افق روشن
www.ofros.com

از اول ماه مه امسال چه می توان آموخت؟

مازیار رازی                                                                                  سه شنبه ١٠ شهریور ۱٣٨٨

جشن اول ماه مه امسال (١١ اردیبهشت ١٣٨٨) پیش از آغازمراسم، توسط عوامل دولت سرمایه داری به شدت سرکوب شد و عده ای از شرکت کنندگان دستگیر شدند. برخی از دستگیر شدگان در ماه پیش آزاد گشته و عده ای نیز هنوز در زندان بسر می برند. مبارزه بین المللی برای آزادی کلیه دستگیرشدگان بلافاصله آغاز گشت و تا آزادی کلیه دستگیر شدگان ادامه خواهد یافت. بدیهی است که تمامی نهادهای کارگری (به ویژه درخارج کشور) باید با توان هرچه بیشتر در آزاد سازی این مبارزین به فعالیت های حمایتی از آنان ادامه دهند. شبکه همبستگی کارگری به سهم خود به فعالیت های سراسری در حمایت از دستگیر شدگان از طریق اعتراضات علیه دولت سرمایه داری دامن زد (رجوع شود به سایت شبکه همبستگی کارگری IWSN.org).
اما جنبش کارگری نیازمند اخذ درس های مثبت و منفی اول ماه مه است تا خود را برای برگزاری اول ماه مه سال دیگر از هم اکنون آماده کند. در این تجربه، نکات زیر را می توان برجسته کرد:

تقویت اتحاد عمل کارگری
اتحاد عمل اکثر نهادهای کارگری برای برگزاری اول ماه مه قابل تقدیر است. این نخستین بار است که کمیته ها و محافل کارگری موجود متحداً یک عمل مشترک را سازمان داده اند. همین اقدام بسیار ساده نه تنها وحدت عمل فعالان کارگری را در مقابل دولت سرمایه داری زمینه ریزی می کند، بلکه اقدامی است بی پروا علیه گرایش های فرقه گرا در درون جنبش کارگری. گرایشاتی که با دست یافتن به چند شعار "رادیکال"، خود را در محور جنبش کارگری پنداشته و هر گونه اتحاد عملی را، مگر اینکه منطبق با خواست های خودشان باشد، مردود اعلام می کنند. این روش از اتحاد عمل ها تنها می تواند به سود جمیع کارگران باشد. چنانچه اتحاد عمل ها پایدار و دائمی باشند محققاً منجر به عقب راندن دولت و تغییر تناسب قوای طبقاتی به نفع کارگران می گردد. از این رو باید به این اقدام ارج نهاد و آن را گامی مثبت در راستای متحد کردن کل کارگران ارزیابی کرد. فعالان شبکه همبستگی بلافاصله اقدام نهادهای کارگری را مورد حمایت قرار داده و در سطح جهانی این خبر را در میان کارگران جهان انعکاس داد.

عدم آمادگی برای برگزاری اول ماه مه
باید توجه داشت که گرچه ایجاد اتحاد عمل امری است مثبت، اما برای توفیق در یک اتحاد عمل همانند برگزاری اول ماه مه باید پیش زمینه های آن فراهم آید. نهادها و کمیته هایی که به این عمل مثبت دست زدند، متأسفانه آن را بسیار دیراعلام کردند. به این ترتیب که تنها چند روز پیش از اول ماه مه فعالان جنبش کارگری از این امر مطلع شدند. حتی پس از انتشار اطلاعیه مشترک سایت ها، وبلاگ ها و ابزار تبلیغاتی تک تک نهادهای شرکت کننده این امر مهم را حتی تبلیغ نکردند. این واقعه برخی را به این باور رساند که شاید اطلاعیه اصولاً واقعی نباشد. بنابراین بسیاری از کارگران پیشرو زمان بسیار کوتاهی برای آماده کردن خود جهت شرکت در مراسم پیدا کردند. اگر این تدارکات حتی یک هفته پیش متحداً انجام می گرفت محققاً تعداد کارگران پیشروی شرکت کننده و متحدان آنان به چند برابر افزایش پیدا می کرد. افزایش شرکت کنندگان محققاً کار دولت سرمایه داری و نیروهای سرکوبگر را دشوارمی کرد.

