افق روشن
www.ofros.com

بیانیه و قطعنامه ها به مناسبت روز معلم سال ۱۳۹۵


حقوق معبم و کارگر                                                                                            جمعه ١۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ٦ مه ۲۰۱٦

بیانیه ی انجمن صنفی معلمان کردستان - مریوان به مناسبت روز معلم ۹۵

فرهنگیان فرهیخته امسال در حالی هفته ی معلم را شاهدیم که رسول بداقی بعد از تحمل هفت سال زندان و بدون مرخصی آزاد شد اما همکارانی چون محمود بهشتی لنگرودی،اسماعیل عبدی،علی اکبر باغانی،علی رضا هاشمی،مهدی بهلولی،محمد رضا نیک نژاد و طاهر قادر زاده جمعا به حدود ۳۵ سال حکم قطعی و اولیه ی زندان محکوم شده اند و تعدادی از همکاران نیز با هزاران ساعت بازجویی،احضار و تهدید روبرو بوده و هستند.
با وجود تمام این برخوردها جامعه ی معلمین با متانت و دوراندیشی اعتراضات خود را در قالب تجمع های سکوت سازمان داده و هم زمان با جدیت و پیگیری مداوم سعی در ایجاد فضای تعامل سازنده با مسئولان داشته است.
در سالی که گذشت نظام تعلیم و تربیت ما همچنان با مشکلات عدیده ای روبرو بوده است. روند رو به رشد خصوصی سازی،کمبود فضای آموزشی خصوصا در مناطق محروم،ترک تحصیل،بیکاری فارغ التحصیلان و در زیر خط فقر نگه داشتن جامعه ی بزرگ فرهنگیان می تواند باعث وارد شدن خسارات جبران ناپذیری بر پیکره ی جامعه گردد.
انجمن صنفی معلمان استان کردستان - مریوان همراه با سایر تشکل های صنفی و مستقل کشور خواستار توجه مسئولین به بزرگترین و مهمترین نهاد آموزشی کشور بوده و بر خواست های برحق زیر پای می فشارد.
۱- لغو کلیه ی احکام صادره علیه فعالین صنفی و آزادی تمامی معلمان دربند
۲- توقف روند خصوصی سازی مدارس
۳- توجه به وضعیت معیشتی معلمان شاغل و بازنشسته در راستای رسیدن آنها به یک زندگی شایسته
۴- ایجاد بیمه های درمانی کارآمد برای شاغلان و بازنشستگان فرهنگی
۵- اجرای اصل سی قانون اساسی مبنی بر آموزش رایگان و ارتقای کیفیت آموزش در مدارس دولتی
٦- ایجاد بستر مناسب برای مشارکت معلمان در سیاست گذاری نهاد آموزش و پرورش.
۷- آزادی فعالیت تشکل های مستقل صنفی و توقف نگاه امنیتی به فعالین صنفی
۸- اجرای اصل پانزده ی قانون اساسی و آموزش و تحصیل به زبان مادری در سراسر کشور

انجمن صنفی معلمان استان کردستان مریوان

پانزدهم اردیبهشت هزاروسیصدو نودو

**************

بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) به مناسبت روز معلم سال ۱۳۹۵

