افق روشن
www.ofros.com

سایه آكسیونیسم بر اعتراضات معلمان


یاسر ریگی                                                                                                          پنجشنبه ١۵ مرداد ۱۳۹۴ - ٦ اوت ۲۰۱۵

منظور از آکسیون انجام عمل اعتراضی شامل برگزاری تجمع، تحصن، اعتصاب، جمع‌آوری امضا و موارد مشابه است. آکسیون یکی از ابزارهای اعتراضی حرکت‌های اعتراضیِ اجتماعی و تشکیلاتی برای دست‌یابی به خواسته‌هایشان است که با توجه به توان اعتراضی در سطوح و ابعاد مختلف انجام می‌شود. آکسیون نوعی از عمل‌گرایی با ظاهر پرهیاهو، پر سروصدا و خبرساز ولی در اغلب مواقع سطحی، مقطعی و زودگذر است.
با اینکه آکسیون یکی از راه‌های اعتراضی است اما گاهی انجام آکسیون به تنها راه اعتراضی برای یک تشکل صنفی یا حتی یک حزب و سازمان تبدیل می‌شود و برگزاری آکسیون‌های پی‌ در پی (در حد توان و در صورت امکان) را به تنها راه اعتراض تبدیل می‌کنند. این روش یعنی برگزاری آکسیون برای آکسیون را آکسیونیسم می‌نامند. آکسیونیسم از مشخصه‌های بارز سبک کار خرده بورزوازی در یک حرکت اعتراضی است که با فاصله گرفتن از کارِ ادامه‌دار و تشکیلاتی و مبتنی بر خواسته‌های عینیِ جمعِ معترض نمودِ بیش‌تری می‌یابد و در چارچوب حرکتی هیجانی بازمی ماند. آکسیونیسم پوششی بر نوعی بی‌عملی است که به جای تکیه بر پراتیک ادامه دارِ مبتنی بر خواسته ها و مطالبات ِطبقاتی بر برگزاری آکسیون تکیه می‌کند.
البته برگزاری هر آکسیونی به معنای آکسیونیسم نیست بل‌که برگزاری آکسیون در موقع درست می‌تواند دست‌آوردهای مهمی داشته باشد که از آن جمله می‌توان به بالابردن توان و روحیه‌ی جمعی، شناخت نیروهای فعال با روحیه‌ی تشکیلاتی، اجتماعی کردن اعتراض و خواسته‌ی موجود و موارد مشابه اشاره کرد. همان‌گونه که تجمعات اخیر معلمان دست‌آوردهای غیرقابل انکاری برای حرکت صنفی معلمان داشته است و نه تنها باعث مطرح شدن مطالبات معلمان در سطح جامعه و طرح مباحثی در بدنه قدرت برای حل این مشکلات گردیده است بل‌که باعث ایجاد یک روحیه‌ی جمعی در معلمان و اعتماد معلمان به نیروی اتحادِ جمعی‌شان گردیده است. هم‌چنین این تجمعات فعالین صنفی جدیدی را معرفی و یا حتی می توان گفت تولید نموده و به جامعه‌ی معلمان معرفی کرده است.
با توجه به مطالب بیان شده می‌توان گفت آکسیون‌های صنفی معلمان -که به طور مشخص نوع آکسیون برگزیده شده تا این لحظه تجمعات سکوت بوده است- در حال تبدیل شدن به یک سبک کار در حرکت اعتراضی معلمان است و با امکان درغلتیدن در آکسیونیسم با آسیب‌های جدی -به سان بسیاری از جریانات معترض تا کنونی چه از نوع تشکیلاتی یا خود به خودی- مواجه خواهد شد. تأکید بیش‌تر بر آکسیون یا همان تجمع برای دستیابی بر مطالبات صنفی معلمان کل دست‌آوردهای به دست آمده را با خطراتی مواجه خواهد کرد که در ادامه به آن پرداخته می‌شود و هم‌چنین تا حد امکان سعی می‌گردد به آلترناتیوهای موجود برای ادامه‌ی حرکت صنفی تا دست‌یابی به مطالبات معلمان نیز اشاره گردد.
یکی از وظایف معلمان آگاه و فعالین صنفی این است که با نگه داشتن یک حرکت اعتراضی بر مدار اصلی آن حول مطالبات از انحراف حرکت صنفی در مسیرهای اشتباه جلوگیری کنند و با تأکید بر کار مستمر و بلند مدت با یک سبک کار درست تا رسیدن به خواسته‌ها تلاش نمایند. یکی از کارهایی که باید در این مسیر انجام گیرد آسیب‌شناسی حرکت اعتراضی معلمان است. یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی که حرکت صنفی معلمان را از ابتدای شکل‌گیری آن (از دهه هشتاد تاکنون) همواره تهدید کرده است تبدیل آکسیونیسم به سبک کار معلمان است تا آنجا که هرگاه معلمان توان برگزاری آکسیون از تجمع تا تحصن را داشته‌اند به انجام آن