افق روشن
www.ofros.com

اسماعیل بخشی و حامیان بازداشتی اعتراضات هفت تپه را آزاد کنید


خبر                                                                                                                   دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۸ - ۲۲ ژولای ۲۰۱۹


دوازده روز مانده

(درباره دادگاه بازداشت شدگان هفت تپه)

به پرونده اعضای هیات تحریریه نشریه گام (امیر امیرقلی، ساناز الله یاری، عسل محمدی و امیرحسین محمدی فرد) به همراه علی نجاتی، سپیده قلیان، محمد خنیفر و اسماعیل بخشی روز ۱۲ مرداد در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه رسیدگی خواهد شد. این افراد که غیر از خنیفر و نجاتی و محمدی (که پس از بازداشت به قید وثیقه آزاد شدند) باقی شان نزدیک به ۲۰۰ روز است که در بازداشت به سر میبرند، به دلیل دفاع از از معیشت کارگران و مقابله با سرمایه دارانی چون اسدبیگی، اکنون باید در مقابل میز محاکمه بایستند.
این ظلمی ست آشکار که ناراضیانِ در برابرِ اجحافات سرمایه داران بهره کش و فاسد و تحمل کنندگان اجحافات و مظالم سیستم امنیتی، حالاباید در معرض اجحافات سیستم قضایی قرار بگیرند. این آشکار است که رویه سیستم قضایی برای برخورد با فعالان طبقه کارگر دارد شدیدتر میشود و این از برخوردشان با بازدداشت شدگان روز جهانی کارگر روشنتر می شود. ساناز الله یاری و همسرش امیرحسین محمدی فرد در اعتراض به عدم پاسخگویی مراجع و عدم رسیدگی به پرونده شان و نگهداری غیرقانونی شان از روز ۱۳ تیر در اعتصاب غذا زدند و همانطور که در خبرها و گزارشات نیز آمده سلامت ساناز الله یاری رو به وخامت شدید نهاده بوده و در معرض آسیب های جانی جدی قرار گرفته بوده است. هم اکنون وی با شکستن اعتصاب غذا تحت نظارت و انجام آزمایشات بهداری اوین بوده و خانواده اش از حال نامساعد و تکیدگی مفرط وی خبر میدهند و همسرش کماکان به اعتصابش ادامه داده است. تنها با اتحاد فعالان کارگری و ترقیخواه و نیروهای حامی طبقه کارگر است که میتوان این برخوردها را به عقب راند و زمینه آزادی این رفقا را فراهم آورد. سیستم امنیتی و قضایی باید قبل از اقدام به بازداشت از پاسخ طبقه کارگر واهمه داشته باشد و دست و دلش بلرزد. برای رسیدن به این هدف، ما مکلفیم که از هر طریق کوچک و بزرگی که میتوانیم در اعتراض به بازداشت و نگهداری و حبس غیرقانونی فعالان سیاست کارگری اقدام کنیم.
پس در این ۱۲ روز باقیمانده، باید که تمامی تلاشمان را برای نشان دادن برحق و مظلوم بودن رفقای دربندمان نشان دهیم و سیستم قضایی را تحت فشار بگذاریم که آنها را بی قید و شرط آزاد نماید.

***********

اسماعیل بخشی و حامیان بازداشتی اعتراضات هفت تپه را آزاد کنید

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با انتشار اطلاعیه ای ضمن نگرانی از ادامه اعتصاب غذای امیرحسین محمدی فرد اعلام کرده است مسولیت هر اتفاق ناگواری در ادامه اعتصاب غذای وی را متوجه دستگاه امنیتی- قضایی می داند. این سندیکا در اطلاعیه ی خود بار دیگر خواهان آزادی اسماعیل بخشی و دیگر بازداشت شدگان مرتبط با اعتصاب کارگران هفت شده و خواسته است تعقب قضایی از فعالین کارگری و حامیان آن ها متوقف شود. سندیکای شرکت واحد تاکید کرده است از ارتباطات کارگری خود در سطح ایران و جهان برای حمایت از این عده از کارگران استفاده خواهد کرد. متن کامل این اطلاعیه را در ادامه می خوانید:
سال ۹۷ کارگران نیشکر هفت تپه به دلیل مطالبات عقب افتاده از جمله، تاخیر چند ماهه دستمزد، خصوصی سازی، عدم بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل، عدم برخورداری از امنیت شغلی و غیره دست به اعتراض و اعتصاب زدند. این اعتراضات به دلیل بی توجهی مدیران شرکت و مسئولین دولتی از سوی کارگران افزایش یافت و حدود یک ماه کارگران بصورت راهپیمایی در سطح شهر در مقابل فرمانداری شهر شوش فریاد حق خواهی سر دادند. این اعتراضات به دلیل همبستگی کارگران و خانواده های شان، سایر اقشار و حمایت طبقه کارگر ایران و اتحادیه های کارگری جهانی بی نظیر بود. نهادهای امنیتی-قضایی از ترس فراگیر شدن و گسترده تر شدن اعتراضات و اعتصابات و سرایت آن به بخش های دیگر کارگری با شدت هرچه بیشتر اعتراضات و اعتصابات را سرکوب کردند. برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.

***********

دو طرح برای رفقای دربندمان ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فر

پایداری تان ستودنی ست، چه در دفاع از بدیهی ترین حقوق کارگران و فرودستان، چه در این نزدیک ۲۰۰ روز بازداشتتان و چه در این اعتصاب غذایتان.
برای تمامی چیزی که طبقه کارگر میخواهد بشود، برای تمامی جهان نوینی که باید باشد، به خاطر هرچیز کوچک و بزرگی که گامی باشد در جهت ارتقای منش کارگری، شما گامی ها و اسماعیل و سپیده چیزهای زیادی به ما آموزاندید. در این زمانه عسرت و کدر، شما بازداشت شدگان هفت تپه به همراه کارگران هفت تپه جَستی زدید و برقی شدید و نوری فشاندید.

