افق روشن
www.ofros.com

تحلیل از اوضاع کنونی، حکومتِ آسیب پذیر و هوشیاری مردمی

کارگران کمونیست ایران                                                                             یکشنبه ١۵ آذر ۱٣٨٨


تحلیل کارگران کمونیست ایران از اوضاع کنونی:

حکومتِ آسیب پذیر و هوشیاری مردمی

حتماً متوجه بگیر و ببند های اخیر، از دانشجویان گرفته تا فعالان کارگری و مادران عزادار شده اید. طبق آخرین خبرها، در همین هفته ی اخیر بازداشت ٩٠ دانشجو اعلام شده است. مطمئناً شمار دانشجویان بازداشت شده به مراتب از این تعداد بیشتر است. این بازداشت ها در سراسر کشور جریان دارد و عمدتاً از آن دسته از دانشجویان صورت می پذیرد که نسبت به دیگر دانشجویان فعال تر بوده و حکومت حدس می زند که ایشان در دعوت و سازماندهی دیگر دانشجویان می توانند تأثیر گذار باشند.
همچنین، مادران عزادار که هر شنبه تجمع خود را در پارک های ایران برگزار می کنند نیز این هفته، بعنوان خطری برای ثبات نظام حکومتی شناسایی شده و ١۵ تن از ایشان در پارک لاله تهران توسط نیروهای سرکوبگر بازداشت شدند.
مدتی است که فعالان کارگری و سندیکایی نیز مورد هجوم حکومتیان قرار دارند. بازداشت شدگان اول ماه مه ١٣٨٨ که پس مدت طولانی بازداشت «موقت» با ضمانت های سنگین آزاد شده بودند، احکام زندان گرفته اند و حکم زندان ۵ تن از فعالان سندیکایی کارگران هفت تپه به اجرا گذاشته شده است و بالاخره در همین جمعه، ١۵ تن از شرکت کنندگان در گلگشت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بازداشت شدند.نمونه های بالا آن بخشی از اقدامات سرکوبگرایانه حکومتی است که به خبرش رسانه ها رسیده است. در مقابل هر یک از این نمونه ها، ده ها مورد دیگر است که به علل ترس و وحشت خانواده ها و یا عدم دسترسی ایشان به رسانه ها گزارش نمی شوند.
نشانه های وحشت حکومتی از فروپاشی، تنها در قالب بازداشت ها و بند و زنجیر فعالان نمی باشد، هر چند که اعمال این سیاست فشرده تر از سابق است، اما، چنین اقداماتی به مدت ٣٠ سال است که توسط این حکومت اجرا می گردد. نکته دیگری که ما را به فضای هراس و وحشت درون حکومتی آگاه می سازد، اقدامات «پیشگیرانه یِ» ایشان است که با گذر زمان و مراحل مختلف جنبش مردمی ابعاد تازه تری می یابد. اگر تا دیروز استقرار نیروهای سرکوبگر با نزدیکی روزهای اعتراضی مردمی صورت می پذیرفت، اینک حضور ایشان در خیابان ها و معابر بصورت دائمی در آمده است. اگر تا دیروز وظیفه ی جاسوسی و کنترل کارگران به عناصر ضعیف و نفوذی و حراست کارگاه سپرده شده بود، اینک نیروهای نظامی و امنیتی حضور آشکار و دائمی در کارخانه ها دارند. خبرهای رسیده حاکی است که حتی در متروی تهران نیز، که اخیراً میدان جدیدی برای مبارزات روزمره یِ مردم بوده است، عناصر قل چماقی در ایستگاه ها به کار گرفته شده اند که بیشتر قیافه ی تیم های اجرایی وزارت اطلاعات را دارند تا اینکه کارکنان مترو باشند. اگر تا دیروز سرکردگان نیروهای مسلح حکومتی از طریق رسانه ها و مطبوعات تهدیداتِ سرکوبگرایانه یِ خود را صادر می کردند، اینروزها از طریق تلفن مستقیم به فعالان سیاسی و فرستادن پیامک های گسترده برای عموم مردم به این کار اقدام می کنند. پس با نظر داشتن این اقدامات و شرایط، بوضوح می توان به فضای روانی موجود در دستگاه حکومتی پی برد و وحشت فراگیر را در میان سران و سیاستگزاران آن حس کرد.
این فضا در زمانی بوجود آمده است که صفوف مبارزات مردمی هنوز در آرایش خودبخودی بسر می برد و جهت و هدف آگاهانه ای نیافته است. هنوز جناح اصلاح طلبان حکومتی در میان اقشار عقب مانده یِ مردمی دارای نفوذ و اعتبار است. به حدی که هاشمی رفسنجانی نیز، حتی پس از خیانتش در تابستان گذشته ، امید به حمایت این اقشار دارد. که چنین سمتگیری ای توسط نیروهای محافظه کار و اصلاح طلبِ مخالفِ جناح نظامی – امنیتی، بیانگر عدم توانایی به انعطاف جناح غالب بر هیئت حاکمه می باشد. سوأل اینجاست که توانایی مقاومتِ چنین چوب خشکی در مقابل فشارهای مردمی به چه میزان است؟
