افق روشن
www.ofros.com

وبلاگ نویس و فعال حقوق کودکان و کارگری بهنام ابراهیم زاده را دریابید


کمیته پیگیری                                                                                                   یکشنبه ۲٨ خرداد ١٣٩١

صدای بهنام باش تا صدایش خاموش نشود.
"گزارش از نحوه دستگیری و بازداشت در سلول های انفرادی بند ٢٠٩ "

دستگیری وبلاگ نویس و فعال حقوق کودکان و کارگری بار اول دربهار ١٣٨٨ روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران بود . بعد از سیزده ماه برای بار دوم در ٢٢ خرادا ١٣٨٩ در تهران همراه با ضرب و شتم شدید به صورتیکه قفسه سینه و پای چپ این فعال حقوق کودکان به شدت آسیب دید. متعافب ضرب شتم او به سلولهای انفرادی بند ٢٠٩ وزارت اطلاعات انتقال داده شد. وی چهار ماه را در سلولهای انفرادی ٢٠٩ به همراه ١۵ روز اعتصاب غذا در بدترین شرایط نگهداری سپری کرد. بهنام ابراهیم زاده در تمامی مراحل باز جویی به شدت زیر ضرب و شتم و فشار و توهین و بی حرمتی قرار گرفت. این فعال کارگری به مدت چهار ماه در سلولهای انفرادی٢٠٩ سلول کوچک ، نمدار، غیر بهداشتی و پر از مورچه و سوسک و دیگر حشرات و محروم از تلفن و ملاقات با خانواده اش گذراند.
بازجویان از همان لحظه اول به وی می گفتند که نظام ترک بر داشته و آسیب دیده و تو بزودی اعدام خواهی شد . ماموران و بازجویان دست بر دار نبودند با کینه و دشمنی چنان وی را زیر مشت و لگد قرار می دادند و وادارش می کردند، دمپایی خود را به گوش خود به چسباند ، به فرض اینکه دمپایی گوشی تلفن بوده وبا مادرش گفتگو کند ، آنها بارها وی را واداربه تک نویسی علیه دوستان و دیگر رفقایش کردند . آنها فکر می کردند مقاومت بهنام بر مبنای شخصیت کذایی است وبا تک نویسی شخصیت کذای اش خرد خواهد شد. بر اثر همین فشار ها و شکنجه ها گوش سمت چپ وی به شدت آسیب دید و همچنین آسیب دیدگی قفسه سینه اش با ر دیگر مورد ضرب و شتم قرار گرفت شدید تر شد.آنها در طول بازجوی ها مادر و خواهر و نوامیس را با بدترین وجه ممکن مورد فحش و ناسزا والفاظ بد و رکیک قرار می دادند و یا وی را تهدید به آزار جنسی می کردند. بهنام ابراهیم زاده در تمام طول باز داشت در سلولهای انفرادی همواره چه در لحظه باز جویی و چه هنگامی که به سلولش منتقل می کردند ، توسط افراد دیگری غیر از باز جو و شکنجه گر مورد ضرب و شتم قرار می گرفت. این زندانی سیاسی در بند هنگامی که بعد از ١۵ روز اعتصاب غذا که در اعتراض به وضعیت موجود و نگهداری در بلاتکلیفی از بند ٢٠٩ به بند ٣۵٠ انتقال یافت به شدت مورد بازرسی بدنی و توهین قراگرفت ، به گونه ای که مجبورش کردند که لباس از تن در آورد و لخت شود و در حضور دیگران مخرج خود را در برابر چشم زندانیان قرار دهد تا بازدید شود و زندانبان انگشت خود را داخل مخرج وی کرده و به قول خود آنجا را مورد بازدید و بازرسی قرار دهد .فشار ها و تهدید ها پس از ٨٠ روز انفرادی و محروم از تلفن و ملاقات در مجموع چهار ماه ماندن در بند ٢٠٩ و بی خبری مطلق و عدم دسترسی به تلفن و تماس با خانواده منجر به طرح این پرسش در رسانه ها شده بود که آیا بهنام ابراهیم زاده زنده است. سر انجام بهنام زیر نظر باز جویان برای اعتراف علیه خود و مصاحبه با رسانه حکومتی آماده و فرستاده شد ، در مصاحبه باز جویان تاکید داشتند که فقط گفته های دیکته شده آنان را جلو دروبین بگوید . اما بهنام از این نوع مصاحبه خود داری کرد و زیر بار خواست باز جویان نرفت.