به نام خداوند جان وخرد
در تمامی سال های گذشته روز و هفته معلم فرصتی بوده است تا مسئولان عالی رتبه و صاحب تریبون، به تبیین جایگاه معلم، بعضا تکریم و تجلیل از او و گاه یارگیری با معلمان به قصد و نفع مسایل سیاسی جناحی خود بپردازند. هفته گرامیداشت مقام معلم، مانند بسیاری از هفته های نامگذاری شده، تاریخ مصرف یک هفته ای دارد و پس از آن تمامی مسئولانی که در مقام و شان معلم سخن گفته بودند، همه حرف هایشان را فراموش کرده و وارد هفته ای دیگر با نامگذاری دیگر می شوند.
هفته معلم سال ۱۳۹۵ را درحالی برگزار می کنیم که سرانجام رسول بداقی پس از تحمل ۷ سال زندان بدون یک روز مرخصی ، از زندان اوین، آن هم به صورت مشروط، آزاد شد. این در حالی است که هنوز چند تن از همکاران مان به دلیل پیگیری همان مطالبی که مسئولان درباره ی آن سخن رانده اند،یا در زندان هستند و یا با احکام قضایی سنگین اما در حال تجدید نظرمواجه اند. همکارانی همچون محمود بهشتی لنگرودی با سه حکمِ زندان که جمعاً به ۱۴ سال می رسد، اسماعیل عبدی با حکم جدید ۶ سال زندان، علی اکبر باغانی با تحمل یکسال زندان و دوسال تبعید، مهدی بهلولی با حکم اولیه ۵ سال زندان و محمد رضا نیک نژاد با حکم اولیه ۵سال زندان. همچنین علیرضا هاشمی با حکمی سه ساله به مدت یکسال است که در زندان به سر می برد. و هفته معلم ۱۳۹۵ را در حالی سپری می کنیم که همکاران ما در سراسر کشور به علت برگزاری تجمع سکوت در حمایت از همکاران زندانی و مطرح نمودن خواسته های خویش با هزاران ساعت بازجویی و احضار روبرو بوده و هستند.
علی رغم همه اتفاق های ناگوار سال گذشته تمام سعی ما در رعایت قوانین جاری کشور و احترام به آن، خویشتنداری، صبر و تحمل استوار بوده است و در این راه از هر فرصت و فضایی که برای تعامل سازنده با مسئولان کشور پدید آمد و فکر می کردیم می تواند به ارتقای سطح آموزش و پرورش کشور منجر شود، فروگزار نکردیم. از این رو به دعوت سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای ارائه ی نظراتمان در تدوین برنامه توسعه ششم در حوزه آموزش و پرورش پاسخ مثبت داده و مشارکت جستیم. هرچند اثری از نظرات مدون شده ی تشکل ها در لایحه ی ارائه شده به مجلس مشاهده نشد. با مدیریت های مختلف آموزش و پرورش در کشور جلسات متعدد برگزار کردیم و در وزارت آموزش و پرورش با مسئولان آن جلسات متعددی در حوزه های مختلف گذاشتیم و در انتقال نظرات در جهت همگرایی بیشتر معلمان و ستاد عمل کردیم. با بسیاری از نمایندگان مجلس، جلسات مشترک برگزار کردیم و نگرانی ها و مسایل خود را مطرح کرده و با بسیاری از منتخبان مجلس جدید نیز جلسه داشته و مسایل و مشکلات معلمان سراسر کشور را مطرح و خواستار بررسی و یافتن راه حل در مجلس جدید شده ایم.
در این راه البته رفتار دولت که به گونه ای مثبت و توام با عدم هراس از تشکل ها بوده و آن را به بدنه و وزارت خانه های مختلف خود نیز تزریق کرده، موثر بوده است . تا در برابر هر چندگامی که برداشته ایم با گامی مثبت از سوی دولت مواجه گردد. این امر زمینه های همگرایی بیشتر را دو چندان کرده است. هر چند که در این مساله نیز نهادهایی در حاکمیت با تنگ نظری زمینه های قطع این همکاری یا تشکل هراسی و …. را پدید می آورند و زمینه هایی برای در حاشیه رفتن و عدم درک متقابل را خواهان هستند.
