات بالای ۳۰ سال در صنعت نفت شدند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۲ مرداد ۱۴۰۴

***************

ادهم نارویی

به اعدام پایان دهید!

***************

چگونه باز گویم؟
فریاد را مگر می‌توان باز گفت؟
داد را مگر می‌توان نگاشت؟

باید که خاک باز گوید
باید که اعماق باز گوید
که چه بر سرِ آن گیس‌ها
و دیده‌ها و سینه‌ها
و لبخندها و ترانه‌ها آمد

شیرکو بیکس

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

گزارش ها از زندان های سراسر کشور حاکی از فشار روزافزون بر زندانیان سیاسی و عقیدتی، افزایش شمار اعدام ها و اجرای احکام قرون وسطایی نظیر قطع انگشتان دست است.
بامداد شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۴ بیش از ۱۰۰ نفر از نیروهای مسلح گارد ویژه به دستور مستقیم الله‌کرم عزیزی، رئیس زندان قزلحصار، و حسن قبادی، معاون وی، با همراهی مأموران وزارت اطلاعات، مسئولان حفاظت اطلاعات زندان و پاسداران بند، به سالن واحد ۴ که محل نگهداری تعدادی از فعال‌ترین زندانیان سیاسی کشور است یورش بردند. در این حمله سازمان‌یافته، که با هدف سرکوب صدای اعتراض و متوقف‌سازی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» صورت گرفت، زندانیان به طرز فجیعی مورد ضرب‌وشتم، توهین، و تهدید قرار گرفتند. مأموران با اعمال خشونت شدید زندانیان را با دستبند و پابند، کیسه بر سر و در حالی‌که قادر به دیدن مسیر نبودند، به سلول‌های انفرادی واحد ۳ منتقل کردند. در میان مهاجمان نام‌هایی چون اسماعیل فرج‌نژاد (معاون زندان)، حسین کمره‌ای (رئیس حفاظت)، محمد سبزه‌مکان، رحیم فیضی، احمد شیرازی و فردی به نام فلاح به چشم می‌خورد. پس از این حمله مقامات زندان قزلحصار به بند زندانیان سیاسی و انتقال آنها به انفرادی، دو زندانی سیاسی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، را اعدام و سعید ماسوری را به زندان زاهدان تبعید کردند. گزارش ها حاکی از آن است که زندان زاهدان از پذیرش و نگهداری سعید ماسوری خودداری کرده، درنتیجه وی پس از چند روز به مکان نامعلومی منتقل شده است.

در اعتراض به این حمله، زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان قزلحصار دست به اعتصاب غذا زدند.در ششمین روز اعتصاب غذای جمعی زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار، گزارش‌ها حاکی از وخامت جسمی برخی از آنان و بازگرداندن تعدادی از زندانیان مجروح به بند پیشین است.
بر اساس منابع مطلع، زندانیان سیاسی از جمله اسدالله هادی، خسرو رهنما، رضا سلمان‌زاده و علی معزی که پس از ضرب‌وشتم و اعتصاب غذا در وضعیت وخیم جسمی قرار گرفته بودند، به واحد ۴ زندان قزلحصار بازگردانده شده‌اند. با این حال، اکثر زندانیان سیاسی همچنان در سلول‌های انفرادی واحد ۳ زندان نگهداری می‌شوند و از دسترسی به خدمات درمانی، هواخوری، و تماس با خانواده محروم‌اند.
این زندانیان از اعضای فعال کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» هستند که از ده ها هفته‌ پیش برای مخالفت با احکام اعدام و سرکوب قضایی، فعالیت‌های اعتراضی مسالمت‌آمیزی را سازمان‌دهی کرده اند. اعتصاب غذای جاری نیز در اعتراض به سرکوب خشونت‌آمیز روز شنبه و اعدام ناگهانی مهدی حسنی و بهروز احسانی اسلاملو، دو هم‌بند آنان، آغاز شده است.
همچنین گزارش ها از زندان قرچک ورامین حاکی از آن است که روز پنج‌شنبه ۹ مرداد ماه، سایه صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، که به صورت تنبیهی به سلول انفرادی منتقل شده است، طی تماسی با نزدیکان خود اعلام کرده که در اعتراض به این اقدام، دست به اعتصاب غذا و دارو زده است. سایه صیدال به همراه معصومه عسگری و معصومه نساجی روز یک‌شنبه ۵ مردادماه، در پی اعتراض به شرایط نامناسب زندان و عدم دسترسی زندانیان به خدمات پزشکی مناسب به صورت تنبیهی به سلول انفرادی منتقل شده اند.

زنان زندانی سياسی و عقیدتی منتقل‌شده به قرچک در فضای بسیار نامناسب و گرم و بدون دسترسی به امکانات بهداشتی، و برخی در سالن‌های کارخانه‌ای بی‌پنجره و بدون تهویه نگهداری می‌شوند. در بندهای قرنطینه و سالن‌های قرچک، تراکم جمعیتی بسیار بالا است، به طوری که در هر بند ۲۰۰ تا ۳۰۰ زندانی را جا داده اند. آب آشامیدنی شور و غیرقابل استفاده است؛ غذای زندان بی‌کیفیت است؛ و داروهای ضروری در اختیار زندانیان نیست. بسیاری از زندانیان سیاسی، دارای بیماري‌های مزمن مانند دیابت، فشار خون و مشکلات قلبی هستند. در این میان زندانیان کهن سال با بیماری ها و مشکلات جسمی عدیده دست به گریبان و در عذاب هستند و از دریافت دارو و درمان مناسب یا امکان مرخصی درمانی و مراجعه به بیمارستان‌های خارج زندان محرومند.
همچنین گزارش ها افزایش چشمگیری را در شما اعدام ها به ویژه بعد از جنگ دوازده روزه نشان می دهند.
براساس گزارش ها در یک ماه گذشته بیش از ۱۰۰ نفر در زندان های ایران و برخی در "ملا عام" اعدام شده اند. کانون حقوق بشر ایران گزارش کرده که طی ۱۰ روز گذشته ۳۷ نفر در زندان های ایران اعدام شده اند. به این ترتیب روزانه بیش از ۴ نفر و هر ۵ ساعت یک زندانی اعدام شده است.
علاوه بر همه این ها اجرای حکم وحشیانه و قرون وسطایی قطع انگشتان دست نیز همچون اجرای احکام اعدام با هدف ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه در روزهای اخیر ادامه داشته است.
بامداد پنجشنبه ۹ مردادماه، حکم قطع چهار انگشت دست راست سه زندانی متهم به سرقت در زندان ارومیه به اجرا درآمد.
اسامی این متهمان «هادی رستمی» ۳۹ ساله «مهدی شرفیان» ۴۱ ساله و «مهدی شاهیوند» ۲۹ ساله اعلام شده است که پس از اجرای حکم قطع انگشتان به بیمارستان منتقل شدند و پس از ساعاتی به زندان بازگردانده شدند.
مجازات قطع عضو که در احکام کیفری فقهی با عنوان «قطع ید» شناخته می‌شود، یکی از مجازات‌های تصویب شده در قانون مجازات اسلامی (ماده ۲۷۸) به تبعیت از احکام کیفری دین اسلام است و به همین دلیل یک مجازات حدی محسوب می‌شود.
وجود چنین عملی به عنوان مجازات در قوانین کیفری موضوعه در ایران در حالی است که بر اساس کنوانسیون بین المللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازات‌های بی‌رحمانه و غیرانسانی، اعمال هرگونه مجازات بدنی از جمله مثله‌کردن مصداق بارز «شکنجه» محسوب شده و ممنوع است.
در حالی که مردم هنوز زیر آوار جنگ دوازده روزه و آسیب هاي مادی، جسمی، و روحی و روانی آن بیرون نیامده اند و سایه شوم و سیاه جنگ هنوز بر خانه و زندگی مردم گسترده است، و مردم هر روز با بی آبی، بی برقی، آلودگی هوا، گرانی روز افزون و کمرشکن مایحتاج زندگی و نگرانی از آینده خود و فرزندانشان روبه رو هستند، پاسخ حکومت به این مردم به جان آمده از فقر و فلاکت، و خسته از بیداد و ستم و فساد حاکمان چیزی نیست جز سرکوب بیش از پیش آزادی ها، طناب دار و تیغه ماشین قطع دست و سلاحی که بیش از هر دشمنی سینه خود مردم بی دفاع ایران را نشانه رفته است.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود

خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی،

لغو مجازات اعدام، و احکام وحشیانه و قرون وسطایی نظیر قطع انگشتان دست است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۱ مرداد ۱۴۰۴

***************

شکست استعمارستیزیِ ارتجاعی- استبدادی در ایران (بخش دوم و پایانی)

ادامه بخش دوم و پایانی
۱- بی‌پناهی مردم در برابر تجاوزِ مدام و هر روز و هر شبِ اسرائیل و قراردادن آسمان ایران به‌طور کامل در اختیار این رژیم متجاوز به خوبی نشان داد که جمهوری اسلامی، دست‌کم از نظر بی‌توجهی به جان نفوس تحت سلطه اش، حتی از حکومت اشغالگر و نژادپرست و کودک‌کشِ اسرائیل نیز ضدمردمی‌تر و ضدانسانی‌تر است. حکومت اسرائیل دست‌کم این «تعهد» را نسبت به مردم خودش داشت که اولاً آنها را از خطر حمله جمهوری اسلامی آگاه کند، ثانیاً از قبل برای مردم خودش پناهگاه امن بسازد، و ثالثاً با پدافند هوایی و دفاع از آسمان کشورش جان مردم‌اش را حفاظت کند. مجموع این اقدام‌های پیشگیرانه باعث شد که در طول این جنگ فقط ۲۸ نفر از مردم اسرائیل کشته شوند و آن‌چه لطمه دید و ویران شد عمدتاً ساختمان‌های مسکونیِ خالی از سکنه بود. حال آن‌که در ایرانِ تحت سلطه جمهوری اسلامی، گذشته از ویرانی‎ گسترده زیرساخت‌های کشور، طبق آمار خودِ این رژیم بیش از ۱۰۰۰ نفر کشته شدند و بیش از ۵۰۰۰ نفر زخمی و در واقع لت و پار شدند. چرا؟ برای آن‌که مردم نه آژیر خطری شنیدند، نه جای امن و برخوردار از حداقل امکانات زندگی داشتند که برای حفظ جان‌شان به آن پناه ببرند و، مهم‌تر از اینها، آسمان بالای سرشان در دست کسی بود که یکریز روی سرشان بمب و موشک می‌ریخت. ..... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***************

سید ابوالحسن منتظر

به اعدام پایان دهید!

