مرگ یک کارگر حین کار (یک گزارش کوتاه)
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
خون ما را میمکند و جان ما را میکِشند تا سالووار هزینهی بساط اداییطورشان شویم. هفتهی پیش بود که کارگر بارشُمار بندرامام زیر چرخ تریلی بارگیری له شد.
سیدمکّی موسوی ۵۰ ساله، چهار سالی بود که در بندر کار میکرد و بهتازگی بارشُمار شده بود و به قول همکاران و رفقایش احتمالاً درآمدش بهتر شده بود و قرار بود از پس خرج دو دخترش بربیاد.
آن روز نحس به دستور بالانشینان و شرایط بعد از جنگ، در بندر غوغایی بود. گویا قرار بود هر آنچه از کشتی تخلیه شده و یا در حال تخلیه بود به یکباره بارگیری و از بندر خارج گردد تا چرخ کارخانجات لحظهای متوقف نشده و غذای دام و طیور نیز به موقع تأمین گردد. آنقدر ازدحام تریلی زیاد شده بود که دربهای سایت بارگیری را بستند تا مسیر قفل نشود؛ اما، گارد و حراست بندر ازدحام را فاقد اهمیت دانسته و دستور داد هر آنچه که ماشین و تریلر هست باید بتواند وارد سایت بارگیری شود. خلاصه آنکه سیدمکّی موسوی، که به قول همکاراناش بهتازگی وضعیت شغلیاش بهتر شده بود (بارشماری از طاقتفرساترین رستههای شغلی در بنادر است)، دم انبار منتظر ورود تریلر بعدی بود که رانندهی عجول زیرش گرفت و سرش زیر چرخ تریلی متلاشی شد!
اما دستور همچنان برقرار بود!
حتی دو ساعت هم اجازهی تعطیلی کار را ندادند! طولاش ندادند! حتی همکاران بارشُمار بغلدستاش نتوانستند و اجازه نیافتند ترک کار کنند و عزا بگیرند!
روز از نو روزی از نو!
آیا در زمانهی ما و در این روابط تولیدی تفاوتی میان له شدن یک کارگر و یک پشه باقی مانده است؟ سوال این است؟
آن کارفرما یا پیمانکاری که اگر لحظهای فکر کند هزینهی فرزندش در پارتی ماچاخورها فراهم نشده فشار کاری آن روز را دو چندان میکند یا کولر ماشین آنچنانیاش در شرجی جهنمی بندر کار نکند زمین و زمان را یکی میکند که ادوات راحتیاش فراهم شود، واقعاً ارزش جاناش جزء کدام موجودات طبقهبندی شده است؟ جان آدمیزاد یا که چی؟
سیدمکّی حتی، با اینکه دستمزدش بهتر شده بود نتوانست طعم اندکی خوشبختی را بچشد، چون موجودیت اجتماعیاش گره خورده به تأمین سعادت و خوشبختی برای کَس یا کسانِ دیگر، حتی به قیمت متلاشی شدن مغزش! / مجله کارخانه
**************
بیانیه مشترک تشکل های مستقل
با تلاش و مبارزه مشترک، حکم اعدام شریفه محمدی لغو شد
روز چهارشنبه این خبر در صدر همه اخبار قرارگرفت. ٨ آبان وکیل شریفه محمدی اعلام کرد که حکم اعدام ایشان لغو شده و با یک درجه تخفیف به حبس درجه یک (سی سال) تغییر یافته است. رهایی شریفه از مرگ برای خانواده، دوستان، آزادیخواهان و توده های مردم مسرت بخش است. این خبر شادی جامعه را برانگیخته است. همچنانکه حکم اعدام (قتل حکومتی)، نفرت جامعه را علیه صادر کنندگان حکم بر می انگیزد. برخلاف تصور و انتظار بیهودۀ حاکمان و مسئولان قوه قضاییه که با اتهام و سناریوهای دروغین، تلاش می کنند طرفداران رهایی کارگران و زحمتکشان و مبارزان راه آزادی را به بند بکشند و با احکام ضد انسانی، فعالان کارگری را حذف فیزیکی نمایند، مردم زحمتکش و تمام انسان های شریف؛ فرزندان، بستگان، نزدیکان و همرزمان خود را دوست دارند و از هیچ گونه حمایتی از آنان دریغ نمی کنند. همچنانکه دیدیم نزدیک به دوسال با اعتراضات، کمپین ها و مبارزات عملی و میدانی خواهان لغو اعدام و حمایت از شریفه محمدی شدند....
