افق روشن
www.ofros.com

اخبار مقاومت و مبارزه در زندان های جمهوری اسلامی

"مبارزه پشت میله های زندان"

اخبار زندان ها                                                                                                                                                                             سه شنبه ۳۱ تیر ١۴٠۴ - ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۵


هفتاد و هشتمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

فشار بر اعضا و خانواده های کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»
حکومت اعدامی بار دیگر موجی از سرکوب و خشونت را علیه جامعه و به‌ویژه زندانیان سیاسی به راه انداخت. بر اساس گزارش‌های منتشر شده دست‌کم ۷۱ مورد اعدام در تیر ماه به اجرا درآمده، احکامی که بدون دادرسی عادلانه و با اعترافات اجباری انجام گرفته و به پای چوبه‌دار فرستاده شده‌اند.
در کنار این موج اعدام‌ها، فشارهای گسترده‌ای بر فعالان سیاسی و اعضای دربند کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» افزایش یافته است. تهدید، شکنجه، تبعید و بازداشت و احضار خانواده‌های اعضای این کارزار و محرومیت از حقوق اولیه، تنها بخشی از این سرکوب‌ سیستماتیک علیه صدای معترض جامعه است.
از سوی دیگر، حکومت با گشودن آتش مستقیم به‌سوی مردم، چهره واقعی و ضد مردمی خود را عریان می‌سازد. شلیک به کودک خردسال، رها شیخی، تنها نمونه‌ای کوچک از این جنایات است.
هدف حاکمیت از این خشونت‌های بی‌وقفه، ایجاد رعب و به سکوت کشاندن جامعه‌ای است که با وجود همه‌ی فشارها، همچنان بر خواست برحق خود برای عدالت، آزادی ، کرامت انسانی و حق سرنوشت خویش پافشاری می‌کند.
اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» با تمام وجود این موج خشونت‌بار، غیرانسانی و ظالمانه‌ی اعدام‌ها و سرکوب زندانیان را محکوم می‌کند. اعدام نه راه عدالت، بلکه ابزار هراس‌افکنی است. ما بار دیگر تاکید می‌کنیم که جان هیچ انسانی نباید به دست حکومت‌ها گرفته شود، به‌ویژه در شرایطی که روند دادرسی عادلانه وجود ندارد و حقوق اساسی متهمان به‌صورت آشکار و سیستماتیک نقض می‌شود.
صدای ما، فریاد «نه به اعدام» است ؛صدایی که هر سه‌شنبه بلندتر و رسا‌تر خواهد شد، تا روزی که اعدام در ایران برای همیشه متوقف گردد.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴ در هفته هفتاد و هشتم در ۴۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان قزلحصار (واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج ، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران

هفته هفتاد و هشتم - ۳۱ تیر ۱۴۰۴

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

****************

زندانیان سياسی و عقیدتی را به یاد آوریم

اعتصاب زندانیان سیاسی زندان فشافویه (تهران بزرگ)

در اعتراض به تعرض جنسی ماموران زندان به زنان ملاقات کننده

بر اساس گزارش های منتشرشده روز چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ ماموران امنیتی زندان فشافویه (یا تهران بزرگ، همان زندانی که جمهوری اسلامی زندانیان سیاسی بند ۴ اوین را پس از موشک باران این زندان توسط اسرائیل با غل و زنجیر به آنجا منتقل کرد) پیش از ورود خانواده ها به سالن ملاقات، خانواده های زندانیان سیاسی، به ویژه زنان، را مجبور کرده اند که به منظور بازرسی بدنی در گیت های بازرسی به طور کامل برهنه شوند. بازرسی بدنی بدون استفاده از دستگاه های اسکن و به صورت دستی انجام گرفته و موجب آزار جنسی زنان و تحقیر خانواده های زندانیان شده است. زندانیان سیاسی این بازرسی را "زیرپا گذاشتن تمام شئون اخلاقی و انسانی" و "تجاوز جنسی" خوانده اند.
محمد نوری‌زاد، زندانی سیاسی، در فایلی صوتی که از زندان به بیرون فرستاده این اتفاق را «در عداد تجاوز جنسی» خوانده و خبر داده که گروهی از زندانیان در واکنش به این رفتار خواستار پاسخگویی مقامات به این رفتار با زنان ملاقات‌کننده شده و دست به اعتصاب زده‌اند. او همچنین اضافه کرده: "وارد‌کننده اصلی مواد مخدر به زندان خود مسئولان زندان هستند، اما با نگاهی مشکوک و توهین‌آمیز زن و بچه ما را به طرز وقیحی برهنه کرده و بازرسی می‌کنند. این رفتارها در عرف و قانون مصداق تجاوز جنسی است و همه از این اقدامات نفرت‌انگیز خشمگین هستند. ما برای مقابله با گارد زندان نیز آماده‌ایم.»
کیوان رحیمیان، زندانی عقیدتی، نیز در متنی با عنوان «زیر پا گذاشتن شرافت انسانی» نوشته «این بازرسی زیر پا گذاشتن تمام شئون اخلاقی و انسانی» است و «ماموران بازرسی زنان پس از برهنگی کامل، بانوان را به شیوه ای ناشایست می‌گشتند، این عمل شنیع با از بین بردن حریم خصوصی و زیر پا گذاشتن شرافت انسانی که خود به نوعی آزار جنسی است موجب آسیب و فشار روانی بسیار زیاد است که می‌تواند تبعاتی طولانی مدت هم داشته باشد.»
در پی این اتفاق، دست‌کم ۲۰ زندانی سیاسی در سالن ۵ زندان فشافویه با خودداری از حضور در آمار روزانه، به نشانه اعتراض در محوطه هواخوری باقی ماندند و اعلام کردند که این روند را تا زمان پایان رفتارهای تحقیرآمیز ادامه خواهند داد.
زندانیان سياسی منتقل شده به زندان های فشافویه(تهران بزرگ) و قرچک ورامین در شرایطی طاقت فرسا و غیرانسانی بدون کمترین امکانات زندگی و استانداردهای لازم نگهداری می شوند.‌ مهدی محمودیان، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در نامه‌ای که پنج‌شنبه ۲۶ تیرماه در اینستاگرامش منتشر شد با اشاره به وضعیت سایر زندانیان پیش از انتقال زندانیان سیاسی، نوشت: «سالیان سال، هزاران زندانی، صرف‌نظر از جرم‌شان، در سلول‌های نمور، بدون تخت، بدون دسترسی به آب شرب، بدون پزشک، با بدرفتاری ماموران و در شرایطی غیرانسانی نگهداری می شوند.»
محمودیان در نامه‌اش به تجربه تلخ هزاران زندانی با برچسب‌هایی چون «اراذل»، «قاچاقچی» و «سارق» اشاره کرده که سال‌ها در این زندان، بدون هر گونه امکانات و حقوق انسانی زندگی کرده‌ و در سکوت و فراموشی تحقیر شده‌اند.
این زندانی سیاسی می‌نویسد نظام جمهوری اسلامی با این افراد تمرین «بی‌رحمی و انسان‌زدایی» کرده و شخصیت آنها را در هم شکسته است و اکنون می کوشد همان ظلم را به زندانیان سیاسی روا دارد.
محمودیان ساختار زندان در جمهوری اسلامی را ساختاری «سیستماتیک برای شکستن کرامت انسان» توصیف کرده و می‌نویسد: «شکنجه، سلول انفرادی، توهین، بی‌خوابی و قطع ارتباط با خانواده نه استثناء بلکه قاعده این سیستم است.»

آنچه از داخل زندان های جمهوری اسلامی گزارش می شود حاکی از تحمیل شرایطی غیر انسانی، ظالمانه، و تحقیرآمیز به زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی و خانواده های آنان برای درهم شکستن نه تنها روحیه آزادی خواهانه و مقاومت آنان دربرابر ستم و بیداد بلکه خرد و خمیر کردن و نابودی کرامت انسانی آنهاست. این برخورد زندان بانان با زندانیان نمونه بارز بی حقوقی مطلق انسان در استبداد دینی جمهوری اسلامی است.