درگیر کردن کارگران
گرچه اتحاد عمل اقدام مثبی است، اما باید توجه داشت که تنها راه توفیق در اتحاد عمل (به ویژه در مراسم اول ماه مه) در گیر کردن خود کارگران (به شکل توده ای) است. درگیر کردن کارگران شدنی نیست مگر اینکه کمیته های موجود از ماه ها پیش میان کارگران تدارک این اقدام را برنامه ریزی کرده باشند. کارگران را نمی توان صاعقه وار (آن هم در جامعه اختناق آمیز) آماده شرکت در مراسمی کرد (حتی اگر این مراسمِ خودِ کارگران، یعنی اول ماه مه، باشد).
بدیهی است که برای تدارکات و سازماندهی کارگران، این نهادهای کارگری باید به شکل درازمدت میان کارگران بوده و در کنار آن ها به مبارزه پرداخته باشند. برای این اقدام درازمدت، نهادهای کارگری موجود در وهله نخست باید تجمع مستقل و دمکراتیک باشند. مستقل از دولت سرمایه داری، احزاب سیاسی قیم مآب غیر کارگری و همچنین مستقل از بوروکراسی کارگری. استقلال از دولت سرمایه داری و احزاب خرده بورژوای موجود (مانند جریانات "کمونیست کارگری") برای بسیاری از فعالین کارگری، امری است شفاف و روشن. اما استقلال از «بوروکراسی کارگری» در درون این تجمعات امری است مخفی و نا روشن. تجمعی کارگری که «دموکراسی کارگری» در آن حاکم نباشد و تصمیمات سیاسی و عملی بر اساس توافقات غیر شفاف و زدوبند، بده بستان، باند بازی و روابط خصوصی و «رفیق بازی» صورت گیرد، فاقد خصلت تشکل مستقل رزمنده کارگری می باشد. نبود دموکراسی کارگری میان کارگران پیشرو نقش تعیین کننده آنان را برای دخالت، رهبری و بسیج کارگران برای تجمعاتی مانند مراسم اول ماه مه، مسدود می کند.
برای سازماندهی توده ی کارگری، نهادهای کارگری باید واقعاً مرتبط و درگیر مسایل جنبش کارگری بوده و رابطه تناتنگ با مسایل روزمره کارگری و رهبران عملی کارگری داشته باشند. تجمع کارگری ای که عقب تر از خود جنبش کارگری باشد، تشکل کارگری رزمنده - یعنی آن تشکلی که به عنوان پیشتاز جنبش کارگری شناخته شده و در سازماندهی حرکت های کارگری نقش محوری ایفا کند- نیست. کمیته های کارگری که نقش رهبری کننده را نداشته باشند، به سرعت دچار بحران شده و کارشان به انشقاق و افتراق می کشد.

کمیسیون های مخفی کارگری
تجربه اول ماه امسال بار دیگر به ما می آموزد که رهبران عملی کارگران باید مبادرت کنند به ساختن کمیسیون های مخفی کارگری در تجمع های خود به ویژه در کارخانه ها.
اشتباه خواهد بود که رهبران عملی کارگران شناسایی شده و هر لحظه بنا بر تصمیم مزدوران دولت سرمایه داری دستگیر و مورد آزار قرار گیرند. زیرا شناخته شدن و دستگیری این فعالان به تداوم مبارزات لطمه می زند. این کمیته های مخفی می توانند با افرادی که از قبل شناسایی کرده و مورد اعتماد هستند، کمیته های دائمی ایجاد کنند، چه هنگامی که در سطح کارخانه ها فعالیت داشته و چه اعتراض یا مراسمی را سازمان می دهند. چنانچه کارگران شناخته شده نقش سازماندهی پشت پرده را ایفا کرده و هزاران کارگر برای چنین روزی شرکت می کردند، واقعه اول ماه مه امسال به گونه فعلی صورت نمی پذیرفت. دولت سرمایه داری با وجود قدرت نمایی هایش در قیاس با قدرت کارگران ایران یک دولت توخالی و ضعیف است. اگر سازماندهی کارگری با برنامه و تدارکات و سازمان یافته صورت گیرد، نه تنها هزینه های کمتری پرداخت می شود که دولت در وضعیت ضعیف تری قرار خواهد گرفت.

تشکیل کمیته دفاع از خود
در مراسم اول ماه چند ده نفر «لباس شخصی» (و چند صد نفر نیروهایی انتظامی) دولت سرمایه داری حدود ١۵٠ نفر شرکت کننده را دستگیر کرده و در حدود ٢٠٠٠ نفر را متفرق کردند. ماهيت «لباس شخصی ها» بر کسی پوشيده نيست. اين ها مزدورانی هستند که توسط هيئت حاکم به صورت «غير رسمی» استخدام شده، تا هر گونه حرکت مستقل کارگری را در نطفه خفه کنند. بنا بر شواهد عينی همه اينها مسلح به سلاح های گرم و بی سيم بوده و دستورات خود را از «مرکز» عمليات خود دريافت می کنند؛ و همان چهره های شناخته شده در تمام تظاهرات ظاهر می شوند.
واقعیت اینست که هيچ فرد، دسته، حزب و دولتی حق جلوگيری از هیج تجمعی به ویژه مراسم اول ماه مه را ندارد. اما این حق کارگران را مزدوران دولت سرمایه داری به کارگران اعطا نخواهند کرد. این حق، یعنی حق تجمع نیز همانند هر حق دیگری باید از آنان با سازمان دهی و قدرت کارگری، گرفته شود.
کارگران پيشرو برای مقابله با «لباس شخصی ها» تنها يک روش در مقابلشان باقی مانده است: سازماندهی کميته های مخفی دفاع از خود. آن ها بايستی کميته های مخفی خود را ايجاد کنند. اين اوباش و اراذل بايستی توسط کميته های مخفی کارگری شناسايی شوند و به هر شکلی که خود کميته ها صلاح می دانند، عمليات مخرب آنها متوقف گردد.

مازیار رازی

١۴ خرداد ١٣٨٨