۱۲ زندانی سیاسی از زندان اوین: اول ماه مه روز جهانی کارگر فرخنده باد!
ناهید تقوی، فرح نساجی، گلرخ ایرایی، آنیشا اسداللهی، هستی امیری، سیامک ابراهیمی، شاهرخ احمدی، مهران رئوف، کیوان مهتدی، فواد فتحی، مازیار سیدنژاد و مرتضی پروین مینویسند: «امروز در برابر طبقه کارگر ایران وظیفهای بزرگ خودنمایی میکند؛ آگاهی از جایگاه خود به عنوان طبقه اجتماعی که وظیفه پیشبرد جامعه در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی، رفع استثمار، ستم و تمامی تبعیضها به ویژه تبعیض جنسیتی و اتنیکی، برقراری آزادی سیاسی، پیشگیری از تخریب محیط زیست و جلوگیری از جنگ ویرانگر منطقهای را دارد.»
طبقه کارگر ایران، بخشی جداییناپذیر از طبقه کارگر جهان و دارای تاریخی پر فراز و نشیب از نبرد طبقاتی بوده و در کوران مبارزات، امتیازاتی اساسی کسب کرده و گاه نیز متحمل شکستهایی تلخ شده است.
امروز در برابر طبقه کارگر ایران وظیفهای بزرگ خودنمایی میکند؛ آگاهی از جایگاه خود به عنوان طبقه اجتماعی که وظیفه پیشبرد جامعه در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی، رفع استثمار، ستم و تمامی تبعیضها به ویژه تبعیض جنسیتی و اتنیکی، برقراری آزادی سیاسی، پیشگیری از تخریب محیط زیست و جلوگیری از جنگ ویرانگر منطقهای را دارد.
پس زمان آن فرا رسیده که طبقه کارگر ایران در میدان این مبارزات سرنوشتساز قد علم کرده و جایگاه خود را بازیابد.
با امید به آیندهای که با دستان پرتوان طبقه کارگر آگاه ساخته خواهد شد.
ناهید تقوی، فرح (معصومه) نساجی، گلرخ ایرایی، آنیشا اسداللهی، هستی امیری، سیامک ابراهیمی، شاهرخ احمدی، مهران رئوف، کیوان مهتدی، فواد فتحی، مازیار سیدنژاد، مرتضی پروین
**************
چهاردهمین هفته اعتصاب غذا زندانیان در سەشنبههای نه به اعدام
هر ۶ ساعت یک اعدام...
امروز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ زندانیان سیاسی در زندانهای اوین (بند زنان،۴،۶و۸)، قزلحصار، مرکزی کرج، خرمآباد، خوی، نقده، سقز و مشهد در اعتراض به اعدامها در ایران برای چهاردهمین هفته در اعتصاب غذا به سر میبرند.
زندانیان اعتصابی این هفته در اعتراض به اعدامهای اخیر (هر ۶ ساعت یک نفر در ایران حلقآویز میشود) اعتصاب کردند.
زندانیان خطاب به نهادهای حقوق بشری و بینالمللی که برای محکوم کردن این احکام ضدبشری دنبال مدرک میگردند میگویند که با هر ۶ ساعت مماشاتِ شما جان یک جوان در ایران گرفته میشود و توماج صالحیها در صف اعدام هستند. زندانیان سیاسی از همهی وجدانهای بیدار میخواهند که صدای زندانیان اعدامی و خانوادههایشان باشند.
لازم به ذکر است روز یکشنبه ۹ اردیبهشت زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار با انتشار بیانیهای حکم اعدام توماج صالحی حبیب دریس عباس دریس مجاهد کورکور و ... را محکوم کرده و اشاره کردند به اینکه" حکم توماج تنها کوه یخ اعدامها در این اقیانوس خون است".
**************
نامهی زندانیان محبوس در زندان قزلحصار، در چهاردهمین هفته "سهشنبههای نه به اعدام"
در آستانه چهاردهمین هفته "سهشنبههای نه به اعدام" بودیم که خبر صدور حکم اعدام هنرمند معترض و زندانی سیاسی توماج صالحی منتشر شد.
توماج امروز نام دوم و برملاکننده همه بینام و نشانهایی است که این روزها، هفتهها و ماههای اخیر در گمنامی و معصومیت حلقآویز و اعدام شدند.
نام توماج، محبوبیت او و کشاندن او به پای چوبهدار، طنین بلند فریاد تظلمخواهی همه مردم ایران به اعدام ناحق جوانان است، که این بار اما با نام هنرمند آزادیخواه به گوش همه جهانیان رسید، که مشت نمونه خروار است و حاکمیت به چه بهانههای واهی و در چه بیدادگاههایی که جوانان و مردمان سرزمین ایران را با نقض فاحش حقوقبشر به چهارمیخ سبعیت خود میکشد.
این واقعیت تلخ و جانکاه این بار با نام توماج عجین شد، همانگونه که با نام ژینا، ایرانی به غرش در آمد و جهانیان از عمق فاجعه در این کشور خبردار شدند.
ما اعتصابکنندگان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در زندان قزلحصار به همه مردم، نهادها و مدافعان حقوقبشر یادآور میشویم که، توماج و حکم توماج تنها بخشی از این کوه یخ جنایت و نقض حقوقبشر در این حاکمیت استبدادی است که از این اقیانوس خون بیرون زده و فقط شاید با بلند شدن فریاد اعتراضات همگانی علیه احکام اعدام، قابل پیشگیری باشد!
ما وظیفه اخلاقی و انسانی خود میدانیم که با تداوم اعتصاب و اعتراض خود تلاش کنیم تا طناب دار را از گردن توماج و همه توماجهای بینام و نشان زندانی که همچون او در عین بیگناهی با نقض حقوق بنیادینشان به اعدام محکوم شدهاند، برداریم.
زندانیان سیاسی همچون شهریار بیات و شهاب نادعلی در زندان اوین که بهتازگی محکوم به اعدام شدهاند، یا عباس و حبیب دریس و رضا رسایی و عادل خوشکار و مجاهد کورکور که با تأیید نهایی حکم اعدامشان په همراه صدها هموطن کُرد، بلوچ، عرب، فارس و ترک و ... در زندان قزلحصار و دیگر زندانها در صف نوبت اعدام هستند.
ما برآنیم که باید با اصل حکم اعدام بهعنوان یک حکم "غیرقابل برگشت" مقابله کنیم و در این مسیر هزاران زندانی جرایم عمومی همچون زندانیان مواد مخدر که عموماً قربانی ساختارهای غلط، فقر و شکاف عمیق طبقاتی و فساد حاکم بر کشور هستند را از یاد نبریم.
امضا کنندگان:
حمزه سواری -
سعید ماسوری -
سامان یاسین -
احمد رضا حائری -
زرتشت احمدیراغب -
سپهر امامجمعه -
لقمان امینپور -
میثم دهبانزاده -
رضا سلمانزاده -
رضا محمدحسینی
بیانیه ۱۴ زندانی سیاسی از زندان اوین در محکومیت حکم توماج صالحی
زندان قزلحصار- ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
**************
بیانیه ۱۴ زندانی سیاسی از زندان اوین در محکومیت حکم توماج صالحی
سزای سکوت امروز ما، حکم فردای تک تک ماست
صدور حکم بیشرمانهی اعدام برای توماج صالحی، هنرمند متعهد و مبارز، آنهم با رویهای رسوا در بیدادگاههای نظام یکبار دیگر ماهیت ضد بشری و عمق تباهی این حکومت را افشا کرد.
حکومت اسلامی اینروزها غره از توهم اقتدار خارجی، در تمنای اقتدار داخلی از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. از سویی با لشگرکشی، خیابانها را به میدان جنگ تن به تن با زنان آزادیخواه ایران تبدیل کرده و از سوی دیگر در تقلای انتقامکشی از معترضین و مخالفین، امیدهای جامعه را به کمین نشسته و در مقابله با مدنیترین نوع مبارزه و حتی اعتراض به زبان هنر هم با نهایت بیرحمی واکنش نشان میدهد تا با احکام غیر انسانی، حبسهای طولانی و تبعید و "طنابهای آماده برای گردن" برابر مردم بیدفاع قدرتنمایی کند و به جامعه هشدار دهد که هر اعتراضی حتی بیخشونت و مدنی را هم با پنجهی استبداد انتظار میکشد. گویی برای کینجویی از جامعهای که "النصر بالرعب" را بیاثر کرده، کمر به حذف تمام منتقدین و مخالفین وضع موجود بسته و قصد دارد هر شهروند دغدغهمندی را در خوف سرکوب و قتل سازمان یافتهی حکومتی نگاه دارد.
پیام آمران و حاکمان حکم توماج دقیق به ما رسیده! زنهار که سزای سکوت امروز ما، حکم فردای تک تک ماست که هر صدایی را خفه خواهند کرد. غافل از آنکه پایان این تباهی مطلقه با قدرت بی انتهای مقاومت مردم در همین خیابانهای اشغال شده خواهد بود.
گلرخ ایرایی -
هستی امیری -
رسول بداقی -
مصطفی تاجزاده -
امیرسالار داودی -
حسین رزاق -
ویدا ربانی -
رضا شهابی -
نرگس محمدی -
عبداله مومنی -
محمد نجفی -
صدیقه وسمقی -
فائزه هاشمی -
مریم یحیوی
**************
نامه رسول بداقی از زندان اوین برای توماج صالحی
زندهباد هنر، زندهباد ایستادگی، زندهباد اندیشه
زندهباد هنر ایستادگی در میدان اندیشه، زنده باد توماج
توماجِ دلاور، سالهاست دریچه ای به روی اندیشه ی من باز شده، اندیشه ای که هیچ میز و نیمکت و تخته سیاهی ندارد، و آن آموزگاری اراده هاست .
آموزگاری باورهای انسانی، آموزگاریِ ارزشی به نام “بی ارزشی باورهای کور”.
