افق روشن
www.ofros.com

اخبار، گزارش، مصاحبه و مطالب کارگری


منشور آزادی، رفاه، برابری                                                                                                        سه شنبه ۲۰ خرداد ١۴٠۴ - ١۰ ژوئن ۲۰۲۵


کرمان - کهنوج - روستای دهکهان

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
تجمع اعتراضی اهالی روستای دهکهان علیه تخریب محیط زیست و زندگی شان توسط معدن داران و حمله و یورش گارد ویژه و نیروهای سرکوبگر به مردم.
بنابر اخبار منتشرشده در شبکه های اجتماعی، امروز سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ مردم این روستا علیه فعالیت معدن کرومیت تجمع اعتراضی بر پا کردند. این معدن متعلق به شرکت صنایع معدنی شهاب سنگ است که به بنیاد تعاون سپاه پاسداران تعلق دارد. گزارش ها حاکی است که نیروی ویژه انتظامی به تجمع مردم حمله کرده و آنها را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۰ خرداد ۱۴۰۴

***********

هفتاد و دومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
امروز سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ هفتاد و دومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۷ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"حکومت اعدامی در ایران، همچون گذشته، هر هفته در مسیر افزایش اجرای احکام اعدام با سرعت پیش می‌رود. متأسفانه از ابتدای خردادماه تاکنون بیش از ۹۵ نفر اعدام شده‌اند؛ تنها در روز ۱۲ خرداد، ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند که ۸ نفر از آنان در زندان قزلحصار بودند. از سوی دیگر، حاکمان خودکامه که از پاسخ‌گویی به بحران‌های کلان اقتصادی و معیشتی ناتوان‌اند، در یک سال گذشته کوشیده‌اند تا با سرکوب و اجرای احکام اعدام، بر مطالبات عمومی سرپوش بگذارند. این سرکوب‌ها، متأسفانه دامن اتباع افغانستانی مقیم ایران را نیز گرفته است. در ماه‌های گذشته، احکام اعدام علیه شماری از شهروندان افغانستانی بیش از پیش به اجرا درآمده‌ است؛ محکومان بی‌پناهی که صدایی برای دفاع از خود ندارند و ماشین اعدام در ایران، حق حیات را از آنان نیز سلب می‌کند. کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» این موج تازه‌ی سرکوب و اعدام را به‌شدت محکوم می‌کند و خواستار واکنش جدی نهادهای حقوق بشری و بین‌المللی در برابر این جنایات است.
«مجازات اعدام ناقض حق حیات است»؛ حقی بنیادین که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) به آن تصریح شده‌است. هیچ شرایط اضطراری یا توجیه فرهنگی، سیاسی یا امنیتی نمی‌تواند مشروعیت چنین مجازاتی را توجیه کند. بر اساس استانداردهای حقوق بین‌الملل، از جمله تفسیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، مجازات اعدام حتی در کشورهایی که آن را لغو نکرده‌اند، باید به شدیدترین جرایم محدود شود و با رعایت کامل اصول دادرسی منصفانه همراه باشد. با این حال، در حکومت مستبد ولایت فقیه، اغلب متهمان بدون دسترسی به وکیل مستقل، تحت فشار برای اعتراف، و در روندهای قضایی فاقد شفافیت محاکمه می‌شوند؛ وضعیتی که مصداق بارز «اعدام فراقانونی» است. اعدام، به‌ویژه هنگامی که ابزاری برای سرکوب اعتراضات، ارعاب جامعه یا کنترل سیاسی باشد، نه‌تنها با اصل تناسب جرم و مجازات در تعارض است، بلکه نشانه‌ای از نقض کامل عدالت به شمار می‌آید. در پرتو این واقعیات، ما اعضای این کارزار، ضمن ابراز نگرانی عمیق از تداوم و گسترش احکام ظالمانه اعدام در ایران، خواهان توقف فوری صدور و اجرای این احکام هستیم و از همه وجدان‌های بیدار می‌خواهیم که به هر شکل ممکن، در جهت مقابله با آن، اقدامات عملی به‌کار گیرند و به کارزار «نه به اعدام» بپیوندند. ما بر این باوریم که دفاع از حق حیات، مسئولیتی است جمعی و فراملی؛ و تا زمانی که طناب اعدام از نظام قضایی ایران برداشته نشود، بستر آزادی و عدالت فراهم نخواهد شد و بسیاری از جرایم نیز پایان نخواهد یافت. لازم بذکر است طبق اخبار منتشر شده جمعی از زندانیان زندان اهر در اعتراض به موج فزاینده اعدام‌ها، اعلام کرده‌اند که از هفته پیش به کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» پیوسته‌اند و از این به بعد هر سه‌شنبه همراه با اعضای کارزار در اعتصاب غذا خواهند بود."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۷ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، و زندان اهر.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۰ خرداد ۱۴۰۴

***********

نوید نجاران

به اعدام پایان دهید!

***********

من از میان
ریشه‌های گیاهان گوشت‌خوار می‌آیم
و مغز من هنوز
لبریز از صدای وحشت پروانه‌ایست
که او را
در دفتری به سنجاقی
مصلوب کرده‌اند.

فروغ فرخزاد

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات

امروز دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ بازنشستگان شرکت مخابرات ایران به روال دوشنبه های هر هفته به خیابان آمدند و مطالبات خود را فریاد زدند.
اصفهان، کرمانشاه، زنجان، تهران، بیجار، تبریز، سنندج، اصفهان، گیلان، شیراز و ... شاهد حضور بازنشستگان معترض در خیابان های شهر بود. عدم اجرای کامل و صحیح آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹، غارت و چپاول ثروت و اندوخته های منقول و غیر منقول کارکنان مخابرات ایران توسط دو سهامدار فاسد و رانتی این شرکت یعنی بنياد تعاون سپاه پاسداران و ستاد اجرایی فرمان امام در سال های گذشته از جمله موارد مهم و اصلی اعتراض بازنشستگان مطالبه گر مخابرات است.
"تعاون سپاه حق ماها را خورده"، "ستاد اجرایی حق ماها را خورده"، "حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون"، و "مخابرات ایران قانون نمی‌پذیرد" از جمله شعارهای سر داده شده در تجمع امروز بازنشستگان مخابرات بود.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۹ خرداد ۱۴۰۴

***********

حسین نعمتی

به اعدام پایان دهید!

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران در اقصی نقاط کشور

امروز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ بازنشستگان، کارگران صنعتی، و دیگر مزدبگیران در بسیاری از شهرها و استان های کشور در اعتراض به فساد سیستماتیک جاری در تمام ارکان نظام سیاسی و اقتصادی حاکمیت، معیشت اسفبار و فقر روز افزون، دزدی و چپاول ثروت مردم به خیابان ها آمدند و فریاد اعتراض و خشم خود را بر سر مدیران، مسئولان و حاکمان از تمام جناح ها و گروه ها کوبیدند.
در اهواز به رغم گرمای هوا بازنشستگان تامین اجتماعی با راه پیمایی در خیابان و حضور در مقابل ساختمان اداره کل سازمان تامین اجتماعی و بانک رفاه اعتراض و انزجار خود را از وضعیت اسفبار جاری در کشور بیان کردند. بازنشستگان در شعارهای خود خواهان آزادی کامیونداران، کارگران، معلمان و مطالبه گران بازداشت شده شدند. "اتحاد، اعتراض، علیه فقر و فساد"، "شورای عالی کار، حامی سرمایه دار"، "روسری رو رها کن، فکری به حال ما کن"، "بانک رفاه مال ماست، حاصل دسترنج ماست"، "حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون"، "کامیوندار زندانی آزاد باید گردد"، "کارگر زندانی آزاد باید گردد"، "معلم زندانی آزاد باید گردد"، و "معترض زندانی آزاد باید گردد" از جمله برخی از شعارهای سر داده شده توسط بازنشستگان تامین اجتماعی اهواز در این یکشنبه اعتراضی بود.
بازنشستگان تامین اجتماعی شوش، کرخه و هفت تپه نیز با تجمع و راه پیمایی در خیابان های شهر شوش بویژه مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی شوش و سر دادن شعارهایی چون "نابود باد بندگی، زنده باد زندگی"، "کو مهار تورم؟ دروغگو می‌گین به مردم"، و "فقط کف خیابون به دست میاد حقمون" اعتراض و خشم خود را نسبت به گرانی های سرسام آور، تورم روز افزون، رها کردن اقتصاد کشور، نبود امکانات رفاهی و بهداشتی و آموزشی مناسب و در خور برای مردم شوش، هفت تپه و کرخه بیان کردند.
بازنشستگان فولاد و معدن در تهران با تجمع در مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی فولاد واقع در خیابان وزرا و در دست داشتن پلاکاردها و سر دادن شعارهایی اعتراض خود را به غارت صندوق بازنشستگی خود توسط دولت اعلام کردند. همچنین بازنشستگان خواستار اجرای فوری و بدون قید و شرط "بند یکم صورتجلسه ۱۵ مهر هیئت مدیره" شدند‌.
در همین حال بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان نیز با راه پیمایی در خیابان نشاط این شهر و سر دادن شعار "فریاد، فریاد، از این همه بیداد"، و "نه مجلس، نه دولت، نیستند به فکر ملت" اعتراض خود را به نابود شدن صندوق بازنشستگی خود توسط حاکمیت دزد و غارتگر بیان کردند.
در کرمان نیز بازنشستگان فولاد تجمع اعتراضی خود را مانند شهرهای تهران و اصفهان برگزار کردند.
بازنشستگان فولاد خوزستان نیز با راه پیمایی در خیابان و تجمع در مقابل ساختمان استانداری واقع در اهواز به عدم اجرای صحیح و کامل همسان سازی اعتراض کردند.
بازنشستگان کرمانشاهی نیز با تجمع در مقابل ساختمان اداره کل سازمان تامین اجتماعی اعتراض خود را به حقوق های بسیار ناچیز پرداختی به بازنشستگان، و رانت و فساد در ارکان اداری و سیاسی و اقتصادی حاکمیت بیان کردند. "بیت المال و خزانه، جولانگاه دزدانه"، "زیر بار تورم، شکسته پشت مردم"، و "رنج ما، رنج ما، غارت دسترنج ما" شعارهای سر داده شده در تجمع بازنشستگان کرمانشاه بود.
رانندگان ماشین های آب رسان در رباط کریم امروز دست به اعتصاب زدند و اعتراض خود را به افزایش هزینه های زندگی و در آمدهای ناچیز اعلام کردند.
کارگران ارکان ثالث و پیمانکاری شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران امروز با برگزاری تجمع و راه پیمایی گسترده در محوطه اداره مرکزی این شرکت اعتراض خود را به "تبعیض های سیستماتیک و تعمدی در پرداخت‌ حقوق ها و مزایا"، "شرایط بد و نامناسب شغلی"، و "عدم رسیدگی به مطالبات معیشتی و رفاهی" بیان کردند. "تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم"، و "از شعار تا عمل، وعده های بی ثمر" از جمله شعارهایی بود که ارکان ثالثی های معترض در راه پیمایی و تجمع اعتراضی امروز خود سر دادند. کارگران ارکان ثالث خواستار حذف شرکت‌های پیمانکاری و تبدیل وضعیت استخدامی، افزایش مزد متناسب با شرایط بحرانی معیشتی، بازگشت مالیات های اضافی کسر شده و اعمال مفاد رأی ۳۱۸۸ دیوان در پرداخت های مزدی، و اجرای فوری طرح طبقه بندی مشاغل شدند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۸ خرداد ۱۴۰۴

***********

علیرضا برمرزپوناک

په اعدام پایان دهید!

***********

به پندارِ من آزادی
گلِ در شیشه را ماند
که دیدن را سزاوارست
و چیدن را نمی شاید

طناب دارِ من روزی
شود ابریشم شعرم
به پیله مُردن ابریشم
تنیدن را نمی شاید

حمید حاجی زاده

***********

حنانه کیا کجوری

(تولد ١٦ بهمن ۱۳٧٨ - قتل ۳٠ شهریور ١۴٠١)

یادآر!

***********

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش‌اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی، و علیرضا برمرزپورناک، مشهور به "بچه های اکباتان"، شش فعال معترض در جنبش "زن، زندگی، آزادی" هستند که با حکم اعدام در زندان قزلحصار کرج به بند کشیده شده اند.
در جریان جنبش سراسری «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱ شهرک اکباتان در تهران یکی از مناطق اصلی اعتراضات مردمی به جان باختن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد بود. در جریان سرکوب این اعتراضات در شهرک اکباتان طلبه ای بسیجی به نام «آرمان علی‌وردی» روز چهارم آبان مجروح شد و دو روز بعد، ششم آبان، در بیمارستان بقیه‌الله تهران جان باخت.
در پی جان‌باختن آرمان علی‌وردی، ماموران امنیتی به خانه های مردم در شهرک اکباتان یورش بردند و حدود ۵۰ تن از جوانان ساکن در این شهرک را بازداشت کردند. اگرچه عمده افراد بازداشت شده در این پرونده پس از مدتی به‌دلیل فقدان هرگونه شواهد و مدارک با صدور قرار منع تعقیب آزاد شدند، اما در نهایت دادسرای جنایی و امنیتی تهران برای ۱۴ تن از بازداشت‌شدگان به‌عنوان متهمان نهایی با استناد به اتهاماتی ازجمله «محاربه»، «مشارکت در قتل عمد»، «تبلیغ علیه نظام»، «اخلال در نظم عمومی» و «ضرب‌وجرح عمدی»، قرار بازداشت صادر کرد. اندکی بعد، کیفرخواست ابتدایی این متهمان نیز صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. از میان این ۱۴ تن ۸ جوان با اتهام قتل یا مشارکت در قتل این بسیجی روبرو شدند. بازپرسی دادسرای جنایی تهران، میلاد آرمون، محمدمهدی حسینی، و مهدی ایمانی را به «محاربه» متهم کرد. آن‌ها همچنین در پرونده‌ای دیگر در همین رابطه در دادگاه کیفری، با اتهام «مشارکت در قتل عمد» نیز مواجه شدند.
همچنین بنا بر کیفرخواست دیگری، علیرضا کفایی، حسین نعمتی، امیرمحمد خوش اقبال، علیرضا برمرزپورناک، و نوید نجاران نیز با اتهامات «مشارکت در قتل عمد، اخلال در نظم و آسایش عمومی، و مشارکت در ضرب و جرح عمدی» متهم شدند.
منابع مختلف حقوق‌بشری در مورد کیفرخواست صادره برای متهمان این پرونده اعلام کردند که مستندات در این پرونده محدود به اعترافات اجباری و زیر شکنجه متهمان علیه خود و یکدیگر بوده است.
دو سال بعد، شش متهم پرونده اکباتان روز ۲۳ آبان ۱۴۰۳ به قصاص نفس محکوم شدند. وکلای پرونده اعلام کردند که رئیس شعبه با این حکم مخالف بوده و رای اقلیت صادر کرده است.
اصغر خلیلی، رئيس شعبه سيزدهم دادگاه کيفری يک استان تهران که در هفت جلسه به این پرونده رسیدگی کرده، رای جداگانه‌ای صادر کرده و با مخالفت با حکم قصاص نوشته است که در این پرونده ماده ۴۷۹ قانون مجازات اسلامی لحاظ شود.
ماده ۴۷۹ قانون مجازات اسلامی می‌گوید: «هرگاه کسی در اثر رفتار عده‌ای کشته یا مصدوم شود و جنایت، مستند به برخی از رفتارها باشد و مرتکب هر رفتار مشخص نباشد، همه آن‌ها باید دیه نفس یا دیه صدمات را به طور مساوی بپردازند.» آقای خلیلی در رای صادره خود، میلاد آرمون ،عليرضا کفائی و اميرمحمد خوش اقبال را به پرداخت «دیه نفس مقتول» و پنج سال حبس تعزیری محکوم کرده و رای به تبرئه دیگر متهمان پرونده داده است.
رئیس شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران در رای خود نوشته است که اعترافات متهمان علیه خود و دیگران نمی‌تواند مبنای صدور حکم قرار گیرد: «نمی توان اظهارات متهمان در مرجع انتظامی را به صورت صرف مبنای صدور حکم قرار دهيم و بايستی اين اظهارات با ساير قرائن و امارت موجود و منعکس در پرونده مطابقت داشته باشد و همچنين نمی‌توان اقارير متهمان در خصوص ساير متهمان را مبنای صدور حکم قرار دهيم و اقرار صرفاً در حق مقر اعتبار دارد و نسبت به ساير اشخاص اعتباری ندارد.»
در رای صادر شده توسط آقای خلیلی تصریح شده که «پزشکی قانونی در مراحل مختلف، علت تامه فوت را خون‌ريزی مغزی به دنبال اصابت جسم سخت به سر اعلام نمودند. مطابق تحقيقات انجام‌شده اين امر ثابت می‌باشد که مرحوم ابتدا در پارکينگ بلوک آ۴ مورد هجوم مهاجمين قرار گرفته و در اين مرحله تعداد افراد زيادی، شهيد را مورد ضرب‌وجرح قرار داده‌اند و حتی در تصاوير ارائه‌شده مشخص است که فردی با سنگ بزرگ ضربه محکمی به ناحيه پيشانی شهيد می‌زنند ولی با اين اوصاف، ادله کافی در جهت احراز اين موضوع که کدام ضربات موجب مرگ و خون‌ريزی مغزی شده است موجود نمی‌باشد."
به این ترتیب، در بهمن ماه ۴ تن از متهمان با تأمین قرار وثیقه تا جلسه دفاع آزاد شدند. در این حال، میلاد آرمون، محمدمهدی حسینی، مهدی ایمانی، و نوید نجاران، چهار تن از متهمان این پرونده ماه‌ها به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اطلاعات سپاه و زندان قزل‌حصار نگه داشته شده بودند.
پس از گذشت دوسال، جلسه آخرین دفاع آرمون، ایمانی، برمرزپورناک، حسینی، خوش‌اقبال، کفایی، نجاران و نعمتی، هشت متهم پرونده «شهرک اکباتان»، در روزهای ۱۲ و ۱۳ آبان ۱۴۰۳ در دادگاه کیفری تهران برگزار شد.
پس از برگزار شدن این جلسات، «پیام درفشان»، وکیل‌مدافع نعمتی، با انتشار مطلبی در حساب ایکس خود نوشت که پس از برگزاری جلسه اخذ آخرین دفاع در روز یکشنبه ۱۳ آبان، قرار تامین وثیقه‌ موکلش و سه تن دیگر از متهمان آزاد شده، «در اقدامی غیرقابل پیش‌بینی»، به قرار بازداشت تبدیل و به زندان کرج منتقل شدند. رضا شفاخواه، وکیل دادگستری نیز در گزارشی مشابه این خبر را تأیید و اعلام کرد حسین نعمتی، علیرضا برمرزپورناک، علیرضا کفایی، و امیرمحمد خوش‌اقبال، چهار تن از متهمان این پرونده، بهمن ۱۴۰۲ با تودیع وثیقه از زندان قزل‌حصار آزاد شده بودند، اما یکشنبه ۱۳ آبان پس از حضور در دادگاه بار دیگر بازداشت شدند. با رای دادگاه، میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش‌اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی، و علیرضا برمرزپورناک با رأی مستشاران شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک، به اعدام (قصاص) محکوم شدند.
اعترافات اجباری علیه خود و علیه دیگر متهمان پرونده مبنای صدور حکم قصاص از سوی مستشاران دادگاه کیفری بوده است متهمان این پرونده در بازداشتگاه‌های اطلاعات سپاه، پلیس آگاهی و در یک مورد در بازداشتگاه حفاظت اطلاعات نهاجا، در سلول های انفرادی و ایزوله کامل نگهداری شده و تحت شکنجه جسمی و روحی قرار گرفته‌اند. شکنجه‌هایی که منجر به اعتراف علیه خود و دیگران شده است.
در متن رای قصاص صادر شده توسط مستشاران هم به وضوح آمده که متهمان در جلسات دادگاه، اعترافات اجباری علیه خود را رد،‌ مشارکت در قتل را انکار و تاکید کرده‌اند که مجبور به اعتراف علیه خود شده‌ بودند. با این حال دو مستشار که در هیچ یک از جلسات رسیدگی به این پرونده حضور نداشتند در رای خود نوشته‌اند که متهمين «با قصد مقابله و براندازی نظام اسلامی سعی به از ميان برداشتن ايشان -آرمان علی‌وردی- می‌نمايند و هجوم وحشيانه و ضرب‌وجرح متعدد به نقاط مختلف بدن از جمله سر مرحوم و يا ساير نقاط بدن که منجر به ضربه به سر مرحوم شده جز قصد قتل ايشان چيزی را به ذهن متبادر نمی‌نمايد.» آن‌ها، میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش‌اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک را به «قصاص از طريق آويختن به چوبه دار با رد تفاضل ديه در حق هر يک از متهمان قبل از اجرای قصاص» و همچنین پرداخت دیه بابت صدمات غير موثر در قتل محکوم کرده‌اند. نويد نجاران را از حيث جنبه عمومی به يک سال حبس تعزيری هم محکوم کرده‌اند. چنان که پیشتر آمد، حکم اعدام این ۶ جوان معترض درحالی صادر شده که رئیس شعبه با این حکم مخالف بوده و رأی اقلیت صادر کرده است.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند سوم خود،

خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله میلاد آرمون،

علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش‌اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۷ خرداد ۱۴۰۴

***********

ضرورت رهایی سیاسیِ جامعه برای مبارزه سرمایه‌ستیزِ مزدبگیران

اغلب در تجمع‌های مزدبگیران به‌ویژه بازنشستگان یا در فضای مجازی شعارهایی از این دست را می‌شنویم یا می‌خوانیم: «کارگر زندانی آزاد باید گردد»؛ «معلم زندانی آزاد باید گردد»؛ «جای نویسنده زندان نیست»؛ و اخیراً «کامیوندار زندانی آزاد باید گردد». مستقل از نیّت و قصد شعاردهندگان، معنای این شعارها روشن است: کارگر یا معلم یا نویسنده یا راننده کامیون به این اعتبار باید از زندان آزاد شود که کارگر است، یا معلم است، یا نویسنده است، یا راننده کامیون است. اما کارگر و معلم و نویسنده و راننده کامیون نیز مانند دیگر اعضای جامعه ممکن است به این دلیل سر و کارشان به زندان بیفتد که جرمی را مرتکب شوند. در این صورت، آیا باز هم باید آزادی آنها را مطالبه کرد؟ روشن است که منظور کسانی که شعارهای فوق را سر می‌دهند آزادی مجرمان نیست. اما مستقل از نیّت آنان، شعارهای آنان ممکن است چنین معنایی را در اذهان ایجاد ‌کند. اشکال کار کجاست؟ ... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***********

بوشهر حمله و یورش وحشیانه نیروهای سرکوبگر با باتوم و گاز اشک آور به تجمع اعتراضی لنج داران مقابل ساختمان اداره کل بنادر و دریانوردی اینجا و اینجا کلیک کنید.

سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴

***********

تهران: تجمع اعتراضی خانواده های محکومان به اعدام اینجا کلیک کنید.