***************

اصلن عصبانی نیستم
شیشه‌ی بانک‌ها
اتومبیل‌های دولتی
قنداق تفنگ‌ها
پیشانی پاسبان‌ها
پل‌های پشت سر
و،
دل‌های عزیزانمان را شکسته‌ایم
تا
به این جا رسیده‌ایم
قرار ما
میدان عدالت بود،
از مسیر آزادی
شما
در ایستگاه غنایم پیاده شدید
من به این عشق عمومی مشکوکم

لطفن پرچمی را که به شما دادم به من برگردانید!

علیشاه مولوی

***************

گیلان - خمام
حمله نیروهای انتظامی و امنیتی به تجمع اعتراضی مردم شهرستان خمام در اعتراض به قعطی های مکرر و طولانی مدت آب و برق اینجا کلیک کنید.

سه‌شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۴

***************

اعتراض خانواده زندانی سیاسی اکبر دانشورکار از صدور و اجرای احکام اعدام اینجا کلیک کنید.

هفتاد و نهمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
امروز سه‌شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۴ هفتاد و نهمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۸ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"حاکمیت، ناتوان از حل بحران‌های داخلی و خارجی، بیش از گذشته علیه مردم تیغ کشیده است. در همین راستا، حکومت اعدام و سرکوب، صبح روز یکشنبه ۵ مرداد، دو تن از اعضای این کارزار، زندانیان سیاسی بهروز احسانی و مهدی حسنی را در زندان قزلحصار، در روندی ناعادلانه، بدون اطلاع قبلی و بدون ملاقات آخر با خانواده‌هایشان، اعدام کرد. پیش از آن، روز شنبه ۴ مرداد، با دستور رئیس زندان قزلحصار، الله‌کرم عزیزی، و معاونان او، حسن قبادی و اسماعیل فرج‌نژاد، بیش از ۱۰۰ مأمور مسلح گارد زندان و نیروهای اطلاعاتی به سالن زندانیان سیاسی در واحد ۴ این زندان یورش بردند. مأموران، تمام زندانیان سیاسی این واحد را با دستبند، پابند و کیسه بر سر، به سلول‌های انفرادی منتقل کردند. در پی این حمله، سعید ماسوری، از امضاکنندگان اولیه فراخوان «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، برای تبعید به زندان زاهدان منتقل گردید. در واکنش به این اقدام جنایتکارانه، زندانیان مقاوم در زندان‌های قرچک و تهران بزرگ با سردادن شعار و برگزاری مراسم، بر عهد خود برای توقف اعدام پافشاری کردند. همچنین در هفته گذشته، زندانی سیاسی یعقوب درخشان که پیش‌تر به اتهام تبلیغ علیه نظام دستگیر شده بود، در زندان لاکان رشت به اعدام محکوم شد. در هفته گذشته، دست‌کم ۲۰ نفر در زندان‌های مختلف کشور اعدام شدند. همچنین، در دوره یک‌ساله ریاست‌جمهوری پزشکیان، آمار اعدام‌ها حداقل به ۱۴۷۷ تن بالغ می‌شود؛ آماری که بیشتر از سال‌های گذشته و به‌ویژه بسیار بیشتر از دوران رئیسی است. محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه، تشدید سرکوب را در نشست خبری هفته گذشته خود علناً اعلام کرد. او گفت بیش از ۲ هزار نفر را فقط در جریان «جنگ ۱۲ روزه» دستگیر کرده است.

ما، اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۴۸ زندان کشور، سرکوب و اعدام‌های غیرانسانی و ظالمانه‌ی زندانیان را محکوم می‌کنیم. از عموم وجدان‌های بیدار و آزادی‌خواه داخلی و بین‌المللی می‌خواهیم که فریاد «نه به اعدام» را با حمایت فعال خود از کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، هرچه بلندتر سازند و گسترش این کارزار را – علیرغم تلاش حکومت – با تمام امکانات در دستور کار خود قرار دهند. ما نگرانی عمیق خود را از وضعیت زندانیان سیاسی عضو کارزار که نقش بی‌بدیلی در آغاز این جنبش داشته‌اند و به مکان نامعلومی منتقل شده‌اند، اعلام می‌کنیم. از همه می‌خواهیم خانواده‌های زندانیان اعدام‌شده و اعضای کارزار را تنها نگذارند. جان زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار و دیگر زندانهای ایران در خطر جدی است."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، و زندان کامیاران.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۷ مرداد ۱۴۰۴

***************

برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران در کشور

امروز دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴ مزدبگیران مشاغل مختلف در چندین شهر کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت اسفناک معیشتی و ویرانی اقتصاد کشور و زندگی مردم برگزار کردند.
در ایلام کارگران تعدیل‌شده شرکت پتروشیمی ارغوان‌گستر با حضور در مقابل ساختمان استانداری این شهر اعتراض خود را نسبت به برگزاری آزمون، نتیجه آزمون و تأخیر در اعلام اسامی آن بیان کردند. همچنین بازگشت به کار کارگران تعدیل شده از دیگر خواسته های معترضان بود.
در تهران نانوایان این شهر با تجمع در مقابل ساختمان اتحادیه نانوایان پایتخت اعتراض خود را نسبت به عدم پرداخت کمک‌ هزینه‌ها، شرایط بحرانی تأمین آرد و همچنین بی‌توجهی به وضعیت معیشتی‌ شان اعلام کردند.
در همین حال امروز صبح کارگران صنعت نفت و گاز شاغل در جنوب کشور در بیش از ده مرکز عملیاتی و پالایشگاهی دست به برگزاری تجمعات اعتراضی زدند. کارگران شرکت نفت و گاز پارس کنگان سایت ۲، کارگران نفت و گاز پارس سکوی‌های چهل گانه‌ POGC، کارگران شاغل در پالایشگاه گاز فجر جم، کارگران شرکت نفت و گاز پارس عسلویه سایت ۱، کارگران شرکت مجتمع گازی پارس‌جنوبی SPGC در پالایشگاه های نهم، هفتم، دوازدهم، اول، دوم و ستاد از مراکزی بودند که تجمعات امروز را برگزار کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۶ مرداد ۱۴۰۴

***************

فرشید حسن زهی

به اعدام پایان دهید!

***************

یورش نیروهای انتظامی و امنیتی به تجمع اعتراضی مردم سبزوار

و برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران در برخی از مناطق کشور

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
دیشب مردم سبزوار در اعتراض به قطعی مکرر آب و برق با حضور در مقابل ساختمان فرمانداری این شهر تجمع کردند که با یورش و حمله نیروهای انتظامی، لباس شخصی و امنیتی تجمع انها سرکوب و به خشونت کشیده شد. نیروهای انتظامی برخی از تجمع کنندگان را با ضرب و شتم بازداشت و به مکان های نامعلومی منتقل کردند.
بازنشستگان فرهنگی سال ۱۴۰۳ نیز امروز با حضور در مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش در تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند. اعتراض این بازنشستگان به وضعیت معیشتی و پرداخت نشدن مطالباتشان بود.
در همین حال، بازنشستگان تامین اجتماعی در کرمانشاه امروز با تجمع در مقابل ساختمان اداره تامین اجتماعی و سر دادن شعارهایی چون "ظلم و ستم فراوان، ما رو کشاند خیابان"، "نه تامین، نه کانون، فقط کف خیابون"، "منزلت، معیشت، دزدیده شد از ملت"، "بی آبی، بی برقی، نابود شده زندگی" و "غنی سازی زندگی حق مسلم ماست" اعتراض خود را به شرایط اسفناک اقتصادی و معیشتی کشور بیان کردند.
همچنین، ماشین اعدام و کشتار جمهوری اسلامی صبح امروز دو زندانی سیاسی به نام های بهروز احسانی اسلاملو و مهدی حسنی را در زندان اوین اعدام کرد.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۵ مرداد ۱۴۰۴

***************

بیانیه

مقابل تشدید سرکوب، فریاد آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی را هرچه رساتر کنیم

جنگ برای جمهوری اسلامی همیشه «نعمت» بوده و در لوای آن همواره تیغ خود را برای بُریدن سرِ مردمِ آزادی‌خواه تیز‌تر کرده است. اکنون پس از جنگ ۱۲ روزه درحالی که شماری از مردم هنوز عزادار و داغدار عزیزان کشته شده خود در این جنگ هستند، زخمی‌های جنگ هنوز بهبودی کامل پیدا نکرده‌اند، ویرانیِ خانه و زندگی برخی دیگر هنوز بازسازی نشده، و آثار روحی و روانیِ جنگ بر قلب و روح و روان مردم چنگ انداخته است، در شرایطی که مردم هر روز با بی‌برقی، بی‌آبی، بی‌پولی و گرانیِ افسار گسیخته نیازهای اولیه زندگی، آلودگی هوا، و هزاران مصیبت دیگر دست و پنجه نرم می‌کنند، سران جمهوری اسلامی دست به دست‌ هم داده‌اند تا با تشدید سرکوب و خفقان هر صدای اعتراضی را در گلوی این مردم ستمدیده و رنج‌کشیده خفه کنند...... متن کامل بیانیه را اینجا کلیک کنید.

***************

این گونه مردن
شعر و صدا: احمد شاملو
تنظیم: شهروز کبیری

***************

اعتراض مردم سبزوار به قطع برق و آب

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
دیشب سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴ مردم به ستوه آمده سبزوار در اعتراض به خاموشی های مکرر و طولانی مدت برق و کمبود آب به خیابان ها آمدند و خشم خود را با سر دادن شعارهایی نظیر "دشمن ما همین‌جاست، دروغ می‌گن آمریکاست" نسبت به جمهوری اسلامی و مدیران و مسئولان دزد، فاسد، و رانت خوار آن بیان کردند.
"نترسید نترسید ما همه با هم هستیم"، "حقمونو نگیریم، نمی‌ریم، نمی‌ریم"، "نه برق داریم، نه آبی، فرماندار تو خوابی" از جمله شعارهای سر داده شد در تجمع اعتراضی دیشب مردم سبزوار بود.
همچنین مردم با حضور در مقابل فرمانداری این شهر خواستار پاسخگویی فرماندار و دیگر کار به دستان دولتی بی کفایت سبزوار به وضعیت اسفبار کنونی شدند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱ مرداد ۱۴۰۴

***************

سید محمد تقوی سنگ دهی

به اعدام پایان دهید!

