افق روشن
www.ofros.com

تظاهرات در حمایت از کارگران و شهروندان افغانی، علیه جمهوری اسلامی


مجموعۀ ازمقاله، فراخوان و اطلاعیه                                                                      یکشنبه ١ مرداد ١٣٩١

تشدید فشارهای نژادپرستانه علیه مهاجران افغانستانی

در چند هفته ی اخیر هم زمان با بالا گرفتن فشارهای اقتصادی و بحران بیكاری ها، تهاجم به كارگران افغان و ایجاد محدودیت برای آنان افزایش یافته است. در خبری شنیده می شود كه مسوولان استان مازندران از ورود افغان ها به این استان جلوگیری كرده و در خبر دیگر كارگران اهل افغانستان كه برای شهرداری مشغول به كار بودند، توسط پلیس تهران دستگیرشده اند تا اوراق آنها را بررسی شود و احیانا اگر عده ای از آنان " غیرقانونی"!؟اند، اخراج شوند.
هم زمان در برخی موارد ازورود آنان به پارك ها جلوگیری شد و در شهرهایی همانند یزد به بهانه ی تجاوز و قتل دختر ایرانی به دست یك مهاجر، كارگران و زحمتكشان این كشور جنگ زده كه برای كار و گذران روزی به مردم ما پناه آورده اند، مورد تهاجم قرار گرفتند.
سال هاست گروهی از مردم افغانستان ‌با درد و رنج و زحمت در ایران كارهای شاق و طاقت فرسا را تحمل می كنند وهرچند كه زندگی سخت وپر مشقتی دارند و بارها از طرف نیروهای انتظامی دستگیر و به مرز ها عودت داده شده اند اما به دلیل شرایط وحشتناك جنگ و زندگی در افغانستان بار دیگر، از طرق مختلف، برای كار و به دست آوردن لقمه نان بخور و نمیر و نجات خانواده خودشان از فقر و گرسنگی به ایران باز می گردند .
در میان آنان كارگرانی هستند كه بیش از دو تا سه دهه است كه در ایران زندگی می كنند، در اینجا ازدواج كرده وصاحب فرزند شده اند، اما كودكان آنان به بهانه ی نداشتن شناسنامه و اوراق هویت از تحصیل محرومند و به بهانه ی نداشتن اوراق هویت و مجوز كار مورد انواع اخاذی ها قرار می گیرند و صاحبان سرمایه نیز نیروی كار ارزان آنان را به شدید ترین وجه استثمار می كنند.
همه ی اینها درحالی كه در استان هایی مانند خراسان یا سایر استان های مرزی از سرمایه داران افغان دعوت می شود همراه با شركای ایرانی شان به استثمار نیروی كار بپردازند و مقامات محلی قول هر گونه همكاری و مساعدت را به آنان می دهند.
كانون مدافعان حقوق كارگر كه بنا بر منشور خود دفاع از كارگران و زحمتكشان را در همه ی زمینه ها وظیفه ی خود می داند، خواهان حقوق برابر برای زنان، كودكان وكارگران مهاجر افغانستان در ایران است وداشتن یك زندگی شرافتمندانه، را حق مسلم آنان می داند. حق تحصیل، بهداشت،‌ كار مسكن مناسب از حقوق اولیه تمام انسانهاست و هر گونه اجحافی به این مهاجران را محكوم می كند.
نباید فراموش شود تا زمانی كه مساله جنگ و اشغال نظامی این كشور ادامه دارد، مهاجرت انتخاب ناگزیر بسیاری از مردم جنگ زده افغانستان است.

كانون مدافعان حقوق كارگر

*******************

حملات نژادپرستانه علیه شهروندان افغان در ایران را محکوم می کنیم!

افغان های ساکن شهر یزد در روز دوشنبه ۵ تیر ماه ١٣۹١مورد حملات نژاد پرستانه و از پیش برنامه ریزی شده نیروهای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفتند. در این حمله وحشیانه خانه های بسیاری از شهروندان به آتش کشیده شد و عده بسیاری از زنان، کودکان، سالمندان وجوانان افغان هم در کوچه وخیابان مورد حمله و اذیت و آزار چماقداران رژیم قرا ر گفتند. در نتیجه ی این عمل جنایت کارانه، تعدادی از پناهندگان افغان از جمله زنان و کودکان مجروح شدند و خانه های بسیاری از آنان در آتش سوخت. بسیاری هم برای نجات جان خود به بیابان ها گریختند.
در جنایتی دیگر روز سه شنبه ٦ تیر ماه امسال، در روستای چهارستون از توابع سلماس، گروهی از افغان ها که قصد مهاجرت به ترکیه را داشتند، هدف تیر اندازی نیروهای انتظامی رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفتند که بر اثر آن ١٨ تن در دم کشته و ۵ تن به شدت زخمی شدند.
در ماه های گذشته بر شدت و ابعاد سیاست های ضد افغان ها فزوده شده است. بر اساس این سیاست ضد انسانی، اقامت شهروندان افغانی در ۴٠ شهرممنوع شده است. در بسیاری از شهرهای ایران زندگی را بر پناهنده های افغان سیاه کرده اند. ازجمله در استان فارس، مقامات محلی از رانندگان وسایل نقلیه خواسته اند که از جا به جایی مسافران افغان که برگ اقامت ندارند خود داری کنند. نانوایی ها نیز ازفروش نان به افغان های بدون برگ اقامت منع شده اند. حتی به شهروندان استان اختیار داده شده که جلوی افغان ها را بگیرند و از آنها برگ اقامت بخواهند. رژیم جمهوری اسلامی آپارتاید شدیدی را علیه پناهندگان افغان به پیش می برد.
توهین به کارگران و زحمتکشان افغان در ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی توهین به همه انسان های شریف و آزادی خواه در ایران است.
ما سرکوب نژاد پرستانه ی شهروندان افغان در ایران را شدیدا محکوم می کنیم و از فراخوان سازمان زنان هشت مارس برای اعتراض علیه سیاست های ضد افغان و ضد انسانی جمهوری اسلامی ایران حمایت و شرکت می کنیم.

زمان : شنبه 21 ژوئیه 2012 از ساعت 13 تا 15

مکان:177-179 Hammersmith Rd, W6 8BS

مقابل دفترهواپیمائی جمهوری اسلامی

نزدیکترین آندرگراند: Piccadilly& District Lines

شورای همبستگی با مبارزات مردم ایران - لندن

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران - لندن

*******************

حمایت از کارگران افغان

در مقابل سرمایه داری حاکم در ایران، از کارگران و خانواده های افغانی ساکن حمایت کنیم

چندی پیش به بهانۀ عمل بزهکارانه ای که به دو افغانی مقیم یزد منتسب شده بود، عده ای به تحریک دسته های حزب الهی به خانه و کاشانۀ آن ها حمله ور شدند، خانه های گلی و کمترین امکانات زیست آن ها را به آتش کشیدند و آن ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. نیروی انتظامی در این واقعه نه تنها جلوی این افراد را نگرفته، بلکه برعکس، زحمتکشان افغانی را که از جان و مال خود حراست کرده و در مقابل یورش متجاوزین مقاومت کرده بودند، مورد ضرب و شتم قرار داد و دستگیر کرد. و به این ترتیب ساکنین افغانی مورد اذیت و آزار، مستأصل و ناامید، به بیابان های اطراف متواری شدند. ادامه مطلب...

*******************

بیانیه شماره ٤ ... به تظاهرات جهانی ١٤ جولای در دفاع از کارگران افغان و فعالین کارگری در ایران بپیوندید

هموندان افغانی و ایرانی در خارج از کشور، همانطور که اطلاع دارید در پاسخ به دعوت از فعالین سوسیالیست و انسان دوست در داخل و خارج از کشور، در پاسخ گوئی به تهاجمات اخیر حکومت اسلامی سرمایه و در دفاع از کارگران افغانی و ایرانی، تا کنون تظاهرات های فعالانه ای در فرانکفورت، تورنتو، و آمستردام برگزار شده است.
تظاهرات های دیگری نیز در شنبه ١٤ جولای در کلن آلمان، استکهلم سوئد، اسلوی نروژ، بروکسل بلژیک، تورنتوی کانادا و احتمالا شهرهای دیگر در حال سازمان داده شدن است. این تظاهرات همگی به همت فعالین سوسیالیست و نهادهای حمایتی از کارگران ایران بر گزار شده اند. در داخل هم تقریبا تمام نهادهای مستقل کارگری و گروه هائی از کارگران همراه با فعالین سیاسی با بیانیه های خود به دفاع از کارگران افغان و ایرانی پرداخته اند. متاسفانه جمعیت شرکت کننده در این تظاهرات ها عمدتا افراد چپ و سوسیالیست و فعالین سیاسی بوده اند و هنوز توده کامیونیتی ایرانی و افغانی جز در حد افراد منفرد و پراکنده در این تظاهرات ها شرکت نجسته اند. سازمانهای مدعی حقوق بشر و هواداری از دمکراسی، جمهوری خواهان، سبزها و سازمان های سکولار و ملی- مذهبی و در یک کلام غیر سوسیالیست و غیر کارگری نیز تاکنون جز در موارد بسیار استثنائی سکوت کرده اند. قضاوت در اینکه سکوت و انفعال آنها در قبال حملات وحشیانه جمهوری اسلامی به کارگران در داخل ناشی از رضایت پنهانی و توطئه گرانه آنها از این حملات یا در بهترین حالت ناشی از بی تفاوتی آنها نسبت به مصائب و سرنوشت انسان کارگر است را به زمان ختم این کمپین می سپریم. برای ما بیشماری مردم زحمتکش و آزاده ایرانی و افغانی در خارج از کشور کفایت پیشبرد هر گونه مبارزه ای در دفاع از کارگران ایران را می کند. بشرط آنکه جمعیت ٩٩ در صدی زحمتکش ایرانی و بخصوص افغانی خارج از کشور به حرکت در آمده، جهت همدردی و همبستگی با هم طبقه ای های خود در داخل ایران در این اکسیونها فعالانه شرکت نمایند. در تورنتو هم در این روز، در یک حرکت جهانی، همراه با کشورها و شهرهای دیگر ،تظاهراتی برگزار خواهد شد. امیدوارم بتوانیم با برگزاری تظاهرات در همه شهرها و کشورها، روز شنبه ١٤ جولای را به روز جهانی حمایت از کارگران افغانی و فعالین کارگری در بند در ایران تبدیل نمائیم و به جمهوری اسلامی نشان دهیم که هیچ تعرضی به طبقه کارگر ایران بدون جواب نخواهد ماند. با همه نیرو در تظاهرات ١٤ جولای در میدان لس من تورنتو در کانادا ( ١٢ تا ٢ بعد از ظهر شنبه) شرکت نمائیم

سیامک ستوده ٩ جولای ٢٠١٢

لینک های تظاهرات تاکنونی در از ٣٠ جون تا ٧ جولای در فرانکفورت، تورنتو، و آمستردام

Frankfort , June 30 th      http://youtu.be/qM7fxC1ym3U
Toronto, 4 july      https://www.youtube.com/watch?feature=player_detailpage&v=mosIR5r0JQ4
Frankfort, july 7th      http://youtu.be/jYILetdGsJc
Frankfort, July 7th      http://www.youtube.com/watch?v=uMFHPN85skw&list=UUxQlP4zU5FtKMksMUGZnKMg&index=1&feature=plcp
Amesterdam, july 7th      https://www.youtube.com/watch?v=8it6NR7u4hg&feature=player_embedded

محل و ساعت تظاهراتی را که در شهر خود سازمان می دهید برای پخش در تلویزیون بما خبر دهید

*******************

فراخوان به تجمع اعتراضی در برابر سفارت جمهوری اسلامی

در حمایت از حقوق شهروندان افغانستانی ساکن در ایران

شنبه ١٤ جولای ٢٠١٢ ساعت ١۵ تا ١٧

بگذارید این وطن رویایی باشد که رویاپروران در رویای
خویش داشته اند
بگذارید سرزمین بزرگ و پرتوان عشق شود
سرزمینی که در آن، نه شاهان بتوانند بی اعتنایی نشان دهند نه
ستمگران اسبابچینی کنند
تا هر انسانی را، آن که برتر از اوست از پا درآورد.
این وطن هرگز برای من وطن نبود. (لنگستون هیوز، ترجمه احمد شاملو)

چندی است که رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی به اشکال گوناگون و با بهانه های واهی به اقدامات سرکوبگرانه و نژادپرستانه ای علیه افغانستانی های ساکن شهرهای مختلف ایران دست زده است. یک روز ممنوعیت ورود به اماکن تفریحی و پارک ها، یک روز حمله به محل سکونت ایشان و شکنجه و توهین و آزار و به آتش کشیدن خانه های شان، یک روز ممنوعیت فروش مواد خوراکی و نیازهای اولیه ی زندگی و غیره. این سطح و شیوه ی سرکوب یادآور نسل کشی یهودیان توسط نازیسم هیتلری، آپارتاید ضد سیاه پوستان در آفریقای جنوبی و ایالات متحده ی آمریکا و نژادپرستی صهیونیستی است.
دولت ایران در شرایطی دست به این اقدامات می زند که باز در یک بحران سیاسی حاد داخلی و بین المللی به سر می برد و چشم انداز یک شورش اجتماعی و قیام مردمی را انتظار می کشد، بنابراین با دست‌آویز قرار دادن مساله ی «حضور اتباع بیگانه» و «اقامت غیر قانونی» آن ها در ایران، سعی در فرافکنی بحران هایش دارد. سرکوب سیستماتیک در دانشگاه ها و مراکز آموزشی – فشار و تبعیض دایمی بر دختران و زنان - اعدام مردم عادی و فعالین سیاسی- سرکوب و اعدام فعالین سیاسی عرب و محاصره ی نظامی محله های عرب نشین – سرکوب ملل تحت ستم کرد و بلوچ و ... به بهانه ی تجزیه طلبی – یورش به نشست های کارگری و دستگیری کارگران و فعالین و اندیشمندان این جنبش و ... مواردی هستند که رژیم اسلامی در فرافکنی بحران هایش به آن ها دست می یازد. از دیگر سو می بینیم که دلالان قدرت از اصلاح طلبان و سلطنت طلبان گرفته تا نیروهای سازش کار و جنگ طلب اپوزیسیون نیز، در نشست ها و کنفرانس های متعدد تزهای ورود دموکراسی به ایران و پایان سرکوب ها را فرموله می کنند. دخیل بستن به "خون پاک آریایی" و "ملی گرایی و وطن پرستی" از یک طرف و همراهی با طرح های قدرت های بزرگ برای دخالت بشردوستانه (بخوانید تایید دخالت خارجی و جنگ) از طرف دیگر خود را به وضوح نشان می دهند.
ما به عنوان بخشی از نیروهای سرنگونی طلب اپوزیسیون، نه با ملی گرایی و وطن پرستیِ پوچ سروکار داریم و نه با طرح های رنگارنگ قدرت های غربی. به نظر ما هردوی این آلترناتیوها پوسیده و متعلق به دنیای کهن است. ما برای رهایی همه ی ستمدیده گان ایران و جهان مبارزه می کنیم و با صدای رسا می گوییم که: افغانستانی های ساکن ایران، شهروندان قانونی و به حق این جهان و این زمین و ایران هستند. مطالبه ی تمامی حقوق و امکانات مورد نظر برای شهروندان، برای آنان از همین امروز و به تمامی یک ضرورت عاجل است. آنان جزئی از طبقه ی کارگر ایران می باشند، هم سرنوشت با طبقه ی کارگر و زحمتکشان ایران اعم از ترک و لر و کرد و فارس و عرب و ترکمن و بلوچ... این وظیفه ی تمام نیروهای پیش رو است که نیروی فروخورده و ستم کشیده ی زنان و مردانِ زحمتکش افغان را علیه رژیم جمهوری اسلامی، علیه مناسبات ضد انسانی و ظالمانه ی سرمایه بسیج و متحد و آگاه کند. پیوند انترناسیونالیستیِ ملل تحت ستم و تحت سلطه در ایران می تواند به نیرویِ عظیمی در مسیر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و در مسیر رهایی تبدیل شود.
همه‌ی آزادی‌خواهان را دعوت می کنیم تا روز شنبه ١٤ جولای ٢٠١٢ بعد از ظهر در برابر سفارت رژیم اسلامی ایران حضور به‌هم رسانند.