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**************
وریشه مرادی: در کوبانی فاصله بین «زن» و «زندگی» پر شد
وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد محکوم به اعدام، به مناسبت ۱ نوامبر روز جهانی کوبانی، پیامی از زندان ارسال کرد.
متن کامل پیام: «کوبانی در جغرافیا یک نقطه نیست، بلکه میدانی است که حقیقت انسان در آن مورد آزمایش قرار گرفته است. زنان در آنجا نه تنها در برابر عقبماندگی، بلکه در برابر نیروی نظامی ایستادند که سالهاست اراده آنها را رد میکند. در کوبانی فاصله بین 'زن' و 'زندگی' پر شد، زنان معنایی جدید به زندگی بخشیدند. آنچه در کوبانی تجربه شد، تنها مقاومت یک شهر نبود، بلکه حرکتی در سطح جهانی بود. این نیز از اراده آگاه جامعه نشأت میگیرد.
آرین میرکان منبع الهام شد
در آن حماسه، ما شاهد بودیم که آرین میرکان، عضو یگانهای مدافع زنان (یپژ)، چگونه با شجاعتی بزرگ و برای محافظت از رفقای خود، جانش را فدا کرد. زمانی که تبهکاران داعش میخواستند آن سنگر را اشغال کنند، او خود را فدا کرد تا رفقایش عقبنشینی کنند و بتوانند مقاومت را ادامه دهند. نام آرین میرکان از آن زمان به نماد عزم مقاومت زنان، اراده شکستناپذیر و دفاع از زندگی و آزادی تبدیل شده است. او برای هر جا که زنان برای حقوق خود و دیگران میجنگند، منبع الهام شده تا سفر روح او ادامه یابد.
هلهلهی زنان، انعکاس زندگی بود
کوبانی برای من یک نقطه عطف است. مبارزه آن زمان تنها برای خاک نبود، بلکه برای هستی بود. در میان آن هماهنگی، در کوهها، خیابانها، در چشمان زنان این خاک، همچنان ادامه دارد. من در کوبانی جنگیدم، برای دفاع از انسانیت، لازم بود در برابر تروریسم عقبمانده داعش ایستادگی شود. امروز، در هر جایی که زنان در برابر سلطه، تبعیض و تحقیر میایستند، کوبانی دوباره ظاهر میشود. کسانی که آن روز را ساختند، مسئولیت بزرگ همه ما هستند؛ ما باید روح مقاومت را نه تنها در ذهن، بلکه در اقدامات جمعی حفظ کنیم. زیرا مهم است که زندگی آزاد و با ارزش دوباره زنده شود. با 'ژن، ژیان، آزادی'، ما پیروان یاد هزاران نفر هستیم.»
