افق روشن
www.ofros.com

هشت مارس، روز جهانی زن را گرامی می داریم


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                  پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰ مارس ۲۰۱٦

«۸ مارس ، روز جهانی زن را گرامی می داریم!»

۱۰۵ سال از تثبیت روز جهانی زن می گذرد، اما در تقویم رسمی ایران هنوز جایی برای آن در نظر گرفته نشده است. ۸ مارس یاد آور روزی است که زنان کارگر کارخانه های نساجی شهرهای نیویورک وسپس شیکاگو، با خواست هایی چون "کاهش ساعات کار" ، " برخورداری از حق رأی" ، "ممنوعیت کار کودکان" ، " آموزش های حرفه ای برای زنان" و مبارزه برای تحقق آن ها به خیابان آمدند و با برخورد خشونت آمیز پلیس آمریکا و حمله وحشیانه آن ها مواجه شدند. تعدادی از زنان کشته و تعدادی دیگر زخمی و دستگیر شدند.
عده ای نیز بعد از این وقایع از کار اخراج شدند. این اعتراضات در سالهای بعد نیز علیرغم سرکوب های خونین ادامه یافته و زنان در اقصی نقاط جهان، اعتراضات خود را به اشکال مختلف ادامه دادند و پی گیرانه برای تحقق و به کرسی نشاندن آن ها تلاش و مبارزه کردند تا این که سرانجام توانستند در سال ١٩١١ این روز را به عنوان روز جهانی زن در تاریخ جوامع بشری به ثبت رسانده، جاودانه کنند .
به این اعتبار، ۸ مارس روایتی است گلگون، که با خون زنان کارگر بر سنگ فرش خیابان های شهرهای نیویورک و شیکاگو نوشته شده و مهر خود را به عنوان یکی از روزهای تاریخ ساز بشر، بر پرچم مبارزات طبقه کارگر و همه ی انسان های آزادی خواه و عدالت طلب جامعه حک کرده است. این روز در واقع نمادی از پیکار مستمر و خستگی ناپذیر زنان کارگر، علیه همه ی اشکال ستم و بهره کشی طبقاتی در جوامع سرمایه داری است.
۸ مارس با نام کارگر و آرمان های رهایی بخش و انسانی این طبقه ، برای از میان برداشتن ستم، بیدادگری و استثمار سرمایه پیوند خورده است. این روز روز بیداری و کیفر خواست زنان، علیه ستم و بهره کشی طبقاتی، نابرابری و تبعیض ِ جنسی و انواع محرومیت ها و بی حقوقی تحمیل شده از جانب سرمایه، به خیل عظیمی از انسان های روی زمین می باشد.
جنبش آگاه و بیدار زنان در هشت مارس و سنت انقلابی و رادیکال آن ، با تکیه بر جنبش کارگری و مبارزات توده های کارگر و مردم تحت ستم و استثمار، مبارزه برای کسب آزادی های دموکراتیک و مدنی را از رو در رویی با استثمار و ستمگری طبقاتی سرمایه جدا ندانسته و ضمن پذیرش تنوع در اشکال مبارزه، رهایی از ستم و نابرابری سرمایه را تنها راه نجات از مصائب و نابسامانی های مبتلا به زنان می داند و این دو شکل تلاش و مبارزه را تحت هیچ عنوانی از هم جدا نمی کند. این بخش از جنبش با مبارزات و آرمان های رهایی بخش طبقه کارگر پیوندی ناگسستنی دارد و همواره خود را بخشی از این تلاش و مبارزه دانسته است.
زنان کارگر در یک چنین نظامی ( نظام سرمایه داری ) به مثابۀ بردگان مزدی سرمایه ، از یک سو در کارخانه ها و مراکز کار و تولید، به شکل بی رحمانه ای استثمار شده، به فقر و تهیدستی کشانده می شوند و از سوی دیگر در زیر سلطۀ قوانین و فرهنگ مرد سالار و عقب مانده ، انواع ستم و محرومیت را تحمل می نمایند. از سویی با ارائه کار خانگی رایگان ، شرایط باز تولید نیروی کار را با کمترین هزینه فراهم می نمایند واز دیگر سو، به اجبار درهمان خانه مجبور به تحمل انواع خشونت ها و توهین و تحقیرها می شوند. هم به عنوان بخش وسیعی از ارتش ذخیره کار به حساب آمده و در پشت در کارخانه ها و مراکز کار و تولید به صف می شوند تا هر زمان که سرمایه اراده کند آن ها را به بازار کار فرا بخواند و با پایین ترین میزان دستمزد به خدمت بگیرد و به شدید ترین شکل ممکن استثمار کند و هم مسئولیت سنگین و پرمشقت کار خانگی را با همۀ زیر و بم ها و پیچیدگی هایش بر دوش می کشند و بی وقفه به پیش برد و . . . چرا که سرمایه داری هم به کار رایگان زنان و بیگاری آنان در خانه برای بازتولید هرچه ارزان تر نیروی کار و پایین نگه داشتن سطح دستمزدها نیاز دارد وهم آنان را در مراکز کار و تولید به شدید ترین شکلی استثمار می کند؛ هم فریاد تقدس خانواده سر می دهد و هم زن را همچون کالا در معرض خرید و فروش می گذارد و به عناوین مختلف زمینه های سوء استفاده های جنسی از آنان را فراهم می نماید؛ هم به اصطلاح از حقوق و کرامت انسانی زن در طی اعصار و قرون سخن به میان می آورد و هم شرایط را برای تحمیل انواع بی حقوقی و بی حرمتی علیه زنان مهیا می سازد؛ هم از جایگاه رفیع زنان در جامعه صحبت می کند و هم آنان را تا آن جا که ممکن است به حقارت و فرودستی سوق می دهد.
