در دو ماه گذشته اعتراضات و مبارزات مردمی آنچنان ابعاد گستردهای داشت که حافظان نظم قدیم برای جلوگیری از گسترش آن دست به اعمالی زدند که آنان را به انزوای بیشتر کشیده و شکاف بیشتری دردرون نیروهای وفادارشان ایجاد کرده است.
روشن شدن ابعاد وحشتناک رفتارهای غیرانسانی با بازداشتشدگان در کهریزک و سایر مکانهایی که زندانیان را نگهداری میکردند، سبب شد که بسیاری از کسانی كه زمانی خود از عاملان شكنجه و اعترافگیری بودند، نیز به ابعاد غیرانسانی این رفتارها اعتراف کنند.
در سی سال گذشته همواره چنین رفتارهایی با مخالفان و مردم عادی امری متداول و مورد قبول جناحهای مختلف بوده است. اما اکنون که چنین رفتارهایی با "خودیها" صورت می گیرد، اعتراضات در درون "خودیها" ابعاد گستردهتری مییابد.
هم روند با این اعمال، اعتراف گرفتنهای تحت فشار وشکنجه برای بیآبرو کردن یک جناح، یادآوراعترافات به مراتب وسیعتر در دهههای گذشته است كه مورد تأیید همهی مسوولان بود. این اعترافات در زندان، از طرف بسیاری از عالمان دینی مورد اعتراض قرار گرفته و بیارزش قلمداد شده است! شکی وجود ندارد که چنین اعترافاتی همواره بیارزش بوده و تنها اعترافگیرندگان را روسیاه میکند، اما سوال آن است که چرا تا کنون این افراد، اعترافات مخالفان را در دهه های گذشته، بیاعتبار اعلام نکرده اند. در گذشته بسیاری از مخالفان به دلیل چنین اعترافاتی به جوخههای اعدام سپرده شدند وبسیاری از آنان در همان شرایط سخت بازداشتگاهها مورد انواع آزار و اذیتها قرار گرفته و جان خود را در بدترین شرایط از دست دادهاند.
روشن شدن ابعاد رفتار غیرانسانی در بازداشتگاهها و زندانها از آن جهت اهمیت دارد که بتوان جلوی چنین اعمالی را در آینده گرفت و یک نظارت دائمی از طرف نهادهای مردمی بر اعمال پلیس و نیروهای نظامی و امنیتی بوجود آورد و نهادهای سرکوبگر را منحل کرده وبه جای آن نهادی با موازین ومعیارهای انسانی جایگزین کرد.
از سوی دیگر در داد گاههای نمایشی که برای دستگیر شدگان برگزار شده بود، جنبش کارگری نیز از الطاف دادستان محروم نماند. دادستان با ماموریت سرکوب وخاموش کردن صدای کارگران و زحمتکشان، روحیه ضد کارگری خود را به نمایش گذاشته و بدون ارایه هیچ گونه مدرکی جنبش کارگری را در معرض اتهامات واهی قرارداده است . دراین کیفرخواست چنین آمده است:
" این جالب است كه افرادی به دلایل مختلف از جمله عقب افتادگی دستمزد خود دست به اعتصاب میزنند اما حواسشان نیست كه موسسات برانداز در آمریكا مانند
NED، صندوق مالی و دموكراسی و... به صورت آشكار به موسسات دیگر چندین میلیون دلار پول می دهند تا به سندیكاهای كارگری در ایران كمك شود. "(تاکید از ماست)
در واقع با این جملات دادستان سند محکومیت خود را امضاء میکند . دادستان نمیگوید هنگامی که تحت عنوان اجرای اصل ٤٤ و خصوصی سازی، در صدها کارخانه و محیط کار، کارگران ماه ها بیحقوق میمانند، اخراج میشوند و خانوادههایشان با تنگدستی و گرسنگی و محرومیت روبرو می شوند، چرا دادستانی برای شنیدن درخواست به حق کارگران وارد عمل نشده و چرا مسوولانی را بازخواست نکرده است که این آلام غیرقانونی و غیراخلاقی را علیه کارگران شریف کشور بوجود آوردهاند؟ چرا به جای دفاع از فریاد مظلومیت آنان و دادن فرصت اظهارنظر و اعتراض، ضرب و شتم، دستگیری، زندان ، اخراج آنان و گرسنگی خانوادههایشان را نظاره کرده است و اکنون نیز همهی آنان را متهم میکند و درخواست حقوق قانونی و به حق کارگران را عامل همکاری با دشمن به حساب می آورد؟ اگر" داوری، داوری، داوری" درکار بود میپرسید: آقایان ِمسوولان قضایی که این چنین کیفرخواست صادر میکنید، میدانید فقر و محرومیت وگرسنگی و شرمساری در برابر خانواده یعنی چه ؟
همچنین ایشان معلوم نمیکنند که تقسیم و رد و بدل کردن پول بین نهادهای سرمایهداری و ضد کارگری خارجی چه ربطی به کارگران ایران دارد؟ (توجه به نقل قول متن اولین کیفرخواست در بالا)
اکنون مشخص میشود که اتهامات واهی به جنبش کارگری که از جانب بعضی محافل در سال گذشته مطرح شد، ریشه در کجا داشته است .
کانون مدافعان حقوق کارگر که به تجربه دریافته بود این اتهامات ریشه در نهادهای امنیتی وسرکوب دارد این مطلب را به دفعات عنوان کرد و اکنون نیز بار دیگر اعلام میکند که جنبش کارگری ومردم به پاخواسته ایران ، مطالبات مشروع وحق طلبانهای دارند که مستقلانه آنها را بیان کرده وتنها به نیروی خود، آن را دنبال میکنند.
کارگران وزحمتکشان ومردم تحت ستم کتک میخورند، شکنجههای غیرانسانی را تحمل میکنند، کشتهها میدهند، اما
از حرکت مستقلانه و مطالبات به حق خود
دست برنمیدارند. مقاومت در برابر این خواستهها جزگسترش ابعاد اعتراضات، رسوایی بیشتر وشکست مفتضحانه برای مقاومتکنندگان چیزی در برنخواهد داشت.
کانون مدافعان حقوق کارگر - ٢٨ مرداد ٨٨