وریشه مرادی
شنبه ۱ نوامبر ۲۰۲۵، زندان اوین
**************
بیانیه مشترک تشکل های مستقل
اعلام جرم و اتخاذ سیاستی مستقل علیه دشمنان طبقاتی
بحران های فزایندۀ اقتصادی و اجتماعی، شرایط بسیار سخت و توانفرسایی برای کارگران و دیگر توده های زحمتکش در ایران به وجود آورده است. هزینه های سرسام آور زندگی، خانواده ها را در حسرت ابتدایی ترین خواست هایشان قرار داده و سفره های کارگران و اقشار زحمتکش جامعه هر روز خالی تر از روز قبل شده است. کمترین رفاه اجتماعی به آرزوئی دست نیافتنی تبدیل شده و سایه شوم فقر بر زندگی توده ها سنگینی می کند. طبق آمار بیش از ۶۰ درصد جمعیت زیر خط فقر قرار دارند. این شرایط سخت موجب شده تا انگیزۀ اعتراض به شرایط موجود در میان اقشار مختلف مردم افزایش یابد. کارگران به پایین بودن سطح دستمزد، افزایش ساعات کار، عقب افتادن پرداخت حقوق ها، بیکاری گسترده و تورم افسار گسیخته اعتراض دارند. معلمان نیز همین درد مشترک را در محیط های تبعیض آمیز کار و آموزشی تجربه می کنند ...
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
**************
حمایت و همبستگی بازنشستگان کرمانشاه از زندانیان اعتصابی قزلحصار اینجا کلیک کنید.
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
نه به اعدام، نه به جنگ
زندانی قزلحصار، حمایتت می کنیم
اعدام هر یک نفر، نقض حقوق بشر
**************
ادامه اعتصاب زندانیان در زندان قزلحصار در اعتراض به حکم اعدام
کرج زندان قزلحصار
نه به اعدام
نه به زندان، نه به شکنجه، نه به اعدام
حدود ۱۵۰۰ زندانی دست به اعتصاب غذا زده اند.
تحصن و اعتصاب این زندانیان در حالی وارد چهارمین روز خود شده است که طی دو روز گذشتە دستکم ٨ زندانی در این زندان اعدام شدند.
همچنین زندانیان واحد چهار، که در حال حاضر بخش عمده آن زندانیان سیاسی هستند، نیز از سهشنبه به اعتصاب غذای این زندانیان پیوستهاند.
شروع اعتصاب و تحصن این زندانیان همزمان با انتقال ١٦ زندانی به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام، آغاز شده است.
**************
پیاده روی برخی از اعضای خانواده کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی
برخی از اعضای خانواده کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی، شنبه ۱۹ مهر و همزمان با برگزاری کارزار جهانی «پیادهروی برای عدالت» در سالروز یادبود قربانیان این پرواز مسیری پنج کیلومتری را در تهران راهپیمایی کردند.
به گفته پدر نیلوفر ابراهیم، از جانباختگان این پرواز، ماموران امنیتی و نگهبانان ابتدا مانع ورود آنان شدند و سپس در طول مسیر با چند خودرو و نیروهای اطلاعات سپاه تلاش کردند از ادامه حرکت و گفتوگوی آنها با مردم جلوگیری کنند، اما با وجود تهدیدها، خانوادهها مسیر را بهصورت کامل طی کردند و تصاویر ۱۷۶ قربانی را هم با خود حمل کردند.
این پیادهروی همزمان با تجمع خانوادههای قربانیان در تورنتو و چند شهر دیگر جهان برگزار شد.
اینجا کلیک کنید.
**************
بازنشستگان کرمانشاه سه شنبه ۲۲ مهر ماه ١۴٠۴
اینجا کلیک کنید.
هم صدا و هم پیمان، علیه حکم اعدام
ایران بدون اعدام
درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید
**************
برای مشاهدۀ تصاویر، کلیپ ها و اخبار تجمعات
اینجا کلیک کنید.
با درود وخسته نباشید خدمت شما بازنشسته ی گرامی:
پس از سالها خدمت صادقانه و تلاش بی وقفه درسنگرهای مختلف ، انتظار می رفت که در دوران بازنشستگی از آرامش وامنیت معیشتی برخوردار باشیم ، متاسفانه وضعیت موجود اقتصادی ، تورم افسار گسیخته و عدم اجرای کامل وصحیحِ قوانین مربوط به حقوق بازنشستگان ، زندگیمان رابا چالشهای جدی و روز افزون روبرو کرده است .
