افق روشن
www.ofros.com

جمهوری اسلامی و داعش


مراد عظيمی                                                                                                     سه شنبه ۱٦ آذر ۱۳۹۵ - ٦ دسامبر ۲۰۱٦

در هيجدهمين سالگرد قتل های زنجيره ای بی مناسبت نديدم در رابطه با تشابه خاستگاه وسياست های جمهوری اسلامی و داعش نکاتی را ياد آور شوم. امروز، جمهوری وحشت اسلامی بهر ترفندی دست می يازد تا ظاهرا خود را در داخل کشور و خارج در تقابل با کنش داعش معرفی کند. همچنانکه، گرايشات به اصطلاح ليبرال ايدئولوژی مذهب منتقد داعش وطنی و جهانی، در خدمت سرمايه، سالوسانه ادعا می کنند که آنچه جمهور اسلامی عمکرده است و داعش کنش می کند هيچ سنخيتی با اسلام محمدی آزادی خواه و بشر دوست ندارد. از اينرو لازم است، به اجمال عيار ايدئولوژی اسلام محمدی را در کنش جمهوری اسلامی وداعش محک بزنيم.
جدا از دورغ های شاخدار محمد مبنی بر ديدارهايش با جبرئيل، نزول وح يا سروش ازخدا، تنيده شدن دهانۀ غارکوه ثور(۱) با تارعنکبوت، پروازش از اورشليم به عرش هفتم- يا ستاره ی اورانوس- محمد زاده ی شرائط مادی يا ساختار اجتماعی مکه زمانش بود. برای محمد برده داری بمثابه قانونی طبيعی تلقی می شد. همچون يک شيئی برده به بردار تعلق داشت. از اين رو صاحب برده حق داشت بدون مراسم زناشوئی با کنيز يا برده ی مونث بخوابد. محمد در کلبه ای گلين، با امکانات نظافت بس پسين، غيره، زندگی می کرد. جمهوری شهرهای يونان، بويژه آتن، جمهوری روم، هزار سال پيش از تولد محمد، تمدن هائی بس پيشرفته تر به نسبت مکه داشتند. به سخن ديگر تمدن خدای محمد همان هائی بود که محمد در مکه ويثرب دارا بود.
ديناميسم کنش ايدئولوژی محمد را می توان در شعار محوری اش: اگر درجهاد پيروزشدی تمام هستی دشمن، منقول و غير منقول، بويژه دختران و زنان، را به غنيمت می بری، و اگر کشته شدی هشتاد حوری غلمان - هر شب باکره - در بهشت انتظارت را می کشند. بر پشتوانه ی حوری های بهشت بود، که تروريستهای القاعده برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی را با هواپيما های دزديده شده منفجر کردند. هم داعش و هم جمهوری اسلامی وعده ی حوريان بهشت را می دهند. از منظر محمد زن موجودی پست، ناقص الخلقه وعقلش نصف مرد و عمدتا وسيله ی خوابيدن بود. عايشه هفت ساله بود که محمد به خانه اش برد و نه ساله بود که با وی خوابيد. در دلرحمی محمد همين بس، که در پی تسليم شدن عشيره ی يهودی بنی قريظه، بدستور او چاله درازی کندند و هفتصد نفر اسير يهودی را- دست هايشان از پشت بسته شده بودند- يک به يک گردن زدند(۲). رفتار داعش با زنان و بريدن گردن به اصطلاح مخالفين يا کفار نه ابتکار داعش بلکه از کنش محمد ياد گرفته است. همچنين غارت اموال مردم از طرف داعش به پيروی از سياست محمد بود که با راهزنی اموال و احشام تجارمکه را غارت می کرد.
جمهوری اسلامی همانند داعش سياست های ايدئولوژی اش را از محمد و کتابش قرآن دريافت کرده است.
ناتوانی رژيم ديکتاتوری شاه در برون رفت از بحران اقتصادی ۱۳۵۵، و تسری اش به بحران سياسی، ديوارهای اختناق را فرو ريخت، نسيم فضای باز سياسی زمينه ساز پيدائی افکار و تشکلات گسترده اجتماعی گرديد. ايدئولوژی مخوف مذهب شيعه، به مثابه تنها آلترناتيو ناجی سرمايه، به رهبری جريان خمينی گزينش بورژوازی داخل و امپرياليسم جهانی شد. به سخن ديگرکاری که روی دست شاه ماند، قرار شد خمينی انجامش دهد. امپرياليسم آمريکا و جريان خمينی پشت درهای بسته به توافق رسيدند که در انتقال قدرت ماشين سرکوب رژيم ديکتاتوری شاه، بويژه ارتش، ساواک و پيوست های ديگر دست نخورده به رژيم ناجی سرمايه منتقل شوند. ولی قيام ناخواسته ٢٢ بهمن طرح امپرياليستی را بهم زد. آخوند غفاری به خيابان دويد و داد می زد آقا هنوز فرمان قيام نداده است! ولی ديگر دير شده بود. دستگاه سرکوب شاه ديکتاتور داغان گرديد. با رخداد قيام، جريان خمينی با شتاب بازسازی دستگاه سرکوب سرمايه را آغاز کرد. سپاه،، ساوا، حزب اله و بسيج و غيره سازماندهی شدند. ديکتاتوری شرع محمدی جانشين ديکتاتوری شاه گرديد، و ماشين سرکوب ايدئولوژی وحشت مذهب شيعه به حرکت افتاد تا انقلاب را سرکوب کند.