هفتاد و یکمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
امروز سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ هفتاد و یکمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۶ زندان کشور برگزار شد. زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» ضمن حمایت از اعتصاب کامیون‌داران زحمت‌کش که دوازدهمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند، به آنان درود می‌فرستد و از دیگر اقشار جامعه که به اشکال مختلف تحت ستم هستند، می‌خواهد که به اعتصاب رانندگان بپیوندند و از آن‌ها به هر شکل ممکن حمایت کنند. در شرایط کنونی که هر روز شاهد رویداد‌ها و فجایع دلخراش در سراسر کشور هستیم، حکومت کشتار و اعدام در سیاهچال‌های خود، دسته‌ دسته زندانیان را در بی‌خبری کامل اعدام می‌کند و با سخره گرفتن قوانین بین‌المللی و اهرم کردن دین با این جنایات حکومتی که بستر آن را نیز خودشان فراهم کرده به دنبال فرونشاندن حق‌خواهی و خیزش‌های مردم هستند اما تاریخ نشان داده که سقوط چنین حکومت‌های دیکتاتوری حتمی است. حال از ابتدای خرداد تاکنون دست‌ کم ۶۷ زندانی، شامل ۳ زن، اعدام شده‌اند و به‌طور متوسط روزی ۷ تن به دار آویخته شده‌اند. تنها در روز ۷ خرداد، ۲۰ زندانی را با بی‌رحمی اعدام کرده‌اند.
فراموش نکنیم که این سطح از استفاده از مجازات غیرانسانی اعدام با نقض گسترده حق دادرسی منصفانه همراه بوده است. در همین راستا، متأسفانه روز چهارشنبه ۷ خرداد، پدرام مدنی در زندان قزلحصار به اتهام جاسوسی در سکوت خبری به دار آویخته شد. علاوه بر این، اعاده دادرسی محمدامین مهدوی‌شایسته، که پیش‌تر به اتهام جاسوسی توسط صلواتی، “قاضی مرگ”، به اعدام محکوم شده بود، از طرف دیوان عالی رد شده و این شهروند زندانی در خطر جدی اعدام قرار دارد.
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» به خانوادهای زندانیان محکوم‌ به‌ اعدام توصیه می‌کند که روند پرونده عزیزانشان را به‌سرعت رسانه‌ای کرده و به اطلاع عموم مردم ایران و نهادهای حقوق بشری برسانند تا با این روشنگری‌ها بتوانیم ماشین کشتار و اعدام را متوقف و از کار انداخت و نباید فریب نیرنگ‌ها یا تهدیدهای مأموران اطلاعاتی و بازجویان را خورد تا حکومت در سکوت خبری زندانیان را اعدام کرده و به‌ تعبیری با قتل حکومتی، حق حیاتشان را پایمال کند. با درود و سپاس به خانواده زندانیانی که هفته‌هاست در نقاط مختلف کشور فریاد “نه به اعدام” سر می‌دهند و از این کارزار حمایت می‌کنند، مجدداً از عموم مردم، به‌ویژه خانواده‌های زندانیان محکوم‌ به‌ اعدام می‌خواهیم که به هر شکل ممکن از کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» حمایت کنند و خانواده‌های معترض و دادخواه را تنها نگذارند. باید صدای “نه به اعدام” در هر شهر و خیابان طنین‌انداز شود، چون این حکومت روزانه خانواده‌ها را در اقصی‌ نقاط کشور داغدار می‌کند. قدرت ما در اتحاد و همبستگی ماست. طبق اخبار رسیده به کارزار، جمعی از زندانیان زندان فیروزآباد استان فارس، در هفته هفتاد و یکم از روز ۱۳ خرداد، به کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» پیوسته و هر سه‌شنبه در اعتصاب غذا خواهند بود."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۶ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، و زندان فیروزآباد فارس.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی اعدام است

و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان شرکت مخابرات

امروز دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ بازنشستگان مخابرات همچون دوشنبه های گذشته در برخی از مناطق کشور تجمعاتی را برگزار کردند.
مریوان، تهران، ایلام، بیجار، کرمانشاه، سنندج، رشت، اصفهان، از جمله شهرهایی بود که بازنشستگان با حضور در خیابان های آن اعتراض و خشم خود را به چپاول و غارت ثروت و اندوخته های خود در شرکت مخابرات ایران توسط دو سهامدار عمده آن یعنی بنياد تعاون سپاه و ستاد اجرایی فرمان امام اعلام کردند. همچنین بازنشستگان خواهان اجرای کامل آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹ شدند.
"ستاد فرمان امام، مخابراتو برده، حق ماها رو خورده"، "یه اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه"، و "بنیاد تعاون حق ماها رو خورده" از جمله شعارهایی بود که بازنشستگان مخابرات در تجمع این هفته خود سر دادند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۲ خرداد ۱۴۰۴

***********

تداوم اعتصاب رانندگان کامیون و مقاومت

و پافشاری آنان بر مطالبات خود بهترین فرصت

برای پیوستن معلمان، پرستاران، بازنشستگان،

کارگران صنعتی، و دیگر مزدبگیران به این اعتصاب

است تا تا با برپایی اعتصاب های عمومی و سراسری

تومار ننگین نظام سرمایه داری استبدادی حاکم را در هم پیچند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

***********

ادامه اعتصاب رانندگان کامیون، برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان

و دیگر مزدبگیران در سراسر کشور، و تخریب خانه های مردم محروم بلوچستان

امروز یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ رانندگان کامیون و ماشین های سنگین به استقبال یازدهمین روز از اعتصاب خود رفتند. بازنشستگان صندوق های مختلف بازنشستگی نیز همچون یکشنبه های هفته های گذشته تجمعات اعتراضی خود را در چندین شهر کشور برگزار کردند.
اعتصاب و اعتراض رانندگان کامیون دومین هفته خود را سپری می کند و در ۳۱ استان و بیش از ۱۵۵ شهر کشور گسترش یافته است. در یازده روز گذشته بیش از ۲۰ نفر از رانندگان شریف و زحمت کش کامیون توسط نیروهای امنیتی و گزمه های جیره خوار حکومت سراسر فساد و دزدی جمهوری منحوس اسلامی بازداشت شده اند. گرانی قطعات، کاهش سهمیه سوخت، افزایش بیمه و عوارض جاده‌ای از مهم‌ترین دغدغه‌های رانندگان معترض است که تاکنون حکومت جنایتکار سرمایه داریِ استبدادیِ جمهوری اسلامی پاسخی به آنها نداده است. برهان احمدی، زانکو رستمی، کاوه مرادیان، رزگار مرادی، صدیق محمدی، شهاب دارابی، و علیرضا فغفوری تعدادی از رانندگان هستند که در جریان اعتصاب اخیر کامیونداران و رانندگان کامیون بازداشت شده اند.
بازنشستگان تامین اجتماعی در شهرستان های شوش، هفت تپه، و کرخه نیز مانند هفته های گذشته با حضور در خیابان های شهر شوش و تجمع و راه پیمایی در زیر گرمای شدید مطالبات خود را فریاد زدند و خشم خود را از افزایش روز افزون فساد، فقر و فلاکت و دیگر مصائب اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه بیان کردند. "حقوق نصف و نیمه، سکوت کنی همینه"، "ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما"، "از خوزستان تا گیلان، ننگ بر این مدیران"، و "از خوزستان تا سیستان، ننگ بر این مدیران" از جمله شعارهای سر داده شده در تجمع امروز شهرستان شوش بود.
بازنشستگان تامین اجتماعی اهوازی نیز همچون یکشنبه های هفته های گذشته به رغم گرمای طاقت فرسا به خیابان آمدند و خواسته های خود را بر سر مسئولان دزد و غارت گر جمهوری اسلامی فریاد زدند. "کامیوندار زندانی، آزاد باید گردد"، و "دولت خیانت می‌کند، مجلس حمایت می‌کند" از شعارهایی بود که در تجمع و راه پیمایی امروز بازنشستگان تامین اجتماعی در اهواز سر داده شد.
بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان نیز با راه پیمایی در خیابان نشاط این شهر و سر دادن شعارهایی اعتراض خود را به تاخیر تعمدی در پرداخت مطالبات و وضعیت بحرانی معیشت خود بیان کردند. بازنشستگان با تجمع در مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی فولاد خواستار رسیدگی فوری و بدون لکنت مدیران به مطالبات خود شدند.
امروز کارگران ارکان ثالث شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران نیز دست از کار کشیدند و راه پیمایی و تجمع اعتراضی خود را در مقابل اداره مرکزی شرکت برگزار کردند. تبعیض‌ در پرداخت‌ها، شرایط اسفناک شغلی و نادیده‌ گرفتن مطالبات مزدی و رفاهی از مهم‌ترین دغدغه‌های کارگران معترض ارکان ثالث است.
در همین حال و در شرایطی که اعتراضات گسترده معیشتی اقشار مختلف طبقه مزدبگیر در سراسر کشور گسترش می یابد، امروز نیروهای نظامی و امنیتی بار دیگر با یورش به روستای حسین آباد جیکولی زاهدان اقدام به تخریب و نابودی منازل ساکنان این روستا کردند. بولدوزرها و ماشین های سنگین تخریب با پشتیبانی یگان های ویژه نظامی و خودروهای زرهی بیش از ۳۰ خانه را تخریب کردند و مردم روستا را مورد ضرب و شتم قرار دادند. جمهوری اسلامی، که برای مردم فلسطین اشک تمساح می ریزد و فریاد مبارزه اش با حکومت و ارتش اشغالگر اسرائیل گوش فلک را کر کرده است، درست همچون این حکومت جنایتکار، که خانه های مردم غزه را بر سرشان خراب می کند، منازل مردم محروم بلوچستان را بر سرشان آوار می کند و شبانه با یورش به این مردم بی دفاع، زنان و کودکان را به ضرب اسلحه از سرپناه های شان بیرون می کند و آنان را آواره دشت و بیابان می سازد. درست گفته اند که سگ زرد برادر شغال است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۱ خرداد ۱۴۰۴

***********

مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده
بیست‌وسه گلِ سرخ
برخاک سردی پژمرده بود
بیست‌و‌سه پاییز زیبا
این مقدمه‌ی رؤیاهای او نبود
تمام زندگی‌اش بود
کوتاه
شبیه نورافشانی‌ شهاب‌سنگی درتاریکی
او را به خاطر می‌سپارم
دختر جوانی که
برای پیداکردن آزادی
لای گلوله‌ها وخاک‌ها
گم شده بود.

بکتاش آبتین

***********

نکاتی درباره اعتصاب رانندگان کامیون

روشن است که خواسته‌های کنونیِ رانندگان کامیون، خواسته‌های حرفه‌ای و معیشتی و رفاهی هستند، و دست‌یابی - کامل یا ناقص - به آنها پیش از هر چیز مستلزم برخورداری از نیرو از جمله مجهز بودن به تشکل مستقل است. اما در استبداد جمهوری اسلامی هیچ... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***********

مرده‌شور استعاره را ببرد
این جا وطنِ من است
ایران
سرزمینِ دست‌های تنگ
سرفه‌های کشدار
تب‌های به نوبت
سرزمینِ بی‌تخیل
وضعیت‌های کاملن موجود
دهان‌های ممنوع
می‌بویندهایِ مجازِ مداوم
آبان ماه‌های دوازده ماه
درخت‌های تعطیل
پرنده‌های تعطیل
سال‌های نیمکت‌نشینیِ در خانه
کرونا
بوسه‌های ممنوع
حالم خوب است هایِ دروغ
می‌خواهم برگردم به تاریکی
به زهدانِ مادرم
مرا در سرزمینی دیگر
در ایرانی دیگر
به دنیا بیاور لطفن

فرامرز سه دهی

***********

این چه وطنی است
که با محبوبه‌هایش مثل گزمه‌ها رفتار می‌کند
و گل را نشانه‌ی طغیان
و شعر را شب‌نامه‌ای سری علیه نظام می‌داند.

این چه وطنی است که ماده درسی عشق را از برنامه‌های درسی خود پاک کرده
و هنر شعر را ملغی ساخته است
و چشم‌های زنان را...

نزار قبانی
ترجمه: موسی اسوار

***********

هفتادمین هفته کارزار سه شنبه های نه به اعدام

امروز سه شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۴ هفتادمین هفته کارزار سه شنبه های نه به اعدام در ۴۵ زندان کشور برگزار شد. زندانیان شرکت کننده در این کارزار با انتشار بیانیه زیر اعلام کردند که امروز نیز چون سه شنبه های پیشین اعتصاب غذا خواهند کرد:
"با نهایت تأسف و تأثر، ستاندن جان زندانیان در زندان‌های استبداد حاکم نه‌تنها متوقف نشده، بلکه آمار این «جنون قتل حکومتیِ شهروندان زندانی» همچنان رو به افزایش است. دستگاه سرکوب ولایت فقیه در اردیبهشت‌ماه بالغ بر ۱۷۰ تن از هم‌وطنان زندانی را روانه کشتارگاه‌ها با چوبه‌های دار کرد؛ آماری بی‌سابقه و هولناک که نشان می‌دهد هر ۹ ساعت، دو زندانی در ایران اعدام شده‌اند. متأسفانه حدود ۱۹٪ از این اعدام‌ها مربوط به هم‌وطنان مظلوم بلوچ است که به‌طور مضاعف مورد ستم و تبعیض قرار می‌گیرند.
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از همه دغدغه‌مندان حقوق بشر و کسانی که آرزوی ایرانی آزاد و برابر را دارند، صمیمانه درخواست می‌کند که در این روزها و سال‌های دشوار، در کنار قربانیان ظلم بایستند. زیرا استبداد حاکم، با نقض حقوق دادرسی منصفانه و اجرای گسترده احکام اعدام، «حق حیات» اقلیت‌های قومی، عقیدتی و... را پایمال می‌کند و با بی‌پروایی، هم‌وطنان بلوچ، کُرد، عرب و زندانیان عقیدتی را به پای چوبه‌های دار می‌فرستد.
چه نیکو و بایسته است که دلسوزان ایران، به‌ویژه آنان که تریبون‌های بین‌المللی در اختیار دارند، فریاد «نه به اعدام» ملت ایران و «جنون آدم‌کشی حکومت» را به گوش جهانیان برسانند؛ زیرا این رفتار غیرانسانی حکومت دیکتاتوری نسبت به اقلیت‌ها و مردم ایران، مصداق روشن «جنایت علیه بشریت» و نقض فاحش حقوق بشر است. کاملاً روشن است که هر حکم اعدام در ایران، جنبه‌ای سیاسی دارد و نه صرفاً مجازات یک متهم؛ چراکه هر متهم، قربانی ساختار فاسد و ناکارآمد حاکمیت است. در عین حال، در دستگاه قضایی و امنیتی حکومت، هیچ‌گونه روند دادرسی عادلانه وجود ندارد. هدف اصلی این اعدام‌ها، ایجاد رعب و وحشت در جامعه و جلوگیری از خیزش‌های مردمی است؛ چراکه با تشدید بحران‌ها در کشور، سرکوب و اعدام نیز روندی صعودی یافته‌اند.
از این‌رو، «سکوت راه چاره نیست»؛ باید فریاد زد و علیه این ظلم و بی‌عدالتی به‌پاخاست. همان‌طور که هفته‌هاست، شماری از خانواده‌های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، همراه با جوانان و مردم آزادی‌خواه، در برابر زندان‌ها، سراسر کشور و حتی در شهرهای مختلف جهان، فریاد «نه به اعدام» سر داده و از کارزار حمایت کرده‌اند. در همین راستا، در اقدامی خلاقانه، زنان زندانی عضو این کارزار در زندان اوین، هر سه‌شنبه هم‌زمان با تجمع خانواده‌ها، گرد هم می‌آیند و شعار «نه به اعدام» سر می‌دهند.
‌این همبستگی درون و بیرون زندان ستودنی است، و شایسته است که شعار نه به اعدام در خیابان‌ها و تجمعات اعتراضی اقشار مختلف طنین‌انداز شود. مایه خرسندی است که اعلام کنیم این هفته نیز جمعی از زندانیان زندان فردیس کرج، در اعتراض به موج اعدام‌ها، با کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» اعلام همبستگی کرده و به اعتصاب غذا خواهند پیوست.

به این ترتیب، کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در روز سه‌شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۴، در هفته هفتادم، در ۴۵ زندان زیر، در قالب اعتصاب غذا ادامه خواهد یافت:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین ،زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان) ،زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران و زندان فردیس کرج".

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی اعدام است

و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۶ خرداد ۱۴۰۴

***********

تمام شب
با تبری
بر اندوه من می‌کوفت
خواب اما آمد و
سنگ‌های خونین را
با آب تیره پاک کرد.
دوباره امروز زنده‌ام.
دوباره تو را بر شانه‌های خویش بلند می‌کنم
ای زندگی.

پابلو نرودا
برگردان: صفدر تقی‌‌زاده

***********

تداوم اعتصاب رانندگان و دارندگان کامیون و تجمع بازنشستگان مخابرات

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
امروز ۵ خرداد ۱۴۰۴ شاهد ادامه اعتصاب کامیونداران و تجمع هفتگی بازنشستگان مخابرات در چندین شهر کشور بودیم.
اعتصاب کامیونداران به رغم سرکوب آنها در برخی شهرها با شلیک گاز اشک آور و اسپری فلفل امروز نیز در شهرهای سبزوار، سربندر، تربت جام، کرج، کرمانشاه و ده ها شهر دیگر ادامه یافت. اعتصاب کنندگان با انتشار بیانیه ای بر تداوم اعتصاب تا رسیدن به خواسته های خود تاکید کرده اند. یادآوری می کنیم که افزایش قیمت گازوئیل توسط دولت، گرانی قیمت لوازم یدکی کامیون، افزایش مبلغ حق بیمه، و نرخ پایین کرایه بار از جمله مهم ترین مواردی است که کامیونداران را به اعتصاب واداشته است.
بازنشستگان مخابرات نیز به روال دوشنبه های هر هفته در شهرهای تهران، همدان، سنندج، کرمانشاه، تبریز و ... گرد هم آمدند و به اوضاع فلاکت بار معیشت خود اعتراض کردند. یاد آوری می کنیم که اعتراض به ملاخورشدن اندوخته های بازنشستگان مخابرات توسط سهامداران اصلی این شرکت یعنی سپاه پاسداران و ستاد اجرایی فرمان امام و نیز عدم اجرای آیین نامه سال ۱۳۸۹ از جمله مهم ترین موارد اعتراض بازنشستگان مخابرات است. برخی از شعارهای این بازنشستگان در تجمع امروز اینها بود: "فریاد بازنشسته از ظلم فاسدان است"، "کشور پردرآمد چه بر سر تو آمد؟"، "فریاد، فریاد، از این همه بیداد"، "سهامدار عمده، حق ماها را خورده".
امروز همچنین کارگران اخراجی صنایع فولاد خوزستان در اعتراض به اخراج خود تجمع کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۵ خرداد ۱۴۰۴

***********

وداع
چقدر پیر شده‌است
بیا
بیا
شانه‌ها به هم بدهیم
بیا شانه‌ها بجنبانیم
هیچ ترانه‌ای
به تراز شادی خوشه‌ی گندم نمی‌رسد
بهشت باور جوانی بود
که در قبر و قفس
به گلدان پوکه‌ها خون می‌داد
گل‌ها در رحم اجاره‌ای
عاقبت به خیر نشدند
خدا و فرشتگان سیاه‌پوشند
سلول ها به جوانی تجزیه گردان معرکه‌ی مرگ‌اند
این چه بهاریست ؟
که هیچ جانور کوهی هم
مشتاق به بچه‌دار شدن نیست
سوزِ لوطی کُش
گدازِ درویش‌لرزان
وصله از طاسی می‌گیرند
کلید زندگی را در کدام جاکلیدی
جا گذاشته‌اید
دریغ از دلی دلبرانه
و آغوش هایی که به یک بغل نمی‌رسند
رویا‌هایی که لای درختان بی‌فصول
مدفون گشته‌اند
سرباز‌ها همه
سرباز شدند
عیش تلخ و خنده‌های زهرآگین
خته سورانِ کله‌هاست
سزاوارِ هیچ فرصتی نشدند
با گریز از جدایی
خونِ تازه
لاله های پنیری
پاهایی که به گور می‌رفتند
کسی برای ترس موروثی
اسفند دود نمی‌کند
چقدر دور ملتفت بی‌قاتقی قاتق‌ها شدیم
که دیگر نایی
به ساق کفشم‌هایمان نمانده بود
چگونه بگویم
چگونه بنویسم
از زبان مردگان
گل‌های زرد و حسدآلود
که قرار ملاقات نخوانده‌اند!
از مجنون‌های ثانی بگویید
گورهای پوشیده از علف
گَرته‌ی مردگانِ رودِ گنگ به بادِ شمال
کدام آرزو
کدام قصه
کسی خریدارِ شاخه‌ی گل نیست
همه‌ی زنان و مردان
همه‌ی دختران و پسران رفته‌اند
نامِ دیگر مقطوع
گردن بود
جنگل بود
زانو
و شاخه‌های نارَس که قدشان به سایه نمی‌رسید
باد، برف را بر پیشانیِ رز های سپید می‌پاشد
چینه‌ها کشیده‌اند
گِرداگِرد بایگانی کهنه‌ی تاریخ
پرونده‌ها رنگ و رو رفته
انگار چند شکمِ ناکام زاییده‌اند
سقوطِ خدایان
در شروریِ شطِ خون
در تبلور طغیانِ جلگه‌ها
و رویاهایی که رژه می‌روند
معصومانه یکی بیاید
مرا به یاد خودم بیاورد
چشم‌هایی که میخکوبم بسازند
تا
ایمان بیاورم
تا
به انسان ایمان بیاورم

حیاتقلی فرخ‌منش

***********

تجمعات بازنشستگان همراه با تداوم اعتصاب کامیونداران و نانوایان

امروز یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ بازنشستگان صندوق های مختلف، به موازات گسترش اعتصاب رانندگان و صاحبان کامیون و همچنین نانوایان، در برخی از شهرهای کشور به برگزاری تجمع های اعتراضی هفتگی خود ادامه دادند.
در تهران، اصفهان، و شاهرود، بازنشستگان فولاد و معدن شعارهای زیر را سر دادند: "حقوق نصفه نیمه، سکوت کنی همینه"، "آهای رئیس دولت، دروغ گفتی به ملت"، "معیشت و درمان، نابودتر از هر زمان"، "صنعتگران دیروز، آوارگان امروز".
در کرمانشاه' اهواز، و شوش نیز بازنشستگان تامین اجتماعی ضمن طرح شعارهای همیشگی خود از اعتصاب نانوایان و کامیونداران حمایت کردند. برخی از شعارهای این بازنشستگان اینها بودند: "سفره بی نان ما، از دولته نه نانوا"، نان ما را بریدن، نانوایی را چاپیدن"، "گندمکار، کامیوندار، حمایتت می کنیم"، "اختلاس ها دلاریه، حقوق ما ریالیه"، "تورم، گرانی، نه به جنگ و ویرانی"، "روسری را رها کن، تورم را مهار کن"، "این همه بی عدالتی، هرگز ندیده ملتی"، دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست"، "نابود باد بندگی، زنده باد زندگی".
بازنشستگان شرکت واحد اتوبوس رانی تهران نیز امروز در مقابل شرکت واحد تجمع اعتراضی برگزار کردند. اعتراض این بازنشستگان به عدم برقراری مستمری از سوی سازمان تامین اجتماعی و محرومیت از بیمه درمانی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۴ خرداد ۱۴۰۴

***********

"من نمی‌خواهم"
من نمی‌خواهم
بوسه را بفروشند،
خون را بفروشند، و نسیم خریداری شود
و باد را به اجاره دهند.

من نمی‌خواهم
که در خانه‌ها سرما باشد،
در کوچه‌ها ترس
و در چشم‌ها خشم.

من نمی‌خواهم
که در میان لب‌ها حقیقت دربند باشد،
در گاوصندوق‌ها میلیون‌ها ثروت
و در زندان‌ها، آزادگان گرفتار باشند.

من نمی‌خواهم
که روستایی بدون آب کار کند،
در کارخانه از نشاط خبری نباشد،
و در معادن، سپیده‌دم در نگاه ننشیند
و در مدرسه معلم نخندد.

من نمی‌خواهم
که مادرها بی عطر باشند،
دخترها بی‌عشق بمانند
و پدران بی توتون.

من نمی‌خواهم
سرزمین‌ها را از فراز سر مردم
تقسیم کنند،
در دریاها امپراتوری تشکیل دهند
و در آسمان‌ها پرچم‌ها برافروزند
و بر لباس‌ها، نشان بدوزند.

من نمی‌خواهم
پسرم رژه برود،
و پسران دیگر مادرها
رژه بروند
و تفنگ و مرگ را به‌دوش بکشند.

من نمی‌خواهم
کسی گلوله‌ای شلیک کند،
و تفنگی ساخته شود.

من نمی‌خواهم
نهانی دوست بدارم،
نهانی بگریم
و در خفا آواز سر دهم.

من نمی‌خواهم تا دهانم را ببندند،
آن زمانی که می‌گویم: «من نمی‌خواهم»

فیگونه امرریچ

***********

از تجمع های اعتراضی بازنشستگان تا اعتصاب نانوایان و کامیونداران

تجمع های اعتراضی روزانه بازنشستگان به اعتصاب نانوایان و کامیونداران کشیده شده است.
امروز شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ کامیونداران در شهرهای مختلف کشور برای سومین روز به اعتصاب خود ادامه دادند. این اعتصاب که از پنج شنبه اول خرداد شروع شده امروز در شهرهای زیر ادامه یافت: کازرون، سیرجان، ماهشهر، ایذه، زنجان، زرند، دیواندره، فسا، مریوان، اسدآباد همدان، اسلام آباد غرب،عسلویه، نیشابور، اصفهان، نجف آباد، خرم آباد، شمس آباد، دزفول، و ... اعتراض اعتصاب کنندگان به گرانی قطعات یدکی، افزایش حق بیمه، کمبود سوخت و سهمیه بندی ناعادلانه آن، نرخ پایین کرایه بار و در یک کلام تشدید وخامت اوضاع معیشت رانندگان و صاحبان کامیون است.

اعتصاب نانوایان نیز که از روز ۳۱ اردیبهشت از نانوایان نان فانتزی در شهرهای یزد و شیراز شروع شد امروز به نانوایان شهرهای مشهد، بروجرد، شاهین شهر اصفهان، کرمان، اراک، و ... گسترش یافت. در مشهد پلیس با گاز اشک آور به نانوایانی که در مقابل اتحادیه نانوایان تجمع کرده بودند، حمله کرد. نانوایان به افزایش قیمت آرد از سوی دولت، واریز نکردن یارانه نان، و نرخی که دولت برای نان تعیین کرده است، اعتراض دارند. آنها می گویند قبلا هر کیسه آرد را ۶۰۰ هزار تومان می خریدند اما اکنون دولت این قیمت را به یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان افزایش داده است، یعنی قیمت آرد نان فانتزی بیش از دو برابر شده در حالی که دولت می گوید نانوایان باید فقط ۱۳ درصد به قیمت نان اضافه کنند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳ خرداد ۱۴۰۴

***********

سیدمحمدجواد وفایی‌ثانی

به اعدام پایان دهید!