حقوقِ کنونی ما نه تنها با هزینه های زندگی همخوانی ندارد بلکه با شان ومنزلت یک عمر خدمتگزاریمان نیز فاصله ای عمیق دارد!!!
سکوت دربرابر تضییع حقوق به منزله ی پذیرش ظلم است.
ماخواهانِ بهبود کیفیت ودسترسی آسان به خدماتِ درمانی وبیمه ای متناسب با نیازهای دوران سالمندیمان وهمچنین تامین معیشتِ درخور شان وتضمین حداقل استاندارد زندگی برای تمام بازنشستگانیم.
لذا تقاضا داریم که درکنارِ سایر مطالبه گران ، باحضوری پرشور ، متحدویکپارچه، شرکت کرده تا فریاد حق خواهی مطالبات خویش را به گوش مسئولین ناشنوا برسانیم.
منتظر حضور گرمتان هستیم در:
سه شنبه ۱۴۰۴/۷/۲۲ ساعت ۱۰ صبح ، کسری، کوچه ی نوبتی مقابل صندوق بازنشستگی
**************
نامه ای از زندان اوین
هر چیزی که به التماس آلوده باشد نمیخواهم
هر چه باشد
حتی زندگی
درود بر مردم شریف ایران اینجانب سیامک امینی زندانی سیاسی دهه ٦٠ از زندان اوین برایتان مینویسم.
در کشوری که به گفته آمار های داخلی ۴٠ درصد جمعیت در خط فقر مطلق به سر میبرند ۵ میلیون نفر حتی از خرید غذا نیز محروم هستند، ۴٣هزار نفر از آلودگی هوا میمیرند، هر روز از نقشه محیط زیست دریاچه و جنگلی حذف میشود، آمار ٢-٣ میلیونی کودکانی که در آستانه سال تحصیلی از مدرسه جا میمانند،بر روی دیوار های بیمارستان های دولتی اگهی های فروش اعضای بدن دیدن میشود، خودرو های فرسوده و جاده ها جان هموطنان من را میگیرد، دزدی ها و اختلاس های میلیاردی و رانت و فساد در جامعه بیداد میکند، مردم از بی برقی بی آبی و نبود گاز رنج میبرند، هر کس صدای مخالف باشد و برای آزادی و برابری شعار دهد راهی زندان، اعدام و یا شکنجه میشود دوستانم را با دست های بسته اعدام میکنند و زنان کشورم را بی گناه به جوخه های اعدام نزدیک میکنند ( وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی) دوستان و رفقای من را به صورت دسته جمعی اعدام و به خاوران ها روانه کردند و فرزندان، پدران، مادران، خواهران و برادرانشان را هنوز بعد از گذشت ٣٠ سال در داغ از دست دادنشان گذاشتند.
من هیچگاه برای عفو خویش نامه ای نخواهم نوشت و التماس نمیکنم و افتخار میکنم که در لیست استثنای عفو هستم،
زمانی که ضحاک زمانه تمام ایران را به زندانی تبدیل کرده است آزدی من از این زندان برایم اهمیت نداری با اینکه بیمار هستم و بند ١٠ بخشنامه عفو، بیماری های صعبالعلاج شامل حالم می شود اما با افتخار تا آخرین روز حکم نا عادلانه ام خواهم ماند و برای آزادی میجنگم به یاد مهسا ها زنان و مردان سرزمینم،مرا از درمان منع کردند اما وقتی مردمان کشورم در صف بیمارستان ها تلف می شوند من نیز مانند آن ها خواهم جنگید مرا از ملاقات حضوری با خانواده ام منع میکنند اما به یاد تمام هموطنان که به اجبار پناهند شده و از ایران مهاجرت کرده اند و سال ها در فراغ و دوری خانواده هایشان هستند، تحمل خواهم کرد من نیز قطره کوچکی از مقاومت خواهم بود و در مقابل جبار ها سر فرو نخواهم آورد مقاومت ما مهر و امضای نابودی ستمگر است
به نام زن زندگی آزادی درود بر مردم قهرمان ایران و به امید آزادی ایران و تمام مردم
سیامک امینی زندانی سیاسی اوین
**************
توجه توجه توجه
همراهان گرامی کانال " کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری " از امروز دوشنبه مورخ ۱۴۰۱/۰۴/۰۶ شما می توانید از طریق آدرس جدید
@komite_h کلیک کنید.
