فایل صوتی اینجا را کلیک کنید
در یکماه اخیر فشار روی کنشگران کارگری افزایش پیدا کرده و دستگیریهای فعالان این عرصه نسبت به گذشته بیشتر شده است.
کارشناسان معتقدند با توجه به فشارهای اقتصادی، از جمله بالارفتن قیمتها و افزایش بیکاری و احتمال اجرای طرح یارانهها، دولت درصدد اقدامات پیشگیرانه برآمده و دستگیری کارگران در پیوند با این مسئله معنا مییابد.
از سوی دیگر تجمع کارگران قراردادی به خاطر عقب افتادن حقوقشان در گوشه و کنار کشور، از جمله در روزهای اخیر در مقابل مجلس، یکی دیگر از معضلات دولتی است که دست به اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از هرگونه شکلگیری و سازماندهی در میان کارگران زده است.
توجه به این نکته نیز اهمیت دارد که کارگران قراردادی برعکس کارگران ثابت حق برخورداری از تشکیل سندیکا را از نظر قانونی ندارند.
در این میان فشار روی اعضای دو سندیکای مستقل یعنی سندیکای شرکت واحد و نیشکر هفت تپه که برخی از اعضایشان هم اکنون در زندان هستند، به طور فزایندهای بیشتر شده است. در دورانی که جنبش کارگری از نبود سازماندهی رنج میبرد، این دو تشکل الگوی سازماندهی مستقل از دولت هستند و به این دلیل اعضای آنها تحت فشار بیشتری قرار دارند.
علیرضا نوایی از فعالین اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران ایران در واحد پاریس روز ۲۳ نوامبر خبر از بازداشت مرتضی کمساری میدهد.
مرتضی کمساری از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه است که پیش از این نیز در دیماه سال ۱۳۸۴ و به دستور قاضی سعید مرتضوی، دادستان آن زمان تهران، به دلیل فعالیتهای صنفی بازداشت، از کار تعلیق و در نهایت از سوی هیئت تشخیص ادارهی کار شرق تهران رای بازگشت به کار دریافت کرده بود.
علیرضا نوایی در مورد دستگیری مرتضی کمساری از کنشگران کارگری میافزاید: روز ۲۳ نوامبر (دوم آذر) خبردار شدیم آقای کمساری از اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که بر اساس یک احضاریه به زندان دادسرای اوین مراجعه کرده بودند، بازداشت میشود و براساس اطلاعیهی سندیکا طی تماس تلفنی بازداشت خودشان را به خانواده اطلاع دادند. ایشان یک احضاریه از طرف بازپرسی شعبهی دو ویژهی امنیت زندان اوین دریافت و بعد به اوین مراجعه میکنند. ماموران میگویند دو روز بعد بیایید. مرتضی کمساری دو روز بعد که مراجعه میکنند دستگیر میشوند.
علت بازداشت ایشان چه بود؟
به عنوان یکی از اعضای سندیکای شرکت واحد بازداشت میشوند. میدانید که فعالین کارگری اتهام خاصی ندارند و فعالیت سندیکایی میکنند. ایشان مثل بقیهی اعضای شرکت واحد دستگیر شدند.
علاوه بر آن پدرام نصرالهی فعال کارگری و عضو کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۸۸ در اعتراض به اعدام احسان فتاحیان در سه راه نمکی دستگیر شد. او در دادگاه اولیه به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. در اعتراض به این حکم، در دادگاه تجدید نظر، شش ماه حبس به پرداخت یک میلیون تومان تبدیل شد.
پدرام نصراللهی از کنشگران کارگری در کردستان بود که روز دوم آذرماه به دادگاه انقلاب سنندج احضار و همانجا بازداشت شد تا ادامهی محکومیت خود را در زندان بکشد.
چهارشنبهی گذشته از طرف دادگاه تجدید نظر اهواز حکم ششماه زندان سه تن از کارگران نیشکر هفت تپه بهروز نیکوفرد، علیرضا سعیدی و بهروز ملازاده به اتهام توهین به رهبری تایید شد. این سه تن باید شش ماه زندانی بکشند.
این افراد در داخل زندان بودند یا بیرون از زندان؟
نه این افراد بیرون بودند و به حکم اولیه اعتراض کردند. دادگاه تجدیدنظر اما حکم دادگاه اول را تایید کرد.
افزون بر آن حکم زندان آزاد منیرنیا و افشین ندیمی از فعالین کارگری اعضای کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری نیز تایید شده است.
به آزاد منیرنیا پس از مراجعه به دادگاه انقلاب سنندج اعلام شد که حکم چهارماه زندان تعزیری وی در دادگاه تجدید نظر استان تایید شده است. حکم قطعی بوده و هیچ اعتراضی بر آن وارد نبوده است. افشین ندیمی، فعال کارگری شهرستان کامیاران و یکی از اعضای کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری به شعبهی دوم دادگاه انقلاب سنندج احضار و به چهارماه زندان تعزیری محکوم شد.
