بیانیه
به مناسبت پنجاه و ششمین سال تاسیس کانون نویسندگان ایران.
"آزادی اندیشه ... ضرورت است."
پنجاه و شش سال پیش، در اردیبهشت ۱۳۴۷، «یک ضرورت» جمعی از شاعران و نویسندگان را گرد هم آورد؛ نیاز به ایجاد تشکل صنفی بدون هیچ وابستگی به قدرت و نهادهای حکومتی و در برابر اقدام به تشکیل کنگرهای فرمایشی به نام «کنگرهی نویسندگان و شعرا و مترجمان». آنان بهدرستی دریافتهبودند که هدف از چنین برنامههایی نظارت و تسلط حکومت بر اهل قلم است و سرپوشی بر سرکوب صداهای مستقل و اختناق و خفقان حاکم بر جامعه؛ میدانستند که آفرینش و شکوفایی واقعی هنر و ادبیات جز در سایهی آزادی اندیشه و بیان ممکن نیست و دستدرازی حکومتها بر ذهن و زبان آدمی، وهن آدمی است؛ میدانستند مبارزه با روشهای نوین سانسور و دفاع از آزادی بیان، شکل و تشکلی نو میطلبد. پس گرد هم آمدند و طرحی نو درانداختند: کانون نویسندگان ایران!
پنجاهوشش سال از تاسیس یگانه تشکل مستقل و پایدار اهل قلم در ایران میگذرد. اکنون با نگاهی گذرا بر این تاریخ پرفراز و نشیب میتوان دریافت که روشن نگهداشتن اینگونه چراغ در این سرزمین با وجود حکومتهایی مستبد چه مایه دشوار و چه اندازه جانفرسا است. تهدید و بازداشت و آزار و اذیت اعضا از ابتدای تاسیس که ناگزیر در ادوار مختلف به تعطیلی موقت و گاه طولانیاش انجامید؛ قتل اعضای موثر و متعهد آن در میانهی دههی هفتاد؛ احضار پیدرپی اعضا در سالهای اخیر و پروندهسازی و صدور احکام زندان بلندمدت برای آنها و... نشان میدهد که بیش از نیم قرن مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان، ایستادگی بر مواضع آزادیخواهانه مندرج در منشور و اساسنامهی کانون نویسندگان ایران، نه کاریست خرد!
امروز، در نتیجهی سالها تلاش و مداومت کسانی که جان و عمر خویش را در این راه نهادهاند، مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی اندیشه و بیان دیگر به خواستی عمومی بدل شده است؛ آنچنان که دو سال پیش و در بحبوحهی جنبش زن زندگی آزادی نیز ضرورتش بارها از زبان و صداهایی بعید به گوش همگان رسید.
در پنجاهوششمین سالگرد تأسیس کانون نویسندگان ایران ضمن شادباش به یاران و اهل قلم، یاد جانباختگان راه آزادی ـ احمد میرعلایی، غفارحسینی، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده و بکتاش آبتین ـ و یاران درگذشته را که با نور زندگیشان چندی از این مسافت طولانی و نفسگیر را روشن کردهاند گرامی میداریم.
کانون نویسندگان ایران
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
************
پرویز بابایی درگذشت!
پرویز بابایی (۱۳۱۱ - ۱۴۰۳) مترجم و عضو قدیمی کانون نویسندگان ایران عصر روز هجدهم فروردینماه درگذشت.
او از آندست انسانهایی بود که تجسم خودساختگیاند، برآمدگان از اعماق که به اوج میرسند؛ چونان کارگری حروفچین که نویسنده و مترجمی کلامآفرین. آنچه او را در این راه همراه و یاور بود پشتکار، خستگیناپذیری و آرمانهای انسانی بود که تا واپسین دم حیات با خود داشت و آثار و اثرات آنها را چه در کوششهای اجتماعی و چه در کنشهای ادبیاش میتوان مشاهده کرد و نیز در پذیرش عضویت کانون نویسندگان ایران. اگر اینیک را به سبب مخالفت تام و تمام با سانسور و دفاع از آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برگزید، برابریخواهی چراغ راهنمای کنشهای اجتماعی و انتخاب آثار برای ترجمههایش بود: «تاریخ جهان» (کریس هارمن)، «اومانیسم و سوسیالیسم» (جورج نواک)، «پراگماتیسم در سنجش یا سوسیالیسم علمی» (جورج نواک)، «تاریخ عرب در قرون جدید» (ولادیمیر لوتسکی)، «زندگی و آثار رافائل»، «فرهنگ اصطلاحات فلسفه»، «گزیده نوشتههای کارل مارکس» (کارل مارکس)، «کانت و فلسفه معاصر» (لوسین گلدمن)، «دموکراسی و انقلاب» (جورج نواک) عنوانهای بخشی از تالیفها و ترجمههای او است. پرویز بابایی که دیر زیست و نیک زیست، خود کتاب تاریخ شفاهی افتوخیزهای سیاسی و اجتماعی در ایران بود. او نیز مانند بسیاری از انسانهای آرمانخواه که در نظامهای استبدادی برای بهتر کردن جهان پا به میدان میگذارند و کیفر میبینند در زمان پهلوی بارها به زندان افتاد که اولین آن در نوجوانیاش بود. در تمامی این سالها کتابهایش بارها گرفتار سانسور و حذف شد، با وجود این پرویز بابایی دمی از تلاش بازنایستاد و به آنچه باور داشت پشت نکرد. حضورش در جلسات کانون نویسندگان ایران تا جایی که توش و توان بدن یاری کرد مستمر بود. بارها در مقام رئیس سنی، مجمع عمومی کانون را افتتاح کرد و به آن رسمیت بخشید. بیگمان جای او بهسادگی پر نمیشود.