شورای دانش جویان و جوانان چپ ـ کمیته ی بلژیک

کمیته ی دفاع از مبارزات مردم ایران ـ بلژیک

سازمان زنان ۸مارس (ایرانی ـ افغانستانی) ـ بلژیک

*******************

بە دفاع از پناهندگان افغانی بپاخیزیم

مردم آزادیخواە و برابری طلب، انسانهای شرافتمند و انقلابی!
همچنانکە اطلاع دارید. جمهوری سراپا جنایت کار اسلامی ایران، هر روز در ادامە اعمال غیر انسانی خود انگیزەای را دستآویز قرار دادە، تا لشکر ارازل و اوباش، خودرا برای تجاوز جە جان و مال مردم بسیج کند.
روزی فعالین کارگری را بە بهانە های واهی علیە امنیت بە بند میکشد، روز دیگر آنها را بخاطر مجمع عمومی سالانە شان مورد یورش قرار میدهد، و روز دیگر زنان و کودکان و جوانان را در گشت های خیابانی زیر فشار و بی حرمتی قرار دادە. و روز دیگر برای اینکە از سیاست های فاشیستی و نژادپرستانە هم عقب نماند، آنهارا بە جان افغانهای پناهندە، کە برای فرار از جنایات جریان هم کیش جمهوری اسلامی، طالبان، از طرفی و از طرف دیگر از ترس و در امان ماندن در زیر بمبارانها و تجاوزات نیرو های ناتو در افغانستان در امان بمانند، بە ایران تحت حاکمیت جنایتکارانە جمهوری اسلامی پناه بردە اند. اما در آنجا نیز از اعمال وحشیانە جمهوری اسلامی در امان نیستند، تا جائیکە آنهارا از ظاهر شدن در اماکن عمومی منع کردن و مردمرا از فروش مواد روزمرە بە آنها وادار نمودن ودر ادامە و تکمیل این سیاستهای راسیستی، آتش زدن خانە های آنها و بە گلولە بستنشان تا آوارە کردنشان در بیابانها، و غیرە از نمونهای اندکی از این اعمال غیر انسانی است کە در حق آنها روا داشتە است. اکنو ن جا دارد کە در اعتراض بە این همە رفتار وحشیانە و غیر انسانی صدای اعتراض مان را هم صدا با سایر نهادها و سازمانها و همە انسانهای شرافتمند. و انقلابی بە فریاد درآوریم و این اعمال وحشیانە و جنایتکارانە جمهوری اسلامی را همصدا محکوم کنیم
بە همین خاطر و بدینوسیلە از همە انسانهای مبارز و کمونیست و انقلابی، اعضاء و هواداران و افغانستانیهای مقیم استکهلم در خواست میکنیم کە روز شنبە ١٤ جولای ٢٠١٢ در قسمت بالای میدان مرکزی شهر استکهلم حضور بهم رسانیم و بە سیاست های نژاد پرستانە جمهوری اسلامی اعتراض نمائیم

مرگ بر جمهوری اسلامی

زندە باد سوسیالیزم

تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران ـ استکهلم

٩ جولای ٢٠١٢

*******************

به دفاع از مهاجرین افغان درایران برخیزیم!

حكومت فاشیستهای اسلامی در كنار تحمیل فقر و فلاكت و سركوب به اكثریت مردم ایران٬ حملات سازمان یافته و فاشیستی خود را علیه پناهندگان و مهاجرین افغان در ایران را تشدید كرده .
برای محكوم كردن حكومت اسلامی و در دفاع از حق شهروندی كلیه افغانهای مقیم ایران روز شنبه ١٤ جولای در تورنتو تظاهرات با شكوهی از طرف بسیاری از سازمانها و نهادهای مدافع حقوق افغانهای مقیم ایران برگزار میشود كه ما نیزهمه مردم شریف و انساندوست تورنتو و مخالفین حكومت اسلامی را فرا می خوانیم كه همراه با ما صدای بیش از یك میلون افغان های مقیم ایران باشیم كه توسط اوباشان حكومت اسلامی و ناسیونالیزم كور ایرانی اخیرا مورد حملات سبعانه قرار گرفته اند و تعداد زیادی از آنها زخمی و آواره و در نقاط مختلف ایران مخفی شده اندـ

زمان: شنبه ١٤ جولای از ساعت ١٢ تا ٢ بعدازظهر

مكان : میدان میل لستمن 5100 Yonge Street, North of Sheppard

برای اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشیدـ hkki.vca@gmail.comTill: 416 771 7138

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران - شرق كانادا

*******************

١۴ جولای را به روز حمایت از کارگران افغانی و فعالین کارگری در بند تبدیل کنیم

طبق آخرین اخبار رسیده توسط کارگران افغان در ایران آزار و اذیت کارگران و خانواده های آنان توسط مزدوران جمهوری اسلامی و اوباش دنباله رو آنان همچنان ادامه دارد. مقامات جمهوری اسلامی در بیانات رسمی خود از مردم خواسته اند که با معرفی افغانی های غیر مجاز با مقامات انتظامی همکاری کنند، ولی از طریق مامورین انتظامی و شخصی خود همه جا به مردم توصیه کرده اند که هر کجا آنها را دیدند کتک بزنند. همینطور در حالیکه رسما بیانیه قبلی خود مبنی بر مجازات فروشندگان مواد غذائی به اتباع خارجی را تکذیب کرده اند، عملا به فروشندگان مواد غذائی گفته اند از فروش نان و مواد خوراکی به ١.۵ ملیون کارگر افغانی غیر مجاز خودداری ورزند.
در یزد کارگران افغان در حالیکه با مشکل مواد غذائی مواجه اند، هنوز جرات بیرون آمدن از مخفی گاه های خود را ندارند. هنوز بسیاری در خارج شهر در بیابانها بسر می برند. بعلاوه، اخبار یزد، کارگران افغان در شهرهای دیگر را مضطرب و نگران گسترش فجایع یزد به مناطق دیگر نموده است. منجمله در جیرفت، طبق گزارش یک کارگر افغان مردم در بیابان ها دنبال جای امن می گردند. جیرفت شهریست که به اخراجی های مازندران گفته بودند به آنجا بروند، ولی اخراج شدگان وقتی به آنجا می رسند، به آنان اجازه اقامت نمی دهند. اینها بجز جنایاتی است که بطورروتین در همه نقاط، شب و روز، بر علیه کارگران افغانی جریان دارد. از جمله در جیرفت یک وانت که ١۴ کارگر افغانی دستگیر شده را به اردوگاه می برده در اثر تصادف آتش گرفته، و یکی از دستگیر شدگان که دستهایش را به میله بسته بودند در آتش می سوزد. در رفسنجان که گویا نزدیک یزد است همین یکی دو روز گذشته، طبق گزارش تلفنی یک کارگر، قسمت عقب وانت های گشت ارشاد را با توری پوشانده اند، و در حالیکه کارگران افغانی دستگیر شده را مانند حیوانات به درون آنها می اندازند در شهر برای شکار جدید می گردانند و برای به تبدیل تحقیر افغان ها به امری معمولی به معرض نمایش می گذارند. کل این اقدامات حاکی از اینست که جمهوری اسلامی قصد تحریک اوباش و مردم فریب خورده را برای دامن زدن به هیستری ضد افغانی و جنایات متعاقب آن را دارد و بعید نیست که فاجعه یزد به نقاط دیگر هم گسترش داده شود. هر چند در میان کارگران جوان روحیه مقاومت و مقابله با اوباش و حزب الهی ها بطور پراکنده وجود دارد ولی توده کارگران افغان همگی مضطرب و سراسیمه در جستجوی یافتن جای امنی برای فرار، گریختن به کشورهای دیگر یا بازگشت به افغانستان و احتراز از درگیری اند. تا کنون دو مورد از مقاومت و زد و خورد در یزد در هفته اول گزارش شده است. یک مورد در کشتارگاه که در همان روز اول، زد و خورد میان کارگران افغان و اوباش از ده شب تا پنج صبح ادامه داشته است. مورد دیگر مقاومت دسته جمعی ۴٠ الی ۵٠ افغان بر روی پشت بام خانه های خود در نزدیکی کوره پز خانه بوده که با شنیدن خبر آتش زدن خانه ها، با جمع اوری اجر و سنگ، خود را آماده مقابله با متجاوزین می کنند. در این رویاروئی متهورانه، کارگران افغان با پرتاب سنگ و آجر موفق به عقب راندن ۴٠٠ موتور سوار مهاجم که با پشت ترکی هایشان قریب به هزار نفر می شده اند شده اند.هنوز معلوم نیست چه فجایع جدیدی در پیش است. آیا جمهوری اسلامی به تحریکاتش ادامه داده، ابعاد وسیعتری از این نوع جنایات را بر علیه کارگران و ساکنین افغانی در ایران به نمایش خواهد گذارد. قدر مسلم آینده به حال بستگی دارد. به اینکه دامنه اعتراضات بر علیه این اقدامات ضد انسانی و ضد کارگری در داخل و خارج تا چه حد گسترش یابد. تا کنون، تشکلات شناخته شده کارگری در ایران، منجمله جمعی از کارگران سبزوار در بیانیه های خود دست به حمایت از کارگران افغان زده اند. در خارج از کشور نیز با کسترش اطلاع رسانی ها جنبش حمایت از کارگران افغان در حال اوجگیری بنظر می آید. بسیاری از گروه ها و سازمانهای چپ در شهرهای مختلف دست به اعتراض و سازماندهی دمونستراسیون های حمایتی از فعالین کارگری دستگیر شده و کارگان افغانی زده اند. علاوه بر تظاهرات سی جون در فرانکفورت، در چهارشنبه ۴ جولای نیز در تظاهراتی در مقابل عفو بین الملل در تورنتوی کانادا یک هیات افغانی - ایرانی در ملاقات با مسئول دفتر عفو بین الملل در تورنتو خواستار محکوم کردن جمهوری اسلامی بخاطر فجایع یزد شده است. در روز شنبه ٧ جولای نیز در فرانکفورت و آمستردام تظاهرات اعتراضی در برابر کنسولگری جمهوری اسلامی و نقاط دیگر بر گزار خواهد شد. بعلاوه، در ١۴ جولای نیز تلاش هائی برای برگزاری آکسیون های اعتراضی در کلن، هلسینکی، بروکسل، تورنتو و احتمالا نقاط دیگر در جریان می باشد.باید توجه داشت که دفاع از کارگران افغان دفاع از طبقه کارگر ایران و از جمله ضروری ترین وظیفه هر سوسیالیست طرفدار طبقه کارگر بشمار می رود. بخصوص در لحظه کنونی که اگر به جمهوری اسلامی میدان داده شود، ممکن است ابعاد فاجعه آفرینی خود را آگاهانه گسترش دهد. از اینرو، باید بهر طریق ممکن اعتراضات حمایتی از کارگران افغان و فعالین کارگری در بند را گسترش داد. باید ١۴ جولای را با برگزاری تظاهرات در همه شهرهای اروپا و آمریکای شمالی به روز حمایت از هم طبقه ای های افغانی در داخل ایران تبدیل کرد.

سیامک ستوده ٦ جولای ١٦ تیر ٢٠١٢

*******************

از کارگران افغانی در مقابل تهاجم تازه دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی به آنها دفاع کنیم

کارگران !
همانطور که شاهد هستیم بیکاری، افزایش سرسام آور قیمت ها، فقر، گرسنگی، اعتیاد و ... هر روز بیشتر از روز قبل در جامعه افزایش می یابد و خشم و نفرت مردم بخصوص کارگران بیشتر می شود چرا که مردم می بینند عده کمی از افراد جامعه که سرمایه دار و یا وابستگان به حکومت هستند در ناز و نعمت بسر برده و از برکت همین بحران های اجتماعی و اقتصادی جیب های خود را پر می کنند و در مقابل کارد به استخوان اکثریت مردم رسیده است، بطوریکه حتی روزنامه های رسمی نیز در تحلیل های خود بوجود آمدن شورش های اجتماعی را دور از ذهن ندانسته اند.
در این شرایط دولت مدافع سرمایه داران برای انحراف اذهان مردم از دلایل بیکاری و سایر مشکلات اقتصادی - اجتماعی مردم حمله به کارگران افغانی را در دستور کار خود قرار داده است. این تهاجمات اگرچه در سال های گذشته هم وجود داشته است ولی در سال جاری در روز سیزده نوروز توسط یکی از عوامل حکومتی در اصفهان کلید خورد و افغان ها را از ورود به پارک صفه ممنوع کرد. در مرحله بعدی استاندار مازندران دستور اخراج کلیه افغان ها اعم از مهاجرین دارای مجوز و بدون مجوز را از آن استان صادر کرد. بدلیل همین برخورد های تبعیض آمیز و نژادپرستانه که عامدانه و بطور علنی از رسانه های عمومی پخش می شود، زمینه چنان فراهم شده است که وقتی در شهر یزد یک نفر جنایتکار ( که هنوز هم بطور قطعی مشخص نشده است فرد جنایتکار افغانی بوده است یا غیر افغانی) به دختری جوان تجاوز کرده و سپس وی را بقتل می رساند، جمعیتی از مردم ناآگاه و تحریک شده به خانه های افغانی ها در آن شهر حمله کرده و افغانی های ساکن چه مرد، چه زن و چه کودک را وحشیانه کتک زده و محل سکونت آنها را به آتش می کشند. شایع شده است که تعدادی از افغان ها را در آتش می سوزانند. همین جا بایستی توضیح داد که حتی اگر آن فرد جنایتکار افغانی هم باشد گناه کارگران و زحمتکشان افغانی و زن بچه های آنها چیست ؟ چرا آنها بایستی تاوان جنایت یک فرد را بدهند و یا چرا آنها بایستی تاوان همکاری و امضاء پیمان مشترک دولت افغانستان با آمریکا را بدهند ؟
اخیرا" هم در اقدامی هماهنگ مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی در استان فارس نانوایی ها، سوپرماکت ها و مراکز فروش مواد غذایی را تهدید کرده است که در صورت ارائه خدمات به افغانی ها مغازه اشان پلمپ و خودشان جریمه خواهند شد.
کارگران افغان با رنج و زحمت و کار خود بخشی از ثروت این جامعه را بوجود آورده اند که خود صاحب آن نیستند، همانگونه که کارگران ایرانی از هر قومی چه لر، چه کرد، چه فارس، چه بلوچ ....با کار خود ثروت این جامعه را بوجود آورده اند ولی خود صاحب آن نیستند. کارگران فقط از طریق اتحاد و پشتیبانی از همدیگر در مقابل سرمایه داران می توانند از منافع خود دفاع کنند و تهاجم سرمایه داران را عقب بزنند. بهمین دلیل دفاع از کارگران افغانی زمینه را برای جلوگیری از تهاجم بیشتر سرمایه داران و کم کردن فشار بیشتر به طبقه کارگر فراهم می کند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران

*******************

كارزار افغان ستيزی جمهوری اسلامی را درهم شکنیم!

