هرگاه که فشار اعتراضات به بیکاری شدت گرفته مسؤلین مرتبط با اشتغال، کارگران فراری از جنگ و ناامنی و فلاکت موجود در افغانستان را به عنوان مهمترین عامل در کنار عوامل دیگری مانند جنگ، ضرورت سازندگی بعد از جنگ، تحریم و غیره بر وجود و حتی گسترش بیکاری در ایران آماج قرار داده و با اشاعه تبلیغات نژاد پرستانه علیه فلاکت زده ترین بخش طبقه کارگر ایران یعنی کارگران گریخته از جنگ و ناامنی افغانستانی، به دنبال یافتن منفذی برای گریز از به گردن گرفتن مسؤلیت مستقیم خود در ایجاد بیکاری چند میلیونی بوده اند.
در تازه ترین اظهار نظرات مقامات و کارشناسان عرصه اشتغال، دیگر هیچ عاملی برای وجود بیکاری در ایران را غیر از کارگران افغانستانی ای که در غیر انسانی ترین شرایط تن به کار می دهند، پیدا نشده است. جنگ و تحریم و غیره به گذشته سپرده شده و خاصیت بهانه شدنشان از دست رفته است.
احمد لطفی نژاد، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران می گوید: متاسفانه اشتغال اتباع بیگانه در مشاغل داخلی موجب لطمه به بازار کار و از دست رفتن فرصتهای شغلی برای جوانان و کارجویان کشور شده است. او ضمنا مشاغلی که مهاجرین مجاز به انجام آن هستند را از قبیل حفاری، باغبانی، حمل و بسته بندی مصالح، سنگبری و سنگ تراشی، کارهای مرتبط با دامداری و دامپروری و مرغداری، چرم و سالامبور و برخی مشاغل ساختمانی عنوان میکند. غلامرضا عباسی، رییس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران کشور میگوید: جای تاسف است که به اندازه تعداد اتباع بیگانه در کشور فارغ التحصیل بیکار داریم. و خبرنگار ایسنا هم می گوید: اکثر کارفرمایان، کار بیشتر، مزد کمتر، بیمه نشدن، عدم نیاز به دریافت عیدی و پاداش و مرخصی را از جمله دلایل به کارگیری نیروی کار خارجی عنوان کرده و میگویند اتباع بیگانه حرف شنوی بیشتری از ایرانیان دارند. وی می افزاید: به نظر میرسد وجود چنین امتیازاتی سبب ماندگاری اتباع بیگانه فاقد مجوز در کشور شده و همین امر کارفرمایان را به استفاده از نیروی کار خارجی ترغیب کرده است.
با رجوع به آمارهای رسمی و اعلام شده نرخ بیکاری، به سخن گفتن مقامات مختلف از سونامی بیکاری، از بیکارشدن ١۵٠ نفر در هر ساعت و اضافه شدن یک نفر در هر 5 دقیقه به جمعیت بیکاران کشور، به شرایط بحرانی تولید و ورشکستگی و تعطیلی روزمره کارخانه ها و کارگاهها که منتج به بیکاری کارگرانشان می گردد، دادن چنین تصویری از کارگران افغانستانی به عنوان عاملان و مقصران وجود بحران بیکاری، تقلائی فراتر از نخ نما بودن و به عبارتی مضحکه ای بیش به نظر نمی رسد.
به اعتراف چند مقام مذکور، کارگران افغانستانی غیر از اشتغال در کارهای طاقت فرسا که حتی فاقد هر گونه قرارداد و با دستمزد ناچیز و بدون مرخصی، عیدی، پاداش، بیمه و تسهیلات دیگر و قبول اعمال تحقیرآمیز کارفرما، حق کار کردن ندارند. تازه خبرنگار ایسنا منت سرشان می گذارد که کارگران افغانستانی به خاطر بهره مندی از این امتیازات حاضر به دل کندن از ایران نمی شوند!
این کارگران، در واقع بخشی از بیکاران ایران هستند که مانند "کاه در باد" هر روز برای انجام پست ترین کارها جابجا می شوند، که به نظر غلامرضا عباسی اگر این بی حقوق ترین کارگران از ته چاه های فاضلاب، از زیر بار حمل سنگهای سنگبریها و از میان خاک و گلهای کوره های آجرپزی بیرون آورده شوند یا از سر مزارع و زیر آفتاب سوزان و از میان فضولات متعفن مرغداریها و دامداریها و مکانهای وحشتناک دیگر جمع آوری گردند و با طبق معمول مانند حیوان با کامیون به آن ور مرزهای ایران حمل کنند، آن وقت می توان دو سه میلیون فارغ التحصیل بیکار کشور که معادل تعداد افغانستانیهای مقیم در ایران هستند را در آن مکانها به کار گماشت و به این ترتیب مشکل بیکاری حل خواهد شد! تزویر و فریبکاری دیگر از حد گذشته است. به فارغ التحصیلان می گویند: کارگران افغانستانی ای که دائما در جستجوی چند ساعت کار کردن هر شرایط و تحقیری را تحمل می کنند و اتفاقا از نظر همین چاکران و صاحب کاران اصلا انسان به حساب نمی آیند، جای اشتغال شما را گرفته اند. آنچه که شغل به حساب نمی آید و مشمول قانون ضدکارگری قانون کار نمی گردند اما فراریان از جنگ افغانستان ناچارا مانند برده به آنها تن می دهند، وقیحانه زمان پاسخگوئی به خواست اشتغال بیکاران جامعه، شغل به حسابشان می آورند و هر نفر افغانسانی در ایران را اشغال کننده و رباینده یک فرصت شغلی معرفی می کنند.
از نظر این مسؤلین و کارشناسان، باید به بردگی کشیده شدگان افغانستانی را بیرون کرد و میلیونها بیکار و فارغ التحصیل دانشگاهی را بزور به ته چاه های فاضلاب فرستاد یا در میان فضولات حیوانات و غیره مجبور به کارشان کرد تا به قول خبرنگار ایسنا این امتیازات و این بهشت برینی که افغانستنیها از آن بهره مند هستند نصیب بیکاران و تحصیل کردگان بیکار خودی شود!
اما از نظر ما کارگران این جواب بیکاری میلیونها انسان بیکار و اخراجی نیست. کسانی که از جهنم افغانستان گریخته اند، به بهشت وارد نشده اند، چرا که ایران خود جهنمی برای کارگران، منتهی به درجه ای قابل تحمل تر از افغانستان آنهم به خاطر نبودن جنگ است. تبلیغات ضد افغانستانی، تقلایی عبث برای طفره رفتن است. هر انسانی می داند آنچه که گریختگان افغانستانی به ایران به آن تن می دهند هیچ گونه شباهت و قرابتی با کار انسانی ندارد. در نتیجه این انسانهای تحقیر شده نه شغلی را اشغال کرده اند و نه باعث بیکاری در ایران هستند در حالیکه باید انسان و شهروند به حساب آیند و مانند هر شهروندی در یک جامعه متمدن و مدرن از احترام و حق اشتغال مناسب برخوردار باشند. تبلیغات نژاد پرستانه علیه افغانستانیهای مقیم در ایران که آنها را باعث بیکاری می دانند، در عین حال تحقیر و بی احترامی به میلیونها بیکار موجود است که راه حل بیکاریشان به زعم مسؤلان ایجاد اشتغال، جایگزین شدنشان با فلاکت زدگان افغانستانی در چاه های فاضلاب و غیره است.
جوانمیر مرادی - ١٨ خرداد ٩۵
اتحادیه آزاد کارگران ایران