افق روشن
www.ofros.com

شیرخان نبوی از فعالین کارگری کامیاران درگذشت


مجموعه ای از ...                                                                                                 پنجشنبه ٢٨ تیر ١٣٩١

«به یاد شیرخان نبوی»
یک صدا خوابید
یک صدا در زیر بار کار طاقت سوز
خون درون قلب بی تاب و تن اش خشکید
یک صدا در امتداد آرزوی جمله انسانها
گامها برداشت و عصیان بر لب اش ماسید
ای کسانی که بر این خاموش عصیانی گذر آرید
هر یکی تان
خوشه ای از خشم نامیرای این خاموش بردارید.

شعر از پرویز اله یاری
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه
چهارشنبه بیست و هشتم تیر ١٣٩١

***************

زندگی نامه
زندگی نامه شیرخان نبوی
«حوری»

اشکهایش را
بر خاطرات با تو بودن
           می باراند
بر زندگی ای که با مهر تو
           زنده بود
و لبخندت
خرمنی از آفتاب را
بر سفره می نشاند
بلندای رنجنامه ات
چه پر نشیب و فراز است
شادمانه هایت
تنها آنگاه جلوه می نمود
که بر چهره ای بذر شادی می کاشتی
اما ای دریغا
تو به هشدارباشهای تن ات
اعتنا نکردی
زنده، زنده آب شدی
بی هیچ همدردی ات با قلبت
سفرنامه تلخی بود
که آرزوهای بلندت
با سطرهای کوتاه
و ناخوانا
باز بگذاری
ای کاش می پاییدی
و رؤیاهایت را
در دنیای بهتر می دیدی.

شیرخان نبوی متولد سال ١٣۵٠ و از خانواده ای تنگدست در روستای آهنگران از توابع کامیاران بود. از ابتدای زندگی او تا دوران بلوغ و آشنا شدن با عوامل و علل فقر و نداری و تبعیض موجود میان بخشهای جامعه، همانند زندگی میلیونها انسان تحت ستم دیگر نکته برجسته ای در آن دیده نمی شود. آنچه که به شخصیت شیرخان جلوه ای متفاوت با بسیاری از هم سرنوشتیانش بخشید، دوره ای است که افکار انساندوستانه اش شکل گرفت و وارد دوره ای جدید از زندگی اجتماعی گردید. زندگی اجتماعی شیرخان سراسر مبارزه، اعتراض و آگاهگری در میان انسانهای بی حقوق و بی نسیب از امکانات موجود در جامعه است. انسانی خونگرم و بسیار صمیمی با دوستان و آشنایان و غمخوار اکثریت محروم بود و در عین حال دشمنی آشتی ناپذیری با اقلیت مفتخوری داشت که این دنیای وارونه را بر انسنها تحمیل کرده اند. آرزوهای بلندی در سر داشت و برای تحققشان آنی تعلل نمی کرد. ساختن دنیائی دیگر را ممکن می پنداشت و برایش مجدانه فعالیت می کرد. دنیای آرزوهای شیرخان، دنیائی فاقد از بی حقوقی، فقر و نکبت بود. دنیائی که شادی و رفاه برای عموم انسانها رکن اصلیش باشد. او برای بر پائی چنین دنیائی زنده بود و زندگی می کرد. دنیای انسانهای آزاد و برابر، دنیائی که در آن کودک کار و خیابان نباشد. او با دیدن هر کودک دست فروشی کنار خیابان قلبش آزرده می شد و از ته دل به این دنیای وارونه لعنت می فرستاد.
شیرخان خود یک کارگر بود که هر روزه مورد استثمار و بهره کشی واقع می شد. ولی او اهل تمکین نبود و اعتقادی به ابدی بودن سرنوشت نداشت. یقین کامل داشت که می شود سرنوشت را دگرگون کرد و دنیا را آنگونه که شایسته انسان متمدن است، ساخت. اما او فقط یک انسان آگاه نبود و آگاهیش را در ذهن خود اسیر نمی کرد. او یک مبارز بود و مصمم به مبارزه. از هر مجالی برای انتقال اندیشه اش به دیگران استفاده می کرد. انسانی شوخ طبع و صمیمی بود و به خاطر این ویژگی خیلی سریع در میان محافل و جمعها جا باز می کرد و مورد احترام واقع می شد. در برخوردهایش مذهب، رنگ، نژاد و جنسیت نمی شناخت و نسبت به هر گونه عامل تفرقه افکنی به افشاگری می پرداخت و انسانیت و منافع و مناسبات انسانی را تبلیغ می کرد. اعتقاد به مبارزه جمعی داشت و برای متحد ساختن انسانها در عرصه های مختلف با جدیت تلاش می کرد. با شکل گیری اولین تشکل کارگری، یعنی کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری به عضویت آن در آمد و برای متشکل کردن کارگران هر چه بیشتری در آن تشکل فعالیت زیادی کرد. بعد از آن عضو انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه و اتحادیه آزاد کارگران ایران شد و از حدود ٢ سال پیش تا زمان مرگش به عنوان عضو جمع فعالین کارگری کامیاران فعالیت داشت. شیرخان پیگیرانه به دنبال کسب خبر از مراکز کارگری بود وبه مراکز در حال اعتصاب سر می زد تا با کارگران تماس بگیرد و رهنمود دهد. از کسانی بود که برای خانواده های کارگران دربند کمک مالی جمع می کرد و خود به دیدنشان می رفت. اعتصابات زیادی را خود به کمک فعالین دیگر سازماندهی و هدایت کرد. از آن جمله اند؛ اعتصابات طولانی و موفق کارگران در پتروشیمی پلی اتیلن سنگین کرمانشاه در سالهای ٨٧ و ٨٨ و اعتصابات دو سال اخیر در نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج. شیرخان فقط سازمانده اعتصاباتی نبود که خود در آنها ذی نفع باشد، در خیلی از اعتصابات کارگران شرکتهای دیگر شرکت فعال داشت و در کنار کارگران اعتصابی قرار می گرفت، راهنمائی می کرد و آنان را به اتحاد و مقاومت متحدانه در مقابل کارفرما تشویق می نمود.
این انسان مبارز فقط یک فعال کارگری نبود، بلکه فعال همه جنبشهای اجتماعی مانند زنان، کودکان و غیره بود. به هر مناسبتی شیرخان در کار تبلیغی، نصب پلاکارد در میادین و خیابانها و هر کار دیگری که لازم بود، فعالانه شرکت داشت. او هیچ یک از جنبشهای اجتماعی را بیگانه از جنبش کارگری نمی دانست و به همین خاطر تقویت جنبشهای دیگر را هم مهم و با اهمیت می دانست. برگزاری مراسمهای اول می، ٨ مارس و روز کودک مجالهائی بودند تا شیرخان از چند هفته قبل از رسیدن آن روزها با شور و شوق فراوان برای تدارکشان کار کند. به حق او یکی از سازماندهنگان اصلی آن مراسمات بخصوص در کامیاران بود. اما کار تدارک و سازماندهی این گونه مراسمات و جشنها برای شیرخان محدود به شهر کامیاران نبود. خیلی از مراسمات به مناسبتهای روز جهانی کارگر، روز جهانی زن و روز جهانی کودک در شهرهای سنندج و کرمانشاه نیز عرصه های دیگری از فعالیت او به عنوان سازمانده و تدارک کننده شان بودند.
شیرخان در ازای این همه فعالیت اجتماعی، تاوانهای زیادی نیز پرداخته بود. بارها توسط اطلاعات و نیروهای انتظامی تهدید و بازداشت شده و اذیت و آزار دیده بود و بارها در محیطهای کار از سوی کارفرمایان و عواملشان تهدید و اخراج شده بود. اما هیچ از آنها نتوانستند او را از ادامه راهش بازدارند و همواره با روحیه تر و پر شورتر به فعالیتهایش ادامه می داد.
متأسفانه شیرخان عزیز روز اول تیر ١٣٩١ حین کار در نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج دچار سکته قلبی شد و به خاطر نبود پزشک و امکانات پزشکی مناسب قبل از رسیدن به بیمارستان جانش را از دست داد.

یادش گرامی باد

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه - ۴/۴/ ١٣٩١

***************

شیر خان عزیز بدرود

خبردار شدیم که آقای شیرخان نبوی تکنیسین برق در نیروگاه سنندج و از فعالین کارگری خوشنام دیروز پنجشنبه مورخ ١/۴/ ١٣٩١ بر اثر ایست قلبی بدورد حیات گفته است. ما ازدست رفتن این عزیز را به خانواده محترمشان وبه کارگران نیروگاه سنندج و تمامی جنبش کارگری تسلیت میگوییم.

