افق روشن
www.ofros.com

گفتگوی کارگری - مصاحبه بهزاد سهرابی با عمر مینائی


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                  جمعه ٩ اردیبهشت ١٣٩٠


"پیش آر پیاله را که شب می گذرد"

جنبش کارگری ایران، یک سال دیگر از مبارزات پر افت و خیز خود را پشت سر گذاشت. سالی که در آن طبقه کارگر، وارد جنگ و ستیز طبقاتی نشد. سالی که در آن نظام سرمایه سالار حاکم در ایران، بی حقوق ترین شکل قراردا دها را که شامل قرار داد های موقت و سفید امضاء ، دستمزد های حقیرانه، اخراج سازی های گسترده، حذف سوبسید ها ، لشکر ذخیره بیکاری، عدم امنیت شغلی، عدم ایجاد تشکل های مستقل کارگری، تبعیض جنسیتی، خارج شدن بیشماری از کارگران از شمول قانون کار / بیمه و تامین اجتماعی /استثمار، فقر و فلاکت روز افزون، دستگیری و تهدید نماینده ها و پیشروان کارگری، تنها گو شه ای از ارمغان تحمیلی، سرمایه داری به طبقه کارگربود.
اول ماه مه، ١١ اردیبهشت ، روز جهانی کارگر، روز داد خواست جهانی طبقه کارگر، علیه تمامی مناسبات تبعیض آمیز سرمایه داری است . در این روز کارگران باید بتوانند در صفی واحد، در اعتراض به مناسبات سود پرستانه سرمایه داری اعتراض کنند . در این روز طبقه کارگر باید بتواند دست آورد های خود را از گذشته تا به امروز مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. در اول ماه مه، پیشروان و فعالین کارگری به خاطر شرایط ویژه جامعه ایران، از نقش و جایگاه مهمی درگرامی داشت، هدایت و پیشبرد منافع طبقاتی کارگران برخوردار هستند.
گرامی داشت روز جهانی کارگر در ایران ، بعنوان اقدام علیه امنیت ملی معرفی شده، اما سنت برگزاری ١١ اردیبهشت و گرامی داشت این روز هم چنان در دستور کار، کارگران پیشرو و فعالین کارگری بوده و هر ساله تا آنجا که این امکان وجود داشته است، روز جهانی کارگر به صورت مستقل، از طرف کارگران و خانواده های کارگری برگزار شده است.
بیشتر از سی سال است که فعالین و پیشروان کارگری در برگزاری این روز، نقش تاریخی ومهمی را ایفا کرده اند. در این رابطه در آستانه برگزاری اول ماه مه ١٣٩٠ ، روز جهانی کارگر ، گفتگوی کوتاهی با عمر مینائی یک از اعضای "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" و یکی از فعالین سر شناس جنبش کارگری در ایران داشتم ،که عین گفتگو در ذیل تقدیم می گردد.

بهزاد سهرابی.

٢٦ آپریل ٢٠١١ ---- ٦ اردیبهشت ١٣٩٠

با درود و احترام فراوان به شما عمر مینائی .
نقش و اهمیت برگزاری مراسم روز جهانی کارگر ، برای طبقه کارگرایران در چیست ؟ به چه دلیل گرامی داشت این روز اهمیت دارد و ضرورت اتحاد عمل را چگونه ارزیابی می کنید؟ با توجه به اینکه برگزاری این روز در ایران ممنوع می باشد تا جائی که برای افراد شرکت کننده در مراسم در صورت دستگیری ، احکام زندان و شلاق هم صادر می شود اما روز جهانی کارگر به هر شکل ممکن ، همچنان برگزار می شود.لطفا در این رابطه توضیح دهید.

