افق روشن
www.ofros.com

:سه یادداشت

...قراردادهای موقت، تحریم ها جدی نیست و بمباران شهرهای لیبی


علیرضا ثقفی                                                                                                یکشنبه ١٧ مهرماه ١٣٩٠

بار دیگر قراردادهای موقت

کارگران ماهشهر بار دیگر پس از پایان مهلت کارفرما برای لغو قراردادهای موقت و به رسمیت شناختن تشکل کارگران، دست به اعتصاب زده‌اند. این اعتصاب‌ها که در صنایع حساس نفت و گاز به وقوع می‌پیوندد، در اولین گام‌ها برای شکستن سد مقابل ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری در این صنایع است؛ صنایعی که نزدیک به یک دهه است در آنها هرگونه تشکل کارگری ممنوع بوده است. اما این بار کارگران نه تنها خواهان حق و حقوق خود هستند، بلکه خواهان ایجاد تشکل مستقل نیز هستند. ایجاد تشکل‌های مستقل در این صنایع، خواست همه‌ی کارگران است. در پتروشیمی تبریز هم همین مساله برای کارگران مطرح است و به خصوص در میان کارگران پروژه‌ای، که اغلب در ایجاد تاسیسات نفت وگاز فعال اند، این موضوع از مبرم‌ترین خواسته‌های کارگران است، چرا که آنان از داشتن نماینده و دفاع از حقوق اولیه خود محروم هستند. اکنون کارگران ماهشهر با تشکیل کمیته‌ی اعتصاب، اولین گام را در جهت ایجاد تشکل خود برداشته‌اند که بسیار ارزشمند است. آنها در مبارزات شش ماه گذشته ی خود به این نتیجه رسیده‌اند که بدون تشکل، به خواسته‌های برحق خود نخواهند رسید و حتا اگر دست‌آوردی هم داشته باشند، پایدار نیست و ضرورت ادامه‌ی حرکت مطالباتی آنان، جز از طریق نمایندگان مستقیم و تشکل مستقل، امکان‌پذیر نیست. ایجاد تشکل مستقل از کارفرما، دولت و احزاب در این برهه از زمان، ضرورت پیروزی آنان در به دست آوردن خواست‌ها و مبارزات‌شان است. هم چنین پیوند با سایر بخش‌های کارگری، امر اجتناب‌ناپذیر است تا بتوان از طرفی قرادادهای موقت را لغو کرد که خواسته همه‌ی کارگران است و از طرفی، تشکل‌های مستقل را به وجود آورد که در این شرایط، برای به دست آوردن ابتدایی‌ترین مطالبات کارگری ضرورت اولیه دارد.

*********************

تحریم‌های ایران آنچنان هم جدی نیست

بارها گفته شده است که تحریم‌های ایران، بر سیاست‌های جاری تاثیری ندارد و حکومت ایران موفق شده است که در هرجا که لازم باشد، این تحریم‌ها را دور بزند و در مجموع، نظام حاکم بر جهان، یعنی همان روابط مشخص سرمایه‌داری، توان اعمال این تحریم‌ها را ندارد، زیرا که این نظام، مبنایش بر سودآوری و سود بردن از فروش کالاها و خدمات خود است تا هرچه بیشتر، بر سودهای خود بیفزاید. این سودپرستی و سودمحوری، هرگونه تحریمی را که بخواهد جلوی منافعش را بگیرد، از سر راه برمی‌دارد و نمونه‌ی ‌آن هم، دسترسی دولت ایران به هر کالایی است که بخواهد؛ تنها با قیمت بالاتر و از بازارهای سیاه بین‌المللی.
در آخرین حرکت، اتحادیه اروپا و کل نظام سرمایه‌داری نشان داد که آنها هم، هرجا که رفتار رسمی و قطع‌نامه‌های تحریم مانع سودطلبی آنها شود، خودشان هم به راحتی و به طور رسمی، این تحریم‌ها را دور می‌زنند و آنها را به هیچ می‌گیرند. لغو تحریم وزیر نفت ایران برای شرکت در اجلاس اوپک و حدف نام او از لیست افراد تحریم شده، این موضوع را تایید می‌کند. در گذشته بارها ثابت شده است که نظام سرمایه داری، بدون هیچ عذر و بهانه، تنها منافع خودش را در نظر می‌گیرد و اعمال تحریم و یا لغو آن، ارتباطی با منافع مردم ایران ندارد، بلکه تحریم کنندگان، به دنبال سودهای باد آورده خود هستند و از آنجا که شرکت نکردن نماینده ایران در اوپک می‌تواند تاثیر نامطلوبی برای آنان در تعیین قیمت نفت داشته باشد، خیلی راحت این تحریم‌ها را لغو می‌کنند
می‌توان به راحتی به این نتیجه رسید که در آینده هم، هرجا که منافع‌شان در خطر باشد و این تحریم‌ها بتواند سود آنها را مورد مخاطره قرار دهد، به سادگی آب خوردن و در یک بیانیه، آن را دور خواهند زد. این مساله، حرف آنانی را اثبات می‌کند که از ابتدا هم، این تحریم‌ها را جدی نمی‌دانستند.

