افق روشن
www.ofros.com

سهم کوردهای سوریە در انقلاب آیندە آن کشور


مظفر                                                                                                                 شنبه ٢١ خرداد ١٣٩٠

مقدمە:
اوایل ماە جاری (جون، ٢٠١١) بشار اسد، دیکتاتور سوریایی، از احزاب مخالف کوردی در سوریە درخواست کرد کە در یک نشست دوستانە شرکت و برای آیندە سوریە (طبعا نە کوردستان) چارە اندیشی کنند. چنین ترفندی در مورد هر چار پارچە کوردستان از جانب دیکتاتورها سابقە طولانی دارد و جای تعجب نیست.
اما برخورد کوردهای عراق کە هم‌اکنون دولت خودمختار هستند در مقابل جنبش انقلابی سوریە جای تعجب است، زیرا جلال طالبانی در سال روز اتحادیە میهنی کردستان عراق (١-٦-٢٠١١) بسیار سر بستە و تلگرافی گفت: "وضعیتی کە برای کوردهای سوریە پیش آمدە است بدون دخالت ما بودە است."
اگر گفتە جلال طالبانی را حمل بر آن کنیم کە در کورستان سوریە، بدون دخالت و پشتیبانی دیگران، پیشرفتی حاصل شدە است کە بشار اسد را وادار کردە تا بە آن اهمیت بدهد از نظر ناسیونالیست‌های کوردی جای خوشحالی خواهد بود. اما آیا منظور جلال طالبانی بە عنوان رییس حکومت عراق، عدم دخالت عراق در امور داخلی سوریە نیست؟ آیا پشت کردن بە ملت‌های سوریە و دفاع از دیکتاتوری عنان گسیختە حزب بعث سوریە باعث چنین ملاحظاتی نشدە است؟ آیا جلال طالبانی در مقابل خواستەهای رژیم ایران مجبور بە چنین ادعای نمی‌باشد؟ بە نظر میرسد کە احتیاط جلال طالبانی بیشتر برای راضی نگە داشتن همسایە شرقی، شمالی و غربی میباشد و مسئلە ملی کوردستان سوریە در درجە بسیار پایینتری قرار دارد.

