افق روشن
www.ofros.com

اهمیت روز جهانی کارگر


جوانمیر مرادی                                                                                                شنبه ٢٣ اردیبهشت ١٣٩١

روز جهانی کارگر برای کارگران در سراسر دنیا به مثابه روز اعلام همبستگی جهانی کارگران، از اهمیتی جهانی برخوردار است. طبقه کارگر در برابر سرمایه داری، ناچار است هر روزه در دفاع از حق معیشت و شأن انسانی خود مبارزه کند. سرمایه داری به خاطر تضمین سودآوری سرمایه اش مدام در حال دست اندازی به حداقل حقوق باقی مانده برای کارگران است. هرگاه به دلایل بحرانهای ذاتی سرمایه، نرخ سودش مورد تهدید واقع می شود، طبقه کارگر است که باید زندگی و حقوقش قربانی گردد تا دوباره سرمایه ها سودآور گردند. در نتیجه طبقه کارگر نیز در مقابل، به ناچار ناگزیر است دست به مبارزه و اعتراض بزند و از زندگی خود دفاع نماید. بحران سرمایه داری در دو سال اخیر، این واقعیت را به خوبی و آشکارا به نمایش گذاشت و نشان داد که مبارزه کارگر و سرمایه دار، مبارزه ای هر روزه و دائمی است، هر چند تند و تیزهای این مبارزه در شرایط و مقاطع مختلف، متفاوت است. اما این مبارزه و جنگ هر روزه در میان بخشهای مختلف صنایع و تولید و خدمات، در روز جهانی کارگر به مبارزه ای سراسری، گسترده و متحدانه تبدیل می شود که کل نظامهای سرمایه داری دنیا را هدف نقد خود قرار داده و به مبارزه می طلبد. در ایران نیز طبقه کارگر از این قاعده مستثنا نیست. اگر فقط یک سال گذشته را در نظر بگیریم، ده ها و صدها اعتصاب و اعتراض کارگری بزرگ و کوچک در شهرها و کارخانه های مختلف براه افتاده اند. ده ها اعتراض گسترده در مقابل ادارات و ارگانهای دولتی علیه بیکار سازی، حقوقهای معوقه و بازداشت کارگران و فعالین کارگری شکل گرفته و در مواردی مانند اعتراض به بازداشت فعالین کارگری در شهر سنندج با موفقیت همراه بوده و باعث آزادی آنها شده اند. همان کارگران و خانواده های کارگری که ده ها روز در مقابل ستاد خبری و دادگاه سنندج با خواست آزادی فعالین بازداشتی، تجمع می کردند و بارها خیابانها را مسدود می کردند، روز جهانی کارگر نیز با جسارت و شهامت مثال زدنی به خیابان آمدند و در فضائی کاملا نظامی صدای اعتراض خود را به گوش هم سرنوشتانشان در سراسر دنیا رساندند.
در برابر این واقعیت متأسفانه رگه های فکری ای شکل گرفته اند که نه می خواهند و نه می توانند آن چه را که در دنیای واقعی اتفاق می افتد ببینند. رگه ای که برگزاری مراسم روز جهانی کارگر و مناسبتهای مشابه را تشبیه به فرایض مسلکی می نمایند. افراد دارای چنین نگرشی در عرصه عمل حتی نظاره گران بی طرفی هم نبوده و نیستند، بلکه مدام در تلاش بوده اند تا نقش ترمز را ایفا کنند. اینها به خوبی این نقش نگه دارنده را در جریان مبارزات و تجمعات اعتراضی به بازداشت کارگران سنندج، بازی کردند. مدام می خواستند تجمع کنندگان به خانه بروند تا از طریق دیگر (که معلوم نبود طریق دیگر چه بود) برای آزادی بازداشت شدگان اقدام کنند. و امروز مدعی هستند که مانند دیگران به روز جهانی کارگر به عنوان یک فریضه نمی نگرند که حتما باید مراسمی برگزار شود. از نظر اینها برگزاری مراسم باشکوهی مانند مراسم روز جهانی کارگر سنندج برای برگزار کنندگانش بیشتر جنبه فریضه ای داشته و به خاطر اهمیت آن در ایجاد یک پیوند طبقاتی جهانی در راستای تقویت مبارزات هر روزه کارگران ایران نبوده است. اینها مبارزات و اعتراضات یک سال گذشته کارگران ایران در بخشهای مختلف و بخصوص کارگران سنندج را نتوانسته اند ببینند و به همین اعتبار اصرار بر برگزاری مراسم اول مه را به اصرار بر بر آوردن فریضه تشبیه می کنند، اما براه انداختن طومار در اعتراض به تعیین حداقل دستمزد را عین مبارزه طبقاتی می نامند. البته جمع آوری امضاء در اعتراض به تعیین حداقل دستمزد به هیچ وجه اقدام بدی نیست و ما آن را در خلاف جهت منافع کارگران نمی بینیم. ولی برای نویسندگان طومار، این اقدامی کارگری و مبارزه ای با دوام و رادیکال است، در حالیکه برگزاری مراسم روز کارگر از نظر ایشان فریضه ای بیش نیست. از نظر ما براه انداختن طومار می توانست با دخالت تشکلها و فعالین بیشتری بعد از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر انجام گیرد و با قدرت بیشتری به پیش برود. اما شروع آن در آستانه روز کارگر و با این توجیه که جمع آوری امضاء مبارزه ای کارگریست ولی برگزاری مراسم روز کارگر شبهه فریضه است، چیزی جز بی اهمیت کردن این روز و توجیه پاسیفیسم خود نیست.

جوانمیر مرادی - ٢٢/٢/١٣٩١