من هم از شما کمال تشکر را دارم . در رابطه با سوال شما باید بگویم که ، دراین روزطبقه کارگربه عنوان یک طبقه واحد جهانی دریک کارزارطبقاتی درمیدان ستیزونبرد درمقابل سرمایه داران استثمارگرانسان ستیز، صف آرائی کرده واتحاد فرا قومی، کشوری ، مذهبی وتاریخی خودرابه نمایش گذاشته وکارگران درتمام دنیا با توجه به شرایط ظرفیت وتوان مندی مبارزاتی ودرک طبقاتی درهرکشوری که باشند دراین روزباهم متحدویک پارچه به نظام بردگی مزدی نه گفته ، وخواسته های خودرا فرموله کرده ودرقالب قطعنامه ها ویاهرنوشته دیگری روبه دولتها وجامعه اعلام میکنند .درکل ویژه گی خاص این روزبرای طبقه کارگراتحاد طبقاتی آن است .
درایران هرگونه تجمع راه پیمایی کارگری ویا غیرکارگری که برای دفاع ازخواسته های برحق وانسانی ستم دیدگان باشد ممنوع وجرم می باشد. طبقه کارگرومزدبگیران دربدترین وپرمشقت ترین موقعیت اقتصادی ، روزگا ررا سپری میکنند ، فقروفلاکت وبیکاری دراوج خوداست ،خودسازمان یابی وایجاد تشکلهای صنفی ممنوع وجرم تلقی می شود ودرکل هیچ آزادی فردی واجتماعی برای ابراز خواسته های کارگران وزحمت کشان ومردم تحت ستم وجود ندار ودرچنین شرایطی طبقه کارگروفعالان آن وفعالان دیگرعرصه های جنبشهای اجتماعی ازمبارزه برای دست یابی ورسیدن به خواسته های انسانی خود دست برنداشته وعلی رغم سرکوبهای شدید وزندان وتهدید، به پیشروی خود درمیدان مبارزه ادامه می دهند، ودراین شرایط وبا توجه به جرم محسوب شدن هرگونه تجمع واعتراض وعلی رغم عدم تشکلهای کارگری توده ای وخودساخته هراتحاد طبقاتی که درراستای جنبش ضدسرمایه داری ودرچنین موقعیتی صورت گیرد، وباعث به میدان آمدن طبقه کارگرشودقابل تحسین است وباید آنرا تقویت کردوباتوجه به سوال شما درجامعه ای که برای دفاع ازخودبه زندان وشلاق محکوم میشوی واین یعنی سلب حداقل آزادی فردی وانسانی وبا توجه به تمام مشکلات ومصیبتهای پیش رو، وعدم اجازه برگزاری این روزازطرف دولت ، اما با اتحاد و همبستگی طبقاتی وهم گام وهم سوبا دیگرهم طبقاتی هایمان درسراسردنیا به کارزار روزجهانی کارگرآمدن ، برجسته ترین ویژگی این روزاست.در واقع جهانی بودن این کارزار طبقاتی را می توان از ویژگی های برجسته این روز دانست.

حذف سوبسید ها یا به قولی هدف مند کردن یارانه ها چه تاثیری در زندگی کارگران و مزد بگیران و دیگر اقشار جامعه ایران گذاشته ؟ چون ما شاهد آن بودیم که با حذف سوبسید ها قیمت خیلی از کالا ها سر سام آوربالا رفته ، آیا این افزایش قیمت ها تاثیری در روند شکل گیری و برگزاری مراسم روزجهانی کارگر خواهد داشت؟
اساسا از ابتدای امر، سوبسید ها ، نانی به سفره بی رونق کارگران وزحمت کشان نیاورده بودواین درعالم واقع ماندگاریش به نوعی مانع افزایش قیمت آب وبرق گازونان ومواد نفتی وسوخت وجهانی شدن قیمتها بود . مانباید فریب این ترفند را بخوریم که گاها ازطرف اصلاح طبان ویا لیبرالها مطرح میشود که گویا اگرآنها درقدرت بودن باعدم حذف سوبسید، جامعه رابه رفاه وآسایش میبرد ند ، به نظرمن مشکل حذف سوسید ، فراترازاین هاست چراکه اگرتوجه داشته باشید ، درایران هزینه مصرف دارد جهانی میشود ، ودرمقابل درآمد ، فرسنگها با آن فاصله دارد ، من دریک مصاحبه ای یک کارگرسوئدی رادیدم که ازدرآمدوخرجش صحبت میکرد، که ایشان یک راننده بود، ودرماه سه میلیون تومامن پول ایران درآمدش بودواین درحالی است که باهمین شغل درایران حدود چهارصدهزارتومان درآمد دارید ، تقریبا با جهانی شدن قیمتها درایران خرجها ،هم ،همتراز میشود وبابیان کارشناسان اقتصادی میانگین درآمد دراروپا وامارات وحتی ترکیه سه تاشش برابرایران است واساسامصیبت زندگی کارگری ازاین جا شروع میشود که قیمت کالاوخدمات جهانی میشود، ودرمقابل درآمد ، به ماقبل تاریخ تعلق دارد!! شما درعالم واقع تصورکنید اگراینهاحتی سوبسیدهاراهم حذف نکنند ، باتوجه به جهانی شدن سرمایه وآماده سازی برای سرمایه گذاری بانک جهانی وصندوق بین المللی پول ، وعدم بیمه بیکاری برای بیکاران ودرآمد متناسب باافزایش قیمت هاوعدم توانمندی ازاستفاده مناسب ازکالا وخدمات ، آیا طبقه کارگرومزدبگیران وزحمت کشان ، روزگاری بهترازاین راخواهند داشت ؟ شکی دراین نیست که باحذف سوبسیدها ، فقروفلاکت مضاعف میشود ، اما اساس مشکل ازجای دیگراست ، ماخیل عظیم بیکاران را داریم که ازهیچ بیمه ای برخوردارنیستند که درایام بیکاری ازآ ن استفاده کنند ، کارگران فصلی داریم که درآمدشان درطول سال به سه میلیون تومان ، نمی رسد ، کارگران کوره پزخانه ها ، ازکودکی که تازه توان راه رفتن را می آموزند، تازن حامله وسال خورده گان همه حدود ١٨ ساعت کارطا قت فرسا انجام می دهند ، امابه زحمت خرج بخورونمیرپائیز و زمستا نشان را درمیاورند ، راستش باحذف سوبسید، ودادن پول نقد به مردم ، دولت برای حداقل مدتی شوک وارده رابه اقتصاد مرده خودش ومردم ، ضعیف کرد ؛ بیشترمردم زحمت کش هنوز درک درستی ازحذف یارانه ها ندارندوچنین تصورمی کنند ، که گویا این پول که میگیرند ، تامدتهای مدیدی درمقابل بالارفتن هزینه کالا وخدمات به آنها پرداخت میشود وقاعدتا ، درچنین حالتی کسی که هیچ درآمدی ندارد ودرفقرمطلق بسرمیبرد مخالف دریافت این پول نقد نیست ، اما تاثیر حذف یارانه ها ، تازه دارد خودش رابه طورملموس برای مردم نشان میدهد، چرا که قیمت نان درسال جاری حدود صدتومان افزایش یافته ،هزینه مصرف آب وگازوبرق نیزبسیاربالا رفته ، تاجای که یک خانواده دونفررا دیدم که بیش ازهشت صدهزارتومان هزینه آب ، برق و گازش بوده ولی ظاهرا ، این گزینه درحال آزمایش است . درهرمنطقه ای ازچند خانواده شروع کرده اند تاببینند عواقبش چه خواهد بود، آنچه مسلم است درمجموع مردم ازاین شرایط راضی نیستند واحتمال بروز جنبشهای اجتماعی دورازانتظارنیست ، ولی پیشبینی آن برای روزکارگرمشکل است . درشرایط خفقان مبارزه حالت پنهان را دارد وبیشترمواقع حرکتهائی شکل میگرد که نمودهایش قبل ازوقوع چنان برجسته نبوده ولی درکل توازن قوا البته به نظرمن هرروز به نفع کارگران وزحمت کشان درحال تغیراست .

نقش کمیته ها و تشکل های علنی در برگزاری رو زجهانی کارگررا چگونه ارزیابی می کنی و در این میان آیا "کمیته هماهنگی برا ی کمک به ایجاد تشکل های کارگری " میتواند نقش کلیدی تری نسبت به دیگر تشکل را داشته باشد؟ چگونه و چرا؟
به نظر شما خواست های طبقه کارگر در شرایط کنونی چه چیز هائی می تواند باشد با توجه به اینکه مطالبات بیشماری را میشه اسم برد اما آنچه امروز برای کارگران می تواند مهمترین آنها باشد و کارگران باید برای رسیدن و متحقق کردن آن تلاش کنند کدام ها هستند، توضیح دهید.

