افق روشن
www.ofros.com

ضرورت مبارزه و بازتاب خواست ایجاد تشکل


رامین کوهیاری                                                                                             شنبه ٢٧ اسفند ماه ١٣٩٠

در طول سال نود کارگران صدها کارخانه کوچک و بزرگ زیر سرکوب استبداد سرمایه و جو اختناق حاکم بر جامعه ، محیط کار و جراید و سایت های خبری اجازه درز هر گونه خبری را سلب کردند؛ و از سوی دیگر برای عدم دسترسی به اینترنت نیز از هیچ کوشش ضد کارگری و آزادی فرو گذار نکردند. اما با وجود تمام این حرکات ضد کارگری، نیاز به ادامه حیات باعث شد که بخش هایی از جنبش کارگری از پی گیری خواست ها و مطالباتش صرف نظر کند. برای شروع پرداختن به این موضوع از خبر اعتراض و تجمع کارگران زمرد بهین شهریار شروع می کنم که در ١٣ اسفند ٩٠ برای گرفتن دستمزدها تعویقی خود جلوی اداره کار تجمع کردند و نمایندگان خود را برای گفتگو با مسئولان اداره کار شهریار انتخاب می کنند. نمایندگان کارگران زمرد بهین اعلام می کنند تا دستمزدهای معوقه خود را دریافت نکنیم اداره کار را ترک نمی کنیم. مسئولان اداره کار چون با فریب و ازسرباز کردن کارگران موفق نمی شوند به نیروهای سرکوب متوسل می شوند و بلافاصله نیروهای سرکوب ١١٠ فرا می رسند و نمایندگان کارگران را به کلانتری می برند و تا پاسی از شب آنها را در کلانتری نگه می دارند و سپس آنها را آزاد می کنند. بدین شکل اداره کار با همدستی نیروهای حافظ سرمایه به هدفشان یعنی متفرق کردن کارگران می رسند. این نمونه ای از هزاران اعتراض کارگری است که کارگران و همسرانشان توسط نیروهای سرکوب، تهدید به بازداشت و محکومیت می شوند. تجمع چندین باره و پی گیری چندین ساله کارگران مخابرات پیام راه دور شیراز و اخیراً کارگران صنایع فلزی تهران که جاده را برای چندین ساعت بستند و موارد دیگر، باعث شده تا اخبار این کارگران معترض به گوش دیگر کارگران مزدی برسد. واقعیت آن است این مبارزات پراکنده و خودانگیخته کارگری برخاسته از نیاز به امرار معاش و تداوم حیات ادامه داشته است. حیاتی که مرگ تدریجی است؛ چرا که کارگری که برای ١٠ساعت کار در روز مجبور است ماهیانه با دویست هزار و حتا کمتر تن به شاق ترین کارها بدهد طبیعی است با توجه به سطح معیشت تن به مرگ تدریجی می دهد. کارگری که ماه ها دستمزدش را نداده اند راهی جز دفاع از منافع خودش که همانا مقابله با سرمایه است ندارد. نظام سرمایه داری مستبد که همه راه های اعتراض را بسته است کارگر را مجبور می کند یا تن بدهد و یا برای اینکه خود و خانواده اش بیش از پیش به فلاکت نیافتند ناگزیر به مبارزه برای گرفتن دستمزد، بیمه بیکاری، ایجاد تشکل، آزادی بیان، درمان رایگان و .... گردد.
