در تاریخ ٢١ تا ٢٣ جولای ٢٠٠٩ کارگران کونتیننتال دورتموند علیه تصمیم کنسرن کونتی بر اخراج ١٠٠ کارگر با شعار اصلی " یکی برای همه، همه برای یکی" دست به اعتصاب زدند. این اعتصاب بدون دخالت اتحادیه و به صورت مستقل انجام گرفت و مورد پشتیبانی سراسری در آلمان قرار گرفت و کارگران اعتصابی را نیرو داد. گرچه اعتصاب نتوانست کاملا جلوی اخراج را بگیرد اما بخشا موفق بود زیرا توانست به کنسرن تحمیل کند که ٨٠% حقوق خالص کارگران را به مدت ١٩ ماه پرداخت کند و این کارگران در لیست انتقال قرار بگیرند تا اگر در جایی دیگر از کنسرن یا شرکتی دیگر نیاز بود آن ها در اولویت باشند.
بعد از پایان اعتصاب و توافق ها اما کونتی به اخراج کامل ٢ نفر از سه سخنگویان کارگران اعتصابی و یک کارگر مبارزه دیگرعملیات، دست زد. سپس تهدید کرد که اگر کسی شکایت کند حق انتقال را هم از دست می دهد. یکی ازا ین کارگران که عضو اتحادیه متال نیز بود آندرآس کوساک نام داشت که به همین دلیل حتی در لیست انتقال هم قرار نگرفت در حالی که ١۵ سال در این کارگاه کار کرده و کارگر رسمی بوده است. وی علیه این تصمیم به دادگاه کار شکایت کرد. شکایت او مورد حمایت کارگران دیگر کونتی در دورتموند و هانوفر قرار گرفت و در نشریه آن ها به نام "صدای کارگران کونتی" منعکس شد. در حمایت از اعتصاب و کارگران اخراجی یک گروه همبستگی تشکیل شد و به صورت یک جنبش حمایتی در آمد. زنان گروه کوراژ، احزاب چپ، همکاران اتحادیه ای، جنبش اعتراضی دوشنبه ها، روزنامه نگاران، بعضی رسانه ها و به ویژه کارگران کونتی در فرانسه که در ژانویه ٢٠١٠ علیه جنایی جا زدن مبارزات شان به خیابان آمده بودند و افراد منفرد از آن ها حمایت کردند. شکل گیری این جنبش همبستگی سبب نیرو دادن و تقویت همبستگی میان کارگران بصورت فردی شد.
دستاویز کونتی برای این اخراج ها مثل همه سرمایه داران دیگر بحران اقتصاد جهانی بود. دستاویزی خوبی که مورد سوء استفاده قرار می گیرد تا کارگرانی را که سال هاست به صورت رسمی و با حقوق بالا کار می کنند اخراج و کارگرانی را با قرار داد موقت کار جانشین آن سازند. کارگرانی که اولا دستمزدشان بسیار پایین تر است و ثانیا بدلیل موقت بودن دارای هیچ حق و حقوقی نیستند. یا با بستن کارگاه و انتقال آن به کشورهای دیگر که در آن ها دستمزدها بسیار پایین و شدت استثمار بسیار بالاست، سرمایه خود را انباشته تر کنند.
کونتی نیز براین روال به جای ۵٠ کارگر در لیست انتقال ۵٠ کارگر قرار داد موقت را به کار گمارد و قرار است در آپریل و مه ٢٠١٠ دوباره ٧٢ کارگر قرارداد موقت به کار گمارده شوند. درحقیقت کونتی تصمیم دارد همه کارگران رسمی را با کارگران با قرار داد موقت جایگزین سازد و مساله هیچ ربطی به بحران جهانی ندارد.
آخرین دادگاه کوساک در ٢٨.٧. ٢٠١٠ در دادگاه کار ایالتی در شهر هام تشکیل شد. همزمان ٣٠ نفر از دوستان و حامیان وی در دادگاه حضور یافتند تا با او در مبارزه همراه باشند و مستقیم پیام همبستگی را اعلام کنند. در میان آن ها نماینده کارگران اپل، نماینده شورای کارگاه کارگران کونتی هانوفرنیز حضور داشتند. دادگاه ٢ ساعت طول کشید و در پایان رای دادگاه به نفع کوساک و علیه اخراج وی صادر شد. کوساک در مصاحبه ای بعد از رای دادگاه می گوید که این مبارزه و همبستگی یک موفقیت بود و به ما نشان می دهد که " مبارزه کردن چقدر درست و چقدر مهم است زیرا تنها آن که مبارزه می کند می تواند پیروز شود." مبارزه مشترک توان مان را تقویت می کند و به ما جرات می دهد که مبارزه را برای هر مکان کار و هر مکان آموزش حرفه ای ادامه دهیم. بیانیه همبستگی ادامه می دهد که همکاران مبارزه پایان نیافته است، همبستگی ادامه خواهد یافت. ما فکر می کنیم که مبارزه باز هم ضروری است زیرا حداقل ٣۵٠ شغل دیگر در کونتی دوتموند در خطر از دست رفتن است.
از این گزارش که در اطلاعیه گروه همبستگی آمده چند جنبه را می توان در نظر گرفت. اول مساله مبارزه مداوم و تسلیم نشدن به خواسته ها و تصمیمات کارفرمایان. دوم همبستگی و ضرورت حمایت از کارگرانی که دچار مشکل می شوند و تبدیل آن به یک جنبش همگانی طبقاتی. براین روال در ایران نیاز به ایجاد گروه همبستگی و حمایتی با توجه به بعد گسترده ی اخراج ها، بستن کارخانه ها، دستگیری و زندانی نمودن کارگران بسیار ملموس است. این گروه باید کوشش نماید تا به صورت شبکه ای از ارتباطات در آید. تا کارگران مراکز مختلف کاری را به هم وصل کند. تا مرکزی برای اطلاعی رسانی شود. تا مبارزات تک تک و فردی که سرکوب و یا سرخورده می شود به امری جمعی تبدیل شود زیرا در شرایط موجود خطر می تواند گریبان هریک از ما را بگیرد. خطر عمومی است پس دست و پنجه نرم کردن با آن نیز باید عمومیت پیدا کند. تا هیچ کارگری احساس نکند که در برهوت تنهایی رها شده است.
این بعد مثبت قضیه بود که قابل تقلید و الگوبرداری است اما بعد دیگر که شاید توجه خیلی ها را جلب نکند نگرش رفرمیستی حاکم در گزارش و در کل ماجرا است. نگرشی که مبارزه را محدود می کند. مبارزه را تنها در شرایط اخراج می بیند. مبارزه را برای بقای شرایط موجود می بیند. کوساک می گوید باید مبارزه را برای هر مکان کار و... ادامه دهیم. اطلاعیه می گوید مبارزه و همبستگی پایان نیافته است هنوز حداقل ٣۵٠ محل کار دیگر در خطر است. مسلم است که برای این موارد هم باید مبارزه کرد اما مبارزه با این موارد خاتمه پیدا نمی کند. مبارزه طبقه کارگر با سرمایه مبارزه برسر هستی سرمایه است. مبارزه ای ناشی از تضاد کار و سرمایه و تا این تضاد حل نشود مبارزه باید ادامه داشته باشد. تنها در قدرتمند بودن مبارزه ضد سرمایه داری است که احتمال اخراج ها، قراردادن کارگران در مقابل هم، تقویت ارتش ذخیره بیکاری و استقاده از آن برای بهره کشی بیشتراز آن ها و هم مقابله با کارگران شاغل محدود و مسدود می شود.
فریده ثابتی - ٢١ سپتامبر ٢٠١٠
سیمای سوسیالیسم