افق روشن
www.ofros.com

اسپانیا و موج اعتراضات


فریده ثابتی                                                                                                  سه شنبه ١٠ خرداد ١٣٩٠

انتخابات ایالتی اسپانیا در راه بود و احزاب بورژوایی هریک خواب خوش پیروزی می دیدند. اسپانیایی که در تاریخ خود تجربه های متضادی را حمل می کند. ننگ پیشینه بزرگترین کشور استعماری، ننگ دیکتاتوری هار نظامی سرمایه زیر نام ژنرال فرانکو و تجربه ی زیبای سه سال مقاومت خونین، سه سال قدرت نمائی توده های کارگر و فرودست و همبستگی جهانی، سه سال عدم حضور دولت بالای سر و حضور فشار دائمی کارگران و جوانان و زن و مرد برهمه تصمیم گیری های زندگی، سه سال جنگ داخلی با حکومتی فاشیستی که ازطرف همه فاشیست ها و سرمایه جهانی حمایت می شد. مادریدی که این روزها را تجربه کرده بود پیشقدم شد. اجتماع اعتراضی نشسته- Sit-in-Protest- در میدان Puerto del Sol در تاریخ ١۵ ماه مه شروع شد. با فراخوانی در شبکه اجتماعی حرکت اعتراضی در ظرف یک روز گسترش یافت و میدان های اصلی ٦٠ شهرو حتی روستاها به تصرف کارگران، بیکاران، بازنشستگان، دانشجویان، مهاجران، زنان و مردان و حتی کودکان در آمد. طبق معمول این گونه اعتراضات چادری برافراشته شد. گروه های کاری وکمیته های مختلف ازمیان شرکت کنندگان تشکیل شد. کمیته تهیه غذا، کمیته بهداشتی، کمیته آموزشی، کمیته ارتباطی داخلی و خارجی، گروه های کاری حقوق زنان، حقوق کودکان، محیط زیست، سیاست انتخابانی و آماده سازی یک مجمع عمومی برای کمک به جنبش های خود بخودی جهت روشن کردان اهداف و رویکردها و راه حل ها، و بحث های عمومی خیابانی در مورد مسائل جاری. در باره احزاب سیاسی بالای سر مردم. در مورد انتخابات. در باره تنظیم خواسته ها وجستجوی آلترناتیو ها. در باره بیکاری، در باره رفرم های سرمایه داری ویک توالت فرنگی در کنارچادرکه درش باز است و رویش نوشته شد محل انداختن رای، و. و. و
بحث ها گسترش می یابد و مردم رهگذر کنجکاو می شوند و به جمع می پیوندند و در جمع حل می شوند. تماشاگران فعال می شوند. دستورپذیران تجزیه و تحلیل می کنند و می بینند که برخلاف آن چه که به آن ها باورانده شده است می توانند کنشگر باشند. نظر توریست ها جلب می شود و عکس های یادگاری برای بازگویی واقعه ای که در دنیای سرمایه داری پیشرفته چندان عادی نیست، توشه راهشان می کنند. کارگران صنعت رسانه فعال اند. خبرها به سرعت به سراسر جهان می رسد. و تنها چهار روز بعد در ١٩ ماه مه همراه با مادرید و بارسلونا و شهرها و روستاهای اسپانیا تظاهرات اعتراضی همبستگی در شهرهای مختلف دنیا: نیویورک، مکزیک، مونیخ، هامبورگ،فرانکفورت، برلین، آمستردام، بروکسل، برگن، پاریس، لیون، لندن، منچستر، ادینبورگ، دوبلین، استکهلم، هلسینگی، وین، پراگ، بواپست، گدانسک، زوریخ، رم، میلان، تورین، فلورانس، بولوگنا، لیسبون، ایسلند و قاهره برگزار می شود و اعتراضات اسپانیا خصلت محدود اسپانیایی بودن را از دست می دهد.
مثالی روشن از توان و ظرفیت سازمان یابندگی، زمانی که انسان ها تصمیم می گیرند قدرت پیکار خود را خودشان، نه در چهارچوب قانون و نظم سرمایه، که برای اعمال و تحمیل بر نظام سرمایه داری سازمان دهند. تصمیم می گیرند بربی تفاوتی ها غلبه کنند و آلترناتیوها را جستجو کنند. این گونه اعمال اگر در همه ی شاخه های زندگی جریان یابد فرمول سازمان یابی تکامل می یابد و قابلیت زیست پذیری مشارکت در همه ابعاد زندگی و کار وتولید جای فردیت و سیستم نمایندگی حزبی را می گیرد و مردم به عینه می بینند که خود قادرند به جای تماشا گر بودن، بدون حضور به اصطلاح سیاستمداران، خود چرخ زندگی را بگردانند. مسئولیت پذیری، هماهنگی، همبستگی وخود آگاهی را تجربه کنند. خود بگویند که چه می خواهند، چه کمبودهایی وجود دارد و چگونه باید آن ها را برطرف کرد.