منشور آزادی، رفاه، برابری بر اساس بند سوم خود

خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۸ تیر ۱۴۰۴

****************

بیانیه زندانیان سیاسی قزل‌حصار در مورد

نحوه گروگان‌گیری سعید ماسوری؛ استمداد و طلب یاری از مردم

مثل همیشه امروز هم با شنیدن یک خبر دیگر از فشار حداکثری حکومت به این مردم و نقض فاحش حقوق اولیه آنها صبح‌مان را شروع کردیم. این بار با آغاز وقت اداری زندان نوبت به سعید ماسوری قدیمی‌ترین زندانی سیاسی ایران رسیده بود که برای چندمین بار طعم انتقام سیستم زورگوی جمهوری اسلامی را بچشد." تبعید وی پس از ۲۵ سال حبس جانکاه به مکان نام معلوم".
با این ترفند که حفاظت و اطلاعات زندان با وی کار دارد او را از بند سیاسی بیرون کشاندند. پس از رد شدن از درب میله‌ای منتهی به دفتر ریاست واحد ۴ ماموران درب را پشت سر او قفل کردند که با توجه به تجارب تلخ گذشته سعید ماسوری پی برد که مسئله به زندان مربوط نمی‌شود و قصد جابه‌جایی وی به مکان نامعلوم را دارند. یکی از زندانیان سیاسی که همراه او بود به‌سرعت به سالن بازگشت و خبر تلاش نهادهای امنیتی برای ربودن سعید ماسوری را به ما داد. همگی به‌سرعت به سمت درب میله‌ای رفتیم و سعید را که از همراهی با ماموران سر باز زده بود آنجا یافتیم. تجمع زندانیان سیاسی پشت درب میله‌ای مسئولین زندان را به اطلاع‌رسانی غرض اصلی از بردن سعید ماسوری واداشت "تبعید به زندان یکی از استان‌های غرب یا جنوب غربی کشور".... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

****************

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» با پیوستن زندان یزد در هفته هفتاد و هفتم، به ۴۸ زندان گسترش یافت.

در این هفته از کارزار، همچنان صدای اعتراض علیه اعدام و قتل حکومتی در زندان‌های ولایت فقیه بلند است.
در تازه‌ترین اخبار، برای سه زندانی سیاسی فرشاد اعتمادی‌فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی، هر کدام دو بار حکم اعدام توسط شعبه یک «بی‌دادگاه» انقلاب اهواز صادر شده است. همچنین در روزهای اخیر، سه زندانی سیاسی‌–‌عقیدتی محکوم به اعدام از هم‌وطنان عرب به نام‌های علی مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم در اهواز به سلول انفرادی منتقل شده‌اند و متأسفانه در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند. بی‌خبری کامل از وضعیت این سه زندانی، بر نگرانی‌های خانواده‌های آن‌ها افزوده است.
بی‌خبری از وضعیت این سه زندانی و ده‌ها زندانی دیگر، خطر «ناپدیدسازی قهری» را به‌شدت به‌ همراه دارد؛ اتفاقی که در گذشته بسیار شاهد آن بوده‌ایم.
خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، با ابراز نگرانی از وضعیت سه زندانی عرب اهوازی، بار دیگر زنگ خطر بین‌المللی در مورد موج سرکوب در ایران را به صدا درآورده است. این هشدارها باید به مطالبه‌ای عمومی برای توقف فوری اعدام‌ها بدل شود.
هم‌زمان، اعاده دادرسی مهدی حسنی و بهروز احسانی، دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام، برای چهارمین‌ بار رد شده است؛ این در حالی است که پرونده آن‌ها با ابهامات جدی حقوقی همراه بوده و پیش‌تر نیز با بهانه «سرّی بودن» پرونده، مانع دسترسی وکیل به جزئیات آن شده‌اند؛ عملی که خلاف قانون است.
اعدام‌ها در ماه تیر نیز بار دیگر شتاب گرفته است. تنها در تیرماه تاکنون، دست‌کم ۴۴ تن، از جمله یک زن هم‌وطن‌مان، اعدام شده‌اند. دو نفر از آن‌ها در ملأ عام در شهرهای میاندوآب و بوکان به دار آویخته شدند؛ یعنی هر روز دو نفر اعدام شده‌اند، و این تنها اعدام‌هایی است که رسانه‌ای شده‌اند. این‌ها صحنه‌های ارعاب و قدرت‌نمایی حکومتی است که از هر سو با بحران مواجه است و اعدام در ملأ عام را ابزار مهار قیام و خشم عمومی کرده است.
بنابر اخبار رسیده، در ادامه گسترش کارزار مردمی «نه به اعدام»، جمعی از زندانیان زندان یزد نیز به‌عنوان چهل‌وهشتمین زندان به جمع کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» پیوسته‌اند. امری که نشانگر بیداری و عزم مردم برای ایستادگی در برابر ماشین مرگ حکومت قرون‌وسطایی است.
خانواده‌های محکومان به اعدام و دادخواهان، با وجود فشارهای امنیتی فزاینده، همچنان برای نجات جان عزیزان‌شان هر هفته همراه با کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» فریاد می‌زنند. اعضای این کارزار ضمن محکومیت این فشارهای حکومتی بر خانواده‌های دادخواه، از مردم آزادی‌خواه سراسر ایران می‌خواهند که بساط این سرکوبگران جانی در صحنه‌های اعدام در ملأ عام را برهم بزنند؛ آن‌ها را به صحنه‌های مقاومت و افشاگری تبدیل کنند.
مردم شریف ایران! فریاد و اعتراض شما می‌تواند پرده از چهره جنایت‌کارانه این نظام ضد انسانی بردارد و صدای قربانیان را زنده نگه دارد.
ما مصرانه از همه می‌خواهیم خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام و دادخواه را تنها نگذارند.
قدرت ما در همبستگی و اتحاد ماست و بی‌شک بساط سرکوب و اعدام را جارو خواهیم کرد.

زندانیان در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته هفتاد و هفتم، سه‌شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴، در ۴۸ زندان زیر در اعتصاب غذا می‌باشند:
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، و زندان یزد.

هفته هفتاد و هفتم - ۲۴ تیر ۱۴۰۴

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

****************

برگزاری نمایشگاه نقاشی با عنوان «نه به خشونت» توسط زندانیان سیاسی در زندان تهران بزرگ

بعد از حمله به زندان اوین، و با وجود شرایط اسف‌باری که تمام زندانیان سیاسی در بیست روز گذشته از سر گذرانده‌اند؛ روز گذشته مرتضی پروین هنرمند و فعال ترک نمایشگاهی با بیش از چهل نقاشی با موضوع «نه به خشونت» در تیپ ۲ زندان تهران بزرگ برگزار کرد. در این نمایشگاه زندانیان درباره موضوعاتی مانند مجازات اعدام، زن‌کشی، و خشونت سیستماتیک به بحث و تبادل‌نظر پرداختند.
اردیبهشت ۱۴۰۳ نیز مرتضی پروین به مناسبت روز جهانی کارگر و معلم نمایشگاهی را در زندان اوین برگزار کرده بود.
این اقدام زندانیان سیاسی، علاوه بر نمودی از مقاومت، و آگاهی، نشانگر آن است که هنر و گفتگو مثل نان بخش ضروری از زندگی اجتماعی ما را تشکیل می‌دهد.

به امید آزادی تمام زندانیان سیاسی

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

****************

پزشک مجروح اوین: زندانیان نجاتم دادند، نه نظام!