اما چرا با وجود مبارزات گسترده اما پراکنده نتوانسته ایم سرمایه را به عقب نشینی وادار کنیم؛ مبارزات ما کارگران تدافعی است؛ و همانطوریکه گفته شد خود به خودی است و کمتر توانسته ایم دیگر حلقه های کارگری اعم از یدی و فکری ، شاغل و بیکار را به حمایت و همبستگی با خود به میدان بیاوریم. جنبش کارگری محدود به کارگران بیکار، پروژه ای یا بازنشسته نمی شود. بلکه جنبش کارگری همه آنهایی را که از راه فروش نیروی کار (چه یدی و فکری) امرار معاش می کنند را شامل می شود. برای پیوستن این بخش های کارگری به هم و ارتباط برقرار کردن بین این حلقه های جنبش کارگری مثلا برای برقراری همبستگی با معلمان به مثابه حلقه ای از جنبش کارگری یک ارتباط آگاهانه را طلب می کند. منظور ارتباط فردی نیست؛ بلکه ارتباطی که بتواند بخش چشم گیری از معلمان یا کارگران پروژه ای به حمایت از کارگران خودروسازی ها و کارگران بازنشسته را به میدان بیاورد و یا کارگران شاغل برای حمایت از کارگران پروژه ای و بیکار دست به اعتصاب بزنند. ایجاد یک تشکل برای برقرار کردن چنین ارتباطی در میان بخش های مختلف کارگری ضرورت دارد. نیاز به تشکل در خلال مبارزات کارگری به کرات مطرح شده است. کارگران لاستیک دنا شیراز به داشتن تشکل کارگری پی برده اند و در نشست ها و گردهمایی های خود آن را مطرح کردند؛ بعضی از کارگران فعال ضرورت ایجاد تشکل شورایی ضد سرمایه داری را مطرح کردند، از جمله تعدادی از کارگران نیروگاهی؛ کارگران پیشرو ایرانخودرو بعد از حادثه خونین که ۵ تن جان خود را از دست دادند در حین مبارزه به ضرورت تشکل پی بردند؛ یکی از کارگران پیشرو ماشین ساز مطرخ کرده بود که اگر تشکیلات داشتیم روزی که نجم الدین - مدیر عامل ایرانخودرو- مجبور به حضور در جمع کارگران شد کارگران صحن کارخانه را ترک نمی کردند تا کارگران شیفت های بعدی هم به آنها بپیوندند و تا تحقق خواسته هایمان که یکی از آنها شوراهای کارگری بود از رفتن به سر کار خودداری کرده و در کارخانه می ماندیم. اما منظور از تشکل، تشکل ضد سرمایه داری شورایی است؛ نه هر تشکل دست ساز دولتی یا همسو با سرمایه. این تشکل در هر بخش کارگری از میان کارگران آگاه و مبارز بر علیه سرمایه تشکیل می شود. تشکلی با شکل و محتوای ضد سرمایه داری تشکلی نیست که سرمایه به کارگران هدبه کند؛ تشکل ضد سرمایه داری شورایی در روند مبارزات کارگری پا می گیرد.
موضوع ضرورت ایجاد تشکل محدود به کارگران فعال و پیشرو نیست؛ بلکه دیگر بخش های کارگری هم به این ضرورت رسیده اند، از آن جمله، جمعی از کارگران بازنشسته که برای آگاهی از نگاه این بخش از کارگران، نوشته آنها را در ادامه می آوریم. در شرایطی که تمام راه های خبررسانی بر روی جنبش کارگری بسته است؛ این مهم بر دوش کارگران است که به هر وسیله ممکن جنبش کارگری را از اخبار کارگری بی اطلاع نگذاریم و ضرورت ایجاد تشکل ضدسرمایه داری شورایی را در جمع های کارگری مطرح کنیم و برای ایجاد این تشکل ضدسرمایه داری با اتکا به نیروی خود دست به کار شویم.