***************

نوید افکاری سنگری

(تولد ۳۱ ۱۳٧٢ - قتل ۲۲ شهریور ۱۳۹۹)

یاد آر!

***************

هفتاد و هشتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴ هفتاد و هشتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۸ زندان کشور برگزار شد. زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:

"حکومت اعدامی بار دیگر موجی از سرکوب و خشونت را علیه جامعه و به‌ویژه زندانیان سیاسی به راه انداخت. بر اساس گزارش‌های منتشر شده دست‌کم ۷۱ مورد اعدام در تیر ماه به اجرا درآمده ، احکامی که بدون دادرسی عادلانه و با اعترافات اجباری انجام گرفته و به پای چوبه‌دار فرستاده شده‌اند. در کنار این موج اعدام‌ها، فشارهای گسترده‌ای بر فعالان سیاسی و اعضای دربند کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» افزایش یافته است. تهدید، شکنجه، تبعید و بازداشت و احضار خانواده‌های اعضای این کارزار و محرومیت از حقوق اولیه، تنها بخشی از این سرکوب‌ سیستماتیک علیه صدای معترض جامعه است. از سوی دیگر، حکومت با گشودن آتش مستقیم به‌سوی مردم، چهره واقعی و ضد مردمی خود را عریان می‌سازد. شلیک به کودک خردسال، رها شیخی، تنها نمونه‌ای کوچک از این جنایات است. هدف حاکمیت از این خشونت‌های بی‌وقفه، ایجاد رعب و به سکوت کشاندن جامعه‌ای است که با وجود همه‌ی فشارها، همچنان بر خواست برحق خود برای عدالت، آزادی ، کرامت انسانی و حق سرنوشت خویش پافشاری می‌کند. اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» با تمام وجود این موج خشونت‌بار، غیرانسانی و ظالمانه‌ی اعدام‌ها و سرکوب زندانیان را محکوم می‌کند. اعدام نه راه عدالت، بلکه ابزار هراس‌افکنی است. ما بار دیگر تاکید می‌کنیم که جان هیچ انسانی نباید به دست حکومت‌ها گرفته شود، به‌ویژه در شرایطی که روند دادرسی عادلانه وجود ندارد و حقوق اساسی متهمان به‌صورت آشکار و سیستماتیک نقض می‌شود. صدای ما، فریاد “نه به اعدام” است ؛صدایی که هر سه‌شنبه بلندتر و رسا‌تر خواهد شد، تا روزی که اعدام در ایران برای همیشه متوقف گردد."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان قزلحصار (واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج ، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، و زندان کامیاران.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳۱ تیر ۱۴۰۴


***************

نامه خانواده سعید ماسوری به مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران

بنا به اخبار منتشر شده از زندان قزلحصار روز چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ ماموران گارد ویژه زندان وارد بند ۴ زندانیان سیاسی شدند و قصد داشتند سعید ماسوری را به زندان دیگری تبعید کنند که با مقاومت وی و همبندیانش روبه رو شدند. درپی این اقدام سعید ماسوری با انتشار نامه ای مخالفت خود را با این اقدام جمهوری اسلامی اعلام کرد. اکنون خانواده این زندانی سیاسی نیز با نوشتن نامه ای به مای ساتو ضمن مخالفت با این اقدام خواهان مقابله و جلوگیری از آن شدند. متن این نامه به شرح زیر است:‍
"به نام انسانیت سرکار خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران
خانواده سعید ماسوری - خواهران و برادران او - با احترام و از ژرفای رنجی ۲۵ ساله، این نامه را به شما می‌نویسیم. برادرمان، سعید ماسوری، اکنون بیش از ۲۵ سال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به‌سر می‌برد. شاید نام او برای بسیاری از یاد رفته باشد، اما برای ما، برای مادری که هنوز هر روز با قاب عکس پسرش سخن می‌گوید، سعید همچنان قلب تپنده‌ی این خانواده است. برادر ما، سعید ماسوری، بیش از ۲۵ سال است در زندان‌های رژیم ایران حبس می‌کشد. او روزی به ا
عدام محکوم شد و بعدها به حبس ابد. اما هیچ دادگاهی، هیچ قاضی‌ای، حکم به تبعید و فراموشی او در زاهدان یا زندان دیگری نداد.
در تمام این سال‌ها، تنها دلخوشی پدر و مادرم دیدن او بود، همان ملاقات‌های کوتاه، همان دستانی که از پشت شیشه لمس نمی‌شدند، اما برای پدر پیرم امید زندگی بودند. مادرم، که سال‌ها هر چهارشنبه لباس‌های تازه‌ برای پسرش می‌آورد، حالا حتی نام او را به یاد نمی‌آورد. دکترها گفتند فراموشی‌اش از غم بیش از حد است؛ از دلتنگی‌ای که استخوان می‌ساید، از بغضی که هرگز گفته نشد.
اکنون، برادرمان را بدون هیچ حکم قضایی، بدون هیچ توضیحی، به زاهدان می‌خواهند تبعید کنند؛ شهری دور از خانواده، شهری که گویی ساخته شده تا زندانیان را برای همیشه دفن کند، نه در خاک، که در تنهایی و فراموشی.
آیا این نه یک شکنجه مضاعف است؟ آیا انتقالی بدون حکم دادگاه، آن‌هم بعد از ۲۵ سال حبس، چیزی جز شکنجه خاموش است؟ آیا این مجازات مادری نیست که در پیری چشم به راه فرزندش مانده و حالا حتی تصویرش را گم کرده است؟
خوب است بدانید که یکی از خواهران ما که اکنون در ایران است و هر روزه این درد و رنج‌ها را زندگی می‌کند، به دلیل تبعات امنیتی که برای او متصور است، نمی‌تواند و نباید چیزی بگوید، و الا برادرمان تنها عزیزی که می‌تواند در ملاقات‌ها در آغوشش بگیرد را هم از دست می‌دهد.
شاید او باید نویسنده این نامه می‌بود، ولی ما که کمی بیشتر در امان هستیم، از طرف خودمان و او و همه کسانی که ناچار به سکوتند، این نامه را می‌نویسیم.
ما از شما نمی‌خواهیم معجزه کنید. فقط می‌خواهیم صدای ما را بشنوید. برادرمان سزاوار این همه رنج نبود. ما سزاوار فراموش شدن نبودیم.
از شما تقاضا داریم: در مقابله با این اجحافات غیرانسانی و غیرقانونی، آنچه در توان دارید برای جلوگیری از آن انجام بدهید.

با احترام و اشک خانواده ماسوری. ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۵ - کانادا"

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۹ تیر ۱۴۰۴

***************

اکبر دانشور

به اعدام پایان دهید!

***************

ما هم زندگی را دوست میداریم
آنجا که بتوانیم

در میان دو شهید می‌رقصیم
و در میانشان نخل می‌کاریم
یا مناره بر پا می‌کنیم
زندگی را دوست می‌داریم
آنجا که بتوانیم

می‌دزدیم از کرم ابریشم تاری
تا بگسترانیم آسمانمان را
یا در بند کشیم کوچمان را
می‌گشاییم دروازه باغ را
تا پا به خیابان گذارد عطر یاس
چون روزی زیبا
زندگی را دوست می‌داریم
آنجا که بتوانیم

هر جا که بار کوچ بر زمین می‌گذاریم
بذر گیاهان زود رو می‌پاشیم
هر جا که بار کوچ بر زمین می‌گذاریم
مرده‌ای محصول بر می‌داریم
در نی‌ها یمان نغمه سرزمین‌های دور را
می‌دمیم
و بر غبار را ه‌ها از سم اسب‌هایمان نشان نقش می‌کنیم

نا‌ممان را سنگ به سنگ اینگونه حک می‌کنیم:
ای آذرخش
شب را بر ما روشن کن
کمی روشنش کن
که ما هم زندگی را دوست می‌داریم...

محمود درویش

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

اعتصاب زندانیان سیاسی زندان فشافویه (تهران بزرگ)