علاوه بر آن رضا شهابی، خزانهدار سندیکای شرکت واحد، پس از دستگیری در ۱۲ ژوئن۲۰۱۰ در بند ۲۰۹ اوین بهسر میبرد.
رضا شهابی از جمله کسانی بود که طی اعتصاب کارگران شرکت واحد در سال ۲۰۰۵، حکم تعلیق از کار دریافت کرد.
او چند هفته پیش از دستگیری، پس از چهارسال بی کاری و قطع دستمزد، با رای دیوانعدالت اداری به سر کار بازگشته بود.
برای رضا شهابی یک وثیقهی ۶۰ میلیون تومانی از سوی دادگاه تعیین شد. روز ۱۹ مهرماه از طرف شعبهی دو بازپرسی اوین حکم آزادی ایشان صادر میشود. وقتی خانواده به زندان اوین مراجعه میکنند، به بهانهای وثیقهی ایشان را از ۶۰ میلیون به ۱۰۰ میلیون افزایش میدهند. خلاصه آقای شهابی بدون هیچ حکمی در زندان هستند.
غلامرضا حسینی که ۱۲ آبان دستگیر شده است کماکان بدون تفهیم اتهام و به عنوان عضو سندیکا در زندان است.
بهنام ابراهیمزاده از کنشگران کارگری اعضای کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در بند ۳۵۰ اوین هستند. دادگاهشان که قرار بود هفتهی گذشته تشکیل شود، به تاخیر افتاد و صورت نگرفت و در حال حاضر بدون هیچ حکمی زندانی میکشند.
وضعیت ابراهیم مددی و منصور اسانلو از اعضای شرکت واحد چگونه است؟
منصور اسانلو دبیر سندیکای شرکت واحد و ابراهیم مددی معاون ایشان مدت مدیدی است که در زندان هستند. یک سال بر حکم قبلی آقای اسانلو اضافه کردند. علیرغم اینکه ایشان ناراحتی جسمی دارند و برای مداوا باید از زندان بیرون بیایند.
به نظر شما علت فشارهای گوناگون بر کنشگران کارگری چیست؟
در واقع نارضایتی عمومی کارگران و گسترش اعتراضها و اعتصابهای کارگری رژیم را هراسان، دستپاچه و وحشت زده کرده است. اول آذر کارگران کنفکار رشت در مقابل سازمان صنایع و معادن گیلان تجمع کردند. روز ۲۹ آبان کارگران کارخانهی لولهسازی خوزستان در مقابل استانداری اهواز تجمع کردند.
۲۵ آبان کارگران نبرد لوله اعتصاب کردند. قدری جلوتر برویم میبینیم کارگران کفش بلا، پوشینباف قزوین، ریسندگی خاور رشت، آزمایش شیراز و میبد یزد هم حقوق معوقهی خود را میخواهند. کارفرماها حقوق آنها را نمیپردازند و هیچکس هم پاسخگو نیست که از کارفرمایان بازخواست کند و آنان را وادار کند که که حقوق معوقهی کارگران را پیگیری و پرداخت کند. به طوری که استاندار خوزستان در مقابل کارگران لولهسازی پس از چند سال این دست و آن دست کردن، میگوید از دست ما کاری ساخته نیست.
دو تشکل مستقل سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای نیشکر هفتتپه الگوی دو سندیکای مستقل از دولت و مستقل از کارفرماست که براساس موازین بینالمللی سندیکاهای مستقل شکل گرفته و به عنوان دو الگوی مستقل از دولت شناخته شده است. هدف حاکمیت سرکوب این دو اتحادیه است. چون هردوی آنها میتوانند بعد به صورت نمونه و الگو در سراسر کشور عمل کنند. گسترش اعتصابها میتواند از این دو الگوی تشکل مستقل استفاده کند و این آن چیزی است که حکومت اساساً تمایل به شکلگیری آن ندارد.
به نظر شما جنبش اعتراضی یکسال گذشته چگونه میتواند با جنبش کارگری پیوند بخورد؟
کارگران هم گرایشها و خواستههای سیاسی خود را دارند. آنها نیز در این جنبش اعتراضی شرکت کردند. حرکتهای اعتراضی اگر بخواهد در درازمدت به اهداف خود برسد، باید با جنبش کارگری گره بخورد. تجربهی سال ۵۷ هم نشان میدهد اگر جنبش کارگری و به ویژه در حوزهی صنعت نفت مهر خود را بر جنبش اعتراضی بزند میتواند کار را یکسره کند؛ کاری درازمدت که باید منتظر آن بود.
پانتهآ بهرامی
pantea.bahrami@yahoo.com
۱۱ آذر ۱۳۸۹