**************
بیانیه انجمن صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه
بهمناسبت روز جهانی معلم
در روز جهانی معلم، ما نه از یک شغل، بلکه از شرافتی که لباس خدمت بر تن کرده است سخن میگوییم؛ از انسانهایی که چراغ دانایی را در تاریکیها روشن نگه داشتند، بیهیاهو، بیادعا، و گاه در فراموشی.
روز معلم، یادآور دستانی است که الفبا را به خاک و نان و انسان گره زدند؛ یادآور چشمهایی است که در کلاسهای سرد و کمنور، فردای روشن جامعه را دیدند و به آن ایمان آوردند.
فرهنگیان این سرزمین، سالهاست میان تنگنای معیشت و امید، همچنان ایستادهاند. با کمترین امکانات، بیشترین عشق را نثار کردند و در سکوت خود، فریاد عدالت را معنا بخشیدند.
امروز، ما فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه، در کنار یکدیگر، این روز را نه برای تبریک، که برای یادآوری و مطالبه حقوق معلمان گرامی میداریم؛ یادآوری شأن معلم، منزلت فراموششدهاش، و مسئولیتی که جامعه در برابر او دارد.
ما خواهانیم:
اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی و تضمین حق آموزش با کیفیت برای همه دانشآموزان،
برداشتن نگاه امنیتی از آموزش و پرورش،
لغو احکام اخراج، انفصال، تبعید و سایر فشارهای غیرقانونی بر همکاران فرهنگی،
و تأمین معیشت و منزلت واقعی معلمان تا بتوانند با آرامش، نان جان را پرورش دهند.
ما باور داریم که بیمعلم، هیچ اصلاحی پایدار نخواهد ماند، هیچ دانایی جوانه نخواهد زد، و هیچ ملتی سربلند نخواهد شد.
به احترام همهی معلمان آنان که هستند، آنان که رفتهاند، و آنان که هنوز در انتظار شنیده شدناند میایستیم و میگوییم:
روز جهانی معلم، روز پاسداشت انسانیت و مطالبه حقوق معلمان است.
**************
تجمع مشترک صندوق های بازنشستگی مقابل استانداری کرمانشاه
یکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴
تجمع مشترک صندوق های بازنشستگی مقابل استانداری و سخنان یکی از مطالبه گران پیرامون گرامیداشت روز جهانی معلم با یاد معلمان جانباخته و سرکوب شده و دانش آموزان محروم و اشاره به سایر ستم ها و تبعیض های گسترده و راه مقابله با آن.
متن کامل سخنرانی مطالبه گر:
از کنشگران واقعی، آنانی که خیابان را جایی برای مبارزه انتخاب کرده اند.
امروز روز جهانی معلم است
یاد کنیم از دکتر ابوالحسن خانعلی، نماد عصیان و مقاومت.
یاد کنیم در این خونین کده،
از معلمان جانباخته راه آزادی،
هرمز گرجی بیانی،
سید قربان حسینی،
معلم سربدار فرزاد کمانگر،
و یاد کنیم از تمامی معلمانی که توسط خدای خشونت گر دهه ۶۰، از مدار آموزش و پرورش خارج شدند، و نیز یاد کنیم از تمامی معلمانی که
از خوزستان تا خراسان،
از کردستان تا گیلان،
از آذربایجان تا کرمان،
از بوشهر تا رشت،
فدای همین خدای دهه شصتی شدند، که دوباره زنده شده است. و با خشونت تمام، با اخراج زندان، تبعید و انفصال از خدمت مواجه می شوند.
