افق روشن
www.ofros.com

سخنی با دوستان و رفقای کارگرم

!در ارتباط با اعتصابات واعتراضات اخیرکارگری در ایران

علی مبارکی                                                                                                     پنجشنبه ٦ دی ۱۳۹۷ - ۲۷ دسامبر ۲۰۱٨

دوستان ورفقای گرامی ،همزنجیران عزیز
همانگونه که در ماهها وهفته های اخیر شاهد بودیم دواعتصاب بزرگ کارگران نیشکرهفت تپه به مدت حدود سی روز و گروه ملی فولاد اهواز به مدت حدود سی وهشت روز از سویی سستی پایه های لرزان حکومت غارتگر جمهوری اسلامی را بنمایش گذاشت واز طرفی دیگر قدرت رهبری وبسیج انقلابی کارگران و زحمتکشان را به طبقه سرمایه دار واعوان وانصارش هر چند کوتاه ثابت کرد و نشان داد که کارگران وزحمتکشان دارای آلترناتیو انقلابی هستند و میتوانند با ایجاد یک حکومت دمکراتیک شورایی سرنوشت خود را بدست گرفته ودست سرمایه داران وغارتگران را از ایران کوتاه نمایند.
ما کارگران وزحمتکشان ایران که حدود چهل سال پیش به امید یک زندگی بهتر و رهایی از رژیم غارتگر وسرکوبگرسلطنتی با اعتصابات واعتراضات سراسری خود حکومت شاه را ساقط وبخاطر عدم آگاهی طبقاتی راه را برای بقدرت رسیدن حکومتی به مراتب ارتجاعی تر ،سرکوبگرتر ،غارتگرتر باز نمودیم وگرفتار در چنگال یک رژیم سرمایه دار بسیار عقب مانده که سرزمین ومنابع و اقصاد را چنان نابود وخراب نموده که سالها وقت ،پول ونیروی بسیاری باید هزینه نمود تا بحالت طبیعی برگردد.
طی این چهل سال اعتصابات ،اعترضات کارگران ،معلمان ،پرستاران ،رانندگان ،کسبه ،دستفرشان ،کشاورزان،کولبران ،بازنشستگان و کلیه مزدبگیران که در شرایط بسیار سخت واسفناکی زیر خط فقر بسر میبرند در اشکال مختلف انجام شده ودر حال انجام است و حاکمان همچنان مشغول غارتگری واختلاس ویوء استفاده از ثروت ملی بین خود میباشند.
اعتصابات واعتراضات اخیر در هفت تپه واهواز دارای ویژه گی جدید ونشاندهنده کیفیتی ازقدرت طبقاتی کارگران صنعتی بود ،هر چند حکومت دلال وتجارو مافیایی جمهوری اسلامی ایران بخاطر منافع خود این دوکارخانه رامانند دیگر صنایع تولیدی تا مرز تعطیلی و نابودی کشانده است ،کارگران با میارزات خود برای حفظ شغل و تامین معاش مقاومت میکنند واعلام نموده اند که با کنترل کارگری میتوانند آنرا اداره نموده وزندگی خود و خانوادهایشان را تامین و به بودجه کشور نیز کمک کنند.
در این اعتصابات شعارهایی بلحاظ کیفی مطرح شد که تمامی ارکان و پایه های رژیم را به لرزه در آورد !شعار اداره شوایی وکنترل کارگری که آلترناتیوی انقلابی در مقابل غارتگری وتوحش سرمایه داری است . از آنطرف همبستگی وپشتیبانی کارگران ،معلمان ،بازنشستگان ،دانشجویان ودیگر اقشار زحمتکش را بصورت سراسری وجهانی با خود داشت که اگر کارگران نفت و پتروشیمی به آن میپیوستند سونامی بزرگی برای سرنگونی ایحاد میکرد.