رامین کوهیاری - ٢٧/١٢/٩٠

پیام دولت به بازنشستگان: نان شما را آجر می کنیم

دوستان کارگر؛

همانطور که همه می دانیم طی سی سال کار ماهیانه ٣٠% حقوق خود را به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کرده ایم و این میزان قابل مقایسه با مقادیری که کارکنان دیگر بیمه ها از قبیل کشوری و لشکری پرداخت می کنند نیست.
بر طبق ماده ٩٦ قانون تأمین اجتماعی میزان افزایش حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران می بایست بر طبق میزان تورم سالیانه افزایش یابد و این را بخوبی می دانیم که میزان تورم واقعی که از طریق آمار غیر رسمی و مراکز مستقل بدست می آید بسیار بیشتر از آماری است که توسط بانک مرکزی و یا مرکز آمار ایران منتشر می شود . میزان افزایش تورم در سی سال اخیر بر طبق محاسبات بطور متوسط سالیانه ٢٦% بوده است و در بیشتر سال ها از نظر تورم در خاورمیانه اول و در جهان بین چهارم و پنجم در نوسان هستیم . اگر برخی قیمت ها را مقایسه کنیم متوجه می شویم که این آمار ها حقیقت دارد قیمت گوشت در سال ١٣٦٠ به ازای هر کیلو ١٠ تومان بود اما در سال ٩٠ به کیلویی ١٨٠٠٠ تومان رسید یعنی ١٨٠٠ برابر شده است طبق برآورد آقای احمد توکلی نماینده مجلس تورم سال ٩٠ حدود ۴٠% می باشد اما آمارهای رسمی چنین واقعیاتی را بیان نمی کنند.
ما در بحث خود به همان آمار مراجع رسمی. تکیه می کنیم

جدول فوق نشان می دهد که تنها درسال ٨٧ میزان افزایش حقوق برابر تورم اعلام شده بوده است و در بقیه سال ها بین ۵ تا ١٢ در صد از حقوق ما را طبق آمار رسمی کاهش داده اند و اگر در سال ٩١ به میزان ١٠% حقوق بازنشستگان را افزایش دهند چون تورم رسمی حداقل ٣/٢٢ می باشد (آمار غیر رسمی ۴٠% است ) بیشترین کاهش در حقوق ( ٣/١٢ = ١٠ -٣/٢٢ ) درصد را درسال آینده خواهیم داشت اما بر طبق واقعیت ها و آمار غیر رسمی بمراتب بیشتر از آن است.
پیام دولت چنین است : شما نیروی جوانی و توانمندی های خود را صرف ساختن و تولید کرده اید و دیگر قابل استفاده نیستید آنقدر حقوق شما را کاهش می دهیم و سفره تان را خالی و از هزینه های آسایش و درمان شما می زنیم تا زجر کش شوید یکی از استدلال های دولت در عدم افزایش حقوق بازنشستگان مطابق تورم آن است که می گوید یارانه هم می دهیم اما می بایست گفت که این موضوعات ابدا ربطی بهم ندارند زیرا یارانه ها به همه داده می شود و پرداخت بهمه یعنی افزایش تقاضا در کل و با توجه به ثابت بودن و یا کاهش عرضه و تولید ؛ دادن یارانه بهمه بدون گرفتن مالیات های سنگین از صاحبان ثروت و سرمایه خود باعث تورم شده و دردی از بازنشستگان را دوا نمی کند در صورت عدم افزایش حقوق ما در سال ٩١ به میزان حداقل ٢۵% از اول اسفند ماه جاری (٩٠) می بایست در سراسر کشور در مقابل مراکز اصلی سازمان تأمین اجتماعی و سپس در برابر استانداری ؛ ریاست جمهوری و مجلس با هماهنگی قبلی هر روزه تجمع نماییم . با یافتن همدیگر تشکل سراسری خود را طرح ریزی کنیم.
راهکار پایان دادن به این وضعیت چیست؟

