سال ١٢٨٤ شمسی اولین کارخانه برق در تهران افتتاح شد و تا کنون بهره برداری از حدود ١٠٠ نیروگاه کوچک و بزرگ گازی، بخار، سیکل ترکیبی، دیزلی و برقابی در اکثر استان ها نیاز ۵۵ هزار میلیون وات برق مصرف کنندگان خانگی ، صنعتی و عمومی را تامین می کنند و طبق برنامه اعلام شده قرار است این تولید در سال ٩۴ شمسی به حدود ٩٠ هزار میلیون وات برسد. و به گفته معاون وزیر نیرو در امور برق در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی ٦١ نیروگاه آماده واگذاری است.همچنین در جهت آزادسازی قیمت ها و تلاش برای حذف کامل یارانه های برق ، دولت طرح تشویق احداث وسیع نیروگاه ها و مولد های کوچک چند هزار واتی را در همه شهرها توسط بخش خصوصی تبلیغ می کند.
همه این نیروگاه های پراکنده در کل کشور از نیروگاه اردبیل تا زاهدان ، از نیروگاه های ماهشهر و آبادان تا شیروان و توس
، از بندرعباس تا پره سر و علی آباد همه گی توسط ما کارگران در حال بهره برداری و تولید برق هستند. و به جهت نیاز مصرف هر ساله تعدادی نیروگاه جدید ساخته می شوند و مورد بهره برداری قرار می گیرند. یعنی آمار کارگران نیروگاهی در حال افزایش است. به این اعتبار کار، تلاش و توان تاثیر گذاری ما بر زندگی مردم ، صنعت و تصمیمات اقتصادی و سیاسی مدیران و سرمایه داران بیشتر و بیشتر مشهود است. ما نیاز روشنایی و گرمایی مردم ،انرژی صنایع و سود سرمایه را تامین می کنیم.هم اکنون تنها در بخش بهره برداری نیروگاه ها ، تعداد ما کارگران نیروگاه های ایران در نیروگاه های دولتی ، نیمه خصوصی و خصوصی حدود ٢٠ هزار نفریم. به طور متوسط ٢٠٠ نفر در هر نیروگاه به طور شبانه روز ،مستقیم و غیر مستقیم، مشغول سرپا نگه داشتن توربین ها و ژنراتور ها برای تولید برق هستیم. آیا به راستی به توان و قدرت خود آگاهی داریم ؟ آیا آن زمان که دیسپاچینگ ( مرکز کنترل برق در تهران ) خواهان به مدار آوردن واحدی می شود و اگر به هر دلیلی امکان پذیر نباشد ، چهره و واکنش خشمگین و تنبیهی مدیران نیروگاه و مسوولان محلی استان ها را به یاد داریم ؟ بله ،هر کدام از ما ٢٠ هزار کارگر نیروگاه ها می توانیم به غیر از سوداندوزی فراوان صاحبان سرمایه ،اعم از دولتی و خصوصی ، مسوولان و حافظان محلی و استانی و کشوری سرمایه را هم به چالش بکشیم.
اما متاسفانه ما پراکنده ایم. در هیچ نیروگاهی حتا، منسجم و متشکل نیستیم . صدای مان را کسی با قدرت نمی شنود. چون صدای تشکل رسا و بلند است. اما صدای فرد تنها و بی تشکل را کسی نمی شنود و یا دست کم قدرت و زوری ندارد. سرمایه داران و مدیران همه صاحب تشکل خود هستند. آنان برای روش های جدید استثمار و بهره کشی سازمان یافته عمل می کنند و با هم به مشورت می نشینند. اما ما چه ؟ چقدر برای سازمان یابی تلاش کرده ایم ؟
سرمایه دارن و مدیران ، حتا قانون کار مصوب خود که قانون حفظ امنیت سرمایه است و نیم بند به حقوق کارگر می پردازد را نیز رعایت نمی کنند و تلاش می کنند یک سره در خدمت بی چون و چرای آنان باشد و درصدد تغییر برآمده اند. این قانون تشکیل شوراهای اسلامی ، انجمن های صنفی و نماینده کارگری در محیط های کارگری را به شرط تایید وزارت کار و پس از گزینش عقیدتی های، گفته و ناگفته، مجاز دانسته است. شوراهای اسلامی کار برای کارگاه های بالای ٣۵ نفر ، انجمن های صنفی با ١٠ نفر و در کارگاه هایی که شورای اسلامی و انجمن صنفی نباشد نماینده کارگری می تواند معرفی و تشکیل شود. اما سرمایه داران و مدیران از اجرایی شدن همین قانون توسط کارگران واهمه دارند.
