افق روشن
www.ofros.com

!پول های "کثیف" مبارزات کارگران را فاسد خواهد کرد


رضا شهابی                                                                                                 جمعه ٣٠ خرداد ۱۳۹۳

این روزها به نظر می رسد که بار دیگر خطری جدی و توطئه گرانه در راه است . در سال ١٣٨٦ فعالین واقعی جنبش کارگری با افشاگری عوامل نهادهای ضد کارگری و امپریالیستی توانستند جلو فعالیت های آنها را بگیرند. اما نهاد های ضد کارگری ودر کل نهاد های بورژوازی هیچ وقت از پای نخواهند نشست و هر بار سعی خواهند کرد در اشکال گوناگون به جنبش کارگری نفوذ کنند و با داشتن عوامل دست گماره جنبش کارگری را به فساد بکشانند. اما جنبش کارگری ایران، نشان داده است که کارگران و پیشروان جنبش طبقاتی کارگری، با حساسیت خود تمامی توطئه های آنان را نقش برآب خواهند کرد.

نگاهی به تجربه سندیکای شرکت واحد
پول های کثیف حربه ی قدیمی است که نظام های امپریالیستی و ضد کارگری برای تضعیف و وابسته کردن و در یک کلام ریشه کن کردن مقاومت طبقه کارگر به کار می بندند و با این ترتیب است که پول های به اسم حمایت از سندیکا ها و اتحادیه ها ی کارگری و یا خانواده های کارگران از سوی ارگان هایی با پوشش دموکراتیک و دموکراسی خواهی اما در واقع ضد کارگری، وارد چرخه مالی کارگران و نهاد های مدافع آنان می شوند.
شاید در وهله اول اینطور به نظر برسد که مهم، نیاز جنبش کارگری به امکانات مالی است، نه منابع تامین کننده آن، اما با اندک مکث و وسواس طبقاتی مشاهد خواهد شد که پشت پرده، برنامه و سناریوهای ضد کارگری در جریان است که نه تنها در خدمت کارگران و جنبش آنان قرار نخواهد گرفت بلکه دقیقا باعث به انحراف کشیدن خواست و مطالبات کارگران در رسیدن به منافع آنی و آتی خواهد شد .
به بعضی از پیامد ها میشود به صورت گذرا اشاره داشت. اولین وبی واسطه ترین این پیامد "پول های کثیف و فساد آور" بهانه دادن به دست نهاد های امنیتی و سرکوب گر است که با زدن مهر "وابسته" و "جاسوس" به کارگران مجوز قلع و قمع ایشان را صادر کنند. در واقع به جریان انداختن این پول های کثیف از جمله ی روش های خود این نهاد هاست .
دومین تاثیر "پول های کثیف و فساد آور" تضعیف اصول کار تشکیلاتی و احساس تعلق فرد به مجموعه ی رفقایش است. به این ترتیب که با علی السویه شدن مسائلی چون پرداخت حق عضویت فرد آرام آرام اهمیت خود را بعنوان یک عضو مجموعه نادیده می گیرد. به همین نسبت که مرکزیت تشکیلات هم به عنوان مغز متفکر و سازمانده، به مرور نسبت به اعضای بدنه ی خود احساس بی نیازی می کند.
در این زمینه بد نیست به تجربه ای دیگر که به همراه رفقا و همکارانم در مجموعه ی سندیکای شرکت واحد داشتیم اشاره ای بکنم.
در تمامی سال ها ی نیمه اول دهه ١٨٨٠ طریقه تامین کمک مالی مورد نیاز سندیکا و هزینه های عبارت بود از:
١- چاپ بولتن و جزوه و فروشآن به کارگران
٢- برگزاری کلاس های آموزشی
٣- چاپ قبض دریافت حق عضویت و گذاشتن آن در اختیار اعضاء
۴- برگزاری برنامه های تفریحی و فرهنگی از قبیل گلگشت
حتی کارگران اخراجی عضو سندیکا برای نشان دادن همبستگی خود با دیگر اعضاء با حضور در پایا نه ها ی مسافربری با فروش چای و عدسی در آمد حاصل از آن را در اختیار سندیکا قرار می دادند.
این کار از یک طرف باعث می شد تا رانند گان شاغل در جریان اوضاع و احوال همکاران اخراجی خود قرار بگیرند و به صورت جمعی به ایشان کمک کنند و از سوی دیگر اعضای اخراجی را در جریان وضعیت همکاران شاغل قرار می داد تا بدین وسیله بتوانند ایشان را در پی گیری حقوق حقه ی شان ترغیب نمایند.
سومین و شاید مخرب ترین پیامد "پول های کثیبف و فساد آور" عبارت است از شیوع بی اعتمادی اعضا به یکدیگر و قوت گرفتن روحیه فرد گرایی در افراد به این نحو که پول های بی نام و نشان "یا به عبارت درست تر با نام و نشان فاسد"، بی سرو صدا و به اعتبار روابط دونفره به عوض قرار گرفتن در اختیار مجموعه (که این خود مصیبتی است) به جیب افراد میرود و در این موقعیت به هر صورت ما جرا به نام عضوی از مجموعه نوشته می شود و همچنین فرد پس از چند مرتبه دریافت چنین وجوهی و مرتفع شدن نیازهایش دیگر احساس تعلق خاطر و هم ذات پنداری با رفقای و همکارانش را از دست می دهد و به موجودی منفعت طلب بدل می گردد که صرفاً در صدد بیرون کشیدن گلیم خودش ازاین آب گل آلود است.

رفقا و کارگران عزیز؛
هوشیار باشیم که در دام حربه های کثیفی از این دست که در کمین ما نشسته است نیفتیم. این وسط اگر با هم بمانیم پیروز خواهیم شد. ما همیشه به استقلال مالی باور داشته و داریم. با همبستگی و کمک های ناچیز کارگران و مدافعان کارگری میشود نیازهای حداقلی خود را بر طرف کرد. باید چهره های مخرب و ضد کارگری را افشا کرد و اجازه ندهیم افراد سست عنصر باور و اعتماد طبقاتی کارگران را سخره بگیرند.
آنان که شرافت کارگری را مستمسک منافع خود قرار داده اند باید بدانند که شرافت کارگری یعنی اعتماد، با هم بودن و برای همدیگر بودن، شرافت کارگری یعنی داشتن حس برابری خواهی برای یک زندگی شاد همراه با نان و آزادی در دفاع از منافع طبقاتی طبقه کارگر!

رضا شهابی. عضو هئیت مدیره سندیکای شرکت واحد تهران و حومه

زندان رجایی شهر. ٢٧ خرداد ١٣٩٣