بی ارزشیِ برتری جویی، تکبر، خودستایی، خودکامگی، بدتر از همه
“بی ارزشیِ تقلید و مداحی، برای شکم بارگی و مداحی برای نان”.
توماجِ دلاور، بسیار دیده ام، دانش آموزانی که معلم، معلمان خود بوده اند.
در میان شاگردان خود آموزگاران بسیاری دیده ام که نه با زبان، نه با کتاب، نه با فیلم و نمایش، بلکه با نگاه، با نظم، با عزت نفس، با اراده، حتی با اشک، به هزاران شیوه آموزگارم بودند. اما تو بدون تخته سیاه، بدون مدرسه و میز و نیمکت، آموزگار اراده بوده ای، برای من و برای هزاران آدم باانصاف.
توماجِ عزیز
سرزمین ما هنوز پرورش دهنده انسانهای آزاده ای مانند؛ گاندی، نلسون ماندلا، بیبی مریم، ژاندارک، ستارخان، مصدق، چگوارا، مارتین لوترکینگ، کالوین، سارتر، فرخی یزدی، سرداراسعد، میرزا رضا، کاوه آهنگر و میلیون ها آزاده جان برکف است، که مرگ را به بردگی ترجیح می دهند.
دیر نیست روزی که ابرهای سیاه خودکامگی، از آسمان ایران زدوده شود.
همزاد توفان، پنجه در پنجه این بیدادیم
در بزم ستم، حنجره تا حنجره فریادیم
**************
سیزدهمین اعتصاب غذا در سهشنبه های نه به اعدام در زندان های مختلف ایران
زندانیان این هفته نیز در اعتراض به افزایش اعدام و سرکوبها، و در همدردی با خانواده های داغ دیده دست به اعتصاب غذا زدند. زندانیان در شرایطی اعتصاب کردند که در ۱۰ روز اخیر بیش از ۲۶ زندانی توسط حکومت اعدام شده اند.
در حالیکه محکومیت های بین المللی بخاطر نقض حقوق بشر در ایران افزایش پیدا کرده. ولی “جمهوری اسلامی” همچنان سرکوبهای خود در جامعه را افزایش میدهد تا جلو قیام و اعتراض مردم را بگیرد.
این اعتصاب غذا از روز سه شنبه ۹ بهمن ماه ۱۴۰۲، در اعتراض به اعدام زندانیان از زندان قزلحصار آغاز شد و تا این تاریخ بدون انقطاع هر سه شنبه ادامه داشته است.
هم اکنون زندانیان از زندانهای اوین، قزلحصار، مرکزی کرج، مرکزی خرم آباد، نقده، سقز، مشهد و … در این اعتراض جمعی شرکت می کنند.
سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
**************
دوازدهمین هفته از "کپمین سهشنبههای نه به اعدام"
روز گذشتە، ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، در دوازدهمین هفته از "کپمین سهشنبههای نه به اعدام"، شمار گستردهای از زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف کشور از جمله #زندان_قزلحصار، #اوین و زندانهای #مشهد، #خرم_آباد #سقز، با توجه به افزایش احتمال اجرای گسترده احکام غیرانسانی اعدام توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا زدند.
بنا بر گزارشات منابعی از داخل زندانها، در چند روز اخیر و با سواستفاده حکومت از شرایط ملتهب در منطقه، شماری از محکومان در زندانهای مختلف کشور در سکوت خبری اعدام شده و تعداد دیگری نیز به سلولهای انفرادی در زندان قزلحصار و دیگر زندانها جهت اجرای حکم اعدام منتقل شدهاند.
با توجه به اخبار منتشر شده، به نظر میرسد موج جدید سرکوب و ارعاب از طریق اجرای احکام غیرانسانی اعدام توسط دستگاه قضایی و امنیتی آغاز شده است. این در حالی است که در چند روز اخیر تعدادی حکم جدید اعدام صادر شده و نیز به با حمله به زنان در خیابانها فضای امنیتی را تشدید نمودهاند.
زندانیان زندان قزلحصار از سهشنبه نهم بهمن سال گذشته با راهاندازی کارزار "سهشنبههای اعتصابی نه به اعدام" تلاش کردهاند حداقل مسئولیت اخلاقی خود را جهت توجه بیشتر افکار عمومی داخلی و بینالمللی به مساله نقض فاحش "حق زندگی" و اعدام گسترده زندانیان در ایران را انجام دهند. این کارزار در چند هفته اخیر از سوی زندانیان زندانهای اوین، خرمآباد، مرکزی کرج، خوی، نقده، مشهد و سقز مورد حمایت قرار گرفته و شماری از زندانیان این زندانها به این کارزار پیوستند.
**************
یادداشت امیرحسین مرادی و علی یونسی، دو دانشجوی نخبه زندانی در چهارمین سالروز بازداشتشدن
«۲۲ فروردین ۹۹ روزی بود که به دنیای دیگری پرتاب شدیم. دنیای گذشته، دنیای دانشگاه و المپیاد، دنیایی جذاب و لطیف بود، که در آن روز ها در کنار دوستانی هم سن و هم فکر با شادی و خوشی سپری میشد اما دنیای جدید، دنیای سلول انفرادی و بازجویی بود، دنیایی زمخت و خشن، دنیایی که در آن دوستی وجود نداشت، هر چه بود دشمنی بود، دنیایی که در آن هم فکری وجود ندارد بلکه بابت آنچه فکر میکردیم تهدید به مرگ میشدیم، دنیایی که در آن حقوق اولیه سلب میشد.
لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاومت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاه های برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپریشدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی.
اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آن که هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم مانده اند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پر درآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد.
با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است. به تجربه دیدهایم آنها که کمتر چیزی برای خود خواستهاند و قاطعتر ایستادگی را انتخاب کردند شرایط سخت تری را تاب آورده اند و این عامل اصلی تفاوت است میان آن کسانی که حتی یک ماه زندان را تحمل نمیکنند و آنها که ۱۰، ۱۵، ۲۰ و یا حتی ۲۵ سال زندان را سرزنده و مقاوم تاب آوردهاند.
و ما هر روز باید این انتخاب را انجام دهیم، انتخابی با الگوگرفتن از صد ها هزار نفری که این مسیر را طی کردهاند و بر سر انتخابشان تا آخر ایستادند.
انتخابی که هر روز بیش از پیش دانشجویان در معرض آن قرار میگیرند آنها که در حالیکه چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارند اما صدای بلندتری نیز دارند.
آنها که می توانند اهل ماندن و پسگرفتن باشند امروز میتوانند نه فقط همراهیکننده مردم در قیامها بلکه شروعکننده آن باشند. با انتخابی برای نادیده نگرفتن کسانی که بیشتر رنج میکشند و کمتر صدایی دارند. انتخابی که با پرداخت هزینه آن میتوان در کنار مردم ایستاد، میتوان بخشی از تاریخ بود و میتوان آغازگر حرکتها بود.
ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومتکردن است هرچقدر هم که این زندان ادامه پیدا کند.
ایمان داریم آزادی ايران نزدیک است.
امیرحسین مرادی و علی ونسی
فروردین۱۴۰۳»
**************
دستنوشتههای توماج صالحی از زندان
حساب کاربری توماج صالحی در شبکه اجتماعی ایکس با انتشار بخش چهارم دستنوشتههای این هنرمند آزادیخواه زندانی نوشت:
از نظر قانونی هیچ جرمی مرتکب نشدم. هنوز باورم نمیشه که فقط ۱۲ روز آزاد بودم و دوباره گرفتنم. بی دلیل، به زور، غیرقانونی...چند روز پیش از بند بردنم بیرون، نمیدونستم چه خبره، اول بردنم پزشکی قانونی.
بعد از ۲۴ روز مسلماً آثار ضرب و شتم از صورتم پاک شده بودن. انقدر درخواست معاینه دادم و اهمیت ندادن که... بعد از اون بردنم دادگاه. مطمئن بودم دادگاه مهمی نیست. دادگاه آخر نیست. چون بدون اطلاع قبلی بردنم. وکیلم حضور نداشت و تا چند روز قبل از اون هم دادستانی و دادگاه میگفتن پرونده اینجا نیست.
طبق معمول بردنم دادگاه انقلاب، قاضی جوری برخورد کرد که به نظرم رسید بیگناهیم براش محرزه. نماینده دادستان هم حرفی برای گفتن نداشت به جز چند خط کوتاه اتهامات کلیشهای و بدون مستندات، تا همین چند دقیقه پیش مطمئن بودم همین روزها آزادم میکنن. چند دقیقه پیش پدرم از پشت تلفنِ کوتاه و همراه با نظارتی که (یکی از مدیران ارشد استان) برای عقده گشایی به عنوان محدودیت برام در نظر گرفته، بهم اطلاع داد که همون جلسه عجیب و یهویی دادگاه اصلی بوده و حکم به سرعت صادر شده. یک سال حبس.
عین برجی که با دینامیت بدون ذرهای انحراف توی خودش فرو میریزه؛ ریختم. اما ذرهای به روی خودم نیاوردم، تا بابام ناراحتتر از این نشه. هرچی انرژی برام باقی مونده بود صرف کردم تا مطمئنش کنم، این به نفع ماست و زود رفع میشه، اصلا این اثبات حقانیت ماست.
اما وقتی گوشی رو گذاشتم، دیگه نمیدونستم چطور باید خودم رو آروم کنم. کلافه و پریشون رفتم توی هواخوری، ضربان قلبم مدام تندتر میشد. آروم چند نفر اومدن سمتم و جویای حالم شدن: « چرا انقد پَکَری؟» کوتاه و بیحوصله توضیح دادم، همه سعی میکردن آرومم کنن اما شوکه شده بودم. با چشمای گرد نگاهشون میکردم و میگفتم مسئلهای نیست. فقط برام عجیبه که تا چه حد توانِ بیقانونی کردن دارن.
