افق روشن
www.ofros.com

به سوی اول ماه مه: درسهای اول ماه مه ١٣٨٣


رضا مهدوی                                                                                                   شنبه ٢٨ فروردین ١٣٨٩



اول ماه مه نقطه عطفی در پيکار کارگری

١٢ ارديبهشت ١٣٨٣؛ اول ماه مه امسال دستآوردهای بسيار ارزنده ای برای کارگران ايران به ارمغان آورد. خم شدن بر اين دستآوردها و اخذ درس های ضروری برای برداشتن گام های آتی ضروری و حياتی است.
کارگران ايران در تجمعات متعددی بين روزهای ٨-١٢ ارديبهشت ١٣٨٣ مسايل خود را به بحث و گفتگو گذاشته و مطالبات خود را به گوش تمام مردم ايران و جهان رساندند. سمينار تالار شريعتی دانشکده علوم اجتماعی (آوای کار)؛ مراسم تالار ياقوت (هيئت مؤسس سنديکاها و انجمن های صنفی)؛ ميز گرد فرهنگسرای بهمن تهران (انجمن حمايتی کارگران)؛ مراسم فعالين فلز کار ميکانيک؛ مراسم دولتی ميدان بهارستان؛ سير گلگشت درمنطقه خور واقع در جاده چالوس؛ و مراسم اول ماه مه جاده مخصوص کرج (شورای کارگران برگزار کننده مراسم اول ماه مه - تهران- رشت- سقز- بوکان- مریوان- بانه)؛ بخش های اصلی تجمعات کارگری اول ماه مه را تشکيل داد. امسال؛ حضور هيئت کنفدراسيون اتحاديه های آزاد بين المللی کارگری در تهران و ملاقات محمود صالحی و محسن حکيمی با آن هيئت، در ١٠ اردبيهشت ١٣٨٣، که متعاقباً منجر به دستگيری اين دو تن (و ۵ تن ديگراز فعالين جنبش کارگری) در اول ماه مه درسقز شد؛ از اهميت ويژه ای برخوردار بود. گرچه اين فعالين زير فشارهای بين المللی با وثيقه آزاد گشته و به زودی محاکمه خواهند شد؛ اما آزادی آنها خود يک پيروزی مهم برای تمام کارگران ايران بود. اين پيروزی در جدال بين کار و سرمايه؛ نشانگر آغاز تغيير تناسب قوا به نفع کارگران؛ است. اين نخستين دستآورد اول ماه مه بود.
علاوه بر اين؛ دستآورد سياسی مهمی در اول ماه مه امسال نيز نصيب کارگران گشت. آنهم در راستای تأييد مطالبات محوری کارگری بود. گرچه تمام قطعنامه ها تصويب شده در مراسم و تجمعات داری نکات پر اهميتی بودند؛ اما قطعنامه تصويب شده در مراسم جاده مخصوص کرج؛ نکات برجسته ای در بر داشت که می تواند مورد استفاده ساير کارگران نيز قرار گيرد.
يکی از مسايل محوری کارگران در اوضاع کنونی؛ مقابله با اخراج ها و بیکارسازی ها است. زيرا آمار دولتی از وجود بيش از ٣ ميليون بيكار در ايران خبر می ‌دهد و اين غير از ٧٠٠ هزار تن نيروی كار جديد است كه هرساله وارد بازار می‌ شوند و بخش بزرگ از آنان شغل پيدا نمی ‌كنند. نرخ بيكاری حداقل ١٧ درصد است. تشدید تورم و بیکاری روش معمول سرمایه داران برای رفع بحران اقتصادی است. نتیجه ازدیاد تورم نیز بالا رفتن قیمت ها است. از اينرو يافتن راه حل کارگری برای مقابله با صاحبان سرمايه و دولت سرمايه داری؛ مهم است. در پيوند با اين نکته به بررسی ٢ بند قطعنامه پرداخته می شود:
در بند ١١ قطعنامه چنين آمده است: ".... ما خواهان ممنوعیت اخراج ها و بازگشت فوری کارگران بیکار بر سر کارشان هستیم..." و در بند ٩ : "ما کارگران خواهان کاهش ساعات کار برای تامین اوقات فراغت درقالب دوروز تعطیل متوالی درهفته واحتساب ساعت ناهارجزوساعات کارهستیم. ضمن آن که کاهش ساعات کار موجب بازگشت کارگران بیکاربه سرکار می شود." (تأکيد از نويسنده).
به سخن ديگر اين بندهای قطعنامه ضمن طرح درخواست توقف اخراج ها و "بازگشت فوری کارگران بيکار بر سر کارشان"، همچنان به راه حل اين مطالبه نيز اشاره می کنند؛ که کارگران بيکار را در صورتی می توان بر سر کار برگرداند که مبارزه پيرامون "کاهش ساعات کار" صورت گيرد.
به عبارت ديگر درخواست کارگران از دولت اينست که به جای اخراج کارگران، زمان کار کارگران را در هر کارخانه بکاهد و برای پر کردن آن زمان از کارگرانی که قرار است اخراج گردند؛ استفاده کند. البته با حفظ حقوق کامل به کارگران شاغل. در واقع شعار کارگران اينست:
• اخراج کارگران موقوف گردد!
• کار موجود بدون کسری حقوق ميان کارگران تقسيم گردد!
کاهش متناسب ساعات کار، همراه با پرداخت حقوق کامل به کارگران، تنها راه اساسی مقابله با بیکاری اجباری است.
تلاش پيرامون اين درخواست منجر به تقويت موقعيت کارگران در مبارزه بين کار و سرمايه می گردد.

رضا مهدوی

٢ خرداد ١٣٨٣

ملیتانت - سه شنبه بیست و چهارم فروردین١٣٨٩