در اعتراض به تعرض جنسی ماموران زندان به زنان ملاقات کننده

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
بر اساس گزارش های منتشرشده روز چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ ماموران امنیتی زندان فشافویه (یا تهران بزرگ، همان زندانی که جمهوری اسلامی زندانیان سیاسی بند ۴ اوین را پس از موشک باران این زندان توسط اسرائیل با غل و زنجیر به آنجا منتقل کرد) پیش از ورود خانواده ها به سالن ملاقات، خانواده های زندانیان سیاسی، به ویژه زنان، را مجبور کرده اند که به منظور بازرسی بدنی در گیت های بازرسی به طور کامل برهنه شوند. بازرسی بدنی بدون استفاده از دستگاه های اسکن و به صورت دستی انجام گرفته و موجب آزار جنسی زنان و تحقیر خانواده های زندانیان شده است. زندانیان سیاسی این بازرسی را "زیرپا گذاشتن تمام شئون اخلاقی و انسانی" و "تجاوز جنسی" خوانده اند.
محمد نوری‌زاد، زندانی سیاسی، در فایلی صوتی که از زندان به بیرون فرستاده این اتفاق را «در عداد تجاوز جنسی» خوانده و خبر داده که گروهی از زندانیان در واکنش به این رفتار خواستار پاسخگویی مقامات به این رفتار با زنان ملاقات‌کننده شده و دست به اعتصاب زده‌اند. او همچنین اضافه کرده: "وارد‌کننده اصلی مواد مخدر به زندان خود مسئولان زندان هستند، اما با نگاهی مشکوک و توهین‌آمیز زن و بچه ما را به طرز وقیحی برهنه کرده و بازرسی می‌کنند. این رفتارها در عرف و قانون مصداق تجاوز جنسی است و همه از این اقدامات نفرت‌انگیز خشمگین هستند. ما برای مقابله با گارد زندان نیز آماده‌ایم.»
کیوان رحیمیان، زندانی عقیدتی، نیز در متنی با عنوان «زیر پا گذاشتن شرافت انسانی» نوشته «این بازرسی زیر پا گذاشتن تمام شئون اخلاقی و انسانی» است و «ماموران بازرسی زنان پس از برهنگی کامل، بانوان را به شیوه ای ناشایست می‌گشتند، این عمل شنیع با از بین بردن حریم خصوصی و زیر پا گذاشتن شرافت انسانی که خود به نوعی آزار جنسی است موجب آسیب و فشار روانی بسیار زیاد است که می‌تواند تبعاتی طولانی مدت هم داشته باشد.»
در پی این اتفاق، دست‌کم ۲۰ زندانی سیاسی در سالن ۵ زندان فشافویه با خودداری از حضور در آمار روزانه، به نشانه اعتراض در محوطه هواخوری باقی ماندند و اعلام کردند که این روند را تا زمان پایان رفتارهای تحقیرآمیز ادامه خواهند داد.
زندانیان سياسی منتقل شده به زندان های فشافویه(تهران بزرگ) و قرچک ورامین در شرایطی طاقت فرسا و غیرانسانی بدون کمترین امکانات زندگی و استانداردهای لازم نگهداری می شوند.‌ مهدی محمودیان، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در نامه‌ای که پنج‌شنبه ۲۶ تیرماه در اینستاگرامش منتشر شد با اشاره به وضعیت سایر زندانیان پیش از انتقال زندانیان سیاسی، نوشت: «سالیان سال، هزاران زندانی، صرف‌نظر از جرم‌شان، در سلول‌های نمور، بدون تخت، بدون دسترسی به آب شرب، بدون پزشک، با بدرفتاری ماموران و در شرایطی غیرانسانی نگهداری می شوند.»
محمودیان در نامه‌اش به تجربه تلخ هزاران زندانی با برچسب‌هایی چون «اراذل»، «قاچاقچی» و «سارق» اشاره کرده که سال‌ها در این زندان، بدون هر گونه امکانات و حقوق انسانی زندگی کرده‌ و در سکوت و فراموشی تحقیر شده‌اند.
این زندانی سیاسی می‌نویسد نظام جمهوری اسلامی با این افراد تمرین «بی‌رحمی و انسان‌زدایی» کرده و شخصیت آنها را در هم شکسته است و اکنون می کوشد همان ظلم را به زندانیان سیاسی روا دارد.
محمودیان ساختار زندان در جمهوری اسلامی را ساختاری «سیستماتیک برای شکستن کرامت انسان» توصیف کرده و می‌نویسد: «شکنجه، سلول انفرادی، توهین، بی‌خوابی و قطع ارتباط با خانواده نه استثناء بلکه قاعده این سیستم است.»

آنچه از داخل زندان های جمهوری اسلامی گزارش می شود حاکی از تحمیل شرایطی غیر انسانی، ظالمانه، و تحقیرآمیز به زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی و خانواده های آنان برای درهم شکستن نه تنها روحیه آزادی خواهانه و مقاومت آنان دربرابر ستم و بیداد بلکه خرد و خمیر کردن و نابودی کرامت انسانی آنهاست. این برخورد زندان بانان با زندانیان نمونه بارز بی حقوقی مطلق انسان در استبداد دینی جمهوری اسلامی است.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود

خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۸ تیر ۱۴۰۴

***************

شکست استعمارستیزیِ ارتجاعی- استبدادی در ایران (بخش اول)

ادامه بخش اول
فهم این نکته دقت چندانی نمی‌خواهد که مفهوم «آزادی» در این بیانیه نه به‌معنای رهایی سیاسیِ جامعه از استبداد و تحقق آزادی، رفاه، و برابریِ حقوقیِ شهروندان بلکه به‌معنای رهایی از سلطه استعمار و در واقع «استقلال» است و نه رهایی سیاسی جامعه. از همین روست که در این‌جا سخنی از رهایی از استبداد در میان نیست، سهل است؛ «طرفداران آزادی» در کنار «مدافعان شجاع دین» قرار داده شده‌اند. به‌عبارت دیگر، در این‌جا آزادی چیزی است در حد جهاد و دفاع از دین، که به‌طبع نه در مقابل پادشاهی که خود را «ظل‌الله» می‌نامد و حامی دین و مذهب است بلکه در مقابل نیرویی صورت می‌گیرد که دین و مذهب را مورد تهاجم قرار می‌دهد، و این نیرو نیز در زمان جنبش مشروطه کسی جز «کفار»‌ و استعمارگران «اجنبی» نمی‌توانست باشد. این‌که «اجتماعیون-عامیون» هیچ درکی از آزادی به‌معنای ستیز با استبداد نداشته‌اند از مناسبت انتشار بیانیه‌شان پیداست: انتشار «دست‌خط مبارک»، یعنی فرمان مظفرالدین‌شاه. در این فرمان مشروطه، چنان‌که در زیر می‌بینیم، کمترین سخنی از آزادی نیست و هرچه هست تعریف و تمجید شاه از خودش است که او را «شخص همایون ما» می‌نامد «که حضرت باریتعالی جل شانه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت» او سپرده:..... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***************

پویا قبادی بیستونی

به اعدام پایان دهید!

***************

آن‌که به جنگ نرفته است
چه می‌داند
گلوله خوردن چگونه است
خون چگونه بر خاک می‌ریزد
خاک چگونه خون را می‌مکد
و تمام می‌کند

کاش
رییس‌جمهور
مجبور بود
پسرش را
به جنگ بفرستد آن‌وقت حتما
خودش را مجبور به صلح می‌کرد

رییس‌جمهور
اما
تصمیم گرفته بود
که فقط پسرهای ما به جنگ بروند
تصمیم گرفته بود
فقط خون پسرهای ما ریخته شود
به همین دلیل
هفت سال با صلح جنگید

رییس‌جمهور دشمن بود
دروغ بود

از آن‌همه خون
نه لاله دمید
نه گندم

آن‌همه خون
فقط آسیاب تبهکاران را چرخاند
استخوان‌های گرسنگان را آرد کرد
کیسه‌های دزدها را پر!

اما
پایان این‌همه خون باید باز باشد
سیل باشد
و روزهای بد را با خود ببرد
پسرهای ما
حتما فکری برای این روزها کرده‌اند

محبوبه ابراهیمی

***************

فرشاد اعتمادی فر

به اعدام پایان دهید!

***************

بی خوابی
شعر و صدا: محمد مختاری
تنظیم: شهروز کبیری

***************

هفتاد و هفتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
امروز سه‌شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴ هفتاد و هفتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۸ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:

"در تازه‌ترین اخبار، برای سه زندانی سیاسی فرشاد اعتمادی‌فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی، هر کدام دو بار حکم اعدام توسط شعبه یک «بی‌دادگاه» انقلاب اهواز صادر شده است. همچنین در روزهای اخیر، سه زندانی سیاسی‌ – ‌عقیدتی محکوم به اعدام از هم‌وطنان عرب به نام‌های علی مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم در اهواز به سلول انفرادی منتقل شده‌اند و متأسفانه در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند. بی‌خبری کامل از وضعیت این سه زندانی، بر نگرانی‌های خانواده‌های آن‌ها افزوده است. بی‌خبری از وضعیت این سه زندانی و ده‌ها زندانی دیگر، خطر «ناپدیدسازی قهری» را به‌شدت به‌ همراه دارد؛ اتفاقی که در گذشته بسیار شاهد آن بوده‌ایم. هم‌زمان، اعاده دادرسی مهدی حسنی و بهروز احسانی، دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام، برای چهارمین‌ بار رد شده است؛ این در حالی است که پرونده آن‌ها با ابهامات جدی حقوقی همراه بوده و پیش‌تر نیز با بهانه «سری بودن» پرونده، مانع دسترسی وکیل به جزئیات آن شده‌اند؛ عملی که خلاف قانون است. اعدام‌ها در ماه تیر نیز بار دیگر شتاب گرفته است. تنها در تیرماه تاکنون، دست‌کم ۴۴ تن، از جمله یک زن هم‌وطن‌مان، اعدام شده‌اند. دو نفر از آن‌ها در ملأ عام در شهرهای میاندوآب و بوکان به دار آویخته شدند؛ یعنی هر روز دو نفر اعدام شده‌اند، و این تنها اعدام‌هایی است که رسانه‌ای شده‌اند. این‌ها صحنه‌های ارعاب و قدرت‌نمایی حکومتی است که از هر سو با بحران مواجه است و اعدام در ملأ عام را ابزار مهار قیام و خشم عمومی کرده است. بنابر اخبار رسیده، در ادامه گسترش کارزار مردمی «نه به اعدام»، جمعی از زندانیان زندان یزد نیز به‌عنوان چهل‌وهشتمین زندان به جمع کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» پیوسته‌اند. امری که نشانگر بیداری و عزم مردم برای ایستادگی در برابر ماشین مرگ حکومت قرون‌وسطایی است."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، و زندان یزد.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۴ تیر ۱۴۰۴

***************

احمد رضا جلالی

به اعدام پایان دهید!

***************

دام‌داران تمام صحرا را
شب ِ مهتاب نی‌لبک زده‌اند
بادهایی که زورهاشان را
بر سر چند قاصدک زده‌اند
روزگار عجیبی است گلم
عشق را بر سر سرک زده‌اند
راستی لهجه‌ی شما زیباست
فارسی مرا کتک زده‌اند

مانده روی لبان ما تا حال
حسرت بوسه‌ی حرام شده
عشق‌هایی که داشتیم چطور
رنگ عوض کرده انتقام شده
چند ماهه حقوق کارگری
خرج قرص دیازپام شده
«عشق را کنج خانه پنهان کن»
چونکه ویزای او تمام شده

لب تو به بلوغ بوسه رسید
ناگهان شد حریص گردن من
آنقدر اشک ریختی بغلم
که شده خیس‌ ِ خیس گردن من
پیش از آنی که رد ِ مرز شوم
بغلم کن بلیس گردن من
پیش از آنی که بشکند از درد
زیر پای پولیس گردن من

گاه جغرافیا نه، آدم‌ها
معنی اصلی وطن بوده
گاه لبخند کوچکی از دور
یک بهانه به زیستن بوده
از ازل دوستی میان من و
خاک و خورشید و نسترن بوده
قبل ِ ترسیم نقشه‌ها، ایران
نام مادربزرگ من بوده

بعد گنجشک تیرخورده که مرد
لانه‌ای مانده بر سر کاجم
نوبت دشمنان گذشت اکنون
دوستان می‌کنند تاراجم
مثل یک رود در دل تاریخ
سوی تو جاری‌اند امواجم
منتظر باش بازمی‌گردم
دفعه‌ی چندمی است اخراجم