ما شاهد تزلزل و ناتوانی نیروهای سرکوبگر در سرکوب علنی این اعتراضات بودیم واین بدین معنا نیست که سرکوبگران ملاطفت نشان داده وکارگران را با حمله وحشیانه تارومار نکردند ! بلکه مدیون همین همبستگی ها بود ،اگر امروز رهبران شجاع این اعتراضات موقتآ دستگیر وپس از شکنجه وآزار به مدت کوتاهی آزاد میشوند هیچ ربطی به درگیری های غارتگران در بالا ندارد بلکه نشانه ضعف کل نظام خون آشام در مقابل اراده کارگران وزحمتکشان متشکل است. شما بدقت اعتراضات معلمان ،مالباختگان صندوق های سپرده گذاری وکشاورزان را در نظر بگیرند ! روزانه کلیت رژیم را به چالش میکشند وسرکوبگران توان خاتمه این اعتراضات را ندارند ،این واقعیتی است غیر قابل کتمان که مردم دیگر ترسی از حکومت نداشته ودر دی ماه سال گذشته در خیابانها به کلیت رژیم اسلامی قاطعانه نه گفته اند.

اما درد دل من با شما عزیزان!
من بعنوان کسی که مدت ۵٠ سال در محیط کار بوده و تمامی محرومیت ها زندان ،شکنجه و سختی های بسیارکار وزندگی از گذشته تا حال را دیده وبا گوشت وپوست خود لمس نمود ه،مدتی نماینده یکی از معتبرترین سندیکای کارگری ایران بوده وچندین اعتصاب و اعتراض را با موفقیت به سرانجام رسانده و حتی در خارج از کشور نیز همواره در مقابل استثمار وبهره کشی سرمایه داران سکوت نکرده وتاوان آنرا نیز داده ام ،با شما عزیزان صحبت میکنم.
(البته این به معنای آن نیست که از نظر دانش طبقاتی به کمال مطلوب رسیده باشم بلکه فقط میخواهم از تجربیات خود با شما سخن بگویم شاید مورد استفاده قرار بگیرد یا اینکه در برخورد فکر واندیشه افکار اشتباهات خود را تصیح نمایم.)
تشکیل انجمن صنفی کارگران خباز سقز ،سندیکای واحد در تهران و سپس سندیکای هفت تپه در شوش در دهه ٨٠ شمسی بارقه ای از امید درجامعه کارگری ایران افشاند ،این نویدی بود از ایجاد تشکلات مستقل کارگری ،در آنزمان سرگوبگران حاکم با وحشیانه ترین شکل ممکن به جلسات این تشکلات نوپا حمله نموده وبا چماقداران وقداره بندان خود کارگران را مجروح وبا اتهامات واهی نمایندگان کارگری را به زندانهای طویل المدت محکوم نمودند ،انواع محرومیت را در مورد آنها اعمال نمود ه و آنها را در شرایط بسیار سختی از نظر معیشتی قراردادند.اینها حرکت را کند کرد وتقریبا باعث شد که تشکلات کارگری سراسری نشده وتشکلات موجود نیز بشدت تضعیف شوند!
البته این ضعف دو جنبه داشت ،اصلیترین آن سرکوب ووحشت از زندان ومحرمیت بود ،جنبه دیگر مناسبات داخلی این تشکلات بود که سالهاست ما با نا آگاهی و عدم اعتماد به نیروی خود به آن دامن زده و میزنیم . اگر به روند طی شده در سندیکای واحد نگاهی بیاندازیم متوجه دودستگی در این سندیکا میشویم ،عده ای که قبلا عضو نمایندگان سندیکا بوده واکنون در خدمت نهادهای دولتی و امنیتی مشغول تخریب ورقابت با نمایندگان واقعی این سنیکا میباشند.متاسفانه این افراد با روابطی که با برخی افراد وابسته به سولیداریتی سنتر در خارج کشور دارند و کمک های بی حساب مالی که از آنان دریافت نموده ودر سوی دیگربه امید ارتقاء موقعیت شغلی و سهیم شدن در غارت به نیروهای دولتی خدمت میکنند.این ویژه گی تمامی تشکلات چه کارگری وچه سیاسی واجتماعی میباشد که عده ای فرصت طلبانه خود را بالا میکشانند وعده ای صادقانه از هست ونیست خود می گذرند!
اینها بستکی به آگاهی وتاثیر توازن فدرت آن تشکلات دارد که همراه کدامیک از این جناح بندی ها شوند!مثلا امروز نمایندگان تشکلات دست ساز حکومتی مانند خانه کارگریها وشوراهای اسلامی کار منفور اکثر کارگران ایران میباشند ، حتی حکومت نیز نمیتواند روی پتانسیل خرابکارانه آنها برای به بیراهه کشاندن جنبش کارگری حساب کنند.