تو فکر بودم که «دهقان» اومد کنارم نشست. حالا بعد از یه سلام کوتاه شروع کرده به خوندن یه ترانه قدیمی. استاد این کاره. مصرف مواد باعث شده صداش کمی تو دماغی بشه، چندتایی از دندوناشم ریختن، ولی هنوز وقتی میزنه زیر آواز همه ساکت میشن و تحت تاثیر قرار میگیرن. ترانه رو تموم میکنه. براش کف میزنیم.
با متانت بهم لبخند میزنه. میدونه که نزدیک شدن به من میتونه تنبیههای سختی براش داشته باشه. ازم اجازه میگیره و یه ترانه دیگه هم برام میخونه. جرمش سرقته. زندانبان هم اومده پشت نردههای آهنی و داره گوش میده.
همه جمع شدن دورم، همه دوسم دارن، این مهمه،حالا حالم بهتره. حالم از قبل هم بهتره. من و امثال من برای اینها ادامه میدیم و اینها هم قدرمون رو بیشتر از حقمون میدونن.
پنجم دی ماه ۱۴۰۲ به یاد و با دلتنگیِ امیر نصرآزادانی
**************
سه شنبه های سیاه
ادامۀ کارزارِ زندانیان علیه اعدام
زندانیان اعتصابی در زندان های ایران با انتشار بیانیه ای اعلام کردند که در یازدهمین هفته به اعتصاب غذای خود ادامه می دهند.
سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳، اعتصاب غذای زندانیان در یازدهمین هفته در اعتراض به اعدام های گسترده در ایران ادامه دارد.
زندانیان اعتصابی با اعلام ادامه اعتصاب غذا اعلام کردند که امروز سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳، اعتصاب غذای هفتگی خود را ادامه می دهند.
آنها در متن بیانیه خود نوشتند:
«رژیم اعدامی در ایران در سال گذشته با بیشترین اعدام رکورد ۸سال اخیر را رقم زد و شورای حقوق بشر رژیم را برای هفتادمین بارمحکوم کرد.
اما “جمهوری اسلامی” که یکی از پایه های حاکمیتش اعدام است، بی توجه به این نقض حقوق بشر و محکومیتهای بین المللی در انتقام شکستهای خود، جوانان در زندان را اعدام خواهد کرد و با پایان ماه رمضان و احکام جدید اعدام، که قضاییه حکومت صادر کرده است، بیم آن میرود که آمار اعدامها را که در دو ماه اخیر کاهش پیدا کرده بود مجددا افزایش یابد.
زندانیان اعتصابی سه شنبه های نه به اعدام این هفته را در اعتراض به احکام اعدام و محکوم کردن آن در هفته یازدهم در زندانهای قزلحصار، اوین، خرم آباد، خوی، نقده، مشهد، سقز و… سهشنبه ۲۱فروردین ۱۴۰۳ دست به اعتصاب زدند و از زندانیان در زندانهای کشور میخواهند به این اعتصاب بپیوندند و همچنین توجه نهادهای حقوق بشری را به خطر جان زندانیان فرامی خوانند.
جمعی از زندانیان اعتصابی سهشنبه های نه به اعدام
۲۱فروردین ۱۴۰۳»
**************
بدرود رفیق
در محاصرهٔ دیوارها و سیمهای خاردار، خبر دردناک از دست دادن رفیقْ پرویز بابایی را شنیدیم. او نمادی بود از کارگری آگاه و انسانی آرمانخواه، که هیچ گاه تعهدش را از یاد نبرد. کارگر چاپخانهای که خود را تا جایگاه مترجم وزینترین آثار فلسفی و اجتماعی برکشید و نمونهای شد برای تمام کارگران، تا بدانند جز از راه کسب آگاهی و تبدیل به طبقهای برای خود، رهایی امکانپذیر نیست.
بدرود رفیق بزرگمان
بدرود معلم خستگیناپذیرمان
بدرود انسانِ ایستاده بر سنگرِ باورهایش
با امید به آینده، فراموشت نمیکنیم.
زندان اوین، فروردین ۱۴۰۳
شاهرخ احمدی - سیامک ابراهیمی - آنیشا اسدالهی - آرش جوهری - کیوان مهتدی - مهران رئوف
**************
سپیده قلیان در پنجمین روز اعتصاب غذا
بنا به اخباری که به شورای هماهنگی رسیده سپیده قلیان در اعتراض به عدم تجمیع احکام قضایی و مخالفت نیروهای امنیتی با انتقال این فعال کارگری به زندان اهواز، به اعتصاب روی آورده است.
سپیده قلیان در سالهای اخیر بارها به زندانهای مختلف از جمله زندان بوشهر تبعید شده بودند و دادگاه در مورد پرونده شکایت زندان بوشهر از وی حکم یکسال حبس تعزیری دیگر برای وی صادر نموده است
پیشتر مهدی قلیان برادر سپیده قلیان در صفحه اینستاگرام خود نوشت که خواهرش دست به اعتصاب غذا زده است
**************
توماج صالحی از حمایتهای امیرنصر آزادانی
توماج صالحی، با ارسالی پیامی از حمایتهای امیرنصر آزادانی، فوتبالیست بازداشتی در زندان نوشت
یادداشت زیبای او:
«میتونم ساعتها دربارش حرف بزنم، از معصومیت و متانتش گرفته تا روحیه قویش، از خاطره برگزار کردن میتینگ رپ من داخل ورزشگاه زندان که اون هم فقط به خاطر حضورش توی باشگاه و ورزش کردن، همراه با من از رفتن به باشگاه محروم شد تا خاطره روز انتخابات که بارها از بند خارجش کردن بلکه بتونن با وعدههای مختلف فریبش بدن تا رای بده و ازش استفاده تبلیغاتی بکنن.
۱۴۰۲/۱۰/۱۲ وقتی بعد از سه روز انفرادی و یک ماه حبس توی بند قرنطینه به بند شاغلین که تحت بیشترین تسلط حفاظت اطلاعاته منتقل شدم، امیر دونه دونه رفت پیش قدیمیهای بند و بهشون گفت: « کاری که با من کردید رو با توماج نکنید، نذارید زندانی بودنتون باعث بشه که فراموش کنید شما هم انسانید». کاری که سال گذشته با امیر کرده بودن، منزوی کردنش بود، به دستور حفاظت اطلاعات زندان.
امروز دومین روز اعتصاب غذا و انتقال امیرنصر به انفرادیه، ما با هر درود و بدرودمون یادش میکنیم و نمیذاریم بیش از این صدای اون رو خفه کنن.
۱۴۰۳/۰۱/۱۷
کبوترهای زندان دستگرد»
**************
سپیده قلیان، دست به اعتصاب غذا زد
سپیده قلیان زندانی سیاسی، که در حال حاضر در حال سپریکردن حکم سه ساله خود در زندان اوین است با مطالبه جدی انتقال خود به زندان محل سکونت خود و خانوادهاش دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.
با توجه به سابقه اعتصاب غذاهای سپیده قلیان و اینکه او در پیامد این اعتصابها از بیماری زخم معده رنج میبرد، وضعیت او نگرانکننده خواهد بود.
از این زندانی سیاسی به تازگی کتابی با عنوان «احضار دوال پای رسوایی با پای سیب » منتشر شده است. در این کتاب او با انتشار رسپیهای شیرینی از روایتهای زندان گفته است و خواسته است که با او در زندان نامهنگاری شود.
**************
نسرین خضری جوادی، بازنشسته و فعال کارگری محبوس در زندان اوین
هستی امیری:
نسرین خضری جوادی حالا دو سال از حکمش را کشیده و سه سال دیگر باقی است. امیدوارم آفتاب این تابستان آنقدر گرم باشد که وقتی از لای سوراخها و پنجرههای بند زنان عبور میکند و به بدنش میرسد، حسابی گرمش کند. خندههای نسرین جوادی شبیه آشنایی است که در ناکجا پیدا میشود، گرم و صمیمی. همیشه در تختش نشسته و گهگاه دور میز با دوستانش. گاهی هم دور حیاط پیاده روی میکند. چند وقتی هم ورزش جمعی را شرکت میکرد.
نسرین جوادی ۶۷ سالش است و تا امروز مرخصی درمانی هم نیامده، حتی وقتی کرونا شدید گرفته بود با مرخصیاش مخالفت شد. نسرین آرام و بیسروصدا است. گاهی در کارگاه میرود و میآید و گاهی هم در کتابخانی جمعی گوشهای نشسته است. یکبار هم نسرین جان قشنگترین کاموا را داشت و با آن میخواست کلاه ببافد. چند روزی گذشت و کلاه آنقدر بزرگ شده بود که متخصصین امر کاموا و بافتنی زهرا صفایی و مریم محمدی گفتند بجای کلاه ژیله بشه. چند روز بعد حتی ژیله هم نشد و عملیات شکافتن آغاز شد و نسرین ژیله را از نو بافت. بافتن، شکست، شکافتن، از نو بافتن و پیروزی. چیزی شبیه به مبارزه. امیدوارم روزی دیوارهای آن زندان مثل همان لباس شکافته شود و جای آن پارکی ساخته شود. در آن شکافتن و باز بافتن اما قطعا نسرین جوادی حضور دارد چرا که سالهاست به سازماندهی ایمان دارد و مومنانه در زندان حبس میکشد و هرگز ناامید نمیشود./ ندای زنان ایران
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
**************
تعدادی از همبندیان سارا تبریزی: حکومت باید پاسخگوی مرگ سارا باشد
یک هفته در کنارمان بود. با ترسهایش که برای مان بیگانه نبود. از شبهای تنها ماندنش در سلول انفرادی برایمان گفت و وحشتش از عملی شدنِ تهدیدهای بازجو.
میگفت بعد از سه شب انفرادی در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات از شدت ضربان قلب و حملههای عصبی به بهداری منتقل و بعد از تجویز پزشک به سلول چند نفره برده شد. از فردای آن روز در اتاق بازجویی تحت فشار قرار میگرفت که در صورت عدم همکاری به شرایطِ قبل برگردانده میشود. نمیدانست منظور از همکاری چیست. فقط میدانست نمیخواهد اسیر اوهامی که دچارش بود بشود.
