افق روشن
www.ofros.com

کارگاه سرمایه داری، کورۀ آدم سوزی


کمیتۀ هماهنگی                                                                                                  جمعه ٢۴ شهریور ١٣٩١

هنوز که هنوز است مردم دنیا وقتی می خواهند اوج توحش و جنایت علیه بشریت را نشان دهند آدم سوزی دسته جمعی (هولوکاست) در آلمان هیتلری را مثال می زنند. تا پیش از آن، شاید به آتش کشیدنِ مخالفان عقیدتیِ کلیسا در قرون وسطا نماد توحش و جنایت برضد انسان شمرده می شد. به هر حال، این آدم سوزی ها نقاط عطف تاریخی مهمی در دستیابی به قله های جنایت علیه بشریت به حساب می آیند و، بی تردید، انسان معاصر باید آنها را بی وقفه یادآوری و محکوم کند، بر پیشانی مدافعان شان عرق شرم بنشاند، و بدین سان تا آنجا که ممکن است امکان تکرار آنها را منتفی سازد.
با این همه، خلاصه کردن بانیان آدم سوزی در کلیسای قرون وسطا و آلمان نازی می تواند پردۀ ساتری برای پنهان ساختن بانی و عامل اصلی سوختن دسته جمعی انسان در دنیای کنونی باشد. ٣٠٠ کارگر در یک کارگاه لباس دوزی در کراچیِ پاکستان زنده زنده در آتش می سوزند و در عرض چند ساعت جزغاله می شوند. اینجا دیگر نه پای کوره های آدم سوزی آلمان هیتلری در میان است و نه تل هیزم کلیسای قرون وسطا. اینجا کارِ مزدی است که انسان را زنده زنده در آتش می سوزاند. اینجا رابطۀ خرید و فروش نیروی کار است که انسان را جزغاله می کند. اینجا حرص سوداندوزی برای انباشت هرچه بیشتر سرمایه است که انسان را نیست و نابود می سازد. اینجا کارگاه سرمایه است که نقش کورۀ آدم سوزی را ایفا می کند. آیا بازهم لازم است برای بازگویی و افشای جنایت علیه بشریت از استعاره ها و کلیشه های هولوکاست و کلیسای قرون وسطا استفاده کنیم؟ در واقع، یک هدف مهم دنیای سرمایه داری لیبرال از عمده کردن و برجسته ساختن هولوکاست و کلیسای قرون وسطا همین است. سرمایه داری می کوشد با این کار بر عامل اصلی جنایت علیه انسان کنونی یعنی رابطۀ خرید و فروش نیروی کار پرده اندازد. بی شک، همان گونه که گفتیم، جنایات آلمان نازی و کلیسای قرون وسطا را باید محکوم کرد. اما آنچه باید بسیار بیش از اینها محکوم شود سرمایه یعنی رابطۀ خرید و فروش نیروی کار است. این رابطه است که انسان ها را زنده زنده می سوزاند و نابود می کند، آن هم نه فقط یکبار در تاریخ بلکه به طور روزمره، آن هم نه فقط در پاکستان بلکه در سراسر دنیای کنونی. همزمان با انتشار خبر سوختن ٣٠٠ کارگر در پاکستان، خبری نیز از سوئد - مهد تمدن و رفاه سرمایه داری - در رسانه ها منتشر شد که در اینجا بازگویی آن را جهت اطلاع مدافعان و سینه چاکان دنیای سرمایه داری غرب لازم می دانیم.
در ويديویی که روز چهارشنبه ١٢سپتامبر ٢٠١٢ در رسانه ها منتشر شد و در دوربین سقف یکی از ایستگاه های قطار در جنوب استکهلم - پایتخت سوئد - ثبت شده است، مردی را می بينيم که احتمالاً مشروب زيادی نوشيده و تلوتلو مي خورد و روی ريل قطار می افتد و بيهوش مي شود. اندکی بعد مرد دیگری از ديوارۀ کوتاه ریل پائين می پرد و به طرف مرد اول می رود، اما نه برای کمک به او بلکه برای خالی کردن جیب اش. او شروع مي کند به جستجوی جيب های مرد بيهوش که حالا معلوم شده ٣٨ ساله است و «جانی» نام دارد. سارق بعد از اين که جيب های «جانی» را خالی مي کند او را بيهوش روی ريل رها مي کند، از ديواره بالا مي پرد و بدون این که حتی به نگهبان ایستگاه بگوید که مردی بیهوش روی ریل قطار افتاده فرار می کند. ده دقیقه بعد قطار وارد ایستگاه می شود و از روی پيکر مرد بيهوش مي گذرد. «جانی» به طور معجزه آسايی از مرگ نجات يافته اما سخت زخمی است و نیمی از پای چپ اش را از دست داده است.
(www.dailymail.co.uk)
نظام سرمایه داری چه در پاکستان و چه در سوئد دوزخ سوزانی است که انسان ها را زنده زنده در آتش خود می سوزاند و هر چیز انسانی را در آنها نابود می کند. اکنون هیچ استعاره ای بهتر از سرمایه یعنی رابطۀ خرید و فروش نیروی کار اوج جنایت علیه بشریت را بیان نمی کند. بکوشیم هر جنایتی علیه بشریت را با رابطۀ سرمایه توضیح دهیم و این رابطه را به چیزی تبدیل کنیم که مدام در ذهن تک تک کارگران دنیا تیرباران می شود.

کمیتۀ هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

٢٣ شهریور ١٣٩١