بار ديگر رژيم مرتجع جمهوری اسلامی كارزار گسترده و همه جانبه ی ديگری راعلیه افغانی هاي مقيم ايران براه انداخته است تا چهره بغايت ضد مردمی خود را هرچه بيشتر به معرض نمايش بگذارد. اين كارزار با حمله گروهی از اوباشان به پناهجويان افغانی در يزد به اوج خود رسيد. روز جمعه ۱۰ تير اوباشان به خانه های پناهجويان افغان در محله كشتارگاه يزد هجوم آوردند و وحشيانه اين مردم بيدفاع را مورد ضرب و شتم قرار دادند و خانه فقيرانه آنها را به آتش كشيدند. به گونه ای كه تعدادی از آنان سوخته و مجروح شدند و عده ای سراسيمه خانه و كاشانه خود را رها كرده به خارج از شهر و يا خانه آشنايان خود پناه بردند.
عوامل رژيم و رسانه های وابسته به آن تلاش كردند كه حمله وحشیانه را با پيدا شدن جسد يك دختر ۱٨ ساله يزدی كه به او تجاوز شده و در چاهی در اطراف شهر انداخته شده بود، ربط دهند و بطور ضمنی اين يورش را توجيه كنند. دولت و رسانه ها هويت فردی را كه در ارتباط با قتل دختر ۱٨ ساله دستگير شده بود يك افغان معرفی كردند. اعلام هويت اين فرد، خواه مجرم باشد خواه بی گناه، نه توجيه كننده اين عمل شنيع است و نه می تواند بی رابطه با كارزاری باشد كه جمهوری اسلامی در چند ماه گذشته برای اذيت و آزار پناهجويان افغان براه انداخته است . اذيت و آزار پناهجويان افغان در ايران در ۳۰ سال گذشته پيوسته ادامه داشته وهيچگاه متوقف نشده است. اذيت و آزاری كه هم از جانب دولت و هم از.... ادامه مطلب

سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)

٧ ژوئیه ٢٠١٢

*******************

بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون حوادث تاسف بار شهر یزد

به اعمال فشار و تبعیض بر مهاجرین افغانی باید برای همیشه پایان داده شود

روزی نیست که معضل بیکاری از طریق رسانه ها و بلندگوهای رسمی بر دوش کارگران مهاجر افغانی در ایران سرریز نشود، روزی نیست که وجود ناهنجاریهای شدید اجتماعی در ایران از قبیل قتل و تجاوز، قاچاق مواد مخدر و تن فروشی و... به کارگران و مهاجرین افغانی منتسب نشود. روزی نیست که حساسیت اجتماعی از سوی رسانه ها و بلند گوهای رسمی نسبت به مهاجرین افغانی دامن زده نشود. فقط همین مانده است تا گرانی سرسام آور مسکن و هزینه های زندگی نیز بر دوش این مهاجرین انداخته شود! اما برای ما کارگران ایران واقعیت چیز دیگری است، کارگران مهاجر افغانی در ایران هم طبقه ای های ما هستند. این کارگران همچون میلیونها کارگر و مهاجر ایرانی که به سایر کشورها مهاجرت کرده اند و در آنها زندگی میکنند به ناچار و بر خلاف میلشان و به امید برخورداری از یک شرایط امن تر برای ادامه زندگی به ایران آمده اند.
کارگران و مهاجرین افغانی هیچ نقشی در تولید و باز تولید ناهنجاریهای شدید اجتماعی در ایران ندارند، هر روزه صفحه حوادث روزنامه ها مملو از اخبار قتل و تجاوز، قاچاق مواد مخدر، دزدی و سایر جنایتهایی است که هیچ مهاجر افغانی نقشی در آن نداشته است. پدیده تجاوز به زنان و قتل آنان از جمله ناهنجاری های بسیار ضد انسانی است که وجود آن و تولید و باز تولیدش مستقیما ناشی از کل شرایط اقتصادی اجتماعی حاکم بر کشور است و بروز آن هیچ ربطی به ملیتهای ساکن در ایران و بویژه مهاجرین و کارگران افغانی ندارد.
ما با ابراز تاسف عمیق از حوادثی که برای هم طبقه ایهای بسیار عزیز و گرانقدر افغانی مان در شهر یزد پیش آمد، تعرض به آنان در شهر یزد را قویا محکوم میکنم، همبستگی خود را با طبقه کارگر افغانستان، بویژه کارگران افغانی ساکن در ایران اعلام میداریم، خود را شریک غم و اندوه آسیب دیدگان حادثه تاسف بار شهر یزد میدانیم و مصرانه بر تحقق خواستهای زیر پای می فشاریم:
١- روشن سازی ابعاد هر آن چیزی که بر مهاجرین افغانی در حادثه شهر یزد گذشت
٢- محاکمه فوری و علنی عاملین و آمرین حمله به مهاجرین افغانی در شهر یزد
٣- پایان دادن به هر گونه تبعیض نسبت به مهاجرین افغانی و دیگر ملیتهای مهاجر ساکن در ایران
۴- اعطای حق شهروندی به کلیه مهاجرین افغانی و غیر افغانی ساکن در ایران
۵- ممنوعیت هر گونه تبلیغات رسمی و غیر رسمی که به هر شکلی به حساسیتهای قومی و ملی نسبت به کارگران مهاجر افغانی و سایر ملیتها دامن میزند
٦- تبلیغ و ترویج رویکردی انسانی به پدیده کارگران مهاجر از طریق رسانه های عمومی و کثیرالانتشار

اتحادیه آزاد کارگران ایران - ١٧ تیر ماه ١٣٩١

*******************

بیانیه چهل تن از فعالین سیاسی، مدنی داخل کشور پیرامون حمله به مهاجران افغانستانی

سرزمین ما «انسانی» است نه «خاکی»!
آه بگذارید سرزمین من
سرزمینی شود که در آن،
آزادی را
با تاج گل ساخته گی وطن پرستی نمی آرایند.*

سیاست‌های غیر انسانی دولت ایران مقابل مهاجران افغانستانی که از آغاز سال جاری با ممنوعیت ورود این مهاجران به اماکن تفریحی شدت گرفته بود، اکنون شکل بسیار خطرناکی یافته است. در تازه‌ترین مورد که در هفته نخست تیرماه رخ داد، با انتشار خبر دست داشتن مهاجری از افغانستان در قتل یک زن در یزد، منازل مهاجران در این شهر مورد هجوم قرار گرفت و افراد و خانواده‌های بسیاری مورد تهدید و آزار واقع شدند. در نتیچه‌ی سیاست‌های مذکورعده‌ای راه را بر خود هموار دیده‌اند تا بدون هرگونه واهمه و به بهانه دفاع از «وطن» و «ناموس» دست به چنین اعمال غیر انسانی و نژاد پرستانه‌ای بزنند. اعمالی که انجام آن جز با همراهی ضمنی حاکمیت دشوار می نماید. بی‌قانونی و رفتار غیر انسانی علیه مهاجران در سایر نقاط ایران هم ابعاد گسترده‌ای یافته است. در استان فارس یک مقام وزارت کشور گفته است که همه شهروندان می‌توانند و باید جلوی اتباع خارجی را بگیرند و از آن‌ها کارت اقامت بخواهند.
اقدامات سال‌های اخیر در محروم کردن مهاجران از تحصیل؛ در احضارهای مکرر و بی‌قاعده‌ی آن‌ها برای تعویض کارت اقامت در قبال مبالغ کلان؛ در فرستادن‌شان به اردوگاه‌هایی با شرایطی به شدت غیر انسانی و متهم کردن‌شان به این که عامل بیکاری هستند، همگی اعمالی به شدت غیر انسانی و محکوم‌اند. حمله به خانه‌های مهاجران به بهانه این که فردی از آن‌ها متهم به جرمی شده است اقدامی جنایتکارانه است که در یک نظام قضایی سالم باید به سرعت و شدت مورد پیگرد قرار گیرد. علاوه بر این در چنین مواردی نمایندگان سازمان‌های مستقل و نیز مقامات دولتی افغانستان باید امکان دست‌رسی به مهاجران و وارسی حقایق و اعلام آن را بیابند.
دولت ایران، که اکنون بنا بر وضعیت نامناسب و ویژه‌ی اقتصادی، به شدت تحت فشار نارضایتی‌های گسترده از سوی کلیه‌ی اقشار به ویژه کارگران و مزدبگیران است و همینطور نرخ بالای جرایم و آسیب‌های اجتماعی گوناگون که بدون شک معلول شرایط فعلی است، سعی می‌کند با مجرم و تبهکار جلوه دادن مهاجران، بار مسئولیت خود را در قبال این نابسامانی‌ها کاهش دهد. همچنین با دامن زدن به احساسات، سیاست حامی پروری خودش را در عرصه‌ی تقویت تعصبات ناسیونالیستی نیر به آزمون بگذارد. از سوی دیگر با سوء استفاده از مسئله‌ی مهاجران، به نوعی با دولت افغانستان بر سر اختلاف‌های دیپلماتیک تسویه حساب نماید. در حالی که این مهاجران خود بزرگترین قربانی حکومت افغانستان و نظامی‌گری غرب در منطقه هستند.
ما امضا کنندگان این بیانیه خواستار برچیده شدن هرگونه تبعیض و رفتار غیر انسانی از سوی حاکمیت و یا پاره‌ای از مردم با مهاجران هستیم. بی‌شک در این بین برخی از مردم نیز با اتکا به باورهای نادرست خود، سیاست‌‌های غیرانسانی حاکمیت را بازتولید می‌کنند. خواستار آنیم به هر کودک زاده شده از پدر و مادر افغانستانی به محض تولد در خاک ایران تابعیت ایرانی داده شود و نیز تابعیت علاوه بر پدر بی هیچ قیدی از مادر نیز به کودک منتقل شود (فارغ از محل تولد). خواهانیم تا تمام پرونده‌های پناهجویان افغان در کمیسیون‌هائی دمکراتیک که از خود افغانها هم اعضائی خواهد داشت و با حضور فرد پناهجو ، مورد بررسی قرار گرفته و بسته به نظر کمیسیون، پناهندگی اعطا شود و یا اقامت‌های موقت و دائم به ایشان تعلق گیرد. هیچ پناهجوئی را نمی‌توان مشمول اخراج از کشور و یا محدودیت سفر در داخل کشور دانست.
ما می‌خواهیم ایشان از تمام تسهیلات شهروندان ایرانی اعم از بیمه و آموزش و بهداشت و مراجعه به محاکم قضائی و... برخوردار باشند. همچنین حکومت طرح‌هائی را برای جذب هر چه بیشتر افغانستانی‌های مقیم ایران در جامعه تدارک دیده و در گام اول با تخصیص بودجه، عفب افتادگی‌های آموزشی آنان را جبران کند. فی الحال و در اقدامی فوری عاملان و آمران حمله به خانه‌های مهاجران در یزد باید تحت پیگرد قرار گیرند و دولت ایران باید رسما به خاطر وارد آمدن این آزارها به مهاجران از آن‌ها و از شهروندان خود عذرخواهی کند.
ما نمی‌خواهیم سرزمینی که در آن زندگی می‌کنیم آلوده به ننگ آزار مهاجران و حملات وحشیانه به آنها باشد و باور داریم حقوق همه‌ جانبه‌ی انسانی امری است که به هیچ بهانه‌ای چون ناسیونالیسم و نژاد و مذهب، قابل معامله نیست. ما به عنوان افرادی که به این مساله می اندیشند حاضر نیستیم هویت خود به جای انسان بودن و حقوق برابر برای همه‌ی انسان ها را به گونه ای تعریف کنیم که خود را بنا بر نژاد، رنگ پوست، مذهب، طبقه، جنسیت، قوم، زبان، پوشش و امثالهم بالاتر از انسان های دیگر بدانیم، و بنابر آن تعریف، حق تعرض به حقوق ایشان را برای خود قائل شویم. ما بنابر هویت مشترک همه ابناء بشر، معتقدیم، ذات انسانی ما هویت مشترک همه ماست و از این رو، حق تحصیل، زندگی یا عدم زندگی در یک مکان، اشتغال، برخورداری از امکانات بهداشتی، رفاهی، آموزش، تغذیه‌ی مناسب و مانند آن را برای همه انسان ها به یک میزان و به طور برابر قائل هستیم.
ما نمی خواهیم بی‌قانونی و حمله به خانه‌های مردم بی‌دفاع واکنشی طبیعی قلمداد شود. ما به همه اقدامات غیر انسانی و تبعیض آمیز علیه مهاجران اعتراض داریم و آن‌ها را محکوم می‌کنیم و خواستار پایان یافتن این نوع اقدامات و رسیدگی فوری و منضفانه به آن ها هستیم.

امضا کنندگان بیانیه:
یونس آبسالان/ سعید آقام علی/ پریسا ادیب زاده/ امیر امیرقلی/ مریم امیری/ سیامک امین/ مصطفی بذری/ نسیم بنی کمالی/ مهدی بیات/ محسن پریزاد/ یاشار پورخامنه/ بهنام تهرانی/ حسام چوپانی/ سعید حسن زاده/ فرزاد حسن زاده/ اختای حسینی/ محمد خانی/ مهسا خبراللهی/ بابک ذاکری/ حسام سلامت/ اشکان شریعتی/ فواد شمس/ محبوبه شمس/ ارسلان صادقی/ خسرو صادقی بروجنی/ بیتا صمیمی زاد/ یاسر عزیزی/ سورنا عمید/ محمد غزنویان/ مصطفی غلام نژاد/ امیر فیروزی راد/ مهدی محمدی/ علی مظفری/ علی معظمی/ حسام مناهجی/ مریم موسوی/ حسین نادری/ الناز ناطقی/ علی رضا نجمی.

* لنگستون هیوز، ترجمه‌ی احمد شاملو

*******************

فراخوان به همدردى، پشتیبانى و همبستگى با افغانستانى هاى ساکن ایران

و محکوم کردن سیاست های نژادپرستى اراذل و اوباش جمهورى اسلامى نسبت به کارگران و مهاجرین افغان

روز شنبه دهم تیرماه و در پی انتشار خبر قتل یک دختر جوان در شهر یزد، مشتی از اراذل و اوباش با ‌همراهی تعدادی از مردم ناآگاه و متعصب تحت پوشش نظامى نیروهاى مسلح حکومتى با حمله به خانواده‌های کارگر و مهاجر افغان مقیم این شهر، آن‌ها را با سنگ و چوب مورد حمله قرارداده و ده‌ها خانه مسکونی آن‌ها را به آتش کشیدند. در پی این تهاجم شماری از شهروندان افغانستانی مقیم یزد در آتش سوخته و به‌شدت زخمی شده‌اند.
مجازات دسته جمعی افغان ها در یزد به بهانه تجاوز دو افغانستانی به یک دختر که حتی صحت و سقم آن از جانب خود جمهوری اسلامی نیز روشن نشده و همچنین ممنوعیت فروش نان٬ مواد غذائی و امکانات بهداشتی به افغان ها، یک سیاست فاشیستی است.
ما مسوول اصلی تمامی نابسامانی‌های اقتصادى و اجتماعی را رژیم جمهورى اسلامی می‌دانیم. حکومت برای شانه‌خالی‌ کردن از زیر بار مسوولیت، این نابسامانی‌ها را به گردن گروه‌های مختلف مردم می‌اندازد. حمله به مهاجرین و کارگران افغانستانی براى به انحراف کشاندن افکار عمومی از علت اصلی فجایع اجتماعی هم‌چون اعتیاد، دزدی، سرقت، قتل و تجاوز بوده و خواست حکومت اسلامی می‌باشد.
ما از همه‌ی ایرانیان ترقی‌خواه و آزادی‌خواه دعوت می‌کنیم٬ روز شنبه٬ ١٤یولى ٢۰١٢ از ساعت ١٦ تا ١٨ بعدازظهر با حضور خود در این تجمع٬ ضمن ابراز انزجار خود نسبت به سرکوب و کشتار مهاجرین و کارگران افغان و عدم رعایت حقوق انسانی آن‌ها،همبستگى خود را با افغانستانى هاى ساکن ایران اعلام داریم۰

سرنگون باد رژیم جمهورى اسلامى

زنده باد همبستگى مردم ایران و افغانستان علیه رژیم جمهورى اسلامى

محل: کلن، Domplatte

دسته ٨ مارس زنان افغانستان

کانون همبستگى با کارگران در ایران٬ ایالت نورد راین وستفالن

کانون همبستگى با جنبش کارگرى در ایران٬ غرب آلمان

حزب کمونیست ایران٬ کلن

حزب کمونیست کارگرى ایران

جمعى از چپ هاى کلن

نشریه روشنگر

*******************

تجاوز نژاد پرستان و ناسیونالیست های ایرانی به حقوق شهروندان افغانی در ایران موقوف

اولیه ترین حقوق انسانی افغانهای مقیم ایران ، مثل اجازه تردد و اوراق هویت و انتخاب محل زندگی و... از آنان سلب شده است.
بخش عظیمی از کودکان خیابانی وکار فرزندان این کارگران وشهروندان محرومند. کودکانشان برای تحصیل با موانع عظیمی روبرو هستند ومدارس از پذیرش آنها سرباز میزنند. ادامه تحصیل در سطوح عالیتر به ندرت برایشان مقدور است . مراجعه به پزشک وبیمارستان های دولتی برایشان ممکن نیست. دسته دسته در مرزها وهنگام عبور دستگیر ، کشته یا زندانی میشوند. این روال عادی زندگانی آنهاست.
دیرگاهی است که گروه بزرگی ازاین شهروندان افغانی بخشی از طبقه کارگر ایران را تشکیل میدهند. به عبارتی آنها محروم ترین بخش طبقه کارگر هستند. کارهای طاقت فرسا ودستمزد های ناچیز وساعات کار طولانی در کنار تحقیر، سهم آنها از زندگی درایران است . علاوه براین همراه طبقه کارگر ایران در فقر وبی حقوقی توسط حکومت سرکوب میشوند. مسولان حکومت اسلامی اما با معرفی این زحمتکشان بعنوان عامل بیکاری میلیونها کارگر سعی میکنند بین این طبقه شکاف بیاندازند وعوامل واقعی بیکاری را که سرمایه داری است پنهان کنند. درپی این اظهارات بی پایه دسته های چماقدار جمهوری اسلامی را به سرکوب این مردم بیدفاع گسیل میکنند. هجوم وحشیانه فاشیستی ونژاد پرستانه در یزد وکشتار گروهی افغانها در مرز ترکیه از این دست بسیج های حکومتی برعلیه کارگران افغانی است . مردم جهان اگر با قوانین ارتجاعی وقرون وسطایی حکومت سرمایه داران ایران آشنا نبوده اند اما با این بسیج های فاشیستی از سوی نژاد پرستان و ناسیونالیسم آشنا هستند . آتش زدن یک خانواده وحمله به زنان و کودکان وشهروندان دریزد اوج توحش سردمداران سیاست ودولت سرمایه داری ایران و اشاعه خرافات واندیشه های ناسیونالیستی درجامعه را نشان میدهد.
شورا هرگونه رفتار اهانت آمیز با این زحمتکشان را محکوم میکند وخواهان حقوق برابرآنها با همه شهروندان ایرانی است.
کارگران افغانی نیز به مثابه پیکره ای از طبقه کارگر ایران باید به رسمیت شناخته شوند. شورا در این رابطه از همه نیروهای انقلابی وآزادیخواه میخواهد

روز شنبه ١۴ جولای ساعت ۴ تا ٦ بالای میدان سرگل

در اکسیونی بر علیه جمهوری اسلامی وبرای دفاع از حرمت انسانی وحقوق اولیه این زحمتکشان شرکت کنند.