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
سیدمحمدجواد وفایی‌ثانی، متولد سال ۱۳۷۴ و قهرمان و مربی بوکس آموزشگاه‌های مشهد است که با حکم اعدام در زندان وکیل آباد مشهد به بند کشیده شده است. این زندانی سیاسی در اسفند ۱۳۹۸، در پی اعتراضات سراسری آبان ۹۸ توسط سپاه پاسداران در مشهد دستگیر شد. بنابر گزارشات وی در طی دوران بازداشت ماه ها تحت فشار و شکنجه برای اعتراف اجباری علیه خود قرار گرفته است.
محمد جواد وفایی‌ثانی به «افساد فی‌الارض» از طریق «تحریق و تخریب اماکن خاص از جمله ساختمان تعزیرات حکومتی» متهم شده است؛ ‌اتهامی که این زندانی سیاسی آن را رد کرده است.
او همچنین به «شرکت در اعتراضات آبان ۹۸ و اعتراض به سرنگونی هواپیمای اوکراینی و تبلیغ علیه نظام» متهم شده است. در آذر ۱۴۰۰، دادگاه انقلاب مشهد او را به اعدام محکوم کرد؛ حکمی که در آذر ۱۴۰۱ نقض و به دیوان عالی ارجاع شد تا مورد بازنگری قرار گیرد. با وجود این بازنگری، دیوان عالی در مرداد ۱۴۰۲ حکم اعدام او را دوباره تأیید کرد.
آخرین حکم اعدام محمد جواد وفایی ثانی در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ توسط دو قاضی به نام‌های سعدی مکان و یزدان‌خواه صادر و در زندان به او ابلاغ شد.
بابک پاک نیا، وکیل این زندانی سیاسی، با انتشار متنی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: ‏در خصوص ‎محمد جواد وفایی‌ثانی، با وجود نقض حکم در دیوان عالی کشور، با نظر اکثریت قضات این حکم برای سومین بار در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ در زندان مشهد به او ابلاغ شد. شعبه دوم دادگاه انقلاب مشهد علی‌رغم استدلال شعبه دیوان عالی کشور، مجددا به صدور حکم اعدام اصرار ورزید.
منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله محمد جواد وفایی‌ثانی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳ خرداد ۱۴۰۴

***********

درهای خاوران همچنان بر روی خانواده های دادخواه بسته است

امروز جمعه دوم خرداد ۱۴۰۴ جمعی از خانواده‌های خاوران برای بزرگداشت یاد عزیزان خود به گلزار خاوران رفتند، اما ماموران امنیتی با بستن درهای خاوران مانع ورود آن ها به گلزار و گلباران مزار عزیزان خود شدند.
بیش از ۴ دهه از اعدام زندانیان سیاسی در دهه ۶۰، و به ویژه قتل عام زندانیان سياسی در تابستان ۶۷ می گذرد. طی همه این سال ها روند آزار و اذیت خانواده های این اعدام شدگان ادامه داشته است. از تخریب گورستان و زیر و رو کردن خاک آن با بولدوزر گرفته تا دفن اجباری درگذشتگان بهایی در قطعه گورهای دسته جمعی مربوط به قتل عام زندانیان سياسی در تابستان ۶۷؛ از جلوگیری از نصب سنگ قبر و هرگونه نشانه گرفته تا جلوگیری از گلباران مزار و برگزاری هر گونه مراسم بزرگداشت و سوگواری؛ از دیوار کشیدن و دوربین گذاشتن در محوطه تا حضور نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی برای برخورد با خانواده ها و ممانعت از ورود آنها به گلزار. خانواده ها بارها با نوشتن نامه به مقامات و مراجعه به نهادهای مسئول به این روند اذیت و آزار اعتراض کرده اند، اماهیچ مقام و نهادی مسئولیتی نپذیرفته و پاسخگو نبوده است. با این همه، در این بیش از ۴ دهه، خانواده های خاوران به مقاومت در برابر سرکوبگران ادامه داده اند و برای زنده نگه داشتن یاد عزیزان به خون خفته خود و دادخواهی جنايات دهه ۶۰ در زندان های ايران کوشیده اند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲ خرداد ۱۴۰۴

***********

تجمع اعتراضی بازنشستگان، کارگران صنعتی، نانوایان، و خانواده های محکومان به اعدام

امروز سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ کارگران صنعتی، بازنشستگان، نانوایان، و خانواده های محکومان به اعدام در برخی از شهرهای کشور تجمعات اعتراضی برگزار کردند.
کارگران شرکت "ثمین پتروشیمی سلمان فارسی" واقع در متطقه ویژه اقتصادی ماهشهر به علت عدم افزایش دستمزدها در سال جاری تجمع اعتراضی برگزار کردند‌.
در کرمانشاه نیز بازنشستگان کشوری، تامین اجتماعی، مخابرات، و بهداشت و درمان با تجمع در مقابل صندوق بازنشستگی کشوری این استان و سر دادن شعار "حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون" اعتراض خود را به شرایط اسفبار معیشتی اعلام کردند.
نانوایان شاغل در مازندران نیز با تجمع در شهر قائمشهر اعتراض خود را به قطعی های مکرر برق و مختل شدن کار خود و همچنین افزایش هزینه های زندگی و عدم تناسب قیمت نان با هزینه های جاری بیان کردند. در خرم آباد نیز نانوایان با حضور در مقابل ساختمان استانداری خواستار رسیدگی فوری به وضعیت تولید و عرضه نان در کشور شدند‌.
همچنین تعدادی از خانواده های محکومان به اعدام همگام با شصت و نهمین هفته از کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام با تجمع در میدان آزادی تهران و حمل پلاکاردهایی اعتراض خود را به صدور احکام اعدام اعلام کردند و خواهان همراهی مردم برای اعمال فشار به حاکمیت مرتجع جمهوری اسلامی جهت لغو مجازات اعدام شدند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

بابک علیپور

به اعدام پایان دهید!

***********

در تپه‌یی کناره‌ی رود
گل‌های نرگسی رویان است
که دست‌های کودکی‌ام را بارها
شاداب و پرطراوت کرده‌ست
و بارها جزیره‌ی رویایی‌ام بوده‌ست.

می‌بینم از هم اکنون که بوته‌های نرگس
بر آب‌های گسترده تکرار می‌شوند.

ای آب رگ‌های من همیشه عطش‌ناک‌اند
وز خواب‌های کودکی‌ام دستی اشاره می کند و چشم می‌گشایم و می‌بینم:
موجی مرا به اوجِ جهان می‌برد.

محمد مختاری

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و آموزش و پرورش

امروز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ بازنشستگان شرکت مخابرات و آموزش و پرورش در برخی از شهرهای کشور تجمعاتی را برگزار کردند.
رشت، اصفهان، ایلام، آذربایجان شرقی، همدان، مریوان، کرمانشاه، گرگان، شیراز، و... شاهد حضور بازنشستگان معترض شرکت مخابرات در خیابان ها بود. اجرا نشدن آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹، تبعیض در پرداخت حقوق های بازنشستگی، حذف بسیاری از مزایا، عدم پوشش کامل و صحیح بیمه درمانی از جمله موارد مهمی است که بازنشستگان مخابرات به آن ها معترض هستند.
در همین حال بازنشستگان فرهنگی یعنی معلمان نیز امروز در کرمانشاه و گلستان با تجمع در مقابل ساختمان اداره کل آموزش و پرورش استان خود اعتراض خویش را نسبت به چپاول و غارت صندوق ذخیره فرهنگیان که متعلق به معلمان و بازنشستگان فرهنگی است بیان کردند. این صندوق در سال های گذشته توسط نهادهای مختلف حکومت مورد دستبرد و غارت قرار گرفته و مبالغ هنگفتی از ثروت انباشته شده معلمان در این صندوق با پولشویی در پروژه های سینمایی و سریال سازی های مبتذل صدا و سیمای جمهوری اسلامی و شبکه نمایش خانگی توسط اشخاص مختلف به نام تهیه کننده آثار سینمایی و فرهنگی ملاخور شده است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

بیانیه شماره ۳۳ بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان - اهواز

یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴

ملت شریف ایران
درد ما درد شما
به ما ملحق شوید

ما بازنشستگانیم
خواهان حقمانیم
اما اینک از فراموش شدگانیم

ما به پشتوانه و در کنار شما برعلیه ظلم و ستم برای احقاق حق و حقوق در کف خیابان فریاد عدالت خواهانه سر میدهیم. به همین خاطر هر هفته در یکشنبه های اعتراضی، برای تحقق خواسته ها و عدالتخواهی مطالباتمان به کف خیابان می‌آئیم. لذا:
بیانیه‌ی صنفی اجتماعی ما بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان اهواز را به شما اعلام می‌داریم تا با کمک یکدیگر و با کثرت فراوان از بازنشستگان مطالبات بر حق از دست رفته مان را که توسط مسئولین بی کفایت در طی چندین سال گذشته پایمال شده است را بدست آوریم. ما بازنشستگان صدقه بگیر نیستیم. بلکه فقط خواهان حقمانیم.

اهم مطالبات:
۱- ما بازنشستگان خواهان اجرای مر قانون ماده ۹۶، ۱۱۱، با تعیین سبد معیشتی جهت افزایش مزدی سالیانه بر مبنای تورم اعلام شده ازسوی بانک مرکزی هر ساله می باشیم.
۲- الزام درمان رایگان مطابق ماده قانونی۵۴ سازمان. ت. ا. و اصل ۲۹ قانون اساسی حق مسلم ماست.
۳- خواهان ساخت و تجهیزات کامل درمانی درمانگاه ها و بیمارستان های ملکی ت.ا هستیم. در غیر اینصورت می‌بایست خرید درمان رایگان را در کلیه‌ی بیمارستان های غیر دولتی توسط سازمان تامین اجتماعی خریداری گردد.
۴- بیمه تکمیلی بازنشستگان از انحصار کانون ها آزاد و زیر نظر خود سازمان تامین اجتماعی قرار گیرند.
۵- بازگشت بانک رفاه کارگران به سازمان. ت. ا
۶- افزایشات مبالغ ۴۰ درصد ۱۴۰۳ + افزایش ۳۰ درصد ۱۴۰۴ متناسب سازی بر پایه حقوقی احکام سال های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ محاسبه و درج شود. بعد از آن افزایشات مزدی سال ۴۰۴ با احتساب ۳۲ درصد + مبلغ ۹۳۱۰۰۰ افزوده شود که تاکنون انجام و اجرائی نگردیده.
۷- پرداخت ۲۵٪ باقی مانده متناسب سازی از سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و معوقات آن طبق برنامه توسعه ۵ ساله ششم پرداخت شود.
۸- اجرای متناسب سازی توسعه هفتم براساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی. بطور صحیح و بدون فرمول من درآوردی.
۹- کوتاه شدن دست ابر بدهکاران. دولت ها از سازمان تامین اجتماعی که سرمایه داران اصلی آن کارگران و بازنشستگان هستند، زیرا که سرمایه اولیه سازمان تامین بین النسلی است.
۱۰- باز پس گرفتن بدهی های دولت که بیش از ۳۰۰۰ همت بدهکار به سازمان.ت.ا. میباشد.
۱۱- پرداخت عیدی بازنشستگان تامین اجتماعی مانند شاغلین. طبق ماده ۹۶
۱۲- پرداخت حق جنگی، بدی آب و هوا. دوران اشتغال بکار بازنشستگان در مناطق جنگی برحسب ماده ۱۱۲ برنامه ۵ ساله ششم.
۱۳- عدم تاخیر در پرداخت حقوق ماهیانه بدون فوت وقت. حتی در روزهای تعطیلی.
۱۴- بازگشت حذف بیش از ۴۰۰ قلم دارو از دفترچه تامین اجتماعی حیاتی و الزامیست.
۱۵- لغو مصوبه ۱۲ ماده ائی هیئت وزیران در مورخه ۱۴٠۳/۱٠/۲۴ واگذاری سهام و فروش شرکت های متعلق به سازمان. ت. ا
۱۶- لغو ادغام صندوق های بازنشستگی کشوری و فولاد در سازمان تامین اجتماعی.
۱۷- جایگزینی اشتغال فرزندان بازنشستگان.
۱۸- سود ۲ درصد شستا به کلیه بازنشستگان.
۱۹- حذف مبلغ ۲ درصد از فیش های حقوق ماهیانه بازنشستگان بر مبنای ماده ۸۹ درون سازمانی تامین اجتماعی.

لشکری، کشوری، فولادی، تامین اجتماعی، اتحاد اتحاد!

معیشت، منزلت، درمان رایگان حق مسلم ماست

جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان «اهـواز»

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان و دیگر مزدبگیران

امروز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ بازنشستگان و دیگر مزدبگیران در برخی از شهرهای کشور تجمعاتی را برگزار کردند.
در اهواز بازنشستگان تامین اجتماعی با تجمع در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی استان خوزستان و راه‌پیمایی تا میدان کارگر اعتراض خود را به فقر و فساد و تبعیض سیستماتیک بیان کردند. همچنین بازنشستگان اهوازی بیانیه شماره ۳۳ خود را نیز در همین راستا منتشر کردند.
شوش و هفت تپه نیز شاهد حضور بازنشستگان تامین اجتماعی در خیابان های خود بود. وضیعت اسفبار معیشتی، بازداشت و ارعاب و زندانی کردن مطالبه گران و معلمان و کارگران صنعتی و پرونده سازی برای آنان، و نبود حقوق سیاسی از جمله حق آزادی بیان و حق ایجاد تشکل از جمله موارد معترضه بازنشستگان در تجمع امروز بود.
بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان نیز با راه‌پیمایی در خیابان نشاط این شهر و سر دادن شعارهایی چون "بازنشسته داد بزن حقتو فریاد بزن" تجمع و راه‌پیمایی این هفته خود را برگزار کردند.
در کرمان نیز بازنشستگان فولاد و معدن با حضور در خیابان مطالبات خود را فریاد زدند.
در همین حال دیروز و امروز نانوایان در بسیاری از شهرها مانند یاسوج، کرمانشاه، اهواز، مشهد، قم، بیرجند، یزد و... به خیابان‌ها آمدند و اعتراض خود را به قطعی های مکرر برق و مشکلات معیشتی بیان کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

سامان محمدی خیاره

به اعام پایان دهید!

***********

دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت:
ای دختر بهار حسد می‌برم به تو
عطر و گل و ترانه و سرمستی ترا
با هر چه طالبی بخدا میخرم ز تو

بر شاخ نوجوان درختی شکوفه‌ای
با ناز می‌گشود دو چشمان بسته را
می‌شست کاکلی به لب آب نقره فام
آن بال‌های نازک زیبای خسته را

خورشید خنده کرد و ز امواج خنده‌اش
بر چهر روز روشنی دلکشی دوید
موجی سبک خزید و نسیمی به گوش او
رازی سرود و موج بنرمی از او رمید

خندید باغبان که سرانجام شد بهار
دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم

دختر شنید و گفت چه حاصل از این بهار ای بس بهارها که بهاری نداشتم

خورشید تشنه‌کام در آن‌سوی آسمان
گوئی میان مجمری از خون نشسته بود
می‌رفت روز و خیره در اندیشه‌ئی غریب
دختر کنار پنجره محزون نشسته بود

فروغ فرخزاد

***********

مطلب احمدیان

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

مطلب احمدیان، متولد سال ۱۳۶۲ و از اهالی شهرستان بانه است. این زندانی سیاسی از سال ۱۳۸۸ تاکنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به بند کشیده شده است. مطلب احمدیان در سال ۱۳۸۸ در شهرستان سردشت با خشونت بسیار بازداشت شد. او به مدت ۲۳۰ روز در سلول انفرادی بازداشتگاه‌های امنیتی سردشت، سقز، و سنندج تحت بازجویی قرار گرفت. در دوران بازداشت، خانواده‌ اش از محل نگهداری و وضعیت او هیچ‌گونه اطلاعی نداشتند، زیرا نهاد بازداشت‌کننده او، یعنی وزارت اطلاعات، تا مدت‌ها منکر بازداشت وی می‌شد.
مطلب احمدیان را هنگام یک درگیری که به کشته شدن یکی از نیروهای مرزبانی منجر شد دستگیر کردند. او پیش‌تر گفته که در زمان بازداشت هیچ‌گونه سلاحی با خود همراه نداشته است. با‌ این‌ حال بازداشت او با خشونت بسیار و ضرب و جرح شدید همراه بوده به طوری که او را از بالای تپه به پایین پرتاب کرده اند. پرت کردن مطلب احمدیان از بلندی و برخورد او با صخره‌، منجر به شکستگی و آسیب‌های جسمی جدی شده است که او تا امروز همچنان آنها را تحمل می کند. مطلب احمدیان در نخستین پرونده خود به‌اتهام محاربه از «طریق عضویت در کومله» به ۳۰ سال حبس در تبعید در زندان «میناب» محکوم شد و در اردیبهشت ‌۱۳۹۵ به زندان سقز انتقال یافت‌. این زندانی سیاسی همچنین در سال‌های ۱۳۸۷ و ۱۳۹۰، در دو پرونده با اتهام «تردد غیرمجاز از مرز»، به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت و یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
احمدیان در مرداد ۱۳۹۷ توسط شعبه یک دادگاه کیفری استان کردستان با اتهام «مشارکت در قتل»، به هشت سال حبس تعزیری و پرداخت نصف دیه کامل (دو دیه کامل برای چهار متهم پرونده) و به اتهام «ضرب و جرح عمدی» از بابت همان پرونده، به یک سال حبس و پرداخت ۲۰ میلیون تومان (۸۰ میلیون تومان برای چهار متهم پرونده) برای دیه فرد مجروح شده در درگیری محکوم شد.
در ابتدای شهریور۱۳۹۷ و پس از ابلاغ این حکم، مطلب احمدیان از زندان مرکزی سنندج به زندان اوین منتقل شد. او را یک سال بعد، از این زندان به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل کردند. در تاریخ ۱۱مرداد ۱۴۰۲ و در پی تعطیل شدن زندان رجایی‌شهر، این زندانی سیاسی برای دومین‌بار به زندان اوین منتقل شد و پس از چند ماه حبس در بند هشت، در نهایت به بند چهار انتقال یافت. او هم‌اکنون در این بند از زندان اوین به بند کشیده شده است.
مطلب احمدیان قربانی انواع شکنجه در بازداشت‌گاه‌های سردشت، ارومیه، مهاباد، سقز، سنندج، کرمانشاه و ۲۰۹ اوین است. در همان روزهای ابتدایی پس از دستگیری، سه مهره کمر، دندان‌های جلو، زانوی راست و بینی‌ او بر اثر ضرب‌ و جرح شکسته شد. ابتلای او به پارگی بیضه، عفونت ادراری، تضعیف شدید سیستم ایمنی و ناراحتی‌های اعصاب، همه از عوارض این ضرب‌ و‌ جرح توسط ضابطان در دوران بازداشت است. در سال ۱۳۸۹ زمانی که در اداره اطلاعات ارومیه بازداشت بوده چندین بار با باتوم به او تجاوز می‌کنند. همچنین در زمستان همان سال، او را برای ساعت‌ها در حیاط اطلاعات سنندج لخت مادرزاد کرده و بعد از خیس کردن با آب سرد، مورد ضرب‌ و جرح قرار می‌دهند. همچنین مطلب احمدیان تجربه ساعت‌ها آویزان شدن با کتف شکسته و تحمل یک ماه حبس در سلول یک متر در یک متر تاریک و نمناک را دارد، آن هم بدون پتو و تنها با یک وعده غذایی. اکنون و پس از سال ها حبس به علت شکنجه و بیماری، همچنان وضعیت جسمانی مطلب احمدیان وخیم و بحرانی است. این زندانی سیاسی از شش ماه پیش، از ابتلای خود به سرطان اثنی‌عشر مطلع شده، اما به‌علت «مفقود شدن پرونده پزشکی» او، اعزام‌ درمانی‌اش به بیمارستان به تاخیر افتاده است. او گفته به‌دلیل عدم رسیدگی درمانی کافی در تجربه پیشین، دیگر تحت هیچ شرایطی حاضر نیست در دوران زندان تن به عمل جراحی دهد. همچنین طبق مدارک پزشکی ارائه شده از سوی پزشکان معتمد پزشکی قانونی، این زندانی سیاسی به‌دلیل بیماری صعب‌العلاج و وضعیت جسمانی ناپایدار، شرایط تحمل کیفر را ندارد، اما با دخالت مستقیم نهادهای امنیتی، باوجود طی تمامی مراحل قانونی، این حق نیز از او سلب شده و پس از ماه‌ها بلاتکلیفی مشمول عدم تحمل کیفر نشده است. بنا به گزارش وکیل این زندانی سیاسی، طبق نظر کارشناسی کمیسیون پزشکی قانونی، آقای احمدیان واجد عدم تحمل کیفر است و در این شرایط حتی به نظر کمیسیون تخصصی نیز احتیاجی نیست. اما چون نامه عدم تحمل کیفر باید به تایید دادستان برسد، این امر به‌دلیل همان کامل نبودن مدارک ایشان در پرونده اجرای احکام تهران صورت نمی‌گیرد. جان او به‌واسطه دور گردشی و باطل دادستان، ضابط، اجرای احکام و پزشکی قانونی در خطر جدی است. اکنون این زندانی سیاسی در اعتراض به عدم رسیدگی مسئولان زندان به وضعیت وخیم جسمانی اش دست به اعتصاب غذا زده است.
۳۷ تن از همبندی‌های مطلب احمدیان با انتشار نامه‌ای به وخامت وضعیت جسمی او و محرومیت از درمان اعتراض کرده و خواستار اجرای دستورات پزشکی قانونی و توقف حکم وی شده اند. آنان تأکید کرده اند که احمدیان پس از بیش از ۱۵ سال حبس، در حالی‌که از بیماری‌های متعددی رنج می‌برد، امکان درمان در زندان را ندارد و وثیقه ۸ میلیاردی مانع پیگیری درمان او شده است. متن کامل نامه همبندیان مطلب احمدیان به شرح زیر است:

"مردم شریف ایران
همبندی ما مطلب احمدیان بیش از ۱۵ سال است که در سخت ترین شرایط با تحمل فشارهای جسمی و روحی فراوان در حال تحمل حبس می باشد. ایشان علی‌رغم بیماری‌های متعدد و تحمل دردهای طاقت فرسا بیش از یکسال است که با تشدید بیماری‌های خود بدلیل عدم رسیدگی های پزشکی لازم و به موقع روبرو گردیده است. با وجود تائید پزشکی قانونی و پزشکان متخصص و همچنین بهداری زندان اوین مبنی بر لزوم از سرگیری فوری و اورژانسی روند درمان و انجام جراحی های سنگین که ضرورت حیاتی و فوری برای ایشان دارد متاسفانه دادستانی با تعیین وثیقه های سنگین که در چندین نوبت به مبلغ آن نیز افزوده شده است از توقف حکم وی جهت پیگیری روند درمان در مراکز درمانی تخصصی در خارج از زندان ممانعت بعمل می آورد.

مردم شریف ایران
براساس گواهی پزشکی قانونی و مکاتبات عدیده بهداری زندان با دادستانی و سازمان زندانها امکان درمان مطلب احمدیان در زندان و همچنین نگهداری از ایشان در دوران نقاهت در زندان به هیچ عنوان وجود ندارد و علی‌رغم پیگیری های متعدد وکیل و خانواده ایشان، دادستانی بدلیل تعیین مبلغ وثیقه سنگین ۸ میلیارد تومانی و عدم توانایی ایشان در تامین وثیقه عملا مانع درمان ایشان و باعث وخیم شدن شرایط بیماری وی شده است.
لذا ما امضا کنندگان این نامه با درنظر گرفتن شرایط وخیم بیماری های مطلب احمدیان و تلاش‌های مکرر ایشان برای مجاب کردن مسئولین جهت پذیرش حق درمان که از بدیهی ترین حقوق هر زندانی می باشد و عدم پاسخگویی دادستانی و مسئولین مربوطه تاکید و تائید می کنیم که ما زندانیان شاهد و نظاره گر دردها و رنج ها و بیماری های مطلب احمدیان بوده و هستیم و با توجه به اینکه وی هم اکنون در اعتراض به نادیده گرفتن حق درمان خویش و سایر همبندیان خود دست به اعتصاب غذا زده است به صراحت اعلام می داریم تا دیر نشده هر چه سریعتر دستورات تخصصی پزشکان و توقف حکم ایشان که مورد تائید پزشکی قانونی می باشد را در حق ایشان اعمال کنید زیرا که مسئولیت جان و حفظ سلامتی ایشان مستقیما بر عهده دادستانی، نهاد های امنیتی و سازمان زندان‌ها می باشد.

اسامی امضا کنندگان:
۱. محمد نجفی ۲. محسن صادق پور کرد میهن (کیارش) ۳. داود رضوی ۴. حسین شهسواری ۵. اسماعیل گرامی ۶. زمان اسماعیلی (آرش) ۷. سید محمد تقوی ۸. علی حیرانی ۹. ساسان رضایی ۱۰. پویا قبادی ۱۱. فرزاد معظمی گودرزی ۱۲. فرامرز صبوری ۱۳. پیام باستانی‌ ۱۴. بابک علیپور ۱۵. رضا رضایی ۱۶. نصراله فلاحی ۱۷. سجاد ایمان نژاد ۱۸. مازیار سید نژاد ۱۹. رضا اکبری منفرد ۲۰. سیامک امینی ۲۱. مهران رئوف ۲۲. سیامک ابراهیمی ۲۳. افشین رنگریز ۲۴. علیرضا فاضلی ۲۵. شاهرخ دانشورکار ۲۶. عبدالله علیجانی (اردشیر) ۲۷. علی یونسی ۲۸. سیروس فتحی ۲۹. امیر حسین مرادی ۳۰. بهفر لاله زاری ۳۱. وحید بنی‌عامریان ۳۲‌. مسعود امینی ۳۳. مرتضی صیدی ۳۴. یدالله بهاری ۳۵. علیرضا هدایتی ۳۶. طاهر حاجی قربانی ۳۷. آرین شیربیشه (جلیل)."

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند سوم خود، خواهان آزادی

فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله مطلب احمدیان است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

معامله عصر ما، برش هفتم و آخر - از شعر بلند اسماعیل
شعر و صدا: رضا براهنی
تنظیم: شهروز کبیری

***********

حسین نعمتی

به اعدام پایان دهید!

***********

دنیای رویای من
من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن هیچ انسانی انسان دیگر را خوار نمی‌‌شمارد زمین از عشق و دوستی سرشار است و صلح و آرامش، گذرگاه‌‌هایش را می‌‌آراید.
من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن همه‌گان راه گرامی آزادی را می‌‌شناسند حسد جان را نمی‌‌گزد و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی‌‌کند.
من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن سیاه یا سفید - از هر نژادی که هستی - از نعمت‌‌های گستره‌‌ی زمین سهم می‌‌برد.
هر انسانی آزاد است شوربختی از شرم سر به زیر می‌‌افکند و شادی همچون مرواریدی گران قیمت نیازهای تمامی بشریت را برمی‌‌آورد.
چنین است دنیای رویای من!

لنگستن هیوز
ترجمه: احمد شاملو

***********

شصت و هشتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ شصت و هشتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۱ زندان کشور برگزار شد. زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"بر اساس گزارش‌های منتشرشده، صدور و اجرای احکام اعدام توسط دادگاه‌های حکومت ولایت فقیه همچنان بدون وقفه ادامه دارد. از ابتدای اردیبهشت‌ ماه تاکنون، بیش از ۹۶ زندانی، از جمله یک زن، اعدام شده‌اند؛ یعنی به‌طور میانگین روزانه دست‌کم چهار تن به دار آویخته شده‌اند. در روزهای اخیر، امین (پیمان) فرح‌آور گیساوندانی، شاعر و زندانی سیاسی اهل گیلان، توسط قاضی احمد درویش‌گفتار به اتهام “بغی و محاربه” به اعدام محکوم شده است. همچنین احسان فریدی، دانشجوی دانشگاه تبریز، نیز از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب تبریز به اتهام “محاربه” به اعدام محکوم گردید. شایان ذکر است که این احکام غیرانسانی بدون امکان دسترسی زندانیان به وکیل منتخب صادر شده‌اند. ما از نهادهای حقوق بشری و مخالفان اعدام انتظار داریم که با افشای چهره قضاتی که در صدور این احکام نقش دارند، در نهادهای مستقل حقوق بشری علیه آنان طرح شکایت کنند. در شرایطی که حکومت از حل بحران‌های داخلی و خارجی خود عاجز مانده، شتاب اعدام‌ها افزایش یافته است. مقابله با اعدام در این شرایط، ضرورتی فوری و انکارناپذیر است. در هر گوشه از این سرزمین باید پرچم مبارزه با اعدام را برافراشت و صدای اعتراض را بلند کرد. نباید اجازه داد این حکومت جنایتکار جان شهروندان را به‌ راحتی بگیرد. آزادی، حق ملتی‌ است که دهه‌ها برای دستیابی به آزادی، برابری و دموکراسی هزینه‌های سنگینی پرداخت کرده است."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۱ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
قزلحصار (واحدهای ۳ و ۴)، اوین (بند زنان و بندهای ۴ و ۸ مردان)، زندان مرکزی کرج، تهران بزرگ، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اراک، خرم‌آباد، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (بندهای زنان و مردان)، نظام شیراز، عادل‌آباد شیراز (بندهای زنان و مردان)، زاهدان (بند زنان)، برازجان، رامهرمز، بهبهان، بم، کهنوج، طبس، مشهد، گنبدکاووس، قائم‌شهر، رشت (بندهای زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، ازبرم لاهیجان، دیزل‌آباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، سقز، بانه، مریوان، سنندج، و کامیاران.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

شاهین وصاف

به اعدام پایان دهید!