سرمایه ی بحران زده و هار، با جنگ افروزی وفروش اسلحه و به بیراهه کشاندن مبارزه طبقاتی، سعی در حفظ و تداوم خود دارد و دست خون آلود خود را از آستین گروههای ارتجاعی و واپسگرایی چون داعش و بوکوحرام بیرون می آورد. آری سرمایه عنان گسیخته به هرسو می تازد و از هر حربه ای استفاده می کند تا مگر بتواند چند صباحی بیشتر به عمر سرتا پا چرک و خون خود بیفزاید. اگر می بینیم که دختران و زنان ایزدی به عنوان غنیمت جنگی در بازارها خرید وفروش می شوند؛ اگرتجارت سکس در بسیاری از کشورها عمومیت دارد و به رسمیت شناخته می شود و دولت های سرمایه داری و گماشتگان آن ها از آن درآمدهای سرشاری کسب می کنند؛ اگر در پیشرفته ترین کشورها هم هنوز شکاف و نابرابری میان دستمزدهای زنان و مردان وجود دارد؛ اگر بر چهره زنان اسید پاشیده می شود؛ اگر زنان در همه جا جنس دوم تلقی می شوند ودر ارث و دیه و شهادت نصف مرد به حساب می آیند؛ اگرحق ندارند بدون اجازه همسر سفر کنند و یا به شغل دلخواه خود مشغول شوند و . . . این ها را تماماً باید ارمغان دنیای نابرابر و وارونه سرمایه داری به حساب آورد.
زنان تنها با درک هر چه گسترده تر و عمیق تر علل و ریشه های این مصیبت ها، فقر و نابرابری است که قادر خواهند بود برای بهبود وضعیت خود گام های اساسی بردارند. آزادی و رهایی زنان در گرو متشکل شدن و اتحاد آنان با طبقه ای است که رگ و پی جامعه در دستان او قرار دارد. ۸ مارس روز جهانی زنانی است که هر روز بیش از روز پیش آگاه و بیدار می شوند و پی به علل و اسباب ضعف و فرودستی خویش در جوامع عمیقاً نابرابر، طبقاتی و مرد سالار می برند. زنانی که دیگر نمی خواهند تن به انواع بی حقوقی و توهین و تحقیر بدهند. زنانی که حقوق انسانی خود را طلب می کنند و بر آن پای می فشارند. آری ۸ مارس در واقع نماد اعتراض و مبارزۀ گسترده و جهانی زنان، علیه ستم و بهره کشی اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، جنسیتی و مردسالارانه موجود در جامعه است که زنان کارگر، آن را با رنج و خون خود بنیان گذاشته و با مبارزه ای پیگیر به کرسی نشانده اند .
پس از گذشت بیش از یک قرن از به رسمیت شناخته شدن روز جهانی زن، زنان ایران به عنوان کارگر، معلم، پرستار و خانه دار، خواسته های خود را با بانگی رسا فریاد می زنند و برای به دست آوردن آنها پی گیرانه تلاش و مبارزه می کنند:
١- به رسمیت شناخته شدن روز جهانی زن در تقویم رسمی ایران.
٢- برخورداری از امنیت شغلی و لغو قراردادهای موقت وسفید امضای کار.
٣- برخورداری از دستمزد برابر در قبال کار برابر با مردان و ازجمله برخورداری بازماندگان زن کارگر در صورت فوت از حقوق و مستمری وی.
۴- برخورداری از بیمه تامین اجتماعی و حقوق دوران بیکاری تا هنگام اشتغال به کار مناسب وهمچنین استفاده از آموزش های رایگان جهت آمادگی برای اشتغال زنان خانه دار.
۵- استفاده از حقوق ازکارافتادگی و حقوق بازنشستگی مکفی برای زنان خانه دار.
٦- برخورداری از حق طلاق، قیمومیت و حضانت فرزندان.
٧- حق استفاده از مهد کودک های رایگان برای همه زنان اعم اززنان شاغل وخانه دار.
٨- رفع محدودیت های اشتغال زنان در جامعه.
٩- برخورداری از امنیت تردد در خیابان ها و اماکن عمومی و همچنین حق انتخاب آزادانه پوشش، سفر، تحصیل، محل زندگی و ورود به ورزشگاه ها.
١٠- لغو سهمیه بندی جنسیتی دانشگاه ها.
١١- توقف ازدواج کودکان.
١٢- توقف زندان و شکنجه و سنگسار.
١٣- ایجاد خانه های امن برای زنان آسیب دیده.
١۴- حق ایجاد تشکل های مستقل کارگری در محل کار و زندگی.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری

اسفند ٩۴