افق روشن
www.ofros.com

آینده بیم و امید در مصر


بهمن فیروز                                                                                                     یکشنبه ۱٦ تیر ۱۳۹٢

عزل مرسی، یعنی پایین کشیدن اولین حکومت جریانی اسلامی، که به دنبال خواست بخش عظیمی از مردم مصر از طرف نظامیان صورت گرفت - مخصوصا پس از تجربه جنبش ضد حکومتی در سال ۸۸ در ایران، و تظاهرات های گسترده اخیر ضد حکومتی در ترکیه - دارای تبعات مهمی برای جریانات اسلام سیاسی خواهد بود.و یحتمل وزنه مطلوبیت آنها را، برای به کجرا ه بردن جنبش های مطالباتی مردمی، در معادلات دول سرمایه داری جهانی کم وزن تر خواهد کرد، اما این به زیر کشیدن دولت اخوان المسلمین گرچه به خواست عمومی و بدنبال یک جنبش مردمی بود، ولی با دخالت ارتش، که سلسله جنبان پنهان قضایا در مصر پس از مبارک باقی مانده بود، صورت گرفت. و این کودتای ارتشی منحصرا برای مهار جنبش مردمی و جلوگیری از دامن گرفتن خواست های انقلابی آن (تا تحقق یک جنبش انقلابی که سرنگونی کل دستگاه حکومت و منجمله ارتش سرسپرده مصر را هدف میتوانست گرفت) صورت گرفت، نه از سر همسویی با جنبش ضد حکومتی و انقلابی مصر که در اصل بدنبال تحقق شعار های "نان، آزادی، و عدالت اجتماعی" است.
گرچه عزل مرسی با شادی و سرور بخش قابل توجهی از مردم مواجه شود، ولی باقی ماندن ارتش (و نهادهای بوروکراتیک و تکنوکراتهای باقی مانده از، و همسو با، دوران مبارک ) در قدرت و شروع به تحدید آزادی ها و دستگیری و زندان طرفداران مرسی نشان نامیمونی است که برای همه آنها که خواهان پیشرفت و تعمیق انقلاب و شکست نهادهای رژیم سرمایه داری نظامی مصر هستند نگران کننده میباشد.
در الجزایر، جلوگیری ارتش از شرکت اسلام گرایان در دور دوم انتخابات که پیروزی حتمی اسلام گرایان را در دنبال میداشت سبب شروع جنگ داخلی و موج ترورهای خونینی شد که به روایتی بین دویست تا دویست و پنجاه هزار قربانی بر جای گذاشت. هرچند در لحظه کنونی معلوم نیست مقاومت طرفداران مرسی تا چه درجه ای گسترش بیابد، ولی دورنمای دوران وحشت و درگیریهای مسلحانه میان آنها و حکومت را نبایست از نظر دور داشت. تحقق چنین دورنمایی به سرکوب انقلاب میانجامد.
حتی اگر چنان دورنمای سیاهی نیز متحقق نشود و حکومت به مهار طرفداران مرسی نایل اید، میتوان انتظار داشت که حکومت نظامیان ظاهرا “دمکراتیک” و “لیبرال” از سرکوب مرسی و طرفدارانش شروع کرده و به راحتی ،تحت همان دلایلی که در ایران تحت حاکمیت خمینی دیدیم یعنی “دفاع از انقلاب”، به سرکوب هر ندای مخالف دولت بپردازد.
آنچه که روشن است برادعی و رییس جمهور مورد تایید شورای عالی نیروهای ارتش در قبال خواسته های انقلابی کارگران و زحمتکشان مصر پا را فراتر از دولت اخوان المسلمین، یعنی تمکین به برنامه های اقتصادی نهادهای سرمایه داری جهانی، نخواهند گذاشت. و در بهترین حالت به اصلاحات سطحی برای کوتاه کردن خواسته های انقلاب کفایت خواهند کرد.
به این ترتیب تنها امید انقلاب مصر به آگاهی و شرکت فعالانه و سازمان یافته کارگران است که ترفند های ضد انقلابی اخوان المسلمین از یکطرف و حکومت نظامیان و نئو لیبرالها از طرف دیگر را با شکست روبرو سازد بسته است …. اگر دو ساله اخیر و شرکت فعال اتحادیه های کارگری در جنبش های اجتماعی مصر گواه چیزی باشد میتوان امید به پیروزی، و یا حداقل مطرح بودن، جنبش انقلابی و کارگری در حیات آتی مصر را امید باهوده ای تصور کرد.

بهمن فیروز - ششم ژوییه ۲۰۱۳