افق روشن
www.ofros.com

! ٣٠نوامبر آغاز یک جنبش طبقاتی میباشد


مظفر گودرزی                                                                                                سه شنبه ٩ آذر ماه ١٣٩٠

(با عرض معذرت هنگام نوشتن این متن، از نظر جسمانی توانایی مراجعە بە اسناد را نداشتم، بە همین علت بسندە می‌کنم بە ذهنم امیدوارم کە خلاف واقعی را ننویسم. اگر خوانندە عزیزی چنین موردی را مشاهدە نمود، امیدوارم کە با تصحیح آن این بحث را گستردەتر نماید.)
در 30 نوامبر 2011 نزدیک بە چهار ملیون از کارگران و زحمتکشان در بخش‌های دولتی و خصوصی در اعتصاب شرکت می‌کنند. از این تعداد فقط قریب بە 800 هزار کارگران بخش خدمات عمومی، مانند بیمارستان‌ها و حتا خدمتکاران دفتر نخست وزیری بریتانیا می‌باشند.
دولت کامرون، بە ظاهر این اعتصاب را میخواهد با خندە و جوک‌ و طنزهای لیبرال منشانە، خود کامرون، بی تأثیر نمودە و پشت سر بگذارد. اما واقعیت چیز دیگری است. این اعتصاب آغاز اعتصاباتی خواهد بود کە در آیندە دولت‌های بریتانیا با آن روبرو خواهند بود. ولی ما با واقعیت‌های کە نگارندە از نزدیک شاهد آن‌هاست و در ادامە این مطلب بە آن‌ها اشارە خواهد شد روبرو هستیم، کە بسیار قابل توجە هستند.
طبقە کارگر بریتانیا در پروسە حیاتش در دو مرحلە قرار داشتە است. مرحلە اول؛ سطح آگاهی سوسیالیستی طبقە کارگر در این کشور استعمارگر بە مرحلەای رسیدە بود کە هر معدنچی یک ستارە سرخ بر کلاە‌ش زدە بود. آگاهی سوسیالیستی بە معنی بر قراری دمکراسی، کە در خیلی از مراحل آن، از رای دادن و انتخاب شدن گذشتە و نقد مارکس را روشن بینانە پذیرفتە بود.
ملیون‌ها کارگر انگلیسی علیە جنگ‌های استعمارگرانە انگلیس و استقلال کشورهای تحت سلطە این استعمار وارد کار زار شدند. هزاران کارگر برای حق رای برابر زنان و مردان جنگیدند و صدها کارگر شعار پیش بە سوی سوسیالیزم را استراتیژی خود کردە بودند. جنبش طبقاتی طبقە کارگر انگلیس هموارە مورد توجە تئورسین‌های کمونیست بودە است. مارکس و انگلس بخش عظیمی از دادەهای علمی خود را در میان این جنبش یافتند. این مرحلە را طبقە کارگر انگلیس پشت سر گذارندە است.
مرحلە دوم، حاکمیت اتحادیەها و کنترول گسترش آگاهی از جانب کارگران یقە سفید و سندیکالیست‌های مرتجع وابستە بە نیروی سرمایە است. در این مرحلە روز بە روز و نسل بە نسل آگاهی سوسیالیستی در میان کارگران و اقشار زحمتکش افت می‌کند. شعار بر قراری جامعە سوسیالیستی مختص احزاب بورژوازی بە ظاهر مترقی مانند لیبر پارتی و لیبر دمکرات می‌شود. شعارهای صنفی در میان کارگران رواج پیدا می‌کند. آگاهی اجتماعی آن‌ها تنها در بخش از روشنفکران طبقە کارگر وجود دارد. بسیاری از کارگران زمانی متوجە جنگ ویتنام و جنگ آمریکا و عراق شدند کە یک ورزشکار، یا یک خوانندە مردمی آن را مطرح نمود. راجع بە جنگ ارتجاعی ایران و عراق در خلال هشت سال کوچکترین اعراضی مستقیمی از جانب این طبقە انجام نگرفت.
در انگلستان اتحادیەهای وجود دارند کە بعد از جنگ دوم جهانی تاکنون در هیچ اعتراضی نسبت بە مسایل سیاسی و حتا صنفی عمومی شرکت نکردەاند. آن‌ها در سیستم بورکراتیک خود بە دمبال کارهای اداری پیش پا افتادە بودە و هستند. تنها در این اعتصاب و برای اولین بار است کە همگام با سایر بخش‌های طبقە کارگر شدە و اعلام اعتصاب کردند.