***********

وخامت شدید حال ساناز الله یاری در یازدهمین روز اعتصاب غذا

ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فر از روز ۱۳ تیر و با ارسال نامه هایی به رئیس زندان اوین و قاضی مقیسه دست به اعتصاب غذا زدند. اعتصاب غذای این اعضای هیات تحریریه نشریه گام در اعتراض به روند رسیدگی به پرونده شان بوده است و هم اکنون وارد روز یازدهم خود شده است.
طبق گزارش های رسیده از منابع موثق، خانواده های ساناز الله یاری امروز ۲۳ تیر برای ملاقات حضوری به زندان اوین مراجعه کردند و در ابتدا با این جمله مسئولین سالن ملاقات مواجه شدند که به دلیل اعتصاب ممنوع املاقات است. با پیگیری مداوم خانواده ، بالاخره مسئولین به ملاقات کابینی رضایت دادند.
طبق گزارش همان منبع، ساناز دیروز به بهداری اوین منتقل شده و پزشک حاضر اینطور گفته که علایم حیاتی اش دارد کاملا زایل می شود و متعجب است که چطور وی دارد نفس میکشد. هم چنین ساناز در مقابل تزریق سرم نیز مقاومت کرده است. قابل ذکر است که اعتصاب وی به خوردن آب و نمک و قند محدود است و به اصرار خانواده برای مصرف کمی شیر نیز جواب رد داده است. هم بندی های ساناز نیز گزارش داده اند که به هیچ وجه اجازه حتا حل کردن بیشتر قند در چای را هم نمی دهد و نیز اضافه کرده اند که حال وی نامساعد است و هر لحظه امکان بیهوشی و یا اتفاقات ناگوارتر میرود.
با توجه به جثه لاغر ساناز و نیز با توجه به اینکه نزدیک ۲۰۰ روز است در شرایط نامساعد در زندان اوین نگهداری می شود و از انجا که یکبار نیز در بند ۲۰۹ برای اعزامش به بند عمومی دست به اعتصاب یک هفته ای زده بوده، لذا این اعتصاب غذای وی به مرز آسیب رسانی جدی به سلامت رسیده و ممکن است جان وی را نیز با خطر مواجه سازد. اینک دفاع از جان ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فرد و تلاش برای آزادی آنها و نیز سایر بازداشتی های هفت تپه و روز جهانی کارگر، وظیفه ماست.

***********

روز پنجم اعتصاب غذای ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فر

ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فر برای اعتراض به روند رسیدگی پرونده شان و نگهداری بی دلیل و غیرقانونی شان که اکنون شش ماه به درازا کشیده است، از روز ۵ شنبه ۱۳ تیر دست به اعتصاب غذا زدند. این دو عضو هیات تحریریه نشریه گام که ۱۹ دی ماه سال ۹۷ دستگیر شده اند پس از گذراندن ۴ ماه در سلولهای بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زندان اوین هم اکنون در بندهای نسوان و ۴ زندان اوین نگهداری میشوند. در این مدت در دو نوبت به خانواده های آنها اعلام شد که وثیقه تهیه کنند و ساعاتی بعد با آزادی آنها مخالفت شد. همچنین تمامی پیگیری های شش ماهه خانواده آنها به سنگ خورده و هر بار با اجحاف و وعده و وعید و یا برخورد خشن و سربالای مسئولین قضایی و امنیتی مواجه شده اند و در یک نوبت نیز پدر ساناز الله یاری توسط خودرو متعلق به زندان اوین زیر گرفته شد که باعث شکستگی دست و آسیب دیدگی لگن و سر ایشان شد.
هم اکنون در مقابل تمامی این اجحافات، این دو فرد با اعتصاب غذای خود، دارند مقاومت می کنند و سلامتی و جانشان در معرض تهدید واقعی قرار گرفته است. به گزارش منابع موثق در دیداری که رئیس زندان اوین با ساناز الله یاری داشته است وی دلیل اعتصابش را عدم رسیدگی به پرونده خود و همسرش عنوان کرده است.
خواسته آنها رسیدگی به پرونده و آزادی مشروطشان است و بر ماست که از این خواسته انها و نیز رسیدگی به وضعیت اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، امیر امیرقلی، ندا ناجی، عاطفه رنگریز، مرضیه امیری، آنیشا اسداللهی، علی نجاتی و عسل محمدی دفاع کنیم و مانع آزار بیش از این آنها و خانواده هایشان شویم و آنها را به آغوش طبقه کارگر بازگردانیم.

***********

آن سپیدار استوار - (برای ساناز الله یاری)