***********

تمام زندگی‌ام بر این باور بوده‌ام

که دروغ نگویم

دل هیچ انسانی را نشکنم

و این را پذیرفته‌ام که از بین رفتن قسمتی از زندگی‌است

اما با وجود همه این‌ها

من از مرگ خودم می‌ترسم

می‌ترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم

سابیر هاکا

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات

و دیگر مزدبگیران و یورش نیروهای نظامی به بندر کلاهی

امروز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ بازنشستگان شرکت مخابرات و دیگر مزدبگیران در برخی از شهرهای کشور تجمعاتی را در اعتراض به اوضاع بحرانی معیشت خود و تبعیض های جاری برگزار کردند. بندر کلاهی نیز شاهد دومین روز متوالی از یورش نیروهای نظامی بود.
در شهرهای مریوان، کرمانشاه، تبریز، ایلام، سنندج، تهران، اراک، شهرکرد، بیجار، اصفهان، رشت، زنجان، اهواز و ... بازنشستگان معترض شرکت مخابرات با حضور در خیابان‌ها فریاد اعتراض به بی عدالتی های جاری در کشور سر دادند. اجرای آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹ از مطالبات مهم بازنشستگان است که ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران به عنوان دو سهامدار اصلی مخابرات از اجرای آن سر باز می زنند.
همچتین امروز برای دومین بار نیروهای نظامی به مردم ساکن در بندر کلاهی از توابع شهرستان میناب در استان هرمزگان یورش بردند. نیروهای نظامی با برخوردهای خشونت‌آمیز زنان و کودکان معترض در خیابان‌ها را مورد ضرب و جرح قرار دادند و با تیراندازی هوایی سعی در متفرق کردن آنها کردند. این حملات از آن جا آغاز شد که شهروندان‌ بلوچ با ایجاد مانع و راه بندان مانع از حضور مجدد نیروهای نظامی در داخل شهر شدند و در ادامه نیروهای نظامی و مسلح با تخریب اموال عمومی، آتش زدن منازل مردم و همچنین بخش هایی از بازار، و نیز تخریب دیوارهای منازل مسکونی با ماشین های سنگین مانند لودر شرایطی جنگی را به مردم این منطقه تحمیل کرده اند.
مزدبگیران حوزه بهداشت دانشگاه تبریز نیز امروز با تجمع در مقابل ساختمان دانشگاه تبریز، اعتراض خود را به تبعیض در کاهش ساعت کار و عدم اجرای تعطیلی دو روز در هفته بیان کردند.
در همین حال کارکنان مرکز بهداشت زنجان نیز در اعتراض به دستمزدهای پایین، عدم پرداخت کارانه و ... دست به تجمع زدند.
در تهران نیز جمعی از مالکان شهرک زیتون واقع در جنوب منطقه ۱۳ این شهر، در اعتراض به عدم اجرای احکام قطعی قضایی و جلوگیری از ساخت‌ و ساز در این شهرک با تجمع در میدان پاستور و حضور در مقابل ساختمان نهاد ریاست جمهوری تجمعی اعتراضی را برگزار کردند.
رانندگان کامیون‌های وارداتی نیز در اعتراض به عدم ترخیص وسایل نقلیه‌شان از گمرک، با حضور در مقابل ساختمان وزارت صنعت، معدن و تجارت در تهران تجمعی را برگزار کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

تجمع بازنشستگان معترض در شهرهای مختلف کشور

امروز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ بازنشستگان تامین اجتماعی و دیگر صندوق های بازنشستگی با حضور در خیابان‌های شهرهای کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت فلاکت بار معیشتی و تبعیض های جاری در کشور برگزار کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی در شوش، هفت تپه، اهواز، کرمانشاه، تهران و بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان امروز تجمعات خود را برگزار کردند.
فقر، بی عدالتی، و نابرابری در پرداخت حقوق های بازنشستگی، نابسامانی وضعیت اقتصادی کشور، فساد سیستماتیک، دزدی و غارت اموال عمومی و ... از جمله مصائبی است که بازنشستگان به آن معترض اند و خواستار رسیدگی فوری به آن هستند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

سید محمد جواد وفایی ثانی

به اعدام پایان دهید!

***********

آزادی چیست؟
بهار سوگوار وطن
برگشته از پشت دیوارهای زندان
سرگشته در پایتخت کشتار؟

بهار
با چشم گریان برگ‌ها
در گلبن‌های خون می‌پیچد

روی بهار می‌گردم
با دامنی از عشق و فریاد
آ…ه
چگونه جمع کنم این همه لاله پرپر را

سلام میهن گلگون
سلام مادر گریان من
بهار سرخ سلام

سعید سلطان‌پور

***********

پژمان سلطانی

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

پژمان سلطانی اهل بوکان و از معترضان جنبش "زن، زندگی، آزادی" است که با حکم اعدام در زندان مرکزی ارومیه به بند کشیده شده است.
پژمان سلطانی در ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ در جریان جنبش "زن، زندگی، آزادی" همراه تعدادی دیگری از معترضان به دلیل شرکت در اعتراضات مردمی بوکان، توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد. وی چند ماه بدون حق ملاقات با خانواده و دسترسی به وکیل در سلول انفرادی نگهداری و برای گرفتن اعترافات اجباری علیه خود زیر شکنجه قرار گرفت و سپس به زندان مرکزی ارومیه انتقال یافت.
در تیر ماه ۱۴۰۳ خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران ویدیویی از اعترافات اجباری پژمان سلطانی و ۳ نفر دیگر از هم‌پرونده‌ای‌های او منتشر کرد. چندی بعد سلطانی و سایر متهمان پرونده یادشده از بازجویان وزارت اطلاعات به دلیل شکنجه برای گرفتن «اعتراف» شکایت کردند. بر اساس کیفر خواست صادره پژمان سلطانی همراه با سوران (علی) قاسمی و کاوه صالحی به «قتل یک عضو سپاه پاسداران» متهم شده است.
وی همچنین در یک پرونده مشترک با سوران (علی) قاسمی، کاوه صالحی، رزگار بیگ‌زاده بابامیری، و جوانمرد مام خسروی به اتهام‌های "بغی، محاربه، اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت کشور، همکاری با دول متخاصم، قاچاق تجهیزات دریافت اینترنت ماهواره‌ای (استارلینک)، و تهیه و رساندن دارو" برای مداوای مجروحان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ متهم شده است.
جلسه دادگاه این زندانیان در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳ در شعبه یک دادگاه کیفری ویژه نوجوانان استان آذربایجان غربی برگزار شد و در ۲۶ دی حکم صادر شده به آن‌ها ابلاغ گردید. طبق احکام صادر شده، پژمان سلطانی به اتهام «قتل عمد» یکی از اعضای سپاه پاسداران به اعدام، رزگار بیگ‌زاده بابامیری به اتهام «مباشرت در قتل» به ۱۵ سال حبس، و علی قاسمی به اتهام «مباشرت در قتل» به ۱۰ سال و یک روز حبس محکوم شدند. کاوه صالحی، دیگر متهم این پرونده، از اتهام وارده تبرئه شد.
روند دادرسی این زندانیان بدون رعایت استانداردهای بین‌المللی عدالت کیفری، از جمله حق داشتن وکیل مستقل، اصل بی‌طرفی دادگاه و حق دفاع مناسب، انجام شده است و مبنای صدور حکم اعترافاتی است که تحت فشار و شکنجه و اجبار از متهمان گرفته شده است. بر اساس گزارشات، شکایت این زندانیان از بازجویان وزارت اطلاعات به دلیل اعمال شکنجه برای گرفتن اعترافات اجباری، هنوز به نتیجه نرسیده و قرار است به یکی از شعب رسیدگی‌کننده به موارد نقض حقوق شهروندی ارسال شود.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود خواهان

آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله پژمان سلطانی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

*********** ‏

فرزاد کمانگر

(تولد ٢ خرداد ۱۳۵۴ - قتل ۱۹ اردیبهشت ۱۳٨٩)

یاد آر!

***********

پیمان فرح آور

به اعدام پایان دهید!

***********

تماشا
چه رویداد غریبی‌ست روی‌دادگی‌ات
میان این‌همه ناکَس نجیب‌زادگی‌ات

چگونه گام زدی راه را که واماندند
سوارگان همه سرگشته از پیادگی‌ات

به پیشِ هیچ‌کسان خم نگشت گردن تو
که جز به پای وطن نیست سرنهادگی‌ات

تو کوه آهنی و آرزوی سوهان‌ها
نبود و نیست به جز دیدنِ بُرادگی‌ات

تنت تکیده شد و درد را نیاوردی
به روی خویش، بنازم به واندادگی‌ات

به بندِ خیره‌سران بسته‌ای و خواهد داشت
به لطفِ سنگ‌دلان بستگی گشادگی‌ات

به راه خانه و زندان نبود زمزمه‌ای
ادامه‌دارتر از بغضِ خانوادگی‌ات

ستم‌کشیدۀ خُردانِ بی‌تبارت کرد
بزرگ‌‌زادگی‌ات رادی‌ات نژادگی‌ات

درون عکس نگاهم به چیست می‌دانی؟
به چهرۀ تو به سرسختی‌ات به سادگی‌ات

تو سربلندترین سرو بوستانی و من
نشسته‌ام به تماشای ایستادگی‌ات

وحید عیدگاه طرقبه‌ای

***********

‏انتقاد گلرخ ایرایی به بی تفاوتی مردم نسبت به فوران اعدام‌ در ایران

گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در اوین، در نامه ای ضمن محکوم کردن صدور و اجرای احکام اعدام خواهان برخورد فعال مردم و "اراده جاری شدن" در مخالفت با اعدام شده است.
متن نامه به شرح زیر است:

"برای شکستن چوبه‌های دار، صدای هم بودن کافی نیست
تو زندان سکوت معنایی نداره. همه‌جا پر از صداست اما صدایی که نمی‌شه باهاش رویا رو به تصویر کشید. برای کسی که با صدا، تصور می‌کنه و می‌تونه اون‌چه به ذهنش میاد رو بنویسه، کار سخت می‌شه. این‌جا شبا بهتر می‌شه خودکار رو برداشت و چیزی نوشت. مثلا میشه رفت تو اتاق سیگار. پایین پله‌هایی که مسدود شده و پشتِ در‌ش یه دیوار با بلوکای خاکستری و سیمان کشیدن. اونجا هم وقتی چشمات رو می‌بندی، فقط می‌تونی تو صدای تهویه‌ی صنعتی قراضه‌ای که کنارت زوزه می‌کشه غرق بشی. بیرون کشیدنِ رویا از تو صدای تهویه‌ صنعتی که تا قبل از این فکر می‌کردم برای مرغداری مناسبه کار سختیه. ولی می‌شه چشما رو بست و تصور کرد. چند وقت پیش اعلام شده بود جمهوری اسلامی طی یک سال، حدود هزار نفر رو اعدام کرده و رکورد دو دهه‌ی گذشته‌ی خودش رو شکسته. ما رکورد زده بودیم و تونسته بودیم اون‌قدر سکوت کنیم و نگاه کنیم که همچین رتبه‌ای هولناکی رو به‌دست بیاریم.

نشسته بودم رو چارپایه‌ی چوبی و تو صدای تهویه گم شده بودم. چشمام رو بسته بودم و به سیگار پک می‌زدم. نیمه‌شب بود. شاید نزدیک به اذان صبح. مرور این خبر و وحشتِ نزدیک شدن اذان صبح کافی بود تا صداها ... یعنی چند نفر رو، از کجا، برای اعدام منتقل می‌کردن؟
همین کافی بود تا صداها هجوم بیارن
صدای پوتین‌هایی که نزدیک می‌شدن
صدای کلید که تو قفل آهنی می‌چرخید
صدای باز شدن قفل
صدای کشیده و کوبیده شدن قفل کشویی
صدای چرخیدن لولای زنگ زده‌ی درِ سلول
صدای کوبیده شدن دری آهنی به دیواری سیمانی
صدای دو رگه‌ی سربازی مسخ شده: «بلند شو»
و سکوت
صدای افسرنگهبانی که با شغلش عجین شده بود: «پاشو بریم»
و باز سکوت
صدای پوتین‌های سرباز که به همراه افسرنگهبان و چند نیروی کمکی وارد سلول شدن
صدای تَن‌هایی که به هم می‌سابیدن و پیکری که برای «نیامدن» تقلا می‌کرد
صدای کوبیده شدنِ تن‌ها به در آهنی که نیمه‌باز مونده بود
صدای نفس‌های سنگینی که از سلول‌های کناری به گوش می‌رسید
صدای پوتین‌هایی که کوریدور رو به سمت درِ خروج طی می‌کردن و صدای دمپایی پلاستیکی‌ای که از لابه‌لایِ کوبش پوتین‌ها روی سرامیکِ کف راهرو به شکل فریادی کش‌دار و کر کننده در‌ اومده بود
صدای درهایی که پشت هم باز و بسته می‌شدن
صدای تقلای پیکری که حالا دیگه روی زمین کشیده می‌شد و تو صدای خواب‌آلود موذن گم می‌شد

صدای خمیازه‌ی راننده‌ی آمبولانسی که بی‌حوصله به ماشین‌اش تکیه داده بود و منتظر بود همه چی زودتر تموم بشه و بره دنبال کارش صدای پزشکی! که گزارشی رو از وضعیت محکوم به مرگ، به مردی که کلاسوری در دست داشت اعلام می‌کرد و صدای سقوط دانه‌های تسبیحِ «مردی که از ملزومات صحنه‌ی اعدام بود» و داشت چیزی رو زیر لب زمزمه می‌کرد سیگار به انتها رسید. برای رها شدن از صدای تقلای پیکرِ «مردی که می‌خواست زنده بمونه»، ناخودآگاه به صدای تهویه‌ی صنعتی پناه بردم. سعی کردم دوباره بشنومش تا صداهای دیگه محو بشن.

چشمام رو باز کردم. دمپایی‌هام رو روی زمین کشیدم و به اقیانوسی که ویدا روی دیوار کشیده بود چشم دوختم. عادت داشتم وقتی این‌جا تنها می‌شدم صدای آب رو تصور کنم. اما مثل همیشه نبود. قُل‌قُل آب همه‌چیز رو تو خودش خفه کرد. مثل خفگی طناب دار دور گردنِ محکومی که ریتمِ تکون خوردنِ بدن معلق‌اش داره کندتر و کندتر می‌شه. محکومی که آخرین صداهایی که شنید، صدای باز شدن دریچه‌ی مرگ، صدای رها شدن طناب، صدای شکستن گردن و خرخر سختِ آخرین نفس‌هایی بود که تو صدای پرت شدن دمپایی روی زمینِ زیر پاش آروم گرفت.
ما مرگ رو تصور، روایت و زندگی می‌کنیم.
اما اون‌که پشت قتل‌گاه فرزندش شب رو به کور سوی امیدی انتظار می‌کشه، بیش از ما مرگ رو زندگی می‌کنه.
محسن لنگرنشین از ما خواست صداش باشیم. پدر و مادر محسن هم از ما خواستن صداشون باشیم. ما هم از همدیگه خواستیم که صداشون باشیم و در همون حال که همه از هم می‌خواستیم صدای اونا باشیم، کشتنش.

صدا قدرت عجیبی داره برای تصور رویاها و کابوس‌ها. اما برای شکستن چوبه‌های دار، صدای هم بودن کافی نیست. شاید لازم بود بعد از شنیدن صدای هم، بعد از شنیدن صدای مادر محسن، صدای مادر محمد یا صدای آقاماشالله کرمی، بند کفش‌مونو می‌بستیم و در خونه رو به هم می‌کوبیدیم و می‌رفتیم پشت در زندون. دست‌کم کسی که صدامون زده بود رو تو اون گرگ و میش مرگ‌بار تنها نذاشته بودیم و یه «نه» بلند گفته بودیم به اعدام و شده بودیم مثل «صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن» که بیشتر از اون‌که فقط یه «صدا» باشه، تداعی اراده‌ست. اراده‌ی جاری شدن."

گلرخ ایرایی - اردیبهشت ۱۴۰۴

زندان اوین

***********

شصت و هفتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ شصت و هفتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۱ زندان کشور برگزار شد. زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"روز ۱۰ اردیبهشت، ۱۵ زندانی و روز ۱۴ اردیبهشت، ۹ زندانی اعدام شدند. به این ترتیب از ابتدای سال تاکنون ۱۵۴ تن به دار آویخته شده‌اند. حاکمان مستبد در اقدامی سبعانه، یک شهروند به نام عظیم فرخ‌وند را که به همراه جمعی از مردم دزفول در تجمع اعتراضی علیه اعدام ۲ زندانی شرکت کرده بود، با شلیک گلوله جنگی به قتل رساندند. از نظر کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، وی اولین جان‌باخته “نه به اعدام” از ابتدای شروع این کارزار است. یادش را گرامی می‌داریم و تأکید می‌کنیم این حکومت تا زمانی که بر سر قدرت است، به هیچ قیمتی از اعدام کوتاه نمی‌آید.
کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام هشدار می‌دهد در موقعیت کنونی که حکومت ایران در بن‌بست‌های داخلی و بین‌المللی قرار گرفته، از اعدام به‌ عنوان اصلی‌ترین عامل سرکوب استفاده می‌کند تا به این ترتیب مانع شکل‌گیری حرکت‌های اعتراضی و قیام مردم به ستوه‌آمده شود. بنابراین ضروری است که نهادها و سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی، دولت‌های خود را ملزم کنند که روابط خود با حکومت ایران را مشروط به لغو اعدام نمایند؛ زیرا حربه اعدام در دست این استبداد از هر سلاحی خطرناک‌تر است. از طرفی ما همچنان از تمام اقشار اجتماعی می‌خواهیم به هر شکل ممکن متحد و یکصدا علیه اعدام بایستند."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۱ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین (بند زنان و بندهای ۴ و ۸ مردان)، زندان قزلحصار (واحدهای ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بندهای زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بندهای زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بندهای مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، و زندان کامیاران.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

**************

یوسف احمدی

به اعدام پایان دهید!


**************

این آفتاب بر که می‌تابد
تکیه بر واکر فرسوده‌ی روستا
خود را میان دیوارهای کهنه‌ی اجدادی
به نظّاره نشسته‌ام
شیون‌های ریخته بر چال‌گاهِ کوچ
قرن‌هاست در دامانِ نامادری
خوابِ مادر می‌بینیم
برادرانِ ناتنی
تاریخِ ما را به زبانی دیگر شیهه می‌کشند
انگار قرار نیست
هیچ‌قراری قرار بگیرد
قاریان مغزآلود
ارابه‌یِ خشم
چوبه‌هایِ دار
هیچ‌سالی بدون قربانی نمی‌گذرد
عورت از کرامتِ انسان برگرفته‌اند
روی‌زردیِ ابر از بی‌بارانی است
در التهاب بادهای ویرانگر
به تراز نمی‌نشیند این ترازو
رعدهای بی‌حاصل
فشرده به پهنای بی‌آسمانی
دُرناها درچنگالِ شروه‌هایِ سازِ چپ
پوکه‌ها آبیاری می‌شوند از خونِ اقاقی‌ها
شکستگانِ به کام نرسیده
درختانی که بر دار خشکیدند
حجله‌یِ ستاره‌یِ صبح
در حلقومِ توله‌هایِ خرسِ خانگی
به زمین گرم می‌خورند نسترن‌های ترد و فریبا
استیصالِ اشکِ رستم
بر گونه‌های ناترازِ سهراب
تنها گل‌هایِ مرده به تراز نشسته‌اند
از بستر هرز
زهرِ غوره‌یِ افیونِ
قوتِ پروانه
پُرگناه‌ترینی ای زمین
نهرها از خون
بر آبشخورِ درختان می‌رانی
خاکِ شلاق‌خورده و متورم
درختانِ سیاه‌بخت می‌رویانند
واژه‌ها چسبیده بر ملاج
فوران کهنگی و دوران نازایی
این خروسِ دیرمُجال عقیم وجوجه‌کُش
پالان‌دزد
پرورده‌ی سمومِ سیاهیِ رخسارِ تو بود
من که نامم
چشم به راه تو است
دلواپسِ کوچِ بهاره‌ام
در داغیِ خالِ اغواگرِ زلف نفس می‌کشم
انگشت در چشم کورِ جهان می‌چرخانم
به شهامتِ زانو
و شجاعت از کوه
آفتاب ای آفتاب دیگر متاب با این شتاب
آفتاب ای آفتاب با این شتاب هرگز متاب

حیاتقلی فرخ‌منش

***********

تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و کارگران صنعتی

امروز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ به روال هر هفته بازنشستگان شرکت مخابرات در برخی از شهرهای کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت نابسامان معیشتی خود برگزار کردند. همچنین کارگران صنعتی شاغل در مناطق عملیاتی نفت و گاز نیز در اعتراض به شرایط وخیم شغلی خود تجمعی را برگزار کردند.
اصفهان، شهرکرد، اهواز، کرمانشاه، بیجار، ایلام، تهران، سنندج، تبریز، همدان، هرمزگان، زنجان، گیلان و ... شاهد حضور بازنشستگان معترض مخابرات در خیابان های خود بود.
ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران به عنوان سهامداران اصلی شرکت مخابرات با اعمال قدرت و نفوذ و قلدری حقوق های معوقه بازنشستگان را پرداخت نمی کنند و از اجرای آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹ سر باز می زنند.
همچنین کارگران رسمی شرکت نفت فلات قاره - منطقه عملیاتی لاوان - امروز تجمعی را در اعتراض به وضعیت نامناسب شغلی خود برگزار کردند. کارگران معترض خواهان رفع تفکیک مشاغل به تخصصی و پشتیبانی به عنوان عامل ایجاد تفرقه و تحقیر کارگران، حذف کامل سقف حقوق و مزایا در مناطق عملیاتی، اصلاح کف حقوق برای کارگران جدیدالاستخدام، عدم ادغام صندوق بازنشستگی نفت با سایر صندوق های ورشکسته بازنشستگی، حذف کامل سقف بازنشستگی و پرداخت کامل حق سنوات، مرجوع نمودن مالیات های کسر شده بر اساس قوانین رایج موجود، و اجرای کامل مفاد ماده ۱۰‌ شدند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان و دیگر مزدبگیران

امروز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ بازنشستگان تامین اجتماعی و دیگر صندوق های بازنشستگی و همچنین دیگر قشرهای طبقه مزدبگیر با حضور در خیابان‌های برخی از شهرهای کشور تجمعاتی اعتراضی برگزار کردند.
در تهران کارکنان رسمی وزارت نفت - ورودی های آزمون سال ۹۲ - با تجمع در مقابل ساختمان این وزارت خانه خواسته های خود را در قالب تجمعی اعتراضی بیان کردند. به روز رسانی جدول های پایه حقوق و اجرای کامل ماده ۱۰ قوانین وزارت نفت، اصلاح میانگین شایستگی و طرز کار از مطالبات تجمع کنندگان است.
بازنشستگان فولاد و معدن در اصفهان با راه‌پیمایی در خیابان نشاط این شهر و سر دادن شعارهایی چون "فریاد، فریاد، از این همه بیداد" خواهان اجرای همسان‌سازی مطابق قانون شدند.
در همین حال بازنشستگان فولاد و معدن در کرمان نیز با تجمع در مقابل موسسه صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد - ساختمان امور بازنشستگی منطقه کرمان - خواهان اجرای کامل همسان‌سازی سال ۱۳۹۹ و اجرای همسان‌سازی سال ۱۴۰۳ شدند.
اهواز نیز همچون هفته های گذشته شاهد حضور بازنشستگان تامین اجتماعی در خیابان های خود بود‌. بازنشستگان با راه‌پیمایی در خیابان و تجمع در مقابل ساختمان سازمان تامین اجتماعی استان خوزستان و سر دادن شعارهایی نظیر "نوبت ما که می‌شه، خزانه خالی می‌شه"، "پیام ما به دولت، خجالت، خجالت" خشم و نارضایتی خود را از وضعیت بحرانی اقتصاد و معیشت مردم به ویژه بازنشستگان اعلام کردند.
"از خوزستان تا گیلان، مرگ بر این مدیران"، "از خوزستان تا تهران مرگ بر این مدیران"، "یخچال بازنشسته، خالی تر از گذشته"، "بیمارستان ملکی، حق مسلم ماست"، "ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما" برخی از شعارهای سر داده شده در راه‌پیمایی و تجمع اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی شهرستان شوش و هفت تپه بود. فقر، نابسامانی های اقتصادی، فشارهای معیشتی، و ... از مواردی است که تجمع کنندگان به آن معترض هستند و در راه‌پیمایی ها و تجمعات اعتراضی هفتگی خود آن را اعلام می کنند.
در تهران نیز بازنشستگان صندوق‌های بازنشستگی تامین اجتماعی، معلمان و مخابرات با برگزاری تجمعی متحد در مقابل سازمان تامین اجتماعی و سر دادن شعارهایی چون "از معدن تا بندر، قتلگاه کارگر" و "این همه بی عدالتی، هرگز ندیده ملتی" اعتراض خود را به تداوم وضعیت بحرانی موجود در کشور بیان کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

برای طبقه مزدبگیر، سازمان‌یابی شورایی از نان شب هم واجب‌تر است

به‌مناسبت روز جهانی کارگر

۱- طبقه مزدبگیر کیست؟ ۲- سازمان‌یابی چیست؟ ۳- چرا سازمان‌یابی شورایی؟ و سرانجام ۴- چرا سازمان‌یابی شورایی، خاصه در اوضاع کنونی، از نان شب هم برای مزدبگیران ایران واجب‌تر است؟ ... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***********

گرامی باد اول ماه مه

عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

***********

شصت و ششمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۴ شصت و ششمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۱ زندان کشور برگزار شد. زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"شصت و ششمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، با خبر تأثرانگیز جان باختن ده‌ها تن و مجروح و مصدوم شدن بیش از هزار نفر از مردم در انفجار هولناک در بندرعباس همراه شده‌است؛ به خانواده‌های همه‌ جانباختگان تسلیت می‌گوییم. برای عموم مردم ایران روشن است که مسببان اصلی این فاجعه که هنوز هم ابعاد خسارات جانی و مالی آن برای ملت ایران روشن نشده، حاکمان ظالم و نیروی تروریستی سپاه پاسداران هستند که در راستای ساخت تسلیحات موشکی و اتمی و برای جنگ‌افروزی همواره دست‌ به‌ کارند.
در آستانه روز جهانی کارگر و روز ملی معلم، اعضای کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام این روز را به تمامی مردم ایران به‌ویژه کارگران، زحمتکشان و معلمان شاغل و بازنشسته تبریک و تهنیت می‌گویند، اگر چه سالیان سال است که طبقه کارگر، معلمان و تمام زحمتکشان بخاطر احقاق حقوقشان تحت سرکوب و تبعیض حاکمان ستمگر قرار گرفته‌اند و به زندان و حتی اعدام محکوم شده‌اند. در اینجا جا دارد از تمام کارگران، معلمان، بازنشستگان، هنرمندان و نویسندگان و شاعران که در این روزها به اشکال مختلف علیه اعدام ایستاده‌اند تقدیر کنیم امیدواریم نه به اعدام به بخشی از خواست عمومی تبدیل گردد و چون گذشته شعار نه به اعدام در تجمعات طنین‌انداز گردد. موج اعدام‌ها در هفته‌های اخیر به ویژه برای زندانیان سیاسی باعث نگرانی شدید ما نسبت به جان زندانیان محکوم به اعدام شده‌‌است. در اردیبهشت ماه تاکنون ۳۵ تن اعدام شده‌اند که شامل یک زن و دو زندانی سیاسی‌عقیدتی بودند؛ رستم زین‌الدین اهل زاهدان و حمید حسین نژاد حیدرانلو به طور سبعانه‌ای به دار آویخته شدند و حتی پیکر آقای حیدرانلو به خانواده‌اش تحویل داده نشد. این رفتارها خلاف انسانیت و نقض آشکار حقوق بشر و نشانه ترس حکومت از قیام مردمی است. روز چهارشنبه گذشته نیز برای دومین بار اعاده دادرسی دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی توسط دیوان عالی رژیم رد شد که به این ترتیب هر آن خطر اجرای حکم آنان وجود دارد. همچنین طبق اخبار منتشر شده، یک زندانی به اسم محسن لنگرنشین که به اتهام جاسوسی محکوم به اعدام شده بود اکنون به انفرادی منتقل شده که نگرانی نسبت به اجرای حکم او نیز وجود دارد. امروز هزاران زندانی با جرایم مختلف زیر حکم اعدام قرار دارند که هر لحظه بیم آن می‌رود که حکم آنها اجرا شود. در اعتراض به این احکام قرون وسطایی جمعی از زندانیان زندان سنندج در نامه‌ای اعلام کردند که از سه‌شنبه، ۹ اردیبهشت به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام پیوسته و همراه با دیگر زندانهای سراسر کشور دست به اعتصاب غذا می‌زنند تا اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۱ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین (بند زنان، بندهای ۴و ۸ مردان)، زندان قزلحصار (واحدهای ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بندهای زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بندهای زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بندهای مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، و زندان سنندج.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

مهدی حسنی

به اعدام پایان دهید!