کارگران در چند سال اخیر دیگر تشکل های مورد نظر سرمایه را نمی خواهند. در سال های اخیر ماهیت این تشکل ها ی کارفرما سالار و زرد برای کارگران آشکارتر شده است . شوراهای اسلامی کار به عنوان شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی که از سال ۵٨ شمسی برای شناسایی کارگران و فعالین کارگری مستقل و دلسوز و اخراج آنان و نیز همکاری با مدیران و سرمایه داران برای اعمال قوانین استثماری در کارگاه ها و کارخانه ها فعال بودند ; از سوی کارگران مطرود شده اند . انجمن های صنفی و نماینده کارگری نیز به دلیل محتوا و ماهیت کم توان و میرا در پیش بردن منافع کارگران در مقابل سرمایه داران و مدیران از یک سو و اعمال گزینش ها و صافی های متعدد توسط نهادهای دولتی ، تامین کننده منافع کوتاه مدت و بلند مدت کارگران نیست. طبق آمارهای وزارت کار ٩٧ % کارگاه ها در ایران کمتر از ١٠ نفر و ۵٣ % از نیروی کار در این کارگاه ها شاغل هستند. و از آنجاییکه مجلس شورای اسلامی سرمایه داران با تصویب قانون ، کارگاه های زیر ١٠ نفر را از شمول قانون کار مستثنی کردند ، در عمل اکثریت کارگران فاقد هر نوع تشکل مربوط به خود هستند.
اما چاره ما کارگران نیروگاه ها چیست ؟ می توانیم همچنان بدون تشکل بمانیم و هر روز شاهد پیشروی وهجوم صاحبان سرمایه و عواملشان به امنیت شغلی مان و استثمار و بی حقوقی های بیشتر بوده و شاهد دست درازی بیشتر به معیشت مان باشیم ، تباهی بیشتر را تحمل کنیم، هر روز از ارزش واقعی دستمزدمان کاسته شود و به خیل عظیم بردگان زیر خط فقر بپیوندیم. و یا می توانیم با صرف انرژی و ریسک و دوندگی ، دنبال اجرایی کردن و گرفتن مجوز تشکیل تشکل باشیم و حتا با فرض محال و موافقت کارفرمایان و اداره کار و نهادهای مرتبط و غیر مرتبط ، صاحب تشکل هایی شویم که به حکم تجربه و تاریخ از پیگیری منافع کوتاه مدت و بلند مدت کارگران عاجز است. اما می توانیم ;انرژی بگذاریم ، ریسک کنیم و مصرانه و پیگیر برای تشکلی اقدام کنیم و آن را به کارفرماها تحمیل کنیم که اسلحه تیز و قدرتمند برای دفاع از منافع کوتاه و بلندمدت ما کارگران و نبرد برای تغییر سرنوشت باشد. تشکلی که به حکم تاریخ و تجربه بهترین و قدرتمندترین نوع تشکل کارگران است; تشکلی غیرایدئولوژیک ،و غیر وابسته به دولت و کارفرما و سرمایه که می تواند بهترین ظرف سازمان یابی همه کارگران به نیروی خود باشد. پس به نیروی خود باور داشته باشیم و یقین بدانیم که منشا ثروت و سود همه سرمایه داران از تصاحب ارزش افزوده تولید شده توسط ما کارگران است. این تشکل که می تواند ظرف مبارزه ریشه ای با سرمایه و مناسبات سرمایه داری باشد شورا نام دارد. و از یاد نبریم که حاکمیت سرمایه در این ٣٠ سال تلاش کرده با شبیه سازی و قلب ماهیت شوراها ، شوراهای اسلامی را با زور و ترفند و حیله در تعدادی از کارگاه ها و کارخانه ها به کارگران تحمیل کند، اما کارگران به ویژه در سال های اخیر به ماهیت واقعی و ضدکارگری این شوراهای اسلامی پی برده اند و از آنان روی گردان شده اند. شوراهای کارگری با ماهیت ضدسرمایه داری را به نیروی خود در نیروگاه ها تشکیل دهیم و آن ها را به هم پیوند دهیم. پراکندگی مکانی نیروگاه ها نمی تواند ما را برای همیشه پراکنده و متفرق کند.می توانیم به نیروی آگاهی و عمل و سازمانیابی ، سرمایه را به زانو درآوریم.
کارگران نیروگاه های ایران - شنبه ١٢ آذر ١٣٩٠