کمیته يیگیری ایچاد تشکل های کارگری

٢/۴/١٣٩١

***************

پیام تسلیت اتحادیه آزاد کارگران ایران

شیرخان نبوی (آسنگران) بر اثر ایست قلبی جان باخت

شیرخان نبوی(آسنگران) فعال کارگری و از اعضا اتحادیه آزاد کارگران ایران روز پنج شنبه اول تیرماه حین کار و در سن ۴١ سالگی بر اثر ایست قلبی جان باخت. شیرخان از کارگران پیمانکاری نیروگاه سنندج بود. وی از چند روز پیش، از درد ناحیه شکم و قفسه سینه رنج میبرد و در شهر کامیاران به پزشک نیز مراجعه کرده بود. اما بدلیل فقر و تنگدستی بناچار صبح روز پنج شنبه اول تیرماه از شهر کامیاران به محل کار خود در نیروگاه برق سنندج رفته بود.
بنا بر اظهار همکاران شیرخان، حدود ساعت ١٠ صبح لرزش شدیدی تمام بدن شیرخان را در بر میگیرد و به درمانگاه نیروگاه مراجعه میکند اما پس از تزریق آمپولی حالش بهتر میشود و بر سرکار خود باز میگردد و به فاصله کوتاهی بار دیگر دچار حمله شدید قلبی میشود و این بار به بیمارستان توحید سنندج اعزام میشود. اما دیگر دیر شده بود.
دوستان شیرخان، اعضای اتحادیه و دیگر فعالین کارگری در شهر سنندج پس از کسب خبر اعزام وی به بیمارستان توحید، بلافاصله در آنجا حاضر شده بودند اما شیرخان جان باخته بود و دیگر در میان ما نبود.
خبر جانگداز فوت شیر خان بسرعت در بسیاری از شهرهای کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و تهران پیچید. همه ناباورانه و با کوهی از غم به سوی کامیاران رهسپار شدند. شیرخان را شب همان روز، با حضور جمعیتی عظیم که توانسته بودند خود را به آنجا برسانند با طنین سرود انترناسیونال به خاک سپردند. اما روز بعد دوم تیرماه باز هم روستای آهنگران شاهد حضور جمعیتی هزاران نفره بود. در طول روز لحظه ای ورود و خروج ماشینهای مملو از جمعیت که برای وداع ابدی با شیرخان در روستای کوچک آهنگران حضور پیدا کرده بودند، قطع نمیشد. پیشاپیش جمعیت عظیمی که ساعت ١٨ عازم مزار شیرخان بودند پارچه نوشته هایی از اتحادیه آزاد کارگران، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه و جمعهایی از فعالین کارگری شهر سنندج به چشم میخورد. در این مراسم مامورین لباس شخصی نیز بطور پی در پی در حال گزارش به مقامات مافوق خود بودند. اما جمعیت جاضر بدون کمترین توجهی به آنان و با آرامشی که غمی سنگین بر آن سایه انداخته بود مشغول وداع با شیرخان بودند.
شیرخان نبوی(آسنگران) از جمله کارگرانی بود که از همان آغاز تشکیل هیئت موسس اتحادیه آزاد کارگران ایران فعالانه برای شکل گیری اتحادیه تلاش کرد و در این راه علیرغم فقر و تنگدستی و گرفتاریهای شدیدی که برای گذران زندگی داشت از هیچ کوششی دریغ نورزید. از شیرخان ٢ فرزند پسر و دو فرزند دختر به یادگار مانده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران، درگذشت ناباورانه شیرخان را به همسر و فرزندان وی و خانواده نبوی ها(آسنگران)، یاران و دوستان ایشان تسلیت میگوید و با ابراز تاسف عمیق از این فاجعه، خود را شریک غم و اندوه آنان میداند.
قلب شیرخان در طول عمر کوتاهش، بی قرارانه و همیشه و هر لحظه برای طبقه اش و برای یک زندگی بهتر تپید. ما شیرخان را دیگر در میان خود نداریم اما یاد و خاطره وی برای ما کارگران عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران تا ابدیت زنده و گرامی خواهد بود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران - سوم تیرماه ١٣٩١

***************

گزارشهائی از برگزاری مراسم خاکسپاری و گرامیداشت شیرخان نبوی (آسنگران)