اما با همه رویکردهای تعاملی سال گذشته در پایان سال تحصیلی ۹۵_۹۴ انتظارات ما هنوز بر آورده نشده است.در حالیکه در جلسات مشترک با بسیاری از مسئولان عالی رتبه نظام، آنان خود مسایل و مشکلات فرهنگیان را بهتر از ما می دانستند، اما قدم های مثبتی برداشته نشده است و هنوز آموزش و پرورش و معلمان کشور با مشکلات و کاستی های متعددی که در زیر می آید مواجه هستند:
۱-مشکلات معیشتی عموم فرهنگیان شاغل و بازنشسته : درحالیکه سال ها از اجرای آزمایشی قانون مدیریت خدمات کشوری می گذرد، این قانون، علی رغم امیدهای بسیاری که معلمان به آن بسته بودند، در حالی هنوز به طور موقت اجرا می شود، که بسیاری از کارمندان دولت از آن مستثنی شده اند و یا با زدن تبصره هایی به آن، سازمان های ثروتمند توانسته اند بسیار فراتر از قانون از بیت المال پرداخت های کلانی به کارمندانشان داشته باشند و زمینه های تبعیض گسترده، بین سازمان های بدون در آمد و با درآمد را بوجود آورند. امروز درصد بالایی از فرهنگیان و بازنشستگان کشور با مشکلات معیشتی فراوان دست به گریبانند و خود و خانواده اشان از این بابت با رنج وآسیب های فراوانی مواجه گردیده اند و نا امید از این قانون و هر قانون دیگری امیدهایشان را به برقراری عدالت در پرداخت توسط دولت از دست داده اند. گویی آنان کارمندان درجه دو و سه تمامی دولت های بعد از انقلاب هستند. دولت ها نیز همواره بدون شفاف سازی و بیان واقعیت ها به ساختن آمار و ارقام جعلی در جهت نشان دادن عدالت می پردازند، در حالیکه ما با قاطعیت می گوییم و به طور مستند می توانیم ثابت کنیم که مجموع دریافتی سالانه فرهنگیان و بازنشستگان آموزش و پرورش هر عددی که باشد، نسبت به بسیاری از کارمندان دیگر دولت که از نظر استخدامی دارای شرایط مشابهی با معلمان بوده اند،بسیار کمتر است و برخی از آنان اکنون با شرایط شغلی بسیار بهتر، درآمد سالانه ای دست کم ۴ تا ۵ برابر بیشتر از معلمان هم رده ی خود، دارند.
۲- احترام و حرمت شأن بازنشستگان فرهنگی: بازنشستگان فرهنگی دورنمای فرهنگیان شاغل هستند. امروز حقوق فرهنگیان بازنشسته به صندوق بازنشستگی کشور سپرده شده است و آموزش و پرورش با شانه خالی کردن از مشکلات معیشتی و درمانی آنان این مسئولیت رابرعهده ی صندوق بازنشستگی کشور می گذارد. بدون مطرح نمودن این نکته که آموزش و پرورش مقصر اصلی است. حقوق ناچیز فرهنگیان در زمان اشتغال و در نتیجه پرداخت های کم به صندوق بازنشستگی، زمینه های دریافتی های نامناسب و حتی تحقیر آمیز برای بازنشستگان فرهنگی را فراهم آورده است. دوم، دولت با کوتاهی در نظارت بر وضعیت حقوقی بازنشستگان فرهنگی، شرایطی ایجاد کرده است که بازنشستگان فرهنگی تا نصف همترازان شاغل خود حتی در آموزش و پرورش دریافتی داشته باشند و از این رو با مسایل سخت معیشتی دست به گریبانند. نکته ی مهم دیگر اینکه شاغلانِ امروز، با نگاه به پیشکسوتان خود انگیزه کاری خود را از دست داده اند.