یکی از ویژه گیهای بارز دو اعتصاب اخیر حرکات سنجیده نمایندگان هفت تپه وفولاد اهواز بود اولا آنها بضورت جمعی حرکت نمودند نمایندگان کارها بضورت شورایی اداره میشد وارتباط رهبران با بدنه کارگری بسیار تنگاتنگ بود و کمتر سمت وسوی قهرمان پروری داشت!دومآ آنها با قاطعیت خود اجازه خرابکاری به آن بخش مخرب و بازدارنده ندادند و با قاطعیت به مدت سی وچهل روز اعتراضات را در اشکال مختلف ادامه داده و توانستند صدای حق خواهی خود را فراتر از مرزهای شهری وکشوری بکوش همگان برسانند وهمبستگی عمومی را به خود جلب نمایند.هرچند نمایندگان شجاع ، آگاه واز جان گذشته این دو کارخانه بصورت شبانه دستگیر زندانی وشکنجه شده اند اما مزدوران وحشی سرکوبگر توان ادامه بازداشت آنان را نداشته وندارند ،این همان شرایط عینی موجود است که موج اعتراضات در ایران وجود دارد و توان سرکوب دد منشانه وعلنی را از مزدوران سرمایه گرفته است.
البته ناگفته نماند در صورت عقب نشینی و تن دادن به شرایط قبل از اعتراضات ، سرکوبگران در آینده با پیدا کردن فرصت دست به تسویه حساب خواهند زد ونمایندگان ورهبران این اعتراضات را اخراج،زندان وحتی حذف فیزیکی خواهند نمود.پس به هوش باشید که تفرقه ویاس شما را از پای در نیاورد.
در اعتراضات اخیر شاهد همبستگی گارگران در بخش های صنعتی و خدماتی همچنین دانشجویان و دیگر زحمتکشان با اعتصابات شما بودیم بودیم این اتحاد وهمبستگی را قدر بدانیم وپیگیر و در صدد گسترش آن باشیم زیرا منافع عمومی به این مهم نیاز حیاتی دارد.
در اعتراضات اخیر نقاط ضعفی نیز وجود داشت از جمله نبود یک خبررسانی به موقع و موثق بطوریکه اخبار از مجراهای مختلفی ارائه میشد ، این نقطه ضعفی سراسری برای طبقه کارگر است که یک منبع مستقل وموثق برای خبر رسانی به موقع نداشته باشیم.مثلا در مورد شکنجه های فیزیکی وروانی روی اسماعیل بخشی اختلاف زیادی بین فعالین کارگری به وجود آمد ،هرچند که هرکس عکسی منتشر شده از آزادی اسماعیل بخش را میدید سریعا به تغییر حالت روحی او پی میبرد متاسفانه بعضی ها با دادن آدرس غلط سعی در به انحراف کشاندن اضل مبارزه ونکوهش اعتصاب کنندگان داشتند تا جایی که بعضی از فعالین صادق جنبش کارگری مانند محمود صالحی دچار تردیدد و بلاتکلیفی شدند که آیا اسماعیل مانند زنجانی ها وغارتگران حکومتی در هتل بوده یا بازداشتگاه واز آنجا مستقیم و شادمان به عروسی اقوام رفته !این تفرقه وپراکندگی ریشه در جای دیگر دارد .متاسفانه ما در برخورد عقیده با هم دچار یک مناسبات غلطی هستیم بجای اصلاح اشتباهات همدیگر برای ثابت نمودن خود به تخریب و ترور شخصیت مخالف خود پناه میبریم که در صادقانه ترین حالت ممکن تخم بدبینی ویاس را پراکنده ایم. (البته من این نوع تخریب ها در واحد وهفت تپه را سازمانیافته و در خدمت سرمایه داران میبینم.)