برای پاسخ به این سئوال به بیانیه جمعی از بازنشستگان که قبلا در تجمع بازنشستگان در مقابل مجلس شورای اسلامی منتشر شد استناد می کنیم که ضمن طرح مطالبات بازنشستگان در مورد سازماندهی مورد لزوم بازنشستگان پیشنهاداتی داده بود . توضیح آنکه از میان مطالبات درخواست شده تنها بیمه تکمیلی برقرار گردید که آنهم کاسبکارانه و سود جویانه بود و درخواست بازنشستگان رفع نواقص آن است در اینجا ضمن تکرار مطالبات بازنشستگان در مورد ضرورت تشکل از بیانیه قبلی نقل می کنیم:
خواسته ها و مطالبات بازنشستگان تأمین اجتماعی:
١- افزایش حقوق سالیانه طبق ماده ٩۶ تأمین اجتماعی و برابر تورم اعلام شده توسط سازمان های بیطرف
٢- تشکیل صندوق رفاهی وام ؛ درمان ؛ تأمین ؛ مسافرت و وام تحصیلی فرزندان برای کلیه بازنشستگان
٣- تشکیل تعاونی های مسکن برای بازنشستگان فاقد مسکن
۴- ایجاد مراکز رفاهی و ورزشی برای بازنشستگان و خانواده های آنان
یک اصل تاریخی می گوید هر نسلی پا روی دوش نسل قبلی خود می گذارد ؛ این همه بنا ها ؛ شهرها ؛ کارخانه ها ؛ سد ها؛ جاده ها و خیابان ها و تأمین زندگی دهها میلیون انسان نسل پس از ما ؛ از زحمت چه کسی ساخته شده است ؟ امروزه کسانی از این دسترنج ها استفاده می کنند بدون آنکه کاری انجام داده باشند و تنها از نتایج کار ما بهره مند شده اند آنها این ویژگی را داشته اند که با بورس و سفته بازی ؛ تجارت انحصاری ؛ سرمایه ؛ رشوه ؛ استفاده از منابع عمومی جامعه و حقه و نیرنگ سود برده اند و هم اکنون وقتی در اثر اقدامات آنها تورم ایجاد می شود یک شبه ثروت آنها چندین برایر شده و فرزندان ما از دست یابی به یک آموزش ؛ بهداشت و تغذیه درخور برای رشد ؛ و همچنین مسکن مناسب و تشکیل زندگی محروم هستند و از آنطرف حقوق ما به همان میزان تورمی ساختگی که خود اعلام می کنند بر خلاف قانون افزایش نمی دهند راهکار ما ایجاد تشکیلات دائمی و سراسری است.
اگر متحدانه و در سراسر مملکت خواسته های خود را با صدای رسا اعلام کنیم کسی نمی تواند آنرا نشنیده بگیرد ؛ ما جمعیت زیادی هستیم می توانیم در تصمیمات کلان و انتخابات و غیرو اثر گذار باشیم ؛ باید جمع خود را باور کنیم همانطور که ما سازندگان نعمات موجود هستیم ؛ اما سئوال اینستکه شورا های خود را چگونه تشکیل بدهیم؟
١- در تمامی شهرستان ها و مراکز استان می توان با تجمع در مقابل سازمان کل تأمین اجتماعی بطور مرتب اول هر ماه ضمن بیان خواسته ها ؛ مجمع عمومی خود را تشکیل و یک هیأت موسس شورای نمایندگان با اهداف زیر تشکیل شود.
- فراخوان تشکیل مجمع عمومی بازنشستگان هر شعبه در مسجد محل ؛ پارک منطقه و یا یک مکان عمومی دیگر که بطور مرتب در پانزدهم هر ماه تشکیل شود و برگزاری انتخابات جهت شورای دائمی همان منطقه
- تشکیل کمسیون های : فرهنگی و انتشارات ؛ روابط عمومی ؛ همکاری های داوطلبانه ؛ تفریحی و ورزشی و غیرو
- انتشار خبر نامه بازنشستگان تأمین اجتماعی منطقه بطور ماهیانه برای بازنشستگان هر شعبه
٢- تشکیل شوراهای بازنشستگان تأمین اجتماعی شهر ها متشکل از نمایندگان مناطق با کمیسیون های مربوطه
٣- تشکیل شوراهای استانی از تمایندگان شهرها و بلاخره در سطح کشور از نمایندگان استانها

جمعی از بازنشستگان تأمین اجتماعی