الف- نوع حکومت. هنگام تبعيدش در نجف، خمينی ولايت فقيه را تئوریزه کرد. ولی، شرائط ايران اجازه نمی داد که حکومت طالبان در افغانستان و يا داعش آينده را در قالب نوع ايدئولوژی مذهب شيعه درايران پياده کند. او مجبور شد، به اصطلاح از در پشت وارد شود. از اينرو، قانون اساسی تدوين شده ای با بزک ايده ها و ارزش های مدنی تدوين گرديد. ولی هر بند قانون اساسی يا می بايستی با شرع محمدی تناقض نداشته باشد و يا بند ديگر روح سکولار پيشين را نقض کرد. پس وحشت ولايت فقيه به تخت قدرت نشست. اگر ملا عمر طالبان امير المومنين و ابوبکر البغدای داعش خليفه ناميده شدند. خمينی لقب امام دريافت کرد، و جانشين اش علی خامنه ای رهبر معظم لقب گرفت- و پايه های صندلی اش را بلندتر ساختند.
ب- اگر در حکومت های سکولار حاکميت به قوای سه گانه ی مستقل مقننه، اجرائی و قضائيه تقسيم می شود. در قانون اساسی شرع محمدی ايران، ولی فقيه مظهر ديکتاتوری فردی است. خمينی و جانشين کنونی اش علی خامنه ای بنوعی نماينده خدا بوده و به شخص خدا پاسخگوست. به اين دليل ايشان جايگاهی فوق قوای سه گانه ی قانون اساسی را ايفا می کنند.
کنش حکومت شرع محمدی در ايران.
ضديت با حقوق بنيادی مدنی: حق بيان، نوشتن، تشکل مستقل، حق اعتصاب، برابری جنسی، حرمت زندگی خصوصی افراد، حقوق دگرجنسی ها، حق زن بر بدنش- حق سقط جنين زنان-، برابری نژادی و اقليت ها، اتنی سيتی، برابری باورهای ايدئولوژی مذاهب گوناگون. تاکنون، هر ذره ازسهل نگری رژيم منتج از فشار جامعه بر شرع محمدی بوده است.
١- حمله به حقوق زنان
يکی از محورهای مخالفت خمينی با ديکتاتوری شاه اعطای حق رای به زنان بود. اگر تا رسيدن به قدرت، خمينی نيات پليدش را مخفی کرده بود. از فردای رسيدن به قدرت، دستش را روکرد. زنان بايد حجاب اسلامی بپوشند. ولی زنان که يک پای انقلاب را تشکيل داده و در سنگربندی خيابان ها شرکت کرده بودند; عليه حجاب اسلامی اقدام به تظاهرات کردند. اوباشان سازمان يافته حزب اله فرياد زدند يا روسری يا توسری-ترجمان نگرش رهبرشان نسبت به زنان. برای مقابله با مبارزه زنان عليه اجبار در پوشش ايدئولوژی مذهب، رژيم به نيروی قهر متوسل شد. مردها نيز از قهر و سرکوب رژيم در انتخاب پوشش و نوع ظاهرشان مصون نماندند. تراشيدن ريش، پوشيدن پيراهن آستين کوتاه و کروات زدن برچسب ضد انقلاب خورد. اجبار به نماز خواندن شد.
٢- رژيم به تفتيش عقايد دوران قرون وسطی کليسای کاتوليک متوسل شد. برای امتحان ايدئولوژی شيعه، زنان ومردان مجبور شدند ياد بگيرند نماز چند رکعت است و قنبر وعباس چه کسانی بودند... خوب اين ها نوعی شکنجه روانی شرع عزيز محمدی بودند. متخلفين عليه شئون شرع محمدی به شيوه های گوناگون مورد بازخواست و تنبيه شند.
٣- مطبوعات رکن چهارم قوانين اساسی دموکراتيک يا مردم سالار را تشکيل می دهند. مطبوعات وجدان آزاد جامعه را صيانت می کنند. هنوز اختناق شرع محمدی کاملا سايه ی شومش را بر جامعه نيانداخته بود. هنوز چند صباحی ازطفل بهار آزادی نه گذشته بود که خمينی گفت: من ديگر روزنامه آيندگان را نمی خوانم. اين چراغ سبزی به اوباش حزب اله و بسته شدن روزنامه آيندگان گرديد(٣).
۴- کاربرد ترور و سازمان دادن اوباشان حزب اله. از بدو قدرت يابی نکبت شرع محمدی، ربودن فعالين مخالف و نابود کردن شان(٤)، حمله به تظاهرات، راه پيمائیها و ضرب وجرح افراد به يک سياست قهری رژيم با مخالفان در آمد. زهرا خانم ها و ماشاله قصاب ها از زرادخانه شرع مقدس محمدی بيرون آمدند. سپس، ترور مخالفان به شيوه حرفه ای وسازمان يافته عليه مخالفان رژيم در داخل و خارج از کشور عملی گرديد.