سارا تبریزی دختری بیست ساله و بدون تجربهی مواجهه با چنین فضایی، چند روز پیش از آنکه سر و کارش با نیروی امنیتی بیافتد، قصد داشت ایران را به مقصد آرزوهایش ترک کند. اگر سارا در جامعهای آزاد، بدون سرکوب و بدون تبعیض، ستم و استثمار زندگی میکرد، نه تصمیم به ترک کشور میگرفت و نه دچار چنین پایان تلخی میشد.
سارا پس از آنکه از زندان به قید وثیقه آزاد شد؛ مفهوم همکاری را فهمید. تماسهای مکرر و پیشنهاد بازجو به آنچه سارا حاضر به تن دادن به آن نبود. و در ادامه تهدید به بازداشتِ دوباره و افشای اطلاعات خصوصیاش. چهارم فروردین، سارا احضاریهای از اداره اطلاعات تهران دریافت و یک روز پس از آن به کام مرگ کشیده میشود.
این مرگ به هر شکل و تحت هر شرایطی که رقم خورده باشد، مسئولیت آن با حکومت است. همچون مرگ هزاران نفری که تحت سیطرهی حکومتها، طی دههها دیکتاتوریِ فاشیستی سر به دار، سر به نیست و مفقود شدهاند. همچون بسیارانی که چشمهایشان را از دست دادهاند یا به طریقی دچار نقص عضو شدند. همچون بسیاری از فرزندانمان که برای امنیت بیشتر یا رسیدن به رویاهایشان وادار به ترک وطن شدند. و بسیارانی که سالها در اسارت ماندهاند و چراغ خانههایشان خاموش شد.
اگرچه حکومت پاسخگو نخواهد بود و در صورتِ ضرورت با دسیسهای دیگر سعی در فرافکنی خواهد نمود، اما مسئولیت این جنایت نیز مانند آنچه پیشتر مرتکب شد، به عهدهاش خواهد بود و روزی در پیشگاه مردم وادار به پاسخگویی خواهد شد.
نرگس محمدی، ناهید تقوی، آنیشا اسداللهی، سپیده قلیان، ریحانه انصارینژاد، محبوبه رضایی، مریم حاجحسینی و گلرخ ایرایی
**************
تداوم کارزار نه به اعدام سهشنبههای سیاه در سال جدید
در اولین سهشنبه سال جدید تعدادی از زندانیان در زندانهای خوی و نقده به اعتصاب غذای "سهشنبههای سیاه نه به اعدام" پیوستند و همراهی خود را با این کارزار اعلام نمودند. بنابر گزارشات منتشر شده، این زندانیان اعلام کردهاند برای توقف ماشین اعدام و سرکوب، همراه با سایر زندانیان اعتصابی در نهمین هفته این کارزار روز سهشنبه، ۷ فروردین ۱۴۰۳، اعتصاب غذا کردهاند.
لازم به ذکر زندانیان اعتصابی در آخرین سهشنبه سال ۱۴۰۲ بر ادامه کارزار در سال جدید تاکید نموده و خواستار حمایت سایر زندانیان و وجدانهای بیدار شده بودند.
در بخشی از بیانیهی جمعی از زندانیان اعتصابی در زندانهای قزلحصار اوین، کرج، مشهد و خرم آباد آمدهبود:
«رسالت اخلاقی ماست که در سال پیشرو نیز از درون زندان به اعتراض خود علیه اعدام ادامه دهیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم ما را یاری دهند. هدف ما از کارزار سهشنبههای سیاه و این اعتصاب هفتگی، جلب توجه افکار عمومی به این مهم است که اعدام قتل حکومتی مجازاتی بدون بازگشت و ابزار سرکوب و ارعاب حکومت اقلیت مستبد حاکم بر کشور است.»
**************
بیانیه زندانیان اعتصابی «سهشنبههای سیاه نه به اعدام»
ما جمعی از زندانیان، طی هفت هفته گذشته در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام و برای توقف این ماشین کشتار و اعدام هر سه شنبه اعتصاب غذا کردهایم.
ما اطمینان داریم دور نیست آن روزی که با تحقق حاکمیت مردم ایران بر سرنوشت خویش، هیچ شهروندی به خاطر عقیده و اندیشهاش، اسیر سرکوب و بیداد استبداد نشود؛ اما تا آنروز ما رسالت اخلاقی خود میدانیم که در سال پیشرو نیز از درون زندان به اعتراض خود علیه اعدام ادامه دهیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم ما را یاری دهند.
هدف ما از کارزار سهشنبههای سیاه و این اعتصاب هفتگی، جلب توجه افکار عمومی به این مهم بود که اعدام قتل حکومتی مجازاتی بدون بازگشت و ابزار سرکوب و ارعاب حکومت اقلیت مستبد حاکم بر کشور است.
در مورد توقف ماشین اعدام بر اتحاد و عمل جمعی برای توقف اعدام بدون در نظر گرفتن عقیده، ملیت، قومیت، مذهب ونوع اتهام محکومان تاکید نموده و در پیمودن این راه دشوار دست یاری به سوی تمام وجدانهای بیدار و آزاده ایران و جهان دراز میکنیم. با توجه به گزارش روزهای اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل و تاکید بر ضرورت محکومیت بین المللی نقض حقوق بشر و اعدام در ایران باور داریم که پیروزی مردم و تحقق عدالت جز در سایه اتحاد و همبستگی خود مردم ایران امکان پذیر نیست.
جمعی از زندانیان اعتصابی سه شنبههای سیاه در زندان های قزلحصار اوین، کرج، مشهد و خرم آباد
**************
سپیده وسمقی در دفتر بند زنان زندان اوین دست به تحصن زد
روز گدشته سپیده وسمقی زندانی سیاسی و اسلام پژوه، در اعتراض به تحمیل حجاب اجباری و نادیده گرفتن حقوق زندانیان، در دفتر بند زنان زندان اوین دست به تحصن زد. او برای خروج از بند و ملاقات با خانواده خود تن به حجاب اجباری نداده بود. حساب کاربری «برای نرگس» در شبکهٔ اجتماعی ایکس نوشت: «مسئولان زندان اوین به دلیل عدم تمکین صدیقه وسمقی به حجاب اجباری، اجازه خروج از بند زنان برای ملاقات با خانواده را ندادند و خانم وسمقی در دفتر زندان برای اعتراض تحصن کرده است.» این حساب کاربری اعلام کرده است که نرگس محمدی، نیز همراه او به این تحصن پیوسته است.
او در این رابطه گفته است: «رهبری چنین اختیاری ندارد که خط قرمز خود را بر زنان تحمیل کند و حقوق آنان را به این وسیله نقض کند. تمام سیاستهای سرکوب کننده زنان از این خط قرمز رهبری نشأت گرفته است. من زیر بار نمیروم.!
**************
پیام نوروزی فرزانه قرهحسنلو، زندانی تبعیدی
یک سال و نیم است که فرزندانم به دور از والدینشان، در رنج هستند.
فرزانه قرهحسنلو، زندانی تبعید شده به زندان مشهد در پیام نوروزی خود میگوید: «تبریک به پدر و مادرانی که به دور از فرزندان دلبند خود روزگار میگذرانند، تبریک به تمام کسانی که چه در داخل مرزهای سرزمین ایران و خارج از مرزها در مدت اسارت ما همواره در کنار ما بودند، و هیچ گاه حمایت خود را از ما دریغ نکردند.
تبریک به فرزندان عزیزم که یک سال و نیم است به دور از والدین میباشند.»
حمید و فرزانه قرهحسنلو، از بازداشتشدگان مراسم چهلم حدیث نجفی هستند که حکم اعدامشان لغو شد و در احکامی حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس در تبعید به یزد و همسرش را به پنج سال حبس در تبعید به مشهد محکوم شده بودند، در وضعیت جسمانی خطرناک و نامناسبی قرار دارند.
**************
پیام سال نو دو دانشجوی نخبه محبوس در زندان اوین:
هیچ زمستانی را گریزی از بهار نبوده است، همان طور که هیچ دیکتاتوری را از سرنگونی.
این زیباترین قانون طبیعت بر همه ما مبارک باد.
امیرحسین مرادی و علی یونسی - زندان اوین
نوروز ۱۴۰۳
**************
پیام سال نو آنیشا اسداللهی کیوان مهتدی از زندان
"زیرا مغلوبان امروز، فاتحان فردا خواهند بود
و هرگز بدل میشود به: امروز هم هنوز"
چه چیزی را با خود به سال جدید میبریم؟ چه چیزی را در گذشته جا میگذاریم؟ کدام بار سنگین را هنوز باید به دوش بکشیم؟
با انبوه زخمها، تلخیها، و سختیهایی که بر پیکرهی ما نقش بسته، سال جدید نمیتواند عاری از نشانههای گذشته باشد. اما از نو آغاز کردن، چه در طبیعت و چه در حیات اجتماعی ما، تکرار صرف گذشته نیست. آنچه از نو آغاز میشود هم نشانههایی از گذشته را با خود دارد، و هم تفاوتهایی با آن، هم پیوندی با آن دارد، و هم گسستی از آن.
در این آغاز دوباره، تلاش میکنیم هم خوشبینی را به گذشته بسپاریم، و هم بدبینی را. بدبینی از این جهت که اکثر ما در چرخهی ویرانگر فلاکت اسیر شدهایم. مدام آینده را بد ارزیابی میکنیم و آنچه هم نصیب ما میشود بد اندر بد است. زیر سایه حس فقدان آینده و بدون چشمانداز، امکان تغییر بسیار اندک، تقریباً هیچ است. اما همچنین خوشبینی را به گذشته میسپاریم، چون خوشبینی باوری بیدلیل است که گویی همهچیز به صورت طبیعی بهتر خواهد شد و لازم نیست ما کاری بکنیم. بی آیندگی، هرچند نامطلوب، واقعیت امروز ما است و با صرف خوشبینی نمیتوان آن را کنار زد.
