افق روشن
www.ofros.com

افزایش پرشتاب بیکاری در سوئد

فعالین جنبش لغو کار مزدی                                                                        جمعه ٢٧ شهریور ۱٣٨٨

سه سال پیش دولت کنونی سرمایه داری سوئد با « انتخابات آزاد» ؟!! بسیار هم آزاد!! در جامعه ای که بالاترین الگوی دموکراسی جهان سرمایه است، در کشوری که روزی، روزگاری طبقه سرمایه دارش به بیشترین میزان عقب نشینی در مقابل جنبش کارگری تن داده بود، بله در چنین نقطه ای از نظام سرمایه داری این دولت با بیش از ۵٠ درصد آراء ساکنان کشور و از جمله کارگران بر اریکه قدرت سیاسی سرمایه عروج کرد. در اینجا نه تقلب انتخاباتی احمدی نژاد در کار بود، نه مقام معظم ولایت فقیه حکم می داد، نه سپاه پاسداران دست به کار شبیخون علیه هر نفس کشیدن اعتراضی بود و نه سایه جمهوری اسلامی بر سر توده های کارگر سنگینی می کرد، هیچ کدام از این ها نبود، اما یک چیز بود، در اینجا نیز سرمایه و نظام سرمایه داری سرنوشت کار و تولید و زندگی و هست و نیست انسان ها را به تمام و کمال رقم می زد. در اینجا نیز همه چیز بر پاشنه سود سرمایه و تولید هر چه انبوه تر اضافه ارزش می چرخید، در اینجا نیز زندگی، آزادی، حق و حقوق، معیشت، رفاه، رشد، ارزش های اجتماعی و انسانی، کلیه تعابیر حقوقی و مدنیت و همه چیز و همه چیز، توسط سرمایه، از زهدان رابطه خرید و فروش نیروی کار، از ژرفنای روند تولید اضافه ارزش، استخراج، استنتاج، پژوهش، اجتهاد، فتوا، تشریع، تنفیذ و جریان زندگی انسان ها می شد، در اینجا نیز کارگران از کار، از روند کار، برنامه ریزی کار و تولید، تعیین سرنوشت کار و محصول کار و هر نوع دخالت آزاد انسانی و سوسیالیستی در سرنوشت زندگی خود به طور کامل منفصل، معزول و مخلوع بودند. در اینجا نیز سرمایه بود که حکم می راند، هر چند نه با شلاق سپاه، نه با استمداد از ولایت فقیه و نه خیلی چیزهای دیگر که در جهنم سرمایه داری ایران بر هم تلنبار گردیده است. در اینجا سرمایه عجالتاً و شاید برای چند صباحی نیاز چندانی به نبش قبر چوبدستی های کهنه آن نوعی ندارد، چوبدستی های مدرن تر به اندازه کافی در اختیار اوست. بگذریم، دولت کنونی سرمایه داری ٣ سال پیش به تخت قدرت سرمایه جلوس کرد و مانیفست انتخاباتی اش در طول چند سال و به ویژه سال منتهی به رأی گیری، پایان دادن به چیزی بود که این بخش بورژوازی با ترفندبازی و شیادصفتی بسیار وقیحانه ای آن را « ایزولاسیون اجتماعی» آدم ها ( Utanförskap )می نامید!!
رابطه سرمایه در بنیاد و سرشت خود رابطه مسخ سازی، خودبیگانه کردن، الیناسیون و جدا ساختن هر چه ژرف تر انسان ها از هستی انسانی خویش است، سرمایه همه چیز انسان و کل موجودیت و بود و نبود او را به دار سود و تولید اضافه ارزش حلق آویز می کند، شالوده انسانی او را تا سطح نیروی کار قابل خرید و فروش مورد نیاز سودسازی تنزل می دهد و در همان حال با وارونه نمائی بی مرز به او القاء می کند که گویا کارش را خریده است!! او را در کوره قانون و مدنیت و حقوق و عرف و سنن و فرهنگ و فکر و مناسباتی ذوب می نماید که تبخیر مستقیم نیازهای تولید اضافه ارزش است، همه چیز را که احتیاج و شرط و شروط ماندگاری رابطه