افق روشن
www.ofros.com

!پیام غالب حسینی به کارگران و فعالین کارگری

غالب حسینی                                                                                       یکشنبه ٨ شهریور ۱٣٨٨

کارگران و فعالین کارگری؛
همانطور که اطلاع دارید، من در روز ١١ اردیبهشت سال ١٣٨٧ به جرم شرکت در گرامیداشت روز جهانی کارگر بازداشت شدم. روزی که در سرتاسر جهان کارگران این روز را جشن می گیرند و خالقان تمامی نعمات بشری دست از کار می کشند تا با همبستگی و اتحاد طبقاتی خود به این دنیای نابرابر اعتراض کنند. کسانی که تمامی نیازمندیهای جامعه، حاصل کار و رنج آنهاست، اما خود از تمامی آنچه که می آفرینند بهره ای نمی برند.
من هم مثل صدها و هزاران کارگر دیگر در مراسم گرامیداشت روز خود شرکت کرده بودم و به جرم شرکت در این مراسم، دستگیر و بعد از مراحل باز پرسی و محاکمه به ۵٠ ضربه شلاق و ٦ ماه زندان محکوم و در روز ٣ اسفند ١٣٧٨ بعد از تحمل حکم شلاق ، من را به زندان مرکزی سنندج جهت اجرای حکم انتقال دادند.
عزیزان؛ این اولین و آخرین باری نیست که طبقه کارگر برای دفاع از حقوق و مطالبات خود متحمل چنین هزینه هائی می شود. پیش از ١۵٠ سال از اولین مبارزات کارگری میگذرد. از اعتصاب کارگران زن نساج شیکاگو برای کاهش ساعات کار و افزایش دستمزد ها گرفته تا امروز، این مبارزه با فراز و نشیب های خود همچنان ادامه داشته و دارد. در این مبارزات، رهبران و پیشروان کارگری در طول تاریخ به دست عوامل سرمایه داری، زندان، شکنجه و اعدام شده اند. روزی نیست که کارگران و زحمتکشان در گوشه و کنار این کره خاکی برای به دست آوردن حقوق بر حق خود دچار اذیت و آزار نشوند و به کرامت انسانی اشان بی حرمتی نشود.
روزی نیست که ما خبر حوادث کارگری را به خاطر نا امن بودن محل کار و حرص و طمع حریصانه صاحبان سرمایه در اشتیاق به دست آوردن سود بیشتر شاهد نباشیم و هر روز چندین نفر از کارگران دست و پایشان در زیر دستگاه له و لورده نشود و در معادن زیر صد ها تن سنگ و خاک همراه با انفجار های عظیم دفن نشوند. این فاجعه و جنایت نظام سرمایه داری است!

دوستان کارگر؛
اگر حکم شلاق و زندان و حتی مردن در راه رهائی طبقه کارگر و دفاع از حقوق تمامی انسانها برای بهتر زیستن و نابودی استثمار و بندگی، اجتناب ناپذیر شده است، اگر زندان و شکنجه را باید متحمل شد تا فقر و فلاکت و گرسنگی و بیکاری و فساد و تمامی نابرابری های اجتماعی ملغی گردد، اگر برای بهتر زیستن و زندگی سرشار از رفاه و آسایش باید با زندان و شلاق دست و پنحه نرم کرد تا به خواست های انسانی خود رسیده وهر آنچه را که تولید میکنیم از آن بهره مند شویم، پس به ناچار باید این هزینه ها – زندان و شلاق - را تحمل کرد.
ما خواستار دنیائی هستیم که کسی برای پیدا کردن یک وعده غذا و برای سیر کردن شکم خود و خانواده اش تن به هزار خفت و خواری ندهد و جرم و جنایات و ترور و فساد و فحشا را برای بدست آوردن یک لقمه نان پیشه نکند. ما خواهانیم که انسانها در شرایط آزاد و برابر در تمامی شئونات زندگی در راه کسب علم و دانش تلاش کنند و جامعه ای عاری از فقر و گرسنگی همراه با آزادی اندیشه و بیان و بدور از استثمار و فارغ از نظام بردگی را که شایسته بشریت است، را داشته باشیم. در راه رسیدن به یک زندگی انسانی برای رهائی از فقر و تنگدستی، زندان، برای ما بهتر از هر قصر و بارگاهی میباشد. بعد از رهائی و پاره شدن حلقه های زنجیز اسارت، با حلقه های گل قرمز به دور گردن خود، روز فتح را جشن می گیریم.

کارگران و هم زنجیران ؛
تنها با ایجاد تشکل های طبقاتی به نیروی خود است، که می توانیم بستر ایجاد یک زندگی شایسته را فراهم کنیم. پس در راه ایجاد تشکل های کارگری باید گام برداشت و در این راه پیگیرانه تلاش نمائیم.

کارگران؛
به خاطر همدلی و پیگیری شما با من و خانواده ام در زمان بازداشت و زندان، و زحمات بی دریغی که در این راستا انجام دادی از همگی شما سپاسگزارم .
از اعضای "کمتیه هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل ها ی کارگری " ، "کارگران نقاش ساختمانی استرالیا " ، "شورای زنان" و تمامی دوستان و آشنایانی که دلسوزانه در زمان بازداشت، همفکر و یار من بوده اند و در زمان آزادی من، با استقبال پور شورشان امید تازه ای را در دلها زنده کردند، صمیمانه تشکر می‌کنم.
بدون شک به راه انداختن کاروان شادی و استقبال از آزادی یک کارگر که به جرم شرکت در مراسم اول ماه مه شلاق خورده و متحمل زندان شده است، دفاع از حیثیت و حرمت طبقه کارگر و دفاع از خواست و مطالبات طبقاتی کارگران است. پس این سنت والا که نشان از یک درک طبقاتی را در خود دارد همچنان باید ادامه داشته باشد.
در آخر بار دیگر از همگان به خاطر استقبال از من و زحماتی که در این راه متحمل شده اند صمیمانه سپاسگزاری کرده و بهترین درود ها ی خودم را همچون پاک ترین احساسات طبقاتی نثار قدم های استوار تان میکنم و با تمام آن عزیزان پیمان می بندم که در دفاع از حقوق خود و هم طبقه ای هایم از هر آنچه در توان داشته باشم هرگز کوتاهی نکنم.
همبستگی، اتحاد و آگاهی طبقاتی ما تنها ضامن پیروزی کارگران است. پیش به سوی ایجاد تشکل‌های کارگری

پیروز باشید . غالب حسینی

٦ شهریور ماه ١٣٨٨

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

www.komitteyehamahangi.com