قاعد تا همیشه نقش پیشروان درهرحرکت اجتماعی برجسته بوده واساسا کمیته ها وتشکلهای موجود هم درهمین راستامتشکل شده اند، ولی به نظرمن هرجریانی راباید بر اساس واقعیت موجودش مورد ارزیابی قرارداد و بر این اساس می شود انتطارات را بیان کرد. درجای که برداشتها ، متفاوت است میتوان اتحادعمل طبقاتی شکل داد وجای دیگرکه بینشهاودیدگاها متضادند ، احتمال اتحاد طبقاتی مشکل است ، مگراین که درشرایط خاص که همه حول یک حرکت مشترک برای یک خواست مشترک جمع شوند. منظورم این است برای گرایشات غیرطبقاتی ورفرمیست هرچند آنان نیز، زیرفشارحاکمیت هستند وبه آسانی نمی توانند اعلام حضورکنند ، ولی درهم آمیختن واتحادعمل آسان است ، ولی گرایش سوسیالیستی طبقاتی کارگری باید منافع طبقه را ، برهرعملکرد دیگری ترجیح دهد وباید باخوانش وبینش طبقاتی وطرح وبرنامه خود در روزجهانی کارگراعلام حضورکند ودراین میان کمیته هماهنگی برای کمک... باتوجه به اعلام مواضعش ازمبارزه طبقاتی کارگران ، باید باحفظ مواضع ومنافع کل طبقه ، ودرعین حال تشخیص وتحلیل درست ازشرایط کنونی درهراتحادعملی ، که ظرفیت وتوانمندی برپایی مراسم روزجهانی کارگررابالا ببرد ، شرکت کند، هرگاه درهرمکانی که امکان بیان خواسته های کارگری ودفاع ازآن موجود باشد ، بایداستفاده کرد واین برداشت ازکمیته به اعتباربیان موضوعی خودش ، ازکمک به ایجادتشکلهای کارگری است ، که بیانگر درک درست ازجنبش طبقاتی وسازمانیابی طبقاتی است .همچنان که خودتان اشاره کردید، خواسته های کارگری زیاداست ومتاسفانه کارگران ایران چه به لحاظ شغلی وامنیت محیط کار وشرایط مشقت بار زندگی ، خواسته هایشان بسیار است، اما آنچه ضرورت دارد وباید سرلوحه دیگرخواستها قرارگیرد ودرکل خواست مشترک طبقاتی است؛
١ - ایجاد تشکل وخودسازمان یابی کارگری
٢- دستمزدمکفی برای یک زندگی انسانی بااستانداردهای جهانی
٣-بیمه بیکاری برای تمام واجدین شرایط کار
۴- تحصیل رایگان
۵-شغل محسوب شدن کارزنان خانه دار
٦-بیمه تامین اجتماعی وحق استفاده بازنشستگی برای تمام شهروندان
٧- لغو قرار داد های موقت وسفید امضاء ، این چند موردخواسته های جمعی مردم کارگر و زحمت کش است .محدود به این یا آن صنف وکارگاه خاص نیست ومیتواندعملایک اتحاد طبقاتی وسیع ومحکم درمیان زحمت کشان وکارگران به وجود آورد.

ضرورت تشکل یابی و ایجاد تشکل های کارگری چگونه است و کارگران برای رسیدن به این خواست چه کاری را باید انجام دهند؟ وظایف کارگران و پیشروان کارگری و هم چنین نقش کمیته هماهنگی را در این رابطه چگونه ارزیابی می کنی؟
سرمایه داری برای ماندگاریش برهرترفندی دست میزند ، روزی دفاع ازسرمایه ملی ، روزی بازارآزاد وتجارت جهانی صندوق بین المللی پول...واتحادهای منطقه ای وجهانی وکمک وهم یاری درشرایط بحرانهای سیاسی اجتماعی به همدیگروتمام این عمل کردها، برای کسب سودبیشترواستثمارمزدبگیران است . درواقع نظام برده گی مزدی برای بقاء خود، درهرجاومکانی که نیروی کارارزان ومناسب وجود داشته باشد نقل مکان کرده وبساط خود را درآن جا پهن میکند، واین درحالی است که استثمارشدگان ، کارگران ومحرومان یاازتشکل خودساخته محرومند ویا ، رهبران آنها توسط نظامهای بردگی مزدی خریداری شده اند وبیشترتشکل های موجود که به نام کارگر فعالیت میکنند در راستای منافع سرمایه داران تلاش میکنند. اما درایران ، کارگران حتی ازاین نوع تشکلات نیزمحرومند ،کارگران باتوجه به تجارب مبارزاتی خود باید پی برده باشند که تنها دریک اتحاد طبقاتی میتوانند به خواسته های خودبرسند ، اگرمتحدومتشکل شوند حمایت دیگرهم طبقه ای های خورا نیزدردفاع ازخواسته هایشان را دارند وسرمایه داران به آسانی نمی توانند آنهارا سرکوب کنند وبه همین خاطراست که دولت وکارفرمابه شدت درمقابل متشکل شدن کارگران ایستاده گی کرده ، وبه هرشکل ممکن ازخود سازمان یابی کارگری جلوگیری میکنند ، دراین میان نقش کمیته هماهنگی برای کمک ....روشن است ، باید با تلاش بی وقفه برای خودسازمان یابی کارگران تلاش کند، کمیته هماهنگی نفس به وجودآمدنش ، کمک به ایجادتشکل های کارگری است ، دراین راستا تشکل شورایی رامناسب ترین تشکل برای طبقه کارگرمیداند، چرا که دیگرتشکل ها ، بنابه ساختارآشتی پذیریشان باسرمایه داران ، تنهابه دنبال چانه زنی ورفرم واصلاحات هستند، تشکل های غیرشورایی دارای مکانیزمی هستند، که رهبران آنها تا پایان دوره فعالیتشان به آسانی ازطرف خود کارگران که به آ نها رای داده اند قابل عزل ونسب ، تاپایان دوره فعالیتشان نیستند . اما نمایندگان در تشکل شورایی هرگاه برخلاف منافع کارگران عمل کنند به آسانی عزل ونسب میشوند وبه همین خاطردرتشکل شورایی جائی برای فرصت طلبان ومنفعت پرستان وجود ندارد ، کمیته هماهنگی ....خود نیز، دارای همین ساختاراست وبه همین خاطردرطول حیاتش باوجود هرضعفی که داشته ، درکمک به ایجادتشکل کارگری ، دارای نقش برجسته بوده واگرشرایط ایجاد تشکل درایران مناسب شود قطعا بینش کمیته درشکل گیری تشکل ها ، پیشروخواهد بود.