***********

زن در ایران، پیش از این، گویی که ایرانی نبود
پیشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشانی نبود
زندگی و مرگش اندر کنج عزلت می‌گذشت
زن چه بود آن روزها، گر ز آن‌ که زندانی نبود
دادخواهی‌های زن می‌ماند عمری بی‌جواب
آشکارا بود این بیداد، پنهانی نبود
از برای زن به میدان فراخ زندگی
سرنوشت و قسمتی جز تنگ‌میدانی نبود
نور دانش را زِ چشم زن نهان می‌داشتند
این ندانستن، ز پستی و گران‌جانی نبود
چشم و دل را پرده می‌بایست اما از عفاف
چادر پوسیده، بنیاد مسلمانی نبود

پروین اعتصامی

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان شرکت مخابرات ایران در مناطق مختلف کشور

امروز دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ بازنشستگان شرکت مخابرات ایران که طی سال گذشته هر هفته دوشنبه ها تجمعات اعتراضی خود را علیه چپاول، غارت، و دزدی دو سهامدار اصلی شرکت برگزار می کردند در سال جدید نیز مطالبات خود را با حضور در خیابان‌های شهرهای مختلف کشور پی گرفتند.
شهرهای تهران، کرمانشاه، سنندج، اهواز، تبریز، ایلام، اصفهان، و ... شاهد حضور بازنشستگان معترض در خیابان‌های خود بودند.
ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران با اعمال قدرت و نفوذ سیاسی سهام عمده شرکت مخابرات ایران را تصاحب کردند و اکنون سالهاست که با قلدری و زورگویی تمام با زندگی و معیشت بازنشستگان این شرکت بازی می کنند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

بیانیه

در محکومیت فاجعه انفجار در اسکله رجایی بندرعباس و کشته شدن مزدبگیران

شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، حدود ساعت ۱۲ ظهر، انفجارهای بزرگ و کوچک متعددی در اسکله رجایی واقع در بندرعباس رخ داد که در اثر آن شمار زیادی از کارگران صنعتی، کارمندان، رانندگان ماشین های سنگین و حمل و نقل، و دیگر مزدبگیران کشته، زخمی، و نقص عضو شدند.
تعداد زخمی ها تاکنون (زمان نگارش این بیانیه) به بیش از ۱۰۰۰ نفر افزایش یافته و کشته ها به رغم آمار رسمی که از سوی حاکمیت منتشر می شود بیش از ۳۰ نفر است. همچنین، تعداد زیادی از مردم بر اثر موج انفجار و اصابت ترکش های متعدد، شنوایی و بینایی خود را از دست داده و نقص عضو شده اند. در همین حال، شماری از کشته ها که در نزدیکی محل انفجار قرار داشته اند قابل شناسایی نیستند و حتی جسد آنها در دسترس نیست..... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران در آستانه روز جهانی کارگر

امروز یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ بازنشستگان صندوق های مختلف بازنشستگی و سایر مزدبگیران در برخی از نقاط کشور تجمعاتی را در اعتراض به وضعیت وخیم و فلاکت بار معیشتی و تبعیض های روز افزون اجتماعی برگزار کردند.
در شوش بازنشستگان تامین اجتماعی با در دست داشتن پلاکارد و پارچه نوشته و همچنین سر دادن شعارهایی چون "نه سرما نه گرما نیست جلودار ما"، "ظلم و ستم کافیه، سفری ما خالیه"، "زیر بار تورم، شکسته پشت مردم"، "ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما"، "از خوزستان تا گیلان، ننگ بر این مدیران"، و "از خوزستان تا سیستان، ننگ بر این مدیران" خشم و اعتراض خود را به کل حاکمیت استثمارگر و سر تا پا فاسد و رانت خوار جمهوری اسلامی اعلام کردند.
در کرمانشاه بازنشستگان تامین اجتماعی با حضور در خیابان‌های این شهر و تجمع در مقابل سازمان تامین اجتماعی و سر دادن شعارهایی مانند "از معدن تا بندر، محل قتل کارگر"، که "قتل کارگر" اشاره به فاجعه انفجار در اسکله رجایی بندرعباس و به قتل رسیدن و زخمی شدن شمار زیادی از کارگران است، خشم و نارضایتی خود را از نابرابری ها و نابسامانی های جاری در کشور بیان کردند.
از دیگر شعارهای سر داده شده در تجمع امروز بازنشستگان کرمانشاه می توان به موارد زیر اشاره کرد. "دزدی‌های نجومی، فلاکت عمومی"، "شورای عالی، کار حامی سرمایه دار"، "بازنشسته زندانی آزاد باید گردد"، "انگل زاده آمريکاست، تورمش مال ماست"، "نه جنگ میخوایم نه کشتار رفاه میخوایم ماندگار".
در همین حال، در اهواز بازنشستگان تامین اجتماعی با راه‌پیمایی و تجمع در خیابان های این شهر و سر دادن شعارهایی نظیر "شورای عالی کار، حامی سرمایه دار"، و "کارگر زندانی آزاد باید گردد" اعتراض خود را به استثمار، دزدی، غارت، و چپاول سیستماتیک منابع و ثروت کشور توسط حاکمان نظام جمهوری اسلامی بیان کردند. همچنین در تجمع امروزِ اهواز بازنشستگان با در دست داشتن پلاکاردهایی روز جهانی کارگر را گرامی داشتند.
تهران نیز شاهد حضور بازنشستگان معترض در خیابان‌های خود بود.
در اصفهان نیز بازنشستگان فولاد و معدن با راه‌پیمایی در خیابان نشاط این شهر و سر دادن شعارهایی تجمع اعتراضی این هفته خود را برگزار کردند.
همچنین در یزد شماری از مردم و رانندگان کامیون‌ علیه واگذاری معدن چاه‌گز تجمع اعتراضی برگزار کردند. معترضان خواستار لغو مزایده فروش رانتی این معدن شدند.
در همین حال، در چند روز گذشته و برای چندمین بار پیاپی اهالی روستای دهمورد واقع در شهرستان بختگان استان فارس با تجمع در مقابل معدن بر پا شده در مجاورت خانه‌هایشان اعتراض خود را نسبت به نابودی زیست بوم طبیعی آن منطقه بیان کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

محسن لنگرنشین

به اعدام پایان دهید!

*************

مادرم گندم درون آب می‌ریزد
پنجره بر آفتاب گرمی‌آور می‌گشاید
خانه می‌روبد غبارِ چهره ی آئینه‌ها را می‌زداید
تا شبِ نوروز
خرّمی در خانه ی ما پا گذارد
زندگی برکت پذیرد با شگون خویش
بشکفد در ما و سرسبزی برآرد

ای بهار، ای میهمان دیر آینده!
کَم کَمَک این خانه آماده است
تک درختِ خانه ی همسایه ی ما هم
برگهای تازه‌ای داده است

گاه گاهی هم
همرهِ پروازِ ابری در گذارِ باد
بوی عطرِ نارسِ گُل های کوهی را
در نفس پیچیده‌ام آزاد

این همه می‌گویدم هر شب
این همه می‌گویدم هر روز
باز می‌آید بهارِ رفته از خانه
باز می‌آید بهارِ زندگی افروز

سیاوش کسرایی

***********

نامه زندانی سیاسی "رزگار بیگ‌زاده بابامیری" و شرح شکنجه های زندان

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
رزگار بیگ‌زاده بابامیری زندانی سیاسی که حکم اعدام او صادر شده و در زندان مرکزی ارومیه به سر می‌برد در نامه‌ای که نسخه ای از آن به بیرون از زندان ارسال شده از وضعیت بغرنج خود و اعمال فشار و شکنجه بازجویان پرونده که با مدیریت و هدایت رئیس اداره اطلاعات شهرستان بوکان جهت اخذ اعترافات اجباری از او صورت گرفته پرده برداشته است.

متن نامه به شرح زیر است:
"در تلاشم با نگارش این متن که داستان ۱۳۰ روز بازداشت و وضعیت من [را] در تمام این مدت بازگو می‌کند، صدای خودم را به دنیای متمدن برسانم. در شرایطی که تحت نظارت مداوم مخبرین و سیستم‌های نظارتی زندان به سر می‌برم و طبیعتا تنش و فشار مضاعف و مستمری را تجربه می‌کنم، تمرکز یافتن در نگارش کار چندان ساده‌ای نیست.

در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ طی یک تماس تلفنی از سوی فردی به نام سعیدی که خود را مأمور اداره اطلاعات بوکان معرفی نمود، در ساعت ۵ عصر به مکانی در حوالی تالار روژ در حومه شهر بوکان فراخوانده شدم و پس از مراجعه به محل مورد اشاره توسط سعیدی و فرد دیگری که بعدا فهمیدم بازجوی پرونده ماست و نام سازمانی‌اش قربانی است، به اداره اطلاعات بوکان منتقل شدم. تا حوالی ساعت ۱۰ شب در یک اتاق بازداشت شدم از ساعت ۱۰ شب تیم بازجویان شامل ۶ نفر که شامل سعیدی و قربانی و رییس اداره اطلاعات بوکان موسوم به نام سازمانی حجتی، و سه مامور ناشناس دیگر به صورت شیفتی مورد وحشیانه‌ترین اشکال شکنجه و ضرب‌و‌شتم قرار گرفتم.
ضمن ضرب‌وشتم مداوما مورد تهدید به مرگ و توهین و تحقیر قرار می‌گرفتم و مرتب توسط حجتی و قربانی و سعیدی متذکر می‌شدم که در مکانی هستم که قبلا ده‌ها نفر از به‌قول خودشان «اغتشاش‌گر[ان]» تحت شکنجه کشته شده‌اند؛ قرار دارم و به سرنوشت آنان گرفتار می‌شوم و عاقبت جنازه‌ام مثل جنازه‌ آنان در دریاچه سد بوکان و کانال فاضلاب و گورهای دسته‌جمعی پرت خواهد شد.
تمام تلاش خود را معطوف این مسئله نمودند به من بفهمانند به آخر خط رسیده‌ام و آنهایی که شکنجه‌‌ام می‌کنند در مصونیت مطلق قانونی قرار دارند و مرگ من هیچ عواقبی برای شکنجه‌گرانم نخواهد داشت. صد البته توحش آنان در شکنجه به خوبی نشان می‌داد واقعا هیچ نگرانی نسبت به مرگ من تحت شکنجه ندارند. در طول سه شب شکنجه در اداره اطلاعات بوکان ده‌ها بار زیر ضرب‌وشتم و شوک‌های الکتریکی بیهوش شدم.
[در پی] بیش از حدود ۷۲ ساعت شکنجه مداوم در معیت چند متهم دیگر در یک ون ویژه حمل زندانیان تحت اسکورت کاروانی از خودروهای حامل افراد لباس شخصی مسلح با تدابیری ویژه و شبانه به بازداشتگاه اداره اطلاعات استان آذربایجان غربی واقع در ارومیه منتقل شدم.
از همان ابتدا در ارومیه تحت شکنجه‌هایی به قول خودشان تخصصی و حرفه‌ای و متنوع و برنامه‌ریزی‌شده قرار گرفتم. تکنیک‌های متنوعی در بازجویی‌های بازداشتگاه ارومیه بر من اعمال شد که تعدادی از آنان را به اختصار بازگو می‌کنم تا خواننده این متن بهتر در جریان حال‌وهوای مهیب شکنجه‌ها قرار گیرد.
۱- تکنیک القای خفگی: با دست و پا و چشم بسته در حالی که کیسه‌ای بر سر من کشیده می‌شد، به صورت افقی و به پشت در جایی شبیه حمام یا سرویس دستشویی قرار داده می‌شدم و جریان آب بر روی سر و صورت من باز می‌شد که مرگ در هراس از خفگی را به صورت وحشتناک بر من القا می‌کرد.
۲- تکنیک اعدام صوری (دار زدن): من را با صورت و دست و چشم بسته در نیمه‌های شب کاملا ناگهانی از سلول انفرادی به یک اتاق نامعلوم منتقل می‌کردند و وادارم می‌کردند ساعت‌ها با طنابی دور گردن روی یک چهارپایه بایستم و من را تهدید به اعدام در گمنامی و خفا می‌کردند و سعی می‌کردند تا جایی که می‌شود، مرعوبم کنند.
۳- تکنیک اعدام صوری (تیر باران): با دست و پا و چشمان بسته ضمن تهدید و تحقیر و استهزاء مدام، با چکاندن ماشه سلاح‌هایشان به من می‌گفتند: اسمت را هیچ کجا به عنوان زندانی ثبت نکرده‌ایم که وقتی حین بازجویی کشته شدی به‌راحتی جنازه‌ات را مثل جنازه اغتشاشگران (معترضین) در کانال فاضلاب و در دریاچه و گورهای دسته‌جمعی ناشناس مخفی کنیم.
۴- تکنیک شوک الکتریکی: با چشم بسته و دست‌های بسته به صندلی طناب‌پیچ می‌شدم و توسط مامورین اداره اطلاعات، ضمن توهین و تحقیر و ورود به حریم شخصی و خانوادگی با وارد کردن شوک الکتریکی به نرمه گوش، بیضه‌ها، نوک سینه‌ها، ستون فقرات، پهلو و زیربغل‌ها و ران‌ها و گیجگاهم درد وحشتناکی را به من وارد می‌نمودند تا آنچه را می‌خواستند بنویسم یا جلو دوربین تکرار کنم.
۵- تکنیک اعمال بی‌خوابی مستمر: مامورین اداره اطلاعات چندین شبانه‌روز پی‌درپی، با سرکشی مداوم و ایجاد سروصدا و ناسزا و ورود به سلول و ضرب‌وشتم و هر وسیله‌ی دیگری که بتواند مانع خواب من شود، تلاش می‌کردند مانع تمرکز و آرامشم شوند تا مقاومتم بشکند و طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکته‌های آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.

از ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ تا یکم شهریور آن سال این وضعیت غیر انسانی کم‌وبیش امتداد داشت، با وجود اظهارات تهدیدآمیز مامورین اداره اطلاعات پس از انتقال به زندان مرکزی ارومیه از همان روزهای نخست تمام تلاشم را کردم تا از راه‌های قانونی شکنجه‌ها و دیگر تخلفاتی را که بازجو و بازپرس پرونده شماره ۱۴۰۲۳۵۹۲۰۰۰۰۹۱۵۷۴۲ در حق من انجام دادند، به مقامات قضایی منعکس نمایم. پس از ماه‌ها پیچاندن و امروز و فردا کردن، عاقبت موفق به شکایت علیه بازپرس و بازجویان شکنجه‌گر اداره اطلاعات شدم و پرونده شماره ۱۴۰۳۳۵۹۲۰۰۰۲۲۵۷٨۳۴ در دادسرای ارومیه گشوده شد و پس از چندین هفته به دادگاه نظامی استان آذربایجان غربی احاله شد، اما دادیار شعبه اول دادسرای نظام استان آذربایجان غربی با بهانه واهی گذشت یک‌سال از زمان شکنجه‌ها طی قرار شماره ۱۴۰۳۳۵۳۹۰۰۰۶۵۰۹۶۹ قرار منع تعقیب بازجوی شکنجه‌گر را صادر و از معرفی ‌من به پزشک قانونی خودداری نمود و عملا مجال تعقیب قانونی ناقض حقوق بشر را سلب و ایشان را مصون از مجازات کرد.

پرواضح است شکنجه بزه ضدانسانی و جنایتی است که در خفا و به دور از چشم شهود و دوربین‌ها انجام می‌شود و تنها مدرکی که قربانی شکنجه می‌تواند برای اثبات جنایاتی که در حقش شده ارائه دهد، آثار شکنجه در بدنش می‌باشد و ممانعت از دسترسی به پزشک بی‌طرف در عمل به مفهوم ایجاد مصونیت و حمایت از شکنجه‌گران و ناقضین حقوق بشر است؛ اگر به‌راستی نقض حقوق بشر و شکنجه، سیستماتیک نیست پس چرا دادگاه‌های ذی‌صلاح در قبال شکایات قربانیان شکنجه سکوت می‌کنند؟ چگونه یک نهاد امنیتی می‌تواند من را که قربانی شکنجه هستم در زندان فرا بخواند و بابت شکایت شکنجه من را تهدید به اعدام کند؟ و هیچ ارگانی حاضر به دفاع از قربانی نباشد، چرا امدادرسانی باید این چنین مجازاتی را در پی داشته باشد؟
چگونه دادگاه انقلاب ارومیه و شخص قاضی رضا نجف‌زاده علی‌رغم لوایح من و سایر متهمین پرونده در تشریح انواع شکنجه‌های ۱۴ متهم این پرونده در کمال خونسردی در جلسه دادگاه در پاسخ به اعلام شکنجه از سوی قربانیان تنها به گفتن جمله شرم‌آور (توقع داشتی بهت کباب بدن؟) اکتفا نمود؟ استقلال دادگاه در این کشور افسانه‌ای بیش نیست. شکنجه‌گر در مصونیت کامل و قربانی تحت تهدید و فشار و مجازات مضاعف قرار می‌گیرد: هدف نیروهای امنیتی نه کنترل امنیت جامعه، بلکه توجیه مقامات بالادستی و اعمال تعصبات کور قومی و فرقه‌ای است. شکنجه و پرونده‌سازی روالی رایج و ابزار دست زورمندان سرکوبگر است. از افکار عمومی، سازمان‌های مردم نهاد، مجامع بین‌المللی، سازمان‌های حقوق بشری، رسانه‌های آزاد و انسان‌های آزاده می‌خواهم در مقابل این روش‌های ضد انسانی سکوت نکنند.

در ۱۳۰ روز بازداشت مستمر توام با شکنجه علاوه بر کبودی کل بدن، گوش چپم در اثر ضربات بازجویان بر سرم ناشنوا شد و تا ۳ ماه ناشنوا ماند؛ بعدا پرده پاره‌شده گوش چپم به مرور شنوایی خود را بازیافت ولی تا زمان بهبود به‌دفعات دچار عفونت شدید شد.
هنوز آثار ضرب‌وشتم بر ساق پاهای من قابل مشاهده است و پزشک متخصص گوش و حلق و بینی می‌تواند آسیب‌هایی که دو سال قبل به گوشم وارد شده را تایید نماید، اما شکایات مکرر من در بحث شکنجه بی‌پاسخ ماند و دادگاه انقلاب هیچ عکس‌العملی در مقابل اظهارات من و هم پرونده‌ای‌هایم، جز گفتن این جمله توسط قاضی رضا نجف‌زاده، نشان نداد (نجف‌زاده: توقع داشتی بهت کباب بدن؟) ظاهرا شکنجه سزاوار هر کسی است که به همنوع خود کمک می‌کند و از دید این قاضی شکنجه امری طبیعی می‌باشد.

اعطای قدرت، بدون نظارت و بازخواست، تعصبات کور فرقه‌ای و قومی، عقده‌های فروخورده شخصی، منافع مادی، ترفیع، کسب قدرت بیشتر، اضافه‌حقوق و... از یک مأمور قانون، یک قانون‌ستیز وحشتناک و بی‌رحم می‌سازد که تمام مرزهای انسانیت را زیر پا می‌گذارد تا عطش سیری‌ناپذیر را به خشونت و دیگرآزاری، برای ساعاتی هرچند کوتاه، فرو نشاند و از این راه سیستم توتالیتاری حاکم هم وحشتی را که می‌خواهد در دل اتباعش حاکم می‌کند.
جهان متمدن، انسان‌های آزاده نباید در مقابل این حجم خشونت سازمان‌یافته و بعضا تقدیس‌شده سکوت کنند. نهادهای حقوق بشر و موسساتی چون دیوان کیفری بین‌المللی نباید در مقابل این جنایات مستمر بی‌کار بنشینند؛ نباید حرمت انسانی به این راحتی کماکان پایمال گردد. پایان

تاریخ: ۲۱ فروردین ۱۴۰۴

زندان مرکزی ارومیه - بند پذیرش ۲

رزگار بیگ‌زاده بابامیری"

***********

محمد نجفی

زندانیان سیاسی عقیدتی را به یاد آوریم


زندانیان سیاسی عقیدتی را به یاد آوریم

محمد نجفی وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر است که بارها توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و به اتهاماتی چون «توهین به رهبری»، «نشر اکاذیب» و «تبلیغ علیه نظام» به حبس های طولانی محکوم شده است. محمد نجفی نخست در ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ هنگام فیلم‌برداری از تجمع اعتراضی کارگران کارخانه‌ هپکو اراک توسط مأموران امنیتی بازداشت شد. در سال ۱۳۹۷ پس از پیگیری شکنجه‌های منجر به جان‌باختن وحید حیدری، یکی از معترضان بازداشت‌شده در اعتراضات سراسری دی‌ماه ۱۳۹۶ در بازداشتگاهی در اراک، دستگیر و زندانی شد.
این وکیل دادگستری پس از آن به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری خود با پرونده‌سازی‌های متعدد از سوی نهادهای امنیتی مواجه شد و هم‌اکنون در بند چهار زندان اوین به بند کشیده شده است. این زندانی سیاسی در چند پرونده جداگانه با ۱۴ اتهام به بیش از ۲۱ سال حبس محکوم شده است و تاکنون تجمیع احکام برای محکومیت‌هایش صورت نگرفته است. همچنین این وکیل آزادی خواه در فروردین ماه سال جاری با حکم دادگاه عالی انتظامی قضات به محرومیت دائم از اشتغال به حرفه وکالت محکوم شد. این حکم به تازگی در زندان اوین به او ابلاغ شده است.
محمد نجفی در طول دوران حبس خود با وجود سکته و ابتلا به بیماری‌‌های مختلف از دریافت درمان تخصصی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است. وی در طول دوران حبس خود بارها دست به اعتصاب غذا زده است.
در روزهای اخیر، ۳۴ تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی محبوس در زندان‌ اوین، با نوشتن متنی درباره محمد نجفی به شرح وضعیت او پرداخته و خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط این فعال حقوق بشر زندانی، رسیدگی پزشکی به او و اعاده پروانه وکالتش شده اند.