در پی اصابت موشک به زندان اوین، دکتر سعیده مکارم، پزشک متخصص بیماری‌های عفونی که در محل حادثه دچار جراحت شدید شده بود، در پستی اینستاگرامی از نجات معجزه‌آسای خود توسط زندانیان سیاسی خبر داد.
او نوشت:
«می‌توانستند فرار کنند، اما ماندند. به من آب و پتو دادند، خون‌هایم را پاک کردند، آتل بستند، شیون می‌کردند و گفتند: تو آبجی مایی… معلومه که تنهات نمی‌ذاریم.» این پزشک که روزی درمانگر همان زندانیان بود، حالا از انسانیت پشت دیوارهای اوین گفت؛ نه از مأموران، نه از حکومت، بلکه از کسانی که با دستبند و پابند، جانش را نجات دادند.

****************

در جهنم هم؛ انسان ماندیم

محمد حسن‌پوره / معلم زندانی
محمد حسن پوره همراه با دیگر زندانیان سیاسی بعد از حمله به زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل شد .
در روز دوشنبه، ۲ تیرماه، بخشی از دیوار زندان فرو ریخت و شکافی مانند یک راه فرار ایجاد شد. گروهی از زندانیان به سمت آن حرکت کردند. با صحنه‌ای دلخراش روبه‌رو شدیم:
زمین زیر پایمان پر از پیکرهای زخمی و کشته‌شده بود. بند مربوط به بچه‌های ترنس و مالی بیشترین کشته و زخمی را داشت. به حدی تعداد زیاد بود که همه وحشت کردیم و همین موضوع باعث شد که از فرار منصرف شویم و تصمیم بگیریم به مجروحان کمک کنیم.
بعد از حمله به اوین، بی‌درنگ به سراغ بهداری و کادر درمان رفتیم که زیر آوار مانده بودند.
مگر می‌شد خانم دکتر مکارم را با دست آبی‌بند پوش رها کرد و فرار نمود؟
مگر می‌شد دکتر احمد واحدی را با چهره‌ای زخمی و پای لنگان رها کرد و فرار نمود؟
مگر می‌شد جسد زندانبان (امید) را با پای قطع‌شده و بی‌جان و صورت نیمه‌سوخته رها کرد و فرار نمود؟
بعد از دقایقی از کمک به تعدادی از زخمی‌ها و نجات مصدومان و بیرون آوردن اجساد، نیروهای امنیتی که سراسیمه خود را به محوطه‌ی بین بهداری اوین و بند ۴ رسانده بودند تا مثلاً مانع از فرار زندانیان شوند، اسلحه را روی زندانیان گرفتند و ما را به سمت بند بی‌در و پیکر بند ۴ هدایت کردند.
تنها چند دقیقه بعد، نیروهای مسلح بالای سرمان حاضر شدند. ما را با تهدید اسلحه به صف کردند و به‌صورت فشرده و با پابند و‌ دستبند در وسایل نقلیه مختلف سوار کردند. هر گروه از زندانیان به نقطه‌ای جداگانه منتقل شد.
من به همراه دیگر زندانیان به زندان تهران بزرگ منتقل شدیم؛جایی که شرایط آن به «بسیار وخیم» است:
ازدحام شدید جمعیت، آلودگی محیط، بی‌نظمی مطلق و برخوردهای تحقیرآمیز و خشن از سوی مسئولان زندان.
برخی از دوستان هنوز به داروهای خود دسترسی ندارند و در زمان انتقال هم اصلاً فرصتی نبود تا بخواهند داروهای خود را جمع کنند.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

****************

گزارشی از وضعیت و مشکلات زندانیان محبوس در زندان خورین ورامین

زندانیان محبوس در #زندان_خورین_ورامین با مشکلات متعددی در زمینه های گوناگون روبرو هستند. در هر کدام از بندهای این زندان تنها ۲۰۰ تخت موجود است، اما هم‌اکنون با ازدحام سه برابری جمعیت مواجه شده است. در گزارش پیش رو به گوشه ای از مشکلات این زندان از جمله کف خوابی، قطع مکرر آب، شرایط نامناسب بهداشتی و شیوع حشرات موذی همچون شپش پرداخته شده است. رفع این مشکلات علی‌رغم درخواست های متعدد زندانیان تاکنون با بی توجهی مسئولان زندان مواجه بوده است.
به گزارش یکی از خبرگزاری های حقوق بشری، زندانیان محبوس در زندان خورین ورامین با مشکلات متعددی در زمینه های گوناگون روبرو هستند.
یکی از کارکنان سابق این زندان، در رابطه با وضعیت نگهداری زندانیان می گوید : “زندان از نظر ظرفیت به‌شدت با استانداردهای لازم فاصله دارد. ازدحام بیش از حد زندانیان و کوچکی اتاق‌ها باعث شده بسیاری از آن‌ها ناچار به خوابیدن روی زمین (کف خوابی) شوند. در هر بند تنها ۲۰۰ تخت موجود است، در حالی که جمعیت برخی بندها تا سه برابر ظرفیت افزایش یافته است.”
یکی از زندانیان در مکالمه ای که با خانواده خود داشته اعلام کرده که نبود تهویه مناسب، کمبود جدی حمام و امکانات بهداشتی در فصل گرما، شرایط را برای زندانیان طاقت‌فرسا کرده است. او با تاکید بر وخامت وضعیت بهداشت در بندها افزوده است: “در حال حاضر، شپش به‌صورت گسترده در زندان شیوع پیدا کرده؛ به‌گونه‌ای که عملاً در برخی بندها شپش‌ها جولان می‌دهند و هیچ رسیدگی موثری برای مقابله با آن انجام نمی‌شود.”

****************

امروز سه شنبه مورخه ۱۴۰۴٫۴٫۱۷ جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی در حمایت از سه شنبه های نه به اعدام خواستار آزادی زندانیان در این شرایط شدند. اینجا کلیک کنید.

****************

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته هفتاد و ششم در ۴۷ زندان مختلف ادامه دارد

«مرعوب نشویم و از حق حیات هموطنانمان دفاع کنیم»
نخست بر خود لازم می‌دانیم در آستانه سالگرد قیام دانشجویان در تیرماه ۱۳۷۸، یاد جان‌باختگان آن را گرامی بداریم؛ قیامی که هر چند به‌طرز وحشیانه‌ای سرکوب شد، اما مقدمه‌ای برای اعتراضاتی شد که در سال‌های بعد، در ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ ادامه یافت و تا رسیدن به آزادی و اعاده حق تعیین سرنوشت از سوی مردم، همچنان ادامه خواهد داشت.
اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» نگرانی عمیق و خشم فزاینده خود را نسبت به موج تازه اعدام‌ها و تشدید سرکوب‌های امنیتی در سراسر کشور اعلام می‌کنند. از ابتدای تیرماه تاکنون، دست‌کم ۲۴ تن در ایران اعدام شده‌اند و آمار اعدام‌ها از آغاز سال ۱۴۰۴ تاکنون به ۴۲۸ مورد رسیده است. این ارقام هولناک، تنها نمایانگر بخشی از نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر در ایران است.
علاوه بر موج جدید اعدام‌ها، در این هفته شاهد موارد بیشتری از سرکوب و خشونت مرگبار علیه مردم بوده‌ایم؛ از جمله قتل دو جوان در همدان توسط سرکوبگران حکومتی و حمله مسلحانه به زنان در روستای گونیچ از توابع خاش که به جان‌باختن دو زن از اهالی منجر شد. این نمونه‌ای بارز از ماهیت زن‌ستیزانه این حکومت و هراسش از اعتراضات مردمی و تلاش برای ارعاب جامعه است.
در همین راستا، خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴ نسبت به سوءاستفاده حکومت ایران از درگیری‌های منطقه‌ای برای سرکوب اقلیت‌های ملی و مذهبی و مخالفان سیاسی هشدار جدی داد و بر لزوم حفاظت از حقوق بنیادین تمامی شهروندان بر اساس قوانین بین‌المللی تأکید کرد. وی حکومت ایران را به تداوم سرکوب سیستماتیک متهم نمود.
اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، همچنین صدور حکم اعدام برای ۵ زندانی سیاسی کورد، رزگار بیگ‌زاده‌بابامیری، پژمان سلطانی، سوران قاسمی، کاوه صالحی و تیفور سلیمی‌بابامیری، که در خیزش ۱۴۰۱ دستگیر شده‌اند، را قویاً محکوم می‌کنند. این احکام غیرانسانی و به‌دور از دادرسی منصفانه است و این پنج تن مجموعاً به ۱۲ بار اعدام محکوم شده‌اند!
این کارزار، جامعه بین‌المللی، نهادهای حقوق بشری و مردم آگاه و آزادی‌خواه را فرا می‌خواند که نسبت به سرنوشت زندانیان دوتابعیتی، همچون احمدرضا جلالی که در شب بمباران زندان اوین به‌طرز غیرانسانی توسط نهادهای سرکوبگر امنیتی ربوده شده و پس از سال‌ها رنج زندان، اکنون در معرض اجرای حکم قرون وسطایی اعدام قرار دارد، بی‌تفاوت نباشند و تحت تأثیر ارعاب حکومت قرار نگیرند و در دفاع از «حق حیات» شهروندان و زندانیان محکوم به اعدام، تمام‌قد بایستند.
این کارزار همچنین از همه نهادها و فعالان حقوق بشری می‌خواهد که فشارهای خود را برای شفاف‌سازی وضعیت زندانیان افزایش دهند و خواستار بازدید از زندان‌ها و گفت‌وگو با زندانیان سیاسی شوند و اجازه ندهند صدای این زندانیان در زندان‌ها خاموش شود. افشاگری زندانیان سیاسی تبعیدی به زندان‌های تهران بزرگ و قرچک، تنها گوشه کوچکی از وضعیت غیرانسانی حاکم بر زندان‌های کشور است. وقتی زندان‌های پایتخت چنین است معلوم است که چه جنایاتی در سایر زندان‌ها به خصوص در مورد زندانیان عادی و گمنام رخ می‌دهد‌.
ما خواستار لغو فوری تمامی احکام اعدام در ایران هستیم و باور داریم مردم ایران، همگام با دیگر ملت‌های تحت ستم، این مسیر مقاومت و ایستادگی را تا پیروزی و رهایی ادامه خواهند داد.