شما در آخرین نوشته خود که در سایت کمیته هماهنگی درج شده بود در مورد دستمزد ها و حداقل دستمزد ها ، مطلبی را انتشا ر دادید ، لطفا در باره مکانیزم و معیاری که کارگران میتوانند در تعیین دستمزد ها آنها را مبنا قرار دهند توضیح دهید.
ببیند من منظورم این است که برای کسانی که درراستای منافع طبقه کارگرحرکت میکنند باید دارای ادبیات خود باشند ، حداقل دستمزد ، بیان شورای عالی کاراست که ازطرف دولت تشکیل شده است وبیان حداقل دست مزد خودبه خودنیست ، بلکه ازطرف سرمایه داران ، کارشناسی شده که برای حداکثرکار، حداقل دستمزدپرداخت کنند واین یعنی فقروفلاکت بیشتربرای مزدبگیران . اما اگربه رویات دیگربپذیریم که طبق آماروارقام داده شده ازطرف بعضی ازفعالان وتشکل ها که بابالارفتن حداقل دستمزد ،چگونه معیارکارشناسی شده سرمایه داری وکارفرمای تغییرمیکند آیا تابه حال هرتغییری درحداقل دستمزدباعث زندگی بهترکارگری شده است ، که درواقع جواب خیراست ؛ چون درنظام سرمایه داری تحت هیچ شرایطی هماهنگ باافزایش قیمت ها دستمزدها بالا نمی رود .دراینجا بحث زندگی ورفاه کارگرو زحمت کش درمیان نیست بلکه کسب سودبیشتربرای سرمایه دارملاک عمل است ، درنتیجه بیان موضوعات ازطرف تشکل ها وفعالان کارگری باید دارای ادبیات مربوط با طبقه باشد. آنان که درراستای اصلاحات مناسبات سرمایه داری حرکت میکنند ، طبیعی است ازادبیات آنان استفاده کنند، اما دیگردیدگاهای کارگری که برای ازمیان برداشتن بردگی مزدی درتلاشند ، باید ادبیات خاص کارگری رادنبال کنند ، کاریا بیمه بیکاری باحقوق متناسب واستفاده بهینه ازامکانات موجود می تواند خواست محوری کارگران ومزدبگیران باشد وطبقه کارگرتازمانی که در شرایط کنونی دارای تشکل های خودساخته طبقاتی نباشد وسه جانبه گرای لغونگردد نمی تواند درتحمیل خواسته های برحق وانسانیش توفیقی داشته باشد.

به نظر شما مناسب ترین شعار برا ی کارگران در سال ١٣٩٠ چیست؟ کدام شعار می تواند سرلوحه و نکته کلیدی جنبش کارگری باشد ؟
ایجاد تشکل خودساخته وطبقاتی به نیروی خود کارگران.

عمر مینائی عزیز، از اینکه در این گفتگو شرکت کردی بسیار سپاس گذارم و امیدوارم که سال ١٣٩٠، سال ستیز طبقاتی کارگران بر علیه تمامیت مناسبات سرمایه داری باشد.
من هم از شما بهزاد سهرابی به خاطر این گفتگو تشکر می کنم و آرزو دارم که در زندگی و تمامی عرصه های مبارزه طبقاتی موفق باشید.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

پنجشنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۰