اما بهار به ما یادآور میشود که چرخ همواره به همین منوال نمیچرخد. جامعه همواره در حال حرکت است، و در میانهی زوال و نابودی، امید ریشه میگیرد. امیدی که نه باوری قطعی است، و نه حسابگری دربارهی آینده. بلکه ذرهذره با تمرین و ممارست هرروزهی ما ساخته میشود تا دریچهای باشد که ببینیم چه نواقصی در گذشته بوده، و مسیر ما به آینده کدام است.
امید را میآموزیم و از آن میآموزیم: صبوری کردن را، پشتکار و پایداری را، شجاعت و اعتماد را.
با این امید. سال نو را به مادران دادخواه و خانوادههای داغدیده، به زنان پیشرو، به کارگران و زحمتکشان، به دانشجویان، جوانان و تمام جانهای سرکش، آزادیخواه و برابریطلب شادباش میگوییم، و امیدواریم امسال گفتمانهای پیونددهنده و دربرگیرنده جایگزین گفتمانهای جداکننده و تقابل برانگیز میان ما شود.
سال نو مبارک
آنیشا اسداللهی - کیوان مهتدی
فروردین ۱۴۰۳، زندان اوین
**************
«بیانیه زندانیان اعتصابی «سهشنبههای سیاه نه به اعدام
مردم شریف و آزاده ایران
ما جمعی از زندانیان طی هفت هفته گذشته در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام و برای توقف این ماشین کشتار و اعدام، هر سهشنبه اعتصاب غذا کردهایم.
امروز نیز در آخرین سهشنبه سال برای هشتمین هفته به یاد تمام جانباختگان دستگاه سرکوب استبداد دینی به ویژه به یاد همه اعدامشدگان در اعتصاب غذا هستیم.
هدف ما از کارزار سهشنبههای سیاه و این اعتصاب هفتگی جلب توجه افکار عمومی به این مهم بود که "اعدام قتل حکومتی، مجازاتی بدون بازگشت و ابزار سرکوب و ارعاب حکومت اقلیت مستبد حاکم بر کشور است."
ما از حمایت تمام کسانی که به هر شکل به کارزار سهشنبههای سیاه برای نه به اعدام پیوسته و صدای ما شدند صمیمانه سپاسگزاریم.
اینک و در آستانه سال نو و فرا رسیدن بهار طبیعت، ضمن تبریک آن به عموم هموطنان، امیدواریم که سال جدید سال پیروزی مردم ایران و تحقق آزادی و عدالت باشد؛ و به زودی در جامعهای عاری از تبعیض، خشونت، استبداد و استثمار، ساختاری متضمن رعایت حقوق بشر برای همه شهروندان پدید آید و احکام قرون وسطایی چون اعدام لغو گردد.
ما اطمینان داریم دور نیست آن روزی که با تحقق حاکمیت مردم ایران بر سرنوشت خویش هیچ شهروندی به خاطر عقیده و اندیشهاش اسیر سرکوب و بیداد استبداد نشود. اما تا آن روز، ما از درون زندانهای حکومت رسالت اخلاقی خود میدانیم که در سال پیشرو نیز از درون زندان به اعتراض خود علیه اعدام ادامه دهیم، و از همه وجدانهای بیدار و انسانهای آزاده میخواهیم در این راه ما را یاری دهند.
در آخر با توجه به گزارش روزهای اخیر شورای حقوقبشر سازمان ملل و تاکید بر ضرورت محکومیت بینالمللی نقض حقوق بشر و اعدام در ایران، باور داریم که پیروزی مردم و تحقق عدالت جز در سایه اتحاد و همبستگی خود مردم ایران امکانپذیر نیست و در مورد توقف ماشین اعدام نیز، بر اتحاد و عمل جمعی برای توقف اعدام بدون در نظر گرفتن عقیده، ملیت، قومیت، مذهب و نوع اتهام محکومان تاکید نموده و در پیمودن این راه دشوار دست یاری به سوی تمام وجدانهای بیدار و آزاده ایران و جهان دراز میکنیم.
جمعی از زندانیان اعتصابی سهشنبههای سیاه در زندانهای: قزلحصار، اوین، کرج، مشهد و خرمآباد
۲۹ اسفند ۱۴۰۲»
نه به اعدام
اعدام قتل عمد دولتی است
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
**************
بیش از شصت تن از زنان زندانی سیاسی خواهان
آزادی بی قید و شرط زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد شدند
زنان زندانی سیاسی: مریم اکبری منفرد، ۱۴ سال زندان بدون یک روز مرخصی
مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی در تبعید، ۱۴ سال است بدون یک روز مرخصی در زندان به سر می برند.
در آستانه نوروز ۱۴۰۳، ۶۴ تن از زنان هم بند پیشین او با امضای بیانیه ای خواهان آزادی بی قید و شرط او شدند. این زنان زندانی سیاسی که برخی از آنان آزاد شده و برخی هنوز در زندان به سر می برند، در بخشی از بیانیه خود نوشتند:
«ما همبندیان سابق او با هر عقیده و باوری که داریم، بهار زندان را با مریم و شور او به نوروز به یاد میآوریم، و اما نوروزی دیگر و او همچنان در زندان. یادی می کنیم از درک او از آزادی و حق اش به برخورداری از آن، یادی می کنیم از ظلمی که بر زنان این مرز و بوم شده است و جلوداران مبارزه و مقاومت با آن.»
متن کامل بیانیه هم بندیان زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد در حمایت از او
«۵۱۰۷ روز است که مریم اکبری منفرد بدون برخورداری از حق مرخصی در بند است او در نیمه شب ۹ دی ۱۳۸۸ بازداشت و به ۱۵ سال حبس محکوم شد.
چهاردهمین سال حبس مریم اکبری منفرد در حالی سپری میشود که او از ۱۹ اسفند سال ۱۳۹۹ به زندان سمنان، کیلومترها دورتر از محل زندگی خانواده خود تبعید شده و به تازگی به دلیل همراهی با مردم معترض از طریق انتشار بیانیه به سه سال حبس جدید محکوم شده است.
او یکی از قدیمیترین زنان زندانی سیاسی ایران و یادگار و بازماندهی خانوادهای است که به عنوان کوچکترین عضو آن از سنین کودکی شاهد زندان، شکنجه و اعدام اعضای خانواده خود بوده است. یک خواهر و سه برادر او بی اینکه به مرگ محکوم شده باشند یا تحت شکنجه کشته و یا اعدام شدند. او همچنین شاهد حبس و جوانمرگ شدن مادر داغدارش نیز بوده است و در تمامی این سالها همواره با اعمال انواع فشارها و محدودیتها مواجه بوده؛ همانند محرومیت از حتی یک روز مرخصی!
تعدادی از ما امضا کنندگان این نامه سالها و یا ماههایی را با او هم بند بودهایم و تنها بخش کوچکی از رنج و ستمی که دهه ها به مریم و خانواده اش تحمیل شده را شاهد بودیم. مریم مادر سه فرزند است که سالیان طولانی است از زیستن در کنار آنها محروم مانده اما با همه اینها همچنان استوار ایستاده و تسلیم عادت و فرسایش زندان نیز نشده است.
او با لبخند و نشاط کم نظیرش با شجاعت و اراده تزلزل ناپذیرش در مبارزه و همچنین شور و هیجان و عطشی غیر قابل وصف برای زندگی، خواندن و آموختن تبدیل به نمادی از سربلندی و ایستادگی شده است.
او زنی استوار و الهام بخش ما برای استقامت و ادامه مبارزه است.
بازداشت و محکومیت مریم اکبری منفرد به ۱۵ سال حبس ناعادلانه، جلوگیری از حق مرخصی و آزادیِ او، تبعید او به زندان سمنان و اکنون محکومیت دوباره او به سه سال حبس نشانه دیگری از ظلم بی رویه به خانواده مریم اکبری منفرد، به زنان ایران و سرکوب مطالبات به حق مردم از جمله دادخواهی است.
ما همبندیان سابق او با هر عقیده و باوری که داریم، بهار زندان را با مریم و شور او به نوروز به یاد میآوریم، و اما نوروزی دیگر و او همچنان در زندان. یادی می کنیم از درک او از آزادی و حق اش به برخورداری از آن، یادی می کنیم از ظلمی که بر زنان این مرز و بوم شده است و جلوداران مبارزه و مقاومت با آن.
ما هم بندیان سابق و نیز فعالان زنان که امضا کننده این نامه هستیم، خواهان آزادی بدون قید و شرط مریم اکبری منفرد و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
امضاءکنندگان:
آنیشا اسداللهی، گلرخ ایرایی، نازی اسکویی، یاسمن آریایی، ارس امیری، مهرنوش امیری، هستی امیری، مرضیه امیری، مریم اسدی، میترا ابراهیمی، شهناز اکملی، راحله احمدی، نوشین احمدی خراسانی، میترا ابراهیمی، ژيلا بنی یعقوب، گیتی پورفاضل، نیلوفر بیانی، فریبا توتونچی، سوسن تبیانیان، نیره توحیدی، مهوش ثابت شهریاری، ملیحه جعفری، آتفه چهارمحالیان، لیلا حسین زاده، مریم حاتمی، آتنا دائمی، پریسا رفیعی، شهلا رحمتی، نازنین زاغری، زهرا زهتابچی، مریم زندی، نسیم سلطان بیگی، بهاره سلیمانی، احترام شادفر، فخری شادفر، صبا شعردوست، حکیمه شکری، منصوره شجاعی، الهه شکرایی، حدیث صبوری، زهرا صادقی، پگاه ضیا، مریم طالبی، نرگس ظریفیان، منیره عربشاهی، رها عسکری زاده، ناهید فتحعلیان، سپیده قلیان، نگین قدمیان، غنچه قوامی، سمانه قاسمی زاهد، فریبا کمال آبادی، سپدیه کاشانی، مهرانگیز کار، مهدیه گلرو، ژاله گوهری، نرگس محمدی، عالیه مطلب زاده، فیروزه مهاجر، ژیلا مکوندی، مهناز مرتضایی، شیوا نظرآهاری، صدیقه وسمقی، شکوفه یداللهی
**************
گسترش اعتصاب غذای سهشنبههای زندانیان به زندانهای مختلف
تداوم اعتصاب سهشنبههای سیاه در زندانهای سطح کشور در اعتراض به حکم اعدام
روز گذشته، سهشنبه ۲۲ اسفندماه، زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف کشور، برای هفتمین هفتهی متوالی با اعتصاب غذا نسبت به قلهای سیستماتیک زندانیان دست به اعتراض زدند.