متن و امضاهای این زندانیان سیاسی به شرح زیر است:
"اوین، بند چهار، یکم اردیبهشت ۱۴۰۴
ما روایت می‌کنیم

این نه بیانیه‌ای سیاسی است و نه گزارشی ژورنالیستی. این روایتی است والا از محمد نجفی، وکیل انسان، خطاب به مردم، نهادهای حقوق بشری و وکلا.
ما، محکومان راه آزادی، موکلان، متهمان و دغدغه‌مندان سرزمین، این‌بار نه برای خود، بلکه برای کسی شهادت می‌دهیم که برای ما هزینه‌های سنگینی پرداخته؛ هزینه‌هایی که هر یک به‌تنهایی برای درهم‌شکستن یک انسان کافی است.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی در هشتمین سال حبس خود به سر می‌برد و یازده سال دیگر نیز باید زندانی باشد.
ما روایت می‌کنیم که او برای دفاع از انسان و دیگران، نه خود، یازده حکم ناعادلانه از نظام استبدادی جمهوری اسلامی دریافت کرده است.
ما روایت می‌کنیم که جسم محمد نجفی بارها بیمار شده، اما روحش همچنان استوار است و این روح اوست که جسم رنجورش را به دوش می‌کشد.
ما روایت می‌کنیم که او نه‌تنها زندانی، بلکه تبعیدی است؛ از شازند و زندان اراک به زندان اوین تهران منتقل شده است.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی بدون تبعیض میان گرایش‌ها و جریان‌ها، با تمام وجود برای انسان دفاع کرده است.
ما روایت می‌کنیم که پروانه وکالتش را باطل کردند تا ابزار دفاعش را از او بگیرند، اما ما پس از این سلب پروانه، او را بیش از پیش وکیل خود می‌دانیم. ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی شاعرانه زندگی می‌کند و شاعرانه از انسان و حقوقش دفاع می‌کند.
ما روایت می‌کنیم که او راوی رنج‌های ما بوده و اگر او و امثال او نبودند، نامی از ما باقی نمی‌ماند.
ما روایت می‌کنیم که میان او و درخت انجیر حیاط اوین پیوندی عمیق است؛ او حتی به آن درخت شخصیت بخشیده و با آن گفت‌وگو می‌کند. آری، این‌بار ما روایت می‌کنیم که راوی چه رنج‌هایی کشیده است.
ما خواستار آزادی فوری و بی‌قید و شرط محمد نجفی، رسیدگی پزشکی به او و بازگرداندن پروانه وکالتش هستیم.
محمود اجافلو، مطلب احمدیان، سعید احمدی دلجو، رضا اکبری منفرد، سجاد ایمان‌نژاد، شهریار براتی، وحید بنی‌عامریان، حامی بهادری، یدی بهاری زر، مهدی بهمن، مرتضی پروین، محمد حسن پوره، فرهاد حافظی، شاهرخ دانشورکار، امیر کیوان رحیمی، رضا رضایی، مهران رئوف، وحید سرخ‌گل، خشایار سفیدی، مازیار سیدنژاد، حسین شنبه‌زاده، محسن صادقپور، مرتضی صیدی، سپهر ضیایی، بابک علی‌پور، نصرالله فلاحی، پویا قبادی، فؤاد فتحی، امیرحسین مرادی، فرزاد معظمی گودرزی، محمد مسعود معینی، علی یونسی، میریوسف یونسی، جواد منبری"

پرونده‌سازی، دستگیری، و محاکمه وکلای آزادی خواه و مدافعان حقوق بشر با مضمون نقض ابتدایی ترین حقوق متهمان و زندانیان بخشی از روند سرکوب آزادی خواهان، تهدید آزادی ها و خفه کردن هر گونه صدای اعتراض و حق طلبی از آغاز به قدرت رسیدن سرمایه داری استبدادی حاکم بوده است.

ما بر اساس بند سوم منشور آزادی، رفاه، برابری خواهان

آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله محمد نجفی هستیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

درهای گلزار خاوران همچنان به روی خانواده ها بسته است

امروز جمعه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه ۶۰ برای بزرگداشت یاد عزیزان خود به گلزار خاوران رفتند، اما ماموران امنیتی همچون یک سال گذشته با بستن درهای خاوران مانع ورود خانواده ها و حضور آنان بر مزار عزیزان خود شدند.
اذیت و آزار خانواده های خاوران در طی بیش از ۴۰ سال گذشته به شیوه های گوناگون ادامه داشته است. از ممانعت از حضور خانواده ها بر مزار عزیزان خود و برگزاری مراسم بزرگداشت و گذاردن سنگ و هر گونه نشانه گرفته تا تخریب گورستان با بولدوزر و دفن درگذشتگان بهایی در گورهای دسته جمعی زندانیا
ن اعدام شده در تابستان ۶۷. خانواده های خاوران در طی همه این سال ها با نوشتن نامه به مقامات جمهوری اسلامی و مراجعه حضوری به نهادهای مربوطه به این روند غیرانسانی اعتراض کرده اند و بر خواسته های خود پای فشرده اند. آنان خواهان روشن شدن حقایق کشتارهای دهه ۶۰ و قتل عام زندانیان سياسی در تابستان ۶۷ و شناسایی و محاکمه عاملان و آمران این جنایت ها، انتشار کیفرخواست زندانیان اعدام شده و نام و محل دقیق دفن آنان، و حق حضور بر مزار عزیزان خود و برگزاری مراسم بزرگداشت برای آنان شده اند. همچنین خانواده ها در نامه های خود به مقامات جمهوری اسلامی‌ هر گونه تخریب و تغییر در خاوران، از جمله دفن درگذشتگان بهایی، را به رغم مخالفت خانواده های خود بهاییان، اقدامی درجهت از بین بردن آثار جنایت دانسته و به شکستن حرمت هر دو طرف اعتراض کرده اند.
جمهوری اسلامی با بیش از ۴ دهه سرکوب خانواده ها نه تنها نتوانسته صدای حق طلبی آنان را خاموش کند بلکه آنان همچنان با حضور خود در پشت درهای بسته خاوران بیدادی را که بر آنان و عزیزانشان رفته یادآوری می کنند و بر خواست های خود، از جمله "حق سوگواری"، پافشاری می کنند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

پژمان سلطانی

به اعدام پایان دهید!

***********

دلگرم، پابه‌راه، پرچم بر دوش،
پیشِ رویِ ما پیداست.
به بعضی بگو
گُنده‌تر از شما
نتوانست ترانهٔ آزادی را
راه بر گلویِ بُریده ببندند.

زنهار بعد از این همه ظلمتِ مظنون
هنوز هم روشن‌ترین رؤیاها
پیشِ رویِ ما پیداست:
دلگرم، پابه‌راه، پرچم بر دوش.

سیدعلی صالحی

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران در برخی از نقاط کشور

امروز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ مزدبگیران در برخی از شهرها و مناطق کشور دست از کار کشیدند و تجمعاتی اعتراضی برگزار کردند.
در لرستان رانندگان قراردادی شرکت گاز لرستان در اعتراض به شرایط نامناسب شغلی و همچنین قراردادهای ناعادلانه که طی سال های گذشته با آنها بسته شده است دست از کار کشیدند و در مقابل ساختمان شرکت گاز لرستان تجمع کردند. حقوق های بسیار ناچیز، تعویق در پرداخت همان حقوق های اندک، فشار کاری زیاد و قراردادهای موقت و ناامنی شغلی از عمده ترین مشکلات رانندگان است.
در تهران نیز تعدادی از معلمان که از ورودی های دانشگاه‌های فرهنگیان و شهید رجایی هستند در اعتراض به بلاتکلیفی وضعیت سربازی خود و همچنین عدم صدور کارت پایان خدمت در مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش تجمع کردند. این معلمان اعلام کرده اند که به رغم به پایان رساندن طرح تعهد خدمت در مناطق مختلف کشور همچنان موفق به دریافت کارت پایان خدمت خود نشده‌اند.
کارگران شهرداری برازجان نیز امروز دست به اعتصاب زدند. کارگران خدمات شهری و پاکبانان شهرداری برازجان در اعتراض به کاهش اضافه‌کاری و حذف تعطیلی‌ها با حضور در مقابل ساختمان شهرداری این شهر تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

***********

حمید حسین نژاد حیدانلو

(تولد ۱۳٦۴ - قتل ١ اردیبهشت ١۴٠۴)

یاد آر!

***********

شصت و پنجمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری اینجا کلیک کنید.
امروز سه‌شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ شصت و پنجمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۰ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"حکومت اعدامی و مستبد ایران، هر زمان که با بن‌بست مواجه می‌شود، سرکوب علیه مردم را تشدید می‌کند. نوک تیز این سرکوب‌ها معمولاً متوجه زندانیان دست‌بسته و بی‌پناهی است که با احکام ضدانسانی اعدام، جانشان را می‌گیرد. اعدام جنایتکارانه‌ حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی ۴۰ ساله و پدر سه فرزند که در فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و به‌شدت شکنجه شده بود، یکی از اقدامات ضدانسانی رژیم علیه مردم ایران به شمار می‌آید. او تحت شکنجه‌های شدید، ناچار به اعتراف علیه خود و امضای برگه‌هایی شد که بازجویان از پیش آماده کرده بودند. از ابتدای سال جاری، دست‌کم ۸۸ نفر - از جمله ۵ زن، ۷ زندانی سیاسی و ۲ کودک‌مجرم - اعدام شده‌اند. این آمار در مقایسه با سال گذشته چند برابر افزایش یافته که می‌توان آن را نشانه‌ای از وضعیت انفجاری جامعه دانست. در روزهای اخیر نیز، پژمان سلطانی، زندانی سیاسی اهل بوکان که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، به اعدام محکوم شد. این حجم از کشتار زندانیان و اجرای احکام اعدام در ایران، گویای وحشت عمیق حکومت از خیزش‌ها و اعتراضات اجتماعی است. این یک هشدار جدی به جامعه‌ی بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری است تا در برابر حکومت جانیان ایران سکوت نکنند و با اقدامات عملی و مؤثر، با این اعدام‌های غیرانسانی مقابله کنند. کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام به آگاهی عموم مردم می‌رساند که از این هفته، جمعی از زندانیان زندان بهبهان نیز در اعتراض به احکام اعدام، به این کارزار پیوسته‌اند و هر سه‌شنبه، همراه با دیگر زندانیان، دست به اعتصاب غذا خواهند زد."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۰ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین (بند زنان و بندهای ۴ و ۸ مردان)، زندان قزلحصار (واحدهای ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بندهای زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بندهای زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بندهای مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، و زندان بهبهان.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲ فروردین ۱۴۰۴

***********

عباس دریس

به اعدام پایان دهید!

***********

بعضی از پارک‌ها بعضی از نیمکت‌ها
بعضی از وقت‌ها بعضی از آدم‌ها
برگ به برگِ درخت‌ها در یک‌پارکِ قدیمی
در یک‌شهرِ کوچک در پارکِ کوثر یا باغِ ملی
نزدیکِ یک کتاب‌خانه‌یِ نوستالژی
زنی کنارِ تو می‌نشیند قبل از آن
بعضی از آدم‌ها با دهان‌های‌شان
نگاه می‌کنند و حرف‌هایی که نباید به او

بعضی از وقت‌ها بعضی از آدم‌ها
در یک پارکِ کوثرِ شماره‌دار
نزدیک‌تر از تمامِ پارک‌‌هایِ جهان به ریل
به آبیاریِ قطره‌ای به آپارتمانی آشنا
برایِ بارِ دوم زنی کنارِ تو نشسته است
نگاه می‌کند به ماه با دستِ راست
انگشتِ اشاره به چارده
درخت به درخت با تو حرف می‌زنم!:
امشب در سر شوری دارم امشب
یک قرنِ دیگر مثلِ امروزِ ممنوع
پنجم شهریور است البته که بویِ پاییز می‌آید
البته که این شعر کاملاً خصوصی است
کاملاًتر از خصوصی عاشقانه است
برایِ یادم تو را فراموش
وقت تنگ است راست می‌گویی
باید برایِ گربه‌ها پیراهن
برای من از پاساژِ آن‌طرفِ خیابان
دوریِ یک‌سال و سه‌ماهه بخری
داری از پلِّه‌های پاساژ بالا می‌روی

بعضی وقت‌ها بعضی از آدم‌ها
بعضی از پارک‌ها بعضی از نیمکت‌ها
بعضی از پاساژها بعضی از پلِّه‌ها پا در‌می‌آورند
در تو راه می‌روند سمتِ چپ‌ات قرار می‌گیرند
صدا می‌شوند آرام و ریز:
حواسم نبود و نفهمیدم ناگهان دیدم عاشقت هستم...

فرامرز سه‌دهی

***********

هشدار به وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی

آقای وزیر!

شما می توانید نه تنها "سرباز" نیروی انتظامی بلکه غلام حلقه به گوش این نیروی سرکوبگر باشید.

اما حق ندارید با امضای "تفاهم نامه" با نیروی انتظامی مدارس را به پادگان تبدیل کنید.

بهتر است جمهوری اسلامی را رسواتر از آن چه که هست، نکنید.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱ فروردین ۱۴۰۴

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان و دیگر مزدبگیران

امروز یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ بازنشستگان تامین اجتماعی و دیگر صندوق های بازنشستگی و کارگران مناطق نفت و گاز با حضور در خیابان‌های شهرهای مختلف کشور و محل کار خود تجمعاتی اعتراضی برگزار کردند.
بازنشستگان معدن و فولاد کرمان در اعتراض به وضعیت معیشتی خود و همچنین خلف وعده‌های دولت تجمع اعتراضی برگزار کردند. "دولت دروغگو، حاصل وعده‌هات کو؟" از جمله شعارهایی بود که در تجمع امروز سر داده شد.
در همین حال، در اصفهان بازنشستگان معدن و فولاد با راه‌پیمایی در خیابان نشاط این شهر و سر دادن شعارهایی چون "حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون"، و "آهای رئیس دولت، دروغ گفتی به ملت" خشم و نارضایتی خود را به بی‌توجهی مسئولان و مدیران کشور به خواسته های معیشتی خویش بیان کردند.
در اهواز بازنشستگان تامین اجتماعی با راه‌پیمایی در خیابان‌های این شهر و تجمع در مقابل ساختمان استانداری خوزستان اعتراض خود را به وضعیت جاری کشور اعلام کردند. "این‌همه بی‌عدالتی، هرگز ندیده ملتی"، "پیام ما به دولت، خجالت، خجالت"، و "مدعی عدالت، خجالت، خجالت" شعارهایی بود که بازنشستگان در اهواز سر دادند.
در رشت بازنشستگان با حضور در خیابان های این شهر و سر دادن شعار اعتراض خود را به شرايط نابرابر و فلاکت بار اجتماعی و معیشتی بیان کردند.
در شوش نیز بازنشستگان تامین اجتماعی با راه‌پیمایی در خیابان و سر دادن شعار "درمان رایگان بر اساس قانون، حق ماست" تجمع اعتراضی این هفته خود را برگزار کردند.
بازنشستگان شرکت ذغال سنگ البرز شرقی در شاهرود در اعتراض به همسان سازی ناقص سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۳ و بی توجهی مسئولان به دیگر مطالبات خود تجمعی را برگزار کردند.
کارگران پیمانکاری پالایشگاه دوازدهم پارس جنوبی نیز برای دومین روز پیاپی دست از کار کشیدند و تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند. تأخیر در پرداخت مطالبات مربوط به مرخصی‌های سال گذشته، عدم تناسب حقوق های پرداختی با شرایط سخت شغلی و ... از موارد اعتراضی کارگران است.
همچنین کشاورزان شهر ورزنه اصفهان در اعتراض به بازداشت چند تن از کشاورزان معترض در مقابل فرمانداری این شهر دست به تجمع زدند. معترضان با سر دادن شعارهایی خواستار آزادی فوری و بی‌قید و شرط کشاورزان بازداشت‌ شده شدند و از مسئولان قضایی خواستند به‌ جای سرکوب و بازداشت کشاورزان پاسخگوی وضعیت بغرنج بی‌آبی، تبعیض، و ناکارآمدی مدیران، که عامل اصلی به وجود آمدن شرایط بحرانی کنونی هستند، باشند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳۱ فروردین ۱۴۰۴

***********

عبدلرحیم قنبرزهی گرگیج

به اعدام پایان دهید!

***********

اگر به خانه‌ی‌ من آمدی
برایم یک بیلچه بیاور
تا تمام غرایز زنانه را از ریشه درآورم
شخم بزنم وجودم را؛
بدون این‌ها راحت‌تر به بهشت می‌روم گویا!
یک تیغ بده
موهایم را از ته بتراشم
سرم هوایی بخورد
و بی‌واسطه‌ی روسری کمی بیندیشم!

غاده السمان

***********

اعتصاب کارگران شرکت ماموت

کارگران و کارکنان شرکت ماموت، شاغل در سالن لوکانو، واقع در کیلومتر ۲۵ اتوبان کرج - قزوین، روز پنجشنبه ۲۸ فروردین با انتشار اطلاعیه ای دست از کار کشیده و اعتصاب خود را آغاز کردند. متن اطلاعیه کارگران به شرح زیر است:

"اطلاعیه اعتصاب کارگران شرکت ماموت، سالن لوکانو
کارگران محترم و مردم عزیز،

با کمال تأسف به اطلاع می‌رسانیم که در روز پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، تمامی کارگران شرکت ماموت، سالن لوکانو، به دلیل شرایط نامساعد تولید و بهره‌کشی بیش از حد از نیروهای کار، دست از کار کشیده‌اند. این اعتصاب به دلیل فشارهای بی‌وقفه به کارگران، ساعات طولانی کار بدون پرداخت‌های منصفانه و شرایط بد کاری در سالن لوکانو صورت گرفته است. کارگران در این سالن با حقوق وزارت کار و حتی در شرایط اضافه‌کاری در روزهای پنجشنبه نیز مجبور به ادامه کار هستند، در حالی که بهره‌برداری از نیروی انسانی به شدت افزایش یافته است. شرایط طاقت‌فرسا و استثمار شدید کارگران توسط مالک چینی سالن که از طرف مالک اصلی شرکت ماموت اجاره شده است، باعث بروز این اعتراضات شده است. امروز، در حضور کارفرما، تمامی کارگران با اعتراض شدید نسبت به این وضعیت غیرانسانی، دست از کار کشیدند و خواستار بهبود شرایط کاری و افزایش حقوق منصفانه برای خود هستند.
از همه عزیزان تقاضا داریم که به این مسئله توجه کرده و از حق کارگران برای داشتن شرایط کاری بهتر حمایت کنند.

کارگران شرکت ماموت، سالن لوکانو"

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳۰ فروردین ۱۴۰۴

***********

صدور حکم زندان برای فرامرز سه دهی

فرامرز سه دهی، شاعر آزادی خواه، عضو کانون نویسندگان ایران و از امضا کنندگان منشور آزادی، رفاه، برابری، با حکم شعبه‌ اول "دادگاه انقلاب" ماهشهر به ۲۲ ماه و ۱۵ روز حبس محکوم‌ شد.
بر اساس این حکم، که در ۲۴ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ صادر شده است، فرامرز سه‌دهی بابت اتهام‌ "تبلیغ علیه نظام" به هفت ماه و ۱۵ روز و بابت اتهام "اهانت به رهبری" به یک سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم شده است. بنا بر ابلاغیه‌ دادگاه "مجازات اشد" درباره‌ او اعمال خواهد شد.
این شاعر آزادی خواه ۲۰ دی‌۱۴۰۳ با یورش ماموران اطلاعات سپاه پاسداران به منزلش در بهبهان بازداشت شد. ماموران در جریان این بازداشت تلفن همراه و کتابهای او را نیز با خود بردند. وی پس از چند ساعت بازجویی در مورد نوشته ها و فعالیت‌هایش آزاد شد.
فرامرز سه دهی در ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ با دریافت ابلاغیه‌ای به دادسرای بهبهان احضار شد. در ۲۹ بهمن در شعبه‌ی ۲ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بهبهان حاضر شد. وی در جلسه بازپرسی که بدون حضور وکیل مدافع برگزار شد و با بازجویی همراه بود، با رد اتهام‌های وارده از خود دفاع کرد و در نهایت به قید وثیقه‌ ۸۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شد.
فرامرز سه‌دهی در سال های گذشته بارها تحت فشار، آزار، و پیگرد دستگاه‌های امنیتی و قضایی قرار گرفته و بازداشت شده است و با پرونده‌سازی و اتهام‌هایی چون "اقدام علیه امنیت ملی از طریق طبع و نشر کتاب" و "عضویت در گروه معاند و غیرقانونی کانون نویسندگان ایران" رو به رو شده است.
پرونده‌سازی، دستگیری، و محاکمه نویسندگان آزادی خواه بخشی از روند سرکوب آزادی خواهان و تهدید آزادی ها، به ویژه آزادی بیان، اندیشه، تجمع، و تشکل از بدو به قدرت رسیدن سرمایه داری استبدادی جمهوری اسلامی بوده است.
ما صدور حکم ظالمانه زندان برای فرامرز سه دهی را محکوم می کنيم و خواهان پایان دادن به فشار، ارعاب، و سرکوب همه آزادی خواهان از جمله فرامرز سه‌دهی هستیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳۰ فروردین ۱۴۰۴

***********

آذر کروندی موسی زاده

زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم

زندانیان سیاسی و عقیدتی را به یاد آوریم

آذر کروندی موسی‌زاده، متولد ۱۳۴۱، متأهل و دارای دو فرزند است که در زندان اوین به بند کشیده شده است.
آذر کروندی از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است که در دوران بازداشت در حالی که باردار بود، تحت بازجویی قرار داشت و فرزندش را در شرایط سخت زندان به دنیا آورد. همسر او در جریان قتل عام زندانیان سياسی در تابستان ۱۳۶۷ اعدام شد.
این زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۹۸ به اتهام همکاری با سازمان مجاهدین خلق و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، در باغ شخصی خود در شهریار، بازداشت و سپس با قرار تأمین آزاد شده بود.
در ۱۶ دی ۱۴۰۰، شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران وی را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به پنج سال حبس تعزیری و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد. او به عنوان مجازات تکمیلی نیز، به دو سال منع خروج از کشور و دو سال منع عضویت و فعالیت در احزاب، گروه‌ها و دسته‌جات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محکوم شد.
پس از تأیید حکم در دادگاه تجدیدنظر و اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، حکم پنج سال حبس تعزیری برای آذر کروندی تایید و لازم‌الاجرا شد. وی در تاریخ ۸ مرداد ماه ۱۴۰۲، پس از احضار به شعبه اول اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۳ تهران، بازداشت و برای سپری کردن دوران حبس خود به زندان اوین منتقل شد.
این زندانی سیاسی با عارضه دیسک گردن، بیماری قلبی و سابقه ابتلا به سرطان اکنون در زندان به‌سر می‌برد. وخامت حال او به حدی است که توان انجام امور روزمره و شخصی خود را از دست داده و طی هفته‌های اخیر دست‌کم پنج کیلوگرم وزن کم کرده است. با این حال، مسئولان زندان تاکنون اقدامی مؤثر برای رسیدگی به وضعیت پزشکی او نکرده اند.
با وجود نیاز فوری این زندانی سیاسی به پیگیری پزشکی مستمر، به‌ویژه به دلیل سابقه بیماری سرطان، که مستلزم انجام منظم آزمایش‌ها و چکاپ‌های تخصصی است، دسترسی او به خدمات بهداشتی و درمانی به‌شدت محدود شده است. این در حالی است که وزارت اطلاعات، به عنوان ضابط پرونده، از تأیید درخواست مرخصی درمانی او خودداری کرده است.

ما بر اساس بند سوم منشور آزادی، رفاه، برابری، فارغ از هر گونه دیدگاه سیاسی،

خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله آذر کروندی هستیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۳۰ فروردین ۱۴۰۴

***********

خدنگ مارکُش با مار شد جفت - سخنی در باب مذاکره جمهوری اسلامی و آمریکا

دیدیم که ولیِ فقیه جمهوری اسلامی بالاخره مذاکره با آمریکا را پذیرفت، مذاکره‌ای که به‌نظر او نه «عاقلانه» بود، نه «هوشمندانه»، و نه «شرافتمندانه». چرا؟ زیرا نظام‌اش را در خطر سقوط می‌بیند و نجات این نظام برایش فریضه‌ای دینی است که «اوْجَبِ واجبات» است؛ وقتی پای نجات جمهوری اسلامی در میان باشد، مذاکره با آمریکا که سهل است، راه انداختن حمام خون هم جایز است. این را جمهوری اسلامی بارها نشان داده است. اکنون هم که دعوا بر سر «مستقیم» یا «غیرمستقیم» بودنِ این مذاکره است، قاعدتاً کار بر اساس همان اصل حفظ نظام پیش خواهد رفت، یعنی اگر آمریکا بر «مذاکره مستقیم» پافشاری کند، جمهوری اسلامی به احتمال قوی تسلیم خواهد شد؛ در واقع، برای کسی که به هر دلیل به کاری «غیرشرافتمندانه»‌ای تن داده است... متن کامل را اینجا مطالعه کنید.

***********

عبدالغنی شه بخش

به اعدام پایان دهید!

***********

خواستم
صبح برخیزم
به خورشیدِ نوزاد
با شادمانیِ کودکانه‌ام
دیدارِ چشمِ گشوده‌ات را
بشارتی دهم.

میخواستم بنویسم
از هلهله‌های ابر و زمین
از قامتِ کشیده ی درختانِ جوانم
یا لبخند را با لب و لبم را با لبان تو
اما، اما از کوچه صدا می‌آید
شلیکِ و شیون و اشک
حائلِ من و دردِ خیابان
تنها پرده‌ای ست.

قباد حیدر

***********

شصت و چهارمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ شصت و چهارمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۴۰ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:

"با پیوستن بند زنان زندان زاهدان و زندان ازبرم لاهیجان به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام این کارزار در هفته شصت و چهارم به ۴۰ زندان گسترش یافت. حکومت درمانده ولایت فقیه که اکنون در باتلاق بحران‌های داخلی و بین‌الملی گرفتار شده برای جلوگیری از خیزش‌های مردمی طبق روال همیشگی اعدام‌ها را تشدید کرده؛ بطوری که تنها در روزهای ۱۹ و ۲۰ فروردین به ترتیب ۱۱ و ۱۸ زندانی را اعدام کرده ‌است. در این میان ۵ زندانی سیاسی - عقیدتی با اسامی مالک علی فدایی نسب، فرهاد شاکری، تاج‌محمد خرمالی، عبدالرحمن گرگیج و عبدالحکیم عظیم گرگیج در زندان وکیل آباد مشهد پس از ۱۰ سال زندان و شکنجه به دار آویخته شدند. علاوه بر این صبح روز دوشنبه ۲۵ فروردین، یک زندانی بلوچ ۲۲ ساله به نام علی دهانی که در آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری مردم ایران، بعد از کشتار بیرحمانه نزدیک به ۱۰۰ تن از مردم در جمعه خونین زاهدان و خاش، به اتهام کشتن چهار تن از مأموران حکومتی در شهرستان بمپور بدون حق دادرسی عادلانه در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد. همچنین یک زندانی کودک مجرم، با نام کوچک بهزاد در زندان گنبدکاووس که در زمان ارتکاب جرم زیر سن قانونی بود، به دار آویخته شد. از روز ۱۹ فروردین تا ۲۵ فروردین تعداد زندانیان اعدام شده بلوچ، بالغ بر ۱۸ زندانی بوده است. کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام که در این هفته با پیوستن جمعی از زندانیان زن در زندان زاهدان و همچنین زندان ازبرم لاهیجان به ۴۰ زندان گسترش پیدا کرده است، با آنچه‌ که در توان دارد علیه حکم غیرانسانی اعدام، ایستادگی و مقاومت می‌کند و از تمامی نهاد‌ها و سازمان‌های حقوق بشری و سیاسی بین‌المللی می‌خواهد که صدای مردم و زندانیان در ایران باشند زیرا که ده‌ها زندانی سیاسی، عقیدتی و هزاران زندانی با جرایم عمومی زیر حکم اعدام هستند که از حداقل حق دادرسی منصفانه محروم بوده و هستند."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۴۰ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین (بند زنان و بندهای ۴ و ۸ مردان)، زندان قزلحصار (واحدهای ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بندهای زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بندهای زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان وکیل آباد مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بندهای مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان زاهدان (بند زنان) و زندان ازبرم لاهیجان.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۶ فروردین ۱۴۰۴

***********

عیدو شه بخش

به اعدام پایان دهید!