٣-آزادی تمامی فعالان صنفی و رفع اتهام از تمامی آنان: از میان اعضای کنونی و سابق کانون صنفی معلمان دوتن هم اکنون در زندان به سر می برند.آقایان محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی، که به منظور اعتراض به احکام ناعادلانه و روند غیر قانونی پرونده قضایی خود متاسفانه در اعتصاب غذا به سر می برند. اقدامی که به ناچار صورت گرفته، نگرانی شدید خانواده و همکارانشان نسبت به سلامت جسمانی آنان را برانگیخته اما با بی توجهی مسئوولان مربوطه همراه بوده است. دو همکار فرهیخته و از اعضای سابق کانون، مهدی بهلولی و محمد رضا نیک نژاد نیز که اکنون جدای از معلمی در کسوت روزنامه نگاری مسائل آموزش و پرورش را در نشریات کشور مطرح می نمایند، هریک با اتهاماتی بی پایه و غیر مستند در دادگاه بدوی به پنج سال حبس محکوم شده و در انتظار نتیجه دادگاه تجدید نظر می باشند. ما به جدّخواهان رفع اتهام از این عزیزان وآزادی فوری آنان و البته پایان بخشیدن به حکم تبعید علی اکبر باغانی دبیرکل پیشین کانون صنفی معلمان و همچنین آزادی علیرضا هاشمی دیگر همکاری که بیش از یک سال گذشته را در زندان بوده است؛ می باشیم.
۴- ایجاد بیمه درمانی موثر، کارآمد و مداوم با حق بیمه معقول برای شاغلان و بازنشستگان: آموزش و پرورش جدید ایران با سابقه ای صد ساله، یکی از ضعیف ترین خدمات بیمه ای را به کارمندان شاغل و بازنشسته خود ارایه می دهد، خدماتی غیر مستمر که همه ساله بایست منتظر تغییراتی در آن بود. از نظر کیفیت و مداومت نیز با هیچ یک از ادارات دولتی دیگر که چنین خدماتی را ارایه می دهند قابل قیاس نیست و همواره در نازل ترین سطح ارائه گردیده است.
۵-ایجاد سازمان رفاهی برای شاغلان و بازنشستگان آموزش و پرورش: عجیب است آموزش و پرورش با داشتن یک میلیون کارمند و حدود هفتصد هزار بازنشسته هیچ برنامه مستمر و یا سازمان رفاهی برای فراهم آوردن زمینه های مناسبی برای تفریحات سالم آنان ندارد. درحالیکه بسیاری از وزارت خانه ها و حتی سازمان های کوچک، خدمات رفاهی گسترده، هتل های مجلل، مجموعه های ورزشی پیشرفته و چند منظوره و مراکز تفریحی و اقامتی مجهز در امتداد سواحل خزر و برخی استان های دیگر را در اختیار کارکنان خود قرار می دهند، کارکنان آموزش و پرورش ناچارند در زمان تعطیلات از کلاس های درس بعنوان محل اقامت استفاده کنند. تاسف بارتر آن که در اغلب اوقات سال حتی درِ خانه های معلم که کمی مجهزتر از کلاس های مدرسه ها هستند نیز به روی آنان بسته است.
۶- اجرای قانون مدیریت انتخابی مدارس: این قانون که اجرای آن در دوره ی دولت هشتم آغاز شد، علیرغم استقبال معلمان، دولت نهم و دهم اجرای آن را متوقف نمود . جامعهی فرهنگیان مؤکّداً خواهان اجرای این قانون هستند که در سال ۳۹ با پیشنهاد هیأت وزیران و در جلسهی ۶۷۹ شورای عالیِ آموزش و پرورش تصویب گردید .لازم است دولت یازدهم این اولین و کوچک ترین گام در کاهش تمرکز گرایی شدید حاکم بر آموزش و پرورش را بردارد تا نشان دهد که اندکی به معلمان خود اعتماد دارد.