لازم به ذکر است که اخیرا دو زندانی اهل کشور افغانستان با نامهای "نورمحمد تاجیک" و "عبدالباسط" با طناب دار جمهوری عدام در زندان قزلحصار به قتل رسیدند. اعتصاب غذا با عنوان سهشنبههای سیاه در قزلحصار همچنان در جریان است.
در سال ۲۰۲۳ میلادی دستکم ۸۳۵ انسان توسط جمهوری اسلامی اعدام شدند. این آمار نشاندهندهی رشد ۴۳درصدی اعدامها نسبت به سال قبل است.
**************
گسترش اعتصاب غذای سهشنبههای زندانیان به زندانهای مختلف
روز گذشته، سهشنبه ۱۵ اسفند، ششمین هفتهای بود که زندانیان در زندانهای مختلف روز سهشنبه را در اعتصاب غذا به سر بردند.
این اعتصاب غذا از شش هفته پیش و توسط زندانیان سیاسی تبعید شده به زندان قزلحصار در اعتراض به اجرای مداوم احکام اعدام هم در مورد زندانیان سیاسی و هم به ویژه در مورد زندانیان متهم به جرائم عادی و در همبستگی با اعتصاب زندانیان موسوم به «زندانیان عادی»ای که زیر حکم اعدام قرار دارند، آغاز شد.
زندانیان سیاسی آغازگر این اعتصاب اعلام کردند هر سهشنبه همراه با زندانیان عادی زیر حکم اعدام دست به اعتصاب خواهند زد و از عموم مردم ایران خواستند صدای همبندیهایشان و خانوادهی آنان باشند.
این اعتصاب در هفتههای بعد به چندین زندان دیگر گسترش یافت و روز گذشته زندانیان در زندانهای قزلحصار، ندامتگاه کرج، بند زنان و بندهای ۴ و ۸ زندان اوین، زندان وکیلآباد مشهد، زندان سقز و زندان خرمآباد در اعتصاب به سر بردند...
چهارشنبه ۱۶اسفند ۱۴۰۲
**************
پنجمین هفته کمپین "سهشنبههای سیاه" و اعتصاب غذای اعتراضی زندانیان نسبت به صدور حکم اعدام
زندانیان زندان قزلحصار، و بند ۴ زندان اوین، فردا سهشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲، در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام، دست به اعتصاب غذا میزنند. اعتصاب غذا در سهشنبههای نه به اعدام، با فراخوان جمعی از زندانیان قزلحصار، یک ماه پیش آغاز شده و این سهشنبه به عنوان پنجمین هفته ادامه خواهد داشت. این در حالیست که پیشتر در دیگر زندانها از جمله خرمآباد، ندامتگاه کرج، سقز، مشهد و شماری از زندانیان سیاسی، با پیوستن به کاراز "سهشنبههای سیاه" اعلام کردهاند که در همراهی با زندانیان زندان قزلحصار و اوین، سهشنبههای هر هفته علیه اعدام دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
**************
چهارمین هفته کمپین "سهشنبههای سیاه" و اعتصاب غذای اعتراضی زندانیان سیاسی نسبت به صدور حکم اعدام
بر اساس گزارشی منتشر شده، زندانیان زندان قزلحصار، فردا سهشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام برای چهارمین هفته متوالی دست به اعتصاب غذا میزنند. این در حالی است که پیشتر در دیگر زندانها از جمله اوین، خرمآباد، شیراز، کرج و سقز شماری از زندانیان سیاسی با پیوستن به کاراز "سهشنبههای سیاه" اعلام کرده بودند در همراهی با زندانیان زندان قزلحصار سهشنبههای هر هفته علیه اعدام دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
اعتصاب غذای زندانیان در چهارمین دور خود در حالی صورت میگیرد که سه روز پیش پیام درفشان وکیل دادگستری از محاکمه چهار شهروند بازداشت شده اعترضات سال گذشته در پرونده موسوم به "شهرک اکباتان" به نامهای مهدی حسینی، مهدی ایمانی، نوید نجاران و میلاد آرمون با اتهامات محاربه و مشارکت در قتل عمد خبر داد. وکیل این شهروندان بازداشتی با اشاره به اجرای احکام اعدام در هفتههای اخیر از وضعیت وخیم روحی این افراد در واحد سه زندان قزلحصار خبر داد.
در روزهای اخیر صدور حکم اعدام برای روحانی اهل سنت کرد ماموستا محمد خضرنژاد به اتهام "افساد فیالارض" در شهر بوکان استان کردستان، صدور حکم اعدام برای شهاب نادعلی زندانی سیاسی به اتهام بغی در زندان اوین و همچنین صدور حکم اعدام برای چهار زندانی بلوچ به نامهای غنی شهبخش، سلیمان شهبخش، عبدالرحیم قنبرزهی (میربلوچ زهی) و عیدو شهبخش در زندان قزلحصار، خبرساز شده است. زندانیان زندان قزلحصار در چهارمین هفته کمپین "سهشنبههای سیاه" و اعتصاب غذای اعتراضی، نسبت به صدوراین احکام اعدام اعلام اعتراض کردهاند.
**************
گزارشی از ادامه اعتصاب غذای زندانیان در "سهشنبههای سیاه" و ادامه مخالفتها با اعدام
بنا بر اطلاع منابع موثق، در ادامه تلاش برای توقف ماشین اعدام دستگاههایی قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی، جمعی از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی فردا برای سومین سهشنبه پیدر پی در زندانهایی همچون زندان قزلحصار، زندان اوین، زندان مشهد و زندان سقز دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
سهشنبه ده بهمن و یک هفته پس از اعدام محمد قبادلو و فرهاد سلیمی دو زندانی سیاسی عقیدتی و اعدام چند تن از زندانیان جرائم عمومی در زندان قزلحصار، شماری از زندانیان زیر حکم اعدام در این زندان در اعتراض به روند اجرای حکم غیرانسانی اعدام اعلام کردند: "...ما مستحق مرگ نیستیم....برای اینکه کسی صدای ما را بشنود، ما مجبوریم از این هفته، هر سهشنبه اعتصاب غذا کنیم. روز سهشنبه را برای این انتخاب کردیم، چون اغلب این روز آخرین روز زندگی همبندیهای ماست که در روزهای قبل به انفرادی منتقل میشوند.»
در واکنش به این فراخوان و همزمان با اجرای حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کرد، ده زندانی سیاسی زندان قزلحصار اعلام کردند " تا توقف این ماشین کشتار هر سهشنبه دست به اعتصاب غذا خواهیم زد." متعاقبا ۶۱ زن در بند زنان زندان اوین و ۲۰ زندانی سیاسی دربند ۶ اوین و تعدادی زندانی در سقز و مشهد به این کمپین پیوستند. هفته گذشته نیز ۱۳ زندانی سیاسی در بند ۴ زندان اوین اعلام اعتصاب نمودند.
اکنون این کمپین به سومین هفته خود رسیده و شماری از زندانیان در زندانها مختلف فردا در سومین "سهشنبه سیاه نه به اعدام" دست به اعتصاب غذا خواهند زد. تداوم مقاومت زندانیان سیاسی در برابر ماشین اعدام جمهوری اسلامی در شرایطی است که بنا بر اطلاع منابع موثق صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی با اتهاماتی چون "محاربه" و "بغی و قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی " در هفته های اخیر شدت یافته است.
گروه اتحاد بازنشستگان
**************
خانواده صالح نیکبخت خبر منتشر شده در مورد صالح نیکبخت و همچنین بستری شدن ایشان در بیمارستان را تکذیب کردند.
سوءقصد به جان دکتر صالح نیکبخت در زندان اوین
صالح نیکبخت، وکیل شرافتمند خانواده جاویدنام ژینا (مهسا) امینی در زندان مورد سوءقصد و ضربوشتم شدید قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است.
بر اساس گزارش های منتشره، صالح نیکبخت از ناحیه صورت دچار جراحت شدید شده به گونهای که پزشکان برای جراحی ترمیم فک بالا مجبور به پیوند استخوان لگن به فک شدهاند.
نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی با سناریوی از پیش تعیین شده، صالح نیکبخت را به بند زندانیان جرائم خطرناک زندان اوین منتقل کردهاند و با تطمیع مزدوران خود در داخل زندان اقدام به سوءقصد به جان این وکیل کردهاند.
صالح نیکبخت، حقوقدان و وکیل خانوادە ژینا مهسا امینی، از سوی شعبە ٢٨ دادگاە انقلاب اسلامی تهران بە ریاست عموزاد بە اتهام "فعالیت تبلیغی علیە نظام" به یک سال حبس تعزیری و "منع فعالیت در فضای مجازی به عنوان مجازات تکمیلی به مدت دو سال" محکوم شد.