بر لب پنجره نشسته و کوچه را نظاره میکنم. همهمه و بازی کودکان آن پایین جاری ست که امتحاناتشان پایان یافته و فصل بازی های بی دغدغه شان رسیده. به تو و باقی دوستان دور و نزدیک فکر میکنم. اکنون نزدیک ۶ ماه است که دستگیر شده ای. تک تک این روزها بدون یاد تو و باقی رفقای دیده و نادیده در بندمان نمی گذرد، از امیرحسین و امیر قلی، سپیده و اسماعیل، مرضیه و ندا و عاطفه و تازگی ها هم آنیشا. گویا زُهری بوده که گفته هر شب از این آسمان ستاره ای به زمین میکشند و باز این آسمان غرق ستاره هاست.
دیگر معلوم است که در زمین واقعی ورق دارد گام به گام میچرخد و سیاست کارگری و مبارزه طبقاتی دارد آرام آرام پیش میرود و برای خودش جایی باز میکند. بدخواهان و بدسگالان و دلبستگان سیاست حقوق بشر و دموکراسیخواهی و در یک کلام صرف کنندگان فعل فراطبقاتی بودن، دندان قروچه میکنند. به قول فرد صاحب ذوقی: کاروان دارد میگذرد و سگان مشغول پارس هستند. دستگاه قضا و امنیت هم که از سر ترس و ظلم، سراسیمه کارهای بلاهت بار میکند: از آن مضحکه سناریوی فکاهی طراحی سوخته برای اسماعیل، مازیار، سپیده و علی، تا این بازداشتهای طولانی و گسترده. شما رهروان راه طبقه کارگرید و برخوردی هم که دستگاه امنیت با شما میکند از سر استقاومت و پایداری شماست بر روی آن راه.
تو آنجا هستی، مثل همیشه، ایستاده بر بلندی و با گیسوان بلند افشان در باد. این تصویری از توست که در ذهنم ثبت شده است؛ به قول شاملوی بزرگ مثل نقشی حک شده بر سنگ. شرر رخسارت و شور چشمانت یادآور غزلی ست که در غروبی در کوهساران سروده شده باشد. صفای باطنت که از انبان زیِّ کودکی و نوجوانیت همیشه به در می آید و از یادگاران تپه ماهورها و چسمه ساران آن دیاران، با سویدای سرخ و تاریخی ای عجین شد و از این دو، ترکیبی کیمیایی و جادووَش برون تافت. این ترکیب جادووش را هر کس که تو را دید تأیید کرد؛ این است فرزند صدیق فرودستان. سلاله ادامه دارد و درفش در اهتزاز است. تاریخ عهدی و رسمی دارد که هیچ خاکستر و خون محقّی، مهدور نشود. خاکستر و خون اسکویی ها، آل آقاها، تقی ها، حمید و مسعود ها، کاک فوادها و غلام کشاورزها، بر زمین افتاد و نسل ما برون تافت؛ و اینک نوبت ماست، بزم ما همان رزم ماست.
رستگاری شما توشه ما شده و نامتان گرزی شده بر سر دشمنان. همین بس که بیگانگان از کارگران، وقتی میخواهند از شما نامی ببرند میگویند زوج رسانه ای (در مورد تو و امیرحسین) و فعال مدنی (در مورد سپیده) و ... ؛ طوفان خنده ها، این توصیفات دورترین ها است از شما. ترسشان از رزم کارگری، مایه پرهیزشان شده است. برای آنها بهترینها همان فرشگردیها و چپهای دمکرات و لیبرالهای در پی منصب و فعالان محیط زیست و فمینیست است. بگذار رسانه های جریان اصلی، شما را بایکوت خبری کنند. نامتان و راهتان در قلب ما نهفته است و قوّت و قوت گامهای ما شده است. بگذار چهره سازان و کارخانه های اپوزیسیون سازی برای به اصطلاح مردم، هی نوای نسرین ستوده و نرگس محمدی و مصی علی نژاد کوک کنند و برایشان جایزه های تهوع آور چند میلیون دلاری هدیه کنند و دیدار با وزرای امور خارجه دول امپریالیست تدارک ببینند. شما فرزندان و حامیان معمولی کارگرانید که به صورت معمولی که باید بیشتر هم بین هم طبقه ای هایمان معمول شود، داشتید از معیشت کارگران علیه ستم طبقات حاکم دفاع می کردید و همین معمولی بودنتان است که ترسناک است برای طبقات حاکم. فارغ و رها از دک و پز و ناز و کرشمه سیاستمداران غیر معمولی، هستید بی آلایش و صادق بر سر امر فرودستان. تیک تاک، تیک تاک ... این شیوه گذر زمان برای من است تا لحظه از بند رستن شما. عجین باد سودای جهان کارگری در قلب عِداد بیشتری از هم طبقه ای هایمان.

***********

گزارشی در خصوص آخرین تحولات پرونده اعضای گام، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان

دارد ۵ ماه می شود که امیر امیرقلی، ساناز الله یاری، امیرحسین محمدی فر، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان دستگیر شده اند و حال حدود یک ماه هست که همگی در بندهای عمومی زندان اوین نگهداری میشوند. علیرغم اینکه ۴ ماه است که بدون بازجویی هستند، مراجع قضایی از آزادی به قید وثیقه آنها جلوگیری میکنند و در برابر پیگیری های فراوان هر بار جوابهایی می دهند که از همان ابتدا بوی تزویر و ریا میداد. سیستم قضایی در نظام کاپیتالیستی یکی از ریاکارترین و متملق ترین و بیرحم ترین بخش های این نظام است و به متهم و اطرافیان آن به چشم بازیچه و بدون حقوق مینگرد. سیستم قضایی در این نظام سرمایه دارانه طبیعی میداند که با هر کسی را که بخواهد و به هر شکلی که مایل باشد رفتار کند و در مقابل این رفتارش به هیچ کجا پاسخگو نباشد. چرا که به تعریف، همین سیستم قضایی خود مرجع نهایی تعیین کننده حق و باطل است و ما نیک میدانیم که حق و باطل در یک نظام طبقاتی، خود تا بن دندان طبقاتی هستند. حق همان هست که در راستای زادورشد سرمایه و سرمایه داری باشد و باطل خلاف آن.
بعد از حدود ۵ ماه مراجع دادستانی اوین خبر از اعزام پرونده ها به دادگاه انقلاب داده اند تا در آنجا تعیین شعبه شده تا محاکمه این افراد شروع شود. اینکه چه موقع دادگاههای آنها شروع میشود و چه حکم هایی در پی داشته باشد معلوم نیست. سیستم قضایی با دستگیری و محاکمه این افراد و امثال حسن سعیدی و ... دارد امنیت کاروبار سرمایه دارانی که دیگر آبرویی برایشان نمانده را تضمین میکند.
این عزیزان و رفقای دربند ما تا بدینجا بر سر آرمانهای کارگری و طبقاتی خود بوده اند و لازم است که ما افراد بیرون از زندان، تمام تلاش خود را برای یاری رسانی بدانها و نیز آزادی شان بکنیم. لذا واجب است که اگر نقدی و بحثی نیز وجود دارد، با حفظ نقدها و بحثها، تمام قد به یاری آنها بشتابیم. چرا که این یاری، کوشیدن در مسیر سیاست کارگری معنا دارد و نه چیزی دیگر. باید برای دفاع از این عزیرزان و سایر پیشروان کارگری متحد بود. هر آنچه بر آنها برود بر ما میرود و هر چه سیستم امنیتی و قضایی خود را فارغ البال احساس کند رفتارهای شدیدتری خواهد داشت. پیش به سوی اتحاد برای آزادی تمامی زندانیان کارگری، معلمان و حامیان طبقه کارگر

***********

تصادم مشکوک یک ماشین زندان اوین با پدر ساناز الله یاری

(گزارش یک شاهد عینی)