زنده باد آزادی زنده باد سوسیالیسم

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی

شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران استکهلم

*******************

تهاجم وحشیانه رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی ایران به کارگران

با تعمیق "بحران" در رژیم جمهوری اسلامی ایران شقاوت آن در عرصه واقعیت برای کارگران و فرودستان جامعه هر روز تحمل‌ناپذیرتر می‌گردد. اما معنای بحران در باورها و بافت مفهومی جمهوری اسلامی ایران، یعنی تبدیل تضادهای جامعه به تناقض و حل این تضادها از طریق اعمال یک نیروی تخریب‌گر است که اکنون در بزنگاه تشنج و احتضار به سرمی‌برد. بحران برای این رژیم به‌معنای: بار سنگین بحران اقتصادی، بحران سیاسی ـ اجتماعی که لحظه‌ای گریبانش را رها نمی‌سازد، بحران منطقه‌ای که بر اثر سیاست‌های تنش‌برانگیزش تمامی کشورهای همسایه را رودروی خود قرار داده، مناقشه با قدرت‌های مداخله‌گر سرمایه‌داری جهانی بر سر سیاست برنامه اتمی، اجرای سیاست‌های آمرانه صندوق بین‌االمللی پول و بانک جهانی برای خصوصی‌سازی‌ها که حتی با برنامه فریبکارانه هدفمندسازی یارانه‌ها که در دومین مرحله از اجرای دروغین آن بازمانده و آن‌چه که از این سیاست ویرانگرانه برجای مانده افزایش نجومی هزینه زندگی در تمام عرصه‌ها می‌باشد که بخش وسیعی از جامعه را حتا از تهیه نان خالی عاجز نموده، و در نهایت بحران تولید و روابط اجتماعی آن است. بنابراین با توجه به پیچیده‌گی همه‌جانبه این بحران که به‌طور ماهوی ساختاری شده است و با ترکیبی از بار بحران اقتصادی ـ سیاسی سرمایه جهانی از یک‌سو و از سوی دیگر فشارهای نابودکننده‌ای که تحریم‌های جهانی بر روی بحران‌های داخلی این رژیم افزوده، می‌توان شمارش معکوس فروپاشی و احتضار این رژیم ضدانسانی را به‌طور عینی دید.
جمهوری اسلامی برای گریز از این بحران توان‌فرسا با تمامیت جامعه به جنگ سرنوشت‌ساز برخاسته، زیرا که تشدید فرساینده مبارزه طبقاتی حاصل از این بحران، این رژیم را از تاب و توان انداخته است. پیکان تیز حمله این رژیم جنایتکار نخست طبقه کارگر ایران است که با حمله به دستمزدهای آنان و سرکوب هرگونه تشکل‌یابی این طبقه و اعتراضات‌شان صورت می‌پذیرد. پاسخ به هر اعتراض کارگری، بازداشت، زندان و تبعید است که آخرین آن بازداشت۶٠ کارگری می‌باشد که فقط برای بحث و گفتگو پیرامون مسائل طبقاتی خود گردهم‌آمده بودند. اما در این میان رژیم به فرودست‌ترین و بی‌دفاع‌ترین بخش این طبقه نیز حمله می‌نماید که با نامیدن "مهاجر" و "میهمان" آنان را از دست‌یافتن به حداقل امکانات انسانی محروم کرده است: پناهجویان و بی‌جاشده‌گان "افغانستانی".
با گذشت بیش از سه دهه جنگ ناخواسته و تحمیلی توسط قدرت‌های سرمایه‌داری در افغانستان، میلیون‌ها نفر از آنان به سرزمین‌های دور و نزدیک جهان مهاجرت نموده‌اند. در حدود سه میلیون نفر از توده‌های پناه‌جو و بی‌جاشده افغانستانی که اکثریت آنان را کارگران ساده و زحمتکشان تشکیل می‌دهد، به‌مرور وارد جامعه ایران شدند. با توجه به ریشه‌های تاریخی ـ فرهنگی که میان این توده‌ی مهاجر با مردم جامعه ایران وجود داشته و دارد، سهولت ادغام آنان در جامعه به‌راحتی انجام‌پذیر می‌بود. اما دولت سرمایه‌داری رژیم جمهوری اسلامی با توسل به شوینیسم سیاسی ـ طبقاتی و ایدئولوژی تفرقه‌افکنانه "ناسیون"، نه تنها ادغام این جمعیت را ناممکن ساخت، بلکه بخشی را با متشکل نمودن در گروه‌های "مجاهد" و با هزینه‌های کلان، به ابزار نفوذ سیاست‌های مداخله‌گرایانه یا نقشه‌ها و توطئه‌چینی‌های خود برای "صدور انقلاب" بدل نمود و بخش دیگر را در مقابل استثمار وحشیانه سرمایه بی‌دفاع رها نمود؛ و آخر این‌که در هر برهه‌ای و در پاسخ به مشکل بیکاری ناشی از بحران اقتصادی و یا توجیه آن، به رقابت میان کارگران ایرانی با این "مهاجرین" دامن زده و تمام مشکلات را به گردن آنان انداخته است.
چنان‌چه بعد از گذشت بیش از سه دهه این جمعیت فروشنده نیروی کار به‌نام "مهاجر"، بخشی از طبقه کارگر ایران دانسته نشود، نقصان سنگینی برای طبقه کارگر و فعالیت‌های کارگری ـ سوسیالیستی خواهد بود. حداقلِ ناچیزی از سرمایه و ثروت اجتماعیِ آفریده شده توسط کارگران به این طبقه تعلق می‌گیرد؛ لیکن حتا سهمی به همان اندازه "یارانه‌ها" نیز به این بخش از طبقه کارگر نه تنها تعلق نگرفت که با حذف آنان از دریافت یارانه‌ها، فشار طاقت‌فرسای گرسنگی نیز بر مصائب‌شان افزوده شد. اکنون نه تنها سزاوار نیست، بلکه شرم‌آور است که با گذشت بیش از سه دهه هنوز هم این فروشنده‌گان نیروی کار را که از جوانی تا اینک که به پیری و از کارافتادگی رسیده، همواره در تولید ارزش اضافی سهم عمده‌ای داشته است "مهاجر و میهمان" خواند. اما بودوباش این "مهاجر و میهمان" چگونه است؟ مرد و زن و زیستگاه‌شان به آتش سوزانیده و سر کودکانشان به سنگ شکسته می‌شود. در هنگامی که آتش خشونت را ازخودبیگانگی دامن می‌زند، حتا آخرین پناهگاه نیز پناهی نخواهد بود. جامعه‌ای که ناتوان در دفاع از هستی خویش برعلیه مناسبات اعمال‌شونده باشد و به وحدت با انسان‌های هم طبقه‌ای خویش نیندیشد، برای دفاع از نیازمندان نخواهد شتافت. طبقه کارگر تنها از طریق این وحدت طبقاتی، خودرهایی خویش را تجربه خواهد نمود.
در شرایط کنونی و به‌واسطه سامان‌دهی بحران جهانی توسط سرمایه که موجب رقابت میان نیروی کار و جابجایی آن شده، مهاجرـ و پناه‌جوستیزی به سرنوشت بشریت تبدیل گردیده است. در برابر چشمان جهانیان، فوج مهاجرین گریزان از فقر و جنگ و تباهی، به اعماق اقیانوس‌ها فرو می‌روند.
ماهیت انسان‌ستیز نظام سرمایه‌داری، گرچه زیر پوشش حقوق بشر خود را پنهان می‌سازد، اما همان خشونتی است که در تمامی دوره‌های تاریخ با انسان فرودست روا داشته شده است؛ از برده تا برده‌گی مزدوری، در هنگام نیاز، به مکیدن شیره جان آن پرداخته و در زمان بی‌نیازی او را به‌عنوان ابزار انحراف ذهن و تحریف وقایع، هشدار تروریستی و وسیله‌ای ارزان‌تر از سلاح در جبهه‌های مرگ، گوشت دم توپ نموده است. مهاجر(افغانی)ستیزی در جامعه ایران هدف اقتصادی خاصی دارد و آن پوشاندن سلطه نهفته در تولید است. تهاجم سرکوب‌گرانه رژیم برعلیه فعالین کارگری، و کارگران و مهاجرین افغانی که هنوز "اتباع خارجی"شان می‌نامد، در ماهیت این نظام مستبدانه و استثماری رژیم جنایتکار ریشه دارد. احتضار و فروپاشی این رژیم را به سرنگونی انقلابی آن تبدیل نماییم.

سرنگون باد رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی ایران

زنده باد وحدت طبقاتی کارگران

کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد

علیه سیاست های ضدانسانی و مهاجرستیزی رژیم متحدانه اعتراض نماییم

کمیته فعالین کارگری- سوسیالیستی، (فرانکفورت)

کمیته همبستگی با مبارزات مردم ایران (ماینز ـ فرانکفورت)

٧ ژوئیه ٢٠۱٢

*******************

در محکومیت حمله به کارگران افغان

کارگران، مردم شریف و آزاده!
همان­گونه که مطلعید روز سه­ شنبه پنجم تیر ماه سال جاری در پی خبر قتل یک دختر جوان در یزد، عده­ای مردم ناآگاه و متعصب، انگشت اتهام را به طرف خانواده­های کارگران مهاجر افغان، در آن محل نشانه رفتند و در کسری از ثانیه متاسفانه جان و مال آنان طعمه­ی آتش نفرت این انسان­ها شد.
در این فاجعه­ی ناگوار تعدادی از این شهروندان افغان زنده زنده در آتش سوختند و عده­ای هم به شدت مجروح شدند. البته این فجایع طی سال­های اخیر برای طبقه­ی کارگر به طور عام و کارگران افغان به طور خاص (با شدت بیشتر)، امری بس عادی شده است. چون روزی نیست که کرامت انسان کارگر زیر یوغ سرمایه٬ خوار و خفیف نشود؟! روزی نیست که کارگری در اثر حادثه­ی محل کار محکوم به مرگ نشود؟! روزی نیست که کارگری از کار خود اخراج و بیکار نشود؟! روزی نیست که انسانی به دلیل فقر و بیکاری و برای فرار از این وضعیت، به دامان دزدی، تن­فروشی، اعتیاد و.... نیفتاده باشد؟!

کارگران!
این شرایط در حالی برای افغان­ها پیش می­آید که این کارگران برای رهایی از تمامی مصیبت­هایی همچون بیکاری، فقر، جنگ داخلی، سلطه­ی خارجی، طالبان و... که روزانه با آن دست به گریبان­اند؛ ترک دیار گفته و به شیوه­های مختلف برای یافتن کاری وارد ایران، پاکستان و... می­شوند. اما با ورود به این کشورها، تازه مصیبت­ها آغاز می­شود به گونه ای که حتی بدیهی ترین حق آنها که هویت­شان باشد به رسمیت شناخته نمی­شود. با چنین وضعی این کارگران برای بدست آوردن اندک نانی که بتوانند شکم خود و خانواده­ها یشان را سیر کنند حاضرند سخت­ترین کار را به جان بخرند و نیروی کار و تن نحیف خود را در قبال مزدی ناچیز برای تولید ارزش افزوده برای سرمایه­داران و حامیانشان، بفروش برسانند. اما می بینیم که این کارگران روزانه مورد بی­حقوقی و بی حرمتی های فراوانی قرار می­گیرند و با ترویج این ذهنیت کاذب و دروغین در میان مردم، که گویا دلیل اصلی بیکاری در ایران وجود کارگران افغان و نیروی کار ارزان آنهاست؛ سعی در سرپوش گذاشتن بر روی مسایل حاد پیش آمده در جامعه میکنند .
در همین راستا ما تعدادی از کارگران و فعالین کارگری ضمن محکوم کردن این اعمال فاشیستی در قبال کارگران افغان و اتباع خارجی، خواهان پایان بخشیدن به هر گونه اعمال ضد انسانی هستیم و از تمامی انسان های آزاده در ایران می خواهیم به هر طریق ممکن و برای جلوگیری از تکرار این اعمال شنیع اعتراض خود را اظهار دارند و از خانواده­های مهاجر افغان حمایت کنند.

اعضای کمیته­ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل­های کارگری سنندج

انجمن برق و فلز کار کرمانشاه

جمعی از فعالین کارگری سنندج

جمعیت خیاطان٬ کابینت سازان، آرایشگران سنندج

جمعی از خبازان سنندج و حومه

شورای کارگران بیکار

*******************

قمار جمهوری‌اسلامی با برگِ ناسیونالیسم

اشاره‌ای به یورش نژادپرستانه به پناه‌جویان افغان در یزد و همراهی دانشجویان لیبرال با جنایات جمهوری‌اسلامی

حمله‌ به افغان‌ها و آتش زدن خانه و کاشانه‌ی مردمی فقیر که از سر ناچاری در ایران و ترکیه و عراق و ... آواره شده‌اند خوشبختانه موجی از واکنش‌ها را برانگیخته است تا بیش از پیش تبعات فاجعه‌بار نگرش ناسیونالیستی(ملی‌گرایانه) برای تحلیل مسائل اجتماعی و سیاسی را آشکار کند. جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس تاکنون به اشکال مختلف برای سرپوش گذاشتن بر اهداف پلید خود از حربه‌ی ایران‌پرستی و ناسیونالیزم افراطیِ فارس استفاده کرده است. حرکت در چهارچوب درکی کلاسیک از کارکرد دولت-ملت سرمایه‌دارانه و عَلَم کردن "منافع ملی" در کشوری همچون ایرانِ کنونی با حجمی از بی‌عدالتی و ظلم و ستم به اقشار مختلف کنونی در ایران همراه می‌شود که عملا جایی برای اصول انسانی و بشری باقی نگذاشته و دفاع از "منافع ملی" مرزهای انسانیت را چنان زیر پا می گذارد که برخلاف ادعای مدعیان این "منافع"، انسان "ایران"ی را دچار سرفکندگی تاریخی خواهد کرد. این چه "منافع ملی"ای است که در چهارچوب آن باید به پناهجویان افغان یورش برد و خانه‌ی آنان را آتش زد یا زمین های کشاورزی اعراب خوزستان را غصب کرد و آنان را از حقوق ابتدایی خودشان محروم کرد. این انسان "ایرانی" به چه قیمتی "منافع ملی" خودش را می خواهد به دست بیاورد؟ چند هزار عرب و بلوچ و کُرد و باید در فقر و فلاکت به سر ببرند تا بر دامن "منافع ملی" گردی ننشیند؟ چه میزان تحقیر و ستم را باید افغان‌ها تحمل کنند تا "منافع ملی" تامین شود؟ جمهوری‌اسلامی با برگ ناسیونالیزم خیلی خوب بازی می‌کند. عناصر امنیتی و اطلاعاتی و سرکوب رژیم در مناطق مختلف از این حربه به خوبی استفاده می کنند. در خوزستان در برخورد با فعالان و مبارزان عرب کینه و نفرت نژادی شکنجه‌گران و بازجویان علیه زندانیان آشکار و روشن است. در کردستان بازجوها را از مناطق ترک‌نشین انتخاب می‌کنند و در آذربایجان از کُردها برای سرکوب فعالین تُرک استفاده می‌کنند. در سرکوب های بعد از انتخابات شایعه شد که اعرابی را از لبنان برای سرکوب آورده اند که تضاد اصلی را به جنگ عرب و عجم بکشانند. بسیاری از دوستانی که در تهران دستگیر شدند تعریف کرده‌اند که بازجویان و یا نیروهای انتظامی از موضع یک "شهرستانی" با "تهرانی" برخورد می‌کردند. در مجامع کارگری عناصر اطلاعاتی رژیم به طور مداوم بر اختلافات قومی و نژادی دامن می‌زنند. به عنوان مثال در جریان شکل‌گیری سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه ..... ادامه مطلب

پژمان رحیمی

*******************

بر علیه افغانی ستیزی جمهوری اسلامی بپا خیزیم!