***********

دریافتم باید باید باید
دیوانه وار دوست بدارم
یک پنجره برای من کافیست
یک پنجره
به لحظه ی آگاهی و نگاه و سکوت
اکنون نهال گردو
آن قدر قد کشیده که دیوار را برای
برگ های جوانش
معنی کند
از آینه بپرس
نام نجات دهنده ات را
آیا زمین که زیر پای تو می لرزد
تنها تر از تو نیست ؟

فروغ فرخزاد

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان شرکت مخابرات

امروز دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴ بازنشستگان شرکت مخابرات ایران به روال دوشنبه های هر هفته در برخی از نقاط کشور تجمعاتی اعتراضی برگزار کردند.
کرمانشاه، سنندج، تبریز، بیجار، اصفهان و... از شهرهایی بود که شاهد حضور اعتراضی بازنشستگان در خیابان‌ بود.
ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران دو نهاد حاکمیتی هستند که با اعمال نفوذ و سوءاستفاده از قدرت نظامی و امنیتی شرکت مخابرات ایران را تصاحب کردند و اموال منقول و غیر منقول آن را که متعلق به مردم است به تاراج بردند.
افزون بر احقاق حقی که این چپاولگران آن را ملاخور کرده اند، اجرا شدن آیین نامه استخدامی و رفاهی سال ۱۳۸۹ از عمده ترین مطالبات بر زمین مانده بازنشستگان مخابرات است که سال هاست مورد بی توجهی مسئولان و مدیران قرار گرفته است.
"سهامدار ظالم، حق ماها رو خورده"، "ستاد اجرایی، حق ما رو خورده"، و "این همه بی‌عدالتی، هرگز ندیده ملتی" از جمله شعارهای سر داده شده در راه‌پیمایی و تجمعات اعتراضی امروز بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف کشور بود.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۵ فروردین ۱۴۰۴

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی مزدبگیران در یکشنبه ای دیگر

امروز یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ و به روال یکشنبه های هر هفته بار دیگر بازنشستگان در شهرهای مختلف کشور با حضور در خیابان مطالبات خود را فریاد زدند.
در شهر شوش بازنشستگان تامین اجتماعی با حضور در خیابان‌ اعتراض خود را به وضعیت نابسامان معیشتی جاری در کشور بیان کردند. "سفره بی نان ما، چه می خواید از جان ما"، "بازنشسته به پا خیز، برای رفع تبعیض"، "زیر بار تورم، شکسته پشت مردم"، "این همه بی عدالتی هرگز ندیده ملتی" و "ظلم و ستم کافیه، سفری ما خالیه" از جمله شعارهایی بود که توسط بازنشستگان معترض در تجمع این هفته شوش سر داده شد.
کرمانشاه نیز شاهد حضور بازنشستگان تامین اجتماعی در خیابان‌های خود بود. "کو مهار تورم، دروغ نگید به مردم"، "معلم زندانی آزاد باید گردد"، "کارگر زندانی آزاد باید گردد"، "حق کارگر معدن، ایمنی جان و تن"، "معادن سودآور آوار مرگ کارگر"، و "خواسته ما هر زمان، صلح، رفاه، آزادی"، "بودجه بندی دولت، بلای جان ملت"، و "تن برود، جان برود، آزادی از بین نرود" از جمله شعارهایی بود که در کرمانشاه و در اعتراض به وضعیت استبدادی و فلاکت بار موجود در کشور سر داده شد.
در اهواز نیز بازنشستگان معترض در خیابان ها حضور پیدا کردند. بازنشستگان تامین اجتماعی با در دست داشتن پلاکارد و سر دادن شعار اعتراض خود را به بی توجهی مسئولان حاکمیتی نسبت به زندگی بازنشستگان اعلام کردند.
همچنین در اصفهان بازنشستگان معدن و فولاد با حضور در خیابان و راه‌پیمایی در سطح شهر خواسته های خود را اعلام کردند. این بازنشستگان شعار می دادند: "دولت ورشکسته، دشمن بازنشسته" و "پیام ما به دولت، خجالت، خجالت".
در همین حال بازنشستگان معدن و فولاد در مازندران نیز با برگزاری تجمعی اعتراضی و سر دادن شعارهایی چون "سفره خالی، مسئول خیانت‌کاری" خشم خود را نسبت به فقر، فساد، گرانی و شرایط موجود بیان کردند.
همچنین در تهران بازنشستگان معدن و فولاد با تجمع در مقابل وزارت کار تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند.
علاوه بر بازنشستگان، کارکنان شرکتی ارکان ثالث شاغل در شرکت بهره‌برداری نفت و گاز گچساران نیز امروز و برای چندمین بار دست به تجمع اعتراضی زدند. اعتراض این کارگران به خلف وعده‌های پیاپی مسئولان و مدیران برای حذف شرکت‌های پیمانکاری و عدم تحقق مطالبات شغلی و معیشتی شان است. کارگران معترض نفت گچساران در محوطه دفتر مرکزی شرکت و مهمانسرای نرگسی تجمع و خواسته های خود را اعلام کردند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۴ فروردین ۱۴۰۴

***********

سلیمان شه بخش

به اعدام پایان دهید!

***********

از آینه بپرس
‏نام نجات‌ دهنده‌ات را...

فروغ فرخزاد

***********

عبدالغنی شه‌بخش - سلیمان شه‌بخش

عبدالرحیم قنبرزهی گرگیج - عیدو شه‌بخش

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

سلیمان شه‌بخش، عیدو شه‌بخش، عبدالغنی شه‌بخش، و عبدالرحیم قنبرزهی گرگیج، چهار زندانی سیاسی بلوچ محبوس در زندان قزلحصار کرج با خطر اجرای حکم اعدام روبه رو هستند.
سلیمان شه‌بخش و عبدالرحیم قنبرزهی گرگیچ در سال ۱۳۹۵ به اتهام قتل رئیس پایگاه بسیج چاه‌زرد به نام نبی‌ قنبرزهی بازداشت شده‌اند. همچنین عیدو شه‌بخش و عبدالغنی شه‌بخش که پیش‌تر با اتهامات امنیتی بازداشت شده بودند، در سال ۱۳۹۵ توسط شعبه اول دادگاه انقلاب زاهدان از اتهامات وارده تبرئه و پس از چند ماه دوباره بازداشت شده‌اند.
این چهار زندانی بلوچ در ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست محمدرضا عموزاد خلیلی به اتهام "بغی" از طریق آنچه که "تشکیل و عضویت در گروه‌های ضدانقلاب" عنوان شده، به اعدام محکوم شدند.
سلیمان شه‌بخش، متهم چهارم پرونده، متولد ۱۳۷۵ است و عمل ارتکابی منتسب به وی در زمانی رخ داده که ۱۲ ساله بوده است. بنابراین، به فرض صحت اتهام، حکم اعدام وی مصداق صدور حکم برای "کودک‌مجرم" محسوب می‌شود. دو متهم اول پرونده، عیدو و عبدالغنی شه‌بخش، در حالی به اعدام محکوم شد‌ه‌اند که سال ۱۳۹۵ دقیقا به همین اتهام و پرونده، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب زاهدان تبرئه و آزاد شدند. آن‌ها، چندی بعد، بار دیگر توسط نیروهای اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان بازداشت شدند.
همچنین، عبدالرحیم قنبرزهی گرگیج، دیگر متهم پرونده، اصلا سواد ندارد و ضابطان برای اخذ اعترافات اجباری او را وادار به انگشت زدن در پای برگه‌ها کرده‌اند. گفته می‌شود شدت شکنجه و آزارهای او به حدی بوده که دیگر کارشناسان ضابط قضایی پرونده، اجباری بودن اعترافات او را تایید می‌کنند.
۲۰ فروردین ۱۴۰۴، درخواست اعاده دادرسی عبدالرحیم قنبرزهی گرگیج، زندانی محکوم به اعدام، توسط شعبه ۹ دیوان عالی کشور به ریاست قاضی قاسم مزینانی به‌طور رسمی رد و ابلاغ شد. این در حالی‌ست که ثبت رسمی این درخواست در تاریخ ۱۹ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ انجام شده بود. پیشتر، حکم اعدام سه زندانی دیگر، عیدو، عبدالغنی، و سلیمان شه‌بخش، توسط دیوان عالی کشور تأیید و پرونده این افراد به اجرای احکام دادسرای امنیت تهران ارسال شده بود.
رضا صالحیه، وکیل دادگستری در این خصوص اعلام کرد: آقای قنبرزهی گرگیج در بهمن‌ماه گذشته تحت فشار مسئولان زندان قرار گرفت تا توبه‌نامه‌ای را امضا کند. اما با امتناع از این درخواست و اعلام اینکه توبه‌نامه را تحت اجبار نمی‌پذیرد، به‌عنوان تنبیه به سلول انفرادی منتقل شد. او از اوایل اسفندماه تاکنون در شرایط ایزوله قرار دارد، موضوعی که نگرانی‌ها درباره اجرای قریب‌الوقوع حکم اعدام او را افزایش داده است.

ما بر اساس بند سوم منشور آزادی، رفاه، برابری خواهان

آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله

سلیمان شه بخش، عیدو شه بخش، عبدالغنی شه بخش، و عبدالرحیم قنبرزهی گرگیج هستیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۳ فروردین ۱۴۰۴

***********

احضار فرامرز سه‌دهی به "دادگاه"

فرامرز سه دهی شاعر آزادی خواه، عضو کانون نویسندگان ایران، و از امضاکنندگان منشور آزادی، رفاه، برابری به "دادگاه" احضار شد.
بر مبنای کیفرخواست صادر شده از سوی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ماهشهر در استان خوزستان، فرامرز سه دهی به "اهانت به رهبری"، "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی"، و "اهانت به مقدسات اسلام" متهم شده است.
این شاعر آزادی خواه باید روز شنبه ۲۳ فرودین ۱۴۰۴ در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ماهشهر حاضر شود تا در برابر این اتهامات از خود دفاع کند. لازم به ذکر است که برای رسیدگی به اتهام "اهانت به مقدسات اسلام" هنوز شعبه ای تعیین نشده است.
تعقیب و پیگرد و اتهام زنی به آزادی خواهان هدفی جز سرکوب، ایجاد رعب و وحشت، و خاموش کردن صدای آنان ندارد. اتهام های وارده به فرامرز سه دهی نیز هدفی جز پرونده سازی و پاپوش دوزی برای خاموش سازی فریاد آزادی خواهانه او ندارد. ما خواهان منع تعقیب و رفع تمام اتهامات مطرح شده علیه این شاعر آزادی خواه هستیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۲ فروردین ۱۴۰۴

***********

عیسی عید محمدی

به اعدام پایان دهید!

***********

تظاهرات گل‌ها
لاله‌هایی نرم
بنفشه‌هایی ارغوانی
و رُزهایی عطرآگين
تماشايی‌ست تظاهرات گل‌ها
بهار جان
چه انقلابِ لطيفی!

بکتاش آبتین

***********

شصت و سومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ شصت و سومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۳۸ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
"با پایان تعطیلات نوروزی، که طی آن میزان اعدام‌ها به‌طور نسبی کاهش یافته بود، بار دیگر شاهد افزایش چشم‌گیر صدور و اجرای احکام اعدام هستیم. در روزهای اخیر، شمار زیادی از زندانیان برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شده‌اند. از جمله روز دوشنبه، دست‌کم ۱۰ زندانی در زندان قزل‌حصار به بند امن منتقل شدند که نشان‌دهنده‌ی احتمال قریب‌الوقوع اجرای حکم اعدام آنان است.
هم‌زمان با این تشدید سرکوب، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در پایان پنجاه‌ و هشتمین نشست خود در ژنو، با تصویب قطعنامه‌ای، نقض گسترده‌ی حقوق بشر در ایران را محکوم و مأموریت گزارشگر ویژه و هیئت حقیقت‌یاب مستقل را برای یک سال دیگر تمدید کرد. در این قطعنامه، دامنه‌ی مأموریت هیئت حقیقت‌یاب از قیام ۱۴۰۱ فراتر رفته و شامل سایر جنایات نظام و جمع‌آوری اسناد و مدارک برای پیگرد قضایی مسئولان نیز شده است. همچنین در همین هفته، پارلمان اروپا با صدور قطعنامه‌ای، موج گسترده‌ی اعدام‌ها در ایران و تأیید احکام اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی را محکوم کرده و بار دیگر خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران از سوی اتحادیه اروپا شده است. با این‌حال، حاکمیت جمهوری اسلامی بی‌اعتنا به فشارها و اعتراضات داخلی و بین‌المللی، همچنان به روند سرکوب و صدور احکام مرگ ادامه می‌دهد. برای نمونه، اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، برای ۸دومین‌بار از سوی دیوان عالی کشور رد شده و خطر اجرای حکم اعدام او بیش از پیش افزایش یافته است. همچنین، کریم خجسته، دیگر زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت، به اتهام بغی متهم شده که می‌تواند مقدمه‌ی صدور حکم اعدام برای او باشد.
ما، اعضای کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، ضمن اعلام نگرانی عمیق از افزایش تهدید اجرای احکام اعدام علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، این احکام را قاطعانه محکوم می‌کنیم و نسبت به گسترش اعدام زندانیان با جرایم غیرسیاسی محکوم به اعدام هشدار می‌دهیم. همچنین ضمن قدردانی از حمایت‌های بین‌المللی، خواستار آن هستیم که جامعه‌ی جهانی ادامه‌ی هرگونه رابطه یا معامله با جمهوری اسلامی را مشروط به لغو کامل مجازات اعدام کند."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۳۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
اوین (بند زنان، بندهای ۴ و ۸ مردان)، قزل‌حصار (واحدهای ۳ و ۴)، کرج، تهران بزرگ، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اراک، خرم‌آباد، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (زنان و مردان)، نظام شیراز، عادل‌آباد شیراز (زنان و مردان)، برازجان، رامهرمز، بم، کهنوج، طبس، جوین، مشهد، گنبدکاووس، قائم‌شهر، لاکان رشت (زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، دیزل‌آباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، سقز، بانه، مریوان، کامیاران.

منشور آزادی، رفاه، برابری، بر اساس بند پنجم خود، خواستار الغای مجازات غیرانسانی

اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.


کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۹ فروردین ۱۴۰۴

***********

حبیب دریس

به اعدام پایان دهید!

***********

پيشانی تو
غمگين‌ام می‌کند
دست‌های تو
شاد مانده‌ام بين پيشانی و دست‌های تو

فرامرز سه دهی

***********

برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان مخابرات و کارگران نفت

امروز دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ بازنشستگان شرکت مخابرات مانند سال گذشته تجمعات اعتراضی دوشنبه های خود را از سر گرفتند.
شهرهای تبریز، بیجار، سنندج، هرمزگان، مریوان، رشت و ... شاهد حضور معترضانه بازنشستگان مخابرات در خیابان ها بود.
سهامداران اصلی شرکت مخابرات ایران یعنی بنیاد تعاون سپاه پاسداران و ستاد اجرایی فرمان امام که با رانت خواری و اعمال نفوذ سیاسی و نظامی عمده سهام این شرکت ثروتمند را تصاحب کرده اند از عاملان اصلی غارت و چپاول صندوق بازنشستگی مخابرات و به وجود آمدن وضعیت جاری این صندوق هستند.
همچنین کارگران نفت فلات قاره در منطقه لاوان امروز تجمعی اعتراضی برگزار کردند. تجمع این کارگران در اعتراض به تفکیک های تبعیض‌آمیز مشاغل و شمول فوق‌ العاده‌های مناطق عملیاتی در سقف حقوق بود.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۸ فروردین ۱۴۰۴

***********

بیانیه جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی اهواز

بسمه تعالی
بیانیه شماره ۱
مورخه ۱۷ فروردین ماه ۱۴۰۴
ملت شریف بزرگ ایران
سلام علیکم
ما بازنشستگانیم
خواهان حقمانیم

به پشتوانه و در کنار شما بر علیه ظلم و ستم، احقاق حق و حقوق، درکف خیابون فریاد عدالت خواهانه سر می دهیم. از آنجائیکه دولت این روزها در حال چانه زنی تعیین دستمزد سالیانه هستند ما بازنشستگان خواهان اجرای مر قانون ماده ۹۶،۱۱۱ و تعیین سبد معیشت و اعلام تورم از سوی بانک مرکزی هستیم درغیر اینصورت فقط کف خیابون بدست میاید حقمون تا حق خود نگیریم در کف خیابون میمانیم

اهم مطالبات بجا مانده به شرح ذیل می باشند:
۱- ما بازنشستگان خواهان اجرای مر قانون ماده ۹۶، ۱۱۱، با تعیین سبد معیشتی جهت افزایش مزدی سالیانه برمبنای تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی می باشیم
۲- الزام درمان رایگان مطابق ماده قانونی۵۴ سازمان. ت. ا. و اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی
۳- خواهان ساخت و تجهیز درمانگاها و بیمارستان های ملکی هستیم درغیر اینصورت خرید درمان رایگان در بیمارستان های غیر دولتی توسط سازمان تامین صورت گیرد
۴- بیمه تکمیلی بازنشستگان از انحصار کانون ها آزاد و زیر نظر خود سازمان تامین اجتماعی قرار گیرد
۵- بازگشت بانک رفاه کارگران به سازمان. ت. ا که صاحبان آن کارگران و بازنشستگان هستند
۶- پرداخت معوقات ۴۰ درصدی همسان سازی و درج افزایشات مبالغ آن در پایه حقوقی احکام سال ۱۴۰۳ که تاکنون انجام نشده است
۷- پرداخت ۲۵٪ باقی مانده متناسب سازی از سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و معوقات آن طبق برنامه توسعه ۵ ساله ششم اجرا گردد
۸- اجرای متناسب سازی برنامه توسعه هفتم بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی بطور صحیح بدون فرمول من درآوردی
۹- کوتاه شدن دست ابربدهکاران و دولت ها از سازمان تامین اجتماعی که سرمایه داران اصلی آن کارگران و بازنشستگان هستند. سازمان سرمایه اولیه آن بین النسلی است
۱۰- باز پس گرفتن بدهی های دولت بیش از ۳۰۰۰ همت به سازمان.ت.ا. می باشد. دولت ابر بدهکار به سازمان تامین می باشد
۱۱- پرداخت عیدی بازنشستگان تامین اجتماعی مانند شاغلین طبق ماده ۹۶
۱۲- پرداخت حق جنگی، بدی آب و هوا. دوران اشتغال بکار بازنشستگان در مناطق جنگی برحسب ماده ۱۱۲ برنامه ۵ ساله ششم
۱۳- عدم تاخیر در پرداخت حقوق ماهیانه بدون فوت وقت حتی در روزهای تعطیلی
۱۴- بازگشت حذف بیش از ۴۰۰ قلم دارو از دفترچه تامین اجتماعی حیاتی و الزامیست
۱۵- لغو مصوبه ۱۲ ماده ای هیئت وزیران در مورخه ۱۴٠۳/۱٠/۲۴ واگذاری سهام و فروش شرکت های متعلق به سازمان. ت. ا
۱۶- لغو ادغام صندوق های بازنشستگی کشوری و فولاد در سازمان تامین اجتماعی

معیشت، منزلت، درمان رایگان، حق مسلم ماست


جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان - اهـواز

***********

از سر گیری تجمعات اعتراضی اقشار مختلف طبقه مزدبگیر در کشور

امروز یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ در ادامه برگزاری تجمعات اعتراضی سال گذشته، کارگران صنعتی و بازنشستگان در بسیاری از شهرهای کشور با حضور در خیابان ها مطالبات خود را فریاد زدند.
کارگران هفت تپه در اعتراض به کم‌ آبی مزارع نیشکر هفت تپه و کاهش میزان آب تخصیص داده شده به این مزارع، تجمعی اعتراضی برگزار کردند. لازم به ذکر است که این کاهش شدید میزان آب تخصیص داده شده برای مزارع، از سوی شرکت تامین آب استان خوزستان صورت گرفته است‌.
همچنین کارگران ماشین‌ سازی در اراک امروز در اعتراض به واریز نشدن معوقات خود تجمع کردند. در طی چند ماه اخیر مدیران این شرکت به تعهدات خود عمل نکرده و پرداخت مطالبات عرفی و مناسبتی از جمله حق هزینه تحصیلی فرزندان و کمک‌های نقدی را به تاخیر انداخته اند و حتی در برخی موارد آن را قطع کرده اند. در همین حال شورای اسلامی کارگران این شرکت نیز با فشار کارفرما منحل شده است و اینک کارگران خواستار تشکیل دوباره این شورا هستند.
امروز کارکنان کارخانه های مخابراتی ایران در شهر شیراز نیز تجمعات اعتراضی خود را برای دومین روز پیاپی برگزار کردند.
در تهران بازنشستگان تأمین اجتماعی، آموزش و پرورش، و مخابرات با برگزاری تجمعی اعتراضی در خیابان های پایتخت خواسته های خود را فریاد زدند. این بازنشستگان بیان کردند که حتی افزایش صد در صدی حقوق‌ها نیز نمی تواند شرایط سخت زندگی کارگران شاغل و بازنشستگان را جبران کند. آنان خواستار رسیدگی فوری و توجه مسئولان‌ و مدیران کشور به مشکلات معیشتی خود و رفع بی‌ عدالتی‌هایی جاری در سطح جامعه شدند.
بازنشستگان تأمین اجتماعی در شهرهای شوش، هفت‌تپه، و کرخه نیز در اعتراض به وضعیت بحرانی معیشتی، گرانی های افسار گسیخته، کاهش قدرت خرید مردم، نبود امکانات درمانی و بی‌توجهی دولت به خواسته های مردم در مقابل فرمانداری شوش تجمع کردند. "ننگ ما، ننگ ما، دولت الدنگ ما"، "ننگ ما، ننگ ما، مجلس الدنگ ما"، "حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون"، "وعده وعید چه خوب بود، ولی همش فریب بود"، و "قالیباف حیا کن، مجلس رو رها کن" از جمله شعارهای سر داده شده در راه‌پیمایی و تجمع اعتراضی این بازنشستگان بود.
همچنین بازنشستگان تأمین اجتماعی در اهواز نیز با تجمع در مقابل اداره کل سازمان تأمین اجتماعی استان خوزستان اعتراض خود را به سکوت و بی‌توجهی دولت نسبت به درد و رنج مردم بیان کردند. بازنشستگان شعارهایی را در تجمع این هفته خود فریاد زدند. "نه صدقه، نه منت، حق رو بدین با عزت"، "نه خواری، نه ذلت، ننگ بر این عدالت"، "حاصل کار دولت، غارت جیب ملت"، "شورای عالی کار، حامی سرمایه دار"، و "ایران رو غارت کردن، ما رو بیچاره کردن" چند نمونه از شعارهای این بازنشستگان بود.
در اهواز جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی بیانیه ای منتشر کردند که به پیوست این خبر بازنشر می شود.
بازنشستگان فولاد و معدن اصفهان نیز با راه‌پیمایی در خیابان نشاط این شهر و تجمع در مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی خواسته های خود را با سردادن شعار و حمل پلاکارد بیان کردند. "آهای رئیس دولت، دروغ گفتی به ملت" از جمله شعارهای این بازنشستگان بود.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۷ فروردین ۱۴۰۴

***********

آرمیتا گراوند

(تولد ١٧ فروردین ۱۳٨۵ - قتل ٦ آبان ١۴٠۲)

یاد آر!

