افق روشن
www.ofros.com

دسته گل های میرحسین موسوی


بهروز فرهیخته                                                                                                                      سه شنبه ٢۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴ فوریه ۲۰۲٣

سیزده سال پیش میرحسین موسوی دسته گلی به نام «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» کاشت. او انتظار داشت دسته گلش انبوه شود ولی این دسته گل به رغم «امید» او خشکید. حال دسته گل جدید او چنین است:
«- برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید.
- ...، تشکیل مجلس مؤسسان مرکب از نمایندگان واقعی ملت از طریق انتخاباتی آزاد و منصفانه.
- همه‌پرسی درباره متن مصوب آن مجلس به منظور استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت قانون و مطابق با موازین حقوق انسانی و برخاسته از اراده مردم.» موسوی به کاشت گل های جدید خود مانند «همه‌پرسی آزاد و سالم» برای «تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید»، «تشکیل مجلس مؤسسان مرکب از نمایندگان واقعی ملت از طریق انتخاباتی آزاد و منصفانه» و «استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت قانون و مطابق با موازین حقوق انسانی و برخاسته از اراده مردم» چنان نامطمئن است که برخلاف یک سیاستمدار مصمم از همان ابتدا از پژمرده شدن دسته گل های جدیدش دم می زند و می گوید: «این پیشنهاد با ابهاماتی همراه است. کمترینش آنکه چه کسی قرار است آن را بپذیرد یا به اجرا بگذارد»
خلاصۀ کلام اینکه میرحسین موسوی، که قاعدتاً باید از قواعد سیاست سر درآورد، برای کاشتن دسته گل های جدیدش نه زمینی می یابد و نه باغبانی. با این همه محرک او برای کاشتن این دسته گل جدید، منافع و مصالح اصلاح طلبانه است، به شرط اینکه خامنه ای خوابنما شود یا «خدا مهر میرحسین را در دل او بیاندازد» و پیشنهاد رفراندم او را در مورد تغییر قانون اساسی از طریق مجلس مؤسسان بپذیرد!
آیا موسوی و طرفدارانش نمی بینند که رژیم جمهوری اسلامی پس از چهار ماه تظاهرات شبانه روزی زنان و مردان در تقریباً تمامی شهرها و حتی روستا های کشور، پس از کشتن بیش از ۵۰۰ نفر در جریان اعتراضات و تظاهرات و دستگیری ده ها هزار تن و شکنجه و ضرب و شتم و تجاوز در برابر چشمان جهانیان هنوز در موضوع حجاب اجباری عقب نشینی نکرده و با عربده کشی و قلدری به سیاست سرکوب و اختناق کم نظیرش ادامه می دهد؟ آری چنین رژیمی چگونه حاضر خواهد شد مجلس مؤسسان را بپذیرد، یعنی مجلس خبرگان را کنار بگذارد، انتخابات آزاد برگزار کند، از نظارت استصوابی و قوانین قرون وسطائی اش که حیات او به آنها وابسته است صرف نظر کند و چکونه تغییر قانون اساسی را که مضمونش حذف ولایت فقیه یعنی اساس رژیم است هضم نماید؟!
روشن است و تجارب ۴۴ ساله نشان داده که رژیم جمهوری اسلامی به هیچ راه مسالمت آمیزی تن نمی دهد و به هیچ صراطی مستقیم نمی شود!
حتی اگر کسی کور باشد و این واقعیات را نبیند یا چشمش را بر آنها ببندد باید گوش های خود را نیز کاملا ناشنوا کند تا فریاد «مرگ بر جمهوری اسلامی» را که میلیون ها نفر طی چهار ماه گذشته در سراسر کشور سر دادند نشنود.
ما از دسته گل های قبلی موسوی و پژمرده شدنشان صحبت کردیم اما دسته گل جدید او از همان آغاز مرده است. دسته گلی تقلبی است که ممکن است برای برخی از کسانی که آرزوهای خود را با واقعیت اشتباه می کنند جذابیت داشته باشد. اما همۀ کسانی که طی ۴۴ سال انواع ستم های رژیم نکبت بار خمینی - خامنه ای را تحمل کرده اند «پروژه هائی» از نوع پیشنهاد موسوی چیزی جز تلاشی برای مقابله با مبارزۀ راستین برای آزادی و نیز چیزی جز ادامۀ تن دادن به یوغ جمهوری اسلامی نیست.

بهروز فرهیخته