به دنبال یورش وحشیانه به توده های افغانی و ضرب و شتم آن ها و به آتش کشیدن منازلشان، اکنون خیلی از این توده های مورد هجوم قرار گرفته مجبور شده اند که در خانه آشنایان خود مخفی شده و یا شهر را ترک کنند. برخی از مقامات دولتی و از جمله سخنگوی سفارت جمهوری اسلامی در کابل، این تعرض وحشیانه و بیرحمانه را به حساب "واکنش عمومی" نسبت به تجاوز و قتل یک دختر ١٨ ساله در یزد جلوه داده و در تلاش اند این طور وانمود کنند که گویا نیرو های انتظامی و دیگر نیروهای مزدور وابسته به دولت دخالتی در این امر نداشته اند. اما، صرف نظر از تمام تبلیغات سازمان یافته دولتی علیه مردم ستمدیده افغانی مقیم ایران در جهت ایجاد تفرقه فیما بین آن ها و مردم تحت ستم ایران، بر کسی پوشیده نیست که در کشوری که از ترس خیزش توده های جان به لب رسیده، سر هر چهارراه و محل تجمع مردمی ، تعدادی پاسدار ایستاده و ماموران انتظامی حتی محل های کم رفت و آمد را هم کنترل می کنند، چنین اقداماتی نمی تواند و نمی توانسته است بدون پشتیبانی نهاد های دولتی رخ داده و تداوم یابد. تعرض ضد مردمی به توده های افغان در شهر یزد در شرایطی رخ داده که هنوز از نظر قانونی روشن نشده است که قاتل دختر مورد نظر چه کسی است. واضح است که حتی اگر قاتل یک افغانی هم بوده باشد، این امر باز نمی تواند توجیه گر حمله به افغانی ها قرار گیرد. چرا که اگر قرار باشد به خاطر جنایت یک فرد یا هر کار خلافی، فامیل ، دوستان و آشنایان وی و یا همشهری هایش مورد تعرض قرار گیرند آن گا ه باید در نظر گرفت که در کشوری که در هر گوشه اش هر روز این همه دزدی و جنایت رخ می دهد چه وضعی می تواند پیش آید؟
در شرایطی که کشور افغانستان دهه هاست که مورد تهاجم نیروهای امپریالیستی قرار داشته و جنگ و خونریزی در جهت اهداف پلید این نیروها همچنان در این کشور جریان دارد، طبیعی است که می شنویم که افغانستان بزرگترین رقم مهاجران را در سطح جهان دارا می باشد. بخشی از آن مردم سال هاست که در ایران اسکان گرفته و زیر بال خفاش جمهوری اسلامی ظلم و جور و سرکوب و دیکتاتوری این رژیم را همراه مردم ستمدیده ایران و البته در ابعادی به مراتب فزون تر متحمل شده اند. سال هاست که از یک طرف سرمایه داران خونخوار ایران با استثمار هر چه شدیدتر کارگران و زحمتکشان افغان و بیکارسازی کارگران ایرانی می کوشند بین آن ها تضاد هائی را دامن زنند و از طرف دیگر مبلغین جمهوری اسلامی به هزار شگرد سعی کرده اند مسبب بسیاری از نابسامانی های موجود در جامعه را وجود افغانی ها در ایران جلوه داده و ضمن ایجاد تفرقه بین مردم ستمدیده ایران و افغانستان خود را در بسیاری از امور از آماج خشم مردم دور نگاه دارد. برخورد وحشیانه اخیر به مردم رنج دیده افغان در یزد در همین چهارچوب قرار دارد، بعلاوه این که جمهوری اسلامی با ایجاد فضای رعب و وحشت برای افغانی ها و تحت فشار قرار دادن آن ها این هدف را هم دنبال می کند که آن ها را مجبور به ترک کشور کنند.
نگاهی به سوابق جمهوری اسلامی در اشاعه افغانی ستیزی همچون جلوگیری از ورود آن ها در روز سیزده بدر امسال به پارک "صفه" در اصفهان و اخیرا هم در فارس تبلیغ "ممنوعیت ارائه خدمات و مواد غذایی به اتباع بیگانه غیر مجاز"، به روشنی نشان می دهد که چه کسانی در پشت موج اخیر افغانی ستیزی قرار داشته و به این واسطه می کوشند اذهان مردم را از مسایل اصلی و درد هائی که همه اهالی کشور را رنج می دهد منحرف سازند.
چریکهای فدائی خلق ضمن محکوم کردن تعرض به برادران و خواهران افغانی در یزد و هر جای دیگر ایران و با تاکید بر مبارزه با هر شکل تظاهر افغانی ستیزی که از افکار و اندیشه های ارتجاعی نژادپرستانه نشأت می گیرد، جمهوری اسلامی را مسبب و عامل هجوم وحشیانه به توده های افغان در یزد دانسته و ضمن همدردی نه فقط با توده های مورد تهاجم قرار گرفته افغان در شهر یزد بلکه با تمام افغانی های تحت ستم مقیم در ایران، باز هم بر ضرورت نابودی رژیم پلید و وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی تأکید کرده و همه ستمدیده گان را برای پیمودن هر چه قاطع تر این راه فرا می خواند.

نابود باد رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی!

زنده باد انقلاب!

پیروز باد همبستگی کارگران و زحمتکشان علیه امپریالیسم!

چریکهای فدایی خلق ایران

١٣ تیر ١٣٩١ - ٣ جولای ٢٠١٢

*******************

از حقوق کارگران و زحمتکشان افغانستان در ایران دفاع نمائیم

سالیان درازی است که مردم رنجدیده و زحمتکش افغانستان زندگی سخت و پرمشقتی را در جامعه ایران سپری می سازند. آنها از ابتدایی ترین حقوق انسانی برخوردار نیستند و چه بسا فرزندانشان را برای تحصیل در مدارس نمی پذیرند و کارهای طاقت فرسا و برده گی قرون وسطایی بر دوش آنهاست و اتباع بیگانه غیر قانونی را به آنها نسبت می دهند، در حالی که افغانستانی ها هم اینک، طبقه کارگر ایران محسوب می شوند. کارگرانی که در بیابان ها و جاده ها به کار مشغولند، حفر چاه، گودبرداری های خطرناک و ساختمان سازی و فعالیت در اعماق معادن از کارهای بسیار دشواری است که انجام می دهند و در مقابل استثمار شدید کمترین دستمزدها را دریافت می دارند. اینکه ماموران امنیتی جمهوری اسلامی در پارک لاله، کارگران و فعالان ایران را همراه با افغانستانی ها، با ضرب و شتم دستگیر می کند، نمونه ی کوچکی است که همبستگی کارگری را در ایران جلوه گر می سازد. از آنجا که فرزندان مهاجران افغانستان، محروم از تحصیل هستند، بخشی از کودکان کار و خیابان را تشکیل می دهند. واقعیت این است که مجموعه ی این شرایط سبب شده است که از طرف حکومت سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران، افغانستانی ها تحقیر می شوند و در زیر شکنجه های شدید روحی قرار دارند و اگر خطایی (که محصول جامعه ی سرمایه داری است) از آنها صورت پذیرد، اوباشان اسلامی در جای جای کشور ایران به کارگران و زحمتکشان افغانستانی حمله ور و جنایت های بی شماری علیه آنها مرتکب می شوند.
نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی فراموش می کند که به دلیل خشونت های مداوم و روزمره، از طرف حاکمان و نیز محرومیت های اجتماعی، جنایت در سراسر جامعه بیداد می کند، ولی در برابر خطا و جنایتی که از طرف شهروند افغانستانی صورت گیرد، باید تمام افغانستانی ها پاسخگو باشند؛ در نتیجه آواره می شوند و حتا در گریز از مرگ و نجات جان خویش به صورت گروهی، از طرف پاسداران اسلامی کشته می شوند.
در سال های اخیر بسیاری از کارگران افغانستانی در زیر شدیدترین استثمار سرمایه داری ایران، در حوادث ناشی از کار، جان خود را ازدست داده اند و نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی حتا از اعلام نام آنها خودداری می کند که تعدادشان بسیار زیاد است.
با چنین وضعیتی و با تهاجم وحشیانه ای که به مردم افغانستان و خانواده ی آنها در ایران صورت می گیرد، وظیفه ی بدیهی ماست که از حقوق کارگران و زحمتکشان افغانستان دفاع نمائیم و نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی را که آگاهانه اینگونه حمله های وحشیانه را مستقیما به عهده دارد، افشا سازیم؛ چرا که آنها به طبقه کارگر ایران تعلق دارند و کارگران و فعالان کارگری نیز با دفاع طبقاتی از هم طبقه ای های خویش، علاوه براینکه چهره ی کریه رژیم اسلامی را نزد افکار عمومی رسوا می کنند، همبستگی کارگری را نیز به وجود می آورند.

همبستگی طبقاتی با جنبش کارگری ـ پاریس

١٣ تیر ١٣٩١ ـ ۵ ژوئیه ٢٠١٢

*******************

آکسیون اعتراضی علیه دستگیری فعالین کارگری!

اعتراص به سیاست های راسیستی و مهاجر ستیزی

اراذل و اوباش جمهوری سرمایه داری اسلامی ایران علیه کارگران و مهاجران افغانستان! اینجا کلیک کنید.
کمیته فعالین سوسیالیستی فرانکفورت

کمیته همبستگی با مبارزات مردم ایران / ماینز و فرانکفورت

*******************

همگام با کمپین آزادی فعالین جنبش کارگری و در اعتراض به سرکوب

مهاجرین و پناهندگان افغانی در ایران روز شنبه ٧ جولای در میدان دام شهر آمستردام گردهم می‌آئیم

روز جمعه بیست و ششم خردادماه، ماموران سرکوب رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی با یورش به جلسه مجمع عمومی “کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری”، حدود ۶٠ نفر از کارگران و فعالین جنبش کارگری را دستگیر کردند که با گذشت ١٩ روز هنوز علیرضا عسگری و جلیل محمدی در بازداشت بسر می‌برند و ٧ نفر دیگر اعضای دستگیر شده کمیته هماهنگی با قرار کفالت آزاد شده اند. ادامه فراخوان هلند... اینجا کلیک کنید.

فعالین سازمان فدائیان (اقلیت) - هلند

حزب کمونیست ایران (هلند)

حزب کمونیست کارگری ایران (هلند)

*******************

هجوم وحشیانه جمهوری اسلامی به شهروندان افغان تبار محکوم است!

خبرهای منتشر شده حاکی است که ارازل و اوباش دست پرورده جمهوری اسلامی که از پشتیبانی آشکار نیروهای مسلح و امنیتی حکومت اسلامی برخوردارند از هفته پیش٬ در شهر یزد به خانه های دهها افغان در محله کشتارگاه حمله کرده اند. با به آتش کشیدن منازل آنها دست به آزار و اذیت آنان در این محله زده اند. بسیاری از این خانواده ها ناچارا با پناه گرفتن در خانه های دوستان و آشنایانشان در شرایط فاجعه باری قرار دارند. تعدادی آواره بیابان و صحرا گشته اند. این حملات به بهانه شایعه تجاوز دو افغان به یک دختر نوجوان، صورت گرفته که حتی از جانب خود جمهوری اسلامی نیز مورد تایید قرار نگرفته است.
اما سیاست غیر انسانی جمهوری اسلامی علیه مردم بیدفاع افغان سابقه طولانی تری دارد و در کلیه شهرهای کشور ایران در حال انجام است. اقدامات ضد بشری سازمان یافته ای بطور سیستماتیک علیه این مردم به اشکال مختلف در جریان است. اسکان افغانها عملا در ۲۸ استان کشور ممنوع گردیده است.
تخریب منازل کارگران افغان در منطقه وزیرآباد شهر شیراز تحت عنوان پاکسازی "اتباع غیر مجاز و بیگانه" صورت گرفته است.
دستگیری و اخراج پناهجویان افغان به بهانه "غیرمجاز" بودن بشدت در حال انجام است٬ طی مدت کوتاهی بیش از دویست هزار نفر از افغانهای مقیم ایران دستگیر و اخراج گردیده اند. استانداریها و فرمانداریها رسما وارد معرکه شده اند و با صدور دستورالعملهای علنی به اذیت و آزار و هتک حرمت پناهجویان افغان صورت قانونی و رسمی داده اند.
ممنوعیت فروش نان و مواد غذائی و امکانات بهداشتی٬ دستور العمل به کارفرمایان برای پرهیز از استخدام کارگران افغان، دستگیریهای وسیع و سراسری٬ ممنوعیت حمل و نقل و جابجایی افغانها٬ ممنوعیت حضور افغانها در برخی از نقاط نظیر پارکها و معابر عمومی٬ ممنوعیت از ادامه تحصیل در رشته های معینی مانند مهندسی٬ فن آوری هسته ای٬ پزشکی و غیره٬ ممنوعیت تحصیل برای کودکانی که پدر آنها تبعه افغانستان است تحت عنوان کودکان بی هویت و بی شناسنامه٬ غیر قانونی بودن ازدواج با شهروندان افغانستان و دهها اقدام ضدانسانی دیگر علیه مهاجرین افغان تماما بصورت قانونی و با دستورالعملهای دولتی انجام میگردد. اداره کل امور اتباع و مهاجران در استان فارس حتی صاحبان نانوائی ها، سوپرمارکت ها، رانندگان تاکسی و عموم مردم را مجاز دانسته و ترغیب کرده است که مشخصات هویتی افغانها را کنترل کنند.
این جنایات وحشیانه سازمان یافته دولتی بخشی از سیاست و عملکرد حاکمیت جمهوری اسلامی است تا گناه نابسامانیهایی جامعه را که خود منشا و مسبب و عامل بقای آن است به دیگران و مهاجرین افغان نسبت دهد!
دهها تشکل دفاع از حقوق کودکان با حمایت از کودکان افغان٬ و نیز برخی از هنرمندان در حمایت از کارگران و مهاجرین افغان اقدامات ارزنده ای کرده اند، این حمایتها تو دهنی محکمی به اقدامات ضد بشری حکومت اسلامی است و لازم است که هر چه بیشتر گسترش یابد.
مردم ایران عمیقا خود را با مهاجرین و پناهجویان افغان هم سرنوشت می بینند و با اقدامات حکومت اسلامی بشدت مخالفند. مردم شریف و آزادیخواه می خواهند که به اخراج مهاجرین پایان داده شود. آنان بخشی از جامعه ایران هستند و باید از حق اقامت، کار، آموزش، زندگی مشترک و ازدواج و همه حقوق شهروندی برخوردار شوند.
جمهوری اسلامی بعنوان بانی و مسبب و سازمانده این جنایات باید تمامی خسارات وارد آمده بر مهاجرین افغان در یزد و شیراز و در سراسر نقاط کشور را به آنها بپردازد و عاملان این حمله وحشیانه، بعنوان مجرم شناسایی و بازداشت شوند.
تبلیغات و فضاسازی سیستماتیک رسانه های دولتی علیه مهاجرین افغان یک رکن سیاست خارجی ستیزی جمهوری اسلامی است٬ باید سریعا تعطیل گردد.
ما از همه انسانهای شریف و آزادیخواهان افغان و ایرانی میخواهیم که نسبت به این سرکوبهای ضد بشری بی تفاوت ننشینند وگرنه جمهوری اسلامی با به راه انداختن یک قوم کشی علنی فجایع بزرگتر و مهیب تری را روی دست جامعه خواهد گذاشت. هرکجا که هستید با سازمان دادن اعتراضات جمعی مانع گسترش این اقدامات ضد بشری گردید