من به زیبایی تو مربوطم
مثل آهوی نوجوان که به دشت
مثل باران که صبح می‌بارید
بر سر مردمان پاک و پلشت
باد نوروز بی‌گذرنامه
از سر مرز خنده‌دار گذشت
تا که فاشیسم رد مرز شود
بعد از اخراج بازخواهم گشت

رامین مظهر
شاعر افغانستانی

*************** برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران به رغم حاکمیت فضای جنگی بر کشور

امروز یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ در حالی که فضای جنگی همچنان ادامه دارد تجمعاتی در اعتراض به شرایط وخیم شغلی، وضعیت بحرانی معیشت، و فشارهای روزافزون اقتصادی در برخی از نقاط کشور برگزار شد.
در ايرانشهر کارکنان و پرسنل دانشگاه علوم پزشکی این شهر تجمعی را در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و مزایای خود که بیش از سه ماه از آن می گذرد و همچنین عدم عقد قرارداد رسمی با پرسنل برگزار کردند.
این تجمع در حالی برگزار شد که صبح امروز شهرداری ايرانشهر با یورش به محل کسب میوه فروشان و دستفروشان با استفاده از بولدوزر و ماشین های سنگین محل کسب و کار دستفروشان بلوچ واقع در فلکه امینی فرد را تخریب و نابود کرد.
امروز در شادگان نیز کارگران شهرداری به دلیل پرداخت نشدن حقوق خود تجمعی را برگزار کردند.
همچنین در تهران نانوایان با راه پیمایی و تجمع در مقابل وزارت کشور و استانداری اعتراض خود را به وضعیت بحرانی و نابسامان تولید و فروش نان و مصوبه جدید کسب و کار بیان کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۲ تیر ۱۴۰۴

***************

محمد زین الدینی

به اعدام پایان دهید!


***************

ماه پنهان است
در راهپیمایی ها، در هیاهوی جمعیت، در مسابقات فوتبال و در جنگ اصل ماجرا گم می شود. واقعیات غیرواقعی می شوند و مه ای ذهن را فرا میگیرد.
کشاکش و هیجان، خستگی و جنب و جوش همه و همه در خیالی عظیم و غمناک در هم می آمیزند و آن گاه که همه چیز به پایان رسید، دیگر نمی توان درست به یاد آورد که چطور انسان هایی را کشتیم یا فرمان به کشتنشان دادیم و آن گاه کسان دیگری که در میدان جنگ نبودند به ما می گویند اوضاع از چه قرار بوده و ما گیج و منگ می گوییم؛ بله خیال می کنم همین طور بوده.

جان اشتاین بک

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

در جریان جنگ ارتجاعی ۱۲ روزه، روز دوشنبه دوم تیرماه ۱۴۰۴ رژیم اشغالگر و نژادپرست اسرائیل در ادامه تجاوز خود زندان اوین را زیر آتش جنگنده های خود گرفت. در این موشک باران ده ها تن از زندانیان بی پناه و بی دفاع، مراجعان، کارمندان زندان، و ماموران نظامی و امنیتی زندان کشته و شمار بیشتری مجروح شدند. روایت هایی که زندانیان از این فاجعه خونبار منتشر کرده اند، دو نوع واکنش و برخورد متضاد را از سوی زنده ماندگان این فاجعه نشان می دهد: از سویی واکنش زندانیان و از سوی دیگر برخورد زندان بانان، از سویی واکنش زندانیانی که با خراب شدن دیوارهای زندان امکان فرار پیدا کرده بودند اما در آن جهنم آتش و خون ماندند و به کمک زخمی هایی شتافتند که زیر آوار مانده بودند، از مردم و مراجعین و دیگر زندانیان تا بازجویان و شکنجه گران و زندانبانان خود، و از سوی دیگر برخورد ماموران نظامی و امنیتی که با اسلحه خود سینه زندانیان از جمله همین زندانیان امدادگر را نشانه گرفتند، آنها را با تهدید و زور و فشار به داخل بندها چپاندند و سپس غل و زنجیر به دست و پایشان زدند و به زندان های دیگر منتقل شان کردند.

محمد حسن پوره، معلم و زندانی سیاسی، که در زمان موشک باران در بند ۴ زندان اوین محبوس بوده چنین گزارش می‌دهد : "در روز دوشنبه، ۲ تیرماه، بخشی از دیوار زندان فرو ریخت و شکافی مانند یک راه فرار ایجاد شد. گروهی از زندانیان به سمت آن حرکت کردند. با صحنه‌ای دلخراش روبه‌رو شدیم: زمین زیر پایمان پر از پیکرهای زخمی و کشته‌شده بود. بند مربوط به بچه‌های ترنس و مالی بیشترین کشته و زخمی را داشت. به حدی تعداد زیاد بود که همه وحشت کردیم و همین موضوع باعث شد که از فرار منصرف شویم و تصمیم بگیریم به مجروحان کمک کنیم.

بعد از حمله به اوین، بی‌درنگ به سراغ بهداری و کادر درمان رفتیم که زیر آوار مانده بودند. مگر می‌شد خانم دکتر مکارم را با دست آبی‌بند پوش اش رها کرد و فرار نمود؟ مگر می‌شد دکتر احمد واحدی را با چهره‌ای زخمی و پای لنگان رها کرد و فرار نمود؟ مگر می‌شد جسد زندانبان (امید) را با پای قطع‌شده و بی‌جان و صورت نیمه‌سوخته رها کرد و فرار نمود؟ بعد از دقایقی از کمک به تعدادی از زخمی‌ها و نجات مصدومان و بیرون آوردن اجساد، نیروهای امنیتی که سراسیمه خود را به محوطه‌ی بین بهداری اوین و بند ۴ رسانده بودند تا مثلاً مانع از فرار زندانیان شوند، اسلحه را روی زندانیان گرفتند و ما را به سمت بند بی‌در و پیکر بند ۴ هدایت کردند. تنها چند دقیقه بعد، نیروهای مسلح بالای سرمان حاضر شدند. ما را با تهدید اسلحه به صف کردند و به‌صورت فشرده و با پابند و‌ دستبند در وسایل نقلیه مختلف سوار کردند. هر گروه از زندانیان به نقطه‌ای جداگانه منتقل شد.

من به همراه دیگر زندانیان به زندان تهران بزرگ منتقل شدیم؛جایی که شرایط آن «بسیار وخیم» است:
ازدحام شدید جمعیت، آلودگی محیط، بی‌نظمی مطلق و برخوردهای تحقیرآمیز و خشن از سوی مسئولان زندان. برخی از دوستان هنوز به داروهای خود دسترسی ندارند و در زمان انتقال هم اصلاً فرصتی نبود تا بخواهند داروهای خود را جمع کنند."

همچنین محسن قشقایی، زندانی سیاسی بند ۴ اوین، درباره حمله اسرائیل به زندان اوین در نامه‌ای با اشاره به خشونت نیروهای امنیتی با زندانیان چنین می نویسد: «باز هم از دشمن قوی‌تر خورده بودند و برای مردمِ دست‌خالی قدرت‌نمایی می‌کردند. با ما طوری رفتار کردند که انگار ما آنجا را مورد حمله قرار داده‌ایم یا ما عمری با تهدید و دشمن‌تراشی، مسبب این جنگ شده‌ایم.» او با اشاره به حجم بالای تخریب و انتقال زندان‌بانان به مکانی دیگر می نویسد: «صریحاً با کشیدن اسلحه روی بچه‌ها تهدید کردند که ما دستور داریم شما را منتقل کنیم؛ یا خودتان می‌روید یا جنازه‌هایتان را می‌بریم. فضا به‌شدت خشک و خشن بود. بیش از صد نیروی مسلح از یگان ویژه، نوپو، و لباس‌شخصی‌های وزارت اطلاعات و سپاه، مأمور کنترل و حرکت‌ دادن ما بودند."

گزارش هایی که بعد از این فاجعه منتشر شد همه حکایت از آن دارد که انسان هایی که به "جرم" مخالفت با استبداد و دفاع از آزادی به بند کشیده شده اند، در میانه آتش و خون به فکر نجات جان انسان های دیگر بودند و آزادی خودشان آخرین چیزی بود که به آن فکر می کردند. آنان حتی شکنجه گران خود را مستحق مرگ نمی دانستند. حال آن که مزدوران رژیم افراد زیر آوار مانده را که در حال جان دادن بودند رها کرده و قلب زندانیان آزادی خواه را نشانه گرفتند.
چنین شد که "نعمت" جنگ به کمک رژیم آمد تا زندانیان را به زندان هایی منتقل کند که حتی از کمترین امکانات بهداشتی و درمانی و حتی آب سالم برخوردار نیستند.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود

خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۱ تیر ۱۴۰۴

***************

غزلی برای درخت
شعر و صدا: سیاوش کسرایی
تنظیم: شهروز کبیری

***************

شعر، صدا و تصویر: عزت ابراهیم نژاد اینجا کلیک کنید.
ما را به خاطر بیاور!
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم
شور و عشق در سینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم
سینه بر خاک سوده...مردیم

ما را به خاطر بیاور!
ما را که سینه‌سرخانی خنیاگر بودیم
و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار
و نه بر شاخسار
که در بازار
پیش از آنکه آوازه‌خوان شویم
بر شاخه‌ای تکیده از تکیه‌گاه خویش
جان وا سپردیم:

به خاطر دارم پیام‌شان را
سرنوشت‌شان را
آری
و همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است
آواز صامت سینه‌سرخان سینه بر سیخ
و تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان
شاید پیش از آنکه شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم...

