افق روشن
www.ofros.com

ظرفیت‌های قانونی برای ایجاد تشكل‌های مستقل كارگری


افشین ندیمی                                                                                                         جمعه ١٦ تیر ١٣٩١

‏ از دیر‌باز ایجاد تشكل‌های مستقل كارگری-تشکل های مستقل از دولت و کارفرما-، به عنوان راهی برای كسب مطالبات كارگری، به عنوان یك اصل اساسی مطرح بوده و كارگران در سرتاسر جهان برای ایجاد تشكل‌های خود وعالی‌ترین شكل آن یعنی شوراهای كارگری، تجربیات و تلاش های متفاوت و درس‌آموزی را پشت سر گذاشته اند. در چند سال اخیر و در ایران دور جدیدی از تجارب برای ایجاد تشكل‌های مستقل كارگری، به دست آمده است؛ تشكل‌هایی كه هر كدام گرایش و سابقه‌ی و شیوه‌ی مخصوص به خود را داشته و دارند.
در شرایط كنونی و با توجه به اقبال روزافزون كارگران برای ایجاد تشكل‌های مستقل و خود‌خواسته ی خود، باید گفت که حق ایجاد تشكل توسط کارگران یك حق بدیهی و خدشه ناپذیر است و با توجه به اینکه کارگران اکثریت اجتماع را تشکیل میدهند حتا اگر ظرفیت های قانونی برای ایجاد تشکلهای آنان وجود نداشته باشد باید توسط آنان ایجاد و در جامعه تثبیت شود. اما با توجه به ظرفیت های قانونی جاری و موجود و با توجه به ملاحظه و حساسیتهای بعضی از كارگران كه میخواهند بدانند كه آیا ایجاد تشكل مستقل، اقدامی قانونی هست یا خیر و نیز با توجه به برخوردها و مواجهه‌های ارگان‌های رسمی با این گونه تشكل‌ها، لازم است به طور مختصر، این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم كه مطابق با كدام قوانین، ایجاد تشكل مستقل كارگری، قانونی محسوب میشود و ظرفیت‌های قانونی موجود در این زمینه را معرفی نماییم:
مطابق قانون كار: و فصل ۶ آن، كه مضمون‌اش قوانین و مفاد مربوط به تشكل های كارگری و كارفرمایی است، تنها سه قسم از نمایندگی و تشكل كارگری به رسمیت شناخته میشود: ١- شورای اسلامی كار٢- انجمن صنفی ٣- نماینده كارگری
مطابق آیین نامه ی اجرایی این فصل از قانون كار، و در مورد این سه قسم تشكل، از مرحله ی تاسیس تا ادامه فعالیت، ‌یعنی از صلاحیت داوطلبان نمایندگی، اساس نامه و تا فعالیت، همه و همه باید مورد تایید دولت و كارفرما باشد. به همین دلیل است كه فعالین و تشكل های مستقل كارگری معتقدند كه این سه قسم از نمایندگی- تشكل نمیتواند تضمین کننده ی کسب منافع كارگران باشد.
به همین دلیل فعالین مستقل، كه تایید صلاحیت و فعالیت زیر نظر و مطابق منافع دولت و كارفرما را قبول ندارند، به درستی - و كاملا منطقی و قانونی- اعلام میكنند كه : تشكل حق بدیهی ماست و دولت تنها موظف به ثبت آن است. ببینیم آیا این موضوع، محمل قانونی و حقوقی نیز دارد ؟
مطابق با مقاوله نامه های پایه ای سازمان جهانی كار- سازمانی که دولت ایران اكنون عضو هیات مدیره آن است - به ویژه مطابق مقاوله نامه‌های مربوط به بحث تشكل، یعنی مقاوله نامه های 87 و 98، كه دولت ایران همیشه اعلام كرده و میكند كه هیچ گاه آنرا نقض نكرده و قصد نقض آنرا هم ندارد: كارگران و كارفرمایان، حق دارند هر تشكلی كه میخواهند را ایجاد كنند؛ هیچ كس را نمیتوان از عضویت در تشكلی منع یا وادار به عضویت در تشكلی كرد. ضمنا دولت ها موظفند امنیت جانی، مالی، روانی و حقوقی افراد را در هنگام تجمع، رای گیری، انتخابات و ایجاد و اداره‌ی تشكل‌شان را تامین کنند.
مطابق یك توافق نامه كه توسط دولت ایران، سازمان جهانی كار ، وزارت کار و خانه ی كارگر در سال ٨٣ امضا شده كارگران میتوانند خارج از چهارچوب فصل ٦ قانون كار، تشكل‌های مورد نظر خود را ایجاد كنند.
نتیجتا دولت ایران مطابق این توافق نامه پذیرفته است که کارگران حق دارند تشکل هایی به جز، سه گونه تشکل معرفی شده در فصل ٦ قانون کار ایجاد کنند.
مطابق قانون اساسی، ایجاد تشكل و انجمن از حقوق اساسی ملت و آزاد محسوب می‌شود.(اصل ٢٦)