۵- کردستان درپی قيام به سنگر تداوم دموکراسی در ايران متحول شد. رژيم شرع محمدی خمينی دريافت تا زمانيکه سنگر دموکراسی يا مردم سالاری کردستان را شکست نداده است فرايند اختناق در سراسر ايران پياده نخواهد شد. از اينرو، به محض سازمان دادن درجه ای از نيروهای سرکوبگر، رژيم به کردستان هجوم برد. خمينی در خرداد ١٣۵٨ ، در بحبوحیه حمله به کردستان چنين گفت: اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به‌طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و روسای آنان را محاکمه کرده بودیم و حزب‌های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و روسای آنان را به‌سزای خود رسانده بودیم و چوبه‌های دار را در میدان‌های بزرگ بر‌پا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت‌ها پیش نمی‌آمد …. یک حزب آن هم حزب‌الله، حزب مستضعفین و من توبه می‌کنم از این اشتباهی که کردم.
٦- استفاده از مقوله ی مفسد فی الارض برای سرکوب و نابود کردن مخالفين. در آيه پنجم سوره توبه قرآن می گويد: پس چون ماه های حرام سپری شد، مشرکان را هر کجا يافتيد بکشيد، آنان را دستگير کنيد، به محاصره درآوريد ودرهرکمينگاهی به کمين آنها باشيد. پس اگر توبه کردند ونماز بر پا داشتند و زکات دادند، راه به ايشان گشاده گردانيد، زيرا خدا آمرزنده و مهربان است
٧- سنگسار و قصاص حکم قرآن. دراوائل به قدرت رسيد رژيم که تنور اغفال معتقدين به شرع محمدی داغ بود، با وقاحت سنگسار زنان اجرا می شد. اما، هنوز فعل قصاص انجام می شود. چندی پيش مجرمی که با پاشيدن مواد سمی چشمهای دختر بچه ای را در قروه کور کرده بود، چشمهايش را کور کردند.
٨- مقوله تکفير. جمهوری اسلامی، با تشکر از خود، داعش را جريانی تکفيری می نامد. نظر مقام معظم رهبری، آيت اله علی خامنه ای درجواب سئوالی از جانب يکی از مقلدانش در باره بهائی ها پرسيده بود، ايشان چنين افاده کلام کردند: جميع افراد فرقه ضاله بهائی محکوم به کفر و نجاست هستند.... جمهوری اسلامی معابد بهائی ها را به مثابه نماد کفر ويران کرد- همچنان که طالبان مجسمه های بودا را در باميان و داعش آثار تاريخی شهرنيمرود را تخريب کردند. جمهوری اسلامی عده ای از بهائی ها را کشته و جمعی را زندانی کرد و پيوسته آنها را آزار و اذيت می کند. جمهوری اسلامی خانقاه هائی از صوفيان را خراب کرد و مرشدهائی ازتصوف و يارسايان را تحت پيگرقرار داده است. در يورش به کردستان برای تهييج مردم غافل ايران خارج از کردستان، رژيم جنگ کردستان را نبرد ی عليه کفارتبليغ کرد. وبويژه به ماموستا شيخ عزالدين حسينی، مرد آزاد انديش کردستان، برچسب کافری زدند. برروی ديوار شهرهای خارج از کردستان نوشتند: «عزالدين ضد دين» . رژيم همين شيوه کثيف را در جنگ ايران و عراق بکار برد و صدام را کافر ناميد. براين سياق پاسداران با کفار می جنگيدند.
٩- سرکوب گسترده بعد از ٣٠ خرداد ١٣٦٠. رژيم برای گسترش ترور و وحشت اسامی تيرباران شده را در روزنامه نوشته و از راديو اعلام می کرد و صحنه های تيرباران را از تلويزيون پخش می کرد. رژيم حتی نوجوان شعار نويس روی ديوار را اعدام می کرد. هدف رژيم اين بود که با شيوه ترور مردم خودشان مخالف رژيم بودن و سياسی فکر کردن را نفی کنند. بفرمان خمينی جلاد سالار، آدم بيمار راونی بنام خلخالی قاضی شرع شد. جناب قاضی، به سادگی در صف دستگير شده نشان می کرد تو... اعدام.
١٠- شکنجه های وحشتناک حربه ی کارائی برای اقرار و لو دادن دستگيرشدن بکار می رفت. سخنی از لاجوردی ياد می شود که می گفت: دستگير شدگان از وحشت برده شدن به اوين بايد لرزه سراسر اندامشان را فراگيرد.
١١- در سال ١٣٦٧، و در پی آتش بس بين ايران وعراق، خمينی اقدام به تشکيل گروهی متشکل از دو قاضی ويک دادستان ويک نماينده وزارت اطلاعات کرد، که به هيات مرگ معروف شدند. آنها سه سئوال از متهمان می پرسيدند: اينکه آيا مسلمان است و نماز می خواند، و آيا از افکار سياسی خود باز گشته و پشيمان است؟ آنهائی که از باور خود دفاع کردند همگی اعدام شدند. گفتنی است اين جانيان مکتب شرع محمدی حتی نص قرآن ازسوره توبه- در بالا به آن اشاره شد- را ناديده گرفتند که مسلمانان درماه های حرام دست به کشتار نزنند.
١٢- تاکتيک تروريسم رژيم جمهوری اسلامی و قتل های زنجيری. با رعايت اينکه، در يادمان سال روز کشته شدن محمد جعفر پوينده و محمد مختاری و ديگران مطالبی نوشته شده اند، تنها به ذکر واقعه اکتفا می کنم.
١٣- جشن تکليف شرع محمدی.