انجمن افعانها در سوید

نهاد کودکان مقدمند

فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی

سوم جولای ۲۰١۲

*********************

به آتش کشیدن کارگران افغان گوشه ای از موج پیاپی توحش دولت بورژوازی

سرکوب، کشتار و وحشت آفرینی جزء پیوسته تلاش دولت اسلامی سرمایه داری ایران برای بقای خود در تمامی دوران حاکمیت سیاهش بوده است. با همه اینها طول و عرض لشکرکشی ها، حمام خون ها و وحشت سالاری های رژیم به طور معمول منحنی شدت و ضعف احساس خطرش در مقابل موج اعتراض توده های کارگر را نیز منعکس کرده است. آنچه امروز در جامعه ایران جاری است فاز باز هم تازه ای از تحمیل موحش تر گرسنگی، فقر، آوارگی، بی داروئی و مرگ و میر ناشی از همه این مصیبت ها بر پنجاه میلیون نفوس جمعیتی طبقه کارگر است. دستمزدهای واقعی زیر فشار افزایش قیمت ها از نصف پائین تر رفته است. شمشیر قحطی و فلاکت همه جا بر سر توده های کارگر می چرخد. یافتن کار برای جوانان خانواده های کارگری به آرزوی دست نیافتنی تبدیل گردیده است. امید به تأمین نازل ترین امکانات معیشتی در زندگی کارگران افول کرده است. تمامی اعتراضات و فریادها علیه این وضعیت سرکوب شده است. فضای روز جامعه چنین است و این فضا قهراً آبستن طغیان خشم و موج انفجار توده های عاصی کارگر است. رسم و روال دولت سرمایه داری همواره این بوده است که بر فراز چنین اوضاعی بر وسعت دستگیری ها بیفزاید، دامنه کشتارها را توسعه دهد، سلاح رعب و هراس و وحشت را بیش از پیش صیقلی دهد و به هر سبعیت و ددمنشی دیگر برای جلوگیری از وقوع آتشفشان اعتراضات کارگری توسل جوید. آنچه این روزها دستور کار دولت اسلامی سرمایه داری است نیز همین است. اعدام انسانها در ملأ عام، به عنوان یکی از فجیع ترین و بربرمنشانه ترین شکل درنده خوئی دینی سرمایه در ایران ابعاد تازه ای یافته است. گشت های ثارالله و زینب و کلثوم و امر و نهی در سطحی بسیار گسترده تر و توحشی بسیار بی عنان تر از چند ماه قبل به جان زنان و دختران افتاده اند. یورش سبعانه به خانه ها و دستگیری افراد بیشتر از پیش شده است. فشار بر زندانیان مضاعف گردیده است و همه اشکال دیگر تعرض و تهاجم رژیم به زندگی روزمره انسان ها عمیق تر، شدیدتر و فاجعه بارتر شده است. یک چیز بسیار روشن است. نازل ترین میزان شعور انسانی هم البته اگر این شعور از آن بورژوازی نباشد بسیار خوب تشخیص می دهد که معضل دولت اسلامی سرمایه نه عریضه نگاری این یا آن « اصلاح طلب» زندانی، نه شرب خمر این یا آن جوان، نه تار موی پیدای این یا آن زن، حتی نه جمع شدن چند کارگر سندیکالیست در گوشه خانه ای در این یا آن شهر که مسأله بسیار اساسی و حیاتی دیگری است. رژیم آستانه انفجار قهر توده های به جان رسیده از شدت استثمار و سیه روزی های ناشی از وجود و حاکمیت سرمایه داری را به چشم می بیند و راه مقابله با آن را دستیازی به همین درندگی ها و کشتارها می داند. آتش کشیدن کارگران افغان در شهر یزد جزء کاملاً پیوسته و اندرونی همین وحشت آفرینی بورژوازی با هدف مقابله با موج طغیان اعتراضات کارگری است. در اینجا نیز مثل روز روشن است که پشت ماجرا، نه جرم و جنایت فلان مهاجر افغانی که توطئه آرایش میدان برای یکه تازی و آتش افروزی فاشیستی عمله و اکره سرکوب سرمایه و از این طریق توسعه افزون تر ابعاد رعب و وحشت در فضای زندگی و کار و تنفس توده های کارگر خوابیده است. تا جائی که به کارگران مهاجر افغان مربوط می شود ... ادامه مطلب

فعالین جنبش لغو کار مزدی - ژوئیه ٢٠١٢

*********************

تهاجم سازمان یافته و فاشیستی نیروهای دولتی علیه مهاجران و زحمتکشان افغانستانی را در هم شکنیم!

همین چندی پیش بود که ورود مهاجران و زحمتکشان افغانستانی به پارکی در اصفهان ممنوع شد، هنوز فاجعه کشتار ده ها پناهجوی افغانی در مرز ترکیه رعشه بر اندام هر انسان آزاده می اندازد و هنوز در گوش ها طنین انداز است. حال می شنویم که تحت عنوان قتل یک دختر ١٨ ساله در شهر یزد نیروهای امنیتی رژیم و ارازل و اوباشش به محله های زحمتکشی افغانستانی ها که از کمترین امکانات رفاهی برخوردارند هجوم برده اند، منازل حقیر شان را به آتش کشیده و تخریب کرده اند، آنان را به انتقام خون یک دختر که خود قربانی همین نظام مرد سالار و شوونیست است به خاک و خون کشیده اند. هم زمان طی روزهای گذشته رسانه های رژیم از "ممنوعیت ارائه خدمات و مواد غذایی به اتباع بیگانه غیر مجاز" در استان فارس خبر می دهند.
دولت، مغازه ها، نانوایی ها، سوپر مارکت ها و مراکز فروش مایحتاج روزانه را موظف کرده است که به این «اتباع بیگانه ی غیر مجاز» چیزی نفروشند و در صورت عدم رعایت این طرح، محل کسب شان پلمب و جریمه خواهد شد. این طرح یاد آور سیاست های فاشیستی دولت هیتلر نسبت به یهودی ها آلمان در دوران جنگ جهانی دوم (١٩٣٩-١٩٤۵) است. فردا شاهد آن خواهیم بود که دولت آنان را مجبور کند که به شکلی افغانستانی بودن خود را مشخص کنند - همان طور که فاشیست های نازی در آلمانِ هیتلری، یهودی ها را مجبور به این کار می کردند. همه این اعمال سازمان یافته ی دولتی گواه روشن یک سری عملیات سازمان یافته حکومتی علیه خواهران و برادران افغانستانی ما می باشد.
این گونه اعمال باید از طرف همه کسانی که بندی با این رژیم ندارند به شدت محکوم شود و با دفاع از زحمتکشان افغانستانی که بخشی جدائی ناپذیر از طبقه کارگر، زحمتکشان و خلق های تحت ستم ایران هستند جواب درخوری به رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی و نیروهای سرکوب گرش دهند. رژیمی که بیشرمانه افغانستانی های مقیم ایران را «اتباع بیگانه ی غیر مجاز» می خواند، خود بیگانه ترین وغیرمجازترین نهاد موجود در ایران است و بیش از سی سال است که پرولتاریا و مردم زحمتکش ایران در گیر و دار سرنگونی این رژیم فاشیستی هستند. رژیم با اتخاذ این اعمال جنایت کارانه می خواهد بین خود و مردم پلی بسازد و خود را از زیر تیغ مبارزات مردم کنار کشد و به این طریق با قربانی کردن زحمتکشان افغانستانی آنان را مسبب بحرانی که بود و نبودش را رقم می زند، معرفی کند.
مهاجران افغانستانی به آشکارترین شکل تحت ستم شوونیسم ایرانی قرار دارند و از ستم ملی رنج می برند. کارگران افغانستانی از دهه پنجاه در ایران تحت شدیدترین شرایط کاری با بی حقوقی استثمار می شوند. از بی حقوقی کامل سیاسی و اجتماعی در رنجند؛ در معرض دستگیری و اخراج دائمی قرار دارند. مهاجران افغانستانی بخشی از پرولتاریای ایران هستند که در سرنگونی این رژیم مذهبی و شوونیست منافعی عمیق دارند و باید کاری کنیم که در صف اول مبارزه برای دفن این رژیم قرار گیرند. در این صورت انقلاب آینده انقلابی عمیقا انترناسیونالیستی و اجتماعی خواهد بود. دولت انقلابی آینده ایران تحت رهبری نیروهای انقلابی و کمونیست به همه قوانین سرکوبگرانه علیه کلیه کسانی که در خاک ایران به سر می برند پایان خواهد داد. همان طور که در برنامه حزب ما آمده است: «حقوق پایه ای سیاسی و اجتماعی آنان، از جمله حق شهروندی، حق کار، حق تحصیل، حق شناسنامه، حق ازدواج با ایرانی تباران وکلیه حقوقی که هر تبعه ایرانی از آن برخوردار است را به رسمیت خواهد شناخت.»
کلیه ی نیروهای چپ و کمونیست، نهادها و افراد آزادیخواه در داخل و خارج از کشور باید به هر طریق ممکن به مقابله با این اعمال جنایتکارانه و سازمان یافته برخیزند و جواب درخور را به مزدوران رژیم و ارازل و اوباشش بدهند!

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران!

زنده باد انقلاب!

حزب کمونیست ایران ( مارکسیست- لنینیست- مائوئیست)

٣/٠٧/٢٠١٢ ١٣تیر ١٣٩١

*********************

ما از هر گوشه از طبقه خود با قدرت دفاع می کنیم

از جنگلهای مازندران یکشنبه در برنامه تویزیونی با تلفن بمن خبر دادند که ما تعدادی کارگر افغان هستیم که به جنگل فرار کرده و از ترس مامورین انتظامی مدتی است در آنجا زندگی می کنیم و از نظر مواد غذائی بشدت در مضیفه ایم. کسان دیگری هم در یزد بمن اطلاع دادند که خود را در خانه دوستانشان که هنوز مورد حمله قرار نگرفته پنهان کرده و جرات بیرون امدن ندارند. آنها ه...م از نظر مواد غذانی در فشار بسر می برند. همان روز از چند منبع مختلف نیز از ایران و یزد خبر دادند که یک خانواده را بطور کامل با محل زندگی شان در یزد به آتش کشیده نابود کرده اند.
این جنایات جسورانه را جمهوری اسلامی در زمینه مساعد احساسات ضد افغانی در میان ایرانیان و سکوت و بی اعتنائی آنان نسبت به کارگران خارجی که هر دو از ناسیونالیسم خودپرست ایرانی تغذیه می شوند، مرتکب می شود. برای لیبرال ها، سبزها، سکولارها، جمهوری خواهان و سایر دار و دسته های سیاسی که نمایندگی منافع بخش های مختلف سرمایه داران را بعهده دارند، همچون خود سرمایه داران، جان و زندگی کارگر افغان جز برای آنکه به شدیدترین وجهی استثمار شود، ارزش دیگری ندارد. ولی برای کارگران و مردم زحمتکش، ٣ ملیون کارگر افغانی در ایران جزئی از طبقه کارگر ایران محسوب شده، منافع و دشمن مشترک آنها یکی است. از اینرو، کار واقعی دفاع از کارگران افغان وظیفه ویژه طبقه کارگر ایران و نیروهای سوسیالیست و مدافع طبقه کارگر است.
اکنون که تظاهرات گوناگون در اینمورد در شهرهای مختلف شروع شده با پیوستن خود به این تظاهرات و برگزاری تظاهرات مشابه در شهر های خود صحنه پر عظمتی از قدرت کارگری و نیروهای مدافع آنرا به نمایش بگذارید و با یکی کردن اکسیونهای دفاع از کارگران افغانی واکسیونهای دفاع از فعالین کارگری دستگیر شده، این اکسیونها را به جنبشی پرشور در دفاع از کل طبقه کارگر ایران تبدیل نمائید. بگذارید به جمهوری اسلامی و طبقه منفور سرمایه داری نشان دهیم که ما با قدرت از طبقه خود دفاع می کنیم و به آنها اجازه تعرض به هیچ گوشه ای از آنرا نمی دهیم.

سیامک ستوده - سوم جولای ٢٠١٢

*********************

حملات فاشیستی حکومت اسلامی به افغانی های مقیم ایران را محکوم کنیم!

تبلیغات، سیاست ها و عملکردهای فاشیستی حکومت اسلامی ایران، زمینه ای را فراهم کرده است که برخی اتفاقات پیش آمده در شهرهای ایران، بدون هیچ سند و ثبوتی به افغانی ها نسبت داده شود. حکومت اسلامی، هم چنین بحران هایش از جمله بی کاری در کشور را به مهاجرین و کارگران افغانی نسبت می دهد که دروغ محض است. تهاجم همه جانبه به افغانی ها در یزد، به بهانه تجاوز دو افغانی به یک دختر که هنوز صحت و سقم آن از جانب دستگاه های امنیتی و قضایی حکومت اسلامی نیز روشن نشده است، آشکارا یک اقدام غیرانسانی فاشیستی است.
روزنامه های حکومتی شایع کردند که این جنایت توسط افغانی ها صورت گرفته است. هر چند که تاکنون از سوی ازکان ها و مقامات حکومت اسلامی هیچ گونه اسناد و شواهدی که هویت افغان بودن عامل این جنایت را نشان دهد، ارائه نشده است.
مستقل از این که متجاوز و قاتل آن دختری که جسدش در چاهی در یزد کشف شده است چه کسی ست و چه هویت ملی دارد، این اندازه از توحش به مردمی که مستقیم و غیرمستقیم هیچ نقشی در این تهاجم نداشته اند، نسبت داده می شود به دور از واقعیت است و نمی تواند بدون طرح و نقشه عوامل حکومتی صورت گرفته باشد.
روزی نیست که مقامات حکومت اسلامی، ماجرین و پناهندگان و کارگران افغانی را تهدید به اخراج نکنند و روزی نیست که مانع از ورود آن ها به اماکن عمومی و پارک ها نشوند. اخیرا هم رسماً آنان را از حضور در ۱۵ استان کشور ممنوع کرده اند و همین چند روز پیش هم در نوار مرزی ایران و ترکیه در جریان یک تهاجم وحشیانه حداقل ۱۸ نفرشان را به قتل رساند.
بنا به گزارش خبرگزاری هرانا، سه شنبه ۶ تیر ماه، گروهی مسافر افغان که قصد خارج شدن از ایران و ورود به ترکیه را داشتند، در روستای «چهارستون» از توابع سلماس در مرز ایران و ترکیه، مورد تیراندازی نیروهای انتظامی حکومت اسلامی قرار می گیرند که در پی آن ۱۸ تن از آنان کشته می شوند و ۵ نفر نیز به شدت زخمی می گردند. ادامه مطلب

بهرام رحمانی - ٣ ژوئیه ٢٠١٢

*********************

فراخوان به حمایت از کارگران و زحمتکشان افغان در ایران

از ۵ تیر ماه تا کنون مهاجرین افغان ما در شهر یزد موضوع یورش وحشیانه و ضرب و شتم اوباش رژیم اسلامی ایران قرار گرفته اند و شهروندان افغان تنها و بیدفاع در مقابل گلۀ حزب اللهی های رژیم و با حمایت مامورین انتظامی لت و پار گشته و خانه و اموال آنان را با خانواده های شان به آتش کشیده شده اند. رژیم اسلامی با مسموم کردن افکار عمومی که گویا این شهروندان یزدی هستند که به مهاجرین حمله کرده ،سعی میکند سیاستهای ضد مهاجر خود را توجیه کرده و مانع هرگونه حمایت توده ای و همگرایی مردم ایران با کارگران افغانی شوند.
سیاستهای راسیستی رژیم طرف دیگر سکۀ فاشیسم و خشونت عریان رژیم علیه توده های ستمدیده و بیدفاع است و تنها گذاشتن کارگران و زحمتکشان افغانی فقط دست رژیم را در وحشیگری وقیحانه اش بازتر میکند.
رژیم هار جمهوری اسلامی در راستای حمله های سیستماتیکش به طبقه کارگر و ضرب و شتم و دستگیری فعالین و رهبران جنبش کارگری، با تحمیل شرایط دهشتبار کاری و معیشتی به میلیونها کارگر و زحمتکش افغان، امنیت جانی آنان را نیز با مخاطره جدی روبرو ساخته است. شهروندان افغانی در حال حاضر در شرایط خوف باری بسر می برند که ما را بیاد دوران برده داری و راسیسم آمریکا در ١٠٠ پیش و عروج کوکلوس کلانها می اندازد.
بگذارید صدای اعتراض ما کمونیستها، آزادیخواهان و هر انسان مبارز و شریفی که قلبش برای انسانیت می تپد، به این وقاحت وحشیانه رژیم اسلامی، بگوش افکار عمومی برسد و به کارگران و پناهجویان افغانی بگوییم که تنها نیستند و ما علیه این بربریت محض در کنار آنان ایستاده ایم.
سازمان اتحاد فداییان کمونیست این جنایت رژیم اسلامی را شدیدا محکوم کرده و تمام انسانهای آزادیخواه و مبارز را فرا میخواند که صدای اعتراض و حق طلبی میلیونها کارگر و زحمکتش افغانی علیه فاشیسم اسلامی بگوش جهانیان برسانند.