در این روز یادآوری کنیم؛
مدارس ما تبدیل به پادگان شده اند.
معلمان اسیر ایدئولوژی تمامیت خواهی شدند که در آن پرسشگری، عقلانیت انتقادی مرده است.
و بگوییم وضعیت دانشگاهها نیز از این ویران تر است. دانشگاه توسط امنیتی هایی اداره میشود که هیچ طرفی از عقلانیت و خرد نه بسته اند.
امروز کارگران کارخانه ها، عمر خود را مصرف می کنند تا تبدیل به سرمایه شود؛ و این سرمایه علیه آزادی و برابری، به کار گرفته میشود.
امروز فرودست سازی توسط سیاست های اقتصادی حاکمیت، همه جامعه ما را به فقر و فلاکت کشانده است.
امروز مردم تحت ستم ما، ۹۰ درصد از جامعه را فرا گرفته است. ما در وضعیت بسیار فلاکت باری به سر می بریم.
دستار استبداد بر گردن ما، و چنگال سرمایه؛ هستی ما را فرا گرفته است.
حاکمیت ستم می کند؛ می کشد، کور میکند، شکنجه می کند، زندان هایش آبادند، و از گفتن اینها هم هیچ ابایی ندارد. بیان ستم های حاکمیت هیچ نیازی به شهامت ندارد، خود بیان میکند، اینها هیچ کشف تازه ای نیستند.
اما وظیفه ما چیست؟
ما معلمان، دانشجویان، اساتید دانشگاه، کارگران، ستم دیدگان، تمام اقشار تحت ستم، ما چه کار باید بکنیم؟
تنها راه مهار زدن این قدرت هار؛ تشکل یابی، همبستگی و اتحادِ همه ستم دیدگان است.
(شعار تجمع کنندگان:
همبستگی، اتحاد، چاره ظلم و بیداد)
امروز پیام ما، برای رهایی از چنگال استبداد و سرمایه همین است:
ایجاد تشکل های مستقل از قدرت و همبستگی این تشکلها، علیه قدرت هاری که جز خون چیزی نمی خواهد.
abAapA
سپاسگزارم
**************
ریحانه انصاری نژاد همچنان در بازداشت!!!
ریحانه انصارینژاد روز ششُم تیرماه در حالی وارد چهل و هفتُمین روز بازداشت موقتاش میشود که طی تصمیم جدید زندانبانان از ملاقات و تماس با خانواده منع شده است! بازداشت موقت این فعال کارگری شریف و مستقل پس از اتمام یک ماه اول، ده روز دیگر تمدید شد و اکنون چهار روز از اتمام آن ده روز نیز میگذرد و با وجود گذشت بیش از یک ماه از تودیع وثیقهی یک میلیارد تومانی تعیین شده از جانب شعبهی دوم بازپرسی دادسرای مقدس زندان اوین، هنوز در بلاتکلیفی بسر میبرد و حتی دلیل بازداشت و جرمش نیز مشخص نیست! تعیین ممنوعیت ملاقات و مکالمه پس از گذشت یک ماه و نیم از زمان بازداشت و پس از روزهای متمادی بازجویی، هیچ دلیلی ندارد جز اعمال فشار و شکنجهی روانی به منظور القای اتهامات ساختگی و جعلی زیرا با وجود تمام تلاش زندانبانان برای تراشیدن جرم، در پروندهی ریحانه انصارینژاد هیچ مصداقی مبنی بر صحت اتهامات وارده وجود ندارد چرا که واقعیت نیز چیزی جز این نیست.