برابر با شرع محمدی وقتی دختران به سن ٩ سالگی رسيدند بالغ می شوند و به آنان مکلف گفته می شود، يعنی واجبات را بجا آورند و والدين مجازند آنها را شوهر بدهند. البته، فتاوی جمهوری ايدئولوژی مذهب شيعه تحت فشار جامعه در حکم بالا تجديد نظر کرده و سن ٩ سالگی را به سن معينی تغيير داده اند. ولی، اين ترفند تفسيرروی کاغذ را نگاه های دختر بچه ها در عکس بالا افشا می کند. نکته ديگر اينکه بلوغ جنسی يک امر و آمادگی برای تشکيل خانواده امری ديگر.
١۴- کاربرد تاکتيک انتحاری. بيش از دو دهه پيش از داعش جمهوری اسلامی در سطح بسيار گسترده تر از داعش از تاکتيک انتحاری استفاده کرد. درجنگ ايران وعراق رژيم ربات زنده برای از بين بردن مين های تعبيه شده توسط نيروهای عراقی در ميادين جنگ به کار برد. آخوند های شياد با برگزاری تکيه های حسينی درجبهه های جنگ نوجوانان خانواده های بی بضاعت- نه بچه های آيت اله ها- را شستشوی مغزی کرده و آن ها روانه مين ها می کردند تا لت وپارشده و به بهشت بروند.
اسلام نه يک ايدئولوژی مبتنی برپايه منطق، بحث و اقناع، بلکه بر سياست اعمال قهر بنياد شده است. داعش وجمهوری اسلامی ايران نمادين کاربرد قهر و اختناق هستند. داعش جمهوری اسلامی واين دومی بسان داعش است. من در بالا گفتم هر درجه ای از کاهش خشونت و يا اتخاذ گوشه هائی از دموکراسی يا مردم سالاری در ايران تحت فشار جامعه بر جمهوری اسلامی تحميل شده است. بالاخره، فراتر از خاطرات زندانيان سياسی، تشکيل دادگاه محاکمه جمهوری اسلامی در خارج از کشور رویدادی بسيار مفيد در خدمت حفظ خاطره تاريخ قدمی مبارک بود. دادخواست کنندگان عليه رژيم نه خواهان اعدام سران وعاملان زنده آن ها - ما خواهان لغو مجازات اعدام هستيم- بلکه نيک است آيندگان بدانند اين ددان با مخالفانشان چه کرده بودند.