زندانیان در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، روز سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴، در هفته هفتاد و ششم، در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا می‌باشند:
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران.

سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴

هفته هفتاد و ششم

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام

****************

آنان در دل آتش، انسان باقی ماندند.

جعفر پناهی
در گزارشی که ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان از بمباران زندان اوین ارائه کردند، صحنه‌ای روایت شده است که کمتر در حافظه‌ی تاریخ جهان به آن بر می‌خوریم، لحظه‌ای شگفت که مرز میان اسارت و آزادی، قدرت و شرافت، از نو معنا می‌شود. در روایت آنان آمده است:

«نزدیک ظهر روز دوشنبه، زندان اوین با صدای چند انفجار پیاپی لرزید. دو یا سه انفجار نزدیک بند ۴ رخ داد و هنگامی که زندانیان از درِ بند بیرون آمدند، مشاهده کردند که بهداری در چند متری‌شان در حال سوختن است و انبار کالاهای غذایی و بهداشتی زندان تخریب شده. عده‌ای از زندانیان برای کمک به مجروحان وارد بهداری شدند و شماری از کشته‌شدگان و زخمی‌ها را بیرون کشیدند.
همزمان، بند امنیتی زندان ـ که ده‌ها زندانی را در سلول‌های انفرادی مخوف خود جای داده بود ـ آسیب دید. درها باز شدند و زندانیان و مأموران امنیتی با چهره‌هایی وحشت‌زده از بند خارج شدند. تا حدود ساعت ۲ بعدازظهر، در حالی‌که تعداد مأموران زندان و نیروهای امنیتی اندک بود، پیکر حدود ۱۵ تا ۲۰ نفر از کارکنان بهداری، زندانیان، انباری‌ها، و مأموران بند ۲۰۹، توسط خود زندانیان از زیر آوار بیرون آورده شد.»..... متن کامل را اینجا کلیک کنید.

****************

رزگار بابامیری به اعدام محکوم شد

ژینو خبر داد: بابام محکوم به اعدام شد.
تنها “جرم” او، کمک به مجروحان خیزش «ژن، ژیان، آزادی» بود.

دختر رزگار بابامیری، زندانی سیاسی، لحظاتی پیش خبر از صدور حکم اعدام علیه پدر خود داد.
این زندانی سیاسی با اتهامات واهی و سنگینی که نهادهای امنیتی بی‌اساس به او واردکرده‌اند، مواجه است.
این زندانی سیاسی در جلسه دادگاه تمام اتهامات منتسب به خود را رد کرده و تنها پذیرفته که برای کمک به درمان مجروحان سرکوب خیزش زن، زندگی، آزادی، برای آن‌ها دارو تهیه کرده و به شکل ناشناس به دست‌شان رسانده است و یک دستگاه استارلینک هم برای استفاده شخصی خریده است.
عدم دسترسی به حق دفاع، بازداشت غیر قانونی به دلیل عدم صدور قرار بازداشت قانونی و بی‌توجهی به فقدان مدارک و شواهد علیه رزگار بیگ‌زاده بابامیری در پرونده از جمله ایرادات این پرونده و نقض بارز حقوق متهم است.

****************

حکم اعدام پخشان عزیزی لغو باید گردد

۶،۶۳۵ نفر از فعالان و کنشگران اجتماعی ، با امضای بیانیه ای خواهان لغو حکم اعدام پخشان عزیزی شده اند. در این بیانیه آمده است: پخشان عزیزی را از یاد نبریم خطر اعدام جدی است.

حکم اعدام پخشان عزیزی لغو باید گردد

پخشان عزیزی روزنامه نگار و فعال زنان، اهل مهاباد و دانش آموخته مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، که به جرم "فعالیت های داوطلبانه و انسان دوستانه" خود در میان آوارگان جنگ داعش، دستگیر و به حکم بغی و اعدام محکوم شده است. در پی اظهارات وکلای وی مبنی بر رسیدگی شتابزده در دیوان عالی کشور، خطر اعدام برای پخشان عزیزی جدیست.
ما امضاکنندگان این طومار خواهان لغو فوری حکم اعدام پخشان عزیزی هستیم و از همگان می خواهیم برای نجات جان پخشان عزیزی همصدا شویم.

****************

درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی در دیوان عالی، رد شد

شعبه نهم دیوان عالی کشور، قرار رد اعاده دادرسی در پرونده پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کورد محکوم به اعدام را صادر کرده است و هر لحظه خطر اجرای حکم وجود دارد.
امیر رئیسیان، وکیل پخشان عزیزی، با اعلام این خبر در گفت‌وگو با شبکه شرق گفت: «این شعبه با این استدلال که ایرادات وارده به حکم و جریان دادرسی از نوع ایرادات ماهوی است، اعاده دادرسی ما را رد کرده است.» به گفته این وکیل دادگستری: «دستور توقف اجرای حکم اعدام که در جریان رسیدگی به اعاده دادرسی صادر شده بود، در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ لغو و به اجرای احکام اعلام شده است. متأسفانه، هر لحظه خطر اجرای حکم وجود دارد.»
جمهوری اعدامی که تداوم بقا و چرخه‌ی حکمرانی خود را در اعدام، سرکوب و اختناق می‌بیند، پیشتر در جریان اعتصاب سراسری کردستان در اعتراض به احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی خبر از توقف اجرای حکم اعدام پخشان داد. پر واضح بود که اتخاذ این موضع، تنها برای شکست اعتصاب سراسری کردستان و هراس از تداوم و اشاعه‌ی آن به‌شکلی فراگیرتر بود.
رد اعاده‌ی دادرسی پخشان عزیزی، بسیار خطرناک و هراس‌آور است. جان این مبارز سیاسی کورد در خطر جدی اعدام قرار دارد.
برای لغو احکام ارتجاعی اعدام (برای هر پرونده و جرائم) و پایان این چرخه‌ی نکبت‌بار خشونت و قدرت، به هر طریق ممکن، به‌پاخیزیم.