تولید سود است با سفاکانه ترین شکل وارونه پردازی ها، مصالح و ملزومات هستی او جار می زند. دولت پاسدار و برنامه ریز پروسه تولید سود و ابزار سرکوب را دولت حافظ مصالح معیشتی و اجتماعی کارگر نقاشی می کند، کشتار کارگر با هدف معماری معبد سود را عین صوابدید زندگی او می نامد. سرمایه کل این وارونه پردازی های آکنده از شقاوت و هاری و ددمنشی را یکجا چهاردیوار هستی آدم ها می سازد و نمایندگان فکری و سیاسی نظام بردگی مزدی همین چهاردیواری را کاخ رفیع ارتقای انسانی می دانند!!! دولت سرمایه داری سوئد وقتی که از ( Utanförskap ) یا ایزولاسیون اجتماعی آدم ها حرف می زد با تمامی وجود خویش از تمامی مسخ کردن ها، بیگانه سازی ها و بمباران هست و نیست انسانی ساکنان جامعه و جهان توسط سرمایه دفاع می کرد، مراد او از ( Utanförskap ) نه این مصائب فاجعه بار دامنگیر زندگی بشر که کاملاً بالعکس ضرورت تشدید هر چه سهمگین تر این بیگانه سازی ها و ذبح عظیم انسان ها در پای معبد ارزش افزائی سرمایه بود. دولت از اینکه همه نیروی کار جامعه با تمامی ظرفیت ممکن مورد استثمار قرار نمی گیرند و جمعیتی از آن ها بیکارند اشک تأسف می ریخت و مانیفست انتخاباتی اش این بود که باید همه بردگان مزدی با تمامی توان مورد استثمار قرار گیرند. اکنون ٣ سال از عمر این دولت گذشته است. شمار بیکاران در شروع کار دولتمردان جدید رقمی کمتر از ۴٠٠ هزار نفر بود. این رقم اکنون مرز ٧٠٠ تا ٨٠٠ هزار را پشت سر نهاده است. بانک مرکزی اخیراً گزارشی منتشر کرده است که بر پایه آن فقط در چند ماه اخیر ١٠٨ هزار بیکار جدید به بیکاران چند صد هزار نفری سابق افزوده شده است. این بانک در گزارش خود تصریح می کند که در روزهای آتی ٣٠٠ هزار حوزه کاری تعطیل خواهد شد. نویسندگان گزارش ترجیح داده اند که شمار احتمالی بیکاران این ٣٠٠ هزار حوزه را ذکر نکنند، زیرا سخن گفتن از یک مرحله جدید بیکارسازی با ارقام چند صد هزار نفری آن هم در روزهائی که قرار است گفتگو از طلوع دوره رونق شود! شاید خلاف رأی خردمندان باشد!! با همه این ها مستقل از اینکه گزارش نویسان و دولت متبوع آن ها چه بنویسند یا چه بگویند واقعیت این است که جمعیت بیکار نسبت به روز شروع کار دولت از دو برابر هم بالاتر رفته است. روند افزایش بیکاری با همان شتاب پیشین و شاید هم بیشتر ادامه دارد. دولتمردان پدیده ایزولاسیون اجتماعی انسان ها را که جبر سرشتی سرمایه است جعل کردند و جای آن را با بیکاری جایگزین ساختند. چند سال جار زدند که می خواهند با ( Utanförskap ) مبارزه کنند!!! و منظورشان از این عبارت همان مباررزه با بیکاری بود و اینک شاهد افزایش دو برابری بیکاران و روند پرشتاب آن برای چند برابر شدن هستیم. باشد که توده های کارگر سوئد به آنچه در محیط کار و جامعه و فضای زندگی اجتماعی آن ها جاری است با دیده گانی سوای دیده سرمایه داران و با سری سوای سر سرمایه خوب تعمق کنند. باشد که دریابند معضل زندگی آنان نه جا به جائی این حزب و آن حزب طبقه سرمایه دار، نه سپردن برنامه ریزی نظام بردگی مزدی به این یا آن بخش بورژوازی که محو واقعی پایه های هستی سرمایه و نظام سرمایه داری است.

فعالین جنبش لغو کار مزدی

سپتامبر ٢٠٠٩