فعالین کارگری سالهاست خواهان ایجاد تشکلات مستقل کارگری ، مستقل از دولت ،سرمایه داری ونهادهای وابسته به آن و احزاب وسازمانهای سیاسی میباشند ، به تجربه دریافته ایم که دولت ونهادهای سرمایه طبق ماهیت غارتگرانه خود فقط به استثمار ، سوء استفاده وبهره کشی از کارگران را می اندیشند و نخواهند گذاشت که کارگران دارای تشکل انقلابی باشند، اما احزاب و سازمانهای سیاسی مدافع عدالت وآزادی بدون آنکه بخواهند حتی با نیت خیر دسته بندی های درون طبقه کارگر را تشدید کرده وباعث درگیری هایی مخرب در درون طبقه میشوند !همانگونه که میدانیم وظیفه اساسی آنها با پژوهش ،تحقیق واستفاده از منابع موثق مختلف با طرح تئوری های علمی ،اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی میتوانند در خدمت طبقه باشند نه اینکه با رقابت های ناسالم قصد به خدمت در آوردن طبقه را داشته باشند !نمونه های متعددی از عملکرد احزاب کمونیست در کشورهای مختلف وبخصوص در شوروی سابق و یوگوسلاوی و چین واروپا داریم که متاسفانه بجای خدمت به کارگران ،در بهترین حالت بیک بروکرات تبدیل شده یا آگاهانه در خدمت سرمایه داران قرارگرفته اند.
اثرات مخرب دخالت گروه ها و جریانات سیاسی را من خودم به شخصه در سندیکای کارگران پروژه ای آبادان تجربه کرده ام و آکنون نیز رد پای آنرا را در مبارزات اخیر کارگری میبینم. متاسفانه احزاب وتشکلات سیاسی ما هنوز به آن درجه از آگاهی وپختگی نرسیده اند که بتوانند به همبستگی واستقلال طبقاتی کارگران کمک کرده و در عمل دنبال آن باشند بلکه با رقابت های ناسالم قصد یارگیری از میان فعالین کارگری را دارند.
فعالین و رهبران آگاه وشجاع کارگری باید توجه خود را به این مهم جلب نمایند که تنها با نیروی طبقاتی و ایجاد تشکلات مستقل و فراگیر میتوانند سرمایه داران وحکومت های حامی سرمایه را به زانو در آوردند، این حاصل نمی شود مگر با رفاقت وپذیرش یکدیگر و تحمل اختلاف نظر در مورد چگونگی پیشبرد مبارزه با موجودیت سرمایه داری واشکال گوناگون آن.
طبقه کارگر گرایشات مختلفی دارد از گرایشات سازشکار(مصلحت گرا) به اصطلاح راست تا آنارشیست ها ونیروهای منطقی و آگاه ! دو گرایش راست وآنارشیست هر چند تفاوت زیادی باهم دارند اما بیک اندازه به جنبش کارگری وطبقه لطمات جبران ناپذیر زده و خواهند زد ،پس باید جریان انقلابی ومنطقی را تقویت نمود وسعی نمود که دو جریان مخرب را یا جذب یا منزوی نمود ! بهترین راه برای این کار جلب حمایت هرچه بیشتر کارگران است واین را با صداقت ودرعمل باید به اثبات رساند تا اعتماد عمومی حاصل شود صداقت ،پشتکار و آگاهی ابزار مورد نیاز است .
با توجه به ورشکستگی اقتصادی وسیاسی رژیم حاکم بر ایران طبقه کارگر باید برنامه ریزی منظمی برای آینده داشته باشد از شکست ها و ضعف ها درس آموخته ونقاط قوت را تقویت نماید . کارگران ومعلمان باید در درون خود در مورد ایجاد صندوق های مالی برای مواقع اعتصاب و دستگیری رهبران برنامه ریزی نمایند که مانند سال ۵٧ محتاج کسیه پر پول سرمایه داران نشوند! شبکه سراسری و کمیته های علنی ومخفی برای رهبری و تداوم اعتصاب را در دستور کارخود گذاشته و شبکه خبر رسانی مستقلی برای خود تدارک ببینند.حصول این نکات به آگاهی ،اتحاد ، تشکیلات ، تلاش وپشتکار ،شجاعت و از خودگذشتگی زیادی نیاز دارد .