امروزە وضعیت طبقە کارگر انگلیس بە هیچ وجهی ایدەآل نیست اما در حال تغییر است. بهتر است بگویم کە چرا ایدەآل نیست: نکتە اول بورژوازی ترفندی را بە کار گرفتە است کە طبقە کارگر را تقریبا زمین گیر نمودە است. ترفند وارد کردن کارگر ارزان. نقطە ضعف طبقە کارگر انگلیس بخش خدمات آن است. علت این امر اینست کە بخش قابل توجهی از خدمات عمومی در سە دهە اخیر بە بخش خصوصی واگذار شدە است. بخش دولتی و بخش خصوصی، نیروی کار خود را در میان کارگرانی خرید می‌کنند کە با ویزاهای کوتاە مدت، (بالای یک ماە و کمتر از یکسال) کە از کشورهای گوناگون، اروپا، اروپایی شرقی و جزایر جامایکا و چند کشور آفریقایی آمدەاند.
این کارگران با قراردادهای مشابە قراردادهای دولت احمدی نژادی سرو کار دارند. یعنی قراردادهای را امضا می‌کنند کە بە هیچ وجهی از محتوای آن‌ها اطلاعی ندارند. از نظر یک کارشناس حقوقی این قراردادها بە منزلە امضا کردن یک ورقە سفید محسوب می‌شود. چون بخش زیادی از این کارگران سواد انگلیسی ندارند. بخش اندکی کە انگلیسی بلد هستند تنها در سطح محاورەای ضعیفی می‌باشد کە بتواند با آن کار پیدا کند. از اصطلاحات و کلمات حقوقی در متن قرارداد اصلا سر در نمی‌آورد. در این مورد کارفرما حتا بە خود زحمت نمی‌دهد کە توضیح مختصری بە کارگر بدهد. ورقە را بە سمت او می‌گیرد و می‌گوید اگر موافقی کە با ما کار کنید اینجا را امضا کنید.
این بخش از کارگران در سطح بسیار پائینی از آگاهی طبقاتی قرار دارند. برای یک کارگری اسپانیایی کە بە خاطر ارزش پوند بە انگلیس آمدە و کار پیدا کردە است، اعتصاب معنیش مواجە است با از دست دادن چند پوند. از روز 27 و تا غروب روز 29 من در بیمارستان دانشکدە لندن بودم. 90% از کارگران این بخش انگلیسی نیستند و با ویزای موقت بە کار مشغولند.
روز 29 بخشی از کارمندان اداری بیمارستان تماس‌های مستقیم و غیر مستقیم بە این کارگران گرفتند کە شما برابر قرارداد نمی‌توانید در اعتصاب شرکت کنید چون اخراج خواهید شد. برای این کارگران تا این ساعت اعتصاب مساوی بود با یک روز استراحت با حقوق. بە نرس‌های خارجی کە تمدید ویزا کردە و در مشاغل حساس بیمارستان کار می‌کنند، پیشنهاد پاداش برای 30 نوامبر دادە شد. ترفند دیگری کە بیمارستان بە کار گرفت تا در 30 نوامبر دچار مشکل نشود مرخص کردن مریض‌های بود کە تحت مداوای دراز مدت(long term treatment) هستند.
کارگران انگلیسی در بخش‌های صنایع سنگین این کشور امروزە کمترین اطلاعی از وضعیت جهانی ندارند. ممکن است تی شرت مرگ بر سرمایەداری را تن ‌کنند، متأسفانە هیچگونە آگاهی نسبت بە این سرنگونی ندارند و در میان افکار ایدەآلستی و بە دمبال تبلیغات جریانات بدون هدف طرفدار گولبلازیشون و آنارشیست‌ها قرار دارند. واقعیت دیگر اینکە آنان با همان تی شرت مرگ بر کاپیتالیزم بیشتر ترجیح می‌دهند کە در میدان‌های فوتبال باشند تا در یک پیکت ضد سرمایەداری. حتا اگر بازی فوتبال مورد علاقەاش نباشد، بە پیکت ضد سرمایەداری نخواهد آمد و پایی تلویزیون نشستە و بە فوتبال‌های تکراری نگاە می‌کند و با یک قوطی آبجو استراحت زمان بیکاریش را خواهد گذراند.