جوان بیکاری می گوید: سیاستمداران اکنون همان حرف های مارا شعار می دهند و حرف از تغییر می زنند اما آن ها از چه تغییری حرف می زنند؟ آن ها با این حرف ها جایشان را با هم عوض می کنند. این حزب می آید، آن حزب می رود و هرچند سال یکبار این کار دوباره انجام می شود. ما به تغییر دیگری نیاز داریم. اما من نمی دانم که این تغییر چگونه باید باشد.
یک کارگرجوان ساختمانی اخراجی می گوید: اسپانیا زیر سلطه دو حزب سیاسی است و متاسفانه ما هنوز پلاتفرمی در مقابل آن ها آماده نکرده ایم. اعتراضات عظیم ما نتوانسته تاکنون آلترناتیو خود را ارائه دهد. گاهی وقتها از خودم می پرسم چگونه است که با سطح بیکاری ای که داریم، با گرسنگی، مردم هنوز به فروشگاه های مواد غذایی هجوم نبرده اند. برما چه می گذرد؟ آیا واقعا ترسیده بودیم؟ اگر ترس جوانان اسپانیایی را تا کنون عقب رانده بود اکنون دیگر ترسی نیست. ده ها هزار جوان شب در میدان پوارتو دل سول، «میدان التحریر مادرید» فریاد زدند " ما نمی ترسیم".
برای جوانان اوضاع تیره وتار است. نرخ بیکاری عمومی از ٢٠% فراتر رفته است و نرخ بیکاری جوانان ٤٣% است. جوانان تحصیل کرده، آموزش دیده و متخصص رشته های مختلف علمی، شغلی و حرفه ای سال ها دنبال کار می گردند اما بیکاری را پایانی نیست. جوانان امیدی به آینده این نظام ندارند. علیه بیعدالتی اجتماعی و بیکاری بپا خاسته اند. نگاه همه این معترضین متقاضی دنیای جدیدی است که ساز و کارش با دنیای جاری متفاوت است و با توجه به چیزی که روی مقوایی نوشته شده و دست یکی از معترضین جنبش همبستگی است "این فقط یک انقلاب اسپانیایی نیست. این می تواند انقلاب شما برای یک آینده بهتر باشد". آری می تواند اگر بخواهیم، اگر بدانیم چه چیزی می خواهیم و چه چیزی را می خواهیم جایگزین سیستم موجود کنیم. اگر به قدرت خود آگاه شویم و آگاهانه در مقابل سرمایه داری عمل کنیم. آری می توان! آری می شود!
اما در آن طرف، ساستمداران همدیگر را سرزنش می کنند. بازار تحلیل گران سرمایه داری رونق گرفته است. بعضی مساله را در سیاست های دولت سوسیالیست زاپاترو می بینند و از زاویه های متفاوت آن را مورد نقد قرار می دهند. حزبی که راه سومی، چپ میانه، ترقی خواه، لیبرال و سوسیال دموکرات است. ملغمه ای از ایسم های مختلف، که همراه با حزب مردم که لیبرال محافظه کار، دموکرات مسیحی و نئولیبرال است بیش از ٩٠ درصد کرسی های پارلمان را در اختیار دارند و به طور سنتی و دوره ای جایشان در دولت عوض می شود، یعنی که اسپانیا تحت سلطه سیاست های این دو حزب است.
یورگن دونگس یکی از چند متخصص نظردهی در مورد مسائل اقتصادی اتحادیه اروپا عامل شرایط امروزی اسپانیا را سیاست های سوسیالستی! زاپاترو می داند از جمله به پرداخت ١۵٠٠ یورو از طرف دولت به والدین هر نوزاد اشاره می کند و معتقد است که سالانه این پول سبب کسری های میلیاردی در بودجه می شود اما اشاره ای به کمک های دولتی به بانک ها، هزینه های امنیتی و دفاعی برای سرمایه و ناتو نمی کند که در سال ٢٠٠٨ تنها برای بانک ها مبلغ ٨٠ میلیارد و در سال ٢٠٠٩ مبلغ ٩ میلیارد بود. وی نظر خبرگان اقتصادی ای را که عامل را مشکلات ساختاری می بینند و خواهان تغییرات ساختاری هستند، تکرار حرف های زاپاترو و بی معنی می داند.
