افق روشن
www.ofros.com

(۱۹۲۱) تزهایی درباره تاکتیک و استراتژی: از اسناد بین‌الملل کمونیست


گروه سلطانزاده                                                                                                                              شنبه ٣ تیر ۱۴۰۲ - ۲۴ ژوئن ۲۰۲٣

متنی که پیش رو دارید ترجمه فارسی یکی از قطعنامه‌های مصوب کنگره سوم بین‌الملل کمونیست با عنوان «تزهایی درباره تاکتیک و استراتژی» است. بیش از یک قرن از کنگره سوم بین‌الملل کمونیست یا بین‌الملل سوم میگذرد. تاسیس بین‌الملل کمونیست در سال ۱۹۱۹ حاصل عبور نسل جدید انقلابیون از سیاستهای خائنانه سوسیال‌دموکراسی و مبارزه علیه جنگ افروزی سرمایه‌داری از یک طرف و پیروزی انقلاب در روسیه و موج انقلابی پس از جنگ از طرف دیگر بود. هدف بین‌الملل کمونیست تبدیل شدن به حزب انقلاب جهانی بود؛ مرکزی برای تمرکز تجارب انقلابی پرولتاریا در اقصی نقاط جهان و بحث و تبادل نظر درباره مسیرهای پیش روی انقلاب. بین‌الملل کمونیست پیش از آنکه در نتیجه زد و بند ضدانقلاب استالینی با بورژوازی جهانی رسماّ در سال ۱۹۴۳ منحل شود در مجموع هفت کنگره برگزار کرد. دو کنگره اول به خاطر شرایط مشخص دوران نتوانستند از سطح مجالسی مقدماتی برای اعلام موجودیت بین‌الملل نو فراتر روند. کنگره‌های سوم و چهارم اما هم به خاطر غنای مباحث مطروحه در آنها و هم به این خاطر که هنوز در زمان حیات لنین و در نتیجه پیش از بحران در حزب کمونیست شوروی و به دنبال آن بحران در بین‌الملل برگزار شدند از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. از این نظر شاید بتوان گفت که اسناد و قطعنامه‌های چهار کنگره‌ اول بین‌الملل کمونیست (بویژه کنگره‌های سه و چهار) مهمترین اسناد جنبش کمونیستی قرن بیستمند چرا که در آنها عصاره تجارب و دستاوردها و همچنین خطاهای جنبش کمونیستی جهانی بطور مفصل بیان شده است. این که چرا پس از یک قرن هنوز بیش از انگشتان یک دست از قطعنامه‌های آن به فارسی ترجمه نشده و در اختیار سوسیالیستهای ایران قرار نگرفته پرسشی است که باید از تمامی احزابی که در طول یک قرن گذشته خود را «کمونیست» و «لنینیست» نامیده‌اند پرسید. پاسخ به این پرسش را البته با خواندن خود اسناد خواهید گرفت. بعنوان نمونه در «تزهایی درباره تاکتیک و استراتژی» که یکی از مهمترین این اسناد است برخلاف تز استالینیستی سوسیالیزم در یک کشور دائماً بر انقلاب جهانی، پرهیز از فرقه‌گرایی، رفتن به سمت توده‌ها و شرکت در خط مقدم تمام مبارزات آنها در همه عرصه‌ها – حتی در اتحادیه‌های کارگری دولتی و در پارلمان بورژوایی - تاکید شده است. بین‌الملل کمونیست در این قطعنامه در مقابل تقسیم مکانیکی برنامه احزاب به برنامه حداقل و حداکثر صحبت از مطالبات انتقالی میکند؛ مجموعه‌ای از مطالبات که در کلیت خود باعث به عقب راندن بورژوازی و تقویت و استحکام صفوف پرولتاریا میشود و راه پیشرفت مبارزه برای تسخیر قدرت را هموار میکند. بر این تاکید میکند که کمونیستها نباید نسبت به اصلاحپذیری سرمایه‌داری توهمی داشته باشند، اما چنین بینشی نه تنها نباید موجب به تعویق انداختن مبارزه آنها برای مطالبات مبرم و حیاتی توده‌ها شود بلکه باید این مبارزه را تشدید کند. در قطعنامه میخوانیم که بجای انقلابی بودن در حرف و تئوری‌بافی برای اثبات حقانیت سوسیالیسم باید وارد عمل شد و به جای سرگرم کردن خود به کار تبلیغاتی در محفلهای بسته منزوی به بهانه سرکوب، باید به میان توده‌ها رفت و در مبارزاتشان شرکت کرد و آندسته از مطالباتشان که خصلت انتقالی دارند و میتوانند گامی به جلو در مبارزه با دولت سرمایه‌داری باشند را برجسته ساخت. قطعنامه به صراحت میگوید که وظیفه احزاب کمونیست تبدیل شدن به احزاب توده‌ای است. کمونیستها باید با حضور در صف اول مبارزات توده‌ها و مبارزه بی‌امان با بورژوازی و ضدانقلاب اعتماد توده‌ها را جلب کرده و مبارزات آنها را به مبارزه برای کسب قدرت تبدیل کنند. لیاقت حزب کمونیست در رهبری مبارزات توده‌ها نه در کلام انقلابی که در مبارزه متحد در صف توده‌ها ثابت میشود.