در روز یک شنبه ۲۶ خرداد، در جلوی درب اصلی زندان اوین، زمانی که پدر ساناز الله یاری داشت مسیر سربالایی جلوی زندان را، برای پیگیری پرونده دخترش، مپیمود خودوری وانت سفید رنگی به وی اصابت کرد. این خودرو به صورت دنده عقب و با بالاترین سرعت ممکنه، به بهروز الله یاری خورد و ایشان چند متر عقب تر به شدت به زمین فرود آمد و سرش از پشت به آسفالت برخورد کرد. در این برخورد آنچه که مشهود بود دست و پشت سر وی دچار ضربدیدگی و کوفتگی شدید بود. پس از آن، خانواده و دوستان زندانیان یک می، که آنها نیز برای پیگیری امور در جلوی در تجمع کرده بودند، به یاری پدر ساناز و خانواده وی شتافتند. راننده وانت به همراه چند نفر از پرسنل زندان که با وی همدست شده بودند قصد داشتند با ارعاب و ایجاد درگیری خودرو و راننده را از محل خارج سازند. در نتیجه ی این کشمکش یک ساعته که مامورین ۱۱۰ و راهنمایی و رانندگی و آمبولانس در محل حاضر شدند، خودروی متعلق به زندان اوین که به داخل محوطه زندان منتقل شده بود با همکاری همین مامورین از محوطه خارج نشد و خود راننده نیز تنها به اخذ مدارک شناسیایی اش کفایت شد و به کلانتری برده نشد. در صورتیکه روال قانونی این بود که خودرو وانت باید توقیف و راننده نیز به کلانتری منتقل میشد تا روال دادرسی و تشکیل پرونده طی میشد. مامورین کلانتری ولنجک تنها به تنظیم صورتجلسه بسنده کردند. در انتها پدر ساناز توسط آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.
طبق آخرین شنیده ها بر طبق نتایج آزمایشی و عکسبرداری بیمارستان محل بستری، دست بهروز الله یاری دچار در رفته گی و شکستگی شده ولیکن پشت سر و لگن دچار شکستگی نبوده و ضرب دیده و کوفته شده اند.
ساناز الله یاری به همراه همسرش امیرحسین محمدی فر، اعضای هیات تحریریه نشریه الکترونیک گام، در روز ۱۹ بهمن ۹۷ دستگیر شده و پس از طی ۴ ماه در بند ۲۰۹ اوین به بندهای عمومی این زندان منتقل شده اند. طبق اخباری که تاکنون منتشر شده دوره بازجویی ساناز و امیرحسین پس از ۲۵ روز پایان یافته و از ان به بعد به صورت غیرقانونی در بازداشت به سر میبرند.
خانواده ساناز الله یاری که از زحمتکشان کشاورز می باشند و ساکن روستایی در ۳۰۰ کیلومتری تهران، در این ۱۶۰ روز رنج و خطر راه را به جان خریده و با وجود کهولت سن لحظه ای برای دفاع و پیگیری فرزندشان کوتاه نیامده اند و بالاخره با این تصادف مشکوک دچار سانحه منجر به جرح و شکستگی شدند.
آنچه برای من شاهد عینی بارز بود مظلومیت خانواده های زندانیان سیاسی و همدستی دوایر مختلف امنیتی و قضایی و انتظامی با یکدیگر است، به طوری در این صحنه همانطور که توضیح داده شد کاملا بر خلاف روند قانونی رفتار کردند. پس تنها راه ما نیز حمایت از هم و یکدست شدن است.

***********

وضعیت نگران‌کننده سلامتی ساناز الهیاری در زندان

یک منبع آگاه به وضعیت ساناز الهیاری، یکی از اعضای نشریه گام که در زندان اوین در بازداشت به سر می‌برد به کمپین حقوق بشر در ایران گفت او به شدت بیمار است و علیرغم درخواست‌های خانواده برای انتقال او به بیمارستان برای معاینات تخصصی‌تر تاکنون مخالفت شده است. به گفته این فرد مطلع، روز دوشنبه ۲۰ خرداد، خانواده این زندانی به مجلس شورای اسلامی رفته تا از نمایندگان درخواست کمک کنند «اما حتی حاضر نشدند نامه خانواده‌اش را تحویل بگیرند.»
به گفته این منبع، دادستان تهران با این استدلال که «بیماریش چیز مهمی نیست و نیاز به پیگیری ندارد.» نه تنها از انتقال او به بیمارستان برای انجام آزمایش مخالفت کرده‌اند بلکه حتی برخلاف قانون با آزادی او با قرار وثیقه تا زمان صدور حکم نهایی مخالفت کرده‌اند. همچنین این منبع گفت خانواده او و بقیه اعضای نشریه گام تهدید به سکوت و عدم اطلاع‌رسانی به رسانه‌ها شده‌اند.
این منبع آگاه در توضیح بیماری ساناز الهیاری به کمپین گفت: «شرایط ساناز نگران‌کننده است. او مدتی است که دچار ضعف و لرزش شدید در اندامش است و از درد معده در رنج است. حدود ۱۰ کیلو وزن کم کرده. خانواده‌اش هر چهارشنبه با او ملاقات کابینی دارند و کاهش وزن او را می‌بینند.»
این منبع با اشاره به اینکه او از سوی پزشک بهداری زندان مورد معاینه قرار گرفته است، گفت: «پزشک زندان به او گفته دچار ضعف جسمی شده و داروهای تقویتی برایش تجویز کرد. خانواده هم داروها را تهیه کردند اما دو هفته پس از مصرف داروهای مکمل و تقویتی نه تنها وضعیتش بهتر نشده بلکه ضعف و لرزش بدنش هم شدیدتر شده است. حتی زندان برای یک آزمایش ساده هم اقدام نکرده است.» به گفته این منبع، دفتر دادستانی تهران در مقابل درخواست خانواده ساناز الهیاری برای انتقالش به بیمارستان و انجام آزمایش‌های تخصصی گفته است: «گفتند که بیماریش چیز مهمی نیست و نیاز به پیگیری ندارد. خانواده‌اش که امروز از مسوولان زندان و دادستانی ناامید شده بودند به مجلس رفتند تا نامه‌ای را تحویل نمایندگان مجلس بدهند و خواستار پیگیری وضعیت فرزندشان شوند اما حتی نامه آنها را تحویل نگرفته‌اند.»
ساناز الهیاری حتی وکیل نیز ندارد. به گفته این منبع آگاه، او و بقیه متهمان این پرونده از امکان داشتن وکیل دادگستری به انتخاب خود محروم بوده‌اند و شعبه بازپرسی در همان ابتدا به آنها گفته فقط می‌توانند وکیل از لیست وکلای تایید شده قوه قضاییه انتخاب کنند که آنها نپذیرفته‌اند.
ساناز الهیاری به همراه همسرش امیرحسین محمدی فرد، امیر امیرقلی و عسل محمدی که چهار عضو نشریه اینترنتی «گام» هستند همگی پس از جریان اعتراضات کارگران نیشکر هفت‌تپه در تاریخ‌های متعدد بازداشت شدند. نشریه گام به طور تخصصی اخبار کارگران را پوشش می‌داد که در حال حاضر فقط کانال تلگرامی آن فعال است. در حال حاضر سه عضو این نشریه در بازداشت به سر می‌برند و عسل محمدی پس از یک ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد شد.
ساناز الهیاری و امیرحسین محمدی فرد در تاریخ ۱۹ دی ماه در منزلشان بازداشت شدند و از آن زمان تاکنون در زندان اوین به سر می‌برند. همگی آنها در تاریخ‌های ۲۲ تا ۲۸ اردیبهشت ۹۸ به شعبه هفتم بازپرسی زندان اوین برای اخذ آخرین دفاعیات فراخوانده شدند و پرونده آنها به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی فرستاده شده است. هنوز زمان دادگاه آنها مشخص نیست. همگی انها متهم به «ارتباط با گروه‌ها و احزاب معاند»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و »تشکل گروه به قصد بر هم زدن امنیت ملی» هستند. پیش از این در بازجویی‌های به این افراد گفته شده بود آنها با گروه کمونیستی کارگری در ارتباط هستند. علاوه بر آنها، سپیده قلیان، فعال کارگری، اسماعیل بخشی، نماینده کارگران نیشکر هفت‌تپه و علی نجاتی، کارگر بازنشسته و فعال کارگری از اعضای دیگر این پرونده هستند.
ساناز الهیاری، متولد ۱۳۶۶، فارغ التحصیل رشته اقتصاد پیش از این یک بار دیگر در اسفند ۱۳۸۷ به دلیل عضویت در گروه دانشجویان آزادی خواه و برابر طلب (داب) بازداشت شد و به مدت ۱۷ روز در زندان اوین بود. او بعدتر در دادگاه انقلاب به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد.