***********

تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر
ریختن از بهر نان از چهر آب ای رنجبر
زین همه خواری که بینی ز آفتاب و خاک و باد
چیست مزدت جز نکوهش یا عتاب ای رنجبر
از حقوق پایمال خویشتن کن پرسشی
چند می‌ترسی ز هر خان و جناب ای رنجبر
جمله آنان را که چون زالو مکندت خون بریز
و اندران خون دست و پایی کن خضاب ای رنجبر
دیو آز و خودپرستی را بگیر و حبس کن
تا شود چهر حقیقت بی‌حجاب ای رنجبر
حاکم شرعی که بهر رشوه فتوا می‌دهد
کی دهد عرض فقیران را جواب ای رنجبر
آنکه خود را پاک می‌داند ز هر آلودگی
می‌کند مردارخواری چون غُراب ای رنجبر
گر که اطفال تو بی‌شامند شب‌ها باک نیست
خواجه تیهو می‌کند هر شب کباب ای رنجبر
گر چراغت را نبخشیده‌ است گردون روشنی
غم مخور، می‌تابد امشب ماهتاب ای رنجبر
در خور دانش امیرانند و فرزندانشان
تو چه خواهی فهم کردن از کتاب ای رنجبر
مردم آنانند کز حکم و سیاست آگهند
کارگر کارش غم است و اضطراب ای رنجبر
هر که پوشد جامهٔ نیکو بزرگ و لایق اوست
رو تو صدها وصله داری بر ثیاب ای رنجبر
جامه‌ات شوخ است و رویت تیره‌ رنگ از گرد و خاک
از تو می‌بایست کردن اجتناب ای رنجبر
هرچه بنویسند حُکّام اندرین محضر رواست
کس نخواهد خواستن ز ایشان حساب ای رنجبر

پروین اعتصامی

***********

حمید حسین نژاد حیدرانلو

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند است که با اتهام "بغی" و با حکم اعدام در زندان ارومیه به بند کشیده شده است.
حمید حسین‌نژاد حیدرانلو در سال‌های گذشته برای تامین مایحتاج زندگی خود و خانواده اش در مرز چالدران مشغول کار خرید و فروش بوده است. وی در ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ در مرز چالدران توسط نیروهای مرزبانی بازداشت شد. پس از چند ساعت بازجویی، او را به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل کردند. وی به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز تحت شکنجه‌های روحی و جسمی برای اخذ اعترافات اجباری قرار گرفت و بازجویان او را وادار به امضای برگه‌هایی کردند که از پیش آماده شده بود.
این زندانی سیاسی در مدت بازداشت در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه تنها دو بار با خانواده‌ خود تماس تلفنی کوتاه داشته است. همچنین در روند دادرسی پرونده به دلیل مخالفت وزارت اطلاعات از دسترسی به وکیل تعیینی محروم بوده است.
حمید حسین‌نژاد اواخر تیرماه ۱۴۰۳ در شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجف‌زاده محاکمه و به اتهام "بغی" از طریق عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شد.
حمید حسین‌نژاد حیدرانلو در جلسه دادگاه تمامی اتهامات وارده را رد کرده است. بر اساس گزارش های وزارت اطلاعات و بدون ارائه هیچ مدرکی او متهم به همکاری با یکی از احزاب مخالف شده است. وزارت اطلاعات مدعی‌ است که چون برادر همسر این زندانی، مصطفی نوری، در سال ۱۳۹۴ توسط نیروهای مرزبانی کشته شده، او از این نیروها کینه داشته است. بر همین اساس، او را متهم به مشارکت در درگیری با نیروهای مرزبانی کرده‌اند. قاضی نجف‌زاده نیز بدون توجه به دفاعیات متهم، در دادگاهی چند دقیقه‌ای صرفا با استناد به گزارش های اطلاعات و نیز «علم قاضی»، برای او حکم اعدام صادر کرده است.
در پی اعتراض حمید حسین‌نژاد حیدرانلو به حکم صادره، پرونده وی به دیوان عالی کشور ارجاع شده است. بر اساس آخرین گزارش ها، حکم اعدام این زندانی سیاسی در شعبه ۹ دیوان عالی کشور تایید شده و در تاریخ ۶ فروردین ۱۴۰۴ در زندان ارومیه به او ابلاغ شده است.

ما بر اساس بند سوم منشور آزادی، رفاه، برابری خواهان آزادی

فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله حمید حسین‌نژاد حیدرانلو هستیم.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۶ فروردین ۱۴۰۴

***********

عباس کورکور

به اعدام پایان دهید!

***********

بهار
به دنبال اسم شبی است
که می داند
در همه سالیان
چه کسان پنهان کرده اند
پوکه های شلیک شده
به سینه درختان آزاد را

رضا عابد

***********

شصت و دومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۴ شصت و دومین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در ۳۸ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که قسمت هایی از آن به شرح زیر است:

"حکومت ولایت‌فقیه حتی در ایام نوروز و در ماه رمضان، مجازات ضدانسانی اعدام را متوقف نکرده است و در روزهای اخیر، شماری از زندانیان قربانی ولع سیری‌ناپذیر حاکمان ایران به اعدام و سرکوب محکوم شده‌اند. در همین فاصله، حکم اعدام زندانی سیاسی حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، اهل چالدران، که به “بغی” متهم شده است، توسط دیوان عالی حکومت تأیید و در تاریخ ۴ فروردین به وی ابلاغ شده است. بنابراین خطر اجرای حکم او بسیار جدی است و ضروری است صدای این زندانی و دیگر محکومان به اعدام باشیم. ما نسبت به احتمال اجرای احکام اعدام بعد از پایان تعطیلات، به‌خصوص نسبت به اجرای حکم کسانی که حکم ظالمانه آنان تأیید شده، هشدار می‌دهیم. پرونده وریشه مرادی در دیوان عالی است. ما خواهان لغو فوری حکم اعدام وریشه مرادی از سوی دیوان عالی هستیم، زیرا این حکم نه یک تصمیم قضایی، بلکه یک قتل دولتی از پیش طراحی‌شده است و نسبت به تأیید حکم ایشان و سایر زندانیان ابراز نگرانی شدید می‌کنیم و در مقابل آن مقاومت خواهیم کرد. همان‌طور که در هفته‌های گذشته شاهد حضور و تجمع جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل زندان لاکان رشت، اوین، سقز و در شهر سنقر بودیم، در همراهی و همدلی با این خانواده‌ها از تمامی مردم آزادی‌خواه و خانواده زندانیانی که عزیزانشان محکوم به اعدام هستند، می‌خواهیم در مکان‌های عمومی، مقابل زندان‌ها یا هر مکان دیگر تجمع اعتراضی برگزار کنند و خواهان لغو حکم ضدبشری اعدام باشند. زیرا که این طبیعی‌ترین، مشروع‌ترین و منطقی‌ترین حقوق خانواده‌ها و هر انسان آزاده و عموم شهروندان است که علیه احکام ظالمانه اعدام اعتراض کنند."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۳۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین (بند زنان و بندهای ۴ و ۸ مردان)، زندان قزل‌حصار (واحدهای ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بندهای زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بندهای زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بندهای مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، و زندان کامیاران.
منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند پنجم خود خواستار الغای مجازات غیرانسانی اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۱۲ فروردین ۱۴۰۴

***********

حمید حسین نژاد حیدرانلو

به اعدام پایان دهید!

***********

تنها نه من شکسته‌ام اینجا،
تنها نه من نشسته‌ام اینجا میان خون...
چه شاخه ها شکسته در این دشت
چه زخم ها شکفته در این باغ
اینجا، بهار سوخته بسیار است...

سعید سلطانپور

***********

شریفه محمدی

به اعدام پایان دهید!

***********

درختان چنار در این سرزمین
دیگر از اشک باران
حتی قطره‌ای ننوشیدند
بعد از آنکه دانستند
آخر سر
از آنها دار خواهند تراشید
برای اعدام فرزندان این شهر

شیرکو بیکس

***********

لیان درویش

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

لیان درویش، دانش‌آموخته زبان‌شناسی، متولد ۱۳۵۷، مجرد، اهل و ساکن تهران است. او از ۲ اسفند ماه ۱۴۰۲، برای تحمل محکومیت ۵ سال حبس خود در زندان اوین به بند کشیده شده است.
لیان درویش نخستین بار در ۱۳ دی ماه ۱۳۹۶، پس از حمله ماموران اطلاعات سپاه به منزل شخصی اش با ضرب و شتم بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. این زندانی سیاسی پس از دو ماه با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
لیان درویش، بلافاصله پس از آزادی خود در دی ماه ۹۶، با گذاشتن کلیپی در شبکه‌های اجتماعی بازداشت غیرقانونی خود توسط اطلاعات سپاه و شکنجه‌های روانی در بازداشتگاه را شرح داد. وی همچنین، در مصاحبه با چند رسانه خارجی، از شکنجه و تحمیل شرایط سخت جهت وادار کردن او به اعتراف اجباری سخن گفت. انتشار این مصاحبه‌ها منجر به دستگیری مجدد او در اسفند ۱۳۹۶ شد.
لیان درویش که تا آبان ۱۳۹۷ در بند ۲۰۹ اوین در سلول انفرادی محبوس بود، به علت بیماری و وخامت شدید جسمانی‌اش، از جمله ابتلا به بیماری کبد، به بیمارستان منتقل شد. او در مرخصی استعلاجی، در موعد مقرر به زندان بازنگشت و متواری شد و سال‌ها مخفیانه در شهرهای مختلف ایران زندگی کرد‌.
درویش در سال ۱۳۹۸ به طور غیابی در دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه به علت عضویت در گروه‌های تلگرامی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام و نیز توهین به سران حکومت مجموعا به هشت سال حبس محکوم شد که ۵ سال آن قابل اجرا است. همچنین در حکم صادره انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به اعتراضات مردمی و فراخوان برای شرکت در اعتراضات از مصادیق اتهامی این زندانی سیاسی ذکر شده است.
لیان درویش پس از چند سال‌ زندگی مخفی سرانجام در روز دوم اسفند ۱۴۰۲ به دست نیروهای امنیتی در محل سکونتش با ضرب و شتم بازداشت و روانه زندان اوین شد. او از هشتم خرداد ۱۴۰۳ به دلیل اذیت و آزار و فشارهای وارده از سوی مسئولان زندان و هم‌چنین عدم دسترسی به خدمات پزشکی برای مدتی دست به اعتصاب غذای تر زد، یعنی فقط مایعات می نوشید.
بنا به گزارش ها، لیان درویش به دلیل ابتلا به عفونت مثانه و کلیه نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی دارد. با این حال، مسئولان زندان اوین او را به مراکز درمانی اعزام نمی‌کنند. همچنین، درخواست آزادی مشروط وی تأیید شده و زمان قانونی اجرای آن نیز فرارسیده است، اما مسئولان زندان او را آزاد نمی‌کنند. درخواست مرخصی چند روزه وی نیز، به رغم موافقت اولیه، هنوز اجرا نشده است. وعده‌های عملی‌نشده مسئولان باعث افزایش فشار روحی بر این زندانی شده است.

ما بر اساس بند سوم منشور آزادی، رفاه، برابری >خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله لیان درویش هستیم.


کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۹ فروردین ۱۴۰۴

***********

باز نشر

جنبش "ما می خواهیم زندگی کنیم" مردم غزه بر ضد حماس

برای مشاهده و مطالعه مطالب کانال منشور آزادی، رفاه، برابری

صدها نفر در شمال نوار غزه برای پایان جنگ و علیه حماس تظاهرات کردند. خبر این اعتراض که احتمالاً نخستین اعتراض عمومی از زمان آغاز جنگ علیه حماس است با هدف های مختلف وسیعا در خبرگزاری جریان اصلی بازتاب یافته است.
تظاهرکنندگان شعار می‌دادند: «حماس برو بیرون!» و بر پلاکاردهایشان نوشته شده بود: «ما می‌خواهیم در صلح و امنیت زندگی کنیم».
روزنامه اسرائیلی هاآرتص در گزارشی به این اعتراضات پرداخته است: یکی از ساکنان غزه به این روزنامه می‌گوید: «حماس دیگر هیچ چیزی برای ارائه ندارد – حتی چیزی برای تضمین ابتدایی‌ترین بقاء ما»، در حالی که مذاکرات غیرمستقیم آتش‌بس با اسرائیل به بن‌بست رسیده، مردم غزه که پیش‌تر از انتقاد از حماس واهمه داشتند، اکنون به خیابان آمده‌اند، اعتراض می‌کنند و خواهان پایان جنگ و بمباران‌ها هستند.
در شهر بیت‌لاحیا در شمال نوار غزه، مردم سه‌شنبه شب به خیابان آمدند و خواستار کناره‌گیری حماس شدند.
محمد، یکی از سازمان‌دهندگان این اعتراضات، به هاآرتص گفت: «حماس نماینده ما نیست.» او ۲۹ ساله است و پیش از جنگ برای گذران زندگی هر کاری می‌کرد؛ از کار ساختمانی گرفته تا نجاری و فروشندگی. جنگ زندگی‌اش را نابود کرده: پدربزرگ، دو دایی و چند نفر از بستگانش در بمباران‌های اسرائیل کشته شده‌اند. خواهر و والدینش زنده مانده‌اند، اما خانه و زندگی‌شان به کلی ویران شده است.
او می‌گوید پیش از جنگ نیز در خان یونس اعتراضاتی علیه ناکارآمدی حماس در مدیریت نوار غزه برگزار شده بود، اما آن‌زمان نیروهای امنیتی حماس با خشونت سرکوب کردند. اکنون، به گفته او، مردم دیگر از هیچ قدرتی نمی‌ترسند: «ما فقط می‌خواهیم در صلح زندگی کنیم. مرزها بسته‌اند، خطر همه‌جا هست، و ما در تله افتاده‌ایم. کافی‌ست، دیگر نمی‌خواهیم ساکت بمانیم. ما باید سرنوشت خودمان را تعیین کنیم.»
او می‌گوید که در گذشته هر کسی حماس را نقد می‌کرد، به‌عنوان خائن شناخته می‌شد. اما اکنون پس از دیدن مرگ عزیزان و آوار شدن خانه‌ها، مردم از ته دل و ناامیدی صحبت می‌کنند: «ما هستیم که داریم همه چیز را از دست می‌دهیم.»
به باور محمد، نیروی جمعی مردم واقعی‌ترین آگاهی را دارد، اما زمانی که اعتماد به رهبری از بین می‌رود، مسیر بیان حقیقت نیز گم می‌شود. او می‌گوید تظاهرکنندگان امروز همان‌هایی هستند که در برابر برنامه انتقال اجباری جمعیت مقاومت کردند و در جنبش «ما می‌خواهیم زندگی کنیم» نیز حضور داشتند؛ جنبشی مردمی که از سال ۲۰۱۹ با هدف بهبود وضعیت اقتصادی و پایان دادن به حاکمیت حماس شکل گرفت.
جنبش «ما می‌خواهیم زندگی کنیم» اکنون در فیس‌بوک به‌شدت دیده می‌شود - در حالی که بسیاری از کاربران غزه فیس‌بوک را به X (توییتر سابق) ترجیح می‌دهند. گروه دیگری به‌نام «ما کرامت می‌خواهیم» نیز با هدف کنار زدن حماس، به‌تازگی در جریان جنگ شکل گرفته است.
محمد می‌گوید: «سرکوب ما دیگر جواب نمی‌دهد. متهم‌کردن ما به خیانت هم دیگر کارساز نیست. حماس چیزی برای ارائه ندارد - حتی برای بقای ساده‌مان.»
مونا، زن ۲۷ ساله‌ای که چند ماه پیش از جنگ به همراه خانواده‌اش از امارات به غزه بازگشته بود، می‌گوید: «ما مخالف مقاومت نیستیم - ما مخالف رهبری‌ای هستیم که کشور را به نابودی کشانده.»
او در یک حمله هوایی اسرائیل در رفح در آوریل گذشته، همسر و سه فرزندش را از دست داده است. اکنون با خانواده‌اش زندگی می‌کند. با صدایی پر از خستگی اما استوار می‌گوید: «ما مدت‌هاست در فقر و رنج زندگی می‌کنیم، در حالی که صاحبان قدرت به رفاه چسبیده‌اند، پول جمع کرده‌اند، فرزندانشان را به خارج فرستاده‌اند و به صدای ما گوش نداده‌اند. حالا هم با خون ما قدرت‌شان را معامله می‌کنند.»
او نام فرزندانش را می‌گوید: روان، حمزه و إیناس. همین‌طور نام دخترخاله‌اش هدیل و دوستانش هبه و سحر: «همه‌شان فقط می‌خواستند زندگی کنند.» خانه‌ای که با زحمت ساخته و برای زندگی گرم تزئین کرده بود، حالا با خاک یکسان شده. با این‌حال هنوز رؤیای کشوری را دارد که متعلق به خودش باشد؛ ساحلی در غزه که دیگر به خون آلوده نباشد. هرچند می‌داند آن خانه دیگر وجود ندارد، اما آرزوی بازگشت در دلش زنده است.
با این‌حال مونا می‌گوید دیگر به تغییر امید ندارد: «این بیداری خیلی دیر اتفاق افتاد. این‌بار دیگر جمله ‘دیر بهتر از هرگز است’ صدق نمی‌کند. آنچه از دست رفته، آینده یک نسل کامل و شمار بی‌پایانی از جان‌ها و رنج‌های غیرقابل تصور است.»
او در پایان می‌گوید: «فکر نمی‌کنم این آخرین تلاش هم چیزی را تغییر دهد. سرنوشتی که بر سر سرزمین ما آمده، از پیش مهر خورده است.»
در شبکه‌های اجتماعی نیز انتقاد بالا گرفته است. یکی از کاربران در X نوشت: «وقتی سلاح‌ها نتوانستند از مردم حفاظت کنند، فایده‌شان چیست؟» دیگری از غیبت اعضای حماس هنگام بمباران رفح گلایه کرد، در حالی که آن ها در مراسم آزادی گروگان‌ها حضور داشتند.
برخی نیز می‌گویند اسرائیل سعی دارد این جنبش اعتراضی نوپا را خراب کند. عبد الحمید، روزنامه‌نگار و مجری تلویزیون در شبکه «المواطن» غزه، نوشت: «اسرائیل تلاش دارد این اعتراضات را تضعیف کند، چون از ابتدا به دنیا این تصویر را القا کرده که غزه یعنی حماس و مردم آن تروریست‌اند.»
او افزود: «اسرائیل با این ادعا برای خود توجیهی ساخت تا دست به کشتار بزند. حالا هم با همان روایت، حماس را تشویق می‌کند تا مردم خود را به بهانه همکاری با دشمن بکشد.»
حسین جمال، پژوهشگر سیاسی از غزه، سرکوب اعتراضات را محکوم کرده و می‌پرسد: «آیا هیچ انسان عاقلی تصمیم می‌گیرد ملتی در حال نسل‌کشی را از ابراز خشم باز دارد؟»
او در پستی دیگر از معترضان دفاع کرده و گفته: «مردم بیت‌لاحیا، جبالیا و بیت‌حنون، همان‌هایی هستند که در جنگ جلوی برنامه انتقال اجباری را گرفتند.»
عمر عبدربو، فعال اجتماعی و سیاسی از اردوگاه نصیرات، نیز حماس را آشکارا مورد انتقاد قرار داده و سیاست آن را «رولت روسی» توصیف کرده است. او نوشته که بدون هیچ اطلاع رسمی، توسط دستگاه اطلاعاتی حماس احضار شده و تهدید شده که اگر در جلسه فردا حاضر نشود، با نیروی مسلح بازداشت خواهد شد. او این رفتار را نقض شدید حقوق فردی دانسته است.
در پستی دیگر، که به نظر می‌رسد تحت فشار نوشته شده، گفته که در جلسه با مأموران حماس درباره برخی «پیشنهادهای اخیر» گفت‌وگو شده و در پایان متنی را امضا کرده که در آن تعهد داده: «به هیچ وجه از توهین یا تبلیغات منفی علیه دولت یا جنبش حماس حمایت نمی‌کنم و از هیچ حرکت مردمی یا تحریک علیه اشخاص یا گروه‌ها دفاع نخواهم کرد.»
بر اساس پست‌های شبکه‌های اجتماعی، قرار است اعتراضاتی با خواست پایان جنگ و کنار رفتن حماس در این هفته در سراسر غزه برگزار شود – از دیرالبلح و نصیرات در مرکز نوار غزه گرفته تا اردوگاه جبالیا در شمال. شرایط برای رویارویی میان حاکمیت حماس و مقاومت مردمی در غزه هر روز تنش‌آلودتر می‌شود.

مقاومت علیه خودکامگی نیازمند پایان جنگ است
روزنامه ی چپ گرای آلمانی nd در تفسیری پیرامون این اعتراضات می نویسد: مردم در این جنگ همه‌چیز خود را از دست داده‌اند و نمی‌دانند آینده چه خواهد شد. خشم آن‌ها نسبت به کسانی که در این رنج شریک‌اند، قابل درک و و شجاعتشان ستودنی‌ست: حماس حکومتی اقتدارگرا است، و افرادی که به عنوان «خائن» شناخته می‌شوند، گاهی حتی اعدام می‌شوند.
مدافعان جنگ ممکن است با دیدن این اعتراضات احساس رضایت کرده و آن را به‌عنوان توجیهی برای ادامه جنگ تلقی کنند. جنگی که هدف خود را نابودی حماس اعلام کرده است.
اما این استدلال، با توجه به بهای سنگینی که پرداخته شده – بیش از ۵۰ هزار کشته فلسطینی از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون - نادرست و یا دست‌کم شتاب‌زده خواهد بود. اینکه حماس در طول جنگ حمایت‌هایی به‌دست آورده، صرفاً تبلیغات نیست.
این اعتراضات نشان می‌دهند مردم غزه، برخلاف آنچه دولت اسرائیل سعی دارد القا کند، کورکورانه طرفدار حماس نیستند، بلکه قدرت تفکر و تصمیم مستقل دارند.
اگر کسی بخواهد مقاومت در برابر یک رژیم سرکوبگر را تقویت کند، باید شرایط آن را فراهم کند - و این یعنی پایان جنگ. زیرا در زیر بمباران و در سایه خطر دائمی مرگ، امیدی به موفقیت چنین مقاومتی نیست.

منبع: سایت اخبار روز

***********

وریشه مرادی

به اعدام پایان دهید!

***********

تمام شب
با تبری
بر اندوه من می‌کوفت
خواب اما آمد و
سنگ‌های خونین را
با آب تیره پاک
دوباره امروز زنده‌ام
دوباره تو را بر شانه‌های خویش بلند می‌کنم
ای زندگی

پابلو نرودا
ترجمه: صفدر تقی‌‌زاده

***********

طرد حماس از سوی مردم غزه

در بزرگ ترین تظاهرات علیه حماس در غزه از زمان شروع جنگ با اسرائیل صدها فلسطینی شرکت کردند و خواهان کناره‌گیری این گروه ارتجاعی از قدرت و پایان جنگ شدند.
افراد نقابدار حماس که برخی از آنها تفنگ و برخی دیگری باتوم در دست داشتند، کوشیدند تظاهرکنندگان را به زور متفرق کنند و به برخی از آنها حمله کردند.
ویدئوهای منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی مردمی را نشان می دهد که درحال راه پیمایی در خیابان‌های بیت لاهیا در شمال غزه هستند و شعار می‌دهند: «حماس باید از غزه اخراج گردد؛ جنگ دیگر بس است».
این تظاهرات یک روز پس از آن روی داد که گروه جهاد اسلامی راکت‌هایی به سوی اسرائیل شلیک کرد و به این ترتیب آتش جنگ ارتجاعی با اسرائیل را شعله ور تر ساخت، جنگی که بر اثر رقابت خانمان سوز دو نیروی ارتجاعی به وجود آمده و جز کشتار و ویرانی و فقر و فلاکت هیچ ثمری برای مردم فلسطین نداشته است.
غزه شمالی، تظاهرات مردم فلسطین علیه گروه حماس اینجا کلیک کنید.

سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۶ فروردین ۱۴۰۴

***********

شصت و یکمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

امروز سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴ شصت و یکمین هفته از کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در اولین سه‌شنبه از سال نو در ۳۸ زندان کشور برگزار شد.
زندانیان سیاسی شرکت کننده در این کارزار ضمن اعتصاب غذا بیانیه ای را منتشر کردند که قسمت هایی از آن به شرح زیر است:
"کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعـدام در نخستین هفته‌ی سال ۱۴۰۴، آمار اعـدام‌های سبعانه‌ی حکومت اعـدامی در سال ۱۴۰۳ را به این شرح اعلام می‌کند: در سال ۱۴۰۳، بیش از ۱۱۵۰ زندانی محکوم به اعـدام، از جمله ۳۸ زن، به دار آویخته شدند. از میان آنان، ۱۳۵ نفر از هم‌وطنان بلوچ و ۱۰۴ نفر از هم‌وطنان کُرد بودند. همچنین ۵ زندانی سیاسی-عقیدتی اعـدام و ۸ تن از زندانیان در ملأ عام، به شیوه‌ای قرون‌وسطایی، حلق‌آویز شدند. لازم به ذکر است که حدود ۸۵ درصد از اعـدام‌های سال ۱۴۰۳ در دوران ریاست‌جمهوری پزشکیان صورت گرفته است. این خود نشان می‌دهد که جناح‌های این حکومت در کشتار و اعـدام مردم ایران هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. ما، اعضای کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، متحد و یک‌صدا و با تمام توان، در برابر حکم ضدانسانی اعـدام ایستاده‌ایم و از تمامی احزاب، سازمان‌ها، تشکل‌ها و فعالان سیاسی، حقوق بشری، مدنی، صنفی، دادخواهان و… که دغدغه‌ی حق حیات و حقوق بشر و مخالفت با اعـدام دارند، می‌خواهیم که در سال جدید اقدامات عملی و مؤثرتری برای مقابله با اعـدام انجام دهند؛ به امید اینکه سال ۱۴۰۴، سال پایان سرکوب و اعـدام و آغاز آزادی برای ایران باشد."

زندانیان پیوسته به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام امروز در ۳۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا زده اند:
زندان اوین (بند زنان و بندهای ۴ و ۸ مردان)، زندان قزل‌حصار (واحدهای ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بندهای زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بندهای زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بندهای زنان و مردان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، و زندان کامیاران.
منشور آزادی، رفاه، برابری - که متن آن در کتاب یکم منشور در بالای همین صفحه سنجاق شده است - بر اساس بند پنجم خود خواستار الغای مجازات غیرانسانی اعدام است و مخالفت خود را با صدور و اجرای احکام اعدام به هر علت و انگیزه ای اعلام می کند.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۵ فروردین ۱۴۰۴

***********

پخشان عزیزی

به اعدام پایان دهید!

***********

تنها شده
کلاغ ها بانگ سردادند
و بر فراز شهر بال بگشودند:
که برف در راه است.
خوشا آنی که اکنون خانه ای دارد.

کنون به قامت سکوت ایستاده ای،
پریشان! به پشت سر نگاه دوخته ای، آه که شمار گذشته از کف برده ای!
از چه تو چنین سبک سرانه از زمستانگه به سوی دنیا گریختی؟

دنیا دروازه ایست به هزاران هزار برهوت سرد و خاموش!
هر آنکس که چون تو آن را از کف دهد، فرجامش نیست.

اکنون به رخساری رنگ باخته وامانده ای،
نفرین بر آوارگی زمستان،
به دود بی شعله ای مانی،
که هماره سر به آسمانی سردتر دارد.

بال بگشای پرنده و بانگ سر ده
نوای ات را بر آواز پرنده صحرا ساز کن
تو ای مجنون
خونین دلت را به زیر یخ و خواری بپوشان!

کلاغ ها بانگ سردادند
و بر فراز شهر بال بگشودند:
که برف در راه است.
بدا آنکس که اکنون مأمنش نیست

فردریش نیچه
ترجمه: فرشاد نوروزی

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری


___________________________

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب زمستان ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب پائیز ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب تابستان ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب بهار ۱۴۰٣ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال از ۱ دی تا ۲٧ اسفند ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال تا ۲٨ آذر ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.

برای مطالعه و مراجعه به اخبار، گزارشات و مطالب کانال تا سی شهریور ۱۴۰۲ اینجا کلیک کنید.