وی می گوید که دولت باید در بازار کار رفرم ایجاد کند و به اتحادیه ها فشار بیاورد که از رفرم دولت حمایت کنند و خواهان اضافه دستمزد برای کارگران نشوند. دولتهای محلی را برای انجام صرفه جویی تحت فشار قرار دهد- البته همه این کارها هم انجام گرفته است اما او خواهان شدت بیشتر در این موارد است. در زمینه نوآوری ها سرمایه گذاری های بیشتری انجام گیرد تا بارآوری کار بالا برود، یعنی او در این پیشنهاد دو جنبه را در نظر دارد: اولا با بالا بردن بارآوری کار و تکنولوژی جدید شدت کار بالا برود و همزمان با رفرم در بازار کار علاوه برشدت کار، ساعات کار افزایش و امتیازاتی چون حق عیدی سالانه و مرخصی کاهش یابد یا حذف شود و هم چنین دست کارفرماها برای عملیات تخریبی علیه کارگران و مثلا عقلایی کردن کار و اخراج باز باشد. طرح این راه حل ها از طرف دولتمردان و کارگزاران سرمایه یعنی فشار بازهم بیشتر بر توده های کار و برسفره هرروز کوچکتر آن ها. یعنی حذف هرچه بیشتر امکانات آموزش و دارو و درمان و نگهداری سالمندان و. و. و به سود سرمایه. یعنی تلاش برای حفظ نظام سرمایه داری که همه معضلات مذکور از نفس وجود آن است.
برخی دیگر از این تحلیل گران مشکلات را در پیوستن اسپانیا به ارز جمعی یورو تقلیل می دهند. هیچ کدامشان اما به بحران جهانی سرمایه داری اشاره ای نمی کنند. در طرف دیگر معترضین قرار دارند. جوانان، کارگران ، بازنشستگان و ... که خواهان « رفرم های سیاسی اقتصادی اجتماعی» !! هستند و از « دموکراسی حقیقی » !! اکنون و یا از انقلاب اسپانیایی و مدل مشارکتی حرف می زنند.
این اعتراضات زیبا، دوست داشتنی و امید انگیز است اما برای انقلاب بودن و برای ایجاد تغییرات رادیکال یعنی کله پا کردن نظام حاکم سرمایه داری کافی نیست. باید تداوم یابد. باید خواسته ها فرموله شود. باید هرشرکت کننده در اعتراض بداند که به وضوح چه می خواهد. باید آلترناتیو سیستم موجود مشخص شود و این آلترناتیو در زندگی جاری به عمل در آید تا در جریان عمل و مبارزه تکمیل شود. یعنی آلترناتیو ضد سرمایه داری باید از درون مبارزه با سرمایه و نظام سرمایه داری در همین میدان ها و میدان های دیگر زندگی و کار و تولید به تجربه گذاشته شود و به نرم زندگی تبدیل شود تا کسی یا کسانی نتوانند تنها خود را متخصص بکارگیری آن بدانند و خود را قیم توده ها جلوه دهند. در چند دهه اخیر همواره جنبش های مردمی به بیراهه کشیده شده است و در نهایت به نفع بخشی از بورژوازی علیه بخش دیگر خاتمه یافته است که نمونه های بارز آن ایران، آفریقای جنوبی، جنبش کارگری انگیس در دهه ١٩٨٠ و اخبرا تونس و مصر می باشند. اما خیزش اخیر اعتراضی اسپانیا بعد از اعتراضات چند ساله توده ای در یونان بازهم جرقه ای نیرو بخش است و رخوت چند دهه ای اروپا را غلغلک داده است. اعتراضات چند ساله اخیر ایران، جهان عرب و یونان و اسپانیا و نتایج و نقطه قوتشان این است که طرح آلترناتیو ضد سرمایه داری را مبرم تر ساخته اند و به بحث های مربوط به آن دامن زده اند. همچنین موجب گسست کارگران از اتحادیه های موجود یا بقولی اتحادیه های رسمی شده اند. در ناامیدهای بی افقی و سردرگمی کورسوی امیدی چشمک می زند. آن را به فال نیک بگیریم.

فریده ثابتی - ٢٩ مای ٢٠١١