شعر، صدا و تصویر: عزت ابراهیم نژاد
عزت ابراهیم نژاد جانباخته ۱۸ تیر ۱۳۷۸ در واقعه سرکوب خونین دانشجویان در خوابگاه دانشگاه تهران

***************

هفتاد و ششمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ هفتاد و ششمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۷ زندان کشور برگزار شد. زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"نخست بر خود لازم می‌دانیم در آستانه سالگرد قیام دانشجویان در تیرماه ۱۳۷۸، یاد جان‌باختگان آن را گرامی بداریم؛ قیامی که هر چند به‌طرز وحشیانه‌ای سرکوب شد، اما مقدمه‌ای برای اعتراضاتی شد که در سال‌های بعد، در ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ ادامه یافت و تا رسیدن به آزادی و اعاده حق تعیین سرنوشت از سوی مردم، همچنان ادامه خواهد داشت. اعضای کارزار «سه شنبه های نه به اعدام»، نگرانی عمیق و خشم فزاینده خود را نسبت به موج تازه اعدام‌ها و تشدید سرکوب‌های امنیتی در سراسر کشور اعلام می‌کنند. از ابتدای تیرماه تاکنون، دست‌کم ۲۴ تن در ایران اعدام شده‌اند و آمار اعدام‌ها از آغاز سال ۱۴۰۴ تاکنون به ۴۲۸ مورد رسیده است. این ارقام هولناک، تنها نمایانگر بخشی از نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر در ایران است. علاوه بر موج جدید اعدام‌ها، در این هفته شاهد موارد بیشتری از سرکوب و خشونت مرگبار علیه مردم بوده‌ایم؛ از جمله قتل دو جوان در همدان توسط سرکوبگران حکومتی و حمله مسلحانه به زنان در روستای گونیچ از توابع خاش که به جان‌باختن دو زن از اهالی منجر شد. این نمونه‌ای بارز از ماهیت زن‌ستیزانه این حکومت و هراسش از اعتراضات مردمی و تلاش برای ارعاب جامعه است. اعضای کارزار «سه شنبه های نه به اعدام»، همچنین صدور حکم اعدام برای ۵ زندانی سیاسی کرد، رزگار بیگ‌زاده‌بابامیری، پژمان سلطانی، سوران قاسمی، کاوه صالحی و تیفور سلیمی‌بابامیری، که در خیزش ۱۴۰۱ دستگیر شده‌اند، را قویاً محکوم می‌کنند. این احکام غیرانسانی و به‌دور از دادرسی منصفانه است و این پنج تن مجموعاً به ۱۲ بار اعدام محکوم شده‌اند! این کارزار، جامعه بین‌المللی، نهادهای حقوق بشری و مردم آگاه و آزادی‌خواه را فرا می‌خواند که نسبت به سرنوشت زندانیان دوتابعیتی، همچون احمدرضا جلالی که در شب بمباران زندان اوین به‌طرز غیرانسانی توسط نهادهای سرکوبگر امنیتی ربوده شده و پس از سال‌ها رنج زندان، اکنون در معرض اجرای حکم قرون وسطایی اعدام قرار دارد، بی‌تفاوت نباشند و تحت تأثیر ارعاب حکومت قرار نگیرند و در دفاع از «حق حیات» شهروندان و زندانیان محکوم به اعدام، تمام‌قد بایستند. این کارزار همچنین از همه نهادها و فعالان حقوق بشری می‌خواهد که فشارهای خود را برای شفاف‌سازی وضعیت زندانیان افزایش دهند و خواستار بازدید از زندان‌ها و گفت‌وگو با زندانیان سیاسی شوند و اجازه ندهند صدای این زندانیان در زندان‌ها خاموش شود. افشاگری زندانیان سیاسی تبعیدی به زندان‌های تهران بزرگ و قرچک، تنها گوشه کوچکی از وضعیت غیرانسانی حاکم بر زندان‌های کشور است. وقتی زندان‌های پایتخت چنین است معلوم است که چه جنایاتی در سایر زندان‌ها به خصوص در مورد زندانیان عادی و گمنام رخ می‌دهد‌. ما خواستار لغو فوری تمامی احکام اعدام در ایران هستیم و باور داریم مردم ایران، همگام با دیگر ملت‌های تحت ستم، این مسیر مقاومت و ایستادگی را تا پیروزی و رهایی ادامه خواهند داد."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۷ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، و زندان کامیاران.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.


کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۷ تیر ۱۴۰۴

***************

بیانیه

زندانیان سياسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید

حمله جنایتکارانه رژیم نژادپرست اسرائیل به زندان اوین و انتقال خشونت بار زندانیان سیاسی زخمی و وحشت زده توسط جمهوری اسلامی به زندان های قرچک و تهران بزرگ که از کمترین حداقل های زندگی و امکانات بهداشتی و درمانی و حتی آب سالم و فضای کافی و تمیز برخوردار نیستند، موج دستگیری های اخير، اعدام های شتاب زده، و مصوبه اخیر مجلس در مورد تشدید مجازات جاسوسی که شامل فعالیت های سیاسی و رسانه ای نیز می شود برای ما خانواده های دادخواه زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه ۶۰ و تابستان خونبار ۶۷ یادآور انتقام خونین حاکمان از مخالفان سیاسی خود در زندان های سراسر ایران و قتل عام زندانیان سياسی در مقطع پایانی جنگ در دهه سیاه ۶۰، به ویژه تابستان ۶۷ بود.
ما خانواده های خاوران که دهه ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده ایم و مدت هاست با درهای بسته گلزار خاوران رو به روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده ایم، نگران جان زندانیان بی دفاع و بی پناه، به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرایط جنگی حاضر هستیم.

ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و زندانیان عادی و همچنین انتقال زندانیان جرائم خشن به محیط های امن و دارای استاندارد های لازم برای نگهداری هستیم. قوه قضائیه موظف به اجرای فوری و دقیق مصوبه شماره ۲۱۱ شورای عالی قضایی مصوب ۲۲ دی ۱۳۶۵ است که بر اساس آن در شرایط جنگی ملزم شده با بهره‌گیری از ابزار قانونی نظیر تبدیل قرار بازداشت، آزادی مشروط، پذیرش وثیقه یا قرار کفالت اقدامات لازم برای آزادی زندانیان و حفظ جان و امنیت آن ها را به عمل آورد. این قانون به ویژه بر آزادی موقت زندانیان بی خطر، شامل زندانیان سیاسی، زندانیان جرائم مالی، جرائم غیرعمدی جرائم خرد تاکید دارد. همچنین در مورد زندانیان جرائم خشن انتقال به اماکن امن الزامی است. اجرای این مصوبه و حفظ جان زندانیان وظیفه قانونی قوه قضائیه است. همچنین سازمان زندان ها در قبال جان تک تک زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی که تنها به سبب ابراز عقیده و اندیشه سیاسی خود، از جمله دفاع از آزادی و حقوق مردم تحت ستم و استبداد، در زندان هستند مسئول است.

۱۶ تیر ۱۴۰۴

جمعی از خانواده های خاوران (داخل)

***************

اگر وطن
تلف شدن از گرسنگی
در طولِ جاده‌هاست
اگر وطن
مثلِ سگ از سرما لرزیدن
و از تب به ‌خود پیچیدن است
اگر وطن
نوشیدنِ خونِ سرخِ ما
در کارخانه‌های شماست
اگر وطن
پنجه‌های ارباب‌هایتان است
اگر وطن
حکومت نظامی است
اگر وطن
باتومِ پلیس است
اگر وطن
رها نشدن از تاریکی‌‌ متعفنمان است...
من خائن به وطن هستم!
بنویسید در سه ستون
با خطی سیاه و عربده‌کش:
هنوز "ناظم حکمت"
خیانت به وطنش را ادامه می‌دهد!

ناظم حکمت

***************

بیانیه
یک‌هزار سال گذشت
تا به دنیا آمدم
دوهزار سال گذشت تا راه رفتم
سه‌هزار سال گذشت
تا به دو راهی رسیدم
چهارهزار سال گذشت
تا توانستم انتخاب کنم
پنج‌هزار سال گذشت
تا گوش به گوشِ رئیس‌دانا
صدایِ سوسن را با قلب‌ام دیدم:
دوسِت دارم می‌دونی‌ شش‌هزار سال
آب از سرم گذشت؟
کاش هفت‌ساله نمی‌شدم
به دبستان نمی‌رفتم
بلد نبودم بنویسم صدا
تنها صداست که عاشق می‌شود
راه می‌‌رود
خسته می‌شود
خسته نمی‌شود
کاش به مدرسه‌ی شاه‌عباس نمی‌رفتم
بلد نبودم بنویسم تنها صداست
که با خودش حرف می‌زند
تنها صداست که با صدا
دست‌هایِ تو با دست‌هایِ من حرف
لب‌هایِ تو با لب‌‌هایِ من حرف
کاش فعلِ هیچ‌جمله‌ای می‌زد نبود
کاش هیچ‌‌آدمی در بند نبود
همه دربند بودند
کاش چشم‌هایِ تو از پشتِ میز بلند نمی‌شد
تازه داشت قهوه‌ای‌تر از قهوه‌ای می‌شد
کاش به دبیرستانِ مجتهدزاده نمی‌رفتم
کاش از آقایِ البرزِ برج‌سفیدی خوشم نمی‌آمد
معلم پایِ تخته داد نمی‌زد
یک با یک برابر نیست!
کاش حسابداریِ صنعتی را ترجیح می‌دادم به چشم‌بندِ سیاه
به من از شمارشِ پلِّه‌ها نمی‌ترسم
دروغ چرا تا قبر آه همشهری‌ام آه
ایرجِ پزشک‌زاد آه آه آه هنوزهم آه
من از شمارش می‌ترسم از اعداد
از شمارشِ کوچه‌هایی که با تو نرفتم
از کوچه‌هایِ بهبهان، اهواز، تجریش، کیان‌مهر از
کاش صدا نمی‌شدم کاش
راه نمی‌رفتم خسته نمی‌شدم کاش
نمی‌نشستم در تنهایی به همه‌چیز فکر نمی‌کردم
به این روزهایِ عبوس و اخمو کاش
به جنگ به بمباران به موشک‌های خندان
به کودکان به گل‌هایِ ایران به
هفت‌هزارسال گذشت
به درد و داغ و درفش گذشت
تا توانستم با خودکارِ قرمز بنویسم:

امضاء می‌کنم
فرامرز سه‌دهی - شاعر

***************

متن کامل نامه رزگار بیگ زاده بابامیری به شرح زیر است:

تلاشم با نگارش این متن که داستان ۱۳۰ روز بازداشت و وضعیت من [را] در تمام این مدت بازگو می‌کند، صدای خودم را به دنیای متمدن برسانم. در شرایطی که تحت نظارت مداوم مخبرین و سیستم‌های نظارتی زندان به سر می‌برم و طبیعتا تنش و فشار مضاعف و مستمری را تجربه می‌کنم، تمرکز یافتن در نگارش کار چندان ساده‌ای نیست.
در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ طی یک تماس تلفنی از سوی فردی به نام سعیدی که خود را مأمور اداره اطلاعات بوکان معرفی نمود، در ساعت ۵ عصر به مکانی در حوالی تالار روژ در حومه شهر بوکان فراخوانده شدم و پس از مراجعه به محل مورد اشاره توسط سعیدی و فرد دیگری که بعدا فهمیدم بازجوی پرونده ماست و نام سازمانی‌اش قربانی است، به اداره اطلاعات بوکان منتقل شدم. تا حوالی ساعت ۱۰ شب در یک اتاق بازداشت شدم از ساعت ۱۰ شب تیم بازجویان شامل ۶ نفر که شامل سعیدی و قربانی و رییس اداره اطلاعات بوکان موسوم به نام سازمانی حجتی، و سه مامور ناشناس دیگر به صورت شیفتی مورد وحشیانه‌ترین اشکال شکنجه و ضرب‌و‌شتم قرار گرفتم.... برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

رزگار بیگ‌زاده بابامیری، کشاورز ساکن بوکان، در فروردین‌ماه سال ۱۴۰۲ در ارتباط با اعتراضات سراسری جنبش "زن،زندگی، آزادی" بازداشت شد. او اکنون با حکم اعدام در زندان ارومیه به بند کشیده شده است.
زرگار بیگ زاده بابامیری حدود چهار ماه در بازداشتگاه‌های اداره اطلاعات بوکان و ارومیه برای اخذ اعترافات اجباری زیر شکنجه به‌سر برد. وی سرانجام به زندان ارومیه منتقل شد.
بر اساس کیفرخواست صادره از شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ارومیه، بیگ‌زاده بابامیری در پرونده‌ای که ۱۳ متهم دیگر هم دارد به اتهاماتی از جمله «محاربه، بغی، اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی و استقلال کشور، تامین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی و همکاری با دول متخاصم» متهم شده است. این زندانی سیاسی پیشتر در بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در بخش دیگر پرونده خود از سوی دادگاه کیفری یک ارومیه و با اتهام «مشارکت در قتل یک نیروی امنیتی» در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱، به ۱۵ سال حبس محکوم شده بود.
بر اساس حکم صادر شده، پژمان سلطانی نیز در این بخش از پرونده بابت اتهام «آمریت در قتل یک نیروی امنیتی» به اعدام و علی قاسمی بابت اتهام «مشارکت در قتل»، به ۱۰ سال حبس محکوم شدند و کاوه صالحی، متهم چهارم این پرونده از اتهام انتسابی تبرئه شد، اتهاماتی که به گفته خانواده این زندانی سیاسی و به نقل از وکیل او، در جریان جلسات دادگاه که به صورت ویدیو کنفرانس برگزار شده، به تمامی از سوی بیگ‌زاده رد شده و او تنها پذیرفته که برای کمک به درمان مجروحان سرکوب خیزش «زن، زندگی، آزادی»، برای آن‌ها دارو تهیه کرده و به شکل ناشناس به دست‌شان رسانده است و یک دستگاه استارلینک هم برای استفاده شخصی خریده است.
ژینو بیگ‌زاده بابامیری، دختر این زندانی سیاسی، در گفتگو با خبرگزاری ها با اشاره به این‌که بیش از ۶۰۰ روز از زندانی‌شدن پدرش گذشته است، گفت پدرش در یکی از ملاقات‌ها با خانواده به آن‌ها گفته از طرف او تاکید کنند که هر اعترافی از او گرفته شده زیر شکنجه بوده و او بی‌گناه است: "پدرم گفت:‌ من عضو یا هوادار هیچ حزب و گروهی نیستم، هیچ کار ضدانسانی، خشونت‌آمیز و مجرمانه‌ای مرتکب نشده‌ام و تنها "جرم" من کار انسان دوستانه تهیه و رساندن دارو برای مداوای مجروحان اعتراضات ۱۴۰۱ در بوکان بود. من مدافع حقوق بشر هستم."
این زندانی سیاسی در نامه ای از زندان ارومیه شرایط بازداشت و انواع شکنجه هایی را که برای گرفتن اعتراف اجباری متحمل شده شرح داده است. این نامه به ضمیمه آمده است.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود خواهان آزادی فوری و

بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله رزگار بیگ زاده بابامیری است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۴تیر ۱۴۰۴

***************

هیچم و چیزی کم
شعر و صدا: مهدی اخوان ثالث
تنظیم: شهروز کبیری

***************

بیانیه

اخراج مهاجران افغانستانی، لکه ننگ دیگری بر دامن جمهوری اسلامی

در پی جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و دولت اسرائیل، روند اخراج مهاجران افغانستانی از ایران شدت گرفته، به‌طوری که در روزهای اخیر صدها هزار نفر از مهاجران افغانستانی از ایران اخراج شده‌اند و، بنا بر اخبار منتشرشده، قرار است این تعداد به ۳ میلیون نفر برسد.

علت تشدید اخراج مهاجران افغانستانی از ایران به ظاهر همکاری این مهاجران با اسرائیل و جاسوسی برای این دولت است. نخست این‌که جمهوری اسلامی تا کنون هیچ محاکمه و حتی هیچ سند محکمه‌پسندی را به مردم نشان نداده که دال بر جاسوسیِ احدی از مهاجران افغانستانی برای اسرائیل باشد. در ثانی، حتی اگر شماری از مهاجران افغانستانی برای اسرائیل جاسوسی کرده باشند، فقط باید آن افراد بازداشت و محاکمه شوند و نمی‌توان به شیوه دیوان بلخ جرم احتمالیِ آن افراد را به حساب صد‌ها هزار مهاجر بی‌پناه افغانستانی گذاشت و این جمعیت انبوه را مجازات کرد. اگر جمهوری اسلامی از نفوذ جاسوسان موساد در درون نیروهای نظامی و امنیتی‌اش درمانده شده و نمی‌تواند این جاسوسان را بازداشت و محاکمه کند، این مشکل خودِ اوست؛ چرا باید صدها هزار مهاجر افغانستانی تاوان این درماندگی و ناتوانی را بدهند؟ آیا کاری که جمهوری اسلامی با مهاجران افغانستانی می‌کند همان نیست که اسرائیل با مردم غزه می‌کند و انتقام دشمنی‌اش با حماس را از این مردم ستمدیده و بی‌دفاع می‌گیرد؟... برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

***************

دهان خونی
به گلوله گفتم برگردد
فریادش را
و‌ یادش را در پوکه جا بگذارد
و بگذارد قلب من برای عشق
و برای آ
زا
دی...
دهانم اما از خون پر بود
و قلبم
در جیب کوچکم
تکان‌ تکان می‌خورد
گلوله
یاد مرا
روی آسفالت لخته کرده بود.

بکتاش آبتین

***************

هفتاد و پنجمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۴ هفتاد و پنجمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۷ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"حکومت فاسد و سرکوبگر، برای مقابله با خیزش‌ها و اعتراضات مردمی، به اعدام‌های خودسرانه و سرکوب سیستماتیک ادامه می‌دهد. تنها در چهار روز نخست تیرماه، دست‌کم ۱۷ زندانی از جمله یک زن اعدام شده‌اند. از ابتدای سال ۱۴۰۴ نیز دست‌کم ۴۲۴ تن به دار آویخته شده‌اند. در هفته گذشته، ۱۸ زندانی اعدام شدند؛ آماری هولناک که در سال‌های اخیر بی‌سابقه است. تصویب مصوبه اخیر مجلس فرمایشی حکومت در جهت افزایش سرکوب و تشدید اعدام‌ها، به‌ویژه علیه مخالفان و زندانیان سیاسی، در کنار روند افزایشی اجرای احکام اعدام، نشان از جامعه‌ای انفجاری و وجود حکومتی سرکوبگر و نامشروع دارد که برای حفظ بقای خود، “حق حیات” شهروندان را قربانی می‌کند. نظام ولایت فقیه روز چهارشنبه گذشته، سه کولبر کرد به نام‌های آزاد شجاعی، ادریس آلی و رسول احمد محمد را در روندی غیرشفاف و ناعادلانه به اتهام جاسوسی اعدام کرد. در هفته‌های اخیر نیز موج گسترده‌ای از بازداشت‌ها در شهرهای مختلف به بهانه‌های واهی سیاسی و امنیتی صورت گرفته که باعث نگرانی جدی ما نسبت به سرنوشت بازداشت‌شدگان شده است. بیم آن می‌رود که بسیاری از آنان با اتهامات سنگین مواجه شده و از حق دادرسی عادلانه محروم شوند. در این شرایط، جان زندانیان سیاسی محکوم به اعدام بیش از پیش در خطر است. ما اعضای این کارزار، همراه با مردم ایران، خواستار لغو مجازات اعدام و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از جامعه جهانی، نهادهای حقوق بشری و وجدان‌های بیدار می‌خواهد که صدای زندانیان محکوم به اعدام باشند و به یاد داشته باشند که حکومت مستبد نه‌تنها در دوران جنگ و بمباران امنیت زندانیان را تأمین نکرد، بلکه اکنون پس از پایان بحران، در پی انتقام‌گیری از مردم و زندانیان است. همچنین از خانواده‌های زندانیان، به‌ویژه کسانی که در این روزها عزیزانشان بازداشت شده‌اند، می‌خواهیم سکوت نکنند؛ اسامی آنان را منتشر کرده و خواستار آزادی بی‌قید و شرطشان باشند. لازم به ذکر است که با تعطیلی زندان اوین و انتقال زندانیان به تهران بزرگ و قرچک، از این پس زندان قرچک به‌عنوان جایگزین زندان اوین در فهرست زندان‌های اعتصابی کارزار قرار می‌گیرد."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۷ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان قزل‌حصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند زنان و مردان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، و زندان کامیاران.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی اعدام است

و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.
کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۰ تیر ۱۴۰۴

***************

وضعیت پایه / وضعیت پیرو
شعر و صدا: فرخنده حاجی زاده اینجا کلیک کنید.

