افق روشن
www.ofros.com

!!مگر زندانی سیاسی «گناهکار» هم داریم؟

ن. ن                                                                                           سه شنبه ١٠ شهریور ۱٣٨٨


نگاهی به بیانیه جدید شورای هماهنگی جبهه اصلاحات (١)

در یک جنبش اجتماعی بسیار مهم است که صفوف متقابل را از هم تشخیص داد. معمولاً حکومت های دیکتاتوری و جناح های مختلف آن سعی می کنند تا بعنوانِ «نمایندگان مردم»، خود را از صفوف مردم بنمایانند. همگی سخنرانی احمدی نژاد را در میدان ولیعصر بخاطر داریم که چگونه خود را «نماینده یِ چهل میلیون رأی دهنده» معرفی کرد و مخالفین خود را «خس و خاشاک» نامید. او در اینجا سعی داشت که به تماشاگران صدا و سیما جمهوری اسلامی چهره یِ واژگونه ای از صف بندی های اجتماعی نشان دهد و خود را در صف مردم ظاهر کرده و معترضین را دشمنان مردم و عوامل بیگانه معرفی کند. البته این اقدام، تلاش مذبوحانه ای بود که شکست آن در چند روز بعد آشکار گشت و محمود احمدی نژاد و یارانش را مجبور به عذرخواهی از مردم نمود. اما جناح های دیگر، در همین هیئت حاکمه، بسیار زیرکانه موفق به مغشوش کردن صف مردم و خود شدند. آنها از توهم انتخاباتی مردم سوء استفاده کرده و با همراهی ظاهری با مبارزات خیابانی، که به سرعت محتوای ضد دیکتاتوری و حکومتی خود را آشکار نموده بود، در رأس آن قرار گرفتند. اما، باید دانست که این صف بندی ها بر مبنای منافع طبقاتی شکل گرفته و عموماً غیر قابل سازش و تطابق است. بنابراین، جناح های حکومتی که تمام همّ و غم شان حفظ نظام دیکتاتوری اسلامی برای چپاول ثروت مردمی به دست انحصارهای سرمایه داری است، نخواهند توانست ظاهر خود را برای همیشه حفظ کنند و یا بقول معروف، «دم خروس» شان را در زیر عبا پنهان سازند. بالاخره در مقاطعی سخن هایی گفته، و اقداماتی انجام می دهند که طبیعت ایشان را در برابر مردم افشا می سازد.
تازه ترین اطلاعیه ای که جناح اصلاح طلب حکومتی به نام «بیانیه شورای هماهنگی اصلاحات» صادر کرده، از همین موارد است. محتوایِ این بیانیه، آشکار کننده یِ سمتی است که ایشان در صف بندی مبارزاتی اشغال کرده اند. ایشان در این بیانیه تلاش داشتند تا خواسته های حقیرانه و تنگ نظرانه یِ خود را طوری در لفاظی هایِ باصطلاح «آزادیخواهانه» بپیچند که مردم متوجهِ جایگزینیِ خواسته های اصیلِ دمکراتیک و آزادیخواهانه یِ خود با خواسته هایِ حقیر جناحی ایشان نشوند. مثلاً در لیست اقدامات وحشیانه یِ حکومت دیکتاتوری، در ماده ِ اول این بیانیه، حق آزادی بدون قید و شرط تشکل، تحزب و اجتماعات مردم، با « حمله به ستادهای انتخاباتی و دفاتر گروه‌ها و جریان‌های سیاسی رقیب و ضبط اسناد و مدارک و مهر و موم بسیاری از این دفاتر بدون اعتنا به قوانین و حقوق به رسمیت شناخته شده قانونی و عرفی» جایگزین گشته است. و سخنی از سرکوب و اختناق سی ساله یِ گذشته علیه نیروها و سازمان های دگراندیشِ دیگر نکرده اند. و یا در ماده دوم، به جایِ حق دمکراتیک آزادی اندیشه و بیان و امنیت جانی و حیثیتی کلیه یِ فعالان سیاسی و اجتماعی تنها به گفتن «دستگیری و بازداشت و تحمیل رنج‌های روحی و جسمی نسبت به کثیری از فعالان و چهره‌های شناخته شده با سوابق روشن انقلابی (بخوانید حکومتی) و خدمات مدیریتی و اجرایی در مسیر اعتلای نظام جمهوری اسلامی به اتهام ایفای نقش موثر در مدیریت به اصطلاح پروژه انقلاب مخملی» بسنده نموده اند، و در آن اثری در اعتراض به محکومیّت های غیرقانونی و شکنجه یِ دیگر فعالان سیاسی و اجتماعی در طول حاکمیّت دیکتاتوری مذهبی یافت نمی شود. در دیگر موارد ده گانه نیز به همین صورت رفتار شده و حقوق انسانی را نه برای تمامی مردم ایران و در تمامی اعصار، بلکه صرفاً به اشخاص خودی و موارد معدود مربوط به نزدیکان سیاسی خودشان محدود ساخته اند. و مهمتر از همه، خواسته یِ «آزادی بدون قید و شرط و تمایز تمامی زندانیان سیاسی در بند»، که مردم در تمامی تجمعات فریاد می زدند را به « آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی بی‌گناه» تبدیل ساخته اند.
مگر زندانی سیاسی گناهکاری هم در زندان های مخوف حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه داریم که ایشان با گذاشتن پسوند «بی گناه» خواهان ایجاد تمایز بین آنها شده اند؟ آیا زندانیان سیاسی غیر اصلاح طلب، بی گناه نیستند؟ آیا زندانیان معدوم تابستان ٦٧، و سالهایِ ٦٠ گناهکار بودند؟ آیا مردم کردستان که زیر شدیدترین حملات هوایی جان دادند، حق انسانی نداشتند؟ آیا حق تحزب و تشکل و آزادی اجتماعات، در انحصار دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی است و دیگر احزاب لیبرال، کمونیست، دمکرات و سوسیالیست از این حقوق و آزادی ها بی بهره اند؟ با افشایِ چنین بازی های لفظی و دریدن ظاهر بزک کشیده یِ اصلاح طلبان است که می فهمیم، چرا از افتضاح بازداشتگاه کهریزک و جنایات حکومتی در این دوره فقط به دلیل « ... در ردیف زندان گوانتانامو و ابوغریب» قرار گرفتن آن و افشا شدن چهره یِ واقعی حکومت اسلامی در انظار عمومی و بین المللی شاکی هستند. و یا از برگزاری بیدادگاه های اخیر، نه به علت نمونه ای از مضحکه قرار داشتن قانون و «قانونگرایی» در این حکومت مافیایی، و اعمال بی قانونی ای که سی سال است در قوه قضاییه این حکومت ارتجاعی علیه زنان و مردان و کودکان این کشور در جریان است، بلکه فقط به علت «حیثیت و اعتبار بین‌المللی متهمان (اصلاح طلب)» گله می کنند.
آری! با دریدن نقاب «آزادیخواهی» این شرکای قافله است که مردم ما خواهند توانست به چهره کریه ایشان نگاه کرده و به موضع اجتماعیِ واقعیِ شان در صف بندی های اجتماعی پی ببرند.

سرنگون باد حکومت جمهوری اسلامی!

مرگ بر سازشکار !

نان،مسکن، آزادی - جمهوری شورایی!

انتشار از «ندای سرخ» وابسته به گروه «بسوی انقلاب»

دهم شهریور ١٣٨٨

(١)   بیانیه جدید شورای هماهنگی جبهه اصلاحات،     http://www.azadtabriznews.com/archives/32974