****************

اختصاصی: در گفتگو با امتداد مطرح شد؛

روایت مهتدی، فعال سیاسی و همسر آنیشا اسداللهی از انتقال همسرش و دیگر زندانیان زن از اوین به زندان قرچک
حدود ۶۰ زن زندانی از زندان اوین به زندان زنان قرچک منتقل شده‌اند/ بند قرنطینه زندان قرچک با هفت اتاق کوچک و یک راهروی یک و نیم متری محل نگهداری حدود ۷۰ زندانی است/ گرمای هوا، نبود آشپزخانه و امکانات بهداشتی، عدم وجود تهویه و نزدیکی این بند به چاه فاضلاب، وضعیت نامساعدی ایجاد کرده/ یک تلفن به بند زنان اضافه شده/ زندانیان بازداشتی در وضعیت بلاتکلیفی قرار دارند/ خواستار فراهم شدن شرایط آزادی و مرخصی زندانیان هستیم

امتداد- محمد جعفری: کیوان مهتدی، نویسنده، زندانی سابق سیاسی و همسر آنیشا اسداللهی، نویسنده و زندانی سیاسی در گفتگویی با امتداد، ضمن روایت انتقال زندانیان از زندان اوین به زندان زنان قرچک پس از حمله رژیم اسرائیل به این زندان، اظهار داشت: توجه به وضعیت زندانیان اوین به پیش از حمله اسرائیل به این زندان برمی‌گردد و از ابتدای جنگ، خانواده‌ها، پیگیر وضعیت عزیزان محبوس خود در این زندان بودند.
درخواست‌هایی از سوی خانواده‌ها و خود زندانیان در خصوص رسیدگی به وضعیت این زندانیان مطرح شده و با وجود قوانین و بخشنامه‌هایی در این خصوص، و با توجه به حساسیت جامعه نسبت به وضعیت زندانیان سیاسی، نه قبل و نه بعد از حمله به زندان اوین عزم جدی در این رابطه مشاهده نمی‌شود.
از چند روز، قبل از حمله یکی از اکانت‌های مرتبط با رژیم اسرائیل، این پیام را گذاشته بود که زدن سردر اوین، منتفی نیست. مسئله‌ای که نگرانی‌های ما را دوچندان کرد. چرا که انجام چنین اقداماتی از سوی آن رژیم بعید نبود و از آن برمی‌آمد که برای گرفتن پویایی و ایجاد حس ناامنی و ناتوانی برای کل جامعه ما دست به حمله به زندان بزند و شد، آنچه شد!
پس از صورت گرفتن حمله، نگرانی‌ها زیاد بود، بسیاری از کارمندان، مراجعین خانواده‌ها، بسیاری از سربازان و بسیاری از زندانیان رای باز و برخی از زندانیان، جان خود را در پی این اقدام از دست دادند. تماس تلفنی بند ۴ و بند ۸ برقرار بود، ولی تماس‌های بند زنان، قطع شد. البته، بند زنان در شرایطی که جنگزده بودند، همچنان در شب نخست حمله در زندان باقی ماندند، خودشان بند را تمیز کرده و جراحات مختصری که وارد شده بود را پانسمان کردند.
صبح فردای حمله-سه شنبه-حدود ۶۰ زن محبوس در زندان اوین به زندان زنان قرچک(باشگاه) منتقل شدند. عدم امکان تماس تلفنی تا آغاز روز سوم-چهارشنبه- همچنان ادامه داشت اما پس از آن، امکان تماس‌های کوتاه یک تا دو دقیقه‌ای برای زندانیان فراهم شد. در همین روز هم بود که من داروهای همسرم را به او رساندم و تا حدی خیال ما، دست کم از نظر ثبت زندانیان و امکان ویزیت پزشک راحت شد.
بر اساس گفته زندانیان در قرچک، متوجه شدیم که اوضاع در این زندان، نامساعد است. نخست اینکه سالن قرنطینه به هیچ عنوان، ظرفیت پذیرش این تعداد از زندانی را نداشته و ندارد. مثلا در این مکان، ۷ اتاق کوچک با یک راهروی یک و نیم متری بین آن وجود دارد که حدود ۷۰ زندانی در آن نگهداری می‌شوند.
بین این زندانیان، افراد سالمند بوده و از بیماری‌های مختلفی رنج می‌برند. گرمای هوا، عدم وجود تهویه و نزدیکی این بند به چاه فاضلاب را هم باید به این وضعیت، ضمیمه کنیم.
در حال حاضر، نگرانی و فشار مضاعف ابتدایی برداشته شده اما، شرایط و امکانات در زندان زنان، نامساعد است. انتظار می‌رود با توجه به اینکه، بسیاری از زندانیان، بیش از نصف یا یک سوم از حبس خود را گذرانده‌اند، امکانات مرخصی زندانیان با استفاده از اختیارات و ظرفیت‌های حقوقی موجود و در ادامه، آزادی زندانیان فراهم شود و برای آن دسته از کسانی که چنین امکانی را هم نداشتند، دست کم شرایط قابل زیست برای‌شان فراهم شود. از جمله اینکه، زمزمه‌هایی برای انتقال زندانیان به کانون-در منطقه شهرزیبا-مطرح شده بود و این دست اقدامات، می‌تواند در این راستا موضوعیت پیدا کند.
این همه مقام مسئول-چه در دولت، چه در قوه قضائیه و چه در سایر نهادها داریم-چرا در این حادثه، کسی برای بازدید به زندان مراجعه نکرد؟ چرا کسی، تذکر قانون اساسی نداد؟ چرا کسی این مسئله را پیگیری نکرد؟ چرا باید کار، حتما کار به اینجا رسیده و این میزان از تنش تولید شود تا حالا، شاهد این اقدامات حداقلی باشیم؟
انتظار ما این است که در شرایط فعلی به صورت عاجل با استفاده از ظرفیت‌هایی که مورد اشاره قرار گرفت، شرایط آزادی و مرخصی زندانیان را به صورت گسترده فراهم کنند. نباید جامعه مدنی ما مرغ عروسی و عزا باشد که هم در جنگ و هم در صلح قربانی شود.

****************

ملاقات کابینی در زندان قرچک و تهران بزرگ

امروز هم در قرچک و هم در تهران بزرگ ملاقات کابینی بود. چند نفر از زندانیان مثل فریبا جان کمال آبادی و کبری کبیری نازنین رو هم لحظانی دیدم.
درسته از پشت شیشه و درسته لاغر شده بود، ولی چشمم که به آنیشا افتاد دنیا انگار یهوئی رنگی شد، تازه همه چیز یادم اومد.
با روحیه و مشغول تمیزکاری و درست کردن شرایط تا حد ممکن، و خیلی به یاد هم بندی های سابق، خانواده و دوستان بود و از همه خیلی تشکر کرد و گفت این روزها هم اونا فهمیدن هم ما احساس کردیم که تنها نیستیم.

به امید آزادی تمام زندانیان سیاسی

کیوان مهتدی همسر زندانی سیاسی آنیشااسدالهی

****************

ضرب و شتم شدید سه متهم پرونده اکباتان در زندان قزل‌حصار

نگهداری در بند زندانیان خطرناک

در پی حمله مأموران گارد ویژه زندان قزل‌حصار به سالن ۳ اندرزگاه ۱۰، سه تن از متهمان پرونده شهرک اکباتان به نام‌های نوید نجاران، علیرضا برمرز پورناک و امیرمحمد خوش‌اقبال با ضربات باتوم و شوکر شدیداً زخمی شدند.
این سه زندانی که با اتهامات سنگین و احکام احتمالی اعدام مواجه‌اند، به‌رغم وضعیت حساس پرونده‌شان، در میان زندانیان خطرناک نگهداری می‌شوند و مرتباً مورد آزار، تهدید با سلاح سرد و فشار روانی قرار دارند.
در تاریخ نهم تیر ۱۴۰۴، پس از درگیری میان زندانیان، مأموران گارد با خشونت وارد بند شده و همه زندانیان را مورد ضرب‌وشتم دسته‌جمعی قرار دادند.
اسامی دیگر متهمان پرونده اکباتان که در شرایط مشابه و با خطر اعدام مواجه‌اند، شامل: میلاد آرمون، علیرضا کفایی و حسین نعمتی است.
نگهداری این متهمان سیاسی در بندهای پرخطر و اعمال خشونت مداوم علیه آنان، نه‌تنها خلاف اصول حقوق بشری و مقررات سازمان زندان‌هاست، بلکه نشان‌دهنده سیاست آگاهانه‌ای برای فشار مضاعف و شکستن روحیه این زندانیان است.

