افق روشن
www.ofros.com

موج جدیدی از مبارزه طبقاتی: کارگران یونان به پا می‌خیزند


بابک کسرایی                                                                                                     پنجشنبه ٣ تیر ١٣٨٩

امروز دیگر کار سختی نیست که ببینیم دنیای «آرامی» که سرمایه‌داران و صاحبان سود و ثروت یکی دو دهه خواب و خیالش را در سر داشتند٬ رویایی پوچ بیش نبوده است.
رویای آن‌ها اکنون جای خود را به کابوسی تلخ داده است چرا که مردم و زحمتکشان در بسیاری نقاط جهان به پا خواسته‌اند تا زندگی بهتر و دنیای دیگری طلب کنند. طوفان انقلاب که چند سالی است آمریکای لاتین را در می‌نوردید اکنون در بسیاری نقاط دیگر نیز به چشم می‌خورد: از ایران تا قرقیزستان و از نپال تا تایلند.
اما این فقط کشورهای نومستعمراتی و باصطلاح حلقه‌های ضعیف زنجیر سرمایه‌داری نیستند که دستخوش چنین تحولاتی شده‌اند. بحران نظام سرمایه‌داری به این معنی است که این نظام حتی در پیشرفته‌ترین و ثروتمندترین کشورهای غرب هم چشم‌انداز و آینده‌ای برای ارائه به کارگران و زحمتکشان ندارد. امتیازات و دستاوردهایی که کارگران غرب در طی چند دهه گذشته پس از سال‌ها مبارزه به دست آوردند یکی پس از دیگری باز پس گرفته می‌شود و آن‌ها در می‌یابند که حتی برای ادامه وضعیت گذشته نیز به مبارزه بی‌امان نیازمندند. بحران سرمایه‌داری به تدریج بر آگاهی کارگران تاثیر می‌گذارد و آن‌ها دورهای مبارزاتی جدیدی آغاز می‌کنند. «مبارزه طبقاتی»٬ نامی که ما بر این نشریه که اکنون اولین شماره‌اش را در دست دارید گذاشتیم٬ دوباره به کلامی آشنا بدل می‌شود چرا که کارگران می‌فهمند که دشمن اصلی آن‌ها روسا و سرمایه‌داران هستند.
یونان در صف اول این دور جدید مبارزه طبقاتی قرار دارد. بر خلاف کمپین بی‌امان و پر از دروغی که سرمایه‌داران به راه انداخته‌اند٬ کارگران یونان یکی از پایین‌ترین سطوح زندگی در کل اروپای غربی را دارند و حمله‌ی بی‌شرمانه‌ی دولتِ حزب پاسوک (که کارگران با امید سیاست‌های سوسیالیستی آن‌را انتخاب کرده بودند) به سطوح زندگی آن‌ها باعث آغاز مبارزاتی پرشور شده است که نشان می‌دهد کارگران یونان آماده‌ی دفاع از دستاوردهای خود و مبارزه برای زندگی بهتر هستند.
تا بحال شاهد چندین مورد اعتصاب عمومی در یونان بوده‌ایم که گسترده‌ترین و اخیرترین نمونه‌ی آن حدود یک ماه پیش در اوایل ماه مه (اردیبهشت) بود. در این اعتصاب عمومی بر خلاف موردِ ماه فوریه٬ کارگران بخش خصوصی هم در کنار کارگران دولتی اعتصاب کردند تا قدرت عظیم طبقه کارگر در مقابل جامعه رژه برود و نشان دهد که وقتی کارگران حرکت کنند٬ تمام جامعه از حرکت می‌ایستد.
اعتصاب عمومی در سراسر کشور صورت گرفت و همراه با راهپیمایی و تظاهرات بود. در آتن٬ پایتخت٬ بیش از ۱۵۰ هزار کارگر در فضایی آکنده از رادیکالیزاسیون و عصبانیت در اعتصاب شرکت کردند. بسیاری از شرکت‌کنندگان٬ از جمله رفقای گرایش مارکسیستی در یونان٬ می‌گفتند از زمان اعتصاب عمومی سال ۲۰۰۱ چنین جنبش بزرگی ندیده بودند. تظاهرات‌ عظیم و رزمنده مجموعا در ۶۸ شهر کشور صورت گرفت و بخصوص تظاهرات در تسالونیکی٬ پاتراس٬ هراکلیون و آیوآنیا شاهد حضور ده‌ها هزار نفر از کارگران و زحمتکشان بود که با پرچم‌های سرخ و شعارهای چپ به میدان آمدند.
این پاسخ نهایی به تمام آن کسانی است که پتانسیل انقلابی کارگران و مردم را زیر سوال می‌بردند. کارگران یونان نشان داده‌اند که ما در قلب غرب و اروپا نیز شاهد مبارزه طبقاتی و به پا خواستن کارگران خواهیم بود. آن‌چه ماه پیش در یونان اتفاق افتاد تنها پیش در آمد رویدادهایی مشابه است که تمام اروپا را در بر می‌گیرند. امروز اقتصاد یونان سقوط کرد و سپس نوبت پرتغال است و سپس ایتالیا و اسپانیا و چیزی نمی‌رسد که کار به کشورهایی همچون بریتانیا و آلمان نیز برسد. در این میان کارگران به میدان می‌آیند. آن‌ها به سوی سازمان‌های سنتی خود٬ یعنی سازمان‌های سوسیالیست و کمونیست٬ می‌روند و سعی می‌کنند از آن‌ها به عنوان سلاح‌هایی برای مبارزه استفاده کنند و در این میان است که نیاز به رهبری انقلابی بیش از پیش خودش را نشان می‌دهد.
کارگران یونان در انتخابات قبلی دولت بورژوایی حزب «دموکراسی نو» را بیرون کردند و حزب پاسوک که لقب «سوسیالیست» را یدک می‌کشد به قدرت رساندند اما این حزب به محض به قدرت رسیدن تحت فشار سرمایه‌داران قرار گرفت که می‌گفتند نه تنها این حزب حقی ندارد حرف از بهبود وضعیت کارگران بزند که حفظ دستاوردها و سطح زندگی گذشته کارگران هم ممکن نیست. آن‌ها در واقع درست می‌گفتند. بحران سرمایه‌داری٬ بحران رفورمیست‌ها هم هست چرا که سرمایه‌داری در زمان بحران به واقع برای تمدید بقای خود نیاز به حمله به سطوح کارگران دارد. مهم نیست حزب حاکم چقدر «سوسیالیست» باشد٬ اگر نخواهد فراتر از چارچوب‌های سرمایه‌داری برود٬ هیچگونه بهبود وضعیت توده‌ها ممکن نیست. در پایان نظام سرمایه‌داری دو راه پیش روی پاسوک قرار دادند:‌یا به کارگرانی که به آن رای داده بودند خیانت کند و برنامه‌ی سرمایه را برگزیند و یا در کنار این کارگران خطی انقلابی بگیرد و به نبرد با نظام سرمایه‌داری برخیزد. پاسوک اولی را انتخاب کرد و در نتیجه خود را برابر با جنبش عظیم و توده‌ای کارگران یونان می‌بیند.