***********

پنج ماه گذشت از بازداشت اعضای نشریه گام

ساناز الله یاری، امیرحسین محمدی فر، امیر امیرقلی، اعضای هیات تحریریه نشریه گام که در دی ماه سال گذشته دستگیر شده بودند، هم اکنون بعد از گذشت ۵ ماه و با سپری شدن بیش از ۴ ماه از پایان دوره بازجویی آنها، علیرغم تکمیل پرونده شان و گذشت ۴ هفته از اعلان شاه محمدی (بازپرس شعبه ٧ دادیاری اوین) مبنی بر ارسال پرونده هایشان به دادگاه انقلاب به همراه پرونده های عسل محمدی (عضو دیگر هیات تحریریه نشریه گام)، علی نجاتی (از اعضای سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت هفت تپه)، سپیده قلیان و اسماعیل بخشی، همگی هنوز در بلاتکلیفی به سر میبرند. هم اکنون سپیده قلیان در زندان قرچک، ساناز الله یاری در بند نسوان اوین، امیر حسین محمدی فر و امیر امیرقلی دربند ۴ عمومی زندان اوین، اسماعیل بخشی در بند ٧ عمومی زندان اوین، به طور غیرقانونی در بازداشت به سر میبرند.
سیر رسیدگی به پرونده این افراد با طولانی شدن ناموجهی روبرو شده و نایبین قضایی به عمد تاکنون از رسیدگی به آن اجتناب کرده اند. شنیده ها از نزدیکان این افراد حاکی از آن است که بعد از ۴ هفته از ارسال پرونده ها، شعبه ای هنوز مشخص نشده و اجحاف و اعمال منش خلاف قانون در مورد افراد نامبرده ادامه دارد. این حق فرد بازداشت شده است که پس از پایان دوره بازجویی با قرار وثیقه تا زمان صدور حکم آزاد شود، این حق فرد بازداشت شده است که فرآیند دادرسی و بررسی پرونده در اسرع وقت شروع شود و در بازداشت بی دلیل نماند. اَعمال مقامات قضایی در خصوص افراد نامبرده مصداق بارز مجرم دانستن متهم قبل از طی مسیر دادگاه است که متاسفانه به روال معمولی در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران دارد تبدیل میشود.

***********

یک توضیح در خصوص پرونده بازداشتی های هفت تپه

در گزارشی که هرانا در خصوص اسماعیل بخشی، ساناز الله یاری، امیر امیرقلی، علی نجاتی، سپیده قلیان، امیر حسین محمدی فر و عسل محمدی تهیه کرده است، به تفهیم اتهام جدیدی اشاره دارد: "ارتباط با یکی از گروه‌های مخالف نظام". چیزی که قابل توضیح است و در گزارش هرانا مغفول مانده این است که در حین تفهیم این اتهام جدید، متهمین به شدت به این موضوع اعتراض کرده و مشهور است گفته‌ی چند تن از آنها: «ما در این خصوص حتا بازجویی هم نشده ایم، چه طور میشود که یکی از موارد اتهامی ما باشد؟»
برای کسانی که با روند دستگیری و بازجویی آشنایی داشته و یا طعم آن را چشیده اند، روشن است که مگر میشود چنین اتهامی در میان باشد و متهمین برای آن مورد بازجویی قرار نگرفته باشند. دستگاه اطلاعاتی برای تکمیل کردن دایره احاطه خود در صورت وجود ظنی و گمانه ای، قطعا در بازجویی ها آن را تا به آخر پی میگیرد. پس قطعا چنین موردی نبوده و رسانه ای کردن این اتهام بدون توضیحی که خود متهمین حین تفهیم آن ارایه داده اند این شایعه را پیش میکشد که نکند واقعا چیزی در میان بوده است و بدخواهان و بددلان این آب گل آلود را بهترین فضا برای گرفتن ماهی شان خواهند کرد.
دستگاه امنیتی و قضایی همانطور که در مورد مستند "طراحی سوخته" نشان داد، از آنجا که هیچ دلیل قانع کننده ای برای سرکوب اعتصاب کارگری بی سابقه هفت تپه و فولاد اهواز نداشت، دست به ساخت آن مستند بی در و پیکر زد و هم اکنون نیز همان پروژه را ادامه میدهد و اشتباه استراتژیکی که این وسط ما میتوانیم بکنیم باور کردن و یا شکی هر چند کوچک در این خصوص است.
دشمنان طبقاتی ما از همان ابتدا میدانستند که برای سرکوب جنبش کارگری، باید با این رفقای ما برخورد شدیدی بکنند و با طولانی تر کردن دوره بازداشتشان به دیگران این پیغام را بدهد که نتیجه دفاع از حقوق اولیه و یورش سرمایه داران، این نوع برخوردهاست و در ادامه نیز با این اتهام های واهی میخواهد برخوردهای غیرانسانی ولی هدفمند (با هدف حفظ کیان سرمایه و سرمایه داران) خود را توجیه کند. دستگاههای امنیتی و قضایی باید از پس هفت تپه و فولاد اهواز بربیایند تا الگوسازی و سرمشق شدنی که این اعتصابات و فعالیت ها میتواند برای کارگران باقی ایران و حتا منطقه میتواند در پی داشته باشد را از بین ببرند. پس بر ماست که با حمایت کامل از افراد فوق الذکر و با درک این موضوع که تضعیف آنها تضعیف ماست، بتوانیم گام های محکم خود را در راه تقویت مبارزه طبقاتی و اعتلای جنبش کارگری این مرز و بوم و منطقه خاورمیانه برداریم.