**************
پیوستن زندانیان از چندین زندان به اعتصاب غذای محبوسین قزلحصار
به دنبال نامهی درخواست همبستگی جمعی از زندانیان زیر حکم اعدام در زندان قزلحصار برای توقف حکم و اعلام اعتصاب غذا در سهشنبهها و پس از قتل حکومتی چهار زندانی کرد، روز گذشته ده تن از زندانیان سیاسی محبوس در این زندان اعلام کردند که به حمایت از آنان به این اعتصاب غذا خواهند پیوست و امروز ۱۰ بهمن ماه نیز تمامی زنان زندانی محبوس در «اوین»، ضمن اعلام همبستگی با اعتصابکنندگان زندان «قزلحصار»، ، در اعتصاب غذا خواهند بود. این دومین اعتصاب غذای زنان زندانی در طول هفتهی گذشته است. همچنین در دیگر زندانهای کشور نیز عدهای از زندانیان سیاسی نظیر «سکینه پروانه» از زندان مشهد، «مطلب احمدیان» از زندان اوین و «ایوب جوانپور» از زندان مرکزی سقز به این اعتصاب غذا پیوستهاند.
**************
پیام زندانیان زندان قزلحصار به عموم مردم ایران؛ صدای ما و خانوادههایمان باشید
زندانیان زندان قزلحصار، با اشاره به اینکه هرلحظه جانشان در معرض خطر قرار دارد، در پیامی از به آحاد مردم در سراسر ایران خواستند از همبندیها و خانوادههایشان حمایت کنند.
این زندانیان، روز جاری را با دو هدف اعتراض به اجرای حکم اعدام وفا آذربار، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی و محسن مظلوم و همچنین، لغو حکم غیرانسانی اعدام در اعتصاب به سر بردند.
آنها اعلام کردند که سهشنبه هر هفته را در اعتراض به موج اعدامها و در راستای توقف آن، در اعتصاب غذا سپری خواهند کرد.
زندانیان معترض، میگویند به این دلیل روز سهشنبه را برای اعتصاب و اعتراض خود انتخاب کردهاند که بیشتر اعدامها در زندان قزلحصار در سحرگاه این روز هفته اجرا میشود.
**************
بند زنان زندان اوین به اعتصاب غذای زندانیان قزلحصار پیوست.
این دومین اعتصاب غذای عمومی در بند زنان سیاسی اوین طی یک هفته اخیر در اعتراض به اعدامها در ایران است.
صبح روز سهشنبه زنان زندان اوین، مطلع شدند که ده نفر از زندانیان سیاسی قزلحصار در اعتراض به اعدام و برای توقف آن، روزهای سهشنبه هر هفته اعتصاب غذا خواهند کرد. همه زنان زندانی در زندان اوین در اعتراض به اعدام وفا آذربار، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی و محسن مظلوم، چهار زندانی سیاسی کُرد و برای توقف اعدام دهها زندانی دیگر، ضمن اعلام همبستگی با اعتصابکنندگان زندان قزلحصار کرج، امروز سهشنبه دهم بهمنماه در اعتصاب غذا هستند. پنجشنبه پنجم بهمن نیز، همه زنان زندان اوین در اعتراض به اعدام محمد قبادلو و فرهاد سلیمی در اعتصاب غذا بودند که با موج گسترده و حمایت بخش بزرگی از افکار عمومی همراه بود.
نه به اعدام
بند زنان زندان اوین
**************
اعتراض زندانیان قزلحصار به احکام اعدام؛ ماموران اقدام به «ضرب و شتم» معترضان کردند
زندانیان سیاسی واحد ۴ زندان قزلحصار به خاطر حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کرد در زندان اوین اقدام به اعتصاب و دادن شعار در حیاط کردند» و در پی این موضوع، «مأموران حفاظت اطلاعات زندان و مأموران خود وزارت اطلاعات به داخل بند یورش» بردند.
بنا بر این گزارش، مأموران اطلاعات با حمله به زندانیان سیاسی معترض به اعدام، «اقدام به ضرب و شتم، شکستن وسایل زندانیان، و فحاشی» کردند.
در پی حمله گارد زندان قزلحصار افشین بایمانی به دلیل ضربهای ماموران به قفسه سینه اش دچار ناراحتی قلبی شد. وی به بیمارستان منتقل شده است.
جعفر ابراهیمی معلم زندانی از جمله زندانیان قزل حصار است که همراه کسانی چون احمدرضا حایری ، سلمازاده و .... از زندان اوین به شیوه قهری به قزل الحصار منتقل شدهاند
**************
قطع تماسهای تلفنی زندانهای مریوان و سنندج
گزارشها حاکی از قطع تمامی تماسهای تلفنی از روز گذشته در زندانهای مریوان و سنندج است.
مسئولان زندان در جواب پیگیری خانوادهها اعلام کردهاند که تا چند روز دیگر نمیتوانند هیچ تماسی داشته باشند.
**************
بیانیه ده زندانی سیاسی قزلحصار علیه اعدام
ده زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، زندانی که ۴ زندانی سیاسی کرد برای اجرای احکام اعدامشان به آنجا منتقل شدهاند، در بیانیهای که نسخهای از آن نیز به دست «ایرانوایر» رسیده، نسبت به گسترش اعدامها در ایران هشدار داده و نوشتهاند که در همراهی با سایر زندانیان، هر سهشنبه اعتصاب غذا خواهند کرد.
نویسندگان این بیانیه «جعفر ابراهیمی»، «زرتشت احمدی راغب»، «سپهر امام جمعه»، «لقمان امینپور»، «احمد رضا حائری»، «میثم دهبانزاده»، «رضا سلمانزاده»، «حمزه سواری»، «سعید ماسوری» و «رضامحمد حسینی» هستند.
نویسندگان این نامه، به حمله ماموران امنیتی به بند زندانیان سیاسی این زندان در روز یکشنبه ۸بهمن۱۴۰۲ اشاره کرده و نوشتهاند: «از زمان تبعیدمان تاکنون، شاهد گسترش موج اعدام زندانیان (سیاسی و غیرسیاسی) بودهایم و به هر نحو ممکن، نسبت به این جنایت واکنش و در حد امکان اطلاعرسانی کردهایم.»
افشین بایمانی و سامان یاسین دو زندانی آسیبدیده در جریان ضرب و جرح زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار کرج هستند.
به گزارش هرانا، ساعتی پیش در پی درگیری میان گارد حفاظت زندان قزلحصار کرج با زندانیان، سامان یاسین و افشین بایمانی دچار آسیبدیدگی شدند. افشین بایمانی به دلیل واردآمدن ضربه سخت به قفسه سینه، با کاهش علائم هوشیاری به بیمارستان خارج از زندان اعزام شده است.
همین گزارش میافزاید سامان یاسین، زندانی سیاسی، علیرغم ایجاد جراحت در ناحیه قفسه سینه، از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است.
همزمان با اعزام ۴ زندانی سیاسی محکوم به اعدام از اوین به قزلحصار جهت اجرای حکم، نیروهای گارد ویژه زندان در ساعت ۲ ظهر، به بند ۴ این زندان حمله کرد و با شکستن و ضبط وسایل آنها، اقدام به ضربوشتم آنها کردند.
**************
سپیده قلیان: همراه با شما فریاد میزنیم نه به اعدام
سپیده قلیان، زندانی سیاسی در واکنش به ملاقات آخر پژمان فاتحی، وفا آذربار، محسن مظلوم و محمد فرامرزی با خانوادههایشان، نامهای نوشته است.
متن کامل نامه سپیده قلیان؛
بفرمایید سنندج را اعدام کنید
سر مهاباد را ببرید.
بفرمایید نگذارید کودکان ما به دنیا بیایند
بفرمایید نگذارید باران ببارد
و نگذارید گیاه بروید و نگذارید زمین زندگی کند
شیرکو بیکس
شب تا صبح نمیتوانیم بخوابیم از کابوس اعدام، گلرخ با چشمهای مضطرب به صفحه تلویزیون نگاه میکند، زیرنویس شبکه خبر امروز خبر قتل چه کسی را منتشر میکند، نرگس و دستهای مضطرب هم بندهایم، مهوش و چشمهای اشک آلود خواهرانم، محبوبه با گریه کنار سپیده، و بعد بانگ مرگ بر خامنهای از هواخوری زندان سکوت مرگبار این دهشت بیکران را میشکند. امروز هم کشتند، هویتشان در همین است که بکشند، آن کس که بخاطر کُرد و بلوچ بودنش در مظان اتهام بیشتریست را راحتتر میکشند. دوباره فریاد مرگ بر خامنهای از هواخوری زندان اوین بلند میشود.
های جنایتکاران سبوعیت آدمکشی شما اگر تمامی ندارد، مبارزه ما نیز خستگیناپذیر است. تفاوت اینست که آنکه پیروز است ماییم، همانطور که پژمان فاتحی با خانوادهاش گفته است: «این مرگ با افتخار است به همسرم بگویید برایم سیاه نپوشد و ناراحت نباشد»
یا همانطور که محسن مظلوم در ملاقات با مادرش گفته است:
“از جوانا و همەی همسنگرام میخوام کە محکم و با ارادە باشند؛ هر اتفاقی افتادگریە و زاری نکنند و بە ما افتخار کنند".
صدا میکنیم، پژمان را، محسن را، وفا را، محمد (هژیر) را. قلب ما با آنهاست، قلب ما با جوانا، با بیان، با ماریا است، قلب ما با مادران این عزیزان است. قلب ما با کردستان است.
در این شب وحشت همراه با شما فریاد میزنیم نه به اعدام که تاریخ پس از پیروزی حق بر جنایت و کشتار در ایران شاهد باشد چه بر ما میرود و چه مقاومتی در جریان بوده است.
یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲
سپیده قلیان بند نسوان اوین
**************
حضور خانوادههای چهار زندانی سیاسی کورد محکوم به اعدام، هماینک مقابل زندان اوین
امروز یکشنبه ۸ بهمنماه، خانوادههای محسن مظلوم، محمد فرامرزی، وفا آذربار و پژمان فاتحی، مقابل زندان اوین، جمع شدهاند. آنها که برای ملاقات آخر با عزیزان خود، به تهران فراخوانده شدهاند، بیش از پیش نگران اجرای احکام اعدام هستند.