اما سخنی کوتاه با نفتگران عزیز
دوستان ورفقای عزیز مقاطع تاریخی از نقش تعین کننده شما در سرنوشت اعتراضات واعتصابات کارگری حکایت فراوان دارد وشما در بیشتر مواقع پیشگامان جنبش کارگری بوداه اید در سالهای ١٣٢٠ تا ١٣٢٩ با ایجاد سندیکای کارگران نفت خوزستان واعتصابات خود ایران را از زیر یوغ قرارداهای ظالمانه نفتی خارج نموده وباعث ملی شدن صنعت نفت شدید ،هر چند کودتای ٢٨ مرداد شاه وامریکا وانگلیس طمع شیرین پیروزی را به کامتان تلخ وغارتگری نفت در اشکال دیگر ادامه یافت ،اما شما از پای ننشسته و در سال ۵٧ باعث سقوط رژیم کودتایی واربابان آن شدید اما ایندفعه بخاطرباورهای غلط و عدم خود باوری طبقاتی قدرت بدست رژیمی سرکوبگر وغارتگری افتاد که روی تمامی جلادان وجنایتکاران تاریخ را سفید نموده است.
من بسیاری از شماها را میشناسم ( برخلاف تمامی شایعات موجود که شما را مرفعترین بخش کارگران ایران معرفی میکنند) میدانم شما با مشکلات معیشتی فراوانی در زندگی روزمره خود سروکار دارید ! تنها دلخوشی شما پرداخت به موقع حقوق ها وحقوق ومزایایی کمی بیشتر از دیگر کارگران ایران اما سیاست های ماهرانه رژیم غارتگر شما را چنان با انواع بدهی های مختلف (وام مسکن،وام اتومبیل ،وام دانشجویی و...)آلوده کرده که فکر اینکه در صورت اخراج از کار ونبود این حقوق و مزایا همه زندگی خود را یکشبه از دست دهید لحظه ای رهایتان نمیکند ! که این حق طبیعی شماست !اما آیا این وضعیت با این رژیم بدین شکل تداوم دارد؟
از آنجاییکه تجربیات تلخ شکست ها و خیانت های تاریخی نیز مزید بر علت ترس وتردید شده ،از اینکه مثل سال ٣٢ با کودتای امریکایی انگلیسی رژیم سلطنتی و سال ۵٧ بازاریان حامل کیسه های پرپول دوباره فریبتان دهند دچار تردید شده اید و این تردید بدرستی قابل درک است ! ولی باید دنبال راه حل اساسی بود اکنون دیگر حزب توده خائن وسازشکاری که فقط فکر منافع حزبی و سهیم شدن در قدرت با آن قد قامت وجود ندارد وشما از این برهه زمانی درسهای ارزنده ای گرفته اید و دیگر شما حاضرید نخواهید شد مانند سال ۵٧ از یک جناح سرمایه داری علیه جناح دیگر آن کمک بگیرید زیرا بدرستی دریافته اید که آنها برای منافع آتی خود با انواع وعده وعیدهای فریبکارانه از شما مقطعی استفاده کرده تا دوباره یوغ بندگی را بگردن شما بیندازند.
اگر خواهان رهایی از این ظلم وبندگی برای خود ،فرزندانتان ونسلهای آینده هستید تنها با اتکا برنیروی خود با ایجاد تشکل مستقل طبقاتی وپیوستن به همزنجیران خود در اعتراضات عمومی وطبقاتی شرکت نموده ونقش تعین کننده خود را آگاهانه نشان دهید.
مطمن باشید کوچکترین اشاره شما چرخ همه کارخانجات وصنایع از حرکت باز خواهد ایستاد ، مدارس ودانشگاها تعطیل وهمه در کنار شما خواهند بود .این آرزوی تمامی کارگران وزحمتکشان ایران است .نگذارید دوباره سرمایه داران جهانی آلترناتیو فریبکارانه خودشان را بما تحمیل کنند.
این شدنی است ازوقتیکه باورکنیم: کس ندهد آزادی بما نه بت نه شه نه آسمان
با دست خود گیریم آزادی در پیکارهای بی امان!
با امید پیروزی کارگران وزحمتکشان

علی مبارکی : نماینده سابق سندیکای کارگران پروژه ای آبادان وحومه

٢٠١٨/١٢/٢٦