***********

اخلال در روند آزادی بازداشتی‌های هفت تپه

بنا به شنیده ها از منابع موثق، روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت، آقای شاه محمدی بازپرس شعبه هفت اوین، با صدور قرار وثیقه، گویا رای به آزادی اسماعیل بخشی، امیرحسین محمدی فر، ساناز الله یاری، سپیده قلیان و امیر امیرقلی داده. با اعلان این خبر موجی از خوشحالی در بین اعضای خانواده های این افراد و دوستان آنها که در جلوی زندان اوین حضور داشتند، برقرار شد. لیکن پس از ساعتی به خانواده ها گفتند که معاونت دادستانی اوین با آزادی آنان مخالفت کرده است و این آب سردی بود بر پیکر خویشان و دوستان.
معاونت دادستانی اوین که پیش از این به بهانه عدم رسیدن پرونده ها و ناهماهنگی بین دادستانی شوش و اوین و لاطائلات دیگر ... هر بار در این ۱۳۰ روز با آزادی نامبردگان مخالفت کرده بودند، اینبار هم از ازادی رفقای دربند ممانعت به عمل اورد. معاونت دادستانی اوین که در انتهای فروردین به خانواده های زندانیان گفته بود با رسیدن پرونده ها و انتقال آن از بازپرسی شعبه یک به بازپرسی شعبه هفت، با هر تصمیمی که این بازپرسی، یعنی آقای شاه محمدی، بگیرد مخالفت نخواهد کرد اینبار هم نیت پلید خود را اجرایی کرد.
این واضح هست که در نبود هیچ جرمی و مدرکی دال بر محکومیت عزیزانمان، مراجع قضایی و امنیتی، حتا نگهداری ایشان را با دودوزه بازی و دروغ و دبنگ به پیش می برند تا بگویند کارگران و حامیانشان حق ابراز وجود نداشته و نباید در برابر تهاجم اسدبیگی ها و سرمایه داری به بدیهی ترین حقوق اولیه شان و حق معیشتشان کاری انجام دهند و نیز بگویند که حتما آن فیلم دروغشان که سرآسیمه با چسب و تف به هم چسبانده و مونتازکرده بودند، محلی از اعراب دارد.
بر ماست که با حمایت از این هم‌زنجیریان دربندمان، با تمام تلاشمان بکوشیم و نیرنگ و نیتهای شوم آن را نقش بر آن کنیم.

***********

تمدید بازداشت اعضای دربند نشریه گام برای ماه پنجم

با گذشت ۴ ماه از بازداشت اعضای نشریه گام و با وجود اتمام بیش از سه ماهه بازجویی های این افراد، روند بازداشت غیرقانونی این افراد ادامه دارد. به گفته منابع موثق قرار بازداشت ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فر و امیر امیرقلی، برای بار پنجم نیز تمدید شده است. به گفته همان منبع، شاه محمدی مسئول شعبه ٧ بازپرسی اوین، ادعا کرده است که دلیل عدم رسیدگی به وضعیت پرونده ها این است که گردش کار متهمین هنوز از سوی وزارت اطلاعات تحویل وی داده نشده است و این در حالی است که بازجویان مدعی اند که گردش کارها ارسال شده است. در این ۴ ماه گذشته اعضای خانواده این فعالین به شدت پیگیر شرایط و پرونده فرزندان خود بوده اند و تاکنون هیچ دلیلی برای تطویل زمان بازداشت فرزندانشان به آنها ارایه نشده است.
اعضای نشریه گام که هم اکنون به همراه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان در بندهای عمومی زندان اوین نگهداری میشوند متعاقب اعتصابات و مبارزات هفت تپه و فولاد اهواز دستگیر شدند و از آن زمان تاکنون در حبس به سر میبرند. به جاست که در این روزهای ملتهب پس از تجمع روز جهانی کارگر و روز معلم، که افراد بسیاری نیز دستگیر شدند، کارزار آزادی همه افراد دربند را یکدل به صدا درآورد و همه کارگران و معلمان و حامیان آنها را از بند رها کرد.