آینده‌ی جنبش
هیچ کدام از تناقضاتی که به شروع جنبش در یونان انجامیدند حل نشده‌اند و اعتراضات ادامه دارد. امروز این بر عهده رهبری اتحادیه‌های کارگری٬ حزب کمونیست یونان و سیریزا (ائتلافی از سازمان‌های چپ با گرایشات متعدد) است که چشم‌اندازی انقلابی پیش روی کارگران قرار دهند و آن‌ها را به مبارزه علیه کل این نظام فرا بخوانند. آن‌چه به آن نیاز داریم بسیج کارگران در سراسر کشور٬ در تک تک کارخانه‌ها و محلات٬ برای پیشروی به سمت اعتصاب عمومی تا زمان عقب‌نشینی دولت است. عدم وجود این رهبری انقلابی در سازمان‌های مذکور شاید روند ادامه مبارزه را معطل کند و به تاخیر بیاندازد اما به هیچ وجه آن‌را متوقف نمی‌کند. با پیشروی مبارزه٬ شاهد روی کار‌آمدن رهبری چپ‌تر و پیگیرتر در درون این سازمان‌ها خواهیم بود و نهایتا رهبری انقلابی نیز از دل همین سازمان‌ها ظهور می‌کند.
می‌توانیم مطمئن باشیم که کارگران یونان به این زودی‌ها از پا نمی‌نشینند و بر عکس این کارگران سایر کشورهای اروپا هستند که گام به گام با آن‌ها به میدان می‌آیند و علیه نظامی که قادر به ارائه زندگی شایسته‌ای به آن‌ها نیست اعتراض می‌کنند.
آن‌چه مسلم است این است که دنیای قرن بیست و یکم٬ بر خلاف رویاهای مشترک سرمایه‌داران و انواع و اقسام اصلاح‌طلبان ضدانقلابی خرده‌بورژوا٬ هر روز بیشتر به همان داستانی شبیه می‌شود که در قرن بیستم دیدیم: داستان انقلاب و ضدانقلاب. داستان مبارزه طبقاتی.
این بار اما می‌توانیم امیدوار باشیم که این داستان فرجام بهتری می‌یابد و این به جز از طریق رهبری انقلابی زحمتکشان و کارگران ممکن نمی‌شود. این دقیقا همان مسئله‌ای است «مبارزه طبقاتی»٬ و نشریات خواهرش در یونان و سایر کشورهای جهان٬ به آن می‌پردازند: بحث و گفتگو در مورد چگونگی تامین رهبری انقلابی کارگران و زحمتکشان. این موضوعی است که در ایران٬ حتی بیش از یونان٬ مطرح است و باید پاسخ بگیرد.

بابک کسرایی

«مبارزه طبقاتی» - http://www.mobareze.org