پرداخته‌اند و زمانی که از برگزاری آکسیون دست کشیده‌اند نه به دلیل وجود برنامه مشخص و مستمر بل‌که به دلیل عدم امکان برگزاری آن به دلیل برخوردهای امنیتی بوده است. همان‌گونه که تاکنون بارها بیان شده است عدم حضور بسیاری از معلمان در اعتراضات صنفی و بی‌تفاوتی آن‌ها برای مطالباتشان یک آسیب جدی است که باید برای برطرف کردن آن برنامه جدی داشت و باید یکی از سرفصل‌های تشکیلات صنفی معلمان برای بررسی و آسیب‌شناسی قرار گیرد اما باید آگاه بود که خلاصه نمودن اعتراض صنفی معلمان در تجمع نیز نوعی دیگر از آسیب است که حرکت صنفی معلمان را تهدید می‌کند. تبدیل اعتراضات صنفی معلمان به تجمعات پی در پی و تبدیل تجمع به هدف باعث دور شدن اعتراض صنفی از اصل خود که همان پیگیری جدی خواسته‌های معلمان تحت استثمار است خواهد شد. این همان آکسیونیسم است که همواره تشکل‌های خرده‌بورژازی را به مجریان برگزاری تجمع تقلیل می‌دهد. تبدیل شدن این امر به سبک کار، حرکت صنفی را با مخاطرات جدی مواجه می‌کند که از آن جمله می توان به از دست رفتن کارایی تجمع و تقلیل آن به یک حرکت نمایشی کم اثر، صرف کل توان تشکیلاتی موجود برای تجمع، غافل شدن از دیگر برنامه‌های مستمر و چه بسا تأثیرگذارتر از تجمع، بالابردن هزینه برای فعالین صنفی و ترس معلمان به دلیل برخوردهای امنیتی اشاره کرد. این‌ها آسیب‌هایی است که در کمین یک سبک کار آکسیونیستی قرار دارد.
به جای در غلتیدن در آکسیونیسم و تکیه بر آکسیون به عنوان تنها راه اعتراض باید سعی شود بر آلترناتیوهای موجود تأکید شود که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
١ -بالابردن آگاهی معلمان نسبت به حقوق‌شان به عنوان یک معلم و به تبع آن افزودن هر روزه بر تعداد معلمانی که پیگیر مطالبتاشان هستند، -٢ -بالا بردن روحیه تشکل‌پذیری در معلمان به عنوان مهم‌ترین راه برای دست‌یابی به خواسته‌های موجود، ٣- -جذب و استفاده از افراد فعال که در اعتراضات اخیر کارنامه‌ی مثبتی از خود به جای گذاشته‌اند، ۴ -برگزاری مجامع عمومی کانون‌های صنفی که منجر به تقویت کانون‌های صنفی فعال و تغییر کانون های منفعل خواهد شد، ۵ -تبین مطالبات معلمان و گسترش افق دید معلمان در این زمینه (که علاوه بر حقوق کافی و بالای خط فقر که به درستی مطالبه‌ی اصلی معلمان است مطالبات دیگری نظیر بیمه کارآمد برای معلمان و حقوق بازنشستگی کافی، ٦ -خودگردانی مدارس دولتی توسط معلمان و انتخابی بودن رئیس و کادر اجرایی مدرسه، ٧- بهبود فضای آموزشی و استاندارد، آموزش رایگان و عمومی و هم‌چنین بازگشت کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان کار به مدرسه را می‌توان به عنوان مطالبات معلمان معرفی کرده و با توضیح و جا انداختن تأثیر این مطالبات در کوتاه مدت و برخی در بلند مدت بر زندگی خود معلمان در پیش‌برد افق دید معلمان موثر بود)،٨- ایجاد نشریه و سایت برای دادن آگاهی به معلمان و رساندن صدای اعتراض به جامعه، ٩-تقویت کارهای جمعی در حال انجام نظیر پیاده‌روی‌ها و انجام حرکات جمعی مشابه نظیر گلگشت‌های معلمی، کوه‌نوردی و اردو برای حفظ اتحاد جمعی معلمان،١٠ - ایجاد بستر برای پیوند حرکت‌ صنفی معلمان با دیگر حرکت‌های صنفی با مطالبات مشابه خصوصن کارگران، و ... . می‌توان این لیست را با تعمق بیش‌تر و صد البته با پیگیریِ عملی کامل و اصلاح نمود. همه‌ی این موارد منوط به شکل‌گیری و تقویت تشکل‌های صنفی مستقل در معلمان است که هدفی جز پیگیری مطالبات معلمان و زندگی با رفاه و امنیت بیش‌تر برای معلمان ندارند.