***********

مسئولیت آسیب ها به ساناز الله یاری بر عهده وزارت اطلاعات است

به گزارش واصله از منابع نزدیک به خانواده های اعضای دربند نشریه گام، روز پنج شنبه که خانواده ساناز الله یاری برای ملاقات با وی در محل حاضر شده بودند با مسئله ای جدید مواجه شدند: یکی از ماموران شیشه و قاب شکسته عینکش را بدون هیچ توضیحی تحویل خانواده ایشان داد.
در حین ملاقات وقتی دلیل شکستن عینکش را جویا شدند وی عنوان داشته که پس از مکالمه تلفنی با مادرش و اینکه هیچ اتفاقی در بررسی پرونده اش از سوی مراجع قضایی انجام نمیشود و از سوی دیگر انواع وعده و وعید از سوی بازجوها برای آزادی به قید وثیقه داده میشود، شروع به اعتراض میکند که به شکسته شدن قاب و شیشه عینکش منجر میشود.
ساناز الله یاری حدود ۱۱۰ روز است که به صورت بلاتکلیف در سلولهای بند ۲۰۹ بازداشت است و این در حالی است که بنا به گزارشات واصله ۹۰ روز است که بدون بازجویی است. فشار بلاتکلیفی طولانی مدت و اعمال انواع و اقسام فشارهای روانی و همانطور که در خبرها نیز آمده جلوگیری از دیدار با همسرش، امیر حسین محمدی فر که وی نیز در سلولهای ۲۰۹ بازداشت است، باعث این شرایط است و هرگونه آسیب روانی و فیزیکی که به هر طریقی به وی وارد شود، مسئولیت مستقیم آن بر عهده دستگیرکنندگان ساناز الله یاری می باشد.
به گفته همان منبع، این مسئله به شدت باعث نگرانی خانواده وی و دوستان و آشنایان وی شده است و مضطربند که اتفاقات دیگری رخ دهد. با طولانی شدن دوره بازداشت و تمدیدهای پی در پی و غیر قانونی اعضای نشریه گام و نیز اسماعیل بخشی و سپیده قلیان، همانطور که وکیل اسماعیل و سپیده نیز عنوان کرده، درخواست آنان آزادی به قید وثیقه تا زمان صدور حکم است.
مراجع قضایی و امنیتی باید بدانند که ادامه بازداشت آنها تنها مؤید عجز آنان است که در مقابل خواسته های به حق کارگران، راهکاری به جز برخوردهای امنیتی با معترضان، که دارند از حقوق اولیه زندگی شان دفاع میکنند، ندارند.

***********

اطلاعیه: از ظلمی که به اعضای نشریه گام میرود

در میانه پاییز ٩٧ بود که پس از دستگیری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان، خانه امیرحسیم محمدی فر و ساناز الله یاری، این زوج عضو هیات تحریریه نشریه گام نیز مورد هجوم عناصر امنیتی واقع شد و به دلیل عدم حضور در خانه تیرشان به سنگ خورد. ولیکن عسل محمدی عضو دیگر این نشریه دستگیر و پس از چند روز به شوش منتقل شد تا روند بازجویی هایش در آنجا پیگیری شود.
پس از حدود یک ماه دستگیرشدگان فوق آزاد شدند. لیکن متعاقب نامه اسماعیل بخشی به وزیر اطلاعات و طرح بحث شکنجه دستگیری های جدید کلید خورد. این بار نه تنها اسماعیل بخشی و سپیده قلیان دستگیر شدند، بلکه ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فر در روز اواسط دی ٩٧ و به فاصله چند روز بعد امیر امیرقلی نیز دستگیر و به سلولهای بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل می شوند. امیر امیرقلی پس از چند روز به شوش منتقل می شود.
در این میان وزارت اطلاعات به دلیل قرارگیری در شرایط استیصال، دست به پخش مستند دروغ و تزویری زد به طراحی سوخته که در آن به طرز سراسیمه، برش های گوناگونی را به هم چسبانده و نمونه داری را رسم کرده بودند که قصدش بر این بود نشان دهد یک شبکه عجیب و غریب و هیولایی ای مسبب وقایع هفته تپه بوده و نه بی بصیرتی سیاست گذاران و طمع و آز و ددمنشی صاحبان واحد تولیدی.
طبق اخبار واصله، بازجویی این افراد حدود ۴ هفته پس از دستگیریشان پایان یافته و پس از آن آنان منتظر روند دادرسی پرونده های خود بوده اند. بر طبق مفاد قانونی، متهم پس از پایان دوره بازجویی میبایست به قید وثیقه آزاد شود. لیکن اعضای دستگیر شده نشریه گام و نیز اسماعیل بخشی و سپیده قلیان (همانطور که وکیل آنها، فرزانه زیلابی، نیز متذکر شده) ماه به ماه تمدید بازداشت شده اند و مراجع صاحب قدرت از آزادی به قید وثیقه آنها جلوگیری میکنند.
با وجود تمام پیگیری های انجام شده از سوی خانواده های افراد فوق و با وجود تمام وعده وعیدهای بازپرسیهای زندان اوین، تاکنون هیچ اقدام مشخصی انجام نشده که هیچ، بلکه با ارسال پروندهای افراد دستگیر شده در شوش به تهران (طبق اظهارات خانم زیلابی) در روزهای پس از اتمام تعطیلات سال نو، فرد مسئول جدید نیز با این بهانه که باید پرونده ها را بخواند، در طی سه هفته گذشته از آزادی آنان جلوگیری به عمل می آورد. مقامهای امنیتی و قضایی اکنون پس از حدود ۴ ماه از طی شدن بازداشت ایشان باید تسریع پروندههای ایشان را در دست داشته باشند و نه سنگ اندازی با بهانه های واهی. آنان باید بدانند که عمل این افراد بازتاب خواسته های به حق کارگران از طرق مسالمت آمیز بوده است و مجرمان واقعی سیاست گذاران اقتصادی نظامند که با سیاست خصوصی سازی کارگران را به خاک سیاه می نشانند و نیز شیادانی همچون اسدبیگی که با ارزهای دولتی و بهره کشی از کارگران، فجایعی می آفرینند که تنها راه مقابله با ان همان کاری بود که کارگران هفت تپه کردند. آنان باید بدانند که برخورد با فعالین کارگری و افراد عدالت خواه نه تنها شرایط را بهتر نمی کند بلکه به اسدبیگی ها وقاحت بیشتری برای قانون شکنی و خون آشامی می دهد، چرا که وقتی آنان می بینند سیستم امنیتی و قضایی با وجود تمام بزه شان، پشتیبان آنهاست، جرات بیشتری می یابند.
در واقع آنان میخواهند با نگهداشتن افراد در بند به صورت طولانی مدت و عدم تعیین تکلیف آنان، فشار را روی آنان و خانواده هایشان تا آنجا بالا ببرند تا زین پس فریاد هر عدالت خواهی ای را در سینه ها خفه کنند و به جنبش کارگری بفهمانند که نتیجه جنبش شما همین خواهد بود. باشد که در آستانه یک می، روز کبیر جهانی کارگر، با فریاد زدن آزادی این افراد و سایر زندانی های کارگر و معلم و حامیانشان، گامی در جهت تسریع آزادی آنان برداریم و نقشه آنها را نقش بر آب کنیم.