و اما از طرف نیروهای مردمی، شاهد آن هستیم که اقدامات سرکوبگرایانه و «بازدارنده یِ» حکومتی تأثیر چندانی نداشته است. علیرغم بازداشت های سراسری، فلّه ای و روزمره یِ دانشجویان، تبلیغات برگزاری مراسم ١٦ آذر با شدت فراوان ادامه یافته است. در همین هفته یِ گذشته بیانیه ها و اعلامیه های بسیاری با امضاء گروه ها و سازمان های دانشجوییِ علنی و با نام و نشان مشخص صادر گشته است. گروه ها و تیم های زیادی از مردم و دانشجویان نیز با امضاهای نا آشنا و ناشناس با نوشتن و توزیع شبنامه ها به درهایِ منازل، مردم را به پیوستن به دانشجویان دعوت می کنند. مبارزات کارگری نیز علیرغم اقداماتِ حکومتی به اعتلای شتاب یافته اش ادامه می دهد. روزی نیست که هزاران کارگر در سراسر کشور اقدام به اعتراض در اشکال متنوع اش نکنند. همچنین بازداشت و صدور احکام سنگین برای فعالان و سرشناسان جنبش های اجتماعی از تلاش ایشان برای طرح خواسته هایشان نکاسته است. بازداشت مادران عزادار و کارگران و دانشجویان، فقط صف های اعتراضی در مقابل دادگاه های انقلاب و زندان ها را پر شمارتر کرده است.
با وجود همسویی و همکاریِ جناح اصلاح طلب با جناح نظامی - امنیتی در مهار کردن و کنترل مبارزات مردمی و نگاه داشتن آن در چهارچوب های قابل تحمل حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی، باز هم این مبارزات با شتاب فراوانی به سمت هر چه رادیکالیزه تر شدن در حرکت است. شعارهای مردمی که بیانگر خواسته های ایشان می باشد، با سردادن شعارهایی از قبیل «مرگ بر خامنه ای»، «جمهوری ایرانی»، «مرگ بر دولت مردم فریب» و ... به مراتب فراتر از آن مرزی رفته است که اصلاح طلبان بتوانند مدعی رهبری اش باشند. تمامی شواهد نشان از شتاب سریع قطبی شدن فضای سیاسی جامعه و شکست هر راه حل میانه و مسالمت جویانه دارد. پس دور از ذهن نیست که فشار توده ای وارده بر جناح نظامی - امنیتی باعث شکستن آن شده و هیئت حاکمه را در وضعیّت عقب نشینی استراتژیک و توسل به نیروهای اصلاح طلب سازد. پس، سوأل اصلی این خواهد بود که با در نظر داشتن شرایط ساختار حکومت جمهوری اسلامی و تعهدات اعلام شده یِ اصلاح طلبان و ترکیب این جناح، آیا حکومت را قادر به عقب نشینی مؤثری خواهد ساخت؟
در صورت وقوع چنین واقعه ای، اگر قرار است که اصلاح طلبان قادر به حکومت کردن شوند، باید بتوانند به مردم در خیابان ثابت کنند که مبارزات ایشان به ثمر نشسته و دیگر نیازی به اعتراضات و تظاهرات و شرکت مستقیم شان در امور سیاسی مملکت نیست. بلکه، اینک می توانند به جناح اصلاح طلب، بعنوان نمایندگان سیاسی خود اعتماد کنند تا خواسته های ایشان را از طریق سیاست های حکومتی به اجرا در آورند.
ما در تحلیل خود از شرایط و پیش بینی آینده ی مسیری که جامعه مان در حال سیرش می باشد، در همین مقطع، توقف می کنیم. چرا که شرایط و عوامل بسیاری با عقب نشینی استراتژیک حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی تغییر خواهد کرد که از الآن قابل پیش بینی نمی باشند. اما این نکته را با اعتماد کامل اعلام می داریم: اگر خواسته های مردم، در آن مقطع تغییری نسبت به شعارهای کنونی شان نکرده باشد، و اگر اصلاح طلبان حکومتی بر هدف «پایبندی و اجرایِ کامل قانون اساسی جمهوری اسلامی» باقی مانده باشند، مبارزات مردمی در شکل اعتراضات و تظاهرات های خیابانی همچنان تداوم خواهد یافت و به احتمال بسیار قوی، با آگاهی مردم از ضعف ساختاری و قدرت دفاعی حکومت دیکتاتوری، با پیوستن اقشار عقب مانده تر به صفوف مبارزان کنونی، ابعادی به مراتب علنی تر و گسترده تری خواهد یافت.

مرگ بر دولت سرمایه دار!

نان، مسکن، آزادی - جمهوری شورایی!

کارگران کمونیست ایران، ١۵ آذر ١٣٨٨