کانون نویسندگان ایران درگذشت این یار و یاور دیرین خود را به خانواده و جامعه فرهنگی مستقل کشور تسلیت میگوید و در مراسم خاکسپاری او در کنار خانواده و دوستان او خواهد بود.
یادش گرامی باد!
کانون نویسندگان ایران
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
************
پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰٣
دستان اشتیاق
از دریچهها دراز خواهد شد
لبان فراموشی
به خنده باز خواهد شد
و بهار
در معبری از غریو
تا شهر خسته
پیشباز خواهد شد
سالی
آری
بیگاهان
نوروز
چنین
آغاز خواهد شد
آمدن بهار و رسیدن نوروز در فرهنگ و ادبیات مردم فقط یک فصل، یک تغییر در طبیعت نیست بلکه نماد امید به تغییر، به نو شدن و زیبا شدن جهان نیز هست. امیدی که با چشماندازی از تحول در زندگی انسانها و فرارسیدن بهار جامعه دلها را روشن میدارد و به جانها گرما میبخشد. کشاکش نهان و آشکار میان کسانی که میخواستهاند به این نماد رخت واقعیت بپوشانند و امید را تجسم بخشند با نیروهای ایستایی و تباهی که تاریکی و سرما نماد آنهاست، قدمتی به طول تاریخ دارد و البته همچنان در کار است.
سالی که اکنون در انتهای آنایم نیز در کشاکش این دو نیرو توأمان تلخ و شیرین، اندوه و شادی، شکست و پیروزی، گذشت. حاکمیت همانند گذشته سانسور و سرکوب و تحمیل فقر و اختناقِ بیشتر به مردم را دستورکار خود قرار داده و سخت مشغول انتقامگرفتن از جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود و در این راه چندان پیش رفت که در سرکوب آزادیها و تحمیل فلاکت به مدارجی «بالاتر» از پیش، به اوجی دیگر در قعر، رسید و یکی از معدود ایستادگان در کفِ جدول جهانی شد. در سوی دیگر، مردم و بهویژه جوانان و زنان در ادامهی جنبش حقطلبانه و آزادیخواهانهی خود با پسزدن عملیِ اجبارهای حکومتی به چهرهی شهرها رنگی تازه زدند و جلایی نو بخشیدند و تصویری شگفتانگیز از امید و ارادهی استوار مردمی آفریدند که به تغییر سرنوشت خویش برخاستهاند؛ صدای شهرها فریاد هموارهی کارگران و بازنشستگان و فرهنگیان و پرستاران و ... بود که حق خود طلب میکردند؛ نویسندگان و هنرمندان آنها که مخالف سرسخت سانسور و مدافع آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا بودند، بهرغم تهدیدها و فشارها، نویدبخش جامعهای بدون سانسور باقی ماندند.
در همهی این احوال، بهار، امید به تغییر، با آنها بود و هست تا دستاوردهایشان را در نوروز به شادی بنشینند. نوروز نه فقط جشن تغییر فصل و سال، که جلوهای دیگر از همراهی و همدلی مردم در جشنی عمومی مقابل دکانداران عزا و گریه است.
کانون نویسندگان ایران عید نوروز و سال نو ۱۴۰٣ را به مردم ایران و همهی کسانی که این روز را جشن میگیرند، به خانوادههای جانباختگان راه آزادی، به اعضای خود و به اهل قلم شادباش میگوید و امید دارد در سال پیشِ رو درهای زندان به روی زندانیان سیاسی و عقیدتی گشوده شود، بساط سانسور در هر شکل و اندازه به فنا رود و آزادی چونان درختی در بهار بشکفد، شاخه بگسترد و بار گیرد؛ رفاه بر سفرههای مردم و شادی مدام بر قلبهاشان بنشیند.
آمدن بهار نوید میدهد که اینها همه شدنی است؛ زیرا بهار پیامآور تغییر است.
کانون نویسندگان ایران
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
_________________________________________________
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانون از ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ تا ۲ اسفند
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانون از نورور ۱۴۰۱ تا ۲ اسفند
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه مطالب کانون از ۲۰ فروردین ۱۴۰۰
تا ۲۵ اسفند
اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده و مطالعه مطالب قدیمی تر کانون
اینجا کلیک کنید.