زمان: چهارشنبه ۴ جولای، ساعت ٣ بعد از ظهر

مکان: در مقابل ساختمان امنستی اینترنشنال

Amnesty International Toronto Office, 1992 Yonge St

برای اطلاعات بیشتر با این شماره ها تماس بگیرید:

416-333-1726/416-407-7922

سازمان اتحاد فدائیان کمونیست

*********************

فراخوان به تظاهرات در دفاع از کارگران و مهاجران افغانی

علیه جمهوری اسلامی

از روز دوشنبه ۵ تیر، مزدوران مسڵح جمهوری اسلامی در یزد یک حملە وحشیانه را بر علیه کارگران و مهاجرین افغانی سازمان داده اند، در این حمله دهها خانه مسکونی به آتش کشید شده و بسیاری از آنها آواره بیابان و صحرا شده و تعدادی نیز طعمه آتش و جانباخته اند.
همچنین روز سه شنبه ٦ تیر در یک عمل جنایتکارانه، نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی یک گروه از مهاجران افغانی را که به قصد خروج از ایران و یافتن مکانی امن راهی نوار مرزی ایران و ترکیه شده بودند مورد حمله قرار داده و ١٨ تن از آنان را به قتل رسانده و ۵ نفر نیز به شدت زخمی شده اند.
با گذشت هر روز، ابعاد افغان ستیزی و اعمال فشار بر آنان رو به گسترش است و رژیم علنی تر و رسمی تر از پیش فشار بر کارگران و مهاجرین افغان را تشدید نموده است. هم اکنون اقامت پناهجویان افغان در ۱۵ استان ایران به طور کامل ممنوع است. جمهوری اسلامی تنها با برخورد نژادپرستانه اش نیست که به مردم افغان ظلم می کند، آنزمان نیز که این مردم ستمدیده می خواهند از شر طالبان و حکومت فاسد کرزای و جنایات سربازان ناتو بگریزند و نقطه امنی بیابند، از سوی مزدوران این رژیم در نوار مرزی به رگبار بسته می شوند و به قتل می رسند و این همه جنایات از سوی جمهوری اسلامی نسبت به این مردم، در حالی صورت می گیرند که عده بسیاری از آنان به درازای طول عمر این رژیم در ایران کار کرده و رنج دیده و برای سرمایه داران، ثروت آفریده اند.
جمهوری اسلامی جنایتکار از سویی در یک اقدام فاشیستی، طی مصوبه ای همه مدارک هویتی و ثبت شده آنان را از درجه اعتبار ساقط می کند و آنان را وامی دارد تا بدون درنگ ایران را ترک کنند و از سوی دیگر و آنزمان که می خواهند به امید یافتن مأمنی از مرز کشور بگذرند و خود را به نقطه امنی برسانند، به روی شان رگبار می بندد و یکجا ده ها نفرشان را در خون می غلطاند.
جمهوری اسلامی ایران در طول سی و چند سال حاکمیت ارتجاعی و سرمایه دارانه خود، همواره از نیروی کار ارزان مردم جنگزده و آواره افغان، نهایت بهره کشی را کرده است. در دوره جنگ ارتجاعی ۸ ساله ایران و عراق هزاران نفر از آنان را که در آن زمان مقیم ایران بوده اند، به زور روانه میدان های جنگ کرده و به کشتن شان داده و امروز که به آنان بی نیاز است، چنان تحت فشارشان می گذارد که به هر خطری تن بدهند و این کشور را ترک کنند و ریسک دیگری را بیازمایند!
حمله به مهاجران و کارگران افغانی در یزد و به رگبار بستنشان در نوار مرزی ایران و ترکیه توسط نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی، نه تنها جنایتی عامدانه و فاشیستی است و باید شدیداً محکوم گردد، که باید از سوی دادگاه های بین المللی، برای این رژیم و مزدورانی که در جریان این جنایات نقش داسته اند، پرونده جنایی تشکیل گردد! تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران- کانادا همه مردم آزدیخواه و نوع دوست را فرا میخواند تا در اعتراض به جنایات فاشیستی جمهوری اسلامی، مقابل دفتر عفو بین الملل در تورنتو تجمع نمایند.

زمان: روز سه شنبه ۴ جولای، ساعت ٣ بعد از ظهر

مکان: Amnesty International

1992 Yonge Street, 3rd Floor

Toronto, ON M4S 1Z7

تماس: 4168252084، 6477783803

تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران-کانادا

٢ جولای ٢٠١٢

*********************

دست فاشیستها از زندگی شهروندان افغانستانی ساکن ایران کوتاه!

رویداد یزد باید بعنوان زنگ خطری جدی برای کل جامعه ایران تلقی شود. صحنه سوزاندن خانه های شهروندان بیدفاع افغانستانی میتواند مقدمه ای بر جنایات دهشتناک بر اساس نفرت قومی و ملی و مذهبی میان خود مردم ایران باشد. بهانه فاجعه یزد خبر اثبات نشده "تجاوز و قتل یک زن" توسط یک یا دو شهروند افغانستانی بود. واقعه ای که توجیه گر یک تهاجم نازیستی به محله فقیرنشین "کشتارگاه" شد و طی آن آلونک های دویست خانواده افغانستانی ویران و به آتش کشیده شد. فرماندهی تهاجم را نیروهای انتظامی و پلیس و اوباش اسلامی بر عهده داشتند. غلامرضا غلامی مدیر اداره اتباع خارجی دستور مجازات جمعی افغانستانیها را صادر کرد: "ارائه هر نوع خدمات و فروش مواد غذائی به اتباع بیگانه ممنوع"! رسانه ها به تحریک و نفرت قومی دست زدند و متاسفانه از میان مردمی که تبلیغات فاشیستی حکومتیها را قورت داده اند، سرباز گرفتند و در خدمت این سیاست کثیف و جنایتکارانه بخدمت گرفتند. فضای بسیار مسمومی ایجاد کردند و افغانستانیها امروز در ایران و بویژه در استان فارس و شهر یزد موقعیت یهودیان در دوران هیتلر را پیدا کرده اند.
جنایت توسط هر کسی صورت گیرد باید مستقل از "ملیت" و محل تولد و عقاید فرد توسط قانون پیگیری شود. مجازات جمعی گروهی از مردم به دلیل ارتکاب جنایت توسط فرد یا افرادی منتسب به آنان، تنها ریاکارانه نیست بلکه اقدامی فاشیستی و با اهداف سیاسی ارتجاعی است. جمهوری اسلامی در زمینه افغان ستیزی کارنامه قطوری از جنایت دارد. اما تحرکات دوره اخیر و بویژه واقعه سوزندان اماکن افغانستانیها در یزد، اقدامی آگاهانه در متن بحران عمیق اقتصادی، بیکاری گسترده، نارضایتی شدید مردم، و تلاشی برای تحریک قومی و بسیج تمایلات ناسیونالیستی علیه شهروندان افغانستانی است. رژیم اسلامی علنا مانند هر فاشیست دیگری در دنیا "منشا بیکارى را مهاجرین قلمداد میکند". همواره اتهام "قاتل و دزد و تجاوزگر" را بالاى سر شهروندان افغانستانی نگهداشته اند و همواره افغانستانی را معادل جنایت معرفی کرده اند.
افغان ستیزی فوق برنامه امروز و تحریک آگاهانه ناسیونالیستی هدفى جز رواج خرافه ملیت با هدف ضربه زدن به اتحاد و خودآگاهی طبقه کارگر ندارد. این بدوا تعرضى علیه طبقه کارگر و آزادیخواهی بطور کلى است. فاشیسم رژیم اسلامی را باید با اتکا به نیروی کارگری و مبارزه برابری طلبانه افسار زد. اما این کافی نیست. تقابل با تمایلات نژادپرستانه ایرانی که قدیمی تر از جمهوری اسلامی است و میتواند منشا فجایع گسترده و پاکسازیهای قومی و جنگ همسایه با همسایه شود، و بویژه تحت شرایطهای بحرانی میتواند در خدمت جمهوری اسلامی قرار گیرد را ابدا نباید فراموش کرد.
حزب ضمن اعلام تسلیت و همدردی با خانواده و بستگان زن به قتل رسیده اعلام میکند که این جنایت نباید با جنایات دیگری بنام "دفاع از قربانی" تکرار شود. باید جلوی این سو استفاده سیاسی و توجیه جنایت بنام قربانی را گرفت. حزب تهاجم فاشیستی جمهوری اسلامی به شهروندان محروم افغانستانی را قویا محکوم میکند و از کارگران پیشرو و مردم آزادیخواه ایران و استان فارس و شهر یزد میخواهد که در این اوضاع دخالت مناسب و درخور کنند.
حزب به مردم آزادیخواه و زحمتکش ایران در قبال تحریکات قومی و ملی و سو استفاده ناسیونالیستی برای سرباز گیری از میان جوانان معترض در خدمت اهداف جنایتکارانه جمهوری اسلامی هشدار میدهد. اگر جامعه در مقابل سم ناسیونالیسم و خارجی ستیزی بی حس شود، قربانیان آن به شهروندان افغانستانی محدود نخواهد شد بلکه فردا در هر گوشه باید انتظار جنگ همسایه با همسایه را داشت. در پس این سیاستهای ارتجاعی انواع تراژدیهای خونین کمین کرده اند. امروز افغانستانیها قربانیان صف اول اند و فردا جنگ مردم منتسب به "شیعه و سنی"، "فارس و ترک و کرد و بلوچ" و انواع جنایات باورنکردنی میتواند جامعه را در خون غرق کند. هشیار باشیم و اهداف واقعی این سیاستهای جنایتکارانه حکومت اسلامی و تحریکات ناسیونالیستی را بشناسیم و در نطفه خفه کنیم.
حزب اتحاد کمونیسم کارگری برای جامعه ای آزاد و بدون تبعیض بر حسب "ملیت"، تابعیت، محل تولد، جنسیت و مذهب مبارزه میکند. مهاجرین افغانستانی باید بدون قید و شرط از تمامی حقوق شهروندی برخوردار باشند.

مرگ بر جمهوری اسلامی!

آزادی٬ برابری٬ حکومت کارگری!

زنده باد جمهوری سوسیالیستی!

حزب اتحاد کمونیسم کارگری

١٣ تیر ١٣٩١ - ٣ ژوئیه ٢٠١٢

*********************

سال ١٣٩١ به سال حمله فاشیستی جمهوری اسلامی علیه شهروندان افغانی ایران بدل شده است. هر روز جلوه ای تازه ای از این مارش صلیب شکسته در صدر اخبار می نشیند. گویی کل جمهوری اسلامی از دفتر رهبرش تا کاربدستان پایین رتبه آن در حرکتی هماهنگ و نقشه مند علیه کارگران و زحمتکشان افغانی به حرکت درآمده است.
جمهوری اسلامی همیشه نه تنها جمهوری ضد کارگر و ضد زن و ضد انسان و ضد آزادی و ضد همه چیزهای خوب و انسانی بوده است، بلکه همواره نیز یک جمهوری فاشیستی و نژاد پرست و ضد کارگر و مهاجر افغان بوده است. اکنون بدنبال گسترش و تعمیق بحران اقتصادی و سیاسی که سراپای رژیم را فرا گرفته است به تعرض وحشیانه خود به همه کارگران و زحمتکشان شدت بخشیده است. اما کارگران و شهروندان افغان در ایران بطور سازمانیافته ای انتخاب شده و در صف اول قربانیان این سیاست ضد کارگری و انسان ستیز قرار گرفته اند.
بدنبال براه انداختن پاکسازی قومی علیه کارگران و شهروندان افغانی و ممنوعیت حضور آنها در بیست استان ایران و از جمله یزد توسط دولت، در روز دوشنبه ۵ تیر ماه در شهر یزد، کارگران و شهروندان افغانی مورد تاخت و تاز خونین اوباش اسلامی و ماموران حکومتی قرار گرفته و خانه و کاشانه شان به آتش کشیده شده و تعدادی از آنها در آتش سوخته و جان باخته اند.

مردم نوعدوست و انسانهای آزادیخواه
همه ما به نام انسانیت و آزادیخواهی وظیفه داریم به هر شکل و از هر طریق ممکن این سیاست جنایتکارانه و فاشیستی جمهوری اسلامی علیه شهروندان افغانی بایستیم و آنرا محکوم کنیم. باید نشان دهیم که در برابر این رژیم آدمکش و جنایتکار، کارگران و شهروندان افغانی تنها نیستند. شورای پشتیبانی از همه شما برای شرکت در تظاهرات در حمایت از کارگران و شهروندان افغانی و علیه جمهوری اسلامی دعوت می کند.

زمان: چهارشنبه ۴ جولای، ساعت ٣ بعد از ظهر

مکان: در مقابل ساختمان امنستی اینترنشنال:

Amnesty International Toronto Office, 1992Yonge St

برای اطلاعات بیشتر با شماره ها تماس بگیرید:

416-333 - 1726 / 416 - 407-7922

*********************

هجوم فاشیستی جمهوری اسلامی به شهروندان افغان تبار

جنایت علیه کل جامعه و برای ارعاب مردم است

با تعمیق بحران همه جانبه جمهوری اسلامی، فشارهای فاشیستی حکومت اسلامی به مهاجرین افغانی در ایران نیز تشدید شده است. بهانه های جمهوری اسلامی برای اعمال این اقدامات علیه افغانی ها، به اندازه خود این اقدامات شرم آور و فاشیستی است.
خبرها حاکی است که هفته گذشته اوباش جمهوری اسلامی که توسط نیروهای مسلح حکومت همراهی میشدند، به خانه دهها افغانی در محله کشتارگاه شهر یزد حمله کرده و خانه های آنها را آتش زده اند و در مواردی که با مقاومت و اعتراض افغانی ها مواجه شده اند تعدادی از معترضین را دستگیر کرده اند. مجازات دسته جمعی افغانی ها در یزد به بهانه تجاوز دو افغانی به یک دختر، که حتی صحت و سقم این مساله از جانب خود جمهوری اسلامی نیز روشن نشده است، یک سیاست آشکار فاشیستی است. ممنوعیت فروش نان و مو اد غذائی و امکانات بهداشتی به افغانی های "غیر مجاز" در ایران به بهانه طی نکردن مراحل قرنطینه نیز یک محور دیگر این سیاست فاشیستی است که سیاست قدیمی تر ممنوعیت مدرسه برای کودکان افغانی و غیر قانونی بودن ازدواج با شهروندان افغانی و دهها اقدام ضدانسانی دیگر علیه مهاجرین افغانی را تکمیل کرده است. غلام رضا غلامی مدیر اداره کل امور اتباع و مهاجران در استان فارس حتی به سوپرمارکت ها، نانوائی ها، رانندگان تاکسی و عموم مردم اجازه! داده است که خودشان مشخصات هویتی افغانی ها را مطالبه کنند. ظاهرا این تنها حقی! است که جمهوری اسلامی به مردم داده است.
لازم به یادآوری است که در بهار سال ٨٨ نیز فرمانداری شیراز با حمله به منطقه وزیرآباد این شهر که محل سکونت کارگران افغانستانی است، منازل آنها را تخریب کرد تا از وجود "اتباع غیر مجاز و بیگانه!" پاکسازی شود. مقامات جمهوری اسلامی در شیراز بهانه این جنایت را "نزدیکی این منطقه به فرودگاه و میدان تره بار" قید کرده بودند، باید از وجود "اتباع غیر مجاز و بیگانه" پاکسازی شود. ممنوعیت ورود به پارکها و تعیین مناطق ممنوعه در اصفهان و برخی شهرهای دیگر و اعدام بسیاری از افغانی ها در مشهد را نیز باید به لیست جنایات جمهوری اسلامی علیه شهروندان افغان تبار اضافه کرد.
گزارش تائید نشده دیگری حاکی است که روز ۶ تیرماه نیز تعدادی از مهاجرین افغانی که قصد ورود به ترکیه را داشته اند، در مرز ایران و ترکیه هدف تیراندازی نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی قرار گرفته و ١٨ نفر از آنها جان باخته و تعدادی زخمی شده اند.
حزب کمونیست کارگری حکومت فاشیست و جنایتکار اسلامی را شدیدا محکوم میکند. از مردم آزادیخواه در یزد و شیراز و در سراسر کشور میخواهد که در مقابل این سیاست های ضد انسانی و جنایتکارانه بایستند و دوش به دوش مهاجرین افغانی این سیاست را به شکست بکشانند. جوانان اصفهان، تشکل های کارگری و برخی از هنرمندان در حمایت از کارگران و مهاجرین افغانی اقدامات ارزنده ای کرده اند، باید این حمایت ها را به سراسر جامعه گسترش داد و حرکتی عمومی به راه انداخت و تو دهنی محکمی به جنایتکاران اسلامی کوبید. حزب همه مردم شریف را به همبستگی با مهاجرین افغانی فرامیخواند و بر مطالبات زیر تاکید میکند:
١- مهاجرین افغانی بخشی از جامعه ایران هستند و باید از حق اقامت، کار، آموزش، زندگی مشترک و ازدواج و همه حقوق شهروندی برخوردار شوند.
٢- به اخراج مهاجرین افغانی باید پایان داده شود.
٣- خسارت های وارد آمده بر مهاجرین افغانی در یزد و شیراز و در سراسر کشور باید به آنها پرداخت شود.
٤- تبلیغات ضد افغانی و فضاسازی حکومت و رسانه های جمعی علیه مهاجرین افغانی یک سیاست فاشیستی است و باید ممنوع شود.
حزب کمونیست کارگری از همه مردم منتسب به ایرانی و افغانی در همه جای جهان میخواهد که هرچه بیشتر همبستگی خود را تحکیم کرده و همراه با مردم شریف در همه کشورها و با سازمان دادن آکسیون و اشکال مختلف فعالیت، به مجامع جهانی فشار بیاورند که جمهوری اسلامی را محکوم کنند و روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را با آن قطع کنند. جمهوری اسلامی حکومتی در رده حکومت های نژادپرست آفریقای جنوبی، حکومت هیتلر و موسولینی و طالبان در افغانستان است و با سرنگونی آن، دنیا از یکی از جنایتکارترین و رذل ترین حکومت های تاریخ معاصر رها خواهد شد.