" وضعیت پایه "
صدای انفجار می آید
پنجره ها پشت پرده های کشیده می لرزند
دل ها بیشتر
بازهم ترامپ می گوید
چیز دیگری می گوید
صدای انفجار می آید
۱۲ ادبار است که
دادخواهیمان
در تثلیث شوم ِ مذکر گم شده ست
یزدگرد، از مرو گذشته
روزی آسیابان ردای یزدگرد در برکرده
بر ما ظاهر خواهد شد
حالا، بازو بغل کرده
به کسانی که دوست داشته ایم ودوستمان داشته اند
فکر می کنیم
به مرگ هم
و نمرده دلمان آتش می گیرد
برای کلماتی که میمرند
باما میمرند
صدای انفجار می آید
نوه شش سالۀ برادر می گوید
نمی داند چرا دندان هایش بهم می خورد
می دانیم
و بلند بلند می خوانیم
فغان ز جغد جنگ ووای او
می پرسد
مرغِ وای؟
کسی می گوید، مرغِ جنگِ لعنتی
دندان هایش باز هم بهم می خورد
از هرجهت صدای انفجارمی آید
وصدای تلفن هایی که زنگ می زنند
مدام
ازهر سوی، جهان
می خواهند بدانند زنده ایم
پناه گرفته ایم،
کجا؟
تا احتمال زنده ماندنمان را بسنجند
کودکان زباله گرد، پناه بگیرید
پرنده هایمان پر زده اند
احتیاط کنید
بمب های پرنده، گزینۀ مناسبِ سطل زباله اند

" وضعیت پیرو "
ویران کرده؛ برگشته اند بمب افکن ها
با طلوع خورشید، بعداز ۱۲ شب وروزپر ادبار
پا دراز می کنیم
برکه می خیزیم
درمی یابیم
پرزیدنت از هر دوی ما راضی ست
این بار، با رضایت می خوابیم
بیدار که می شویم
نمی دانیم
نقض شده ایم، یا نقض کرده ایم
اما می دانیم
آقای رییس جمهور ناراضی ست
ازآن ها بیشتر
یکی به دو می کنند
ما، لبخند می زنیم
ونمی دانیم
کجای این بازی گیر کرده ایم
که ترامپ، از شعرهایمان سرزده است
بی که فراموش کرده باشیم
دندان های کودکانمان بهم خورده
سطل های زباله پناهگاه مناسب نیستند
وکودکان زباله گردبسیارند.

فرخنده حاجی زاده - ۱۴۰۴/۴/۴

***************

بازداشت همراه با ضرب و جرح آرش صادقی

بنابر گزارشی که ریما شیرمحمدی، فعال حقوق بشر، در فضای مجازی منتشر کرده است «روز جمعه ۳۱ خرداد، حوالی ساعت ۱۸، آرش صادقی، کنشگر مدنی و زندانی سیاسی سابق، در نزدیکی پارک اوستا در شهر تهران توسط نیروهای امنیتی وابسته به قرارگاه ثارالله بازداشت شد. یکی از اعضای این قرارگاه پس از شناختن وی، به همراه سه نفر دیگر، به بهانه بازرسی کوله‌پشتی آرش، او را به داخل کوچه‌ای خلوت هدایت کردند. در آن مکان، صادقی با دستبند به یک لوله گاز بسته شد و حدود یک ساعت مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت. شدت ضربات به حدی بود که منجر به شکستگی یکی از دندان‌های وی شد. در ادامه، او به زور به داخل ماشین منتقل گردید و پس از حدود دو ساعت و نیم بازجویی همراه با خشونت و تصویربرداری از چهره‌اش، به دلیل وخامت وضعیت جسمانی آزاد شد.»
با تجاوز نظامی رژیم اشغالگر و نژاد پرست اسرائیل به ایران و جنگ میان دو رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی و اسرائیل فضای سرکوب آزادی خواهان و دگراندیشان بیش از پیش شدت پیدا کرده و موجی از دستگیرهای فله ای به راه افتاده که از اقلیت های دینی و قومی گرفته تا آزادی خواهان را دربرمی گیرد. همچنین ممکن است بسیاری از صدها نفری که گفته شده به اتهام "همکاری با اسرائیل" بازداشت شده اند در واقع مخالفان آزادی خواه جمهوری اسلامی باشند که برچسب این اتهام را خورده اند تا راحت تر بتوان آنها را سرکوب کرد. این درحالی است که از یک سو جان و سلامتی زندانیان سیاسی که بعد از حمله اسرائیل به زندان اوین به زندان های قرچک و تهران بزرگ منتقل شده اند به مخاطره افتاده و، از سوی دیگر، اجرای احکام اعدام شدت گرفته است.
آرش صادقی از فعالان حقوق بشر است که سال ها با تن بیمار رنج زندان را کشیده و هرگز در برابر استبداد حاکم و آزادی کش سکوت نکرده است. ما ضرب و جرح وحشیانه او را محکوم می کنیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۹ تیر ۱۴۰۴

***************

محراب عبدالله زاده

به اعدام پایان دهید!

***************

بر شانه‌ی خودم دستی تکاندم
برگشتم
و به دوردست خیره شدم
در سراب
انسان‌ها دسته‌جمعی تنها بودند
و مرگی بی‌نوبت
در سینه‌ی من پابه‌پا می‌کرد
جای خالی اشکی
بر گونه‌هایم خشکی زده بود

بکتاش آبتین

***************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

در پی تجاوز نظامی ارتش اسرائیل و ۱۲ روز جنگ بین اسرائیل و جمهوری اسلامی بیش از ۶۰۰ نفر از مردم بی گناه و بی پناه کشته و حدود ۵۰۰۰ نفر زخمی شدند. چند هزار خانواده در سراسر کشور عزیزان خود را از دست دادند و داغدار شدند. صدها خانه و زندگی زیر آوار رفت و حاصل سال ها کار و زحمت مردم بی دفاع در چشم به هم زدنی دود شد و به هوا رفت.
یکی از فاجعه بارترین حملات نظامی ارتش جنایتکار اسرائیل بمباران زندان اوین در اول تیرماه بود. جایی که هزاران زندانی بی دفاع پشت دیوارهای بلند آن اسیر و در غل و زنجیرند. از میان آنان زندانیان سیاسی و عقیدتی که به واسطه بیان عقاید و نظرات سياسی خود از جمله در دفاع از آزادی و مخالفت با سیاست های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی در این زندان به بند کشیده شده اند.
در این حمله بخش هایی از زندان کاملا تخریب و بخش هایی آسیب دید و تنی چند از کارکنان و ماموران زندان و مردمی که برای پیگیری پرونده زندانی خود به بخش های اداری زندان مراجعه کرده بودند کشته شدند.
در پی این فاجعه انسانی ماموران امنیتی نیمه شب ده ها زندانی سیاسی و عقیدتی از بند زنان و بند ۴ مردان اوین را که برخي زخمی و وحشت زده بودند با یورش ناگهانی، بدون اطلاع قبلی، با ضرب و شتم، و با دستبند و زنجیر به پا از بند ها بیرون کشیدند. مردان را به زندان فشافویه (تهران بزرگ) و زنان را به زندان قرچک ورامین منتقل کردند. این در شرایطی است که تا کنون از وضعیت زندانیان سیاسی و عقیدتی بند ۲۰۹ زندان اوین که بند امنیتی این زندان است و گزارش شده بخش هایی از آن تخریب شده هیچ اطلاعی در دست نیست.
براساس گزارشات در جریان انفجار، شماری از زندانیان زن زخمی شدند و هیچ گونه رسیدگی و کمک پزشکی فوری انجام نشده است. انتقال زندانیان چنان عجولانه و با شتاب انجام شده که زندانیان حتی فرصت جمع‌آوری داروها، وسایل شخصی و مدارک درمانی خود را نیافته‌اند.
گزارش ها حاکی از آن است که زندان قرچک که گاه تبعیدگاه برخی از زنان زندانی معترض بوده از کمترین امکانات لازم و ضروری برای نگهداری زندانیان به ویژه امکانات بهداشتی و درمانی، حتی از آب آشامیدنی سالم برخوردار نیست.
زندانیان منتقل شده از اوین در فضای کوچک قرنطینه به صورت فشرده جاداده شده اند. جایی که حتی پنجره، تهویه، سرویس بهداشتی مناسب و آشپزخانه ندارد. همچنین وسایل و لباس های آنها از جمله داروهای زندانیان بیمار و سالخورده که در زندان اوین به جا مانده به آنها تحویل نشده است. زندانیان سابق که تجربه حبس در این زندان داشته اند بارها اعلام کرده اند که شرایط حاکم بر این زندان در شان هیچ انسانی، هیچ زندانی با هر اتهام و جرمی نیست.
از زندان فشافویه (تهران بزرگ) نیز خبر رسیده که وضعیت زندانیان منتقل شده از اوین وخیم است. در هر اتاق ۴۰ زندانی را جا داده اند، اکثر زندانیان کف خواب هستند، آب شرب وجود ندارد و زندانیان دسترسی به تلفن و امکان تماس با خانواده های خود ندارند. در چنین شرایطی زندانیان در صورت هر گونه اعتراضی با ضرب و شتم مواجه می شوند.
در این جنگ نفرت انگیز و خانمان سوز زندانیان سیاسی و عقیدتی از سوی هر دو حکومت سرکوبگر و آزادی کش اسرائیل و جمهوری اسلامی مورد هجوم قرار گرفتند و اکنون سلامتی و جان آنها در خطر است.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود

خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۷ تیر ۱۴۰۴

***************

جنگ ۱۲‌ روزه و نمایش پرده‌های دیگری از بی‌پناهی مردم

تهاجم دو کشور متجاوزِ آمریکا و اسرائیل به جمهوری اسلامی ماهیتی استعمارگرانه دارد و دفاع و حمایت از این تهاجم به‌معنای دفاع و حمایت از توحش استعماری است. اما، در مقابل این تهاجم، مقاومت جمهوری اسلامی در برابر این توحش استعماری نیز نه تنها کوچک‎ترین حقانیتی ندارد بلکه به نوبه خود توحشی است ارتجاعی و استبدادی که از جهاتی از توحش استعماری عقب‎مانده‌تر و وحشی‌تر است... برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

***************

مناجات
شعر و صدا: اسماعیل شاهرودی
تنظیم: شهروز کبیری

***************

این بار
شعر و صدا: سیاوش کسرایی
تنظیم: شهروز کبیری

***************

جنگ است اسماعیل، برش سوم - از شعر بلند اسماعیل
شعر و صدا: رضا براهنی
تنظیم: شهروز کبیری

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

پنجشنبه ۵ تیر ١۴٠۴


___________________________

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب بهار ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب زمستان ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب پائیز ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب تابستان ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب بهار ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال از ۱ دی تا ۲٧ اسفند ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال تا ۲٨ آذر ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال تا سی شهریور ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.