افق روشن
www.ofros.com

"در هیاهوی "جنبش سبز" صدای مبارزات کارگران شنیده نشد"

موسی فرهمند                                                                                     یکشنبه ٨ شهریور ۱٣٨٨

رکود اقتصادی در کشور رو به وخامت است. وزیر اقتصاد و مسئولین فکر می کنند می توان با چرخش متغیر نقدینگی، اقتصاد را متحول کرد. حجم پول از ٢١۵٠٠ میلیارد تومان در اسفند ماه ١٣٨٦ به ١۵٧٠٠ میلیارد تومان در دی ماه ١٣٨٧ کاهش یافته است. کاهش ٢٧ درصدی این حجم از نقدینگی در حالی که تورم ٢۵ درصد است، یعنی قدرت خرید مردم نسبت به قبل ۵٢ درصد کاهش یافته. کاهش قدرت خرید مردم طبعاً به فقر بیشتر، کاهش کالا در بازار و پایین آمدن ظرفیت تولید در کارخانجات و مؤسسات تولیدی، به تعطیلی پاره ای از این واحدها و تقلیل نیروی کار(بیکارسازی) و گسترش بیکاری باز هم بیشتر، خواهد انجامید.
"شرکت ایرالکو مجبور است محصولات خود را حدود ٧٠٠ تومان زیر قیمت بازار در بورس کالا بفروشد، که باز هم به دلیل بالاتر بودن قیمت آلومینیم نسبت به بازارهای جهانی، خریداران استقبال نمی کنند. این بحران باعث شده تولید ایرالکو ۵٠ درصد کاهش یابد. شرکت های بزرگ صنعت فولاد بورسی با میانگین بازدهیِ منفیِ ٤٤ درصد طی تیر ماه ٨٧ تا پایان تیر ماه ٨٨ دوران رکود را تجربه می کنند. با واردات بیش از یک میلیون تن شکر در سال گذشته{٨٧}، ۵٠ درصد واحدهای تولیدی شکر در مدار زیان قرار گرفتند و در باقی کارخانه ها نیز تولید عملاً متوقف شده است.
چک های مبادله شده در نظام بانکی در پایان سال گذشته{٨٧}نسبت به سال پیش از آن ٤٢ درصد کاهش یافته است. گزارش های بورس نیز حاکی از سراشیبی سقوط در ١۵٠ شرکت بورسی است. ٦٠ درصد ظرفیت تولید کنندگان لوازم خانگی نیز غیر فعال شده است. ساخت و ساز در تهران حداقل ٦٠ درصد کاهش یافته است. در حال حاضر ۵٦ هزار میلیارد تومان بدهی بانکی وجود دارد." (روزنامه سرمایه ١ شهریور ١٣٨٨ ) گزارش فوق شمایی بسیار کوچکی از رکود- تورمی و بحران عمیقی است که گریبان حاکمیت کنونی را تا مرز خفقان گرفته است. بدیهی است که تبعات این بحران در درجه اول طبقه کارگر و مزد بگیران و اقشار فرو دست جامعه را مورد اصابت قرار داده و به آن ها آسیب های جدیِ جسمی، روحی و روانی وارد خواهد کرد. تعداد فزاینده بیکاران، افزایش بیکاری های پنهان و مشاغل کاذب(جدا ازصدمات اجتماعی) نتیجه محتوم این ورشکستگی پیاپی کارخانجات و مؤسسات تولیدی است.
"گزارش های رسمی از افزایش ٣ درصدی نرخ بیکاری در تهران خبر می دهد. طی یک ماه و نیم گذشته ١٦٢٦ کارگر به خیل کارگران اخراجی پیوستند. اخراج ۵٠٠ کارگر از شرکت روکش چوبی ایران، ٩٠٠ کارگر از صنایع مخابراتی راه دور، و ٢٣٠ کارگر هتل آزادی طی یک ماه و نیم گذشته در رسانه ها گزارش شده است.
" ۵٠٠ کارخانه، ٢٠٠ هزار کارگر از ٣ ماه تا ۵٠ ماه حقوق دریافت نکرده اند."( روزنامه سرمایه-١ شهریور١٣٨٨ ) به تبع این واقعه کارگران در استیصال کامل برای بقای خود و خانواده هاشان به اشتغال کاذب روی خواهند آورد. از این پس میلیون ها کارگر، به رغم توانایی هایی که دارند، بواسطه مناسبات تولیدی سرمایه داری و بحران ساختاری در حال حاضر آن، خود را بازنده ی این مناسبات خواهند دید و به گرداب بیکاری و فقر باز هم عمیق تر گرفتار خواهند شد.