***********

عفونت چشمان ساناز الله یاری

ساناز الله یاری از اعضای نشریه گام که در پی وقایع هفت تپه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است، دچار عفونت چشمی شده است.
شرایط نگهداری متهمین در بند ۲۰۹ زندان اوین که بازداشتی های وزارت اطلاعات در آنجا محبوس می شوند بسیار نامطلوب است. علاوه بر عدم جدی شمردن حال و شرایط سلامتی محبوسین و رسیدگی های سرپایی بهداری ۲۰۹، فضای اتاق ها بسیار کم نور است و به دلیل عدم رسیدگی می توانند آغشته به انواع میکروبها و آلودگی ها باشند. فرد نیز در طول هفته به جز نوبتهای هواخوری که سر جمع به یک ساعت نیز نمی رسد در معرض هوای آزاد و نور طبیعی قرار نمیگیرد. این شرایط عمومی، باعث اثرات زیانبار می شود. این آثار سوء و زیانبار برای ساناز الله یاری که از عینکی با مجموع شماره های ۱۰ استفاده می کند و بیش از ۱۰۰ روز است که در آن سلول های نامطلوب حبس شده است، قطعا بیشتر بوده و چشمان وی دچار عفونت شده است.
نیروهای قضایی و امنیتی باید بدانند که مسئولیت تمام این آسیبها که بسیاری از آثارش دیگر قابل جبران نیست، با آنها بوده و ملزم به این هستند که متهمین را در شرایط مطلوبی نگهداری کنند و با آنها برخورد مجرمگونه نشود.
همچنین لازم به ذکر است که دوره بازجویی ساناز الله یاری، بیش از ٧۰ روز است که به پایان رسیده و به صورت غیرقانونی از آزادی وی به قید وثیقه تا شروع مراحل دادرسی جلوگیری میشود.

***********

تمدید بازداشت امیرحسین محمدی فر و ساناز الله یاری

با گذشت سه ماه از بازداشت ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فر، طبق اخبار وصولی از منابع مطلع، بازداشت ایشان برای دوره چهارم نیز تمدید شده است.
با وجود پیگیری های فراوان خانواده های این دو نویسنده نشریه کارگری گام و نیز خانواده عضو دیگر این نشریه، امیر امیرقلی، هنوز هیچ پاسخ روشنی درخصوص وضعیت ایشان به آنها داده نمیشود و این سه همچنان تحت فشارهای سیستم قضایی و امنیتی قرار دارند.
از آذر ماه بود که نشریه گام به دلیل پوشش مسایل و اخبار کارگری ایران و به ویژه شوش و اهواز تحت پیگیرد قرار گرفت و عسل محمدی از اعضای هیات تحریریه این نشریه بازداشت شد و متعاقب پخش مستندی از اعترافات اسماعیل بخشی و سپیده قلیان، اعضای دیگر این نشریه (ساناز الله یاری، امیرحسین محمدی فر و امیر امیرقلی) بازداشت شدند و در سلولهای بند ٢٠٩ زندان اوین تحت شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفتند.
به گفته منابع مطلع، دوره بازجویی ایشان بیش از دو ماه است که پایان یافته و بدون هیچ ادله ای، ایشان به صورت غیرقانونی در زندانهای رژیم به سر می برند.
با توجه به سابقه نیروهای امنیتی، نگهداری بدون دلیل افراد به صورت طولانی مدت، علاوه بر ایجاد ترور و رعب در جامعه و درهم شکستن روحیه افراد دربند، می تواند در راستای انواع و اقسام سناریوهای کیهان نشینان باشد.
لذا بر همه نیروهای آگاه و آزادیخواه و دل در گروی رهایی انسان است که پیگیرانه از هر عملی که بتواند به آزادی ایشان و نیز اسماعیل بخشی و سپیده قلیان یاری رساند، کوتاهی نکنند.

حمله قلبی پدر ساناز الله یاری

طبق گزارشات واصله از منابع مطلع، در پی عدم نتیجه بخش بودن پیگیری های ممتد خانواده ساناز الله یاری، عضو دربند نشریه گام و نیز تمدید بازداشت وی برای بار چهارم، پدر وی در روز دوشنبه با حمله قلبی مواجه شد و در بیمارستان قلب تهران تحت مداوا قرار گرفت.
به گزارش همین منبع، خانواده زندانیان عضو نشریه گام در این مدت بیش از ٩٠ روز که از بازداشت وی میگذرد به صورت مکرر جهت پیگیری پرونده و حال فرزندشان به دادستانی اوین مراجعه کرده اند و هر بار با جوابهای توخالی و سربالای آنان مواجه شده اند.
فشار حاصل از مدت طولانی بازداشت فرزند و نوع برخورد لاقیدانه و تزویرآمیز و ظالمانه عناصر امنیتی و قضایی با خانواده این عضو هیات تحریریه نشریه کارگری گام، تا بدانجا بوده که باعث این حمله قلبی شده است.
همچنین لازم به ذکر است که حال عمومی مادر وی نیز مساعد گزارش نشده و غم دوری طولانی از فرزند و نگرانی بابت شرایطش در بند ٢٠٩ اوین، باعث آن بوده است.

***********

دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ - ۸ آوریل ۲۰۱۹

سه ماه از بازداشت امیرحسین محمدی فر و ساناز الله یاری گذشت

امیرحسین محمدی فر و ساناز الله یاری که از اعضای هیات تحریریه نشریه گام بودند، در روز ١٩ دی ماه ٩٧ بازداشت شدند که با گذشت ٣ ماه از بازداشتتشان، آزاد نشده اند. این دو که با یورش به منزل پدری دستگیر شده بودند به سلولهای بازداشتگاه ٢٠٩ وزارت اطلاعات واقع در زندان اوین منتقل شده و تاکنون نیز در آنجا نگهداری میشوند.
این دو و نیز عسل محمدی و امیر امیرقلی، به عنوان اعضای هیات تحریریه نشریه گام، به دلیل دفاع از حقوق کارگران و به ویژه کارگران هفت تپه دستگیر شده اند. عسل محمدی که در آذر ماه دستگیر شده بود با قرار وثیقه بعد از حدود یک ماه آزاد شد و امیر امیرقلی که اواخر دی ماه دستگیر شده بود همچنان در زندان شوش به سر می برد.