یک اعتراض صنفی عمیق و ادامه‌دار حرکتی است با برنامه‌ی مشخص و هدف‌مند که با درک درست از وضعیت و ارتباط مستقیم با بدنه گام‌هایش را استوار و در صورت نیاز آرام برمی‌دارد. یک حرکت صنفی بی‌برنامه و بی‌هدف به دلیل بی عملی به انجام آکسیون از هر نوعی به ویژه تجمع می‌غلتد و آن‌قدر این عمل را تکرار می‌کند تا نه تنها آکسیون را از مفهوم عینی آن تهی می‌کند بل‌که تا فروپاشیدن تشکیلات صنفی حداقلی موجود پیش می‌رود. یک حرکت صنفی درست به هیچ عنوان به دنبال موج سواری بر اعتراضات خود به خودی و کسب اعتبار و تبلیغات برای خود نیست بل‌که رهبران یک حرکت صنفی با نگاه تشکیلاتی تمام سعی و هدفشان کانالیزه کردن فضای اعتراضی خود به خودی موجود در جهت پیشبرد خواسته های واقعی و طبقاتی است. یک حرکت صنفی که بر پایه‌ی مطالبات طبقاتی افراد شکل گرفته است به دنبال انجام حرکت‌های اعتراضی مقطعی نیست بل‌که حرکتی است که هرلحظه و بی وقفه ادامه دارد و برای پیشبرد اهداف خود به دنبال راه‌کار و راه چاره است. اگر رهبران صنفی معلمان به این مهم رسیده باشند که هدف چیزی نیست جز گام برداشتن در جهت ایجاد زندگی با رفاه حداقلی برای معلمان و رفع مشکلات معلمان در ارتباط با محیط کار آن‌گاه بر هیجانات اعتراضی خود که منشأ گرفته از موقعیت طبقاتی آنان است فائق آمده و بهترین و عقلانی‌ترین تصمیم را خواهند گرفت.
البته نقد آکسیونیسم نباید به تأیید بی عملی منجر گردد. اگر آکسیونیسم یکی از آسیب‌های حرکت‌های صنفی است باید تأکید کرد که بی‌عملی و ایجاد سد در برابر اعتراضات معمان نیز یک آسیب جدی است. کسانی که یک حرکت صنفی را صرفن به مذاکره و چانه‌زنی با قدرت‌ها و دولت‌ها تقلیل می‌دهند خطری جدی‌تر از آکسیونیسم برای اعتراض صنفی معلمان به شمار می‌آیند. نقد آکسیونیسم در اینجا با هدف تقویت این نگاه فرصت طلبانه به حرکت صنفی برای چیدن میز مماشات نیست بل‌که هدف معرفی بدیل‌های اعتراضی و به سرانجام رسیدن این حرکت صنفی در جهت خواست معلمان است. هدف معرفی مسیر اعتراضی اصیل با بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌ها و امکانات نهفته درآن است. هدف معرفی شاخص‌های رهبران و فعالین صنفی واقعی است. فعال صنفی واقعی نه آن کسی که هرگونه اعتراض برای بهبود وضعیت را تقبیح می‌کند و نه آن فرد رادیکالی است که دغدغه‌ی صنفی ندارد و در مواقع حرکت‌های خود به خودی موج سواری می‌کند و پس از پایان موج جز اسم و رسم و شهرتش دست‌آوردی ندارد و البته همین برایش کافی است! یک فعال صنفی اصیل آن کسی است که در حین همراهی با اعتراضات معلمان هدفی جز پیگیری برای ایجاد زندگی با رفاه و امنیت برای معلمان هدف دیگری دنبال نمی‌کند و در این راه بیش از هر انسانِ رادیکالِ بی ارتباط با خواستِ عمومِ معلمان حاضر به دادن هزینه است. البته باید تأکید کرد که هزینه فقط رفتن به زندان نیست بل‌که صرف وقت و انرژی و بازماندن از بسیاری امور زندگی از جمله مسائل مالی و خانوادگی خود هزینه‌ی بزرگی است که یک فعال صنفی پیگیر و تشکیلاتی می‌پردازد. این فعال صنفی نه به دنبال خودنمایی و شهرت طلبی بل‌که به دنبال مطالبات معلمان است و اینجاست که در حین مبارزه با انفعال از غلتیدن حرکت صنفی معلمان در آکسیونیسم نیز جلوگیری می‌کند.
آنچه باعث رشد و بلوغ حرکت صنفی موجود می‌گردد نه برگزاری تجمعات پی در پی بل‌که گسترش وسعت حرکت صنفی موجود در بین معلمان است. اگر این حرکت بتواند هر روز بر توان تشکیلاتی خود بیافزاید و تعداد بیش‌تری از معلمان را از حالت انفعال و بی عملی خارج کند و با دادن آگاهی آنها را به توان جمعی‌شان برای بهبود وضعیت زندگی‌شان آگاه گرداند آن‌گاه می‌توان گفت این حرکت موفق بوده است و همه می‌دانند که این کاری بس دشوارتر از برگزاری تجمع است! اگرچه راهی است دشوار ولی این همان بدیل آکسیونیسم است که از غرق شدن قایق صنفی معلمان در باتلاق آکسیونیسم جلوگیری خواهد نمود!

یا سر ریگی

حقوق معلم و کارگر