افق روشن
www.ofros.com

برش هایی از واقعیت، به بهانه روز جهانی زن


چنور مکی                                                                                                  پنجشنبه ٢١ اسفند ۱۳۹۳ - ١٢ مارس ۲۰۱۵

- بی بی گل اهل هرات است و ساکن منطقه جوادیه تهران . ۴٧ ساله است. هر چند که صورتش با آن چین و چروک-های درشت و دندان های کج و سیاه، هیچ شباهتی به صورت یک زن ۴٧ ساله ندارد. ٦ بچه دارد. در خانه های مردم به کار نظافت مشغول است. دریافتی او در روز متغیر است : گاهی ٢٠ هزار تومان ، گاهی ١٠ هزار تومان . گاهی هم در روز به او ۵ هزار تومان داده اند. می گوید که کارت اقامت ندارم و نمی توانم هیچ جا اعتراض کنم. درد معده ، کمردرد و دندان درد امانش را بریده است. هزینه های درمانی بالاست و امکان مراجعه به پزشک را ندارد... - مهسا ٢۴ ساله است و ساکن شهرک اندیشه در حوالی تهران. در نوجوانی پدر و مادرش از هم طلاق گرفته اند و بار خرج و مخارج خانه و فرزندان بر دوش مادر افتاده است. در ١٩ سالگی، برای اینکه باری از دوش مادرش بردارد، ازدواج می کند. غافل از اینکه شریک زندگیش معتاد است. .بعد از یکی دو سال زندگی با همسر معتادش و تحمل مشکلات اعتیاد و فقر و خشونت، طلاق می گیرد و به نزد مادر بازمی گردد . اینک باید با مشکلات جدیدی دست و پنجه نرم کند. شوهر صیغه ای مادرش به او چشم طمع دوخته است. برای دومین بار از خانه می رود. اکنون منشی یک فروشگاه است و در ماه ٣۵٠ هزار تومان دستمزد دارد. با بغضی که در گلو دارد از من می پرسد : "با ٣۵٠ هزار تومان چطوری می تونم از پس هزینه های زندگی بربیام ؟" اکنون تنها راه خلاص شدن از این وضع را ازدواج موقت با پیرمردی ٦٠ ساله می داند که او هم به دلیل بیمار بودن همسرش تصمیم گرفته است که از امتیازاتی که قانون برای او قائل شده است، استفاده کند...
- زیبایی صورتش را زیر انبوهی از چادر، مقنعه و کلاه حجاب پنهان کرده است. می خندم و می پرسم که : " یکی از این ها برای پنهان کردن زیباییت کافی نیست ؟ باید ٣ تاش رو هم سرت می کردی ؟" جواب می دهد و می گوید :"چه کار کنم خانم ؟ شوهرم مجبور میکنه. من اصلا به این جور حجاب اعتقاد ندارم . هر کاری می کنم نمی تونم نظرش رو تغییر بدم" . امیدوارش می کنم که تلاش های ما روزی نتیجه خواهد داد. شرایط جامعه تغییر خواهد کرد و زندگی برای ما آسان تر خواهد شد. در جوابم می گوید : تمام جهان هم که تغییر کند، همسر من تغییر نمی کند...
٣٢ ساله است و مدرک کارشناسی ارشد دارد . به عنوان منشی در مطب مشغول به کار است. می گوید : هر ماه ۴٠٠ هزار تومان دستمزد می گیرد. به غیر از روزهای تعطیل ، بقیه روزهای هفته هر روز باید سر کار خود حاضر باشد. می گوید: چیزی تحت عنوان مرخصی وجود ندارد و اگر به هر دلیلی( بیماری ، مشکلات خانوادگی و...) یکی دو روز در ماه سر کار نروم، به جبران آن یکی دو روز ، قراردادمون و در نتیجه زمان پرداخت دستمزها هم یکی دو روز جا به جا میشود. یعنی اگرقرار است دهم هر ماه دستمزدم را دریافت کنم، به جبران یکی دو روز غیبتم قرارداد از دهم به دوازدهم تغییر می کند. (ترفندهای جدید برای کسر حقوق کارگران!!!!!!!!) البته قرارداد نوشته شده هم نداریم. قرارداد بین ما شفاهی است و در نتیجه خبری از بیمه و عیدی و سنوات هم نیست...
داستان های بالا، برش هایی از واقعیت های هر روزه اطراف ماست. حکایت دردها و رنج هایی است که بر زنان تحمیل می شود. حکایت هایی که شنیدنش هم دردناک است چه برسد به زیستن و تجربه کردنش. زنانی که به خاطر گذران زندگی مجبور می شوند به رسم غیر انسانی ازدواج موقت تن بدهند. زنانی که در خانه و اجتماع مورد خشونت جسمی و ذهنی قرار می گیرند. زنان مهاجری که به خاطر نداشتن کارت اقامت ، اندک دستمزدشان هم به تاراج می رود. زنانی که به خاطر بیکاری و فشارهای اقتصادی مجبور به قبول پایین ترین دستمزدها و بدون هیچ امنیت شغلی می شوند. به راستی چه باید کرد ؟واقعیت اینستکه تصویب قوانین حمایتی از زنان ، تنها می تواند راه را برای رسیدن به آزادی زنان هموار کند .اما رهایی واقعی زنان و دستیابی آنها به موقعیت اجتماعی برابر با مردان تنها با لغو مناسبات نابرابر نظام سرمایه داری امکانپذیر است. تنها زمانی که استثمار انسان از انسان پایان یابد، زنان می توانند به یک زندگی آزاد و انسانی دست یابند. حق طلاق، آزادی پوشش، حق کار و تحصیل، حق برخورداری از امنیت در خانه و جامعه برای زنان تنها زمانی معنی پیدا می-کند که زنان در عین حال از استقلال مالی برخوردار باشند. داشتن شغل،آن هم با درآمدی بالاتر از خط فقر می تواند استقلال مالی را برای زنان به ارمغان بیاورد. اما مسلما با وجود نرخ بالای بیکاری و دستمزدهای چندین برابر پایین تر از خط فقر نمیتوان به استقلال مالی دست یافت. پس مبارزه برای رهایی زنان جدای از مبارزه برای دستمزدهای بالاتر، جدای از مبارزه برای داشتن شرایط انسانی در محیط های کار نیست. این مبارزه رابطه ای ارگانیک با جنبش کارگری و همچنین جنبش دفاع از حقوق کودکان دارد. البته در راه مبارزه برای لغو مناسبات سرمایه داری و در هر قدم، از تغییرات اندک برای بهبود وضعیت زنان باید استقبال کرد. تغییرات در وضعیت حقوقی زنان در خانواده و اجتماع، افزایش آزادی های مدنی ، حق انتخاب پوشش ، حق کار و تحصیل و.. در مسیر مبارزه بی امان برای برانداختن مناسبات نابرابر سرمایه داری به دست خواهد آمد.
تا روزی که نظم کهن سرمایه داری با نظمی نو وانسانی جایگزین شود…

چنور مکی - اسفند ١٣٩٣

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری