افق روشن
www.ofros.com

((در گرامی داشت ٨ مارس، روز جهانی زن))


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                     جمعه ١٣ اسفند ١٣٨٩

٨ مارس ، (١٧ اسفند) روز اتحاد و همبستگی بین المللی زنان ِ سراسر جهان ، برای مبارزه در راه آزادی، برابری ، صلح و دمکراسی است. این روز در واقع روز مبارزه علیه نابرابری و استثمار، شکنجه و زندان ، اعدام و سنگسار، جنگ و نابودی محیط زیست و انواع ستمگری و بی حقوقی تحمیل شده از جانب سرمایه ، به زن و مرد کارگر و تحت ستم است . ٨ مارس روز بیداری زنان و روز کیفر خواست نیمی از انسان های ستمدیده و استثمار شده جهان ، علیه ستم و بهره کشی سرمایه بوده است . این روز در واقع با نام کارگر و آرمان انسانی این طبقه برای نابودی ظلم و بیدادگری عجین شده و با ان پیوند خورده است . زنان آگاه و مبارز در این روز با گردهمایی های خود در اقصی نقاط جهان، بانگ حق طلبی خود را علیه تحمیل ستم و بی حقوقی نسبت به خیل عظیمی از انسان های روی زمین - زنان - به گوش جهانیان می رسانند و عزم خود را برای مبارزه با ریشه و بنیاد این ستم و بهره کشی از زن ، یعنی سرمایه و سرمایه داری جزم می کنند.
میدانیم که ستم و بهره کشی از زن قدمتی طولانی دارد و در واقع با تاریخ پیدایش مالکیت خصوصی و به وجود آمدن طبقات در جامعه همراه و همزاد بوده است . بدین نحو که با تغییر شیوۀ تولید و به وجود آمدن مالکیت خصوصی و طبقات در جامعه ، به تدریج نقش پررنگ زنان در تولید اجتماعی کمرنگ و کمرنگ تر می شود و این بخش از جامعه درموقعیتی تضعیف شده و فرودست قرار می گیرد . فرودستی زنان و وضعیت شکنندۀ آنان البته درطول تاریخ ، هربار با تقسیم کار جامعه به طبقات ِ متخاصم جدید ( برده و برده دار ، رعیت و فئودال ، کارگر و سرمایه دار ) اشکال تازه تر و فریبنده تری به خود می گیرد و به ویژه در نظام سلطه و استثمار سرمایه ، پیچیده تر و مزورانه تر می شود . زنان کارگر در یک چنین نظامی ، به مثابۀ بردگان مزدی سرمایه از یک سو همچون مردان کار و زحمت ، در کارخانه ها ومراکز کار و تولید، به شکل بی رحمانه ای استثمار می شوند و از سوی دیگر در زیر سلطۀ قوانین و فرهنگ مرد سالار و ارتجاعی ، انواع توهین ها و تحقیر ها را تحمل می کنند . از سویی با ارایه کار خانگی رایگان ، شرایط باز تولید نیروی کار را با کمترین هزینه فراهم می نمایند واز دیگرسو به اجبار ، در همان خانه و بیرون از آن ، به انواع و اقسام خشونت ها تن در می دهند . هم به بخش وسیعی از ارتش ذخیره کار ارزان تبدیل می شوند ، تا هر زمان که سرمایه بخواهد و اراده کند ، آن ها را به بازار کار گسیل دارد و با پایین ترین دستمزدها به خدمت بگیرد و وقتی هم که منافعش ایجاب کند مجدداً به کنج خانه ها براند و هم مسئولیت سنگین و پرمشقت کار خانگی را با همۀ زیر و بم های آن بر دوش کشد و بی وقفه به پیش برد و ... آری زن ، به مثابۀ نیمی از نیروی کار جامعه ، باید که در نظام بهره کشی و استثمار سرمایه همواره تحت سلطه و انقیاد باشد ؛ به قوانین و فرهنگ مردسالارانه و ارتجاعی تمکین نماید و خود را با آن ها همسو و هماهنگ سازد ؛ انواع خشونت ها و توهین و تحقیرها را تحمل کند و در یک کلام فرودست باشد ، تا به همۀ اشکال ستم و بهره کشی سرمایه تن در دهد و بخشی از ارتش ذخیرۀ کار باشد ، برای انباشت بی وقفه و پایان ناپذیر سرمایه و کسب سودهای نجومی و افسانه ای و . . .
