افق روشن
www.ofros.com

،ضرورت دفاع از منافع طبقاتی کارگران

!!!دوری و مقابله با خورده کاری است


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی                                                                               شنبه ٢٠ خرداد ١٣٩١

به تازگی اندیشه غلطی که در بین برخی از رفقا و تشکل ها وجود دارد در کمیته حمایت از شاهرخ زمانی نیز پیدا شده بود که با بحث و گفتگوی سازنده میان دوستان و برخی از اعضا برطرف شد . در پی رفع این مشکل لازم دانستیم موضوع را جهت انتقال تجربه با کلیه فعالین کارگری و کارگران انقلابی در میان بگذاریم. جمع بندی مشکل و نتیجه بحث ها به صورت زیر بود :
رفیقی از حرکتها و برخوردهای برخی از افراد و تشکل ها ناراحت بوده و می گفت کسانی و تشکل هایی که به دلیل نبود فضایی آزاد یا آزادی نسبی که کارگران بتوانند نمایندگان واقعی خود را انتخاب کنند.استفاده کرده خود را نماینده کارگران می دانند و در مجامع بین المللی کارگری شرکت می کنند یا به عنوان نماینده کارگران پیام ارسال می کنند. اما متاسفانه موقع رساندن پیام به محدوده خود قناعت کرده پیام همه کارگران را نمی رسانند . این رفیق تعدادی از پیام هایی را که در کنفرانس ها یا مجامع بین المللی قرائت شده بودند را به عنوان نمونه ارایه داد که در رابطه با شناساندن کارگران به هم طبقه ای هایشان ناقص بودند، به طور مثال کارگران زندانی که می توان مشخصا" نام آنها را در پیام ها نوشت که بیشتر از دو سطر نمی شود اما در این پیام ها بیشتر کارگران نام برده نمی شوند .
پیشنهاد این رفیق این بود که ما نیز از این پس در بیانیه ها و نوشته ها و تبلیغات و کسب حمایت هایمان فقط از شاهرخ زمانی و محمد جراحی نام ببریم و بقیه را در نظر نگیریم، چرا که کمیته حمایت از شاهرخ زمانی از نامش نیز مشخص است که برای حمایت از شاهرخ زمانی ایجاد شده است. اما در تمامی حرکتهایش عمومی و طبقاتی(مانند روز کارگر) عمل کرده است، در حالی که دیگران که خود را نماینده عموم کارگران می دانند در عمل اختصاصی و در محدوده خود عمل می کنند .
طی بحث های انجام شده این رفیق خود پذیرفت که پیشنهادش غیر کارگری بوده است و ربطی به طبقه کارگر ندارد و پذیرفت که کمیته حمایت از شاهرخ زمانی روال گذشته ی خود را ادامه دهد .
جمع بندی جواب در بحث ها این گونه بود :
١- با شناختی که از شاهرخ داریم آیا خود شاهرخ این پیشنهاد را بشنود به ما چه می گوید ؟ رفیق پیشنهاد دهنده گفت من خودم می دانم شاهرخ اگر باشد چه جوابی می دهد . او خواهد گفت : چه پیشنهاد مزخرفی ، ما که فرقه گرا نیستیم خود مان را با خورده کاری مشغول کنیم .
٢- در همبستگی طبقاتی افراد و تشکل ها، هر کدام قطره ای از طبقه کارگر هستند که ضمن فعالیت برای موضوع خاص خود ،همبستگی طبقاتی را مقدم بر خواسته موضوعی خود می دانند در این صورت وقتی با نهادها و تشکل های فراکشوری یا با عوامل سرمایه داری رو در رو می شوند به عنوان نماینده کل هستند، که باید کل را نمایندگی کنند، و خود نیز زیر پرچم کل طبقه به سوی همبستگی حرکت نمایند، که این مشخصه ها در نامه های شاهرخ بخصوص در نامه شاهرخ به سندیکاهای کارگران فرانسه کامل و با وضوح دیده می شود. در داخل نیز برای کم کردن تأثیرات منفی بخشی، بر علیه همبستگی طبقاتی باید در نقاط مشترک هر چه عمومی تر حرکت نمایند . بنابراین کمیته حمایت از شاهرخ زمانی خود را موظف می داند، حتی زمانی که فقط از شاهرخ حمایت می کند، باز در پیوندی با کل حرکت نماید، چون شاهرخ تافته جدابافته از طبقه نیست، منافع شاهرخ و کمیته حمایت از شاهرخ زمانی در درون طبقه کارگر معنا پیدا می کند .
سئوال مشخص رفیق مورد اشاره این بود که پس چرا دوستان دیگر نه تنها در پیامهای خود در مقابل نشست های فرا کشوری محدود عمل کردند یا بارها از برخی از آنها مستقیما" در خواست کردیم که نامه های شاهرخ را به نهادهای بین المللی برسانند. اما آنها نرساندند ؟
جمع بندی جواب به این سئوال نیز چنین بود :