ریحانه انصارینژاد تنها سرپرست فرزندش است؛ او که مانند تمام همطبقهایهایش با فروش هر روزهی نیروی کارش زندگی خود و فرزندش را به دشواری میگذراند، اکنون که در بازداشت بسر میبرد به شدت نگران وضعیت روانی و معیشت فرزندش است و معلوم نیست در این وانفسای اقتصادی، فرزندش چگونه باید از عهدهی مخارج زندگی برآید. این در حالی است که هزینهی رفتوآمد به دادسرا برای پیگیری وضعیت پروندهی مادر نیز برای فرزندش دشوار شده است. فقدان تنها سرپرست، از لحاظ عاطفی، روانی و معیشتی برای فرزند این فعال کارگری به تنهایی بسیار دشوار و طاقتفرسا است و اکنون حتی امکان شنیدن صدای مادر و ملاقات دو هفته یکبار نیز از او سلب شده است و شرایط بسیار سخت و طاقتفرسایی را برای وی رقم زده است.
ریحانه انصارینژاد یک فعال کارگری شریف است که برای بهبود شرایط زندگی و پیگیری مطالبات طبقهی کارگر، تنها به نیروی خود این طبقه باور دارد و مواضع او در این زمینه آنچنان واضح و شفاف است که هرگونه تلاش برای نسبت دادن غیر از آن، ره به جایی نخواهد برد؛ دست از فشار و ارعاب برای تحمیل اتهامات جعلی به او بردارید و فوراً آزادش کنید.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری.
۱۴۰۱/۰۴/۰۶
**************
بیانیه مشترک تشکل های مستقل
از خیزش «زن زندگی آزادی» بیاموزیم و آن را ارتقا دهیم
سه سال است که نهاد های سرکوب، قتل فجیع ژینا امینی را مرتکب شدند. با این قتل خشم فروخوردۀ زنان و دیگر توده های ستم دیده و سرکوب شده، بویژه جوانان برافروخته شد. شعله های سرکش این آتش فراگیر، به زودی تقریبا همۀ شهرها و برخی از مناطق روستائی را دربرگرفت و توده های به ستوه آمده از ظلم و جور ستمگران، به میدان مبارزه پیوستند و اعتراضات خود را علیه حاکمیت، عمق و گسترش دادند. شاخص ترین شعار معترضان از آغاز خیزش عظیم « زن زندگی آزادی»، علیه دیکتاتوری و فریاد آزادی و رهایی بود.
نه تنها زنان و دختران مبارز و حق طلب، بلکه مردان بسیاری از میان جوانان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران، روشنفکران، بازنشستگان و تهیدستان شهری به جنبش پیوستند، بلکه ابعاد و بُرد وسیع و عمیق سیاسی، اجتماعی و مدنی جنبش باعث شد که شمار زیادی از پزشکان و کارکنان بیمارستانی، استادان دانشگاه، ورزشکاران، هنرمندان، وکلا، حقوقدانان و غیره نیز از این جنبش پشتیبانی کنند، حتی در صفوف نیروهای سرکوبگر نیز تردید و تعلل هائی رخ داد. این گستردگی شگفت آور نیست، زیرا جنبش حق طلبانۀ زنان که بیش از ۴۶ سال هدف تعرض ها، تجاوزها، سرکوب، تحقیر و تبعیض رژیم اسلامی، شکنجه، مرگ زیر شکنجه و یا هدف گلوله در خیابان ها بوده اند، با جنبش آزادیخواهانۀ عموم مردم، اعم از زن و مرد، پیوند عمیق و ناگسستنی داشته و دارد. به همین دلیل این جنبش مورد همدردی و پشتیبانی نیروها و سازمان ها و شخصیت های پیشرو در سراسر جهان نیز قرار گرفت.....
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
چهارشنبه ۲ مهر ١۴٠۴
___________________________
برای مطالعه و مراجعه به اخبار تابستان ۱۴۰۴
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار بهار ۱۴۰۴
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار پائیز و زمستان ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار پائیز و زمستان ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار بهار و تابستان ۱۴۰٣
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار پائیز ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار تابستان ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار بهار ۱۴۰۲
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار سال گذشته
اینجا کلیک کنید.
برای مطالعه و مراجعه به اخبار تا ۲٧ آبان ۱۴۰۱
اینجا کلیک کنید.