افق روشن
www.ofros.com

بیانیه به مناسبت هشت مارس روز جهانی


اتحاد بین المللی                                                                                              یکشنبه ١٧ اسفند ۱۳۹۳ - ۸ مارس ۲۰۱۵

مسئله زنان در دوران معاصر از همان آغاز، مسئله جنبش کارگری بوده است. با عروج سرمایه داری بویژه با انقلاب صنعتی در اوایل قرن نوزده در انگلستان و گسترش صنعت در دیگر کشورها، زنان هر چه بیشتر به فروشندگان نیروی کار، به صفوف مزدبگیران، پیوستند که خود فاقد کمترین حقوق سیاسی و اجتماعی بودند. آنان برای آنکه تشکل خود را ایجاد کنند و به عنوان یک طبقه در مقابل بورژوازی عرض اندام نمایند، هنوز مبارزات سخت و طولانی در پیش رو داشتند. زنان کارگر اما از همان آغاز در موقعیت بدتری نسبت به همکاران مرد خود بسر می بردند. دستمزد آنها کمتر بود و این نه تنها بطور مستقیم برای بورژوازی سود دار بود بلکه ابزاری بود که این طبقه می توانست با استفاده از آن و دامن زدن به رقابت بین کارگران زن و مرد و بهره گیری از دیدگاه های مرد سالارانه در جامعه و در میان کارگران ، سطح دستمزدهای کل طبقه کارگر را پایین نگاه دارد.
تاریخ جنبش کارگری و در متن آن تاریخ مبارزه زنان کارگر، نشان می دهد که کارگران زن، قربانیان مطیع این سیاست استثمارمظاعف و مبتنی بر تبعیض جنسیتی نبوده اند. اعتراض به نابرابری و مبارزه زنان کارگر برای دستمزد مساوی در برابر کارمساوی، ازسر فصل های درخشان تاریخ جنبش کارگری است. تظاهرات و راهپیمایی پانزده هزار نفری زنان کارگر در سال ۱۹۰۸ در خیابان های نیویورک که خواست مزد بهتر، زمان کار کمتر و حق رای را فریاد زدند، و دوسال بعد، در ۱۹۱۰، اعلام ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن در کنفرانس زنان سوسیالیست، به پیشنهاد کلارا زتکین ، نقطه عطف های تاریخی ای بودند که خواست برابری میان زنان و مردان و بطور کلی جنبش زنان برای رهایی را جهانی کرد.
اکنون با گذشت بیش از صد سال از اعلام روز جهانی زن، به جرئت می توان گفت که این راه طولانی در مبارزه علیه تبعیض جنسیتی و کسب حقوق برابر، دست آورد های گرانبهایی نه فقط برای زنان بلکه برای جامعه انسانی بطور کلی داشته است. این دست آوردها در هیج کشوری از سر انسان دوستی و تطور و تحول فکری و تدریجی طبقه حاکم به دست نیامده، بلکه بر این طبقات تحمیل شده است. به بیان درست تر باید گفت که تاریخ این مبارزه با حروفی از آتش، خون، زندان، قتل و شکنجه نوشته شده است و نقش آفرینان آن زنان و مردانی بوده اند که برای آزادی و برابری پیکار کرده اند. این مبارزه همچنان ادامه دارد و راه سخت و ناهمواری در پیش است زیرا به رغم کسب دست آورد های گرانبها در عرصه برابری حقوقی در برخی کشورهای جهان، هنوز تبعیض، خشونت و سرکوب و ستم علیه زنان حتی در پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری بیداد می کند. درآغاز قرن بیست ویکم هنوز در هیچ کشوری، مزد و حقوق زنان با مردان مساوی نیست. آمار و ارقام نهاد های رسمی گویای این واقعیت است؛ طبق آخرین گزارش سازمان جهانی کار، مزد زنان در جهان بطورمتوسط حدود ۸۰ درصد مزد مردان است. طبق همین گزارش تنها ۵۰ در صد زنان جهان شاغل هستند در حالیکه این رغم برای مردان ۷۷ در صد است. همان گزارش می گوید که یک سوم زنان در جهان قربانی خشونت های فیزیکی و جنسی هستند. طبق آمار بانک جهانی ۷۰۰ میلیون زن در جهان قربانی خشونت های جنسیتی و فیزیکی قرار دارند. قتل های ناموسی، تجاوز، اسید پاشی، ختنه دختران، کتک زدن و دست و پا شکستن، بخشی از این خشونت های جنسیتی و فیزیکی را تشکیل می دهند. به این مجموعه باید انواع خشونهای روحی و روانی، تسلط سنت و فرهنگ مردسالارانه و زن ستیز و اعمال سلطه بر زنان در مناسبات خانوادگی و اجتماعی را اضافه کرد.