اما سهم کوردها در انقلاب سوریە!
کوردهای سوریە بە علت ستم چندگانە، پخش شدنشان در مناطق و شهرهای دور از هم سوریە، در تظاهرات و اعتراضات مردم سوریە علیە حکومت بعث بە رهبری بشار اسد در صف مقدم تظاهرات هستند.
داود چیچک، یکی از رهبران کوردهای سوریە اطلاعاتی را در یک کنفرانس خبری در اختیار خبر نگاران گذاشت. نویسندە این سطور با کمک از گفتەهای او کە بیشتر جنبە اطلاعاتی داشت و مراجعە بە سایت‌های خبری کوردی و عربی مقالە حاضر را تهیە و جهت اطلاع در اختیارخوانندگان فارس زبان می‌گذارم.
چیچک تا سال ٢٠٠٣ در صف پیشمرگەهای پ ک ک (پارت کارگران کوردستان) بودە است. اما اکنون در کوردستان عراق زندگی می‌کند. او معتقد است کە کوردستان سوریە بە هر علتی کە هست بیشترین حزب را نسبت بە سایر بخش‌های کوردستان دارد. پس ممکن است کە یکی دوتا حزب کوردی بە دعوت بشار اسد پاسخ مثبت بدهند، اما دوران جاش شدن بە سر آمدە است. علاوە بر این او از نفود پ ک ک در میان جوانان کورد سوریە خبر می‌دهد. "بسیاری از جوانان کوردستان ما هم اکنون در صفوف پارتیزان‌های پ ک ک می‌باشند. حتا می‌توانم بگویم کە شمار زیادی از پیرمردان ما کە زمانی بە صورت مخفی زندگی می‌کردند اکنون در میان پیشمرگەهای پ ک ک هستند."
حزب بعث سوریە در سال ١٩٦٢ در یک حملە نظامی-سیاسی-اجتماعی دست بە از بین بردن و نابود کردن نسل کورد زد. اولین گام این حملە؛ تمام کوردهای را کە در مناطق کرد نشین میزیستند از نظر سند بی هویت کردند. شناسنامە، کارت پایان خدمت، گواهینامە رانندگی و گذرنامە تمام افراد کورد از آنها گرفتە شد.
گام دوم تعریب (با کوچ مردم عرب بە کوردستان اسم آن را بە عربستان تبدیل کردن) کردن کوردستان و کوچ دادن کوردها بە مناطق دور از هم بود. حق مالکیت از کوردها برابر قانون سلب شد. آنها مالک بر هیچی نبودند. خانە، حیوانات، چشمەها، قنات، زمین‌های کشاورزی و نقدینەای اگر داشتند، خود بخود در مالکیت دولت بعث قرار گرفت و دولت آن را در اختیار هر کسی کە خود میخواست قرار می‌داد. بر اساس چنین قانون ظالمانەای از نقاط دیگر سوریە اعراب بدوی و بی خانەمان و چادر نشین را بە کوردستان کوچ دادند و کوردها را بە جای آنان منتقل نمودند.
در همان سال، نام صدها روستا و دهستان و شهرستان کوردستان از کوردی بە عربی تغییر کرد. کوردها در سوریە بعلت نداشتن شناسنامە در تمام انتخابات سرتاسری و محلی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را ندارند. همچنین حق استفادە از آموزش و پرورش، بهداشت اجتماعی، کار رسمی، کاسبی با جواز از آنان گرفتە شد. بە طور کلی کوردها دارای هیچگونە حقوق اجتماعی نیستند و صحبت کردن با زبان کوردی برابر قانون مجازات دارد. صدها رزمندە کورد، جوانان و فعالین سیاسی کوردستان در زندان‌های سوریە گم و گور شدند و کسی نتوانست بداند کە بر سر آنان چە آمدە است.
بشار اسد بدون دلیل ملتی را کە توسط حزب پدرش و او بی هویت شدەاند دعوت بە مذاکرە نمی‌کند. او میداند کە کوردها دارای امتیاز ویژەای شدەاند و از برتری بیشتری نسبت سال‌های حکومت پدرش بر خورداند. حزب بعث زمانی برای نسل براندازی کوردها کارهای کردە است کە امروز دودش بە چشم خودش می‌رود، از جملە پراکندە کردن آن‌ها در تمام سوریە.
زمانیکە روستا نشینان کوردستان را بە مناطق مختلف سوریە کوچ دادند فکر امروز را نکردە بودند. امروز همان کوردها در صفوف اول تظاهر کنندگان ضد حکومت بعث و بشار اسد سینەها خود را آماج گلولە سربازان بعثی و بە قولی بسیجیان رژیم اسلامی ایران کردەاند.
بە غییر از دو منطقە بزرگ جزیرە کە در بر گیرندە (دیریک، قامشلو، عامودا، درباسیە و عین عرب را در بر می‌گیرد). منطقە عفرین در شمال حلە کە بیش از ۵٠٠ آبادی کورد نشین را شامل می‌شود کوردستان هستند. بە دمبال کوچ اجباری کوردها آنان در شهرها و روستاهای پراکندە در سوریە مسکن گزیدند. در دمشق پایتخت سوریە شمار زیادی کورد بە عنوان کاسب و کارگر حضور دارند کە هر کدام نفرت بزرگی را از حزب بعث در دل خود پرورش دادە و منتظر روز انتقام هستند. کوردهای دمشق در محلەهای رکن‌الدین، زورآباد، المشاریع، کسوە، حی‌الازاعە و حی‌القوراسد کە از محلەهای فقیر نشین می‌باشند و بیشترین تظاهرات ضد بعثی در این محلەها صورت می‌گیرد سکونت دارند. همچنین در خیلی از شهرهای دیگر سوریە چنین وضعی حاکم است. یکی از عشایر بزرگ کورد کە حزب بعث توانایی متفرق کردن آن‌ها را پیدا نکرد، ایل برازی در شهر حما هستند کە بسیار صاحب نفوذ و مورد احترام اهالی شهر می‌باشند.
تظاهرات و اعتراضات مردمی علیە حزب بعث و حکومت بشار اسد، بیشتر در محلات و شهرهای بالا صورت می‌گیرد و کوردها تاکنون نزدیک ۵٠٠ کشتە دادەاند. تظاهرات در شهرهای حلب، حما، حسک و درعا ٢۴ ساعتە می‌باشد و نیروهای نظامی اسد، توانایی خاموش کردن شور و هیچان انقلابی مردم را در این شهرها ندارند. (نقل بە معنی از سایت‌های کوردی).
صرف نظر از چنین اطلاعاتی، سوالی کە در مقابل ما قرار دارد این است کە اوپوزیسیون عرب و اسلامی سوریە تا چە اندازە بە مسئلە حاد ملی کوردهای سوریە اهمیت خواهند داد؟ آیا آنها در صورت بە حاکمیت رسیدن توانایی حل مسئلە ملی و سایر مسایل دمکراتیک جامعە را دارند؟
اوپوزیسیون سوریە در یکی دو تا شهر نام بعضی میدان‌ها را گذاشتە است (میدان آزادی). همانطور کە می‌دانیم آزادی عربی نیست و کوردها آنرا استفادە می‌کنند. این امتیاز از جانب اوپوزیسیونی کە ممکن است فردایی در سوریە بە حاکمیت برسد، اوپوزیسیونی کە از نظر ناسیونالیستی، عرب متعصب و از نظر دینی اسلام و گرایش بە حکومت اسلامی دارند بدون دلیل نیست، آنها بە همان نتیجەای رسیدەاند کە بشار اسد رسیدە است. امروز جایگاە کوردها طوری است کە هم بشار اسد از آنها دعوت می‌کند برای مذاکرە و "نجات سوریە" و هم اپوزیسیون مدال "آزادی " را بە آنها می‌دهد.
اۆپوزیسیون اسلامی و عربی می‌دانند کە دیگر دوران بی هویت کردن، تعریب کوردستان و کوچ دادن اجباری کوردها بە سر آمدە است. نە آن‌ها توانایی حزب بعث سال‌های ١٩٦٢ را دارند و نە کورد امروزی، کە در جوار خاکش دولت کوردی خودمختار هست کورد زمان حافظ اسد می باشد.
سهم کوردها در انقلاب آیندە سوریە را با گرفتن نام آزادی، و دعوت بشار اسد، نمی‌توانیم تعیین کنیم. انقلاب سوریە تنها در صورتی بە همە سهم خواهد داد کە حاکمیت آن در دست کارگران و زحمتکشان باشد. کە امپریالیست‌ها در آن نفوذ نداشتە باشند. کە برنامە اولین دولت موقت حول حل حقوق دمکراتیک تک تک افراد جامعە باشد. در گام اول، بدون تأخیر و قبل از تشکیل هرگونە مجلس و پارلمانی، مسئلە کار، مسکن، آزادی بە مفهوم کامل آن، مسئلە زنان، ملیت‌ها و اقلیت‌های مذهبی برابر خواستەهایشان حل شود. در آن صورت کوردها سهم با ارزشی کە در تاریخ بە نامشان ثبت خواهد شد در انقلاب آیندە سوریە خواهند داشت.

مظفر جون ٢٠١١