****************

ما خانواده زندانی سیاسی وحید بنی عامریان خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی در این شرایط بد هستیم و از نه به اعدام حمایت کرده و خواهان لغو احکام اعدام هستیم. اینجا کلیک کنید.

****************

تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته هفتاد و پنجم در ۴۷ زندان مختلف

اعلام نگرانی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» نسبت به افزایش سرکوب و گسترش اجرای اعدام
حکومت فاسد و سرکوبگر، برای مقابله با خیزش‌ها و اعتراضات مردمی، به اعدام‌های خودسرانه و سرکوب سیستماتیک ادامه می‌دهد. تنها در چهار روز نخست تیرماه، دست‌کم ۱۷ زندانی - از جمله یک زن - اعدام شده‌اند. از ابتدای سال ۱۴۰۴ نیز دست‌کم ۴۲۴ تن به دار آویخته شده‌اند. در هفته گذشته، ۱۸ زندانی اعدام شدند؛ آماری هولناک که در سال‌های اخیر بی‌سابقه است.
تصویب مصوبه اخیر مجلس فرمایشی حکومت در جهت افزایش سرکوب و تشدید اعدام‌ها، به‌ویژه علیه مخالفان و زندانیان سیاسی، در کنار روند افزایشی اجرای احکام اعدام، نشان از جامعه‌ای انفجاری و وجود حکومتی سرکوبگر و نامشروع دارد که برای حفظ بقای خود، «حق حیات» شهروندان را قربانی می‌کند.
نظام ولایت فقیه روز چهارشنبه گذشته، سه کولبر کرد به نام‌های آزاد شجاعی، ادریس آلی و رسول احمد محمد را در روندی غیرشفاف و ناعادلانه به اتهام جاسوسی اعدام کرد.
در هفته‌های اخیر نیز موج گسترده‌ای از بازداشت‌ها در شهرهای مختلف به بهانه‌های واهی سیاسی و امنیتی صورت گرفته که باعث نگرانی جدی ما نسبت به سرنوشت بازداشت‌شدگان شده است. بیم آن می‌رود که بسیاری از آنان با اتهامات سنگین مواجه شده و از حق دادرسی عادلانه محروم شوند.
در این شرایط، جان زندانیان سیاسی محکوم به اعدام بیش از پیش در خطر است. ما اعضای این کارزار، همراه با مردم ایران، خواستار لغو مجازات اعدام و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از جامعه جهانی، نهادهای حقوق بشری و وجدان‌های بیدار می‌خواهد که صدای زندانیان محکوم به اعدام باشند و به یاد داشته باشند که حکومت مستبد نه‌تنها در دوران جنگ و بمباران امنیت زندانیان را تأمین نکرد، بلکه اکنون پس از پایان بحران، در پی انتقام‌گیری از مردم و زندانیان است. همچنین از خانواده‌های زندانیان، به‌ویژه کسانی که در این روزها عزیزانشان بازداشت شده‌اند، می‌خواهیم سکوت نکنند؛ اسامی آنان را منتشر کرده و خواستار آزادی بی‌قید و شرطشان باشند.
لازم به ذکر است که با تعطیلی زندان اوین و انتقال زندانیان به تهران بزرگ و قرچک، از این پس زندان قرچک به‌عنوان جایگزین زندان اوین در فهرست زندان‌های اعتصابی کارزار قرار می‌گیرد.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» روز سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۴، در ۴۷ زندان زیر در هفته هفتاد و پنجم با اعتصاب غذا ادامه می‌یابد:
زندان قزل‌حصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند زنان و مردان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران.

هفته هفتاد و پنجم

سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۴

کارزار سه‌شنبه‌های نه به عدام

****************

متن نامه سه زندانی سیاسی زن از زندان قرچک ورامین

مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد رنج امروز خود را فراتر از آن‌چه بر مردم ایران تحمیل شد نمی‌دانیم. روز دوشنبه دوم تیر درحالی‌که بیش از سه هزار نفر در زندان اوین در بندهای مختلف پشت درهای بسته محبوس بودند، راکت‌های اسرائیل در محوطه زندان و بر ساختمان‌های اوین فرود آمدند. علاوه بر کشته‌شدگان از تعدادی از بازداشت‌شدگان که در سلول‌های انفرادی محبوس بودند نیز تاکنون خبری در دست نیست.

ما زنان اوین صبح سه‌شنبه با اعمال محدودیت‌های شدید امنیتی به زندان قرچک ورامین منتقل و حدود سه هزار نفر مردان اوین نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدند. اگرچه نسبت به پیش از انتقال در شرایط نامساعدتری قرار گرفته‌ایم، اما هم‌سو با رفقا و برادران‌مان در زندان تهران بزرگ که هم‌زمان با ما مورد حمله و اعمال فشار قرار گرفته‌اند، اعلام می‌کنیم شرایط فعلی خللی در مبارزات‌مان ایجاد نخواهد کرد. چرا که می‌دانیم «این مسیری نیست که در آن بی مکافات به مقصد رسید.»

از زمان انقلاب مشروطه تاکنون، با بروز جنگ‌های متعدد، کودتای ضدمردمی، کشتار مردم بی‌دفاع و مخالفان سیاسی که به‌دست حکومت‌های استبدادی در یک قرن گذشته انجام شده و بسیاری فراز و فرودها که تاریخ بر آن گواه است، مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد.
ما امروز در زندان قرچک هستیم و در شرایطی قرار گرفته‌ایم که بیش از هزار زن با جرائم مختلف سال‌ها با آن مواجه و آن را زندگی کرده و می‌کنند. زنانی از اعماق با رنج‌هایی که در نهان‌خانه‌ی چشمان‌شان نقش بسته است و گویای پرسه‌های بیدادی است که برای درهم‌شکستن‌شان پا به مسیر امروز گذاشته‌ایم. پرت‌شدگانی در انتهای دنیا که در هیچ یک از معادلات زندگی و مناسبات خبری و موج‌های رسانه‌ای جایی ندارند و در گزارش‌های حقوق‌بشری، نامی و نشانی و ردی از رنج‌های‌شان دیده و شنیده نمی‌شود. آن‌چه در این چند روز ما را مبهوت کرده است حقیقت زندگی این زنان است. زنانی خمیده در تخت‌های کوتاه به ابعاد قبر، با حسرت برخوردار بودن از حداقل امکانات زیستی و بهداشتی. در میان دیوارهای چرکین و کبره‌بسته از کثافت سال‌ها زندگی مشقت‌بار، بسیاری‌شان بدون ریالی واریزی، برای پول سیگار روزانه خود را در اختیار هم‌بندیان قرار می‌دهند. برای بهره‌کشی. برای بهره‌کشی جنسی. و تن به هر حقارتی می‌دهند. برای سیر کردن شکم‌شان. و برای برخورداری از حداقلِ آن‌چه بر دل‌هاشان حسرت شده است. در بخش کارگری زندان مشغول به کار می‌شوند و در ازای ساعت‌ها کار سخت روزانه (از هل دادن گاری حمل غذا و زباله تا نظافت اتاق استراحت و کار زندان‌بانان) بدون دریافت مزد فقط از دقایقی زمان بیشتر برای تماس تلفنی برخوردار می‌شوند. در کارگاه زندان به بیگاری مشغول و به دوخت و دوز می‌پردازند تا از پاکتی سیگار در انتهای روز برخوردار شوند. زنانی که عموما مانع از هم‌زیستی ما زندانیان سیاسی با آنان می‌شوند؛ مگر به قصد تنبیه و تبعیدمان به حکم قضایی. و حالا اگرچه در زندان قرچک و جدا از آنان اسکان داده شده‌ایم، اما مصائب‌مان جدا از آنان نیست. ما در کنار مبارزات خستگی‌ناپذیر مردم علیه دیکتاتوری، با اهدافی روشن و خط‌مشی محکم، مسیر مبارزه را تا سرنگونی و برچیدن هر شکلی از خودکامگی ادامه خواهیم داد. و در کنار این فراموش‌شدگان که از چرخه زندگی بیرون گذاشته شدند، با عزمی راسخ‌تر از پیش مقاومت را دوره می‌کنیم. و به آنانی که صدای‌شان برای ما و شرایط نامساعدمان بلند است، با صدایی رساتر می‌گوییم آن‌چه امروز بر ما تحمیل شد، فراتر از رنج سالیان این زنان نیست. پس برای بهبود شرایط «ما» بدون در نظر گرفتن جرائم‌مان و برای بهبود شرایط «ما» که به زندان قرچک و تهران بزرگ منتقل شده‌ایم، بدون در نظر گرفتن جنسیت‌مان تلاش کنید و بدانید آنان که در زیر آوارِ ناشی از حمله مفقود و آنانی که در چرخه بی‌رحم زندگی مترود شده‌اند، بر ما ارجح‌اند.
باشد که حلقه‌ای باشیم در زنجیر مبارزات برابری‌طلبانه و آزادی‌خواهانه مردم ایران که بیش از یک قرن استبداد و استثمار را تاب آورده‌اند و به پیش می‌روند.

گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری، وریشه مرادی

زندان قرچک ورامین تیر ماه ۱۴۰۴

****************

بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی درباره حمله هوایی اسرائیل به «زندان اوین»

بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی درباره حمله هوایی اسرائیل به «زندان اوین» و هشدار وضعیت نابهنجار و غیر انسانی زندانیان سیاسی و سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه و بگیر و ببندهای فله‌ای در جامعه
این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بی‌خردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.
هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. هم‌زمان نامه‌ای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است. ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش می‌کشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوس‌ها راه می‌پیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را می‌شکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت. اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار می‌گرفت، ده‌ها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بی‌لیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دست‌کم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانواده‌های ایشان انجامید. زنان زندان اوین هم از آسیب‌های روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بی‌نصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلخ‌تری از این فاجعه را از سر گذراندند.
شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندان‌های قرچک و تهران بزرگ منتقل شده‌اند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی هم‌چنان پابرجاست. زندان‌ها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شده‌اند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، هم‌چنان نقض می‌شود. هشدار می‌دهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فله‌ای پایان دهد.

اسامی امضا کنندگان:
سیامک ابراهیمی - سعید احمدی - مطلب احمدیان - سجاد ایمان‌نژاد - شهریار براتی - محمدباقر بختیار - مرتضی پروین - مصطفی تاج‌زاده - خشایار سفیدی - حسین شنبه‌زاده - سیدمحمدرضا فقیهی - محسن قشقایی - ابوالفضل قدیانی - مهدی محمودیان - علی منصوری- محمد نجفی

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

****************

استوری کیوان مهتدی همسر آنیشا اسدالهی

زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک

کیوان مهتدی نوشته است:
" آنیشا از قرچک زنگ زد. نه آشپزخانه دارند نه سرویس بهداشتی قابل استفاده، نه تخت درست، یکی از زندانیان بابت همین تخت ها آسیب دیده، تلفن امروز هم با کلی جنگ گرفتند. چند برابر ظرفیت یکجا نگهداری می شوند و لوازمشان در اوین مانده.
درست کردن آشپزخانه و سرویس بهداشتی کار دو سه روز است اگر اراده ای باشد. به ویژه زندانیان سالمند مانند راحله راحمی و کبری بیگی که مامان بزرگهای ما هستند. سلام همه را رساندم و گفتم این بیرون همه نگران شما هستند و درخواست آزادی تمام بچه ها رو میکنند. این چه پیروزی است که با شکنجه معلم و کارگر و منتقد همراه است."

جان زندانیان درزندان قرچک درخطراست، آزادشان کنید

****************

ریحانه انصاری‌نژاد کوتاه در بارۀ شرایط سخت زندان قرچک

ریحانه نصاری نژاد ، فعال کارگری و زندانی ۴ تیر ۱۴۰۴ طی تماسی محبوس در زندان اوین امروز کوتاه اطلاع داد که او و دیگر زندانیان زن را به زندان قرچک منتقل کرده اند و در شرایطی بسیار سخت بسر میبرند. او شرایط زندان اوین را بعد از بمباران بسیار فاجعه بار توصیف کرد و ضمن محکوم نمودن این جنایت اسراییل آن را جنایت جنگی خواند. ریحانه انصاری نژاد اعلام کرد که در انتقال زندانیان به زندان قرچک به آنان حتی اجازه ی بردن وسایل شخصیشان داده نشده و اکنون در شرایطی بسیار زجرآور محبوس هستند. لازم به تأکید است که محکوم نمودن جنایت اسرائیل به معنی تطهیر حاکمیتی که او و بسیاری از زندانیان سیاسی دیگر را ظالمانه به زندان افکنده نیست و مبارزه برای رسیدن به جامعه ای برابر و آزاد را امری دانست که نه تنها از مسیر تجاوزات خارجی به دست نمی آید بلکه در تضاد با آن است.

منبع خبر، یکی از بستگان ریحانه انصاری‌نژاد

****************

تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفتهٔ هفتاد و چهارم در ۴۷ زندان مختلف

حمله به مراکز غیرنظامی و زندان‌ها و
تشدید سرکوب در سایهٔ جنگ را به شدت محکوم می‌کنیم.

در هفتهٔ هفتادوسوم اعتصاب کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام اعلام کردیم جنگ و اعدام دو روی سکهٔ کشتار و سرکوب حکومت‌ها هستند و هشدار دادیم که جان زندانیان در خطر است و ممکن است روند اعدام‌ها افزایش یابد. با اینکه اینترنت توسط حاکمیت قطع شد، بنابر اخبار منتشر شده، متأسفانه پیش‌بینی ما درست از آب درآمد.
اسرائیل در موج حملات و بمباران‌های خود حتی از زندان اوین صرف‌نظر نکرد و زندانیانی که اسیر حاکمیت استبدادی هستند را مورد حمله قرار داد. تا این لحظه از میزان خسارت و تلفات جانی اطلاع دقیقی در دست نیست. اما طبق اخبار منتشر شده به تمام بندهای عمومی زندان شامل بندهای زنان، ۴ و ۷ و ۸ آسیب جدی وارد شده و زندانیان در بندهای عمومی تحت محاصرهٔ گارد زندان، بدون آب و غذا و در وضعیت بسیار وحشتناکی هستند؛ آنان توسط رئیس زندان و عوامل سرکوبگر برای انتقال به زندان تهران بزرگ به صورت فوری تحت فشار هستند.
همچنین زندانیان سیاسی توسط نیروهای امنیتی از بند امنیتی ۲۰۹ متعلق به وزارت اطلاعات و بند دو الف متعلق به اطلاعات سپاه به مکان نامعلومی منتقل شده‌اند. متأسفانه تعدادی از زندانیان در بند زنان و بندهای ۷ و ۸ و ۴ زخمی شده‌اند.
در روزهای اخیر علی‌رغم شرایط بحرانی و جنگ، ماشین اعدام بی‌وقفه در حال قربانی گرفتن است، به طوری که در خردادماه حداقل ۱۴۰ تن اعدام شده‌اند که ۵ تن محکومان زن بوده‌اند. در طی هفتهٔ گذشته حداقل احکام اعدام علیه دو زندانی سیاسی به نام‌های محمددرویش نارویی و یاسین کبدانی با اتهامات واهی محاربه و بغی و بدون دادرسی عادلانه صادر گردید و حکم اعدام دو زندانی با اتهام جاسوسی به نام‌های مجید مسیبی و محمدامین مهدوی شایسته به اجرا درآمد. ده‌ها نفر نیز در شهرهای مختلف در بی‌خبری دستگیر شده‌اند که ممکن است در شرایط جنگی بدون دادرسی عادلانه محاکمه و اعدام شوند.
حملهٔ هوایی به زندان و در خطر قرار دادن جان زندانیان بی‌پناه نقض آشکار تمام موازین بین‌المللی و حقوق‌بشری است. کارزار سه‌شنبه‌‌های نه به اعدام حمله به مراکز غیرنظامی از جمله بیمارستان‌ها و زندان‌ها را به شدت محکوم می‌کند. در عین حال مسئولیت محافظت از زندانیان بر عهدهٔ حاکمیت است؛ اما به جای صیانت از زندانیان، شاهد گسترش اقدامات سرکوبگرانهٔ حکومت ولایت فقیه علیه زندانیان هستیم. ما خواهان فوری آتش‌بس و آزادی کلیهٔ زندانیان از جمله زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام از همهٔ مخالفان جنگ و اعدام می‌خواهد اجازه ندهند در سایهٔ شوم جنگ، افراد بیشتری قربانی و اعدام شوند. ما تمام مجامع بین‌المللی و حقوق بشری را برای فشار به طرفین برای توقف جنگ فرا می‌خوانیم.
ما نگرانی عمیق خود را از وضعیت زندانیان محبوس در زندان‌ها به خصوص در زندان اوین و محکومان به اعدام که معلوم نیست در چه وضعیتی بوده و به کجا منتقل خواهند شد اعلام می‌کنیم. ما جابجایی اجباری زندانیان بی‌دفاع و تحت تدابیر امنیتی و سرکوبگرانه و به صورت ناگهانی را به شدت محکوم می‌کنیم.
با توجه به وضعیت جنگی، جان زندانیان در خطر جدی است و از مردم عزیز و شریف میخواهیم که به هر وسیلهٔ ممکن خواستار آزادی زندانیان شوند. به‌خصوص با تجمع مقابل زندان‌ها زندانیان را در این شرایط خطیر تنها نگذارند.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفتهٔ هفتادوچهارم، سه‌شنبه دوم تیرماه، ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروز آباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران

هفتهٔ هفتادوچهارم

سه‌شنبه، سوم تیرماه ۱۴۰۴

کارزار سه‌شنبه‌های نه به عدام

****************

گزارش تکمیلی از حملات امروز اسرائیل به زندان اوین

تعداد زیادی از سربازان وظیفه و کادر زندان و تعدادی از زندانیان مالی و تعدادی از افراد غیر نظامی مراجع به دادسرای اوین کشته شده اند .
ورودی بند چهار زندان اوین، درمانگاه بند چهار، سالن ملاقات و بند های امنیتی ۲۰۹، ۲۴۰،۲۴۱ و دو الف و دادسرای امنیتی اوین و کچویی مورد حمله قرار گرفته و به صورت جدی آسیب دیده اند ... همچنین بند زنان اوین هم مورد آسیب قرار گرفته است.
زندانیان سیاسی و غیر سیاسی اوین در حال جابجایی از اوین هستند. تا این لحظه زندانیان بند ۴ اوین به طور کامل به زندان تهران بزرگ منتقل شده اند .
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت حمله اسراییل به هموطنان غیر نظامی بویژه حمله امروز به زندان اوین ، خواهان پایان جنگ و حمله به غیر نظامیان است .

****************

واکنش خانواده زندانیان فرانسوی به حمله به زندان اوین:

«زندانیان در معرض خطر مرگ‌اند»

در پی حمله امروز اسرائیل به زندان اوین، خواهر سسیل کوهلر، شهروند فرانسوی محبوس در این زندان، این اقدام را «کاملاً غیرمسئولانه» خواند و هشدار داد که جان زندانیان به‌شدت در معرض خطر است.
نوئمی کوهلر در اظهاراتی تکان‌دهنده گفت: «این واقعاً بدترین اتفاقی است که می‌توانست رخ دهد. ما نمی‌دانیم آنها زنده هستند یا نه.» او از دولت فرانسه خواست با محکوم کردن صریح این حملات، برای نجات و آزادی شهروندان زندانی در ایران اقدام فوری انجام دهد.
شیرین اردکانی، وکیل خانواده کوهلر، نیز در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه، حمله به زندان اوین را «غیرقانونی» دانست و تأکید کرد: «جان انسان‌ها به بازی گرفته شده؛ هم از سوی اسرائیل و هم جمهوری اسلامی ایران.» این اظهارات در حالی بیان می‌شود که گزارش‌ها حاکی از آسیب شدید به بخش‌هایی از زندان اوین، از جمله بند زنان، است.

صدای زندانیان باشیم

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴

****************

گزارشی از پیامدهای حملات امروز ، دوم تیرماه ۱۴۰۴، اسرائیل بر زندان اوین

در پی حملات نظامی روز دوشنبه ۲ تیرماه، بخش‌های مختلف زندان اوین به شدت آسیب دیدند. آسیب‌های عمده متوجه فضاهای اداری، دادسرا، محل ملاقات، بهداری، ورودی اصلی زندان، و به‌ویژه بند ۸ و بند زنان بوده است.
بر اساس اطلاعات منتقل‌شده توسط خانواده‌های زندانیان، در بند زنان، بخش‌هایی از دیوار، سقف، و پنجره‌ها فرو ریخته‌اند. نگرانی‌ها نسبت به سلامت جسمی و روانی زندانیان به‌ویژه در شرایط نبود خدمات درمانی و فقدان انتقال به مراکز پزشکی معتبر، شدت گرفته است.
همچنین برخی منابع اعلام کرده‌اند که بازداشت‌شدگان بند امنیتی ۲۰۹ از زندان اوین به مکانی نامعلوم منتقل شده‌اند؛ گرچه این گزارش‌ها نیازمند تأیید از سوی خانواده‌های ایشان است.
با تأخیر چند ساعته، رسانه‌ی وابسته به قوه قضاییه تنها به مرگ چند تن از کارکنان زندان اشاره کرده و وضعیت را «عادی» توصیف کرده است، توصیفی که با واقعیت شاهدان عینی در تضاد آشکار است.
یادآوری فاجعه‌ی آتش‌سوزی ۲۳ مهر ۱۴۰۱ در اوین و همچنین رویدادهای مشابهی همچون آتش‌سوزی در زندان لاکان رشت، در حافظه‌ی جمعی مردم و فعالان زنده است؛ فجایعی که همراه با قطع ارتباطات، شلیک به زندانیان، بی‌توجهی به وضعیت مجروحین بوده‌اند.
امروز نیز در میانه‌ی جنگی فرامنطقه‌ای، مسئولیت حفاظت از جان و سلامت زندانیان بر عهده‌ی نهادهای امنیتی، اطلاعاتی، و قضایی‌ست؛ مسئولیتی که بی‌پاسخ گذاشتن آن، جان انسان‌ها را در معرض تهدید قرار می‌دهد.

صدای زندانیان باشیم

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴


___________________________

برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب بهار ۱۴۰۴ اینجا کلیک کنید.

برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب زمستان ۱۴۰۳ اینجا کلیک کنید.

برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب پائیز ۱۴۰۳ اینجا کلیک کنید.

برای مشاهده و مطالعه اخبار، گزارش و مطالب از اول بهمن ۱۴۰۲ تا ۲٨ شهریور ۱۴۰۳ اینجا کلیک کنید.