سر انجام بعد از ٦ ماه بلا تکلیفی در تاریخ ٢٢ آذر ١٣٨٩ روانه دادگاه انقلاب شعبه ١۵ به سر پرستی قاضی صلواتی شد. اما با وجود بر خورداری از وکیل ، نه بهنام و نه وکیل وی اجازه دفاع نداشتند بهنام در یک دادگاه غیر علنی و چند دقیقه ای و فرمایشی با اتهامات واهی و ساختگی هواداری از مجاهدین خلق محارب شناخته شد و به ٢٠ سال حبس و ١٠ سال تبعید و محروم از هر گونه فعالیت محکوم شد. وی در دادگاه اول در شعبه ١۵ با قاضی صلواتی به شدت در گیری لفظی پیدا کرذد و به همین خاطر قاضی صلواتی اجازه ملاقات و دیدار وی با خانواده اش را نداد ، با توجه به اینکه خانواده بهنام از راه دور و شهرستان به دادگاه آمده بودند .
بازجویان به دروغ حتی در روز های آخر بازجویی برای اینکه به نیت پلید شان برسند به وی می گفتند به زودی اعدام می شوی ، اما بهنام در دادگاه به دنبال آن نبود که با اعتراف علیه خود از زندان آزاد شود بلکه تنها به دنبال آن بود که از فشار روحی و روانی و جسمی شبانه روزی بازجوها و مشت آهنین و توهین ها ی انها خلاصی یابد ،تا لااقل هر روز فحش های ناموسی و رکیک و تهدید به آزار جنسی خطاب به خود و خانواده اش مواجه نشود و برای پذیرش یک اعتراف دروغ مورد ضرب و شتم های پیا پی و سیلی و مشت قرار نگیرد تا مودام تهدید به اعدام و اعمال روشهای کثیف نشود. بهنام ابراهیم زاده بیش از دو سال است به اتهام آشکار کردن بی عدالتی ها و دفاع جانانه از کودکان و کارگران دوران حبس خود را سپری می کند، در طول دو سال وی تنها دو بار از ملاقات حضوری با خانواده اش بر خوردار بوده است . خانواده این فعال کارگری و کودکان به علت دوری راه و هزینه های راه و دیگر مشکلات کمتر موفق به ملاقات و دیدار با فرزندشان می شوند، دوری راه و سختی ها مشکلات زیادی را برای این خانواده به وجود آورده به طوری که خانواده این زندانی یکبار در طول مسیر شهرستان او به سمت تهران خودروشان تصادف و چپ کرده و ...
بهنام در حال حاضر در بند ٣۵٠ محروم از تلفن وملاقات حضوری و با درد های کلیه و گوش دوران حبس خود را طی می کند وی در ٢٢ خرداد ١٣٩٠ از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به سرپرستی قاضی مقیسه در یک دادگاهی مجدد و چند دقیقه ای به ۵ سال حبس تعزیری و محروم از فعالیت محکوم شد. تشکل ها و اتحادیه ها ی کارگری و حقوق بشری و دانشجوی ... به شدت حکم و حبس ۵ ساله بهنام را محکوم کردند و بار ها خواهان آزادی وی و دیگر فعالین کارگری از جمله رضا شهابی شده اند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری

٢٦/٣/١٣٩١