اینجا نیز محدودیت فکری و کوتاهی پرچم ها عمل می کند . تعدادی از افراد و تشکلها خود را به عنوان طبقه می دانند، بنابراین هر کس در محدوده ی فکریشان بگنجد،او را کارگر و خودی می دانند، اگر در محدوده فکرشان نگنجد نه تنها از او حرفی نمی زنند، بلکه تلاش می کنند، وجودش را نادیده گرفته و عملا" انکارش کنند . تفاوت کمیته حمایت از شاهرخ زمانی با آنها در همین نقطه است، ما خود را جزیی از طبقه می دانیم، نه کل طبقه و نه طبقه را جزیی از خود، پس باید فکر و عملمان در خدمت طبقه باشد . و شاهرخ را نیز یک فردی از طبقه می دانیم که حتی حمایت از او نیز باید در خدمت طبقه باشد. اما دوستان مورد نظر می دانند بسیاری از کارگران زندانی مثلا"شاهرخ بسیار فراتر از محدوده فکری آنهاست که اگر از او یا آنها نام ببرند نه تنها در محدوده و زیر پرچم کوتاه شان نمی توانند، قرار بدهند، بلکه خود شان تحت الشعاع قرار می گیرند. بنابراین برای حفظ محدودیت خود ناچارا" دست به خورده کاری می زنند. چهار چوب عملی آنها بر مبنای اندیشه های محدود به ریاست خودشان تعیین می شود، اما محدوده کاری ما را اندیشه و عملکرد گسترده شاهرخ باید تعیین کند، و باید از خود بپرسیم اگر شاهرخ به جای ما بود در مقابل هر کدام از موضوعات مختلف چه عملی را انجام می داد، پس راهنمای حرکت ما باید اعمال شاهرخ باشد، که نتایج اعمال او در بیانیه های ما بخصوص در بیانیه ۴٦ به وضوح و روشنی راه را به ما نشان می دهند.
دوستان مورد نظر شاهرخ را خوب می شناسند، و می دانند، که شناساندن اومساوی رشد همبستگی طبقاتی و شکست چهارچوب های محدود است، پس نباید شناسانده شود، به عنوان مثال در اوایل ورود شاهرخ به زندان تبریز بارها زندانیان خطرناک و عادی سعی کردند، با او و محمد جراحی درگیر شوند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهند، که اینها در بیانیه های ما نوشته شده اند ،همه این حرکتها از طرف مأموران زندان هدایت و ایجاد می شده است، که می دانیم، در زندانهای دیگر نیز از چنین ترفندهایی استفاده می شود، ولی عملکرد شاهرخ باعث شد، همان زندانیان که قصد آزار و اذیت زندانیان سیاسی و کارگری را داشتند، در همبستگی با زندانیان سیاسی و کارگری دست به اعتصاب غذا و اعتراض بزنند . شاهرخ طی چند ماه اخیر در زندان تبریز توانست، دشمنی میان زندانیان کارگری_سیاسی و مدنی، عادی را از بین برده و همبستگی میان این چهار گروه زندانی ایجاد کند، که مأموران دولت جمهوری اسلامی برای مقابله با چنین عملکردی اول محمد جراحی ،هادی میرزا علی ، جاوید هوتن کیان ،نیهات تونجر و جمهور اوزگوچ و چند نفر دیگر را از هم جدا کرده و هر کدام را به بندهای مختلف فرستاد . آنها و تعدادی دیگر از زندانیان که در کنار شاهرخ ،لذت و قدرت همبستگی را درک کرده بودند، همگی جداگانه دست به اعتصاب غذا زدند، و چون این اعتصاب غذا زمینه گسترش داشت و تعداد بسیاری از زندانیان آماده می شدند، به آنها بپیوندند،مأموران مجبور شدند به خواسته اعتصابیون تن بدهند، یعنی آنها را دوباره در یک بند قرار بدهند اما در مقابل با یک ترفند خیلی سریع شاهرخ را به زندان یزد تبعید کردند، تا عامل اصلی همبستگی را از زندانیان تبریز جدا کنند .
حال ما که عضو کمیته حمایت از شاهرخ زمانی هستیم باید از کدام راه حرکت کنیم . دفاع و حمایت از همه کارگران یا عملکرد اختصاصی ؟
در مقابل چنین سئوالی رفیقان بدون مکث پذیرفت که عمل کمیته حمایت از شاهرخ زمانی درست بوده و باید همچنان ادامه یابد .این نوشته را با این بیان به پایان می بریم که: ما اعضا کمیته حمایت از شاهرخ زمانی از تمامی فعالین انقلابی می خواهیم از این پس در جهت هر چه بیشتر گسترش همبستگی طبقاتی پیام های همه کارگران ، بخصوص شاهرخ که همیشه با دید منافع کل طبقه ارایه می شود، را به نهادهای بین المللی برسانند. و خود را از افکار و اعمال خورده کارلانه پالایش کنند ، این تنها راه پیروزی طبقه کارگر است.

تقدیم به کارگران و فعالین کارگری، دانشجویان، زنان، معلمان جوانان و مردم آزادیخواه

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

١٩/٣/١٣٩١