**************
زندان قزلحصار؛ یورش گارد ویژه داخل زندان و مقاومت زندانیان سیاسی
روز جاری، گارد ویژه داخل زندان قزلحصار کرج، به بند چهارم این زندان که محل نگهداری زندانیان سیاسی است، حمله کرده و با مقاومت و اعتراض زندانیان مواجه شد.
زندانیان سیاسی در اعتراض به یورش گارد ویژه شعارهای "مرگ بر خامنهای"، "مرگ بر دیکتاتور" و "خامنهای ضحاک، میکشیمت زیر خاک" سَر دادند.
در جریان این یورش، وسایل زندانیان سیاسی تخریب شده و چند تن از آنها توسط نیروهای گارد مورد ضربوشتم شدید قرار گرفتند.
**************
نامه زندانیان زیر حکم اعدام در زندان قزلحصار: ما مستحق مرگ نیستیم
زندانیان زیر حکم اعدام قزلحصار نوشتهاند: «برای اینکه کسی صدای ما را بشنود، ما مجبوریم از این هفته، هر سهشنبه اعتصاب غذا کنیم. روز سهشنبه را برای این انتخاب کردیم، چون اغلب این روز آخرین روز زندگی همبندیهای ماست که در روزهای قبل به انفرادی منتقل میشوند.»
جمعی از زندانیانی که در زندان قزلحصار زیر حکم اعدام دارند، در نامهای که به دست زمانه رسیده، از همه مردم خواستهاند تا صدای آنها باشند و از این به بعد هر سهشنبه که روز اجرای حکم اعدام است دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
متن کامل نامه زندانیان زیر حکم اعدام در زندان قزلحصار را در زیر بخوانید:
<ح>
به نام خدا
مردم با شرف ایران
ما جمعی از زندانیان زیر حکم اعدام از شما کمک میخواهیم، بعضی از ما بیگناه هستیم و بعضی دیگر در گذشته به خاطر بدبختی و گرفتاری مرتکب اشتباه و جرم شدهایم؛ اما همگی از دادگاه عادلانه محروم بوده و وکیل نداشتهایم. ما که روزگاری در شرایط فلاکتبار زندگیمان جرمی مرتکب شدهایم، هزار بار از کرده خود پشیمانیم، اما مستحق مرگ نیستیم و بالفطره خلافکار و مجرم به دنیا نیامدهایم.
میدانید که هر هفته تعدادی از ما را در زندان قزلحصار دار میزنند. هر زمان که یکی از ما را به سلول انفرادی میبرند تا زمانی که حکم اجرا شود تکتک ما با خانوادههایمان لحظه به لحظه اعدام و جان میدهیم.
در قزلحصار هزاران زندانی به اعدام محکوم شدهاند و پرونده صدها نفر از ما به اجرای احکام رفته است، و ممکن است در روزها و هفتههای آینده اعدام شویم. در میان ما از تمام اتهامات وجود دارد، متهمان مواد مخدر، قصاص و زندانیان سیاسی و عقیدتی همه در صف اعدام هستند.
برای اینکه کسی صدای ما را بشنود، ما مجبوریم از این هفته، هر سهشنبه اعتصاب غذا کنیم. روز سهشنبه را برای این انتخاب کردیم، چون اغلب این روز آخرین روز زندگی همبندیهای ماست که در روزهای قبل به انفرادی منتقل میشوند.
خواسته ما این است که از تمام زندانیان زیر حکم اعدام با هر اتهام سیاسی و غیر سیاسی حمایت کنید، چون همه ما ناعادلانه مورد محاکمه قرار گرفته و میخواهند حق زندگی کردن را از ما بگیرند. شاید به کمک شما جلوی این اعدامها گرفته شود، با هر روشی که میتوانید صدای ما و خانوادههایمان باشید.
چون زندانیان محکوم به اعدام فقط مردان در زندان قزلحصار نیستند، ما از سایر زندانیان در زندانهای کشور تقاضای همراهی داریم.
مردم عزیز به داد ما برسید.
از طرف جمعی از زندانیان زیر حکم زندان قزلحصار
(ما اگر اسامیمان را بگوئیم اجرای حکممان جلوتر میافتد)
۸ بهمن ۱۴۰۲
**************
فوری؛ آخرین ملاقات خانوادهها با چهار زندانی سیاسی کُرد در معرض خطر اعدام
دقایقی پیش، خانوادههای پژمان فاتحی، محمد فرامرزی، وفا آذربار و محسن مظلوم، چهار زندانی سیاسی کُرد در معرض خطر اعدام، آخرین ملاقات را با فرزندانشان انجام دادند.
این ملاقات میتواند نشانه تصمیم جدی جمهوری اسلامی برای اجرای احکام اعدام این چهار زندانی سیاسی تلقی شود.
خانوادههای چهار زندانی سیاسی کُرد و سایر زندانیان سیاسی در معرض خطر اعدام را تنها نگذاریم و از هر راه ممکن، برای پایان دادن به حکم غیرانسانی و ناعادلانه اعدام تلاش کنیم.
**************
اطلاعیهی مهم و فوری:
احتمال اعدام چهار زندانی سیاسی کورد در ساعات آینده
عصر امروز از سوی شعبهی اجرای احکام و نهادهای امنیتی با خانوادەهای چهار زندانی سیاسی کرد تماس گرفتهاند تا برای ملاقات با فرزندانشان، فردا صبح زود به زندان اوین مراجعه کنند. این اقدام همزمان با آن است که تلاشهای مستمر هفتهی پیش وکیل خانوادهها برای ثبت دادنامهی اعادهی دادرسی در دیوان عالی کشور رد شده است. با توجه به نمونههای مشابه و سوابق پیشین جمهوری اسلامی، این خطر جدی است که احکام اعدام این چهار نفر طی ساعات آینده اجرا شود و مادران دیگری داغدار شوند. خانوادههای این زندانیان، هم اکنون در مسیر تهران و راهی زندان اوین هستند. از مردم تهران، و تمامی انسانهای آزادیخواه میخواهیم به آنها پیوسته، و از نهادهای حقوق بشری و مجامع بینالمللی انتظار داریم بصورت فوری و جدی برای جلوگیری از این اعدامها اقدامی عاجل و موثر انجام دهند.
کمپین دفاع از چهار زندانی سیاسی کُرد
۷ بهمن ۱۴۰۲
**************
امیرحسین مرادی و علی یونسی اعتصاب غذا میکنند
دو دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف امیرحسین مرادی و علی یونسی دانشجویان محبوس در زندان اوین نیز در اعتراض به اعدامهای جنایتکارانه، از جمله سربدار شدن محمد قبادلو و فرهاد سلیمی، امروز پنجشنبه۵ بهمنماه اعتصاب غذا میکنند.
**************
اعلام همبستگی ۳۷ زندانی سیاسی سابق بند زنان زندان اوین با ۶۱ زندانی در اعتصاب غذا
در این بیانیه آمده است:
بامداد سوم بهمن ماه ۱۴۰۲ اعدام محمد قبادلو و فرهاد سلیمی در زندان قزلحصار کرج بار دیگر قساوت و بی رحمی قوانین ناقض حقوق بشر حاکم بر ایران را نشان داد. به دنبال آن ۶۱ تن از زنان زندانی محبوس در زندان اوین در واکنش به این اقدام و جهت ابراز همراهی و نگرانی برای اعدامهای ممکن پیش رو از اعتصاب غذای جمعی خود در روز پنجشنبه تاریخ ۵ بهمن خبر دادند.
ما زندانیان سیاسی سابق با امضای این بیانیه جمعی حمایت خود را از ۶۱ زندانی شجاع نشان داده و اعلام میکنیم؛ ما که پیشتر در کنارتان و همراه و همرزمتان بودیم از هزینه هایی که به جان میخرید آگاهیم. ما در کنار شما ایستاده ایم و میدانیم اعلام همبستگی زندانیان نیازمند پشتیبانی ما مردم است. ما انعکاس صدای شما میشویم تا پیام دادخواهی، حق طلبی و مخالفت با اعدام در سراسر جهان شنیده شود.
**************
توماج صالحی در محکومیت اعدام محمد قبادلو و فرهاد سلیمی اعتصاب غذا خواهد کرد
حساب کاربری توماج صالحی در شبکه اجتماعی ایکس از پیوستن این هنرمند آزادیخواه به اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی خبر داد و نوشت:
در پی قتل محمد قبادلو و فرهاد سلیمی دو زندانی سیاسی، فردا پنجشنبه پنجم بهمن، توماج صالحی نیز همراه با ۶۱ زندانی سیاسی و عقیدتی در بند زنان زندان اوین، در اعتراض به این قتلها و توقف آنها اعتصاب غذا خواهد کرد.
**************
زندان اوین؛ اعتصاب غذای دستهجمعی زنان زندانی سیاسی و عقیدتی برای توقف اعدام
شصت و یک زن زندانی سیاسی و عقیدتی محبوس در زندان اوین، به نشانه اعتراض به اجرای احکام اعدام و در جهت توقف همیشگی ماشین اعدام در ایران، دست به اعتصاب غذا میزنند.
این زنان زندانی، اعلام کردند در اعتراض به اجرای اعدامهای اخیر و برای "توقف اعدام"، روز پنجشنبه پنجم بهمن ماه، در اعتضاب غذای عمومی خواهند بود.
در بخشی از بیانیه منتسب به این زنان زندانی آمده است روز سهشنبه یک بار دیگر سرزمین ایران شاهد به دار آویختن جوانانش بود و محمد قبادلو در شرایطی اعدام شد که حتی حکم قطعی برای اعدامش، وجود نداشت.
آنها از آحاد مردم در سراسر ایران خواستند طی این کارزار عمومی علیه اعدام، صدای زندانیان معترض داخل زندانها باشند.