مراد عظيمی - ٢٠١٦/١٢/٠٦


چشمه


١- روایت غار کوه ثور از داستان داود و توطئه ی شائول در کتاب عهد عتيق يهودی ها اقتباس شده است. به دور از متون دينی و حکايت های اديان ابراهيمی، داستان مشابهی نيز در اساطير اسکاتلند به رابرت بروس پادشاه اسکاتلند درهفتصد سال پيش نسبت داده می شود.

٢- محمد رسول اله، زندگینامه ی پيغمبر، نوشته بارنبی راجسن

٣- خمينی در خرداد ١٣۵٨، در ديدار با اعضای کميته قزوين گفت: درد زياد است. ما ازسرنيزه ها و مسلسها فارغ شديم واکنون سرقلم ها بر ضد ماست. قلمها جاری سرنيزه ها آمده است. مقاله ها به جای مسلسل به روی اسلام بسته شده [... ] ما گرفتار به اصطلاح روشنفکرها هستيم. ما گرفتار آزاديخواهان هستيم [... ] آنها آزادی را نمی دانند چيست و من اميدوارم يک وقت ملت ما و آزادیخواهان ما بيدار شوند و از اين غربی بودن بيرون بيايند!

۴- بر جسته ترين مورد در اوايل به قدرت رسيدن خمينی، چندين نفر از فعالين ترکمن را پاسداران ربوده و کشتند.