طبق همان گزارش سازمان جهانی کار، از بیست سال پیش تا کنون بهبود چشم گیری در موقعیت زنان در جهان رخ نداده است بلکه شاهد عقب گردهایی نیز بوده ایم. و این بی دلیل نیست. سیاست های اقتصادی سرمایه داری جهانی، به خصوص سیاستهای "نئولیبرالی" و برنامه های ریاضت اقتصادی، اگر نه به عنوان تنها عامل، اما به عنوان عواملی مهم در تدوام این وضعیت نقش داشته اند. بازتوزیع ثروت اجتماعی به نفع طبقه سرمایه دار و به زیان طبقه کارگر، و حمله به شرایط کار و سطح معیشت طبقه کارگر در عرصه جهانی، که عنصر اصلی این سیاست اقتصادی است، زندگی اکثریت عظیم مردم را در تنگا قرار داده است. کاهش و قطع خدمات اجتماعی، از میان بردن امنیت شغلی و گسترش کارهای موقت و پیمانی، افزایش زمان و شدت کار و در همان حال بیکار سازی های گسترده، نتیجه سیاستها و عملکرد ضد انسانی سرمایه داری است. این شرایط بویژه زندگی زنان کارگر را مورد هدف قرار داده است، زیرا تقریبا در همه کشورها حضور زنان در بخش های خدمات اجتماعی و رفاهی چشم گیر است و با قطع و کاهش این خدمات، زنان نخستین قربانیان این سیاست ها هستند. بعلاوه با توجه به حضور گسترده زنان در مشاغل پاره وقت و عدم امنیت شغلی، آنان ازاولین قربانیان بیکارسازی ها و کاهش مزدها هستند.
همراه و بر بطن این شرایط اقتصادی، جنگ ها و دخالت های نظامی قدرتهای امپریالیستی و منطقه ای سرمایه داری که فرو پاشی بنیادهای اجتماعی را در پی داشته است و باعث سر بر آوردن گروهای مزدور وحشی و تا بن دندان مسلح اسلامی که زن ستیزی جز اصلی هویت شان است (نظیر آنچه در عراق، لیبی و سوریه شاهد هستیم)، و رشد گروهای افراطی دست راستی و فاشیستی در اروپا که تاریخا از میان بردن دستاوردهای مترقی جنبش های کارگری، زنان و هر جنبش مترقی دیگر را هدف قرار داده اند، چالش های بزرگی را در مقابل جنبش کارگری و جنبش مترقی زنان و همه نیروهای مترقی قرار داده است. در عین حال لازم به تاکید است که در برخی نقاط جهان از جمله در ایران تحت حاکمیت رژیم ارتجاعی و ضد زن جمهوری اسلامی ما شاهد قانونی کردن آپارتاید جنسی در تمامی شئونات اقتصادی و اجتماعی و در عین حال بیش از سی و پنج سال مقاومت و مبارزه زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب در تقابل با آن بوده ایم.
در چنین شرایط تاریخی ای، مبارزات زنان در سال های گذشته ستایش بر انگیز است. تظاهرات و اعتراض میلیونی زنان در هندوستان علیه تجاوز و خشونت های جنسیتی، شرکت گسترده زنان در خیزش اخیر مردم مصر، تظاهرات عظیم زنان در ترکیه علیه تجاوز و قتل یک دختر دانشجو، شرکت زنان کرد سوریه در مبارزه مسلحانه توده ای علیه نیروهای داعش، شرکت گسترده زنان در تظاهرات سال گذشته علیه سیاست های سرکوب گرانه دولت ترکیه، مبارزه درخشان و پیروزمند زنان تونس علیه گنجاندن اصول شرع در قانون اساسی، مبارزه پیروزمند زنان نظافت گر در یونان علیه اخراج سازی ها و سیاست ریاضت اقتصادی، و اعتصاب و مبارزه پرستاران ایران برای بهبود شرایط کار و افزایش دستمزدها در ایران، همگی نشانگر اراده و عزم زنان در مبارزه علیه استثمار، نابرابری، تبعیض، خشونت و سرکوب است.

روز زن نماد چنین مبارزاتی بوده و از آن بر خاسته است. روز جهانی زن بر زنان جهان و کلیه انسانهایی که برای برابری و آزادی مبارزه می کنند مبارک باد.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

info@workers-iran.org/ http://www.etehadbinalmelali.com

۸ مارس ۲۰۱۵