آزادی، برابری، حکومت کارگری

مرگ بر جمهوری اسلامی

زنده باد جمهوری سوسیالیستی

زنده باد انقلاب انسانی برای یک جامعه انسانی

حزب کمونیست کارگری ایران

١٢ تیر ١٣٩١، ٢ ژوئیه ٢٠١٢

*********************

حمله اوباشان رژیم به شهروندان ستمدیده افغانی

در شهر یزد را قویاً محکوم می کنیم

هفته پیش بدنبال تجاوز به یک دختر هیجده ساله و به قتل رساندن او، اراذل و اوباش حزب اللهی با حمایت قوای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی به خانه های پناهجویان و شهروندان افغانی ساکن یزد حمله برده و خانه و اموال آنان را به آتش کشیده که در نتیجه این وحشیگری بسیاری از افغانیها بویژه کودکان بشدت سوخته و در وضعیت وخیم جسمانی قرار گرفته اند.
به گفته معاون سخنگوی وزارت خارجه، مقتول از سوی شخصی که هنوز هویت اش روشن نیست کشته شده است و این رویداد به یک شهروند افغانستان نسبت داده شده است.
رژیم جمهوری اسلامی که ادامه حیاتش به این یورشهای وحشیانه اش به محرومترین و ستمدیده ترین اقشار طبقه کارگر و مدافعین و فعالین مبارزش میسر بوده است، این جنایت را "بدرفتاری" نسبت به پناهجویان تعریف میکند. بد رفتاری در قاموس نظری، فرهنگی و قضای رژیم اسلامی نیاز به بررسی و دادخواهی ندارد بلکه با یک نصیحت و اندرز اسلامی از رسانه های رسمی اش پرونده اش بسته میشود.
به آتش کشیدن کارگران و زحمتکشان افغانی یک جنایت و عملی شنیع و ضد انسانی است که مرتکبین اش باید به محاکمه و مجازات کشیده شوند. رژیم اسلامی مذبوحانه سعی دارد که این حرکت رذیلانه را به مردم یزد نسبت داده و اعتراضات عمومی را متوجه شهروندان یزدی کند. در حالیکه این هم یکی از حربه های کثیف رژیم اسلامی است که از هر حادثه و اتفاقی استفاده کرده تا فضا را علیه مهاجرین افغانی مسمومتر کند و برخی از مردم ناآگاه بویژه خانواده مقتول را بر ضد پناهجویان افغانی بشوراند، همان کاری که در مورد پرونده "خفاش شب" انجام داد و بعدا معلوم شد که قاتل اصلا افغانی نبوده است ولی در جریان آن بسیاری از افغانیان آسیب جدی دیدند و مورد حمله قرار گرفتند. در حال حاضر هم بسیاری از افغانیان ساکن یزد حتی جرات نمی کنند برای خرید روزانه شان از خانه بیرون بیایند. این چهره هر چه کثیف تر رژیم ِ خونریز و خالق اوین ها و کهریزک ها است.
چندین میلیون افغانی در ایران تحت بدترین شرایط کاری و معیشتی استثمار میشوند و بسیاری از آنان در اصفهان و یزد و فارس ،کارگران کشاورزی هستند که نه امنیت شغلی و حقوقی دارند و نه امنیت جانی. افزایش بیکاری،فساد، بزهکاری، دزدی، اعتیاد و جنایت که حاصل طبیعی این سیستم طبقاتی و رژیم منحط و جنایتکارش است ،توسط دم و دستگاههای قضایی، فرهنگی و تبلیغی رژیم به حضور میلیونها شهروند افغان در ایران نسبت داده میشود. و سالهاست این مهاجرین به بدترین شیوه ای تحقیر و مورد ستم قرار گرفته اند و بارها اموال آنان غارت شده و خودشان را لت پار و یا روانه مرزهایشان کرده اند.
جامعه ایران به برکت رژیم فاسد و قاتل اسلامی اش،صفحه حوادث روزنامه هایش مملو از قتل و جنایت و دزدی و خشونت عریان است. باندهای مافیایی که مشغول خرید و فروش مواد مخدر و گرفتار کردن جوانان و به فحشاء کشیدن زنان و کودکانند، سر نخ آنان به خود مقامات بلند پایه دستگاه حکومت اسلامی میرسد، و اخبار دستگیریها و محکوم شدن ها که هیچ ارتباطی به افغانها هم نداشته، فراوان است. انتساب این حمله ها به مردم عادی یکی از شرم آورترین فریبکاریهای رژیم است و آماده سازی فضای مسموم ضد مهاجرین و در راستای توجیه مصوبه اخیرش است که بر طبق آن مهاجرین افغانی حق کار و اقامت در بیست استان کشور را ندارند.
در یک سیستم متعارف دمکراتیک، همه در مقابل قانون بیگناه هستند مگر اینکه در یک دادگاه صالح، با برخورداری از تمام حقوق قانونی و دسترسی به وکیل مدافع اتهامشان ثابت شود. و اگر مجرم شناخته شوند خود فرد در مقابل قانون مسئول است و به این معنا جرم شخصی است . نه میتوان خانواده او را گروگان گرفت و نه بر مبنای ملیتش، هموطن های دیگرش را موضوع اذیت و آزار سیستماتیک قرار داد. در ارتباط با این قتل، ناراحتی و خشم خانواده مقتول کاملا قابل درک است. ولی نباید اجازه داد که رژیم با فریبکاری از آن در خدمت اعتقادات راسیستی و ضد کارگری اش بهره برداری کند. خشم شهروندان یزدی و خانواده مقتول باید بدرستی متوجه رژیم اسلامی باشد که مروج تجاوز و خشونت و جنایت بوده و بشکل سیستماتیک در طول حیات ننگین و خونریزش این پدیده را نهادینه کرده است. و این فضای وحشت بار و خوف آوری که بر شهروندان افغانی تحمیل کرده است، برگی دیگر بر پرونده ضخیم آدمکشی و خونریزی می افزاید.
مهاجر ستیزی رژیم اسلامی بخشی از سیاستهای همیشگی سرکوب و بگیر و ببندهایش در قبال طبقه کارگر و فعالین جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی بوده است. دمیدن در شیپور ناسیونالیسم و رفتارهای راسیستی در راستای اعمال این سیاستهای فاسشستی و ضد انسانی تلاشی رقت انگیز است.
سازمان اتحاد فداییان کمونیست این سرکوب وحشیانه رژیم و عوامل اوباش اش در قبال مهاجرین افغانی را بشدت محکوم کرده و تمامی انسانهای آزادیخواه و مبارز ،بویژه طبقه کارگر را فرا میخواند که در مقابل این بربریت عریان سکوت نکرده و به دفاع از این شهروندان ستمدیده و هم طبقه ای هایشان برخاسته و کارگران و زحمتکشان افغان را در مقابل این وحشیگریهای و سیاستهای ضد انسانی تنها نگذارند.

برقرار باد همبستگی کارگران و زحمتکشان علیه رژیم جنایتکار اسلامی ایران

اتحاد فداییان کمونیست - ۱٠ تیرماه ١٣۹١

*********************

حمله وحشیانه علیه شهروندان افغان مقیم یزد را محکوم می کنیم

برطبق خبری که غروب روز شنبه دهم تیر دربرخی سایت های خبری انتشار یافت، به دنبال قتل یک دختر جوان ایرانی دریزد، مشتی ارازل و اوباش و پاره ای ازمردم ناآگاه و متعصب،خانواده های کارگرو مهاجر افغان مقیم این شهر را باسنگ وچوب مورد حمله قرارداده و ده ها خانه مسکونی مهاجرین افغان را به آتش کشیدند. خبرهای انتشار یافته حاکی ازآن است که دراثر این یورش ها، شماری ازافغان ها درآتش سوخته و به شدت زخمی شده وتعداد دیگری آواره بیابان ها شده اند.
سخنگوی سفارت ایران درکابل، به همتایان افغان خود گفته است” دو افغان پس ازتجاوز به یک دختر ١۸ ساله، وی را به قتل رسانده اند و مردم یزد ازاین موضوع خشمگین شده و واکنش عمومی نشان داده اند”! این درحالی‏ست که به گفته معاون سخنگوی وزارت خارجه افغانستان، دولت ایران تاکنون هیچگونه سند ویاشاهدی مبنی براینکه شهروندان افغان مقیم این شهر دراین قتل دست داشته اند، به سفارت افغانستان درتهران و یاوزارت خارجه درکابل ارائه نکرده اند.با این وجود یورش به خانواده های افغان که از روزپنجشنبه آغاز شده است همچنان ادامه دارد.درجریان این یورش ها متجاوز از دویست خانواده افغان به شدت آسیب دیده و متضرر شده اند. بسیاری ازافغان ها درخانه های خود محبوس شده واز ترس وحشی گری های اوباشان و تحریک شدگان، جرأت نمی کنند از خانه خارج شوند.دولت جمهوری اسلامی موظف است دراسرع وقت جلوی این وحشی گریها رابگیرد. اولاً اتهام دو افغان متهم و دستگیر شده، هنوز درهیچ دادگاهی ثابت نشده است و ثانیاً حتا چنانچه جرمی توسط دوشهروند افغان صورت گرفته باشد، این جرم، جرمِ شخصی‏ست وربطی به همه افغان های مقیم یزد یاسایرشهرهای ایران ندارد.همان طور که اگریک شهروند ایرانی چنین جرمی را مرتکب می شد، کسی حق نداشت متعرض بستگان و خانواده وی یاسایرشهروندان ایرانی شود.
سازمان فدائیان(اقلیت) ضمن محکوم ساختن حمله به شهروندان افغان ، خواستارآن است که اقدامات خشونت آمیز و نژادپرستانه علیه افغان های مقیم یزد و سایر شهر های ایران هرچه زود ترخاتمه پیدا کند.سازمان فدائیان(اقلیت) تصریح می کند که مسئولیت هرگونه تعرض علیه افغان ها توسط هر گروه و دسته ای ولو تحت عنوان” واکنش عمومی مردم” برعهده دولت جمهوری اسلامی‏ست.هرگونه تبعیض و بدرفتاری دستگاه و مسئولان دولتی علیه کارگران ومهاجران افغان بی درنگ باید متوقف گردد. دو افغان بازداشت شده و کلیه افغان های مقیم ایران درتمام زمینه ها باید ازحقوقی برابر بایک شهروند ایرانی برخوردارباشند.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی - برقرار باد حکومت شورایی

زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم

سازمان فداییان( اقلیت) - ۱٠ تیر ١٣۹١

کار - نان - آزادی - حکومت شورایی

*********************

دوستان و مردم شریف افغانستان و ایران

همانطور که اطلاع دارید، اوباش اسلامی از دوشنبه ۵ تیر در یزد در دسته های صدها نفره خانواده های کارگر و مهاجر افغان را با سنگ و چوب زیر حمله گرفته اند و خانه های مسکونی آنها همراه با زن و فرزندان شان را به آتش کشیده، دهها خانه را با بنزین طعمه حریق و ویران نموده اند. بسیاری از خانواده ها ی افغان به خانه های امن دوستان و آشنایانشان فرار کرده در آنجا مخفی شده اند. بسیاری نیز آواره بیابان و صحرا گشته اند. تاکنون تعدادی بزرگسال و کودک در آتش سوخته و جان باخته اند. بسیاری نیز در اثر آتش و پرتاب آجر و سنگ سوخته و مجروح شده اند. این مجروحین از طرف بیمارستان ها به عنوان اینکه افغانی هستند رد شده اند. در یک مورد زن و شوهری افغانی را که همراه کودکشان با موتور در حال عبور از خیابان بوده اند، با پاشیدن بنزین بروی انها آتش زده و سوزانده اند. در حال حاضر بجز کسانی که خانه و زندگی شان طعمه حریق شده است، دیگران نیز در خانه های خود محبوس مانده و جرات بیرون آمدن را ندارند. چرا که دسته های اوباش و ارازل اسلامی در خیابان ها هر افغانی را که مشاهده می کنند، با برگ اقامت یا بدون آن، مورد حمله قرار می دهند. در این میان مامورین انتظامی علیرغم مراجعه و شکایت قربانیان از هر اقدامی برای تامین امنیت آنان احتراز کرده و حتی دیده شده که در مواردی در پشت جمعیت ارازل و اوباش در حال حرکت و همراهی با آنان بوده اند. همه این اطلاعات توسط شاهدان عینی و خود قربانیان، چه آنها که به بیابان ها فرار کرده و چه انها که در خانه های هنوز اتش نزده شده ی اقوامشان پنهان شده اند، در برنامه زنده تلویزیونی بطور زنده به ما گزارش شده اند و می توانید آنها را در سایت و فیس بوک زیر شخصا مشاهده کنید.
من از همه انسانهای شریف، کارگران، سوسیالیست ها و آزادیخواهان افغانی و ایرانی در خواست می کنم که نسبت به این دور جدید سرکوب کارگران افغان بی تفاوت ننشینند. چه بسا که این اقدام جنایتکارانه جمهوری اسلامی مقدمه یک قوم کشی وسیعتر در شهرهای دیگر باشد و اگر بموقع و در همینجا جلوی آن گرفته نشود، به فجایع بزرگتری منتهی گردد. من از همه شما می خواهم بهر طریق ممکن صدای اعتراض خود را به این جنایات که به سرکوب چندین ساله ی کارگران افغان ابعاد کاملا جدیدی داده است، در فیس بوک، اینترنت، رادیوها و تلویزیون ها و جراید و از طریق تلفن و اعتراض به مقامات عفو بین الملل هر چه رساتر بلند کنید. هم اکنون کسانی از ایرانی ها و افغانی های خارج از کشور در صدد برگزاری می تینگ های اعتراضی در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا در اعتراض به این جنایات می باشند. اولین میتینگ اعتراضی در این مورد چهارشنبه ١۴تیر (۴ جولای) ساعت ٣ بعد از ظهر در برابر عفو بین الملل در تورنتوی کانادا سازمان داده شده است که من از همه شما دعوت می کنم که بهرطریق ممکن در آن شرکت و همبستگی خود را با کارگران و مهاجرین افغان در شهر یزد اعلام دارید.

سیامک ستوده
٢٩ جون ٢٠١٢ / ٨ تیر
Amnesty International Toronto Office
1992 Yonge Street, 3rd floor
Toronto, Ontario, M4S 1Z7 • CANADA
Wednezday july 4th 3pm.

/o Amnesty International Toronto Office
1992 Yonge Street, 3rd floor • Toronto, Ontario • M4S 1Z7 • CANADA
TEL: 416-363-9933 Ext. 328
FAX: 416-363-3103
Website: www.aito.ca
Email: General Enquiries