کنگره سوم بین‌الملل کمونیست در شرایطی برگزار میشد که چشم‌انداز انقلاب جهانی در حال کمرنگ شدن بود، بورژوازی نفسی تازه کرده و خود را برای حمله به سازمانهای پرولتاریای انقلابی و فشار آوردن هر چه بیشتر به روسیه شوروی آماده میکرد، و در این میان از کمک سوسیال‌دموکراسی بین‌المللی برخوردار بود. علیرغم اینها پرولتاریای انقلابی خود را نباخته بود؛ در آلمان نزدیک به هفت هزار کارگر انقلابی در زندان بودند، نزدیک به پانصد هزار کارگر معادن و صنایع در ایتالیا در مبارزه‌ای سراسری بورژوازی را به وحشت انداخته بودند و حمله حکومت به سازمانهای پرولتری در چکسلواکی با پاسخ قاطع توده‌های کارگر مواجه شده بود. با این وجود احزاب کمونیست قادر نبودند این مبارزات را به تسخیر قدرت توسط پرولتاریا ختم کنند. بورژوازی انگلیس و فرانسه و آلمان و ایتالیا از بورژوازی روسیهٔ پیش از انقلاب کار کشته‌تر بودند و نفوذ افکار رفرمیستی در میان رهبران اتحادیه‌ها و احزاب چشمگیرتر بود. علاوه بر این احزاب کمونیستِ جوان هنوز تجربه کافی در مبارزه عملی نداشتند. کنگره در چنان شرایطی برگزار شد. بین‌الملل کمونیست بر این نکته پای میفشرد که اگر احزاب کمونیست میخواهند مبارزات توده‌ای پرولتاریا را به مبارزه برای کسب قدرت سیاسی و سرنگونگی سرمایه‌داری تبدیل کنند باید صفوف خود را در میان توده‌ها گسترش دهند و در این راه فعالیت خود را به طبقه کارگر محدود نکرده و برای همراه کردن لایه‌های مختلف خرده‌بورژوازی و ارتش بیکاران و طبقات میانی تمام تلاش خود را بکار برند. از نظر بین‌الملل کمونیست هم احزاب انقلابی و هم توده‌ها در تنور مبارزه عملی بود که پخته میشدند.

بازخوانی اسناد پایه‌ای جنبش کمونیستی به یاد ما میاورد که مبارزه برای کسب قدرت سیاسی از زد و بند با دولتهای سرمایه‌داری برای رژیم چنج یا رهبرتراشی از این و آن و فرقه‌بازی ابعاد خیلی گسترده‌تر و عمیقتری دارد. مبارزه برای کسب قدرت مبارزه برای سرنگون کردن دولت سرمایه‌داری است و این، اگر هنوز ممکن باشد، فقط و فقط از راه مبارزه متحد و متشکل اردوی کار علیه اردوی سرمایه میگذرد.

گروه سلطانزاده - خرداد ۱۴۰۲