افق روشن
www.ofros.com

تحریم و زندگی مردم کارگر و زحمتکش


فریده ثابتی                                                                                                                                                                                    شنبه ۲٦ مهر ١۴٠۴ - ۱٨ اکتبر ۲۰۲۵

امروز با آن چه در ایران مواجه ایم از دو بعد زندگی مردم را هدف گرفته است. تحریم توسط سرمایه جهانی یک بعد و خوشحالی مسئولین سرمایه داری اسلامی و بی توجهی آن ها به سختی زندگی مردم کارگر و زحمتکش که اکثریت مردم ایران را شامل می شود بعد دیگر آن است. این گونه است که درست در روز اعلام تحریم محمد معصومیان معاون بین‌الملل شرکت ملی نفت با ٣٠٠ میلیون دلار اختلاس به سوئیس می گریزد وبی شک فردا به عنوان کارآفرین در سوئیس تقدیر می شود. این نشان می دهد که تحریم ها فقط شامل مردم کوچه و بازار است نه مسئولین، نه دزدان ثروت و سرمایه عمومی. مسلما مشکلی هم برای حساب های بانکی مسئولین، خانواده و فامیل های آن ها در آمریکا و اروپا پیش نخواهد آمد و قدم شان خیر و سرمایه خواهد آورد. مشکل آن ها تنها گذران زندگی مردم است که باید هرچه بهتر روبیده شود. سفره های مردم کارگر و زحمتکش نه کوچکتر که دیگر امکانش نیست بلکه باید جمع شود، بسته شود و به اعتصاب غذای عمومی اجباری کشانده شود. دارو و درمان باید بعنوان مصارف لوکس حذف شود کاری که عملا توده های کار و رنج خود به آن اقدام کرده اند زیرا پولی در جیب برای این کار نمی ماند. کارتن خوابی و قبرخوابی باید رونق گیرد و وسایل زندگی ای که با هزار بدبختی فراهم شده توسط سرمایه خفته در خانه ها به عنوان کسب درآمد به خیابان ریخته شود.

تحریم های مداوم و جاری از سال ۱۹٧۹ تا کنون تنها و تنها دار و ندار و زندگی توده ها را نشانه رفته است. نرخ بیش از ٣٠ درصدی فقر مطلق نزدیک ٣٠ میلیون نفررا از تامین نیازهای اساسی زندگی یعنی خورد و خوراک، دارو و درمان، مسکن و پوشاک باز داشته است و بودن ٨٠ درصدد بقیه در خط فقر را یا زیر خط فقر را سبب شده است، اما هیچ مشکلی در سفرهای خرید سیسمونی و رسیدگی به امور مالی میلیاردی مسئولین و فرزندان آن ها و زندگی لاکچری آن ها در غرب ایجاد نکرده است. در حالی که در اثر تحریم و افزایش تصاعدی قیمت ارز و تاثیر آن در قیمت همه ی کالاها، دیگر تهیه بال و گردن و پا و پوست مرغ برای میلیون ها نفر به آروز تبدیل شده است، تحریم مشکلی درتامین مواد لازم برای تولید موشک و سانتریفوژ و پهبادها ایجاد نکرده است. هیچ کدام از بانک های کشورهای تحریم کننده تا کنون هیچ لیستی از سرمایه های اندوخته شده مسئولین جمهوری اسلامی و فرزندان و نوه ها و فامیل آن ها منتشرنکرده اند. هیچ بانکی این دزدی اموال عمومی را افشا نکرده و به نفع توده های مردم بلوکه نکرده است. به همین دلیل است که مسئولین جمهوری اسلامی از پیشوا به پایین نگرانی ای در این مورد ندارند و گاه به گاه برای گذران بقیه زندگی به اروپا و آمریکا و کانادا می روند و بعنوان سیاستمدار فرش قرمز برای شان فرش می شود. بعنوان استاد مسائل ایران و خاورمیانه در دانشگاه ها مشغول می شوند. به عنوان کارشناس دایم به مصاحبه و نظرخواهی دعوت می شوند و بر گذشته پراز داغ ننگ آن ها آب پاکی ریخته می شود تا آینده شان تزیین شود.

این است داستان چیزی که مکانیسم ماشه می نامند ودر آن بورژوازی جهانی اعم از آمریکایی، اروپایی و آسیایی و سرمایه داری اسلامی ایران باهم همکاری می کنند. هرکدام در این سناریو سهم خود را از سود سرمایه به قیمت تخریب زندگی حال و آینده مردم ایران طلب می کنند. تا کی می شود این وضعیت را تحمل کرد. تا کی باید اجازه داد که سرمایه بر بود و نبود ما شرط بندی کند. این یک طرف قضیه است طرف دیگر کل جهان است که در آن در بر همین پاشنه می جرخد. در حالی که میلیاردها دلار در آمریکا صرف جنگ افروزی در جهان می شود، صرف نسل‌کشی در غزه می شود، صرف تداوم جنگ در اکراین می شود، عراق و لبنان و لیبی وافغانستان نابود می شود، هزارها نیروی کارگری در آمریکا یک شبه از هستی ساقط می شوند، کارگران از خانه های قسطی بیرون ریخته می شوند تا سر سرمایه سلامت بماند. توده های مردم کارگر برای سرمایه فقط یک نیروی کارند که باید استثمار شوند و هروقت لازم بود به سنگ‌فرش خیابان پرتاپ شوند. سرمایه برنامه ریزی می کند، نیروی سرکوب دارد. ارتش دارد، زندان دارد، دستگاه قضایی و کیفری دارد. پیمان های نظامی دفاعی که باید اسمش به پیمان ها ایجاد جنگ و تباهی تبدیل شود دارد. پلیس دارد که بوی پهن کله شان حال آدم را به هم می زند اما آدم خوارند، سازمان جهانی کار دارد تا با قوانینش جلوی حرکت کارگران را با سه جانبه گرایی سد کند و.و.و. دارد. اما کارگران در این یورش جهانی به زندگی خود چه دارند؟ بین‌الملل کارگری دارند؟ خیر. اعتصاب های همبستگی کشوری و جهانی دارند؟ خیر. از کار درکارخانه های اسلحه سازی امتناع می کنند؟ خیر. آن را بلوکه می کنند؟ خیر. صندوق کشوی وجهانی اعتصابات دارند؟ خیر. شبکه ی کشوری و جهانی ارتباطات دارند؟ خیر. پس چه دارند؟

بیهوده نیست که سرمایه چنین می تازد. باید در مقابل سرمایه مانند سرمایه عمل کرد. کارگران احتیاج به کارخانه اسلحه سازی ندارند. احتیاج به پلیس آدم‌خوار ندارند. احیتاج به پیمان های نظامی ندارند. فقط نیاز به پیمان های اخوت طبقاتی دارند. نیاز به همه آن چیزهایی دارند که در بالا گفتیم ندارند تا بتوانند بعنوان یک طبقه ی قدرتمند در هر کشور و در جهان در مقابل سرمایه بایستند و خود را از شر کارمزدی و اسارت سرمایه رها سازند. در همه جا، در ایران، در آمریکا، در اروپا و آسیا الی آخر.

فریده ثابتی