مراسم خاکسپاری؛
از ساعت ١١ صبح روز اول تیر ٩١ به محض خبر دار شدن از درگذشت شیرخان نبوی، دسته، دسته و گروه، گروه از دوستان و همکاران شیرخان درشهر سنندج خود را به بیمارستان توحید می رساندند.همزمان گروه، گروه از شهرهای کرمانشاه و کامیاران در حالیکه اشک در چشمانشان حلقه زده بود به سوی منزل شیرخان در روستای توبره ریز کامیاران روان بودند. دوستان و آشنایان، اعضاء خانواده شیرخان را در میان خود گرفته و با انداختن دست بر گردنشان و ابراز محبت سعی می کردند بار غم از دست رفتن عزیزشان را کم کنند. با نزدیک شدن به پایان روز یکم تیر، آمبولانس حامل پیکر و ستونی از ماشینهای پشت سر آن که از سنندج به طرف روستای آهنگران زادگاه شیرخان در حرکت بودند، به روستا رسیدند. هوا تاریک شده بود و صدها نفر زن و مرد به احترام، صف کشیده بودند. پیکر، بعد از حدود نیم ساعت توقف در روستا مجددا به طرف گورستان روستای آهنگران در حالیکه صدها نفر پشت سرش در حرکت بودند، انتقال یافت. بعد از تدفین جسد، یک دقیقه سکوت اعلام شد و سپس مراسم با خواندن دسته جمعی سرود انترناسیونال پایان یافت.

مراسم گرامیداشت؛
مراسم گرامیداشت از ساعت ٨ صبح روز دوم تیر شروع شد. تا ساعت ١٢ ظهر دسته، دسته از دوستان، آشنایان و مردم از شهرهای سنندج، کامیاران، کرمانشاه و تهران و شهرهای دیگر برای ابراز همدردی به روستای آهنگران می آمدند و می رفتند. دیوار های اطراف محل برگزاری مراسم با پلاکاردهائی که از طرف تشکلها و جمعهای کارگری به این مناسبت نوشته شده بودند، پوشانیده شده بودند. ساعت یک بعد از ظهر ۵ مأمور اطلاعاتی به محل برگزاری مراسم آمدند. مأموران با دیدن پلاکاردهای قرمز اعتراض کرده و خواهان پائین آوردن آنها شدند. برادر شیرخان مجبور به پائین آوردن دو تا از پلاکاردها شد که بعد از رفتن نیروهای اطلاعاتی جمعی از شرکت کنندگان در مراسم پلاکاردها را دوباره بر روی دیوارها نصب کردند.ساعت ۴ بعد از ظهر به منظور حضور بر سر مزار، جمعیتی صدها نفره راهی گورستان شده و بعد از پیمودن مسیر با پای پیاده بر سر مزار جمع شدند. مراسم پس از یک دقیقه سکوت ادامه یافت و سپس یکی از دوستان شیرخان در مورد خصوصیات او و همچنین شرایط مشقت باری که زندگی شیرخان و میلیونها انسان دیگر را تحت شعاع خود قرار داده سخنرانی کرد. سخنران در ادامه به نقد دنیای وارونه پرداخت و به محرومیت اکثریت مردم از امکاناتی مثل پزشکی و داروئی اشاره کرد که شیرخان به راستی یکی از قربانیان این محرومیت است. بعد از اتمام سخنرانی، با شعار گرامی باد یاد شیرخوان و کف زدن جمعیت مراسم خاتمه یافت. عکسهای این مراسم بعدا بر روی وبلاگ منتشر خواهند شد.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه

٢/۴/١٣٩١

***************

شیرخان نبوی از فعالین کارگری کامیاران درگذشت

طبق خبر رسیده به انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، امروز پنجشنبه ١ تیر ١٣٩١ ساعت ١١ صبح، شیرخان نبوی فعال کارگری و کارگر شرکت پرهون طرح در نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج در حین کار دچار سکته قلبی شده و قبل از رسیدن به بیمارستان فوت کرده است.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه - ١/۴/١٣٩١

***************

اطلاعیه به مناسبت درگذشت شیرخان نبوی

با کمال غم و اندو امروز پنجشنبه ١ تیر ٩١ قلب مالامال از محبت و انساندوستی دوست عزیزمان شیرخان نبوی از تپش باز ایستاد و همه ما دوستان خود را در غم فرو برد.
شیرخان یکی از فعالین کارگری شهر کامیاران بود که مدت طولانی ای از عمر خود را صرف مبارزه و تلاش برای بهبود وضع زندگی کارگران و همه انسانهای رنج دیده نمود. او خود را تنها دربست و محدود به اعضاء خانواده اش نمی دانست، بلکه نسبت به سرنوشت اکثریت مردم زحمتکش جامعه احساس مسولیت داشت.
با مرگ شیرخان نبوی ما فعالین کارگری رفیقی خستگی ناپذیر را از دست دادیم و کارگران یک فعال و دلسوز خود را.
با ادامه راهش برای رسیدن به رفاه و خوشبختی انسانها یاد عزیزش را گرامی می داریم.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه

جمعهائی از فعالین کارگری شهرهای سنندج و کامیاران

١/۴/١٣٩١