٧- حمایت از تشکل های غیر دولتی و حذف نگاه امنیتی: تشکل های غیر دولتی امروز توسط دولت بدون هیچ توجهی در سرزمینی با نگاه امنیتی از سوی حاکمیت رها شده اند که آثار چنین نگرشی را در دستگیری و زندانی نمودن فعالان صنفی شاهد بوده ایم و تداوم آن را برخلاف ادعاها، با احضارها و احکام جدید زندان به تماشا نشسته ایم. به نظر می رسد دو گونه برخورد با نهادهای مدنی در دستور کار است. اول،انحلال آن ها با اتهامات مختلف در صورت تلاش برای حفظ استقلال و حرکت درجهت پیگیری خواسته های بدنه ی صنف؛ دوم،حفظ نام و عنوان آن ها و تلاش برای انحلال ماهیت و مهار و هدایت آن به سمت و سوی دلخواه.
۸- اجرای اصل سی قانون اساسی، مبنی بر آموزش رایگان و پرهیز از طبقاتی کردن مدارس(آموزش) و خصوصیسازی آنها، همچنین برنامهریزی در جهت ارتقای کیفیت آموزشی و تربیتی در مدارس دولتی کشور.
۹- تدوین قوانین مشخص برای معلمان بخش خصوصی و غیر انتفاعی : علی رغم مخالفت ها با خصوصی سازی ها در آموزش و پرورش، این سیاست پیگیری می شود. مدیران (موسسان) این مدارس که دیدگاه ها و رفتاری مشابه کارفرمایان بنگاه های اقتصادی دارند،بدلیل نبود قوانین مشخص درباره معلمان این نوع مدارس، از وجود بیکاری گسترده در جامعه حداکثر سوء استفاده را نموده و حقوقی کمتر از حداقل دستمزد در کشور را به برخی از آنان پرداخت می نمایند. ما در سال های اخیر شاهد بی عدالتی های بزرگی در حق این گروه از معلمان بوده ایم.
۱۰-مشارکت معلمان در تصمیم سازی و سیاست گذاری ها در آموزش و پرورش: در حالیکه اصلی ترین وظیفه آموزش و پرورش بر عهده معلمان است، اما معلمان از مشارکت در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها درآموزش و پرورش کنار گذاشته شده در ساختار هرمی این نهاد گسترده در پایین ترین بخش آن قرار داده می شوند. مدیران بالا دستی بدون در نظر گرفتن نظرات معلمان و حتی مدیران میانی تصمیم گیری نموده و به تصور دور از واقعیتِ خود، اعمال مدیریت می نمایند. کیفیت،نتایج و بازده این گونه مدیریت ها را نیز همگان شاهد هستیم.
۱۱-افزایش بودجه آموزش و پرورش از 1/6 درصد به دست کم 6 درصد از تولید ناخالص ملی مشابه با کشورهای توسعه یافته صنعتی وحتی کمتر توسعه یافته منطقه ،در زمینه اموزش و پرورش:تا از این طریق تمامی بودجه ی آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق نگردد و پس از تامین به موقع اعتبارات جاری(حقوق و مزایا) بتواند در راستای بالا بردن کیفیت آموزش نیز گام بردارد. برای انجام این مهم لازم است در نظام برنامه ریزی و بودجه ی کشور تغییر دیدگاهی اساسی ایجاد شود و آموزش و پرورش از ردیف های آخر به اولویتهای اول تبدیل گردد. دست کم، هم ردیف با بودجه ی دفاعی که در زمانه ی جنگ نرم برای حفظ فرهنگ اصیل ملی و تداوم انسجام اجتماعی،اگر اهمیت آن معادل با دفاع فیزیکی نباشد، کمتر هم نیست.
در پایان از تمامی مسئولان بلند پایه نظام می خواهیم، تا از تکریم های تکراری و بی محتوا ی معلمان شاغل و بازنشسته خودداری نموده، مطابق همه ی آنچه که از شرایط بسیار نگران کننده معلمان و بازنشستگان می دانند، به وظیفه قانونی، اخلاقی و انسانیِ خود در قبال فرهنگیان، دانش آموزان و آینده ی کشور عمل نمایند.