و جنبش آگاه و بیدار زنان ، در سال های پایانی قرن نوزدهم ، به مثابۀ سمبل جنبش های اعتراضی تودۀ زنان کارگر ، عیناً بخشی از ستمگری و بی حقوقی سرمایه را همچون : " ساعات طولانی و شرایط غیر انسانی کار" ، " دست مزد های کم "،" نداشتن حق رای " را به همراه خواست هایی چون "حق اشتغال "،"حق برخورداری از آموزش حرفه ای برای زنان " و " پایان بخشیدن به تبعیض های شغلی " به مثابه مظاهر و نمادهایی از ستم و استثمار سرمایه ، نشانه می رود و در معرض خشم و تنفر تودۀ کارگران و همۀ مردم تحت ستم و استثمار قرار می دهد . این جنبش به درستی همۀ این بی عدالتی ها و ستمگری ها را از چشم سرمایه می بیند و تمامی توده های تحت ستم و استثمار را به مبارزه با آن فرا می خواند.
و ٨ مارس ، در واقع خود نتیجه و ماحصل یک چنین روندی است که نام آن را زنان کارگر کارخانه های نساجی شهر نیویورک در آمریکا ، با مبارزه و جانفشانی های خود بر صحیفه تاریخ ثبت کرده اند. ٨ مارس در واقع نقطه اوج مبارزۀ جهانی زنان ، علیه ستم و بهره کشی اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی، جنسیتی و مردسالارانه موجود در جامعه است که زنان کارگر، آن را با رنج و خون خود بنیان گذاشته و با مبارزه ای پیگیر به کرسی نشانده اند.
جنبش زنان در ایران نیز همچون جنبش زنان در دیگر کشورهای سرمایه داری از شمول و گستردگی فراوانی برخوردار است . بخشی از زنان ، به پیروی از جنبش آگاه و بیدار زنان در هشت مارس و سنت انقلابی و رادیکال آن ، با تکیه بر جنبش کارگری و مبارزات توده های کارگر و مردم تحت ستم ، مبارزه برای کسب آزادی های دموکراتیک ، مدنی و قانونی را از رو در رویی با سرمایه و ستمگری و استثمار طبقاتی جدا ندانسته و ضمن قبول و پذیرش تنوع در اشکال مبارزه ، سرانجام ، رهایی از ستم سرمایه را تنها راه نجات از همۀ مصائب و نابسامانی های مبتلا به زنان می دانند و این دو شکل تلاش و مبارزه را تحت هیچ عنوانی از هم جدا نمی کنند . و بخشی دیگر که در مجموع با درکی بغایت راست و رفرمیستی ، در تلاشند تا بدون توجه به ریشه های عمیقاً طبقاتی خواست ها و مطالبات زنان و ارتباط آن با مناسبات سرمایه داری ، استراتژی و افق جنبش زنان را در چهارچوب مبارزه با " فرهنگ مردسالار " و برخی خواست ها و مطالبات صرفاً مدنی ، محدود نموده و در نهایت به یکسری برابری های حقوقی و قانونی با مردان ، تقلیل دهند . آنان درک نمی کنند که فرودستی زنان نیز یکی از ارکان نظام سرمایه داری است و تا آن زمان که سرمایه داری پابرجاست و سرمایه حکومت می کند ؛ زن موجودی فرو دست و درجه دوم باقی خواهد ماند.
زمان آن فرارسیده است که جنبش رادیکال زنان در پیوند با مبارزه طبقاتی وجنبش کارگری، رو در رو با سرمایه ، به اهداف انسانی و برحق خود جامه عمل پوشانده و به ویژه در شرایط و اوضاع و احوال کنونی ، آن ها را متحقق کند. این واقعییتی است که اکثریت زنان جامعه ی ما را زنان محروم و کارگر تشکیل می دهند و این بخش از زنان بیش از سایر اقشار و طبقات اجتماعی از ستم و نابرابری جنسیتی و طبقاتی رنج می برند . زنان کارگر و تحت ستم جامعه ، در زیر بار ستم و بهره کشی سرمایه و نابرابری های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و جنسیتی اهدایی این نظام قرار گرفته و به سختی روزگار می گذرانند. این بخش از زنان اگر متشکل شوند و به علل و اسباب بی حقوقی و محرومیت خویش آگاه گردند ، بهتر از هر قشر و گروهی این توانایی را دارند که اهداف ضدسرمایه داری و رادیکال جنبش زنان را تا از میان برداشتن همۀ اجزاء نابرابری های جنسیتی و طبقاتی به پیش برده و در همراهی با دیگر اقشار و طبقات تحت ستم و استثمار جامعه برای رهایی جامعه از منجلاب سرمایه نقش پررنگ و تأثیر گذاری بازی کنند بنا بر این ، جنبش زنان بدون به حساب آوردن میلیونها زن کار گر و خانه دار و ... نخواهد توانست تا برابری کامل زن و مرد در جامعه پیش روند.
" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"متشکل از زنان و مردان کارگر و فعال کارگری، با اعتقاد به این اصل اساسی که : تا زمان سلطۀ مناسبات سرمایه داری و حاکمیت سرمایه بر همۀ ارکان جامعه و تمامی تار و پود آن، قوانین و فرهنگ مردسالارانه از جامعه رخت بر نخواهد بست و لذا برابری زن و مرد بطور کامل و در همۀ ابعاد زندگی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و جنسیتی و ... تأمین نخواهد شد ، خواست ها و مطالبات خود را در روز ٨ مارس، روز جهانی زن، به این شرح زیر اعلام نموده و برای تحقق یک به یک موارد آن تلاش و مبارزه خواهد کرد:
١ - برابری کامل حقوق زنان و مردان در همۀ عرصه های زندگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و جنسیتی و ... و لغو هر نوع قوانین زن ستیزانه و جنسیت محور ، که زنان را از دستیابی به حقوق خویش در عرصه های مختلف محروم می نماید.
٢ - برخورداری از حق اعتصاب و حق ایجاد تشکلهای مستقل زنان و همین طور آزادی های دموکراتیک و مدنی.
٣ - لغو قرار دادهای موقت کار، که بیشترین فشارها و پیامد های آن، مستقیم یا غیر مستقیم متوجه زنان محروم و تحت ستم جامعه خواهد بود.
۴- لغو مجازات اعدام و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی.
۵ - حمایت از تمامی جنبش های آزادیخواهانه و برابری طلب و جلوگیری از بازداشت، محاکمه، تهدید و تعقیب فعالین جنبش های اجتماعی.
٦ - برخورداری از حق طلاق، حق عائله مندی، حق حضانت از فرزندان، حق انتخاب پوشش و محل زندگی ، حق انتخاب همسر، حق تحصیل، حق آزادانۀ سفر به مناطق مختلف و ...
٧ - در نظر گرفتن دستمزد و حقوق ماهیانه ، برای زنان خانه دار که به کار شبانه روزی ، تکراری و طاقت فرسای خانگی مشغولند و برخورداری از حق استفاده از مزایای بیمه های اجتماعی و برخورداری ازمهد کودک رایگان برای این بخش از زنان.
٨ - برخورداری از حقوق و مزایای کامل برای هر نوع بازنشستگی ِ پیش از موعد ، از جمله باز نشستگی با ٢٠ سال سابقۀ کار و ۴٢ سال سن.
٩ - با توجه به کار طاقت فرسا و مسئولیت سنگین ِ شغل پرستاری ، این حرفه می بایست جزء مشاغل و حرفه های سخت و زیان آور محسوب شده و پرستاران باید بتوانند از بازنشستگی پیش از موعد ، با حقوق کامل برخوردار شوند.
١٠- حقوق زنان کارگری که در طول مدت کار ، در صد حق بیمۀ آن ها، از حقوق شان کسر شده است ، در صورت فوت باید عیناً مثل مردان ، به فرزندان آنان تعلق گیرد.
١١ - از میان برداشتن و لغو هر نوع خشونت علیه زنان، از جمله سنگسار آنان.
١٢- تأسیس خانه های امن برای زنان آسیب دیده در جامعه و حمایت های ویژۀ بهداشتی و روانی و آموزشی و حرفه ای از آنان.
١٣- به رسمیت شناختن ممنوعیت کار کودکان و محاکمۀ هر آن که اقدام به استخدام و به کار گماردن کودکان باشند.
١۴ - محکوم کردن جنگ افروزی و مسابقۀ تسلیحاتی، تحریم های اقتصادی ناشی از رقابت های سرمایه داری، که به طور قطع بیشترین زیان های آن متوجۀ طبقۀ کارگر و توده های تحت ستم مردم می شود.
١۵ - حمایت از جنبش مادران عزا دار و همراهی و همدلی با انان در هر کجا که لازم باشد.

زنده باد ٨ مارس ، روز جهانی زن

برقرار باد آزادی و برابری

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

١١/١٢/٨٩