این وضع متأسفانە جهانی است. در زمان حملە آمریکا بە عراق در کل کشورهای صنعتی تنها یک کارگر بندر، در اسپانیا خود را بیکار کرد و گفت من حاضر نیستم محمولەای را بار کنم کە میرود فرو میریزد سر مردمان بیگناهی کە در خانەهایشان نسشتە و نە از صدام دفاع می‌کنند و نە از او راضی هستند. اتحادیەهای کارگری اگر در جایی علیە جنگ اطلاعیەای دادەاند، تنها اظهار تأسف بودە است از وضعیت جنگی. کارگران بخش تسلیحات صنعتی بە علت اینکە در ایام جنگ اخراج نخواهند شد و شاید هم مقداری اضافە کاری گیرشان بیاید شاید بە خاطر "نعمت جنگ" از خدا هم تشکر کردە باشند.
در مجموع واقعیت موجود این است کە جنبش کارگری انگلستان هنوز در حالت تعرضی نیست. اکثر خواستەهای صنفی این جنبش با مماشات اتحادیەها جلو میرود. امروز سطح بیکاری و بیکار نمودن‌ها، وجود نیروی کار ارزانی کە بە این کشور سرازیر شدە است طبقە کارگر را وادار نمودە تا تن بە هر کاری بدهد بلکە کارش را از دست ندهد. از طرف دیگر بعلت وجود صدها هزار کارگر غییر انگلیسی، ایدەهای ریسیستی در میان طبقە کارگر در حال توسعە است.
اخراج‌های دستە جمعی در سال‌های گذشتە و بە ویژە در سال جاری آمارش وحشت ناک است. روزنامەThe Telegraph در 11 نوامبر امسال نوشت آمار بیکاری سال 2010، سە و سە دهم (3.3) ملیون است. بعقیدە Tom Whitehead نویسندە این مطلب در سال جاری(2011) 500 هزار بیکار بە این آمار اضافە خواهد شد. این‌ها واقعیت‌های است در مقابل جنبش کارگری در انگلستان.
آلترناتیو چپ سوسیالیستی نطفەهایش در جاهای مختلف، در میان طبقە کارگر وجود دارد، اما پراکندە و غییر متشکل. نیروهای مدعی سوسیالیزم در جنش کارگری این کشور، علاوە بر برداشت و مفهوم انحرافیشان از سوسیالیزم، بی نهایت ضعیف و تحت کنترول لیبرالیزم بورژوازی و اپورتونیست‌های انگلیسی هستند. سیاست احزاب دمکرات بورژوازی در دوران دولت‌های لیبر پارتی، همچنین ائتلاف لیبر دمکرات با کنسرواتیوها نمایانگر عقب نشینی این احزاب از مواضع رفرمیستی گذشتە خود و گرایششان بە سمت فشار بیشتر بە تودەها و هماهنگی و سازش با جناح‌های راست بورژوازی می‌باشد.
نتیجە: اعتصاب 30 نوامبر 2011 در انگلستان، قدم اول خواهد بود در شکستن دیوار کە طبقە کارگر را درون خود محصور کردە است. از نظر اقتصادی معلوم است کە دولت کنونی و دولت‌های آیندە انگلیس توانایی بر آوردە کردن خواستەهای کارگران را نخواهد داشت. این دولت و دولت‌های آیندە برای نجات خود، ناچارند کە از مزایای اجتماعی بکاهند. آن بخش‌های از صنایع و خدمات کە هنوز دولتی هستند بە بخش خصوصی واگذار شود. (امروزە زمزمە اینکە بهداشت عمومی بە بخش خصوصی واگذار می‌شود وجود دارد).
این‌ها نقاط مثبتی هستند کە طبقە کارگر را از حالت تدافعی بیرون آوردە و وادار خواهد کرد کە دست بە تعرض بیشتری بزند. طبقە کارگر امروز بە این امر پی بردە است کە رفرم‌های پیشنهادی دولت‌های بروان و کامرون تاریخ مصرفشان تمام شدە است.
حاصل 30 نوامبر 2011 پیشنهادهای است کە در جلو طبقە کارگر ظهور خواهد کرد. یکی از این‌ها زمینە اعتصابات بعدی است. هر چە این اعتراضات گستردەتر و اعتصابات بیشتر انجام شود، بورژوازی ضعیف و ضعیفتر خواهد شد. از طرف دیگر چون در روزهای اعتصاب تظاهراتی نیز انجام خواهد شد، کارگران احساس یگانگی و همبستگی بیشتری خواهند نمود، از حالت کنارە گیری و غیر فعال در آوردە و بە میدان مبارزە خواهد کشاند. بە نظر من 30 نوامبر دست‌آوردهای بیشتری را خواهد داشت کە باید منتظر آن‌ها بود.

مظفر گودرزی - ٣٠ نوامبر ٢٠١١