کانون صنفی معلمان ایران (تهران)

۱۳۹۵/ ۲ /۱۲

**************

قطعنامه فعالین مستقل صنفی فرهنگیان سنندج به مناسبت ١٢ اردیبهشت، روز معلم

به نام خداوند جان و خرد
دوازدهم اردیبهشت هر سال به مناسبت شهادت شهید مطهری در کشور روز معلم و از ١٢ تا ١٩ اردیبهشت از طرف دولت هفته معلم نام گذاری شده است . این در حالی است که سال هاست معلمین این سرزمین در تنگنا قرار داشته و اوضاع معیشتی مناسبی ندارند . و با اینکه خط فقر در جامعه بیش از سه و نیم میلیون تومان است معلمان همچنان دستمزدشان خیلی پایین تر از خط فقر بوده و وعده وعید های دولت و مجلس در تمامی ادوار هیچگاه جامه عمل نپوشیده و فقط در حد شانتاژ خبری و خودنمایی رسانه ای باقی مانده است.
همچنین بار امنیتی حاکم بر معلمان و فعالین صنفی در پی احضار ها و تهدید ها و گرفتن تعهدات کتبی از آنان و در پاره ای از مواقع زندان و تبعید آنان همچنان ادامه داشته و سیاست دولت و نظام در قبال معلمان زحمتکش و دلسوز نه در شأن معلمان بوده و نه نشانه هایی از بهبود را در خود دارد . از سویی دیگر دولت با عدم تمکین به قانون اساسی و فرار از اصل ٣٠ این قانون ، با پولی کردن مدارس و فشار بر دانش آموزان و اولیای آنان ، بر تعداد ترک تحصیل ها و کودکان کار در جامعه افزوده و همچنان بر طبل این سیاست نادرست می کوبد . همچنین با عدم تمدید پروانه کانون ها و انجمن های صنفی و عدم صدور مجوز برای ثبت تشکل ها و اتحادیه های صنفی جدید فرهنگیان عملا وعده های خود را مبنی بر حمایت از تشکل های صنفی فراموش کرده و وقَعی هم به آنها نمی نهد. مدارس تخریبی، اجاره ای ، کپری و… همچنان در کشور فراوان بوده و هر روز شاهد اتفاقات ناگوار جدیدی در این نوع مدارس می باشیم . و دولت و مسئولین هیچ چاره اساسی برای آنها نمی اندیشند. هر ساله آموزش و پرورش دچار کسری بودجه بوده و در پرداخت معوقات و مطالبات فرهنگیان ، عمدی و غیر عمدی سهل انگاری می نماید و هیچ گاه برای آن تدبیری درست اندیشیده نمی شود.
بر این اساس ما فرهنگیان و فعالین مستقل صنفی معلمان استان کردستان شهرستان سنندج این سیاست های نادرست و نسبتا مغرضانه را محکوم کرده و پیگیری موارد ذیل را از دولت و مسئولین به جد خواستاریم.
١- فزایش حقوق و مزایای فرهنگیان به بالاتر از خط فقر
٢- تجهیز و نوسازی مدارس بطوری که معلمان و دانش آموزان در مدارس احساس امنیت کنند . نه اینکه هر لحظه منتظر حادثه ای ناگوار باشند .
٣- برقراری عدالت آموزشی در مناطق حاشیه و رسیدگی بیشتر به اوضاع دانش آموزان این مناطق
۴- برقراری بیمه تکمیلی مناسب و پایین آوردن هزینه های درمان برای فرهنگیان و خانواده های آنان
۵- برداشتن فضای امنیتی از روی دوش معلمان و فعالین صنفی و قطع ارعاب ، تهدید و احضار فعالین صنفی فرهنگیان
٦- برقراری دادگاه علنی با حضور هیئت منصفه برای فعالین صنفی معلمان و آزادی بی قید و شرط آنان از زندان در صورتی که فعالیت آنان از مدار صنفی خارج نشده است.
٧- پرداخت کامل و یکجای پاداش پایان خدمت بازنشستگان زحمتکش فرهنگی به محض اتمام سنوات خدمت و زحمت ها و مشقات فراوانی که در این راه کشیده اند .
٨- پرداخت حق الزحمه اضافه کاری و تصحیح اوراق امتحانی فرهنگیان بطور کامل ، بدون شانتاژ خبری و فرا فکنی رسانه ای
٩- رسیدگی به وضعیت معلمان حق التدریس و مربیان پیش دبستانی و نیروهای خرید خدمت در آموزش و پرورش
١٠- تمکین به اصل ٣٠ قانون اساسی و تحصیل رایگان کودکان و نوجوانان و جوانان کشور
١١- تمدید مجوز کانون های صنفی و صدور مجوز فعالیت برای تشکل های صنفی مستقل جدید فرهنگیان
١٢- برقراری حق مسکن و وام های کم بهره و بلند مدت همانند سایر کارکنان دولت