*********************

بمباران شهرهای لیبی هم چنان ادامه دارد

هنگامی که ناتو، این اردوگاه نظامی حافظ منافع سرمایه‌داری در جهان، اعلام کرد که برای حمایت از مردم لیبی در برابر دیکتاتوری قذافی، منطقه‌ی پرواز ممنوع اعلام می‌کند، آنان که با این ترفند‌ها آشنا بودند، این لشگرکشی جدید برای تصرف سرزمین‌های را دیگر محکوم کردند. اما بوق‌های تبلیغاتی این نظام، همچنان بر بوق طرفداری از مردم در برابر دیکتاتوری دمیدند و متاسفانه بسیاری از روشنفکران و نیروهای سیاسی نسبتا مستقل هم، گول این تبلیغات را خورده و در این حرکت، به این جهت حمایت کردند که قذافی دیکتاتور بود و آزادی‌های سیاسی را در آن کشور برنمی‌تافت. مخالفان این لشکرکشی، هرچند دیکتاتوری قذافی را محکوم می‌کردند، اما این لشکرکشی را بهانه‌ای برای استقرار یک حکومت طرفدار غرب و تصرف یک کشور نفت‌خیز دیگر دانستند.
اکنون پس از گذشت ماه‌ها، این مساله کاملا روشن شده است که هدف ناتو از بمباران شهرهای لیبی، نه تنها دفاع از مردم در برابر حکومت نبوده است، بلکه تصرف بی‌قید و شرط این کشور و استقرار یک نظام وابسته به غرب بوده است.
اکنون که دیکتاتور سرنگون شده و دیگر نمی‌تواند مردم شهرهای لیبی را بمباران کند، بمباران شهرهای لیبی که در آن مردم بی‌گناهی وجود دارند که تنها گناه شان، نپذیرفتن حاکمیت جدید است، چه توجیهی دارد؟ دیکتاتور سرنگون شده و ارتش او از هم پاشیده است. بسیاری از سلاح‌های او، به دست مخالفان افتاده، نیروی هوایی‌اش کاملا از کار افتاده و سلاح‌های سنگین‌اش، کاملا از دست او خارج شده است. در عوض، دولت طرفدار غرب در آن کشور مستقر شده و حساب‌های دولت لیبی، که بسیار قابل توجه است، در خدمت حکومت جدید قرار گرفته است، اما شهرهای لیبی، به دلیل واهی طرفداری از قذافی و به دلیل واقعی مخالفت در برابر حکومت جدید، همچنان بمباران می‌شوند. گویا برای سرمایه، هیچ گزینه‌ی دیگری غیر از دیکتاتوری قذافی و یا حکومت دست نشانده‌ی آنها وجود ندارد.

علیرضا ثقفی

کانون مدافعان حقوق کارگر