طی چندین ماه گذشته تمامی اخبار دال بر شکل گیری گسترده ی اعتراضات کارگران دارد که در هیاهوی جنبش"سبز" صدای آنها شنیده نشد. قطعاً ادامه ی روند این اعتراضات و بی توجهی و عدم توانایی بنگاه های اقتصادی، موج اعتراضات جدیدی را به راه خواهد انداخت که از"موج سبز"خواهد گذشت. تحرکات آنها بدون شک طبقاتی است و این تنها مُچ بندِ سبز نیست که جای خود را به یقه آبی ها می دهد. این خیزش در فرایند خود کل مناسبات تولیدی جامعه ی کنونی را هدف خواهد گرفت. باید از خلسه ی پُر اندوه "سبز"خارج شد و منتظر طوفان یقه آبی ها بود.
"روز یکشنبه ٢۵/۵/٨٨ کارگران نساجی بوکان متوجه شدند کارفرما بعد از غیبت طولانی در کارخانه حضور یافته است و همراهش چند نفر کارشناس بانک ملی هم آمده اند تا از دستگاه ها و اموال کارخانه جهت توقیف لیست برداری کنند. جمعی از کارگران بعد از شنیدن این خبر سریعاً خود را به کارخانه رساندند و به کارفرما گفتند اموال کارخانه در توقیف آنهاست و برای لیست برداری و توقیف اموال باید از صف اعتراضی آنها بگذرند. در تهران کارگران کارخانه لاستیک سازی دنا با پلاکاردهای " مدیر بی لیافت، استعفا استعفا، اخراج چهار نماینده توهین به دو هزار پرسنل، ما کارگران لاستیک سازی دنا خواستار خلع ید مدیران بی کفایت هستیم، هیئت مدیره بی لیاقت اخراج باید گردد" اقدام به برپایی تجمع اعتراضی کردند. کارگران این کارخانه لاستیک سازی می گویند پس از آن که لیستی از نام همکاران اخراجی خود را مشاهد کردند، با تشکیل شورائی ضمن اخراج مدیران کارخانه، مدیریت آن را بر عهده گرفتند.
در پی اخراج کارگران پرریس و پی گیری های متعدد آنان، دیوان عدالت اداری رأی به بازگشت به کار کارگران را صادر کرد، اما از آن تاریخ تاکنون شرکت از به اجرا گذاشتن رأی دیوان عدالت اداری خودداری کرده است. کارگران پرریس از تاریخ مذکور هر روز ساعت ٦ صبح تا ساعت ١٤ بعد از ظهر درمحل کارخانه به حالت اعتراضی حضور داشتند. صبح روز یکشنبه هم کارگران کارخانه کشت و صنعت هفت تپه دست به اعتصاب زدند و نسبت به حقوق معوقه ی خود اعتراض کردند."(روزنامه اعتماد-١ شهریور ٨٨)
کالبد شکافی مناسبات تولیدی سرمایه داری و بحران های آن که نتیجه بلاواسطه آن، تشدید استثمار کارگران و بیکارسازی گسترده ی آنان جهت کاهش هزینه تولید و افزایش نرخ سود خود است، موجب خانه خرابی هر چه بیشتر آنان خواهد شد و صدمات جسمی و روانی افزون تری را بر آنها وارد خواهد کرد. انباشت عمومی سرمایه در یک سو، ملازم با فقر و درد و رنج کارگران در سوی دیگر است. تنها راه برون رفت از این فرایند خانمان برانداز، دخالت مسقیم طبقه کارگر در شتاب بخشیدن به این فرایند تاریخی در حال اضمحلال و به گور سپردن آن است.

موسی فرهمند

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

www.komitteyehamahangi.com