معلمان و فعالین مستقل صنفی فرهنگیان سنندج - استان کردستان

**************

بیانیه کانون صنفی معلمان استان قزوین به مناسبت روز معلم

به نام خدا
امسال در شرایطی وارد روز معلم می شویم که رخوت و ناامیدی از شرایط فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی فرهنگیان می رود که دوباره به چالشی جدید منتهی شود؛ از این رو همه درخواست فعالان صنفی فرهنگیان بر این است که تصمیم گیرندگان کشور با درک درست شرایط، تدابیری اتخاذ کنند که این گسل بین فرهنگ و جامعه بیش از پیش عمیق تر نشود.
اگر در دوران دولت احمدی نژاد، فعالان صنفی فرهنگی، در سکون و سکوت اجباری، هرکدام به گوشه ای خزیده بودند ، با روی کارآمدن «دولت تدبیر و امید» و زمزمه ی تدوین منشور حقوق شهروندی، خونی تازه به رگ هایشان تزریق شد.
فرهنگیان دست بر زانو گذاشتند تا کمر خمیده خود را دوباره راست کنند؛ درحالی که همکارانشان هنوز، برای احقاق حقوق آن ها، دربند بودند و بسیاری از هم صنف هایشان، حکم قضایی داشتند.
با این همه، امیدوار به «تدبیر»، صبوری پیشه کردند تا مطالبات صنفی را به صورت مسالمت آمیز پیگیری کنند. فرهنگیان از یک سو شاهد بودند رئیس جمهور، اعتراض های صنفی را حق آن ها عنوان می کرد و از سوی دیگر، تجمعات آن ها به احضار و تهدیدهای حراستی تبدیل می شد.
آنگاه که خواستند،صدایشان را به «خانه ملت» برسانند؛پاسخی جز تهدید و ضرب و شتم دریافت نکردند. سکوت نمایندگان مجلس هم، زخم هایشان را عمیق تر کرد تا اینکه حکم های فعالان صنفی هم اجرا شد.
مگر مطالبات فرهنگیان چیست که در آستانه گرامیداشت مقام معلّم، با گذشت حدود نیم قرن از به خاک و خون کشیدن دکتر «خانعلی» برای احقاق حقوق صنفی، هنوز به آن دست نیافته اند؟جز اینکه:
– فعالیت صنفی آن ها بنابرقانون به رسمیت شناخته شود و امنیتی تلقی نگردد.
– سنگ هایی که مانع از تشکیل رسمی کانون صنفی فرهنگیان می گردد، برداشته شود.
– به خواسته های«محمود بهشتی»، سخنگوی کانون صنفی فرهنگیان ایران برای انجام یک محاکمه برمبنای اصل ١٦٨ قانون اساسی با حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری توجه شود تا برای سومین بار دست به اعتصاب غذا نزند.
– محدودیت های «اسماعیل عبدی» دبیرکل کانون صنفی برداشته شود تا ناچار به جرگه اعتصابیون نپیوندد.
_«علی اکبر باغانی» تنها به جرم احقاق حقوق صنفی علاوه بر تحمل یک سال حبس در بدترین شرایط و در کنار زندانیان محکوم به اعدام و جرایم سنگین مواد مخدر، اکنون تبعید را تحمل نکند.
– «محمد رضا نیک نژاد» و «مهدی بهلولی» برای قلم زدن و نوشتن دردها، هریک به پنج سال حبس در دادگاه بدوی محکوم نشوند.
– قانون مدیریت خدمات کشوری و نظام هماهنگ پرداخت حقوق که از مطالبات فرهنگیان است به صورت واقعی اجرایی شود.
آن هم درحالی که زمزمه هایی از مستثنا کردن برخی دستگاه‌های اجرایی شنیده می شود که عملاً از دامنه شمول این قانون خارج می شوند تا همچنان فرهنگیان ،طعم تلخ تبعیض را در پرداخت حقوق بچشند.
– صندوق‌های ذخیره فرهنگیان به معنای واقعی تامین کننده رفاه فرهنگیان باشد و اطلاع رسانی شفاف را در دستور کار قرار دهد.
– روند خصوصی سازی مدارس که به تبعیض در آموزش و محرومیت از تحصیل را دردانش آموزان تقویت می کند، متوقف شود .
– تحول نظام آموزشی به صورت کارشناسی و برنامه ریزی شده و به دور از شتابزدگی تدوین شود و به طریقی سامان یابد که خرد محوری، خلاقیت و آموزش حقوق شهروندی در راستای تحقق توسعه پایدار شکوفا شود .
– در گزینش معلمان، صلاحیت آموزشی و علمی سنجیده شود، نه سلیقه های شخصی.
– در شرایط معلمان حق التدریس بازنگری شود که با کمترین دستمزد کار می کنند و دراین بین همان دستمزد حداقلی هم پرداخت نمی‌شود.
– از وعده و وعیدهای توخالی که رسانه ی ملی بر روی آن مانور می دهد و تنها روح رنجور فرهنگیان را آزرده تر می کند، دست برداشته شود.
– نگاه غیرمنصفانه «مصرفی» بودن آموزش و پرورش تغییر یابد و اگر به توسعه همه جانبه کشور اعتقادی وجود دارد با تخصیص بودجه کافی در راه اعتلای ایران گام برداشته شود.
– حقوق بازنشستگان فرهنگی برابر با بالارفتن تورم افزایش یابد.
براین اساس کانون صنفی معلمان استان قزوین، ضمن تبریک آزادی رسول بداقی سرفراز، از قوای سه گانه کشور و همه دلسوزان ایران اسلامی می خواهد، بیان و پیگیری مطالبات بحق فرهنگیان را براساس نص صریح قانون اساسی به رسمیت بشناسند و در جهت تحقق آن، همراه فرهنگیان باشند و بیش از این نگذارند، مدرسان تعلیم و تربیت کشور با زخم و آه و درد برخاسته از خنجر تورم و رکود و ناشنوایی و نادیدگی، شاهد این ظلم مضاعف باشند.

کانون صنفی معلمان استان قزوین