مطابق میثاق بین المللی حقوق اجتماعی و فرهنگی و نیز میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی كه دولت ایران آنها را امضا كرده و بعد از سال ۵٧ نیز نقض نكرده - و مطابق اعلام رسمی شورای نگهبان كه اینگونه موارد كماكان ساری و جاری هستند- حق ایجاد انواع تشكل اعم از شورای كارگری، اتحادیه ، سندیكا و هرگونه تشكل دیگر برای كارگران به رسمیت شناخته میشود.
و ...
نكته ی دیگری كه در این زمینه میتوان بدان اشاره كرد این است كه دستگاه های مختلف دولتی برخورد های متفاوتی با قانونی یا غیر قانونی بودن تشكل های مستقل كارگری انجام میدهند و حتی در یك دستگاه یا وزارتخانه ی واحد هم برخوردهای متفاوتی انجام میشود. به طور مثال، وزارت كار یك نامه از سندیكای كارگران هفت تپه را در مورد بررسی مشاغل سخت و زیان آور ثبت كرده و از اداره ی كار استان خواسته با این سندیكا برای اجرای این قانون همكاری نماید. بخش دیگر این وزارتخانه پاسخ به نامه ی دیگر این سندیكا را مد‌ت‌ها به تاخیر انداخته است. در جایی دیگر، هیات نمایندگی دولت ایران در كنفرانس سالانه ی سازمان جهانی كار اعلام میكند كه ما با هیچ كدام از اعضا و نیز با هیچ كدام از فعالیت های سندیكای هفت تپه برخورد نكرده ایم و حق تشكل در كشور ما برای همگان وجود دارد. اگر چه واقعیت جز این بوده است اما دست كم در بعد اظهار نظر قانونی و حقوقی، این نتیجه حاصل میشود كه به لحاظ رسمی نیز دولت ایران قبول دارد كه حق ایجاد تشكل مستقل- و نه لزوما زیر فصل 6 قانون كار-، توسط كارگران حقی قانونی است.
میتوان اضافه كرد كه با وجود اینكه در فصل 6 قانون كار كه هم مربوط به كارگران است و هم كارفرمایان است هیچ نامی از سندیكا برده نشده، اما كارفرمایان در ایران به طور آزادانه و وسیع سندیكا دارند، تحت نام سندیكایشان نشریه دارند و هیچ اتفاقی برای آنها نمیافتد.
مطابق توضیحات فوق حتا در صورتی كه ما سختگیرانه ترین مواجهه و برخورد های دولتی و قضایی، در مورد این تشكل ها را هم كه در نظر بگیریم باز هم یك اعلام رسمی و " قانونی" از سوی آنها مبنی بر اینكه این تشكل ها "غیرقانونی" هستند به دست نمیآید.
نتیجتا، ایجاد تشكل مستقل ضمن اینكه یك حق پایه ای، رسمی، شناخته شده و جا افتاده محسوب می‌شود، در چهارچوب قوانین موجود نیز قانونی، رسمی و انجام پذیر است.
به همین دلیل است که کارگران و فعالان کارگری، مطابق با اعلام خود و بر اساس خواسته هایشان و برای کسب اهداف مورد نظر دست اندرکار ایجاد و یا تقویت تشکل های متبوع خود بوده و هستند. برخی از این تشکل ها – سوای نقد و دیدگاهی که ما در مورد باورها و روش های کاری آنها داریم- تشکل هایی هستند که در محیط های کار ایجاد شده و تشکل کارگری محسوب میشوند و برخی از تشکل ها توسط فعالین کارگری تاسیس شده است و وظایف کاری خود را فراتر از یک صنف یا یک بخش از طبقه ی کارگر تعریف میکنند.
به عنوان مثال "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"، تشکلی است مشتمل بر کارگران و فعالین کارگری که دفاع از حقوق کارگران در بخش های مختلف و نیز کمک به کارگران برای ایجاد تشکل های توده ای و مستقل خودشان را در دستور کار خود گذاشته است.
افزون بر موارد فوق باید تصریح کرد که افراد یا ارگان هایی که به این قوانین و توافق نامه و تعهدات رسمی دولت ایران پشت کرده و برخوردهایی را با اعضای تشکل های مستقل انجام میدهند و مثلا این کارگران را تحت تعقیب قضایی قرار میدهند، باید از سوی مقامات رسمی مورد برخورد و بازخواست قرار گیرند؛ کارگران نیز میتوانند از طرق مختلف اعتراض خود را بدین گونه برخوردهای اعلام و انجام دهند.
امیدواریم کارگران با آگاهی بشتر نسبت به حق و حقوق و مطالبات خود بتوانند به نیروی خود و برای کسب مطالبات طبقاتی خود هر روزه بیشتر از قبل در امر ایجاد و یا تقویت تشکل های مستقل و طبقاتی خود پیشرفت و موفقیت داشته باشند.

افشین ندیمی - جمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۱

کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری