جنبش اعتراضی مردم برای پایان دادن به دوران استبداد و دیکتاتوری، سرکوب و ارعاب و ایجاد جامعه ای بر اساس آزادی های اجتماعی و دموکراسی در کل ارکان های حاکمیت ادامه دارد. انتخابی و یا پاسخگو بودن کلیه ی مقامات با رفع کلیه تبعیض های جنسیتی و برابری زن و مرد، تبعیض های ملی، مذهبی، برقراری عدالت اجتماعی و زندگی شرافتمندانه ، کار و اشتغال برای کل آحاد جامعه و ایجاد تشکلهای مستقل و در کلیه کارخانهها، سازمان ها، ادارات، مراکز آموزشی خواسته مردم در یک صد ساله گذشته بوده است. دیگر دوران حکومت فردی، توتالیتر، سرکوب و شکنجه سر آمده است و حکومت هیچگونه راهی جز تسلیم به مطالبات مردم ندارد.
آخرین اعتراضات شعارهای مردم حکایت از روشنتر شدن وعمیقتر شدن خواستههای اعتراضکنندگان دارد. انبوه مردم معترض که به خیابان ها می آیند شعارهایی میدهند که حاکی از نگرانی آنان در مورد سازش میان جناح های قدرت است. جناح های قدرت که در سی سال گذشته در سرکوب مردم و نادیده گرفتن خواسته های آنان شریک بوده اند، اکنون با حذف یک جناح از طرف جناح دیگر خواهان تقسیم مجدد قدرت هستند. خواسته های مردم که در شکاف قدرت بوجود آمده امکان بروز یافته است، هر روز پایهایتر و مشخص تر می شود. در اعتراضات اخیر مشخص شده است که جناح قدرتمندتر حاضر است دست به هر گونه کشتار و جنایتی بزند اما ذرهای از قدرت خود را واگذار نکند. شکی وجود ندارد که هر دو جناح از خواستههای اساسی مردم فاصلهی زیادی دارند و خواست اساسی مردم که انحلال نهادهای سرکوب است را برنمیتابند.
هیچ کدام از جناح های اصلاح طلب تا کنون در باره ی انحلال نهادهای سرکوب که دست به کشتار مردم بیگناه می زنند حرفی نزده اند؛ مردمی که جز حقوق ابتدایی خود چیزی نمیخواهند. دستگیری خودسرانه، شکنجه و کشتاربازداشت شدگان به وسیله ی نهادهایی انجام می شود که برای مردم هیچ مشروعیتی ندارند. درحالی که اصلاح طلبان تنها بر نامشروع بودن ریاست جمهوری تاکید دارند، دستگاههای قضایی و نیروهای نظامی نقش اصلی را در کشتار وسرکوب مردم برعهده دارند. مواضع دو پهلو و سازشکارانهی برخی از اصلاحطلبان این نگرانی را در مردم معترض بوجود آورده است که در سازش میان آنان خواستههای اصلی مردم به فراموشی سپرده شود. هوشیاری مردم درتداوم اعتراضات خود در آن است که هر چه بیشتر به نیروی خود متکی بوده و بر گسترش سازمانهای مردمی برای تداوم اعتراضات به حق خود ادامه دهند.
اکنون مردم ما میدانند که تنها راه تداوم اعتراضات و رسیدن به خواستههای خود گسترش هر چه بیشتر نهادهای دموکراتیک مردمی و برخواسته از مردم در کلیه مراکز تولید، محیط کار و هم چنین محلات زندگی است.
در چنین شرایطی ناتوانی حکومت از حل مسائل اقتصادی، گرانی سرسام آور و تورم افسار گسیخته زندگی اقشار مختلف را تحت فشار هر چه بیشتر قرار داده است. مردم به جان آمده که فشار زندگی را بر اثر ناتوانی دولتمردان از ادارهی کشورمیدانند در آینده بر اعتراضات خود خواهند افزود. هر چند که در شرایط کنونی اعتراضات اقتصادی تحت الشعاع اعتراضات اجتماعی قرار گرفته است، اما مردم به خوبی میدانند که این دواز یک دیگر جداییناپذیرند. و ناتوانی دولتمردان در حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی بیانگر عمیقتر شدن هر چه بیشتر بحران فراگیر جامعه است.
کانون مدافعان حقوق کارگر