نمونه ای کوچک از استثمار و اجحاف کارگران توسط شرکت های پیمانکاری
دانشگاه گیلان دانشگاهی دولتی است که برای تامین نیروی کار آشپزخانه خود از شرکت " پردیسان دیلم" نیرو گرفته است. این شرکت که تامین کارگران آشپزخانه های اداره ی بهزیستی لاکان رشت ، دانشگاه صومعه سرا و چند شرکت و مؤسسه و ارگان دیگر را نیز برعهده دارد، به شکلی غیرانسانی و غیرقانونی با کارگرانش برخورد می کند و به راحتی تمام حق و حقوق آنان را زیر پا می گذارد: کارگران از ساعت ٧ صبح تا ٩ شب کار می کنند اما نه تنها از اضافه کاری خبری نیست بلکه دست مزد شان نیز پایین تر از حداقل دست مزد تعیین شده از جانب دولت است. هر زمان هم که کارگران به این وضعیت اعتراض می کنند بلافاصله با این جواب مواجه می شوند که:" همین است که می بینید، شرکت ما بیشتر از این نمی تواند دست مزد به کسی پرداخت کند . دوست ندارید بروید بیرون!" بیشتر این کارگران متاهل و دارای خانواده هستند و به ناچار مجبورند که چنین وضعیت اسفباری را تحمل کنند. شرکت یاد شده حتی در یک دوره به کارگران گفته بود که نصف تعداد کارگران باید از صبح تا ساعت 3 بعد ازظهر کارت بزنند و بقیه نیز از ساعت ٣ تا ٩ شب ، در حالی که همه این کارگران باید از صبح تا ٩ شب در آنجا بمانند و کار کنند. اما پس از چند روز کارگرهای آشپزخانه زیر بار نرفتند و همگی صبح کارت ورود و ساعت ٩ شب هم کارت خروج زدند .
در اینجا یک نمونه دیگر از ظلم آشکاری که نسبت به این کارگران روا شده است ذگر می شود: تابستان هرسال در این دانشگاه ضیافت هایی بر پا می شود که کارگران ٢۵ روز در آن جا به کار مشغول می شوند و همه کارهای مربوط به آن را انجام می دهند . این ضیافت ها هر ساله به بهانه های مختلف اجرا می گردد . مثلا یک سال برای بزرگداشت دانشجویان نخبه کشور و سال دیگر برای موضوعی و مسئله ای دیگر . برای هر یک از کارگران ، علاوه بر حقوق ٢۵ روز ، مبلغ بیست هزار تومان نیز از طرف دانشگاه ، به عنوان پاداش پرداخت می شود که این پول امسال به دست کارگران نرسیده ، در صورتی که بودجه ی مربوطه به مسوولین دانشگاه پرداخت شده است. اما چرا امسال به دست کارگران نرسیده و کدام یک از مسوولین آن رابه جیب زده ، مشخص نیست!
البته مسوولان دانشگاه و حتا استان از وضعیت کارگران بی خبر نیستند . یکی از کارگران با کمک یک دانشجو نامه ای در همین رابطه به " قهرمانی " استاندار گیلان و همین طور " حاتم زاده " رئیس دانشگاه می فرستد. پس از ارسال این نامه یکی از مسوولین دانشگاه از کارگران شماره حساب می گیرد که پول دریافت شده را به حساب شان واریز کند اما تا به امروز که حدود شش ماه از آن تاریخ می گذرد هیچ خبری نشده و پولی از این بابت به دست کارگران نرسیده است .
جالب این است که کارگران این شرکت در تمامی تعطیلات رسمی سال حقوق نمی گیرند . این شرکت قراردادهای ١٠ ماهه با کارگران امضا می کند و گرچه در قراردادشان ذکر شده که در ازای هرچند ساعت اضافه کار ، حقوق دریافت می کنند اما عملا کارگران برای اضافه کاری چیزی دریافت نمی کنند. هنگامی که قرارداد آنها به پایان میرسد و برای امضای قرارداد جدید رجوع می کنند برای دریافت چک و یا پول تسویه حساب باید کاغذی را امضا کنند که بر آن نوشته شده تمام پول و مطالبات دریافت شده است. که البته به آنها گفته می شود فعلاً پول نداریم بعداً به شما پرداخت می کنیم و باز اگر کارگری به این موضوع اعتراض کند مثل همیشه می گویند: اگر نمی خواهی ، بیرون ! نزدیک به عید هم بخشهایی از تسویه حساب قبلی را پرداخت می کنند و باقی مانده را به همراه عیدی و پاداش کارگران به آنها نمی دهند و کارگران با همهی مشکلاتی که دامنگیر آنهاست ، همیشه یک یا دو ماه و گاهی هم بیشتر حقوق معوقه طلب دارند .
آن چه گفته شد تنها گوشه ای از استثمار وحشیانه و ستم آشکاری است که شرکت های پیمان کاری از این دست ، در حق کارگران روا می دارند. امروزه تعداد زیادی از کارگران به دست این قبیل شرکت های پیمانکاری سپرده شده و تحت پوشش آن ها قرار گرفته اند ، که به راستی روابط برده واری با کارگران دارند و به شدیدترین شکل ممکن آنها را استثمار می کنند. نفع دیگر موجودیت این گونه شرکت های پیمانکاری برای دولت این است که بدین وسیله از زیر بار پاسخگویی به مشکلات و معضلات کارگران شانه خالی میکند و کارگران در نهایت نمیدانند که حقشان را باید از چه کسی طلب کنند. نیک می دانیم که تا زمانی که کارگران پراکنده اند و انسجام و تشکل ندارند و فردی و جدا از هم عمل می کنند ، به قول معروف " همین آش است و همین کاسه " .
جواب سر بالا دادن به یک یا چند نفر کارگر معترض کار بسیار ساده ای است اما اگر کارگران با همراهی یکدیگر و به شکل منسجم برای دریافت حقوق، خواسته ها و مطالباتشان دست به اعتراض بزنند آن وقت دیگر کار به همین راحتی تمام نمی شود. قدم اول می تواند ارتباط و آگاهی کارگران از حال و روز یکدیگر باشد مثلا موقع کار یا حتا غذاخوردن می توان از مشکلات مشترک و فردی صحبت کرد و در پی چاره گشت. جایی که احساس کنیم و دریابیم که همه با هم همدردیم و تشخیص دهیم چه کسی یا کسانی مشغول بهره کشی از ما هستند و به راحتی از ما سواستفاده می کنند در این صورت حداقل کار می تواند این باشد که با هم برای گرفتن حق و حقوقمان اقدام کنیم و این یعنی به صورت متشکل و جمعی عمل کردن. بی جهت نیست که پیدا کردن یکدیگر و تشکل یابی کارگران و ایجاد ارتباط میان تشکل های آنان، امروزه به یکی از حیاتی ترین و مبرم ترین کار و وظیفه کارگران آگاه در میان بخش های مختلف این طبقه تبدیل شده است که می بایست اکیداً از جانب کارگران و فعالین کارگری پیگیری و دنبال شود .
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
بهمن ١٣٨٩